مهدویت: پرسش ها و پاسخ ها

مشخصات کتاب

عنوان و نام پدیدآور : مهدویت: پرسش ها و پاسخ ها/ تهیه و تدوین معاونت پژوهش موسسه آینده روشن (پژوهشکده مهدویت).

مشخصات نشر : قم: موسسه آینده روشن، پژوهشکده مهدویت، 1390.

مشخصات ظاهری : 608 ص.

شابک : 78000 ریال 978-964-96610-5-6 :

یادداشت : پشت جلد به انگلیسی: Mahdism questions answers research deputy of bright future institute.

یادداشت : چاپ سوم.

موضوع : محمدبن حسن (عج)، امام دوازدهم، 255ق. - -- پرسش ها و پاسخ ها

موضوع : مهدویت-- پرسش ها و پاسخ ها

شناسه افزوده : موسسه آینده روشن (پژوهشکده مهدویت). معاونت پژوهش

رده بندی کنگره : BP224/4 /م8853 1390

رده بندی دیویی : 297/462

شماره کتابشناسی ملی : 3166691

ص:1

اشاره

بسم الله الرحمن الرحیم

ص:2

ص:3

مهدویت

پرسش ها و پاسخ ها

معاونت پژوهش مؤسسۀ آینده روشن

(پژوهشکدۀ مهدویت)

ص:4

مهدویت

پرسش ها و پاسخ ها

تهیه و تدوین:معاونت پژوهش مؤسسه آینده روشن (پژوهشکده مهدویت)

ناشر:مؤسسه آینده روشن

طرح جلد:مصطفی برجی

صفحه آرا:علی قنبری

حروف نگار:سیدحیدر هاشمی

چاپ:رنجبران

نوبت چاپ:چهارم / 1395

شمارگان:1000 جلد

بها:230000 ریال

شابک:6- 5- 96610 - 964 - 978

مرکز پخش:قم، خیابان صفاییه، کوچه 25، پلاک 27، تلفن: 37840901- 025

فروشگاه اینترنتی:www.intizar.ir/shop

کلیۀ حقوق برای ناشر محفوظ است

ص:5

فهرست

پیش گفتار17

مقدمۀ ویرایش دوم19

مقدمه21

کلیات29

تعریف مهدویت29

تأثیر و بازتاب مهدویت30

دلیل گسترش بحث مهدویت32

ترویج فرهنگ مهدویت36

ادیان و مذاهب39

ادیان و منجی39

ادیان هند74

ادیان چین80

ادیان ایران82

مذاهب و منجی98

ادیان و علایم ظهور104

امامت107

شناخت امام111

علت شناخت113

چگونگی شناخت113

امامت در قرآن115

ص:6

معرفی143

تولد145

طول عمر148

مشخصات ظاهری152

دوران امامت156

محل زندگی157

پوشش امام168

خوراک امام168

خانوادۀ امام169

علم امام172

معجزات امام182

پرسش های تخصصی183

نام امام185

لقب امام189

کنیۀ امام192

علت برخاستن194

فواید امام غایب195

غیبت199

معنای غیبت199

زمان شروع غیبت201

مکان شروع غیبت202

علت غیبت203

طولانی شدن غیبت208

مدت غیبت209

سفیران امام211

ویژگی ها243

ص:7

نایبان امام247

بیان حقیقت دین247

ولایت فقیه255

امام خمینی رحمة الله257

آیت الله خامنه ای259

ارتباط نایبان261

انتظار و منتظران263

چیستی انتظار263

مفهوم انتظار و اهمیت و آثار آن265

وظایف منتظران و ویژگی های آن ها269

رابطه با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف277

نماز و دعا283

امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و نماز283

دعای امام287

دعا برای امام288

دلیل دعا310

شرایط دعا312

آثار دعا315

اجابت نشدن دعا315

اماکن مقدس321

محل های منسوب321

مسجد مقدس جمکران321

سرداب مقدس سامرا325

منبر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف330

دیدار331

دیدار یا زیارت331

ص:8

احادیث دیدار332

هدف دیدار333

انواع دیدار333

شرایط دیدار336

شوق دیدار339

راه دیدار339

دلیل ملاقات نکردن343

دیدارکنندگان344

نقل دیدار345

ادعای دیدار347

ظهور351

کلام امام351

امام و ظهور352

زمان ظهور353

مکان ظهور356

اطلاع از ظهور357

شناخت امام358

تأثیر ظهور359

ظهور صغرا و کبرا360

ظهور و قیامت361

حضور در مکه362

شرایط ظهور365

شرایط کلی365

رابطۀ ظلم و ظهور370

تأخیر ظهور374

نشانه های ظهور377

تعریف نشانه ها377

ص:9

فواید نشانه ها386

تعداد نشانه های ظهور386

صحت نشانه ها396

وقایع هنگام ظهور403

مدت برقراری عدالت403

ابزار تشکیل حکومت404

رویدادهای زمان ظهور407

مخالفان امام412

یاران امام417

وجود یاران417

تعداد یاران418

مشخصات یاران420

ویژگی یاران421

حضور بانوان425

سرانجام یاران427

وظایف یاران428

جهان بعد از ظهور435

چگونگی وضع جهان435

ویژگی های جهان عصر ظهور443

مقایسۀ دوران449

محل امام451

بعد از ظهور از دیدگاه روایات451

حکومت455

امکان تشکیل حکومت455

اساس حکومت456

ویژگی های حکومت456

ص:10

مدت حکومت460

نقش مردم460

مقایسۀ حکومت ها463

سیرۀ امام469

اولین اقدام469

مرکز حکومت470

قرآن و سنت جدید471

برخورد با مسلمانان472

برخورد با شیعیان473

برخورد با کارگزاران475

برخورد با کافران476

برخورد با ثروت مندان477

انتقام477

جهان بعد از امام479

رحلت یا شهادت479

خاک سپاری امام عجل الله تعالی فرجه الشریف480

محل دفن امام عجل الله تعالی فرجه الشریف481

جانشین امام عجل الله تعالی فرجه الشریف481

سرنوشت دنیا482

آخرین امام483

رجعت485

ظهور و رجعت امام حسین علیه السلام506

قرآن و رجعت511

ایران513

کشور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف513

رضایت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف514

ص:11

زمینه سازی ظهور515

مردی از قم518

دورۀ ظهور518

رهبر ایران519

امام در ایران519

معنای روایات521

فساد قبل از ظهور521

قیام قبل از ظهور522

ولایت فقیه524

دعای عهد525

خطبۀ غدیر526

روایات ائمه527

روایات امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف528

روز ظهور529

دیدار530

نام بردن از امام531

خورشید پشت ابر532

آسیب شناسی535

معرفی کتاب های مهدوی541

سیر مطالعاتی541

عمومی541

تخصصی553

کتاب های سنین مختلف567

کتاب کودکان567

نشریۀ کودکان570

کتاب نوجوانان570

ص:12

نشریات نوجوانان571

کتاب جوانان572

نشریات جوانان572

کتاب های موضوعی573

ضرورت طرح معارف مهدوی573

ادلۀ عقلی اثبات وجود امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف573

نیاز به امام و اضطرار به حجت574

مهدویت در قرآن574

مهدویت در روایات شیعه و سنی576

منابع روایی شیعه577

مهدویت در نهج البلاغه578

مهدویت و ادعیه578

منجی در ادیان579

مهدی شناسی (ویژگی های حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف)580

الف) مادر امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف580

ب) ولادت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف581

ج) امامت کودکی582

د) خصوصیات ظاهری582

ه-) پنهان زیستی582

و) اسماء و القاب582

ز) طول عمر583

ح) توقیعات583

ط) غیبت صغرا584

ی) غیبت کبرا585

ک) سیرۀ امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف585

غیبت و علل آن586

فواید امام غایب587

ص:13

انتظار587

وظایف منتظران588

وضعیت شیعه در عصر غیبت590

نواب اربعه590

معرفت امام591

یاری موعود592

مهدویت در عرفان592

پاسخ به شبهات593

فرهنگ مهدویت594

مهر و محبت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف594

اماکن منسوب به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف594

درس نامۀ مهدویت595

ملاقات با حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف596

فرقه های انحرافی مهدویت596

شرایط و علایم ظهور597

حکومت جهانی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف598

یاران600

زنان و حکومت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف600

مهدویت و جهانی شدن601

مهدویت ستیزی602

مهدویت و غرب603

مستشرقین و مهدویت603

آسیب شناسی مهدویت603

غربت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف604

نقش ایرانیان در عصر ظهور604

تربیت نسل منتظر605

عاشورا و انتظار605

ص:14

غدیر و مهدویت606

کتاب شناسی مهدویت606

پایگاه ها و مراکز فعال مهدویت در اینترنت609

1. سایت های فارسی609

2. سایت های عربی610

3. سایت های انگلیسی610

ص:15

تقدیم به:

مشرقیان موعود رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم

منتظران راستین بقیة الله عجل الله تعالی فرجه الشریف

فرزندان معنوی روح الله رحمة الله

یاوران نایب ولیّ الله عجل الله تعالی فرجه الشریف

ص:16

ص:17

پیش گفتار

بسم رب المهدی4

سلام برتنها راه

معارف عمیق مهدویت ضامن سلامت و سعادت جامعه و فردفرد انسان هاست. اعتقاد به بشارت های پیامبران گذشته و ائمۀ دین:، افراد باانگیزه و پرتوانی را در جامعه می تواند پرورش دهد. باور به حضور امامی ناظر بر اعمال، از جنبۀ فردی موجب پاک نگاه داشتن روح و پیراستن اعمال از زشتی هاست، و از جنبۀ اجتماعی باعث هم دلی مؤمنان و ایستادگی در برابر ظالمان می شود. کارکرد وسیع و عمیق آموزه های مهدوی، جذابیت خاص این موضوع را می نماید. به همین دلیل، قشرهای مختلف جامعه پرسش های بسیاری در این موضوع دارند که لزوم پاسخ گویی صحیح به آن ها از راهی مطمئن بر کسی پوشیده نیست.

در پی استقبال پرشور فرهیختگان و جوانان جامعه از ویرایش اول کتاب مهدویت، پرسش ها و پاسخ ها که در سال 1385 به چاپ رسید، «مؤسسۀ آینده روشن» که به هدف تعمیم و تعمیق فرهنگ مهدویت و تولید علم، با تشکیل

ص:18

گروه های پژوهشی فعالیت خود را آغاز کرده، به همت واحد «پرسش و پاسخ» این مؤسسه، ویرایش دوم کتاب مهدویت، پرسش ها و پاسخ ها را به علاقه مندان یادگیری معارف مهدوی تقدیم می نماید.

امید است ویرایش جدید نیز قدمی هرچند کوچک برای زمینه سازی ظهور و نزدیک شدن فرج آن یار غایب از نظر باشد.

إن شاء الله

مؤسسۀ آینده روشن

(پژوهشکدۀ مهدویت)

ص:19

مقدمۀ ویرایش دوم

امام صادق علیه السلام فرمودند: «امام خود را بشناس؛ زیرا اگر بشناسی، دیگر پس و پیش شدن این امر آسیبی به تو نمی رساند». (1)

دوران غیبت امام دوازدهم عجل الله تعالی فرجه الشریف، دوران فتنه و امتحان است. انسان ها در این عصر با انواع سختی ها آزموده می شوند تا مؤمنان خالص از افراد دو رو و منافق جدا شوند. هر قدر به زمان ظهور منجی عالم بشریت نزدیک تر می شویم، این امتحان ها ظریف تر و حساس تر می شود و تشخیص مرز میان حق و باطل دشوارتر و همراهی کردن با حق سخت تر می گردد.

یکی از لوازم مهم برای پیمودن این مسیر سخت و سرفراز بیرون آمدن از این ابتلاها و امتحان ها، به فرمودۀ امام صادق علیه السلام کسب معرفت نسبت به امام هر زمان است. با شناخت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، انسان با بسیاری از وظایف خویش آشنا می شود؛ از خطراتی که ممکن است وی را از تبعیت امام خارج نماید آگاه می گردد؛ دوست و دشمن را بهتر می شناسد و گام های استوارتری برمی دارد؛ از تبلیغات سوء دشمن نمی هراسد و دل سرد نمی شود؛ حضور و حمایت همیشگی امام را احساس می کند و برای ظهور هرچه زودترش تلاش می کند.

از این روی، معاونت پژوهش مؤسسۀ آینده روشن (پژوهشکدۀ مهدویت)،


1- کافی، ج1، ص371، ح1.

ص:20

همت و تلاش خود را متوجه معرفت بخشی هرچه بیش تر به جامعه نموده است. در این راستا حدود پنج سال پیش اولین ویرایش کتاب پرسش و پاسخ در موضوع مهدویت در اختیار مشتاقان معارف مهدوی قرار گرفت که با استقبال پرشوری روبه رو شد. این استقبال، مسئولیت ما را سنگین تر نمود و بر آن شدیم که با تجدید نظری کلی در مطالب عرضه شده، تا حد امکان معارف مربوط حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف را عمیق تر و دقیق تر از گذشته ارائه کنیم.

امید است ویرایش جدید که حاصل تلاش پژوهشگران عرصۀ مهدویت در گروه های مختلف پژوهشی این مؤسسه است، مورد پسند جویندگان معارف مهدوی واقع گردد و ما را از دعای خیر خویش محروم ننمایند.

حقیر از تمام کسانی که برای به ثمر نشستن ویرایش جدید کتاب پرسش و پاسخ متحمل زحمت شدند، تشکر و قدردانی می کنم. امیدوارم همۀ این تلاش ها مورد رضایت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف قرار گیرد. از خداوند متعال هم عاجزانه درخواست می کنم به نیکوترین صورت بپذیرد و ذخیرۀ آخرت دوستان قرار دهد.

همچنین از اعضای محترم هیئت علمی، آقایان حجج اسلام نصرت الله آیتی، محمدمهدی حائری پور، مجتبی رضائی، سیدمحمد آصف آگاه و پژوهش گران محترم، آقایان حجج اسلام محمدرضا فؤادیان، جواد قاسمی و به ویژه دوست و برادر عزیزم جناب حجت الاسلام آقای محسن کبیری، مسئول واحد پرسش و پاسخ که مسئولیت اجرا و هماهنگی امور را بر عهده داشتند و زحمت نوشتن بخش هایی از این کتاب را نیز کشیده اند صمیمانه تشکر می کنم.

جواد جعفری

معاون پژوهش مؤسسۀ آینده روشن

(پژوهشکدۀ مهدویت)

قم، خرداد 1390

ص:21

مقدمه

بی شک، شناخت امام، در تاریخ فرهنگ اسلامی جایگاه بسیار والایی دارد. بنابر فرمودۀ پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم، کسانی که امام زمانشان را نشناسند، به مرگ جاهلیت خواهند مرد. امامان بزرگوار شیعه نیز به پیروی از پیامبر، نقش حیاتی معرفت به امام را گوشزد کرده اند.

البته شناخت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در عصر غیبت، اهمیت و ارزش بسیار بالاتری دارد. کسانی که در هنگامۀ غیبت، امام را بشناسند، بالاترین مقام را نزد خداوند خواهند داشت. امام سجاد علیه السلام فرمود:

ای ابوخالد! مردمِ زمان غیبت امام دوازدهم که به امامت او معتقد و منتظر ظهورش هستند، از همۀ مردم برترند؛ زیرا خداوند به آنان عقل و فهم و شناختی عطا کرده که غیبت و حضور امام، برای آنان یک سان است. (1)

جامعه در هنگام غیبت امام، آماج خطرها و آسیب های بسیار جدی و عمیقی می شود. امام صادق علیه السلام در این باره می فرماید:


1- کمال الدین، ص318، باب31، ح2.

ص:22

بر اثر طولانی شدن غیبت، در قلب مؤمنان شک هایی پدید می آید و اکثرشان از دین خارج می گردند. (1)

شیادان و فریب کاران، از غیبت امام سوءاستفاده می کنند و مؤمنان را آرام و با برنامه به سوی شیطان می کشند، چنان که کسی تغییر و خطر را درنمی یابد.

در عصر غیبت، گروهی برای جلب توجه، به پیش گویی آینده و تعیین وقت ظهور می پردازند و مردم را گرفتار امید کاذب و بعد یأس و سرخوردگی می کنند.

گروهی دیگر، خود را از نزدیکان به امام معرفی می کنند؛ آن گاه مردم و جوانان پرشور را به گوشه گیری و دوری از جامعه و خمودی فرا می خوانند.

بی خبران دیگری، به نام عرض ارادت و محبت به حضرت، افراد را به اعمال و ذکرهای درانداختۀ خود وامی دارند و به مجالس و محافلی می کشانند که دین و مذهب را خوش نباشد و جز خرافه و توهم نپروراند و نیفزاید.

شیادانی هم مدعی« ارتباط با امام» می شوند و از دیدار با امام و واسطه گری دم می زنند و با تحریک عواطف پاک مشتاقان امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، آنان را به سلطۀ خود می کشند و نردبانی برای پیشرفت مادی و اجتماعی خویش می سازند.

دغل بازان دیگری که رنگی در این حنا نمی بینند، لاف «انتفاع از امام» می زنند؛ منکر ارتباط می شوند و ادعا می کنند که با عالم غیب رابطه دارند. آنان برای خود قدرت های دروغین غریبی ادعا می کنند و عده ای ساده لوح را مفتون و مطیع خویش می سازند و سوار بر کشتی خود کرده و از صراط مستقیم بازمی دارند.

البته گروه هایی هم هستند که آشکارا به انکار و مبارزه با اندیشۀ مهدویت می پردازند و با ژست روشن فکری و ادای عقل گرایی، مانند عروسک خیمه شب بازی، آلت دست دشمنان دین و مردم می شوند و کلمات بی پایۀ


1- کمال الدین، ص353، باب33، ح50.

ص:23

دشمنان اهل بیت علیهم السلام را که بارها جواب داده شده، با آب و رنگی جدید در محافل و سایت های خود مطرح می کنند.

گروهی نیز می کوشند تا با مربوط کردن اندیشۀ ناب مهدوی به گروه ها و احزاب سیاسی، آن را حربه ای سیاسی بنمایند و چهرۀ واقعی و اثرگذار آن را مخدوش کنند.

هرگاه انسان به آشفته بازار مدعیان دروغین از یک طرف، و دشمنان قسم خوردۀ دین و معارف مهدویت از طرف دیگر نظری می افکند و می بیند که چگونه برداشت غلط و اغراض پلید خود را به نام دین و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف یا عقل و خردورزی و دفاع از مردم، عرضه می کنند و افراد سالم و مخلص شیعه را در تور خود گرفتار می سازند، به یاد سخنان امام صادق علیه السلام می افتد. (1)

برای نجات از وسوسۀ این گروه ها و گریز از دیگر آسیب ها، باید به دنبال شناخت و کسب معرفت از راه صحیح و مطمئن بود؛ راهی که خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه علیهم السلام معرفی کرده اند.

از راه هایی که قرآن برای شناخت حجت خدا به تمام حق جویان و حقیقت طلبان نشان می دهد، مراجعه به آگاهان و پرسش از آن هاست.

قرآن در این باره می فرماید:

«فَاسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ»؛ (2)

اگر نمی دانید از آگاهان بپرسید.

بنابر حکم عقل، هرگاه انسان با مطلبی تازه یا فراخوانی مواجه می شود، پیش از


1- «مولای من! غیبتت، خواب از چشمانم ربوده و گاه آسایش را بر من تنگ گردانیده و آرامش قلبم را برده است..». (کمال الدین، ص353).
2- سورۀ نحل، آیۀ 43.

ص:24

قبول، طرف داری، دل سپردن و پیروی، باید درنگ نماید و آن را با آگاهان و متخصصان در میان گذارد و در صورت تأیید، از آن پیروی کند.

امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف در نامه ای به نایب خاص خود، می فرماید:

واما الحوادث الواقعة فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا فإنهم حجتی علیکم وأنا حجة الله علیهم؛ (1)

در پیش آمدها و رخدادها، به راویان حدیث ما مراجعه نمایید؛ زیرا آنان حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر آن ها هستم.

بنابراین اگر کسی بخواهد با دلیل و منطق حرکت کند، باید در وقایع و مسائل مختلف به دانشمندان حدیث و علم اهل بیت علیهم السلام مراجعه کند و بدون اطمینان از چیزی پیروی نکند و خود را در دام شیاطین گرفتار نسازد.

امام عسکری علیه السلام در مورد نقش دانشمندان دین فرموده است:

اگر بعد از غیبت امام قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف، نبودند دانشمندانی که به سوی او دعوت و هدایت می کنند و از دین او با دلیل الهی دفاع می نمایند و بندگان ضعیف را از تور ابلیس و شروران خبیث او و دشمنان اهل بیت علیهم السلام نجات می دهند، کسی نمی ماند مگر از دین الهی بر می گشت، اما آنان قلب شیعیان ضعیف را حفظ می کنند، همچنان که ناخدا سکان کشتی را نگه می دارد. چنین افرادی نزد خداوند برترین ها هستند. (2)

پرسش و مراجعه به عالمان و آگاهان، توصیۀ الهی و روش پیامبر و معصومان علیهم السلام است. البته باید بستری سالم و مطمئن برای مراجعه و پرسش در جامعه فراهم شود تا مشتاقان و شیعیان بتوانند سریع و آسان مطالب خود را مطرح


1- کمال الدین، ص484، باب45، ح4.
2- تفسیر امام عسکری علیه السلام، ص345، ح225.

ص:25

کنند و پاسخ های متقن، دقیق، کامل و مستدلی را دریافت نمایند.

از همین روی، با کمک خداوند و عنایت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف، واحد «پرسش و پاسخ» مؤسسۀ آینده روشن (پژوهشکدۀ مهدویت) از فروردین ماه سال1384 فعالیت خود را در شهر مقدس قم آغاز کرد. این واحد با همکاری استادان و محققان معارف مهدویت که سال ها به تحصیل و پژوهش و تدریس در این موضوع پرداخته اند، به پرسش ها دربارۀ امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و آخرالزمان از طریق ارتباط تلفنی، مکاتبه ای (برگه های پست جواب قبول) و اینترنتی (ایمیل)، پاسخ می گوید.

از آن جا که بسیاری از سؤالات رسیده مانند هم بودند، روشن شد چه مسائلی برای اکثر افراد جای پرسش دارد. لذا بر آن شدیم تا این پرسش ها و پاسخ ها را گرد آوریم، موضوع بندی کنیم و به صورت کتاب و لوح فشرده در اختیار عموم علاقه مندان قرار دهیم؛ این کتاب، اولین محصول این واحد است. البته کتاب های پرسش و پاسخ متعددی در دسترس افراد جامعه قرار دارد، اما کتاب حاضر امتیازاتی دارد که در ذیل به بعضی از ویژگی ها اشاره می شود:

1. پاسخ کارشناس: در این مجموعه، پژوهندگان مهدویت به پرسش ها پاسخ گفته اند و پاسخ ها تا حد امکان کارشناسی شده اند و به روایات و مدارک مستند است؛

2. ارزیابی: اساتید معارف مهدویت، پاسخ های اولیه را ارزیابی کرده اند و در صورت نیاز، اصلاح و تکمیل نموده اند؛

3. گویایی متن: پاسخ های نهایی برای روانی، زیبایی و روشن بودن مطلب، ویرایش شده اند و مورد توجه دوباره قرار گرفته اند؛

4. پرسش واقعی: برای انعکاس دغدغه های جامعه و پاسخ به پرسش های آنان، سعی شده تا از تولید پرسش دوری بورزیم و عین پرسش مخاطبان را نقل

ص:26

کنیم. از همین روی، ممکن است برخی پرسش ها بسیار ساده یا غیرعادی به نظر آیند؛

5. زوایای مختلف: از آن جا که محققین متعدد به سؤالات پاسخ داده اند، هر پاسخ گویای زاویه و جهتی خاص است و قلم و بیانی متفاوت دارد؛ لذا برای استفادۀ بهتر و اقناع افراد مختلف، چند پاسخ داده شده که گاهی ممکن است تکراری و تداخلی بنمایند؛

6. معرفی کتاب و مجله: چون برخی از پرسشگران خواسته اند که کتاب و منابع مفید و مطمئن برای موضوع مهدویت به آن ها معرفی شود، سه نوع معرفی کتاب (سیر مطالعاتی، سنین مختلف، موضوعی) را در پی آورده ایم؛

7. معرفی سایت: با توجه به گسترش اطلاع رسانی از طریق اینترنت، برای دست یابی به سایت های مفید مهدویت، سایت های فعالی را در این موضوع معرفی کرده ایم.

امیدواریم در آیندۀ نزدیک، مجموعۀ دیگری را بتوانیم گرد آوریم که به پرسش های تخصصی (شبهات) پاسخ بگوید.

در پایان از تمام استادان، پژوهندگان و دوستان از جمله، زین العابدین آقاجانلو، نصرت الله آیتی، محمود اباذری، محمد اسلامی، محمدامین بالادستیان، علیرضا جوهرچی، مهدی حائری پور، امیرعلی حسنلو، مجید حیدری نیک، زینب ربانی، مرتضی ربانی نژاد، سیدمحمد روحانی، سیدرضا سجادی، حسین علی سعدی، روح الله شاکری، قنبر علی صمدی، اسدالله عبدالهی، محمد رضا فؤادیان، محسن کبیری، سیدرضا کلوری، ذکرالله محمدی، اسدالله مصطفوی، سیدجعفر موسوی نسب، سیدجواد میرخلیلی، سیدحسن واعظی، ابوذر هدایتی و مهدی یوسفیان که ما را در این واحد یاری کردند و در ارائۀ هرچه بهتر و مفیدتر پاسخ ها

ص:27

کوشیدند، تشکر و قدردانی می کنیم و امیدواریم که در زیر سایۀ توجهات حضرت بقیةالله الاعظم _ ارواح من سواه فداه _ به موفقیت و پیشرفت روزافزون نایل آیند و همواره دعای خیر امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف پشتیبان آنان باشد.

جواد جعفری

مؤسسۀ آینده روشن

قم، خرداد 1385

ص:28

ص:29

کلیات

تعریف مهدویت

مهدویت یعنی چه و شامل چه موضوعاتی می شود؟

مهدویت نگریستن به موضوع ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و حکومت جهانی ایشان به عنوان یک تئوری جامع و فراگیری برخواسته از آموزه های وحیانی (قرآن و سنت) است.

موضوعات مهدویت، تمام معارف دربارۀ امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به طور خاص، و منجی موعود به طور عام را در برمی گیرد. موضوعات مهدوی، مسائلی از علوم اسلامی است که به مباحث امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می پردازد. برای مثال، برخی از این موضوعات به شرح زیر است:

1. امام مهدی در قرآن: بررسی آیات دلالت کننده بر وجود امام یا قیام و حکومت ایشان یا دیگر مباحث دربارۀ حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف؛

2. امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در روایات: بررسی روایات نقل شده دربارۀ امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف؛

3. دلایل عقلی و نقلی اثبات امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف: اثبات وجود امام با دلیل های عقلی و آیات و روایات؛

ص:30

4. علل غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف؛

5. آثار و فواید امام غایب؛

6. انتظار و وظایف منتظران؛

7. علائم و شرایط ظهور امام؛

8. ویژگی های یاران و دولت مهدوی؛

9. اوضاع جهان قبل از ظهور؛

10. رجعت یا بازگشت مردگان به دنیا؛

11. بحث از دعاها و اماکن منسوب به امام؛

12. آسیب شناسی یا بررسی پی آمدهای منفی؛

13. تاریخ عصر غیبت صغرا و وضع شیعه در آن زمان؛

14. بحث از ولایت فقیه یا نیابت عام (فقیهان دین) امام زمان در عصر

غیبت کبرا؛

15. جهانی شدن و حکومت واحد جهانی؛

16. مهدویت و مسائل جدید کلامی؛

و بسیاری از موضوعات دیگر.

تأثیر و بازتاب مهدویت

فرهنگ مهدویت چقدر در نظام فعلی حکومتی ما می تواند مؤثر و کارساز باشد؟

فرهنگ، مجموعه ای از نگرش ها، ارزش ها، هنجارها، رسوم و آداب، شعائر و اعمال خاص است که جامعه آن ها را می پذیرد. فرهنگ مهدویت نیز مجموعه ای از آیین های اعتقادی، اخلاقی، رفتاری، مدیریتی، معرفتی، اجتماعی، فقهی و مانند آن است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بر پایۀ وحی الهی آن ها را برای هدایت انسان ها به ارمغان آورد. امامان معصوم علیهم السلام این فرهنگ را به نسل های بعدی منتقل

ص:31

کرده اند که تبیین، تفسیر و تشریع آن در زمان کنونی به عهدۀ وجود مقدس حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف است. آن حضرت نیز در دوران هفتاد سالۀ غیبت صغرا، از طریق سفیران خاص خود (نایبان خاص) این مهم را به انجام رساند که در دوران کنونی (غیبت کبرا) مروجان دین و مراجع بزرگوار تقلید (نایبان عام) آن آموزه ها را می گسترانند. (1)

بنابراین، الگوگیری و تأثیرپذیری از فرهنگ مهدویت برای تمام عصرها و نسل ها، کارگشا و کارساز است. برای نمونه، به دو اثر و ویژگی این فرهنگ اشاره می کنیم:

1. احاطۀ علمی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بر اعمال و احوال ما باعث می شود که مسئولان و مردم جامعه، امام را شاهد و ناظر بر اعمال خود ببینند و از گناهان فردی و اجتماعی بپرهیزند؛ زیرا می دانند او از گناهشان ناراحت می شود. علاوه بر آن، سعی می کنند تا با اعمال شایسته، زمینۀ خشنودی حضرت را فراهم سازند؛ زیرا می دانند او از کار نیک شادمان می شود.

به بیان دیگر، فرهنگ مهدویت را می توان مایۀ حرکت و عمل صحیح در تمام طبقات نظام و جامعه دانست که تلاش و کوشش صحیح، اصولی و منطقی را در پی می آورد؛

2. از ویژگی های دیگر فرهنگ مهدویت، «امید» است. این ویژگی، برای تمام جوامع و نظام ها، ازجمله نظام حکومتی ایران ضروری می نماید و موجب دل گرمی خدمت گزاران نظام اسلامی در خدمت به خلق خدا و دین خدا می گردد.

آری، فرهنگ مهدویت، حرکت آفرین، امیدآفرین، تلاش زا و نشاط آور است،


1- فصلنامۀ انتظار، ش11 و 12، ص32، با چند تن از استادان حوزه و دانشگاه دربارۀ فرهنگ مهدویت گفت وگویی کرده که برای روشن شدن این سؤال و جواب بسیار مفید می نماید.

ص:32

و یأس، نومیدی، خستگی، وازدگی و پوچ گرایی را می زداید. این فرهنگ، دریچه ای به آینده ای روشن دارد. البته ویژگی ها فراوان است، ولی برای بیان آن ها مجالی نیست. (1)

دلیل گسترش بحث مهدویت

علت افزایش بحث دربارۀ مهدویت و انتظار چیست؟

اگرچه فرهنگ مهدوی، با توجه به سه دهۀ اول انقلاب و حتی قبل از آن، از گسترش چشم گیری برخوردار شده و در عرصه های مختلف و مجامع گوناگون مورد توجه قرار گرفته است، اما ظاهراً در این امر کوتاهی شده و حق مطلب ادا نگردیده است.

باید اذعان کرد که مهدویت، قلب تپندۀ حیات شیعه و رمز نجات انسان معاصر از بن بست ها و گرداب هاست. مهدویت انرژی متراکمی است که اگر به درستی از آن بهره گیرند، توانایی شگرفی در متحد ساختن و بسط معنویت و احیای دین دارد.

قبل از انقلاب، توجه خاصی به مسئلۀ مهدویت نشده است؛ اما خوشبختانه در چند سال اخیر، این مبحث با کوشش برخی از مراکز و تلاش دانشمندان اسلامی، از انحصار منحرفان و کج سلیقگان بیرون آمده است. البته پس از انقلاب هم به گونه ای کامل و شایسته به این مباحث و موضوعات پرداخته نشده است؛ در نتیجه، برای جبران این کندی، آن هم در عصر سرعت، همت و تلاش مضاعفی از همۀ نهادها و مسئولان می طلبد.


1- برای آگاهی بیش تر نک: خورشید مغرب، محمدرضا حکیمی؛ استراتژی انتظار، اسماعیل شفیعی سروستانی.

ص:33

از این رو به بررسی علل و عوامل فرایند رشد و افزایش توجه به بحث مهدویت و انتظار در چند سال اخیر می پردازیم و به چند مورد آن اشاره می کنیم:

1. تأثیر انقلاب اسلامی: انقلاب اسلامی ایران، بزرگ ترین رخداد اجتماعی قرن بیستم است. پدیده ای با این گستردگی و عمق، علاوه بر آن که تمام نهادهای ملی را متحول ساخته و سرنوشت تاریخی آنان را در مسیر تغییرات بنیادی قرار داده است، اندیشه ها، سیاست ها، نهضت ها و احزاب سیاسی جهان را هم به چالشی نو فراخوانده است.

مسئلۀ دیگر این بود که گفته می شد در زمان ظهور، تمام نیروهای شرق و

غرب و نیروهای مسلح تسلیم حجت خدا می شوند. انقلاب ایران نشان داد

که این کار شدنی است. همان طوری که خلبان های آموزش دیده در امریکا،

که آمده بودند تا منجی امریکا و شاه شوند، آمدند و با مردم اعلام همبستگی کردند و رشادت ها و جان فشانی های بسیاری از خود نشان دادند؛ حتی عده ای از

آن ها شهید شدند. به همان دلیلی که نیروهای متخصص امریکایی به اسلام پیوستند، طاغوت زمان خلع شد و ولیّ خدا حاکم گردید؛ در دوران ظهور حجت حق نیز در سطح گسترده تری این چنین خواهد شد. طبق همین مبناست که مقام معظم رهبری، انقلاب اسلامی ایران را آغاز راهی برای انقلاب جهانی منجی عالم بیان کرده اند. (1)

2. تأثیر تهاجم دشمن: در دهه های اخیر، جهان غرب به موضوع آخرالزمان و آینده نگری علاقۀ بسیاری نشان داده و در این راه سرمایه گذاری های شگرفی کرده است. بی تردید در هیچ دوره ای نظریه پردازان و سیاست مداران غربی به اندازۀ امروز دربارۀ آیندۀ جهان، پایان تاریخ، ظهور مسیح، ضد مسیح (دجال) و هر چه


1- پیام حج مقام معظم رهبری در سال 1387.

ص:34

غرب و تمدن مادی آن را به خطر می اندازد، گفت وگو نکرده اند و براساس آن به تولید آثار فرهنگی و تدوین استراتژی ها نپرداخته اند. انتشار مجموعۀ گسترده ای از کتاب ها و مقالات با موضوعات یادشده، و تولید و توزیع گستردۀ فیلم های سینمایی با همین موضوع، که بیش تر محصول کمپانی های امریکایی و صهیونیستی هستند، مانند آرماگدون، روز استقلال، طالع نحس، ترمیناتور، نوستراداموس و... ، و تأسیس سایت های اطلاع رسانی در اینترنت، تنها بخشِ آشکار این روی کرد عمومی غرب به موضوع آخرالزمان است. این همه تلاش، آدمی را به این فکر می اندازد که نقشه ای در دست اجراست. این که سخنان نظریه پردازانی مانند هانتینگتون، تافلر، فوکویاما و... دربارۀ پایان تاریخ و جنگ تمدن ها به استراتژی سیاسی _ نظامی سیاست مداران حاکم بر امریکا و انگلیس تبدیل شده است، حکایت از جریانی سازمان یافته در لایه های پنهانی سیاست، فرهنگ و اقتصاد جهان استکبار دارد.

به راستی، چه رخدادی در حال شکل گیری است که جهان غرب، تمامیت فرهنگ و تمدن خود را در خطر دیده و بی محابا _ گرچه به قیمت از دست رفتن حیثیت خود و انزجار جهانی و مخالفت تمامی سازمان های جهانی باشد _ با سرعت تمام به عراق هجوم می برد و در وادی خطرناک جنگ بین النهرین و بابل گام می نهد؟

3. هدایت پیدا و پنهان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف: هدایت های امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در زمان های مختلف، مهم ترین عامل در گسترش فرهنگ مهدویت است. اصولاً بهره بردن از آن حضرت در دورۀ انتظار، دلیل دیگری بر حضور صاحب عصر و رشد و توسعۀ فرهنگ انتظار است. حضور ناشناس ایشان در میان مردم و در مجالسشان، بر این مدعا گواهی می دهد. حضور همیشگی حضرت ولیّ عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف

ص:35

در موسم حج نیز دلیل آگاهی ایشان به احوال مسلمانان و تلاش مستمر ایشان برای تقویت فرهنگ انتظار است.

داستان ها، ملاقات ها و راهنمایی های مکرر در تاریکی شبهات و ضلالت ها، با مردی که خصوصیات مهدی فاطمه علیها السلام را دارد، ریشه های انتظار را تقویت و کام تشنۀ عاشقان را سیراب می کند؛ شاید در انتظار محبوب، به خود آیند و با ایجاد آمادگی و کوشش فراوان، لیاقت بهره مندی از حضرتش را بیابند؛

4. بحران معنویت: بشر بحران زدۀ این عصر، به دلیل تشنگی فراوان روحی، برای دست یابی به جایگاهی استوار و جاوید، هر روز به سویی می رود؛ اما چون به سرچشمۀ حیات دست نمی یازد، به مرداب ها و باتلاق هایی می رسد که نه تنها تشنگی اش را نمی زداید، بلکه به بیماری های روحی و جسمی او می افزاید. بنابراین، اضطراب و خستگی از اوضاع مسلط بر جهان را می توان از عوامل توسعۀ اندیشۀ مصلح جویی در جهان و گسترش فرهنگ مهدویت در جوامع اسلامی دانست. ظلم و ستم، جهل و نادانی، فریب، رنج و فقر و در نتیجه انحطاط اخلاق و تحقیر انسان در دوران معاصر، بر این خواست فطری آدمی دامن می زند. از طرفی احساس غربت ناشی از زندگی صنعتی، در مقابل معنویت و صمیمت دین، سبب شده است که انسان مجهز به تکنیک و فن آوری، با مذهب و آرمان های منجی گرایانه و عدالت محور آن پیوند خورد، و تب و تاب این مباحث و ازجمله مهدویت را گرم تر کند؛

5. ناتوانی مدعیان اصلاح: آدمی برای ایجاد اصلاح جوامع بشری، راه های بسیاری را پیموده است، اما جز کابوس یأس نصیبش نشده است.

افلاطون، جامعۀ ایده آلی را طراحی کرد که در آن نه از ستم اثری است و نه از فقر و بدبختی. غایت نظام سیاسی او، پیدایش مدینۀ فاضله است. توماس کامپانلا طرح «شهر آفتاب» و «کشور خورشید»، ویکتور هوگو اندیشۀ «جمهوری جهانی»، و

ص:36

آگوست کنت و تامس مور نیز جامعه ای را ترسیم می کنند که همۀ مردم آن، در سایۀ قانون و عدالت یکسان زندگی می کنند. آلوین تافلر برای حل این بحران و اصلاح جامعۀ جهانی، نظریۀ «موج سوم» را طرح کرده است، ولی در عین حال اعترافات شگفت آوری در این باره دارد. وی می گوید:

فهرست مشکلاتی که جامعۀ ما (غرب) با آن روبه رو است تمامی ندارد. با دیدن فروپاشی پیاپی نهادهای تمدن صنعتی در حال نزاع، به درون غرقاب بی کفایتی و فساد، بوی انحطاط اخلاقی آن نیز مشام را می آزارد. در نتیجه، موج ناخشنودی و فشار برای تغییرات، فضا را انباشته است. در پاسخ به این فشارها، هزاران طرح ارائه می شود که همگی ادعا دارند بنیادی و حتی انقلابی اند، اما بارها و بارها مقررات و قوانین طرح ها و دستورالعمل های جدید که همگی به منظور حل مشکلات تهیه شده اند، کمانه می کنند و بر وخامت مشکلات می افزایند و این احساس عجز و یأس را دامن می زنند که هیچ فایده ای ندارد و مؤثر نیست. این احساس برای هر نظام دموکراسی خطرناک است و نیاز شدید به وجود مرد سوار بر اسب سفید ضرب المثل ها را هرچه بیش تر دامن می زند. (1)

بنابراین، عامل دیگر توسعۀ فرهنگ مهدوی، ناتوانی کسانی است که مدعی اصلاح اند. آن ها در زمینۀ شناخت آدمی و مشکلات او ناتوان اند. از همین رو عجز و محدودیت آنان، نگاه انسان معاصر را به آسمان می دوزد.

ترویج فرهنگ مهدویت

شیوه های عملی ترویج فرهنگ مهدویت چیست؟

1. برگزاری دوره های آموزشی (حضوری و غیرحضوری) معارف مهدویت برای مقاطع مختلف تحصیلی؛


1- به سوی تمدن جدید، آلوین تافلر، (به نقل از: نگاهی دوباره به انتظار، ص54).

ص:37

2. تشکیل جلسه های دعای ندبه (صبح جمعه)؛ زیارت آل یاسین، برپایی جلسات بزرگ داشت در مناسبت ها (ایام میلاد و وفات ائمه علیهم السلام)، و برگزاری جلسات پرسش و پاسخ به شبهات؛

3. تشکیل کانون های انتظار در مساجد، مدارس، دانشگاه ها، کارخانه ها و ادارات، که افراد با شرکت در جلسات هفتگی در بالا بردن شناخت خود نسبت به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف (از طریق تدوین مجله، طرح سؤال در جمع و جست وجوی پاسخ آن و...) سعی می نمایند؛

4. راه اندازی کاروان های جمکران در شب های چهارشنبه و جمعه؛

5. تشکیل کتابخانه و ارائۀ لوح های فشرده با موضوع مهدویت و انتظار؛

6. پخش بروشورها و جزوه ها و کتاب دربارۀ حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بین علاقه مندان و بلکه در سطح عموم افراد جامعه؛

7. برگزاری مسابقات کتاب خوانی با موضوع مهدویت در مساجد، مدارس، دانشگاه ها، و اهدای جوایز نفیس به برندگان؛

8. برپایی نمایشگاه هایی با موضوع مهدویت (نمایشگاه کتاب، عکس و پوستر، فیلم و...)؛

9. ارائۀ معارف مهدوی در قالب هنر ( فیلم، تئاتر، انیمیشن، اسلاید و سرود)؛

10. برگزاری مسابقه و فراخوان آثار هنری در زمینۀ مهدویت، مثل نقاشی و... در سطوح مختلف؛

11. تهیۀ تابلوهای تبلیغاتی با موضوع مهدوی و نصب آن در مراکز مهم شهر، ادارات، مدارس، کارخانه ها و... .

ص:38

ص:39

ادیان و مذاهب

ادیان و منجی

نظر ادیان دیگر در مورد مهدویت چیست؟

اعتقاد به منجی که در پایان دنیا ظهور می کند و جهان را پر از عدل و

داد خواهد کرد، اعتقادی جهانی و همگانی است و پیروان همۀ ادیان آسمانی براساس تعالیم کتاب های دینی خود، منتظر قیام آن موعود بزرگ هستند.

در کتاب های مقدس زبور، تورات، انجیل و نیز کتاب های هندوها، زرتشتیان

و برهماییان به ظهور منجی بزرگ جهان اشاره شده است. البته هر ملتی او

را با لقبی خاص می شناسد: زرتشتیان او را به نام «سوشیانس» یا «سوشیانت»، یعنی نجات دهندۀ جهان، و مسیحیان به نام «مسیح موعود»، و یهود با

لقب «ماشیح».

آیا یهودیان هم به ظهور موعود و منجی اعتقاد دارند؟ نام منجی آنان چیست؟

در پاسخ به این سؤال باید گفت: دین یهود یکی از ادیان آسمانی و ابراهیمی به شمار می رود که با مسیحیت و اسلام به لحاظ تاریخ و نیز شماری از آموزه ها گره خورده است. باور به ظهور منجی موعود و تصور آینده ای درخشان نیز به منزلۀ

ص:40

نقطۀ اشتراک میان ادیان ابراهیمی است که در همۀ این ادیان وجود دارد.

براساس باور دینی کهنی، یهودیان معتقدند پادشاهی از نسل داوود به

نام «ماشیح» روزگاری وعدۀ خدا در حق این قوم را که به باور خودشان، قوم برگزیدۀ خدایند، عملی خواهد ساخت و پادشاهی ابدی خدا را بر زمین استوار خواهد کرد.

یهودیان برخلاف برخی اقوام دیگر که دوران طلایی تاریخ خود را در گذشته های تاریک و بسیار دور می بینند، به آینده چشم دوخته اند و انبیای بنی اسرائیل بارها به «روزهای آخر» که هنوز فرا نرسیده است، به عنوان دوران اعتلای نهایی و عظمت ملی یهود اشاره کرده اند. امید به آیندۀ نورانی و مشحون از سعادت در دل عامۀ مردم، روز به روز نه تنها شدت یافت، بلکه به رؤیاهای شگفت انگیزی هم دامن زد.

نام منجی موعود قوم یهود «ماشیح» یا «تدهین شده با روغن مقدس» است که از جانب خدا مأمور آغاز این دوران تازه و پر از شگفتی است و محور آیندۀ درخشان قوم یهود است. تلمود، منبع سنت شفاهی یهود، صدها بار به ماشیح و مأموریت او اشاره کرده است.

اعتقاد به ماشیح و آمدن او چنان جایگاهی در میان قوم یهود دارد که آن را نقشۀ خدا برای نجات بشر می دانند و معتقدند وقتی هیچ نبود، ماشیح یا مسیحا وجود داشت. (1)

مسیحاباوری در ادیان ابراهیمی به چه معناست و ماشیح چه فرقی با مسیحا دارد؟ آیا ماشیح زنده است و در غیبت به سر می برد؟


1- گنجینه ای از تلمود، آبراهام کوهن، ترجمه: گرگانی، ص351.

ص:41

اصطلاح «مسیحاباوری» (1) از واژۀ «مسیحا» (2) که ترجمه ای از واژۀ عبری «ماشیح» (3) به معنای تدهین شده می باشد، گرفته شده است. ماشیح در اصل به پادشاهانی اطلاق می شد که برای بر تخت نشستن، روغن مالی و تدهین مقدس می شدند. (4) مسیحاباوری یا مسیانیزم را می توان با تسامح معادل موعودباوری یا منجی گرایی عام هم به کاربرد؛ چراکه این اصطلاح در فضای یهودیت شکل گرفته و همان طور که می دانیم، مشخصات و مؤلفه های موعود در ادیان مختلف متفاوت است. یکی از نویسندگان دایرة المعارف هزاره گرایی به حق در این باره معتقد است:

از اصطلاح «مسیحا باوری» نباید در فضای غیریهودی و غیرمسیحی استفاده کرد؛ زیرا برخلاف یهودیان که بسیاری از آن ها هنوز منتظر ماشیح هستند و نیز مسیحیان که در انتظار بازگشت مسیح (Christ، معادل یونانی مسیا؛ Messia) به سر می برند، در الاهیات اسلامی هیچ جایگاهی برای این گونه ناجی وجود ندارد. در قرآن برای عیسای پیامبر، گاه عنوان «المسیح» به کار می رود که هم خانوادۀ واژۀ «Messiah» است، اما فقط عنوانی محترمانه و عاری از هرگونه مفهوم الاهیاتی است. از نظر مسلمانان، مهم ترین چهرۀ فرجام شناختی مسیح نیست، هرچند قرآن، احادیث و روایات منسوب به [حضرت] محمد (570 - 632م) از بازگشت او سخن می گویند، بلکه مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، یعنی «هدایت شده»، محور اصلی آخرالزمان است. برای مسلمانان، بازگشت مسیح تنها یکی از علایم فرارسیدن آخر الزمان است، نه


1- Messianism.
2- Messiah.
3- Mashiah.
4- See: Einggren, Helmer, "Messianism: An Overview",in: Encyclopedia Of Religion,vol 9, p469.

ص:42

نقطۀ اوج آن که باور مسیحیان است. (1)

البته همین نویسنده در جای دیگری با اشاره به شباهت های غیرقابل انکار موعودگرایی در ادیان ابراهیمی می گوید:

اعتقاد به عصر طلایی در دیدگاه اسلامی، از یک لحاظ بیش تر به اعتقاد یهودیان شباهت دارد و آن این که مهدی و ماشیح موعود هردو چهره های تاریخی خواهند بود که وظایف خود را در زمان و مکان عادی تحقق خواهند بخشید، برخلاف مسیح که در باور مسیحیان جایگاه دوم در تثلیث به او اختصاص دارد و آغاز و انجام کتاب مکاشفۀ یوحنای قدیس تلقی می شود. نقطۀ اشتراک دیگر اعتقاد مسلمانان و یهودیان در عصر طلایی این است که هردوی آن ها هدف اصلی مهدی و ماشیح را صلح و عدالت همگانی می دانند، نه رستگاری فردی؛ از سوی دیگر، عقاید مسلمانان در خصوص علایم مربوط به آخر الزمان و روز قیامت، از بسیاری لحاظ به کلیساهای مسیحی شباهت دارد. کتاب مقدس مسلمانان و احادیث آن ها علاوه بر بازگشت مسیح، از دجال یعنی گمراه کننده یا ضد مسیح، دباح یعنی دیو، و یأجوج و مأجوج سخن می گویند که همۀ آن ها در کتاب مکاشفۀ یوحنای قدیس، آخرین کتاب عهد جدید مسیحیان ذکر شده اند. پس معلوم می شود که فرجام شناسی در اسلام، هم به فرجام شناسی یهودیان و هم مسیحیان شباهت دارد. (2)

گفتیم که ماشیح یا مسیحا در لغت به معنای «شخص روغن زده شده» است. یهودیان معتقدند که ماشیح شخصیتی از نسل داوود است که خداوند او را در آخرالزمان خواهد فرستاد تا دوره ای جدید را آغاز کند که در آن همۀ بشر خدای حقیقی را عبادت خواهند کرد، ریشۀ جنگ از زمین برکنده خواهد شد، و صلح به


1- "Forms of catholic Millenarianism: A Brief Overview" in: Catholic Millenarianism, p 2.
2- Ibid.

ص:43

تمام معنا حاکم خواهد گشت. نظریۀ اعتقادی ماشیح، با وجود قوی ترین پیشینه ها در کتاب مقدس، در طول تاریخ یهود تحول یافته، پرداخت خورده، و تفاسیر مختلفی برای آن به میان آمده است، اما حکم صریح بنیادین آن این است که سرانجامِ رضایت بخشِ تاریخِ بشری در جایی بر روی همین زمین محقق خواهد شد. نظریۀ ماشیح، جنبۀ این جهانی آخرت شناسی یهود است و جهان آینده، جنبۀ آن جهانی آن. اعتقاد عموم بر آن است که ظهور ماشیح و فعالیت های او در راه بهبود وضع جهان و تأمین سعادت بشر، قسمتی از نقشۀ خداوند در آغاز آفرینش جهان بوده است:

پیش از آنکه عالم هستی به وجود آید، هفت چیز آفریده شد؛ تورات، توبه، باغ عدن (بهشت)، جهنم، اورنگ جلال الاهی، بیت همیقداش، نام ماشیح. (1)

عالمان یهودی در کتاب تلمود دربارۀ هویت و خصوصیات ماشیح چه می گویند؟

بنی اسرائیل در زمان تنگی به درگاه خداوند نیایش می کردند و او یک «داور» یا منجی را می فرستاد که تا چندی دشمن را پس می راند و بساط آرامش را بر زمین می گسترد. زمانی گذشت و یورش های اقوام بیگانه چنان پیوسته و پیاپی شد که «داوران» یا سرداران موقت از پس آن برنمی آمدند و این امید در دل قوم قوت گرفت که آنان تنها با تشکیل یک ملت متحد تحت رهبری یک فرمان روا خواهند توانست در برابر دشمنانی که آنان را همچون نگین در میان گرفته اند، ایستادگی کنند. (2) سموئیل نبی به درخواست بزرگان قوم گوش داد، و برای آن که با ارادۀ عمومی مخالفت نکند، با کراهت و به طور موقت، شائول (طالوت) را به پادشاهی


1- پساحیم، 54 الف.
2- انتظار مسیحا در آیین یهود، جولیوس گرینستون، ص19.

ص:44

بنی اسرائیل نصب کرد و او را با روغن، مسح و تقدیس نمود تا «مسیحا» باشد. با آن که شائول در کتاب مقدس «مسیح خدا» خوانده شده است، (1) وی از ویژگی های اصلی یک مسیحای واقعی برخوردار نبود. از همان آغاز، برخی بر او طعنه زده، می گفتند: «این شخص چگونه ما را برهاند؟» (2)

البته در کتاب مقدس یهودیان، یعنی کتاب عهد، اصطلاح ماشیح به معنای شخصی که در آینده برای نجات اسرائیل خواهد آمد نیست، بلکه منظور

از آن هرکسی است که مانند شاه یا کاهن اعظم، برای تصدی منصبی عالی

با روغن مقدس در واقع تدهین شده است. این اصطلاح حتی بر کسی که خدا برای وی هدف خاصی درنظر گرفته نیز اطلاق شده است. (3) نیز در کتاب مقدس، برخی از انبیای عبرانی مانند اشعیا، میکاه، ارمیا، و زکریا بدون آن که از نام ماشیح یاد کنند، سخن از نجات آینده آورده اند که به دست رهبری آرمانی و صاحب کمالات عالی روحی و اخلاقی صورت می پذیرد، اما صفت منجی تنها

از آنِ خداست و مسیحا، پادشاهِ سلالۀ داوود، فقط رهبر قوم آزادشده به حساب می آید. انبیای دیگر مانند ناحوم، صفنیا، حبقوق، ملاکی، یوئیل، و دانیال حتی سخن از چنان رهبری نیز به میان نمی آورند و تنها خداست که در سخن آنان عنوان منجی را داراست؛ اما از طرفی نیز می توان گفت تمایزی که بعدها میان نظریۀ ماشیحِ شخصی و نظریۀ عصر مسیحایی به وجود آمد، ریشه در خود کتاب مقدس دارد؛ زیرا در برخی از کتاب های انبیا، مانند عاموس، حزقیال و عوبدیا، فقط نوعی ماشیح جمعی وجود دارد؛ یعنی مفهوم پادشاهی


1- اول سموئیل، 6: 24.
2- اول سموئیل، 10:27.
3- برای نمونه، به کوروش، پادشاه فارس، ماشیح اطلاق شده است (اشعیا، 45:1).

ص:45

خاندان داوود. (1)

در این که ماشیح، داوود است یا از نسل او، اختلاف است؛ برخی او را با داوود پادشاه یکی می دانند و با استناد به آیۀ «بعد از آن بنی اسرائیل برگشته و خداوند خدای خود و داوود پادشاه خویش را خواهند طلبید»، (2) می گویند: این پادشاه، ماشیح است. اگر او جزو زندگان است، اسمش داوود است و اگر جزو مردگان است (که بعداً زنده خواهد شد)، نامش داوود است. (3)

آیا برای ماشیح القاب و نام های دیگری هم ذکر شده است؟

در مورد نام ها و القاب ماشیح، نظریات گوناگونی در یهودیت ارائه شده است؛ چراکه آیاتی که اشاره به ماشیح دارد، حاوی نام های گوناگونی برای اوست. به گونه ای که حتی برخی شاگردان دانشمندان حتی کوشیده اند برای ماشیح نام هایی مشابه با اسم استاد خود از متن آیات کتاب مقدس بیابند:

شاگردان مکتب ربی ینای او را یینون به معنای دوام می نامند: «نام او تا ابد باقی خواهد ماند و اسم او پیش آفتاب دوام خواهد کرد». (4)

شاگردان مکتب «ینای»، یکی از عالمان یهودی، او را با استناد به آیۀ: «زیراکه بر شما ترحم (حنینا) نخواهد کرد»، (5) حنینا می نامند.

برخی او را مبروص مکتب ربی یهودا هناسی می نامند و به این فراز کتاب مقدس که می گوید: «مسلماً او بیماری های ما را تحمل کرده و دردهای ما را بر خود حمل نموده است، ولی ما او را بلاکشیده و ضرب خورده و رنج دیده از جانب


1- See: "Messiah" in :The Jewish Religion, the blackwell dictionary of judaica, 1992.
2- هوشع، 5:3.
3- یروشلمی، براخوت: 5 الف.
4- مزامیر، 17:72.
5- ارمیا، 13:16.

ص:46

خداوند محسوب نمودیم»، (1) استناد می نمایند. بلاکشیده به معنای مبروص است و ربی یهوداهناسی، سیزده سال از بیماری برص رنج می برد و آن را نشانۀ رحمت الاهی می دانست، (2) ماشیح، هم از طبقۀ رنج دیدگان که یهودا هناسی نمونۀ واضح آن است، خواهد بود.

آیا در بین یهودیان هم منکر وجود ماشیح وجود دارد؟

بلی، برخی از عالمان یهودی در گذشته معتقد بوده اند که ماشیح ظهور یافته و دیگر نباید منتظر او بود. یکی از این عالمان، شخصی است به نام ربی هلیل (قرن 4 میلادی) که بنابر آن چه در تلمود آمده، لحنی شکاک در این باره دارد و می گوید: «ملت اسرائیل دیگر ماشیحی که ظهور کند، نخواهد داشت؛ زیراکه در زمان حیزقیا (سلطان یهودا) بهرۀ خود را از او برده اند». (3)

البته دیگر عالمان در ردّ ادعای فوق گفته اند اگر قرار بود از پیشینیان کسی ماشیح باشد، داوود سزاوارتر بود؛ چراکه آن پادشاه اسرائیل آن همه سرود در وصف جلال خدا تصنیف کرد و خدا را مدح و ثنا نمود، ولی حیزقیا با آن همه معجزات و آیات که برایش نمایان شد، حتی یک سرود هم به درگاه خداوند نخواند.

آرمان مسیحایی در دوران ابتلا در میان بنی اسرائیل پا گرفت و با گذشت زمان در ژرفای جان قوم، رشد و تحول یافت و متناسب با محیط و شرایط داخلی، به اشکال گوناگونی درآمد. شکوه سلطنت داوود سبب شد که پیامبران بنی اسرائیل به هنگام مشکلات و آوارگی های قوم، با یادآوری شیرینی آن روزگار، ملت یهود را امیدوار کنند که روزگاری دوباره آن مجد و عظمت تحقق خواهد یافت و کودکی


1- اشعیا، 4:53.
2- باوا مصیعا، 85 الف.
3- سنهدرین، 98 ب.

ص:47

از نسل او مجد و عظمت از دست رفتۀ قوم را به آنان باز خواهد گرداند.

در تاریخ قوم یهود توجه به منجی در چه زمان هایی شدت می یافته است؟ آیا مدعیان دروغین ماشیح هم وجود داشته اند؟

اعتقاد به ظهور ماشیح، هنگام بدبختی های ملی قوم یهود شدت می یافته است. وقتی که ظلم و تعدی یک دولت فاتح، که ملت اسرائیل را به زیر سلطۀ خود داشت، غیرقابل تحمل می شد، یهودیان از روی غریزه به پیش گویی هایی که در کتاب مقدس دربارۀ ظهور ماشیح شده است، توجه می کردند تا در روزهای پر از رنج در برابر شدیدترین سختی ها تاب بیاورند و نگذارند یأس و حرمان بر آن ها چیره شود.

در مورد مدعیان دروغین ماشیح هم باید گفت در تاریخ قوم یهود از دیرباز صدها تن برخاسته و ادعای مسیحایی کرده اند و چند صباحی ساده دلان بنی اسرائیل را مجذوب خود نموده اند و در نهایت بلاهای جانکاهی بر بلاهای این قوم افزوده اند.

وسفوس، مورخ مشهور تاریخ یهود می گوید: در سال های قبل از خرابی بیت المقدس، افرادی ادعا می کرده اند که همان نجات دهنده ای هستند که انبیا ظهور او را از پیش خبر داده اند، مثل برکوخواو که بعضی او را برکوزیوا نامیده اند و رهبر شورش یهودیان علیه رومیان بود. ربی عقیوا هرگاه او را می دید، می گفت این همان پادشاه ماشیح است و به آیۀ: «ستاره ای (کوخاو) از یعقوب طلوع خواهد کرد»، (1) استناد کرده و آن را چنین تفسیر می نمود: کوزیوا از یعقوب طلوع خواهد کرد. البته یکی دیگر از عالمان یهودی، به نام ربی یوحانان بن تورتا، در اعتراض به او می گفت: عقیوا از گونه های تو (در قبر) علف ها خواهند رویید؛ چراکه هنوز


1- اعداد، 17:24.

ص:48

ماشیح فرزند داود نیامده است. (1)

یهودیان چه نظری دربارۀ وقت آمدن ماشیح دارند و آیا زمانی را برای آن تعیین می کنند؟

از نگاه بیش تر دانشمندان یهود، یافتن تاریخ آمدن ماشیح تا بدان پایه تقبیح شده است که محاسبه کنندگان مورد لعنت قرار گرفته اند. (2) از نگاه این دانشمندان، آمدن مسیحا به کارهای نیک مردم مشروط است (3) و اگر ملت اسرائیل براساس قوانین، شنبه را نگاه دارند (یعنی به شریعت ملتزم باشند)، بلافاصله نجات خواهند یافت. (4)

با این همه، در پاره ای از منابع البته گاه کلی و گاه بسیار دقیق، آمدن مسیحا محاسبه شده است. برای مثال، در یک پیش گویی و براساس یک عقیدۀ قدیمی، جهان شش هزار سال ادامه خواهد یافت. این هزاره ها که با تعداد روزهای آفرینش تناسب دارد، به سه دورۀ دوهزاره تقسیم شده اند. دوهزارۀ نخست را بایر، یعنی دوران فقدان شریعت، دوهزارۀ دوم را دوران شریعت یا تورات، و دوهزارۀ سوم را روزگاری می دانستند که در آن روزگار ماشیح ظهور خواهد کرد. (5)

محاسبۀ دیگر کمی دقیق تر بیان می کند که پسر داوود پس از 85 یوبیل (6) خواهد آمد و محاسبۀ دیگر ظهور ماشیح را پس از گذشتن 4291 سال از آغاز آفرینش می داند که جهان یتیم خواهد شد و سالیانی جنگ هایی خواهد بود و در نهایت


1- یروشلمی تعنیت، 6 دال.
2- همان، ص356.
3- Sanhedrin 98a
4- Shabbat 118b
5- انتظار مسیحا در آیین یهود، ص71.
6- یوبیل نام یکی از اعیاد یهودی است که هر پنجاه سال یکبار تکرار می شود. بنابراین 85 یوبیل، یعنی 4250 سال.

ص:49

پیش از آغاز هزارۀ هفتم جهان بازسازی خواهد شد. (1)

یکی از عالمان یهودی به نام راو آشه می گوید: مقصود دانشمندان از ذکر تاریخ برای ظهور ماشیح این بوده که تا آن تاریخ نباید منتظر آمدن ماشیح بود، ولی از آن به بعد باید انتظار ظهور او را داشت؛ «همواره منتظر ظهور او باش، اگرچه (فرا رسیدن پایان ذلت) تأخیر نماید، مع ذلک در انتظار باش». (2)

گفتیم که کوشش برای محاسبه و یافتن تاریخ پایان ذلت قوم اسرائیل و ظهور ماشیح، از طرف اکثر دانشمندان یهود، به شدت تقبیح شده است؛ چراکه در صورت عدم تحقق، یأس و حرمان را به دنبال خواهد داشت. نهی از توقیت آمدن ماشیح گاهی با لعن و نفرین نیز همراه بوده است.

در آیین یهود برای دوران آخرالزمان چه ویژگی هایی ذکر شده است؟ علائم ظهور ماشیح چیست؟

بنابر متون مقدس یهودیان، دوران آخرالزمان دارای ویژگی های خاصی است که برخی از آن ها عبارت اند از:

_ دردهای زایمان دورۀ ماشیح سخت و شدید خواهد بود؛

_ تاریکی و سیاهی شب، قبل از دمیدن سپیده فزونی می یابد؛

_ آشفتگی و فساد در جهان به حد اعلی خواهد رسید و سختی های زندگی، غیرقابل تحمل خواهند شد؛

_ جوانان به پیران بی احترامی کرده و آن ها را خجالت خواهند داد و پیران در جلوی جوانان به پا خواهند ایستاد؛

_ روی مردم چون روی سگ خواهد بود (از بی حیایی)؛


1- انتظار مسیحا در آیین یهود، ص71.
2- حبقوق، 3:2.

ص:50

_ محل تحصیل و مطالعه به اماکن فساد مبدل شده، دانش دبیران فاسد خواهد گشت؛

_ فرزند داوود (ماشیح)، فقط در دوره ای ظهور خواهد کرد که همۀ مردم آن یا معصوم باشند یا مجرم؛

_ هر وقت ببینی دولت ها با هم به نزاع سیاسی که منجر به جنگ های سخت می شود، می پردازند.

داوود پیامبر علیه السلام در کتاب مزامیر پنج بار از خدا خواسته است تا برخیزد؛ چهاربار مربوط به چهار دولت یونانیان، بخت النصر، هامان صدراعظم خشایارشاه، رومیان و پنجمی مربوط به دولت گوگ و ماگوگ (یأجوج و مأجوج) است که در آخرالزمان با قدرتی عظیم علیه بنی اسرائیل به جنگ خواهد آمد.

دوران هفت ساله ای که ماشیح در آن ظهور می کند، چنین است:

سال اول، بی بارانی؛

سال دوم، قحطی؛

سال سوم، قحطی شدید و مردن مردان، زنان، کودکان، متقیان و فراموشی تورات؛

سال چهارم، سیری و وفور نعمت؛

سال پنجم، سیری و فراوانی عظیم، بازگشت تورات به سوی آموزندگانش؛

سال ششم، به گوش رسیدن صداهایی از آسمان؛

سال هفتم، درگرفتن جنگ و در پایان این دوران هفت ساله ماشیح می آید.

خصوصیات دوران ظهور ماشیح در آیین یهود چگونه است؟

یهودیان براساس کتاب مقدس خود دوران ظهور ماشیح را روزگاری مشحون از سعادت و شادی و امینت و رفاه ذکر می کنند. در کتاب تلمود در توصیف دوران

ص:51

ظهور آمده است: نیروی باروری طبیعت به میزانی شگفت انگیز و معجزه آسا فزونی خواهد یافت. به این نمونه ها توجه کنید:

برای حمل یک حبۀ انگور، گاری یا قایق لازم است و باید آن را در گوشۀ خانه گذاشت... . (1)

غلات در مدت یک ماه رشد می کنند و درختان ظرف دو ماه میوه می دهند.

ربی یوسه می گوید: غلات ظرف پانزده روز به عمل می آیند و درختان در مدت یک ماه میوه خواهند داد. (2)

در سرزمین اسرائیل، گرده هایی از عالی ترین آرد و پارچه هایی از نفیس ترین پشم در زمین خواهد رویید.

یک دانۀ گندم به اندازۀ دو قلوۀ یک گاو بزرگ خواهد بود. (3)

در جهان آینده، زنان هر روز خواهند زایید و درختان هر روز میوه خواهند داد. (4)

به عقیدۀ یهودیان، خداوند ده چیز را در دوران ماشیح تازه خواهد کرد:

1. او خود جهان را به نور خویش روشن خواهد کرد، چنان که مکتوب است: «بار دیگر آفتاب در روز نور تو نخواهد بود و ماه با درخشندگی برای تو نخواهد تابید، زیراکه یهوه نور جاودانۀ تو و خدایت، زیبایی تو خواهد بود»؛ (5)

2. از اورشلیم آب روان جاری خواهد ساخت و هرکسی را که بیماری داشته باشد، به واسطۀ آن شفا خواهد داد؛ (6)


1- کتوبوت، 111ب.
2- یروشلمی تعنیت، 2الف.
3- کتوبوت، 111ب.
4- شبات، 30ب.
5- اشعیاء، 19:60.
6- حزقیال، 9:47.

ص:52

3. درختان را وادار می کند تا هر ماه میوه بیاورند و انسان از آن میوه ها می خورد و شفا می یابد و بر لب آن نهر در این طرف هر نوع درخت خوراکی خواهد رویید که برگ آن پژمرده نخواهد شد و میوه اش تمام نخواهد گشت... ؛ (1)

4. تمام شهرهای ویران را از نو آباد خواهند کرد و در جهان ویرانه یافت نخواهد شد... ؛ (2)

5. خداوند اورشلیم را با سنگ های یاقوت کبود از نو بنا خواهد کرد... ؛ (3) و آن سنگ ها همچون خورشید نور خواهند داد و بت پرستان آمده و عزت و جلال اسرائیل را خواهند دید؛ (4)

6. صلح جاودان در سراسر طبیعت حکم فرما خواهد شد: «گرگ با بره سکونت خواهد داشت و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید و گوساله و شیر و گاو پروار با هم خواهند زیست و طفل کوچک آن ها را خواهند راند و گاو با خرس خواهد چرید و بچه های آن ها با هم خواهند خوابید و شیر مثل گاو کاه خواهد خورد و طفل شیرخواره بر سوراخ مار بازی خواهد کرد، و کودک از شیر بازداشته شده، دست خود را بر لانۀ افعی خواهد گذاشت»؛ (5)

7. خداوند، تمامی حیوانات و خزندگان را فراخوانده و با آن ها و با تمام اسرائیل عهد خواهد بست؛ (6)

8. گریه و شیون و زاری در جهان نخواهد بود؛ (7)


1- حزقیال، 12:47.
2- حزقیال، 55:16.
3- اشعیاء، 11:45 و 12.
4- اشعیاء، 3:60.
5- اشعیاء، 6:11، 7، 8.
6- هوشع، 20:2.
7- اشعیاء: 19:65.

ص:53

9. مرگ، دیگر در دنیا وجود نخواهد داشت؛ (1)

10. دیگر نه آه و ناله ای به گوش خواهد رسید و نه فریاد و فغانی، نه غم و اندوهی و نه حزن و ماتمی وجود خواهد داشت، بلکه همه شادمان و خوشحال هستند: «و فدیه شدگان خداوند بازگشته و با ترنم صهیون خواهند آمد». (2)

یهودیان از ماشیح چه انتظاری دارند و طول دوران او را چگونه ترسیم می نمایند؟

_ برقراری صلح پایدار و بی زوال و شادمانی و خرسندی در سراسر جهان؛

_ شفا دادن کوران و لنگان؛

_ هم دوش و متحد کردن همگی بندگان تا نام خدا را بخوانند و او را پرستش کنند؛

_ خوشبختی ملت اسرائیل: ظلم و جوری که از جهانیان تحمل کرده اند پایان خواهد یافت و به مقام عالی که خداوند برایشان مقدر کرده است، خواهند رسید؛

_ ماشیح، جمع آوری و اتحاد اسباط اسرائیل را عملی خواهد کرد، هرچند بعضی می گویند: «ده سبط اسرائیل سهمی از جهان آینده ندارند»؛ (3)

_ تجدید بنای شهر مقدس اورشلیم که قبل از گردآمدن مجدد اسباط پراکندۀ اسرائیل است؛ (4)

_ برقراری مجدد معبد بیت همیقداش سوم که کارکرد آن با بنای اول و دوم معبد که برای قربانی های کفارۀ گناهان بود، متفاوت است: «در جهان آینده، گذرانیدن همۀ قربانی ها موقوف خواهد شد بجز تقدیم قربانی شکرانه که هرگز ترک


1- اشعیاء، 8:25.
2- اشعیاء: 10:35؛ شموت ربا، 21:15.
3- توسیفتا، سنهدرین،13:12.
4- مزامیر، 17:102.

ص:54

نخواهد گشت»؛ (1)

_ تنها مزیت دوران ماشیح، نجات اسرائیل از ستمگران است، ولی برای رهایی از بدبختی های گوناگونی که آدمی گرفتار آن است، باید صبر کند تا زمانی که رخت از این جهان بربندد.

دربارۀ طول مدت دوران حاکمیت ماشیح نظریه های گوناگونی ارائه شده است که در ذیل به برخی از آن ها اشاره می شود:

_ ربی عقیوا: چهل سال به اندازۀ سرگردانی اسرائیل در بیابان پس از خروج

از مصر؛

_ ربی الیعزر فرزند ربی یوسه: یکصد سال؛

_ ربی برخیا از قول ربی دوسا: ششصد سال؛

_ ربی یهودا هناسی: چهارصد سال به اندازۀ مدت غربت مصر (یا سه نسل)؛

_ ربی الیعزر فرزند هورقانوس: هزار سال؛

_ ربی اباهو: هفت هزار سال؛

_ العازار بن عزریا: هفتاد سال؛

_ ربی اویمی (2) فرزند ربی اباهو: هفت هزار سال؛

_ راو یهودا از قول شموئل: به اندازۀ مدتی که از آفرینش جهان تاکنون گذشته است؛

_ راو نعمان براسحق: به اندازۀ زمانی که از طوفان نوح تاکنون سپری شده است؛

_ الیاهو: عمر این دنیا شش هزار سال است؛ دو هزار سالِ اول آن، دورۀ آشفتگی بود؛ دو هزار سال دوم، دوران حکومت تورات بود؛ دو هزار سال آخر بایستی دوران


1- پسیقتا، 79 الف.
2- Avimi.

ص:55

ماشیح باشد، ولی به خاطر گناهان زیاد ما، سال های بسیاری از دوران ماشیح بیهوده سپری شد. (1)

چرا یهودیان حکومت حضرت داوود علیه السلام را الگوی حکومت موعود آخرالزمان می دانند؟

با انتخاب داوود، آرزوی دیرین قوم یهود برای قیام منجی کاملاً برآورده شد. پس از آن که به روایت کتاب مقدس، شائول منحرف شد و به وسیلۀ سموئیل از منصب خویش عزل گردید، داوود، سرباز فداکارش، بر جای او نشست و پس از چندی کشور بنی اسرائیل را به چنان شکوهی رساند که الگوی جاودانۀ شخص مسیحا و حکومت آرمانی یهود گردید. (2)

این باور چنان قوت گرفت که برخی از انبیا و حکیمان نیز او را مسیحا دانستند. (3) او با بی باکی خود، به قهرمان نمونۀ بنی اسرائیل تبدیل شد و در حقیقت پایه گذار قوم خدا گردید؛ چیزی که براساس پیش گویی های رسولان بنی اسرائیل به وسیلۀ مسیحا تحقق کامل خواهد یافت.

عقیدۀ همگانی بنی اسرائیل که ریشه های دینی هم داشت، آن بود که رفاه و آسایش به دست آمده در حکومت داوود تا ابد پایدار خواهد ماند، اگرچه خود داوود به نزد پدرانش خواهد رفت؛ عقیده ای که ناتان آن را چنین پیش گویی می کند:

روزهای تو تمام خواهد شد و با پدران خود خواهی خوابید و ذرّیت تو را که از صلب تو بیرون آید، بعد از تو استوار خواهم ساخت و سلطنت او را پایدار خواهم نمود. او برای اسم من خانه ای بنا خواهد کرد و کرسی سلطنت او را تا


1- سهندرین، 97 الف.
2- کتاب دوم سموئیل، باب 1 - 5.
3- نک: Sanhednn 98b؛ هوشع، 3 : 5؛ ارمیا، 30 : 9؛ حزقیال، 37 : 24 - 25.

ص:56

ابد پایدار خواهم ساخت. (1)

این باور تا بدان اندازه قطعی بود که داوود خود نیز آن را به پسرش سلیمان مژده داد:

یقین که از تو کسی که بر کرسی اسرائیل بنشیند، مفقود نخواهد شد. (2)

بر این اساس، عصر داوود و سلیمان را می توان دوران شکوفایی آرمان مسیحایی در اذهان قوم یهود دانست؛ آرمانی که در زمان سموئیل بر پایۀ گرایش مادی شکل گرفت؛ یعنی رهایی از دشمنان ستمگر، ولی در زمان این پدر و پسر به آرزو و امید برپایی حکومتی ملّی و پابرجا تحول یافت.

آیا این که می گویند موعودگرایی یهودی در اثر ارتباط با اقوام ایرانی پدید آمد، درست است؟

محققان تاریخ ادیان در این باره گفته اند: حکومت یهودا در سال 586 پیش از میلاد به وسیلۀ حکومت بابل سرنگون شد و بدین شکل، دومین مملکت از پادشاهیِ یک پارچۀ اسرائیل نابود گردید. در پی آن، همۀ سران حکومتی و نخبگان و بسیاری از مردم عادی دو سبط یهودا و بنیامین به اسارت به بابل برده شدند. اگرچه حکومت بابل با این اسیران چندان سخت نمی گرفت و به آنان آزادی های سیاسی و حقوقی فراوانی داده بود، بسیاری از آنان از درد غربت ناراضی بودند و آرزو می کردند به سرزمین خویش برگردند و حکومت پیشین خود را بازیابند. (3) این یعنی جان گرفتن یک آرمان و تقویت یک آرزو.

این اسارت در سال 539 قبل از میلاد با فتح بابل توسط کورش کبیر پادشاه ایران و کسی که اشعیا او را مسیح خدا می داند، (4) پایان یافت و آنان به سرزمین های


1- کتاب دوم سموئیل، 7: 12 - 14.
2- کتاب اول پادشاهان، 2: 4.
3- تاریخ جامع ادیان، جان بی ناس، ص529.
4- اشعیا، 45: 1.

ص:57

خود بازگشتند. با این همه، علقه های فکری و اعتقادی عمیقی میان بنی اسرائیل ایرانیان و بابلیان پدید آمد. به همین دلیل، تغییراتی عمده در باورهای ایمانی این قوم شکل گرفت. ردپای شماری از این باورهای وارداتی هنوز هم در الهیات و ادبیات دینی یهود وجود دارد. برای مثال، داستان طوفان نوح آن گونه که در سفر پیدایش آمده، به داستان پِرنبشتیم که بر الواحی میخی حک شده، همانندی های بسیاری دارد.

همچنین برخی معتقدند که اعتقاد به رستاخیز مردگان و حتی باور به منجی در شکل کنونی اش، از باورهای وارداتی قوم یهود (1) از ایرانیان است. این گرایش چنان پیش می رود که بخش های پیش گفته شده از کتاب مقدس را از بخش هایی می داند که بعد از اسارت بابلی بر مجموعه کتب مقدس افزوده شده است. (2) نگارنده نمی خواهد موضع خود را درخصوص وارداتی یا غیروارداتی بودن آموزۀ موعودباوری یهود آشکار کند، ولی معتقد است که بی تردید وضعیت پیش آمده در دوران تبعید بابلی و قرون پس از آن تأثیرات فراوانی در بازخوانی دوبارۀ آموزۀ مسیحایی در یهودیت داشته است.

پس از اسارت بابلی و آن گاه که عزرای کاتب از سوی پادشاهان به زمامت ملت یهود برگزیده شد، سرنوشت دولت نوبنیاد یهود به دست کاتبان شریعت افتاد و از شهریاری آن کاسته شد.

عزرا تلاش بسیاری داشت که تمامی عقاید و اعمال در شریعت گنجانده شوند و با این شعار که «عمل، سه چهارم زندگی است»، تمام نیروی خود را به تأمین نیازهای عملی مردم طبق فهم خویش اختصاص داد (3) و آرمان مسیحایی، مثل


1- موسوعة الیهودیة و الصهیونیة، ج5، ص294.
2- نک: انتظار مسیحا در آیین یهود، ص19، پاورقی22.
3- انتظار مسیحا در آیین یهود، ص36.

ص:58

دیگر اعتقادات یهود بی آن که تحقیق و پژوهشی آرامش آن را به هم بزند و سکوتش را به آشفتگی بدل سازد، در ژرفای جان مردم جای گرفت.

از اتفاقات مهم این دوره آن بود که عمل به شریعت به منزلۀ شرط تحقق وعدۀ الهی، به آرمان مسیحایی افزوده شد: «توراتِ بندۀ من موسی را که آن را با فرایض و احکام به جهت تمامی اسرائیل در هوریب امر فرمودم، به یاد آورید». (1)

اتفاق دیگر در تکون آرمان مسیحایی ملت یهود که در تأثیر باور وارداتی رستاخیر مردگان شکل گرفت، آن بود که با تأکید عزرا و یارانش بر این که افراد جامعه باید به دقایق تورات عمل کنند، مسئولیت فردی بنی اسرائیل در قبال دین داری خویش افزایش یافت. آنان برای اعتلای معبد رنج می کشیدند و با تعهد به آرمان های قوم می مردند و معتقد بودند که پس از مرگ برای دیدن جلال آینده که با آمدن مسیحا شکل می گیرد، برخواهند خاست: «او قدوس خود را نخواهد گذاشت که فساد ببیند». (2) بدین شیوه، عقیده به رستاخیز با تلاش کاتبان به سیمای برجسته و جدایی ناپذیر آرمان مسیحایی بدل شد. (3)

آیا مسیحیان موعودباورند؛ یعنی معتقد به آمدن منجی در آخرالزمان هستند؟ نام منجی آنان چیست؟ آنان آمدن منجی را چگونه ترسیم می کنند؟

مسیحیان هم به عنوان یکی از ادیان ابراهیمی معتقدند در پایان این عالم یک نجات دهنده خواهد آمد و آن ها را به سعادت کامل می رساند. البته از نظر آنان منجی کسی نیست جز عیسی بن مریم علیهما السلام؛ یعنی همان کسی که دین مسیحیت منتسب به اوست. مسیحیان معتقدند همان گونه که عیسی یک بار برای نجات


1- ملاکی، 4:4.
2- مزامیر، 16: 10.
3- انتظار مسیحا در آیین یهود، ص36.

ص:59

انسان ها از گناه ظهور کرد، یک بار دیگر در آخرالزمان برای نجات نهایی مؤمنان مسیحی باز خواهد گشت. آنان در مورد بازگشت مسیح معتقدند:

عیسی که همان ماشیح بنی اسرائیل بود و نوید رهایی انسان را داده بود طولی نمی کشد که پس از آن که بر صلیب شد، دوباره به جهان بازگردد تا ملکوتی را که از آن سخن گفته بود، برقرار سازد. (1)

برای پیروان او بسیار سخت بود که بپذیرند مراد و منجی شان به همین سادگی بر صلیب شود. به همین دلیل آنان در این زمینه موضع روشنی گرفتند و آن

این که: «عیسی مسیح از میان مردگان برخاسته است». براساس این اعتقاد، عیسی پس از آن که بر صلیب رفت و دفن شد، سه روز بعد از میان مردگان برخاست، مدت چهل روز بر روی زمین اقامت گزید و سپس به آسمان ها صعود کرد. (2) به راحتی می توان حدس زد که این اعتقاد فارغ از همۀ آن چه در پیرامون

آن می توان گفت، تا چه اندازه می تواند برای حواریون سرمست کننده و خوشایند باشد و تا چه اندازه می تواند ناامیدی را از آن ها دور کند. برای همین بود که طولی نکشید این آموزه به کلیدی ترین آموزۀ مسیحیت بدل شد. آموزه ای که تمام ماهیت و معنای کلیسا بر آن استوار است. کتاب مقدس بیش از سیصدبار به این موضوع پرداخته است، و چندین باب کامل به تبیین این آموزه اختصاص یافته است که از آن جمله است: متی، ابواب 25 و 24؛ مرقس، باب 13؛ لوقا، باب21.

فراتر از آن، گاه رساله هایی صرفاً به بیان و توصیف این موضوع همت گماشته اند، مانند: تسالونیکیان اول و دوم و مکاشفۀ یوحنا. با توجه به همین حقیقت

است که می توان ادعا کرد: رجعت مسیح مهم ترین جزء تعالیم کتاب مقدس


1- Encyclopedia Biblica, Vol 3, P 3058.
2- اعمال رسولان، 1: 1-12.

ص:60

است. (1) علاوه بر آن بسیاری از مفاهیم مطرح شده در کتاب مقدس بدون

درک مفهوم رجعت مسیح قابل فهم نیستند. مفاهیمی مانند کاهن و پادشاه بودن عیسی، نجات در آینده و شمار فراوانی از آموزه های کتاب مقدس تنها زمانی معنادار می شوند که آموزۀ رجعت عیسی پذیرفته شود. تعالیمی چون تعمید

و عشاء ربانی با این آموزه پیوندی عمیق برقرار ساخته اند. (2) براساس این اعتقاد، عیسی خود بارها اعلام کرده که شخص اول (3) به صورت ناگهانی و بدون اطلاع قبلی (4) در جلال و هیبت پدر (5) و به همراه فرشتگان و همراه با پیروزی و فتح

خواهد آمد. پرداختن به اشارات کتاب مقدس در مورد مسئلۀ بازگشت عیسی مسیح کار دشواری است و ارائۀ تنها فهرستی از تمام آیاتی که به این موضوع پرداخته، فهرست بلندی خواهد بود. در این آیات گاه عیسی خود وعدۀ بازگشت می دهد؛ مانند:

اما به شما می گویم که بعد از این از میوۀ مو دیگر نخواهم نوشید تا روزی که آن را با شما در ملکوت پدر خود تازه آشامم. (6)

و گاه رسولان امید و انتظار را در جامعۀ مسیحی زنده می کنند:

ای حبیبان الآن فرزندان خدا هستیم و هنوز ظاهر نشده است آن چه خواهیم بود لکن می دانیم چون او ظاهر شود مانند او خواهیم بود. (7)


1- الاهیات مسیحی، هنری تیسن، ص327.
2- الاهیات مسیحی، هنری تیسن، ص328.
3- نک: یوحنا، 14: 13؛ 21: 22 - 23.
4- نک: متی، 24: 32 - 51؛ 25: 2 - 13؛ مرقس، 13: 33 - 37.
5- نک: متی، 16: 27 ؛ 19: 28 و 25: 13.
6- متی،26: 29.
7- اول یوحنا، 3: 2 و3.

ص:61

موعودباوری اسلامی و مسیحی چه وجوه اشتراک و چه اختلافاتی دارد؟

رجعت از وجوه مشترک موعودباوری اسلامی به قرائت شیعۀ امامیه و سنت مسیحی است. ما شیعیان معتقدیم «خداوند متعال پس از ظهور منجی آخرالزمان، گروهی از شیعیان را که از دنیا رفته اند، به دنیا بازمی گرداند تا آنان به آرزویشان که یاری و همراهی و درک وجود او و شوکت و عظمت اسلام است، نائل شوند؛ نیز برخی از دشمنان اسلام و اهل بیت علیهم السلام را زنده می کند و به دنیا باز می گرداند تا آنان نیز پیروزی حق و نابودی باطل را و شوکت اسلام و مؤمنان را بنگرند و از اعمال گذشتۀ خود اندوهگین و متأسف گردند». (1) مسیحیان نیز معتقد به رجعت عیسی مسیح در آخرالزمان و تکریم ایمان داران مسیحی هستند.

در سنت اسلامی، بازگشت عیسی مسیح علیه السلام که قرآن به زنده بودن او تصریح کرده است، (2) انتظار می رود؛ ولی طبق احادیث اسلامی، پس از ظهور شخصیت منجی آخرالزمان خواهد بود. این شخصیت، مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نام دارد و از فرزندان پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم است و جهان را پس از آن که مملو از ظلم و جور شده است، پر از عدل و داد می کند. (3) در برخی از احادیث آمده است که وقتی عیسی از آسمان فرود می آید، تحت امارت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف خواهد بود و به امامت ایشان نماز خواهد خواند. بنابراین طبق روایان اسلامی، رجعت مسیح در همین دنیا واقع خواهد شد. (4) خصوصیاتی که مسیحیان برای دوران ظهور مسیح و سلطنت هزارسالۀ او بیان می کنند، مانند آبادانی شهرها و برکت و فراوانی ارزاق و امنیت و ایمان و


1- نک: بحارالانوار، ج53، ص136، باب29.
2- نک: سورۀ نساء، آیات 156-157.
3- نک: بحارالانوار، ج52، باب27.
4- مسیحیت، سیدمحمد ادیب آل علی، ص234 - 235.

ص:62

دربند بودن شیطان و ظالمان، همگی خصوصیاتی هستند که در روایات اسلامی برای دورۀ ظهور منجی بیان شده است. از سوی دیگر، در منابع مسیحی از دورانی به نام «دورۀ مصیبت عظیم» یاد می شود که شباهت زیادی به دوران آخرالزمان و وجود ظلم و فساد و گناهان بسیار آن دارد.

بازگشت عیسی مسیح در روایات اسلامی چگونه تفسیر می شود؟

مسلمانان در فرود آمدن حضرت مسیح از آسمان، در آخرالزمان اتفاق نظر دارند و بیش تر مفسران این آیه را که: «و از اهل کتاب، کسی نیست مگر آن که پیش از مرگ خود حتماً به او ایمان می آورد، و روز قیامت [کسی نیز] بر آنان شاهد خواهد بود»، (1) به همین معنا تفسیر کرده اند.

منابع شیعه و سنی، روایات فراوانی دربارۀ فرود آمدن مسیح از آسمان ذکر کرده اند. ازجملۀ آن ها روایات ذیل است که به حتمی بودن این امر اشاره دارد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:

چگونه خواهید بود آن گاه که عیسی بن مریم علیهما السلام در میان شما فرود آید و پیشوای شما از خود شما باشد. (2)

این روایت را بخاری و دیگران در باب «فرود آمدن عیسی» آورده اند. (3)

ابن حماد حدود سی روایت ذیل عنوان «فرود عیسی بن مریم علیهما السلام و روش او» و «مدت زندگانی آن حضرت بعد از فرود آمدن وی» آورده که ازجملۀ آن ها، روایتی است که در صحاح و بحارالانوار از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است:

سوگند به آن که جانم به دست اوست، به طور یقین عیسی بن مریم که داوری


1- سورۀ نساء، آیۀ 159.
2- بحارالانوار، ج52، ص383.
3- صحیح بخاری، ج2، ص256.

ص:63

عادل و پیشوایی دادگر است، در میان شما فرود خواهد آمد و صلیب را شکسته، خوک را می کشد و مالیات (جزیه) وضع می کند و آن قدر مال می بخشد که دیگر کسی نمی پذیرد. (1)

پیامبران با یکدیگر به سبب هایی برادرند و آیینشان یکی و مادرانشان مختلف است. سزاوارترین ایشان به من عیسی بن مریم است؛ چراکه بین من و او پیامبری نیست. او در میان شما فرود خواهد آمد، پس او را بشناسید: مردی چهارشانه و درشت اندام و سرخ و سفیدگونه است، خوک را می کشد، صلیب را می شکند، مالیات را ملغی می کند و آیینی را به جز اسلام نمی پذیرد. دعوت او یک جهت داشته که منحصر به پروردگار جهانیان است. (2)

در بعضی از روایات آمده است که حضرت مسیح علیه السلام پشت سر امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نماز می گزارد و هر سال به خانۀ خدا مشرف می شود و مسلمانان به همراهی وی با یهود، روم و دجال می جنگند. آن حضرت مدت چهل سال زندگی می کند و آن گاه خداوند جان او را می گیرد و مسلمانان وجود مقدس او را به خاک می سپارند. در روایتی آمده است که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف مراسم دفن او را به طور آشکار و در برابر دیدگان مردم برگزار می کند که دیگر مسیحیان حرف های گذشته را بر زبان نیاورند و پیکر او را با پارچه ای که دست باف حضرت مریم علیه السلام است، کفن می کند و در کنار قبر مادر در قدس به خاک می سپارد. به نظر می رسد، نخستین اثر سیاسی پدیدۀ ظهور مسیح، کاهش خصومت دنیای غرب و نهایت گرایش آن ها به اسلام و مسلمانان باشد. به شهادت روایات، اقتدای آن حضرت به نماز حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، می تواند اعلان موضع صریح حضرت عیسی علیه السلام باشد که وی در


1- نک: الفتن، ابن حماد، ج2، ص566 - 577.
2- الفتن، ابن حماد، ج2، ص566 - 577.

ص:64

جبهۀ اسلام قرار دارد و کسانی که حقیقتاً منتظر مسیح بوده اند، با دیدن این کنش از موعود خویش، به اسلام خواهند گروید.

مراد از رجعت عیسی مسیح چیست و این رجعت در چه زمانی اتفاق خواهد افتاد و این بازگشت چه خصوصیاتی دارد؟

مراد از رجعت مسیح، ظهور او در آخرالزمان است که هنوز رخ نداده و طبق سنّت مسیحی و کتاب مقدس، مربوط به آینده است. این آموزه یک رویداد فرجام شناسانۀ الاهیاتی است که جایگاه آن در بخش آخرت شناسی الاهیات است. از بازگشت عیسی مسیح، به آمدن دوباره یاد می گردد و در مقابل آن آموزۀ دیگری به نام آمدن یا ظهور اولیه مطرح می شود که جایگاه الاهیاتی آن بخش مسیح شناسی است. هرچند در کتاب مقدس و خصوصاً در عهدعتیق و نبوت ها و پیشگویی های انبیای بنی اسرائیل در مورد ظهور منجی، بین این دو آموزه، یعنی اولین ظهور مسیح در جهان و بازگشت پایانی او، خلط هایی شده است، ولی با دقت در فحوای این پیش گویی ها می توان به تفاوت آن ها پی برد. برای مثال با کمی دقت می توان دریافت که آنچه در ایوب، 19: 25-26؛ دانیال، 7: 13-14؛ زکریا، 14: 4؛ ملاکی، 3: 1و2 آمده است، مربوط به بازگشت نهایی مسیح است. (1)

اگر تمام غایت نقشۀ خداوند از آفرینش، شخصیتی به نام مسیح را در فعل نجات بخش او بدانیم، باید دانست که با آمدن اولیۀ او، انسان ها پس از برداشته شدن موانع، بشارت ملکوت الاهی را شنیدند و با ایمان آوردن به او خود را آمادۀ ورود به آن ملکوت می نمایند و با آمدن دوبارۀ مسیح در پایان جهان در آن ملکوت ساکن می گردند. بنابراین این دو ظهور و آمدن عیسی مسیح و هرآنچه در این بین اتفاق می افتد، تمام ایمان مسیحی است.


1- الاهیات مسیحی، هنری تیسن، ص327.

ص:65

کاتولیک های مسیحی دربارۀ بازگشت عیسی چه نظری دارند؟

جرج برانتل، نویسنده و الاهیدان معاصر کلیسای کاتولیک، با اذعان به دو ظهور برای عیسی و با تشویق مسیحیان به انتظار و فعالیت برای تحقق بازگشت مسیح، معتقد است:

ما نه تنها یک ظهور، بلکه دو ظهور برای مسیح قائلیم؛ زیرا اولی صبر

او را آشکار ساخت، اما دومی تاج ملکوت الهی را به همراه آورد؛ زیرا به طور کلی، همه چیز در مسیح دوگونه است: تولد او دوگونه است: یکی از پدر،

قبل از عوالم، دیگری از باکره، در پایان؛ نزول او دوگونه است: یکی در

پنهانی، مانند شبنم بر پشم گوسفندان، و دومی آمدن پرسر و صدای او

که باید باشد. او در ظهور اول خود در قنداقه پیچیده شده و در آخور بود

و در ظهور دومش «خویشتن را به نور مثل ردا پوشانیده» (مزامیر، 104: 2). در اولین آمدنش متحمل صلیب شد و بی حرمتی دید (عبرانیان، 12:2)، اما در دومی می آید، در حالی که فرشتگان او را مشایعت کرده، او را تجلیل می کنند. نگذارید در اولین ظهور او باقی بمانیم، بلکه باید به دنبال ظهور دومش باشیم. (1)

بنابراین روشن می شود که چرا پیروان مسیح پس از صلیب عیسی و قیامش از میان مردگان ناگاه به آموزۀ بازگشت او پناه بردند؛ وقتی پیروان عیسی او را ناباورانه بر صلیب دیدند، بی آن که خود را بتواند نجات دهد، سردرگم گردیدند؛ او که نتوانست جان خود را نجات بدهد، چگونه می توانست شهریار نجات بخش پیروان خود باشد؟ سه روز پس از سردرگمی و بهت پیروان عیسی، زنانی که برای زیارت قبر او رفته بودند، آن را خالی دیدند و «فرشته ای آنان را متوجه شده و گفت: ترسان مباشید. می دانم که عیسای مصلوب را می طلبید. در این جا نیست؛ زیرا چنان که


1- آیین کاتولیک، جورج برانتل، ص275-276.

ص:66

گفته بود، برخاسته است». (1) وقتی عیسی بر صلیب شد، بی آن که حکومتی پایه ریزی کند، سایۀ یأس و نومیدی بر پیروان او سایه افکند و آنان همۀ اعتقادات خود را زیر سؤال دیدند؛ آیا به راستی عیسی مسیحای بنی اسرائیل بود؟ این پرسش بسیار آزاردهنده می نمود. به همین دلیل، تا وقتی که مریم مجدولیه و زنان همراهش از تجربۀ خود در یافتن قبر خالی عیسی سخن نگفتند، خانه نشینی و خموشی این نوکیشان ادامه داشت. از نگاه آنان قیام مسیح، اثبات حقانیت انجیل بود. (2) قیام عیسی، حواریان او را معتقد ساخت که عیسی به زودی و بار دیگر سوار بر ابرها به زمین بازخواهد گشت و همۀ وعده ها در حق بنی اسرائیل را عملی خواهد کرد. از این رو، جرئت و جسارت جدیدی در آنان پیدا شد و با کمال شجاعت به وعظ و تبلیغ در میان مردم مشغول شدند، درست در میان همان مردمی که چندی پیش عیسی در میانشان دستگیر شده و بر صلیب شده بود.

به صورت خلاصه، مسیحیان براساس کتاب مقدس معتقدند: عیسی به صورت ناگهانی و بدون اطلاع قبلی (3) در جلال و هیبت پدر و به همراه فرشتگان و با پیروزی و فتح باز خواهد گشت. (4) در تفاسیر، گاه با استناد به آیاتی چون «تا خداوند را در هوا استقبال کنیم»، (5) بازگشت عیسی به حضور او در آسمان معنا شده؛ و گاه نیز با تمسک به آیاتی چون «همین عیسی که از سوی شما به آسمان بالا برده شد، باز خواهد آمد»، بازگشت عیسی، حضوری زمینی معنا شده است. البته برای هریک از این حضورها اهدافی را نیز بیان می کنند. برای مثال، ملاقات


1- متی، 28: 5 - 10.
2- تاریخ جامع ادیان، جان ناس، ص610.
3- نک: یوحنا، 3:14 و 21: 22 و 23؛ مرقس، 13: 33 - 37 و نیز: متی، 24: 23 - 51.
4- نک: متی، 16: 27 و 19: 28 و 25: 31.
5- اعمال رسولان، 1: 11.

ص:67

با ایمان داران با استناد به آیۀ «باز می آیم و شما را برداشته با خود خواهم برد»، (1)

از اهداف مهم بازگشت عیسی به آسمان شمرده شده و بررسی و داوری میان امت ها، نجات بنی اسرائیل، آزاد ساختن ملت ها و برقراری ملکوت، از اهداف بازگشت زمینی عیسی مسیح به شمار می روند که در این میان، برقراری ملکوت خدا، هستۀ مرکزی تعالیم عیسی و هدف عمدۀ بازگشت اوست. (2) بنابراین از نگاه الاهی دانان مسیحی، عیسی به هنگام بازگشت خود، دو نوع ظهور خواهد داشت: بازگشت آسمانی و بازگشت زمینی، که هرکدام دارای هدف و غایتی هستند. (3)

آخرالزمان از نظر مسیحیان چه دورانی است؟ نظریۀ پایان دوران و نهایت عالم به چه معناست و چه جایگاهی در کتاب مقدس دارد؟

مسیحیان مطابق با تفسیر سنتی از کتاب مقدس، معتقدند که این عالم روزی به پایان خواهد رسید. البته این اتفاق بعد از آمدن پایانی مسیح که آن را جزء امور فرجامین می دانند، رخ خواهد داد.

آسمان و زمین زایل می شوند ولی سخنان من زایل نخواهند شد. (4)

عالمی که آن وقت بود، در آب غرق شده، هلاک گشت ولی آسمان و زمین به همان کلام برای آتش ذخیره شده و تا روز داوری و هلاکت مردم بی دین نگاه داشته شده اند. لکن روز خداوند چون دزد خواهد آمد که در آن آسمان ها به صدای عظیم زایل خواهد شد و عناصر سوخته شده از هم خواهند پاشید و زمین و کارهایی که در آن است، سوخته خواهد شد. ولی به حسب وعدۀ او، منتظر آسمان های جدید و زمین جدید هستیم که در آن ها


1- اعمال رسولان، 7: 14.
2- ." King of God" in: Dictionary of the Bible, p.216.
3- نظام التعلیم فی علم اللاهوت، انس الامیرکانی، ج2، ص505.
4- لوقا، 33:21.

ص:68

عدالت ساکن خواهد بود. (1)

کتاب مقدس به گونۀ دیگری هم به موضوع پایان دوران پرداخته است، مانند این که می گوید:

آسمان و زمین در پایان حقیقتاً منحل می شوند، آن چنان که از کلام پطرس چنین برمی آید: کسی که مواجه می شود بین نابودی عالم با طوفان و ویرانی پایانی با آتش؛ نابودی با طوفان حقیقتاً اتفاق افتاد، پس ویرانی با آتش هم اتفاق خواهد افتاد حقیقتاً. (2)

براساس تفسیر سنتی کتاب مقدس، دلایل زیادی وجود دارد که زمین در اول، شعلۀ آتش بود و برگشت آن به حالت قبل، اگر خدا بخواهد آسان است. ویرانی در این آیات، متلاشی شدن نیست؛ چراکه سوختن جهان مستلزم متلاشی شدن عالم نیست، بلکه از وضعیت عالم بعد از آن ویرانی، با لفظ تجدید تعبیر شده است (3) و برگشت همۀ اشیاء (4) و آزادی از عبودیت فساد (5) و آسمان و زمین جدید (6).

تغییری که در روز پایانی اتفاق می افتد، در همۀ کائنات مادی نیست، بلکه فقط در زمین و مربوط به عناصر جوّی ماست؛ به این دلیل که زوال همۀ این کائنات باعظمت، هنگام داوری جنس بشری ساکن زمین که قطره ای در دریای اعمال الاهی است، قابل تصدیق نمی باشد. آنچه در کتاب مقدس آمده است، اختصاص به انسان دارد که زمین به واسطۀ گناه انسان ملعون شده و این لعنت


1- دوم پطرس، 6:30 و 7 و 10 و 13.
2- دوم پطرس، 6:3-13.
3- متی، 28:19.
4- اعمال، 21:3.
5- رومیان، 21:8.
6- مکاشفه، 1:21.

ص:69

هنگام اتمام فدیۀ انسان زائل می شود. مخلوقی که به خاطر بطالت گناه انسان ذلیل شد، زمین بود و آن مخلوقی است که از قیود فساد آزاد خواهد شد و بنابر کلام پطرس، جهانی که با آب (طوفان) نابود شد، خودش با آتش نابود می شود. (1)

نتیجۀ این تغییر، ایجاد آسمان ها و زمین جدید است، هرچند این مطلب در کتاب مقدس واضح نیست، ولی نظر غالب این است که زمینِ جدید، مسکنِ نیکوکاران می شود؛ و اگر این زمینِ جدید، مسکن پاکان و تخت پادشاهی مسیح شد، نتیجه گرفته نمی شود که قدیسان در همین حدود زمینی محصور شوند، (2) بلکه می توانیم بگوییم که پاکان قادرند به عوالم دیگر بروند و محصور در مکان واحدی نباشند. (3)

از نظر مسیحیان، بازگشت و ظهور مسیح چه مراحلی دارد؟ آیا عیسی مسیح حکومت هم خواهد نمود؟

مسیحیان معتقدند بازگشت مسیح و ظهور دوبارۀ او در آخرالزمان برای تکمیل عمل نجات بخشی خود در نقشۀ خداوند، در چندین مرحله انجام می پذیرد که عبارت اند از:

1. بازگشت اولیه یا آمدن مسیح به آسمان:

این مرحله شامل ربودن مؤمنان کلیسا و بردن آنان به آسمان است. در یک چشم بر هم زدن، به صورت ناگهانی و بدون آگاهی قبلی، عیسی آن هایی را که آمادۀ بازگشت او هستند، می رباید و به آسمان می برد. پولس رسول می گوید:

همانا به شما سرّی می گویم که همه نخواهیم خوابید، لیکن همه متبدّل


1- دوم پطرس، 6:3-13.
2- یوحنا، 2:14.
3- افسسیان، 1:1؛ کولسیان، 20:1.

ص:70

خواهیم شد، در لحظه ای و طرفةالعینی، به جهت نواختن صور اخیر؛ زیرا کرنا صدا خواهد داد و مردگان بی فساد برخواهند خاست و ما مقبول خواهیم شد. (1)

اما وطن ما در آسمان است که از آن جا نجات دهنده، یعنی عیسی مسیح خداوند را انتظار می کشیم که شکل جسم ذلیل ما را تبدیل خواهد نمود تا به صورت جسم مجید او مصور شود. (2)

هدف از این ملاقات در آسمان، دادرسی مؤمنان و دادن پاداش به آنان و حساب پس دادن در استفاده از استعدادها و اموال و فرصت هایی است که به آن ها داده شده بود. (3)

2. دوران مصیبت عظیم:

پس از مرحلۀ اول ظهور مسیح و پیش از مرحلۀ دوم آن، دوران مصیبت بسیار شدیدی پیش گویی شده است. در این دوره که بنابر برخی اشاره ها هفت سال طول خواهد کشید، (4) زمان چنان سخت و تنگ خواهد شد که «از هنگام پیدایش امت ها تا بدین روز، همانندی نداشته است». (5)

هنری تیسن با استفاده از آموزه های کتاب مقدس، این دوران را چنین ترسیم می کند:

وقتی کلیسا ربوده شود، دیگر نمک و نور در جهان نخواهد بود. مدت کوتاهی پس از ربوده شدن کلیسا، تا زمانی که مردم به سوی خداوند بازگشت نکرده اند، بر روی زمین هیچ موجود نجات یافته ای وجود نخواهد داشت.


1- اول قرنتیان، 15: 51 -52.
2- فیلیپیان، 3: 20-21.
3- برای نمونه نک: متی، 14: 25-30؛ لوقا، 19: 11 - 27؛ دوم تسالونیکیان، 2: 6 - 8 و... .
4- دانیال، 9: 23-27.
5- دانیال، 12: 1.

ص:71

روح القدس، خدمت بازدارندۀ خود را از جهان خواهد برداشت. در آن زمان، فساد و ظلمت به سرعت زیاد خواهد شد. گناه همه جا را فرا خواهد گرفت و مردِ بی دین ظهور خواهد کرد. شیطان و فرشتگانش بر روی زمین قدرت زیادی خواهند داشت، ولی آمدن مسیح، عوامل اشاعۀ بی دینی را از میان خواهد برد. (1)

3. بازگشت نهایی مسیح و پادشاهی هزارسالۀ او:

طبق تفسیر کتاب مقدس، پیشگویی ها به صراحت بر سیطرۀ مسیحیت در همۀ عالم و غلبۀ آن بر همۀ دشمنان و موانع دلالت دارد تا آنجا که قلوب انسان ها را تسخیر می کند و این مدت باشکوه، هزاره سال نامیده شده است. (2)

بنابر آموزه های کتاب مقدس، هنگامی که سال های مصیبت بی سابقه، به پایان خود نزدیک شود، روح هایی از دهان اژدها و از دهان وحش و از دهان نبی کاذب بیرون می آیند و بر پادشاهان ربع مسکون، یعنی مناطق مسکونی زمین خروج می کنند تا ایشان را برای جنگ عظیم در «هرمجدون» (3) فراهم آورند. (4)

دشمنان مسیح جمع می شوند تا «اورشلیم» را تصرف کنند و یهودیان و فلسطین را به اسارت درآورند (5) ولی وقتی به پیروزی نزدیک شده اند، مسیح با لشکریان خود از آسمان نزول خواهد کرد و در جنگ نهایی، پس از غلبه بر آنان، پیشوایانشان، گرفتار و به دریاچۀ آتش افکنده خواهند شد. (6)


1- الاهیات مسیحی، هنری تیسن، ص339.
2- مکاشفه، 20: 2-7.
3- هرمجدون معادل آرماگدون (Armageddon) است که در ادبیات آخرالزمانی مسیحیان صهیونیزم جایگاه ویژه ای دارد.
4- مکاشفه، 16: 13-17.
5- زکریا، 12: 1، 13: 1 و14: 2.
6- برای نمونه نک: مکاشفه، 9 : 1- 10 و 19: 19 ؛ مزامیر، 2: 3 و... .

ص:72

سپاهیان آنان نیز با شمشیری که از دهان مسیح خارج می شود، کشته خواهند شد و راه برای استقرار حکومت مسیح هموار خواهد گردید. (1)

این دوره، هزارسال به طول می انجامد و مسیح به عنوان فرمان روایی جهانی ظاهر خواهد شد و عدل و انصاف کامل در جهان برپا خواهد گشت. (2) شیطان

و روح های شریر بسته می شوند و به مدت هزار سال در «هاویه» افکنده

خواهند شد. (3)

نبرد آرماگدون در مسیحیت چه ارتباطی با جنگ قرقیسیا در متون اسلامی دارد؟

واقعۀ «آرماگدون» که براساس پیشگویی کتاب مکاشفۀ یوحنا از کتاب های عهد جدید مطرح و مربوط به آخرالزمان است، نزد برخی از مسیحیان به خصوص پروتستان ها اهمیت دارد. مسیحیان صهیونیست در دنیای امروز با صرف هزینه های فراوان، با تبلیغ آموزه هایی چون: فرا رسیدن پایان دوران، نبرد نهایی، آمدن دوبارۀ مسیح، در قالب ساخت فیلم، انتشار کتاب ها و مقالات فراوان سعی دارند به مردم جهان بقبولانند که این حادثۀ بزرگ که وسعت آن بسیار دهشتناک است، هم زمان با پایان جهان که گویا نزدیک هم هست، به عنوان آخرین نبرد حق و باطل، باعث پالایش جهانیان می گردد و پس از آن، دوران حکومت هزارسالۀ مسیح با شکوه و مجدِ فراوان رقم خواهد خورد.

جدای از انگیزۀ طراحان این فرضیه و عوام فریبی آنان و سوء استفاده هایی که در برنامه های کلان جهانی خود دارند، اهمیت این موضوع در آن است که موج تبلیغات آنان به حوزۀ اسلامی هم وارد شده و ذهن بسیاری از علاقمندان به


1- برای نمونه نک: دوم تسالونیکیان، 1: 1-12؛ مکاشفه یوحنا، 19: 15و... .
2- مزامیر، 72: 6-11.
3- مکاشفه، 20: 1-3.

ص:73

موضوعات آخرالزمانی را درگیر نموده است؛ به طوری که برخی درصددند در میان اخبار، متون و روایات اسلامی، به نحوی این واقعه را با واقعۀ «قرقیسیا» که در احادیث و روایات اهل بیت علیهم السلام بدان اشاره شده است، منطبق سازند.

با مراجعه به کتاب های طرفین و در یک مقایسۀ اجمالی، در جدول ذیل به تفاوت های نبرد قرقیسیا و واقعۀ آرماگدون اشاره نموده ایم:

*قرقیسیا/آرماگدون

-منطقۀ مرزی عراق، ترکیه و سوریه/20 مایلی جنوب شرقی حیفا در فلسطین اشغالی/موقعیت جغرافیایی

-روایات اسلامی متعدد وصریح در کتب فریقین/تفسیرهایی بی مبنا از یک عبارت عهد جدید در کتاب مقدس/منابع پیش گویی

-درگیری با سلاح های روز و کشته های بسیار/جنگ بزرگ هسته ای با تعداد کشته غیر قابل باور/نحوۀ جنگیدن

-بنابر برخی روایات، درگیری برای تصاحب ثروتی است که زیر فرات بوده است و طرفین باطل هستند./جنگ میان دو سپاه موسوم به حق و باطل!/انگیزۀ رویارویی

-بنابر برخی از روایات، پنج ماه قبل از ظهور/در آستانۀ ظهور حضرت مسیح علیه السلام پس از بازسازی معبد سلیمان و تولد گوسالۀ سرخ موی/زمان جنگ

-مجموعه ای از حکام جاه طلب و حریص، مانند سفیانی که روایات معتبری دارد. در برخی روایات از ترک ها و رومیان و سپاهی از مصر یاد شده است./دو سپاه خیر (یهودیان و مسیحیان صهیونیست امریکا) و شر؛ کفار (=کمونیست های روسیه، چین و کوبا) و مشرکان (= اعراب و شیعیان ایران)/طرفین درگیر

ص:74

-سفیانی/سپاه خیر(یهودیان و مسیحیان صهیونیست امریکا)/پیروز میدان

-هفتاد، صد یا چهارصد هزار نفر (اختلاف در روایات)/چند میلیون نفر+ 3/2 میلیون یهودی/تعداد کشته ها

-حملۀ جانوران برای خوردن لاشۀ مردگان/دفن همۀ مردگان به مدت 7 ماه/سرانجام کشته ها

-لازم نیست/همۀ قوای مسیحیان صهیونیست برای زمینه سازی مورد استفاده قرار می گیرد./زمینه سازی

--------/حمله به عراق، افغانستان، لبنان، سوریه و شاید ایران.../عوارض باور به ...

-با توجه به اعتبار برخی روایات سفیانی/داستانی ساختگی با احتمال وقوع صفر/میزان احتمال وقوع

ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و ادامۀ فعالیت های سفیانی (اشغال عراق و عربستان و...)/ظهور حضرت مسیح/پایان ماجرا

ادیان هند

در آیین هندو، اندیشۀ نجات چه خصوصیاتی دارد و منجی موعود کیست؟

خاستگاه آیین هندو به عنوان یکی از قدیمی ترین ادیان جهان، در سرزمین هندوستان است. آیین هندو سه فرقه دارد که عبارت اند از: مذهب ویشنویی، مذهب شیوه ی و مذهب شاکته ی که در برخی از اصول مانند آموزۀ چرخۀ سمساره، مفهوم کرمه و اصل حجیت وداها مشترک هستند. در بین این سه

ص:75

مذهب، پیروان ویشنو مطالب جدی تری در مورد منجی گرایی دارند که در ادامه به آن ها اشاره می کنیم.

هندویان معتقدند کار اصلاح جهان از دست انسان ها خارج است و روند رو به تباهی جهان، جز با دخالت خدا یا آسمان یا ماوراءالطبیعه به سامان و صلاح بازنمی آید. این باور ممکن است با وعده ای نیز همراه باشد یا صرفاً تشخیص یک ضرورت، امیدی روان شناختی، یا آرزویی مؤکد و آرمانی باشد. با این توضیحات باید گفت: اندیشۀ منجی موعود هندو، در چهرۀ شخصیتی به نام کلکین (kalkin) یا کلکی (kelki) متبلور است که بنابر مذهب ویشنویی آخرین اَوَتاره یا تنزلات ده گانۀ ویشنو در زمین است. بنابر اعتقاد هندوهای ویشنویی، خداوند در زمان فترت دین و فضیلت و غلبۀ ظلم و رذیلت، به صورت موجودی مادی در زمین تنزل می کند تا ریشۀ فساد را بَرکند و عدالت و نیکی را احیا نماید.

کلکی که دهمین و آخرین اوتاره است، ویژگی هایی دارد که در عباراتی از کتاب مقدس هندوان آمده است:

او بر کل زمین می گردد، بدون این که موجود زنده ای او را ببیند؛

خدای عالم دارای جلال بی بدیل، بهره مند از فضایل بی شمار و هشت خصلت والا، سوار بر اسبی چابک و چالاک خواهد بود؛

وقتی کلکی که دارای قدرت فوق بشری و محافظ فضایل است خود را بر زمین نازل می کند... .

در برخی متون دیگر مانند مهابهارته، او را انسان پنداشته اند و در توصیفش آورده اند:

او پادشاه خواهد بود، چرخانندۀ چرخ (عالم) پیروزمند از طریق قانون، و او جهان پرآشوب را به سوی آرامش می برد؛ در حالی که برهمنان گرد او جمع می شوند، آن برهمن، نسل تمام اجنبی های پست را هر کجا باشند،

ص:76

برمی اندازد.

اندیشۀ منجی گرایی و اعتقاد به کلکی، چه بازتابی در زندگی هندوها داشته است؟

هندوها به دلیل نگرش خاص خود به جهان، چندان توجهی به آینده ندارند و تمام تلاش خود را صرف بهبود وضع موجود می کنند تا از چرخۀ سمساره یا فرآیند زاد و میر مکرر رهایی یابند و به تبع آن که کلکی در مقایسه با دیگر آموزه ها و مفاهیم هندویی سهم کم تری در متون هندویی دارد، در شمایل نگاری و مجسمه سازی هندویی هم تنها چند نماد را در بین نمادهای متعدد و مورد احترام به خود اختصاص داده است. البته نکتۀ قابل توجه دربارۀ نمادنگاری کلکی، ارتباط خاص او با اسب است. تندیس هایی که از این شخصیت موعودی می سازند، یا ترکیبی از بدن انسان با سری اسب گونه است، یا انسانی اسب سوار و یا اسبی است که آن را مرکب کلکی می پندارند. به همین دلیل کلکی به منجی اسب سوار معروف شده است.

در هند تنها یک معبد از معابد بی شمار هندوان به کلکی اختصاص دارد و آن در شهر جی پور مرکز ایالت راجستان در جنوب غربی هند است که متعلق به اوتاره کلکی است. در این معبد اتاقی وجود دارد که در آن مجسمه ای از یک اسب قرار دارد که اعتقاد بر این است که متعلق به کلکی است. درِ ساختمان اصلی معبد از زمان ساخت تا کنون بسته است و برای بازکردن آن در انتظار تولد کلکی هستند.

اندیشۀ منجی گرایی در تاریخ پیروان آیین هندو هم بازتاب هایی داشته که برای نمونه می توان به مدعیان دروغین موعودی و جنبش های اصلاحی هزاره گرا و موعود گرا اشاره نمود.

نام منجی موعود در آیین بودا چیست و چه ویژگی هایی دارد؟

در پاسخ به این سؤال مقدمتاً باید به صورت مختصر با آیین بودا و مؤسس آن

ص:77

آشنا شد. آیین بودا که در حدود پنج قرن پیش از میلاد در هندوستان پدید آمد، در واقع واکنشی در برابر تفکرات انحصارطلبانه برهمنان هندو بود. اگرچه در بودیسم، وجود شخص بودا و شناخت زندگی او در برابر اصل معنوی بودا شدن، اهمیت چندانی ندارد، ولی اصول کلی بودیسم، به نحوی در مطالعۀ زندگی شخصی بودا روشن می شود.

اندیشه های بودا، اگرچه متکی بر نوعی جهان بینی است و از این نظر دارای فلسفه ای خاص است، ولی بیش تر آموزه های بودا، جنبۀ عملی و اخلاقی دارد. مجموعه اندیشه های بودا در «تری پیتکا» یا همان «سه سبد» که به آن «کانون پالی» می گویند، چند قرن پس از او جمع آوری شد. همۀ فرقه های بودایی در اعتقاد به جوهر نظریات بودا، که به چهار حقیقت مطلق مشهور است، مشترک هستند. این چهار حقیقت عبارت اند از:

_ حقیقت رنج: این جهان پر از رنج و محنت است؛

_ حقیقت علت رنج: سبب رنج آدمی، شوق و علاقۀ جسم خاکی و هواهای دنیوی است؛

_ حقیقت پایان رنج: وقتی میل و هوس از بین برود، همۀ رنج ها پایان می پذیرد؛

_ حقیقت راه رهایی از رنج: راهِ رهایی از این رنج در هشت چیز خلاصه می شود: بینش درست، اندیشۀ درست، گفتار درست، کردار درست، معاش درست، تلاش درست، حضور ذهن و آگاهی درست، تمرکز حواس و یک دلی درست.

بعد از مرگ بودا و در حالی که تنها راه انتقال آموزه های او، سنت شفاهی بود، در اثر تفاسیر مختلف گفته های او، فرقه های گوناگون بودایی پدید آمد. دو فرقۀ مهم که در آیین بودا وجود دارد، عبارت اند از: «هینه یانه» و «مهایانه».

مکتب «هینه یانه» به معنای چرخ یا ارابۀ کوچک (لقبی که توسط مهایانه و به

ص:78

منظور تحقیر به آن ها داده شد و بعدها به همین نام مشهور شدند)، در حقیقت خود را حافظ سنت اصیل بودایی می دانست. در این مکتب، رستگاری برای همگان میسر نیست؛ چون پیمودن این راه، توانایی های خاص خود را می خواهد.

«مهایانه»، به معنای چرخ یا ارابۀ بزرگ، در واکنش به مکتب هینه یانه شکل گرفت، که با بازنگری در اصول آیین بودا و تحولی که در مفهوم «بودی ستوه» انجام گرفت، دامنۀ دست یابی به رستگاری را وسیع تر و گسترده تر دانست، و همین امر، موجب گسترش این مکتب شد.

برای روشن شدن مفهوم موعود و منجی در بودیسم، لازم است با دو مفهوم «بودا» و «بودی ستوه» بهتر آشنا شویم. بودا و بودی ستوه، در واقع عنوان هایی هستند برای موجوداتی علوی، که در رستگاری انسان مؤثرند. بودا، به نجات دهندگانی گفته می شود که در زمان گذشته به دنیا آمده اند و ابتدا صورت بشری داشته اند، سپس به مرتبۀ اشراق رسیده و پس از این که انسان ها را به راه درست زندگی رهنمون شده اند، به مقام نیروانا (فنای مطلق) رسیده اند. سدارته گوتمه (بودا) از این نوع است. در اعتقاد بوداییان، بودا یک نوع اصل است که در زمان های مختلف، خود را توسط شخصیت های مختلف متجلی می کند.

اما بودی ستوه ها، در حقیقت بوداهای بالقوه هستند که حیات جسمی فعلی ندارند. هر فردِ بودایی، قبل از رسیدن به مقام بودایی، یک بودی ستوه است، مثلاً سدارته پیش از بیداری، یک بودی ستوه بود.

مفهوم بودی ستوه، اگرچه در متن تفکرات اصیل بودایی وجود داشت، ولی بیش تر توسط مهایانه مورد توجه و پردازش قرار گرفت. در مکتب هینه یانه، تنها دو بودا از این قبیل ذکر شده است که یکی همان گوتمه (سدارته؛ بودا) است و دیگری «میتریه» که یک بودی ستوه است و بودائیت او در حال کمون است.

ص:79

اما در مهایانه توجه بیش تری به این موجودات علوی شده است. در این مکتب، سدارته (بودا) چهارمین بودا از بودایان زمینی است که به دنیا آمده است و پنجمین بودا که خواهد آمد و اکنون بودی ستوه است، همان میتریه است.

میتریه؛ منجی موعود بودایی: همان طور که گفته شد، مفهوم منجی و موعود در بودا را می توان در همین مفهوم میتریه _ که به رغم اختلافات موجود، در هر دو مکتب عمدۀ بودایی مشترک است _ به وضوح دید.

میتریه، بودی ستوه ای است که در آینده می آید، و هم اکنون در حال کمون است. او منتظر است که زمان بروز و ظهور او در روی زمین آماده شود؛ در آن وقت، مرتبۀ شهود و اشراق را حاصل می کند، خلایق را در عصر خویش، همانند گوتمه، به سرمنزل سعادت رهبری می نماید، و به همگان مژدۀ رهایی داده آن ها را از چرخۀ برگشت به دنیای سراسر رنج نجات می دهد. مفهوم میتریه در بودیسم _ و خصوصاً در مکتب مهایانه _ مورد احترام و بزرگی خاصی است، و از او تمثال ها و پیکرهایی ساخته شده، و او را در نهایت مجد و بزرگی، به هیئت مردی نشسته که آمادۀ برخاستن است، نشان داده اند.

اگرچه در مورد جزئیات اتفاقات و زندگی میتریه به هنگام زندگی در این دنیا، معلومات یکسان و زیادی در متون مقدس بودایی وجود ندارد، ولی اعتقاد به آمدن او در بودیسم، یک اصل انکارناپذیر است.

در «کانون پالی»، نام میتریه در بخش «چکه وتی سیهه ناده» برده شده است و در آثار بودایی غیرپالی نیز چند اثر به میتریه اختصاص یافته است.

در «مهاونسه»، چنین اتفاقاتی را در مورد زمان آمدن میتریه می خوانیم: پس از آن که شاکیه مونی به پری نیروانه رسید، جهان پای به سراشیبی اجتماعی و کیهان شناختی نهاد. پنج هزار سال پس از آخرین بودا، آفتابِ آموزه های بودایی

ص:80

افول می کند و طول عمر آدمیان به ده سال فرو می کاهد. در این زمان، چرخۀ وارونه و زندگی متحول می شود؛ به طوری که متوسط عمر مردم به هشتاد سال می رسد. با این عمرهای طولانی و زمینۀ مناسب برای تعالیم بودا، یک راهنما خواهد آمد. او برای مردم رفاه و بهروزی می آورد و آموزه های بودا را ترویج می کند. آن گاه که چنین فضای بهشت گونه ای فراهم شد، میتریه از آسمان نزول می کند و بودایی خویش را به کمال می رساند.

جهت آشنایی بیش تر می توانید به این منابع مراجعه نمایید:

1. آیین بودا، تألیف هانس ولفانگ شومان، ترجمۀ ع. پاشایی؛ 2. مقالۀ «موعود در ادیان»، تألیف سیدحسن حسینی آصف؛ 3. مقالۀ «گونه شناسی منجی موعود در آیین بودا»، تألیف ابوالقاسم جعفری، نشریۀ انتظار موعود، شمارۀ 5.

ادیان چین

اندیشۀ نجات موعودگرایانه در ادیان چین، چه بازتابی در فرهنگ و رسوم مردم داشته است؟

منظور از ادیان چینی سه دین تائو، کنفسیوس و بودا است که در اعماق جان مردم چین چنان نفوذ کرده و با هم آمیخته شده اند که دین واحدی به نام تسوجیائو پدید آورده اند. هریک از آن ها یکی از ابعاد این دین را پوشش می دهد: آیین کنفسیوس بُعد اخلاقی و شعایر گذرا، و آیین تائو نظام شناخت و برنامه های جشن های سالیانه، و آیین بودا عهده دار آموزه هایی چون تقلیل رنج، نجات اخروی و مراسم مردگان است. در بخش های قبلی با اندیشۀ موعودی در بودیسم آشنا شدیم و در این جا با این اندیشه و بازتاب این اندیشه در دو دین دیگر آشنا می شویم که از لحاظ عقیدتی و از نظر اعمال و شعائر مربوط دارای اهمیت است. هرچند خصوصیات منجی چینی در این دو دین با هم متفاوت است و افرادی در

ص:81

طول تاریخ ادعای منجی بودن کرده اند، ولی به نظر می رسد توده های پیرو این دین ها به دنبال منجی واحدی هستند که به سوی هماهنگی و صلح بزرگ هدایت کند و این که متعلق به چه دین و گرایشی و حتی با چه نامی خوانده شود، برای آنان اهمیت چندانی ندارد. تعدد منجی در این ادیان نیز گواه این امر است که آن ها به دنبال شخص خاصی نیستند، بلکه فردی با اوصاف کلی و دارای ویژگی های خاص به عنوان منجی مطرح است. آموزۀ منجی موعود در فرهنگ چینی که در قالب نظریۀ صلح بزرگ تجلی یافته است، با وجود رسوخ و فراگیری دینی زیادی که دارد، بروز و ظهور قابل توجهی نیز در عرصۀ آیین ها و شعائر دینی دارد.

در بُعد اجتماعی هم یکی از بارزترین بازتاب های آن، در حکومت ها و قیام هایی جلوه گر شده است که با داعیۀ وحدت اجتماعی، رفع ظلم و ستم، رفاه عمومی، برقراری «هماهنگی» و «اعتدال جهانی» صورت گرفته است.

نظریۀ صلح جهانی و عصر طلایی در فرهنگ دینی چینیان چیست و چه ارتباطی با موعودگرایی دارد؟

در جهان بینی چینی این اندیشه وجود دارد که به هرحال جهان به مقصود خویش می رسد و اصولاً ادوار جهان به گونه ای است که یک عصر طلایی در آن وجود دارد، ولی این کمال صرفاً با تکامل پدیده ها به صورت طبیعی حاصل نمی شود و نیل به این مقصود نیازمند شخصی مقتدر با نیروی خاص فوق بشری است. از این رو، گرچه این شخص بر خلاف روند طبیعی عالم قدم برنمی دارد و تکامل پدیده ها برای رسیدن به کمال کل جهان امری ضروری است، ولی جایگاه این شخص را هیچ پدیده ای پر نمی کند و او به عنوان کامل کنندۀ تمام این تکامل های جزئی، جایگاه ویژه ای دارد.

ص:82

منجی موعود در فرهنگ چینی در پی برقراری حکومتی گسترده و جهانی است که تمام انسان ها را در قالب صلح بزرگ دربر می گیرد و در آن تمام انسان ها و جوامع متعدد به یک هماهنگی بزرگ رسیده و سعادت و رفاه پدید می آید. در سایۀ این حکومت فقر و بدبختی، جنگ و خون ریزی و ظلم و بی عدالتی از عالم انسانی به طور کلی برطرف می شود.

برای مطالعۀ بیش تر در این زمینه می توان به منابع زیر مراجعه کرد:

1. تاریخ فرهنگ چین، تألیف فیتز جرالد، ترجمۀ اسماعیل دولتشاهی؛

2. گونه شناسی اندیشۀ منجی موعود در ادیان چینی، تألیف محمدعلی رستمیان؛

3. تاریخ فلسفۀ چین، تألیف چو جای و وینبرگ جای، ترجمۀ ع. پاشایی.

ادیان ایران

زرتشتیان چه اعتقادی دربارۀ ظهور منجی دارند؟ نام منجی زرتشتی چیست و چه نشانه ها و خصوصیاتی دارد؟

موعود زرتشتیان به لحاظ ساختاری تفاوت هایی با دیگر ادیان بزرگ دارد؛ چون برخلاف دیگر ادیان که پیروانشان منجی نجات بخشی را در آخرالزمان انتظار می کشند، زرتشتیان معتقدند سه پسر آیندۀ زرتشت که با نام عمومی سوشیانت شناخته می شوند، موعودهای نجات بخشی هستند که هریک به ترتیب در سر هزاره ای ظهور می کنند. سوشیانس یا سوشیانت نام عمومی سه پسر زرتشت است که در آخرالزمان از نطفۀ وی متولد می شوند. این سه موعود زرتشتی یعنی هوشیدر، هوشیدرماه و سوشیانس در آخرالزمان هریک در سر هزاره ای ظهور می کنند تا اوضاع نابسمان جهان و مردمان را سامان بخشند. نام سوشیانس، به خصوص به آخرین منجی و موعود تخصیص یافته که آخرین مخلوق اهورامزدا نیز خواهد بود.

ص:83

کلمۀ «سوشیانس» که از ریشه «سو» به معنای سودمند است، در اوستا «سئوشیانت» (ŝ) و در پهلوی به اشکال گوناگونی چون سوشیانت، سوشیانس، سوشانس، سوشیوس یا سیوشوس آمده است. در فروردین یشت، بند 129، در معنی سوشیانت چنین آمده است:

او را از این جهت سوشیانت خوانند، برای آن که او به کلیۀ جهان مادی سود خواهد بخشید. (1)

در گاتاها این کلمه چندین بار برای شخص زرتشت به کار رفته و پیامبر خود را سوشیانت خوانده؛ یعنی کسی که از وجودش سود و نفع برمی خیزد و سودرساننده است. (2) همچنین چندبار دیگر در سرودها این واژه به صورت جمع آمده و زرتشت خود و یارانش را «سودرسانندگان» معرفی کرده است. (3) در سایر قسمت های اوستا نیز غالباً «سوشیانس ها» به صورت جمع آمده و منظور از آن ها پیشوایان و جانشینان زرتشت است که در تبلیغ دین کوشا هستند و مردم را به راه راست هدایت می کنند. (4) در بخشی از یسنا (5) که از ستایش فروَشی نیاکان یاد شده، آمده است:

همۀ فروهرهای نیک توانای مقدس پاکان را می ستاییم از آن (فروهر) کیومرث تا سوشیانت پیروزگر. (6)


1- یشت ها، گزارش استاد پورداوود، ج2، ص101.
2- یشت ها، گزارش استاد پورداوود، ج2، ص101.
3- یسنا، 13:34، 3:46، 12:4؛ و نیز نک: رسالۀ سوشیانس، گزارش استاد پورداوود، ص7 - 13؛ فرهنگ نام های اوستا، ج2، ص769-770. همچنین دربارۀ کلمۀ «سوشیانس» و اشتقاق آن و کاربرد مفرد و جمع آن در اوستای گاهانی و جدید نک: نجات بخشی در ادیان، محمدتقی راشد محصل، ص4 - 9.
4- نک: یسنا، 7:12، 3:13، 1:14، 3:20، 5:61، 4:70؛ ویسپرد، گزارش استاد پورداوود، 1:15، 13:11، 1:22؛ سروش یشت، 17؛ فروردین یشت، 17 و 38. (به نقل از: رسالۀ سوشیانس، ص10 - 11)
5- 10:26.
6- یسنا، 1: 229.

ص:84

بنابه مندرجات کتاب پهلوی دادستان دینیک، هنگامی که سوشیانس در آخرالزمان ظهور کند، قیامت مردگان به مدت 57 سال طول خواهد کشید. در این مدت، سوشیانس در کشور مرکزی، یعنی خونیرس، (1) فرمان روا خواهد بود و شش تن از یارانش در شش کشور دیگر. اینان در طی مدت فرمان روایی شان، که باید به نوعی فرمان روایی معنوی و روحانی تلقی شود، همواره در حال اطاعت از سوشیانس و مجری فرمان های وی خواهند بود.

به صورت خلاصه زرتشتیان معتقدند: پس از زرتشت، سه پسر آیندۀ او که موعودهای نجات بخش آخرالزمان در آیین مزدیسنا هستند و با نام عمومی «سوشیانس» خوانده می شوند، به ترتیب: هوشیدر در آغاز هزارۀ یازدهم، هوشیدرماه در آغاز هزارۀ دوازدهم و سوشیانس در پایان هزارۀ دوازدهم ظهور می کنند. ایشان می آیند تا ادامه دهنده راه زرتشت، زدایندۀ پیرایه ها از دین او و پالایندۀ جهان از فساد و تباهی و سرانجام، منجیان مردمان و برپاکنندۀ رستاخیز مردگان باشند. (2)

بنابر نوشته های پهلوی و چنان که گذشت، در پایان هر هزاره از آخرین دوره از عمر جهان، یکی از پسران زرتشت همچون رهایی بخشی برای یاری رساندن به دین بهی و شکست اهریمن و یارانش پدیدار می گردد. اندکی پیش از ظهور اولین منجی


1- خونیرَس، نام کشور میانه از هفت کشور زمین است که بنا به اساطیر ایرانی، در هزارۀ هفتم پدید آمده است. این نام در اوستا به صورت خونیرث (Xvaērөaoa) و در پهلوی خونیرس (Xvanēras) و در نوشته های فارسی خنیره یا خونیره (Xvanērah)، خنیرث و خنیرس آمده، و صفتی که برای آن آورده شده، نامی به معنی «درخشان» است. برای آگاهی بیش تر نک: اساطیر و فرهنگ ایران در نوشته های پهلوی، رحیم عفیفی، ص505، یشت ها، ج1، ص431 - 433؛ زند آکاسیه، ص90 و 252؛ ویسپرد، ص109 - 117؛ فرهنگ نام های اوستا، ج3، ص1428 - 1440.
2- مینوی خرد، ترجمه: احمد تفضلی، پرسش1، بند95.

ص:85

یعنی هوشیدر، دو نجات بخش دیگر که بنابر متون زرتشتی از جاودانان و بی مرگان هستند، قیام می کنند و زمینه را برای ظهور و آمدن هوشیدر آماده می سازند. این دو یکی بهرام ورجاوند (1) و دیگری پشیوتن یا پشوتن (2) است که بنابر متون موجود هریک نقش ویژه و رسالتی خاص برعهده دارند و با سخت کوشی و فداکاری همۀ آشوب ها و نابسامانی های برهم زنندۀ آرامش و آسایش مزدیسنان را فرومی نشانند.

در پایان هزارۀ دهم و اندکی پیش از ظهور هوشیدر، پشوتن یا چهرومیان پسر شاه گشتاسب که بنابر روایات، خود یکی از بی مرگان و نجات بخشان است، جهت ترویج، بازسازی و برپا داشتن آیین های دینی قیام می کند و رهبری مؤمنان را به دست می گیرد. وی به هم راه یکصد و پنجاه شاگرد گزیده اش _ مردان پرهیزکاری که جامۀ سمور سیاه پوشیده اند _ از کنگ دژ بیرون می آید و تمامی نیروهای اهریمن را شکست می دهد و جهان را از آلودگی پاک می کند. طبق مستندات زرتشتی روز قیام پشوتن، روز ششم فروردین ماه است. (3)

بنابر متون پهلوی، برای ظهور بهرام ورجاوند نشانه هایی ذکر شده که بیش تر آن ها همانند وقایع و رخ دادهایی است که در ابتدای هریک از هزاره ها (به ویژه هزارۀ هوشیدر) از آن ها یاد می شود.

مفهوم هزاره در آیین زرتشت و ارتباط آن با سوشیانت چیست؟


1- نام وی به پهلوی: kaywahrām، و لقبش به پهلوی: warzāwand است. وی یکی از نجات بخشان زرتشتی است.
2- به پهلوی: pēšōtan و به اوستایی: pešō.tanū است. او پسر گشتاسپ کیانی می باشد. کریستن سن در کیانیان، ترجمه: ذبیح الله صفا، ص85، می نویسد: «پشیوتن» پسر ویشتاسپ همان «پیشی شی اُثْنَ، pišišyaothna» در یشت 13، بند 103 ملقب به «چهرمینوگ» است (به نقل از: نیبرگ Nyberg در Le Monde Oriental, 1929, p.345).
3- ماه فروردین روز خرداد، ابراهیم میرزایی ناظر، ص65 - 67، بند29.

ص:86

زرتشتیان معتقدند: عمر جهان (سال کیهانی)، آغاز و انجام آفرینش در زمانی محدود به دوازده هزار سال صورت می پذیرد که خود به چهار دوره یا عهد سه هزار ساله تقسیم می شود. دورۀ اول (سه هزار سال اول)، دورۀ آفرینش مینوی است، یعنی امشاسپندان، ایزدان و فروهرها آفریده می شوند. در دورۀ دوم (سه هزار سال دوم)، این آفرینش مینوی صورت مادی به خود می گیرد، اما حرکت و جنبش در این آفریده ها وجود ندارد. دورۀ سوم (سه هزار سال سوم)، که با هفتمین هزاره از آغاز آفرینش شروع می شود، دورۀ آمیختگی خوبی و بدی، روشنی و تاریکی و به طور کلی آمیزش ارادۀ هر فرد و اهریمن است. در آغاز این دوره، اهریمن از تاریکی به مرز روشنی می آید و آفریدگان روشنی هرمزد را می بیند و به فکر مبارزه با هرمزد و نابودی آفریدگان او می افتد و به دنبال این اندیشه، به آفریدگان او حمله می کند و با هریک از آنان به نوعی نبرد می کند و جهان مادی را می آلاید. در این دوره که در متون فارسی میانه از آن به «آمیزش» تعبیر می شود، گاه کامه هرمزد رواست و زمانی کامه اهریمن. آخرین دوره (سه هزار سال چهارم) با ظهور زرتشت آغاز می شود. این هزاره دهمین هزاره از آغاز آفرینش و چهارمین هزاره از آغاز آفرینش مادی متحرک یا هفتمین هزاره پس از آفرینش مادی غیرمتحرک است. در هزارۀ چهارم و به تعبیری هفتم و به تعبیر دیگر دهم، دین بهی در زمین رواج می یابد و زرتشت، گسترانندۀ این آیین، از حمایت گشتاسپ نیز برخوردار است.

براساس روایات زرتشتی، در آخرین هزاره از عمر جهان، (هزارۀ دوازدهم) سه دوشیزه از نطفۀ زرتشت که در دریاچۀ هامون (1) قرار دارد، بارور می شوند و سه موعود مزدیسنان را می زایند.


1- دریاچۀ هامون همان کیانسیه یا کسَه اُیه Kasaoya مذکور در متن پهلوی است.

ص:87

در برخی از آثار زرتشتی پس از ذکر نام شش پارسای جاودانی، از سه تن دیگر نیز یاد شده و فَروَشی شان ستایش شده است. اینان در اصل همان سه پسرِ آیندۀ زرتشت یا موعودهای نجات بخشی هستند که در هزارۀ آخر عمر جهان، به فاصلۀ هزار سال از هم دیگر، ظهور خواهند کرد. این سه تن عبارت اند از: (1)

1. اوخْشْیَت اِرتَه، یعنی پرورانندۀ قانون مقدس (نیرودهنده و رواکنندۀ قانونِ دین و دادِ زرتشت). (2) امروزه این نام را «اوشیدر» یا «هوشیدر» گویند و در کتب پهلوی، به صورت خورشیتدر یا اوشیتر آمده است. گاه کلمۀ «بامی» را به آن افزوده، «هوشیدربامی» می گویند که به معنای هوشیدر درخشان است؛

2. اوخْشْیَت نِمَه یا اوخْشْیَت نِمَنگه، یعنی پرورانندۀ نماز و نیایش. امروزه آن را «اوشیدرماه» یا «هوشیدرماه» گویند، ولی در کتب پهلوی به صورت «خورشیت ماه» و «اوشیترماه» ضبط شده است. استاد پورداوود می نویسد:

در واقع بایستی «اوشیدرنماز» بگویند؛ چه کلمۀ «نِمَنگه» به معنای «نماز» است؛ (3)

اَستْوَتْ اِرِتَه، یعنی کسی که مظهر و پیکر قانون مقدس است. در خود اوستا نیز به معنای لفظی این کلمه اشاره شده و در بند 129، یشت سیزدهم، می خوانیم:

کسی که سوشیانت پیروزگر نامیده خواهد شد و اَستْوَتْ اِرتَه نامیده خواهد شد. از این جهت سوشیانت، برای این که او به سراسر جهان مادی سود خواهد بخشید؛ از این جهت اَستْوَتْ اِرتَه، برای این که او آن چه را جسم و جانی است، پیکر فناناپذیر خواهد بخشید، از برای مقاومت کردن بر ضد دروغ جنس دوپا (بشر)، از برای مقاومت کردن در ستیزه ای که از طرف


1- نک: رسالۀ سوشیانس، ص14-16؛ یشت ها، ج2، ص100-101؛ فرهنگ نام های اوستا، ج2، ص777.
2- وندیداد، هاشم رضی، ج4، ص1757.
3- رسالۀ سوشیانس، ص15.

ص:88

پاک دینان برانگیخته شده باشد. (1)

اَستْوَت اِرتَه همان سوشیانس، یعنی سومین و آخرین موعود در آیین مزدیسناست. در کتاب اوستا هر جا که سوشیانت به صورت مفرد آمده،

از او آخرین موعود، یعنی اَستْوَتْ اِرِتَه اراده گردیده است؛ چنان که امروزه نیز هر وقت به طور عام سوشیانس می گوییم، مقصود همان آخرین نجات بخش و موعود است.

در دین زرتشت چه علایمی برای آخرالزمان و ظهور سوشیانت ذکر شده است؟

بنابر روایات دینی، 57 سال مانده به فرشگرد، سوشیانس زاده خواهد شد. به عبارت دیگر، «هزارۀ او که تن کردار است، 57 سال بُود». (2)

در زادسپرم دربارۀ ظهور سوشیانس و زمان و نشان رستاخیز می خوانیم:

57 سال به فرشگرد کرداری مانده، سوشیانس زاده شود [برای] به انجام رسانیدن آن چه که با زردشت آفریده شد. دربارۀ زردشت چنان پیداست که در سی سالگی به دیدار اورمزد آمد و دین پذیرفت و قانون را رواج داد. در طول 57 سال به تدریج دین به هفت کشور بیامد. چون دین به رواج آمد، دروغ (اهریمن) از آشکارگی به زیر زمین [گریخت]. به تدریج نیروی ایشان (دیوان) ناکار (بی اثر) شد. هنگامی که آن فرسته (پیام آور) به فرجام رسانده که سوشیانس است، به راهنمایی ایریمن به زمین پیدا شود، به همین اندازه در سی سالگی با مینویان دیدار کند. داد فرشگرد کرداری (قانون زندگی نو) هم در طول 57 سال با رواج کامل [دین] به هفت کشور برود و با رواج کامل آن، دروج (اهریمن) از [میان] آفریدگان نابود شود. از هنگامی که اهریمن به سوی آفرینش آمد، تاکنون شش هزار سال شمردنی (غیرکبیسه) است، [که


1- نک: یشت ها، ج2، ص101-102.
2- بندهش، ص142.

ص:89

هر سال] از فروردین ماه، اورمزد روز (روز یکم) است تا آن گاه که دوباره فروردین ماه اورمزد روز شود که به سپری شدن شش هزار سال وهیزگی (کبیسه) چهار سال مانده است؛ زیرا هر چهار سال یک روز کبیسه افزوده نشده است و در شش هزار سال چهار سال باشد. در آن هنگام نشان رستاخیز [آشکار] باشد و سپهر بجنبد، سیر خورشید، ماه، ستارگان تغییر کند و در فضا یکی شوند، مانند سپهرگردان و چهرۀ دریاها [و] همۀ ساکنان زمین تغییر کند. در زمین بسیار جای ها چشمه های آتش، مانند چشمه های آب بیرون آیند؛ زیراکه آن چه را که اورمزد با آب آفرید، با آتش پایان داده شود؛ زیرا آب طبعی دارد که روشن کننده و رویاننده است [اما] آتش سوزنده و بازدارندۀ تخم است. (1)

برای پاک شدن زمین از تمامی موجودات اهریمن آفریده و آماده شدن جهان هستی برای انقلاب نهایی به وسیلۀ منجی موعود به گاه رستاخیز و ظهور سوشیانس، آتش سوزی های مهیبی زمین را فرا می گیرد؛ چنان که بسیاری چشمه های آتش همانند چشمه های آب از زمین می جوشد. همچنین بنابر متنی که گذشت، از نشانه های رستاخیز، وقوع انقلاب های کیهانی و سماوی ازجمله تغییر مسیر خورشید، ماه و ستارگان است که در دیگر متون پهلوی نیز به صورت های مختلف بدان اشاره شده است. برای مثال، در زند وهومن یسن آمده، به هنگام ظهور هریک از منجیان زرتشتی، خورشید به ترتیب، به گاه هوشیدر ده شبانه روز، به گاه هوشیدرماه بیست شبانه روز و به گاه سوشیانس یعنی آخرین موعود، سی شبانه روز در آسمان می ایستد. جاماسب نامه توقف خورشید در آسمان را از معجزات هوشیدر دانسته که با وقوع آن، مردمان جهان به دین


1- گزیده های زادسپرم، محمدتقی راشد محصل، 34 :46 -50؛ و نیز نک: همو، وزیده گی های زادسپرم، ص97 - 98.

ص:90

حق می گروند:

جماعتی از او (هوشیدر) معجزه خواهند و او دعا کند و آفتاب ده روز در میان آسمان بایستد، سر به بالا کند، چون مردم جهان آن معجز ببینند در دین حق بی گمان شوند. پس خورشید برود و طراق عظیم آید، آن جا که آفتاب است و هرکس که دلش با خدای تعالی راست نباشد، زهرۀ او بترقد و جهان از گناه کاران صافی شوند. (1)

به روایتی دیگر که در دینکرد ذکر شده، هنگامی که اهریمن، زمانۀ خویش را رو به پایان می بیند، می کوشد تا خورشید را که برشمارندۀ روزها و سال هاست، از حرکت بازدارد تا مگر واپسین روز فرا نرسد. (2)

علاوه بر ایستادن خورشید در آسمان، در آخرالزمان تغییرات شگفتی در آسمان و جهان خاکی رخ می دهد که خود باعث بروز دگرگونی های اساسی در نظام طبیعت است. از آن جمله می توان به رنگ باختن خورشید و ماه، کوتاه شدن سال و ماه و روز، بروز زمین لرزه های شدید و باران های نابه هنگام اشاره نمود:

خورشید نشان سهم ناکی بنمایاند و ماه از رنگ بگردد و در جهان، سهم ناکی و تیرگی و تاریکی باشد. به آسمان نشان های گوناگون پیدا آید و زمین لرزه بسیار باشد و باد سخت تر آید و به جهان نیاز و تنگی و دشواری بیش تر پدیدار آید... . (3)

در آن هنگام بادهای سرد و گرم فراوان می وزند و نظم فصول سال به هم


1- جاماسپی (جاماسب نامه فارسی)، به کوشش: مدن، ص89.
2- دینکرد، مدن، ص391 به بعد. برای متن دینکرد، نک: پژوهشی در اساطیر ایران، ص200.
3- نک: زند وهومن یسن، صادق هدایت، 4:6 و نیز: 16:4 و64؛ جاماسپی، 12:16 - 13. دربارۀ تاریک شدن خورشید و ماه و به طور کلی تغییرات انجام شده در آسمان و زمین در آخرالزمان در ادیان دیگر نیز مطالبی ذکر شده است. نک: متی، 29:24 - 30؛ مرقس، 24:13 - 27؛ اشعیای نبی، 10:13؛ یوئیل نبی، 10:2 و 15:3 - 16؛ اعمال رسولان، 20:2.

ص:91

می خورد، ابرهای بی باران بر فراز آسمان ظاهر می شود و به جای آب، از ابرها جانوران زیان کار می بارد. (1)

و ابر کام کار و باد تندرو، به هنگام و زمان خویش باران نشایند کرد. ابر سهمگین همۀ آسمان را چون شب تار کند. باد گرم و باد سرد بیاید و بر و تخمه دانه ها را ببرد. باران نیز به هنگام خویش نبارد و بیش تر خرفستر (جانوران زیان کار) ببارد تا آب. و آب رودخانه ها و جوی باران بکاهد و آن را افزایش نباشد. (2)

در آن هنگام ستارگان گناه کار (سیارات هفت گانه) از بند رها می شوند و با رها شدن آن ها، آشوب و ویرانی افزایش می یابد و جهان را فرا می گیرد:

نشان های آسمان پدیدار آید، یعنی ستارگان گناه کار از بند رسته شوند. (3)

به هر حال، به هر سو می نگری، زمین و زمان دچار انواع بلاها، وبا، قحط و نیاز و به طور کلی حوادثی است که وقوع آن ها سبب ویرانی و تباهی زندگی زمینی انسان ها و موجودات است.

در آن زمانۀ پست، همۀ مردم نیز چون حاکمان شان فریفتار و ناراستند و دیو آز بر همگان چیره شده و آنان را به سختی و گناه کاری کشیده است. (4)

کسی حرمت نان و نمک نگه ندارد و مردم به یکدیگر مهر و محبت کم تر دارند:

و مردم را که در آن زمان زاید، زور و نیرو کم تر باشد و بدگمان تر و فریفتارتر

بس شوند که مهرِ روان [و دل بستگی به رستگاری روان] کم تر دارند و آزرم

[و حرمت] نان و نمک ندارند. پس چون مردم بتر و بداندیش و بدکیش


1- داستان گشتاسب، تهمورس، جمشید گلشاه و متن های دیگر، کتایون مزداپور، (بررسی دست نویس ام.او 29)، ص309.
2- زند وهومن یسن، 4: 42-46.
3- جاماسپی، ص88، (به نقل از: نجات بخشی در ادیان، ص64).
4- زند بهمن یسن، تصحیح: محمدتقی راشد محصل، 13:4، 41، 62؛ ام. او29، ص306.

ص:92

اهلموغ (1) [باشند]، آن [مردم] را دوست خویش شمارند. (2)

در آن زمان، کشتن مرغی و انسانی نیک، برابر شود. کار نیک و کرفه (ثواب) از دست مردمان کم تر رود. خُردان به بزرگی و پادشاهی رسند و بزرگان به بندگی و بی نوایی. (3)

ای زرتشت سپیتمان! در آن زمان شگفت، مردمی که کستی بر میان

(کمر) دارند [به سبب] بدخواهی و فرمان روایی بد و داوری دروغ بسیار

که بر ایشان آمده است، زندگی ایشان را بایسته نیست [و] مرگ را به

آرزو خواهند. (4)

در آن دنیای وانفسا، دین و دین داری و روحانیان مذهبی که نگه دارندگان قوانین دینی محسوب می شوند و داعیه دار صیانت از آداب و رسوم و آیین های مذهبی هستند، آن چنان به فساد و تباهی کشانیده می شوند که دین داران و روحانیان در میان خلق، گناه کارترین مردم اند؛ به طوری که از پنج گناه، سه گناه را ایشان مرتکب می شوند. آنان بدون هیچ دغدغه ای از انجام وظایف دینی خویش سرباز می زنند و بیمی از دوزخ ندارند. در حق هم بدگویی می کنند و یکدیگر را به سخره می گیرند و به همین دلیل، مردم نیز به قول و فعلشان بی اعتمادند و گفتار و فتوای دروغ زنان و افسوس گران را به جای ایشان ارج می نهند. (5)

در آن هنگامه از هر هزار یا ده هزار تن، تنها یک نفر به دین گِرَود و آن یک نیز بدان عمل نکند. در نتیجه دین به طور کلی نزار و ناتوان شود و فساد، تباهی،


1- در پهلوی: اشموگ یا اشموغ و در اوستا: اَشِمَئوغَ و لفظاً به معنای برهم زن اشا (راستی) است، که در اوستا غالباً به معنای گمراه کننده آمده است. به عبارت دیگر، اهلموغ و اشموغ بدعت گذار در دین است که آرای پوریوتکیشان را نقض می کند.
2- ام. او 29، ص307.
3- زند بهمن یسن، 21:4 و 36؛ ام. او 29، ص305، 308 و 347.
4- زند بهمن یسن،49:4.
5- نک: زند بهمن یسن، 4: 37-40؛ ام. او 29، ص308-309.

ص:93

روسپی گری، غلام بارگی، دروغ و مرگ همۀ جهان را فرا می گیرد. (1)

پس همه خواستۀ گیتی را در زیرِ زمین نهان کنند و در آن زمان، کار روسپی و جه مرزی (2) و غلام بارگی و هم خوابگی با زنان حایض در جهان بسی آشکارا [و نمایان و رایج] شوند و سیج (3) نهان و مرگ و وبا و نیاز در جهان بیش تر شود و تباهی و کام اهلموغِ دیوان و دروجان چیره تر شود [و غالب آید]. (4)

کدام پیامبر خواب های زیادی را دربارۀ امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در کتاب هایش تعبیر کرده است؟

بیست و دومین کتاب از عهد عتیق (کتاب مقدس یهودیان) که مشتمل بر 24 کتاب است، متعلق به دانیال پیامبر است که چهارده فصل دارد. فصل های هفتم تا دوازدهم آن مربوط به رؤیاهایی است که دانیال از آن ها بهره می برده است. این رؤیاها در دوران سلطنت بَلشَصَر و داریوش مادی و کورش (پادشاه سرزمین پارس) در بابل اتفاق افتاده است.

این کتاب در سال های 162 تا 164 قبل از میلاد تألیف شده است؛ زمانی که آنتیو خوس اپیفانس، آزارگری می کرد. این کتاب از این روی تألیف شد تا ایمان و امید یهودیانی که تحت آزار بودند، تقویت کند.

انتظار روز بازپسین و خُرد شدن آزارگر و امید به پادشاهی مقدسان، در سراسر کتاب به چشم می خورد. پنج خواب در کتاب دانیال نبی که خودش خواب دیده است، نقل می شود. تعبیر سه خواب در همان جا پشت سر هر خواب نقل شده


1- زند بهمن یسن، 31:4-32.
2- جه در پهلوی Jeh و در اوستا Jahi، به معنای روسپی، نام دختر اهریمن است. اصطلاح «جه مرزی» به کسانی اطلاق می شود که با روسپیان و فاحشه گان عشق ورزی می کنند.
3- سیج در پهلوی Sēj به معنای خطر، نابودی، زوال و مایۀ هلاکت و گزند اهریمنی و نام دیوی است. این واژه اغلب با صفت «نهان رَوِش» یعنی نهان رفتار و نهان رونده به کار می رود (نک: پژوهشی در اساطیر ایران، ص88 و 97، ی22؛ ترجمۀ بندهش، ص166، ی11).
4- ام. او 29، ص311 و نیز ص305، 307 - 308.

ص:94

است که دو خواب را جبرئیل برایش تعبیر کرده است. در ضمن این خواب ها و تعبیرها اشاره هایی به حکومت آخرالزمان و حکومت مقدسان و مخصوصاً پسر انسان، به چشم می خورد؛ مثلاً در تعبیر خواب اول (خواب چهار جانور) آمده است: «لیک آنان که پادشاهی به ایشان خواهد رسید، مقدسان خدای تعالی هستند و تا ابد صاحب پادشاهی خواهند بود تا ابد الاباد». (1)

یا در تعبیر خواب دوم که توسط جبرئیل انجام شده آمده است: «ای پسر انسان! بدان که این رؤیا روز بازپسین را آشکار می سازد». (2)

آیا بهائیان به عنوان یک فرقۀ منشعب از شیعه، به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف اعتقاد دارند؟

بهائیت فرقه ای است استعماری که توسط حسین علی نوری معروف به بهاء الله به وجود آمده است. نوری شاگرد علی محمد باب بود که به پیروی از اندیشه های شیخیه، خود را رکن چهارم یا انسان کامل می پنداشت. وی در آغاز مدعی بود که باب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است، ولی در نهایت ادعای الوهیت نمود و اعلام کرد که بعداً کسی را به عنوان «من یظهره الله» خواهد فرستاد. بعد از اعلام علی محمد، حسین علی نوری مدعی شد که او همان کسی است که علی محمد باب وعدۀ آمدن او را داده است. بعد از آن با ادعای نسخ دین اسلام، نغمۀ ایجاد دین تازه سرداد و به دین سازی روی آورد. (3)

برخی از عقاید بهائیان که امروزه در حیفا، یکی از شهرهای فلسطین اشغالی، مستقر هستند، از قرار زیر است:


1- فصل7، آیۀ 18.
2- فصل8، آیۀ 17؛ برای آگاهی بیش تر نک: کتاب های عهد عتیق، ترجمه: پیروز سیار.
3- بهائیت در ایران، سید سعید زاهد زاهدانی، ص97، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، 1381ش.

ص:95

1. اعتقاد به الوهیت و نبوت علی محمد باب و حسین علی نوری: یکی از سخیف ترین و غیرمعقول ترین اعتقادات بهائیت و بابیت اعتقاد به اله بودن باب و حسین علی نوری است. علی محمد باب ادعا کرده است که رفیع ترین مراتب حقیقت یعنی الوهیت در او حلول کرده، آن هم حلولی مادی و جسمانی. (1) این اعتقاد بهائیان با مبانی تمام ادیان آسمانی در تضاد است؛ زیرا در ادیان آسمانی الوهیت مختص حضرت حق، پروردگار و خالق جهان و جهانیان است و در این مقام هیچ کس و هیچ چیز با او شریک نیست.

2. اعتقاد به قائم موعود بودن علی محمد باب و میرزا حسین علی: بهائیان می گویند: علی محمد و میرزا حسین علی موعود دین اسلام هستند و جمیع انبیا علیهم السلام به ظهور آنان بشارت داده اند و علامات آن در کتاب های آسمانی ثبت است، ولی به نظر ما شیعیان آن چه در دین اسلام وعده داده شده است، یکی قیامت کبراست و دیگری ظهور بقیة الله عجل الله تعالی فرجه الشریف فرزند امام حسن عسکری علیه السلام است که در قرن سوم هجری در سامرا متولد شد و نام مادرش نرجس است.

3. اعتقاد به نسخ دین اسلام: بهائیان می گویند: مقام قائم موعود به حکم برخی آیات قرآن کریم، مقام اصالت و نبوت و شارعیت است نه تابعیت. (2) و نیز می گویند: قائم در هنگام ظهورش، به نسخ دین اسلام حکم می کند و به تشریع شریعت جدیدی غیر از اسلام می پردازد. (3) اما شعیه می گوید: قائم موعود، تابع قرآن مجید و شریعت خاتم الانبیاء محمد صلی الله علیه و آله و سلم و مجدد و محیی همان دین اسلام است و صاحب کتاب جدید و آورندۀ شریعت جدیدی نیست و مقام او مقام


1- البهائیة و جذورها البابیة، عامر النجار، ص44، دارالمنتخب العربی، چاپ اول، 1419ق.
2- بهائی چه می گوید، جواد تهرانی، ج2، ص2، مشهد، چاپ دوم، 1341ش.
3- بهائی چه می گوید، جواد تهرانی، ج2، ص93.

ص:96

خلافت و وصایت و امامت است، نه اصالت و نبوت. (1)

خلاصه آن که بهائیان اولاً مدعی الوهیت باب و بهاء و منکر خاتمیت نبیّ مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم هستند و ثانیاً نه تنها منکر وجود نازنین امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف هستند، بلکه دشمن او نیز به شمار می روند. مطلب زیر به نقل از سایت بازتاب گویای این ادعاست:

بهائیان به عنوان دشمن ترین دشمنان حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف با هرچه که ذره ای یاد آن امام غایب از نظر را زنده سازد، به شدت مخالفت می ورزند و می کوشند همۀ کانون های مهدوی را با خشونت هرچه تمام تر، نابود سازند. اکنون پس از گذشت چندین سال از تلاش های بی وقفه و سازمان یافتۀ آن ها در ایران که پایگاه اصلی و مهم شیعه به شمار می رود، اسناد متعددی وجود دارد که عمق خصومت آن ها از یک سو و وحشتشان از گسترش روزافزون فرهنگ انتظار را نشان می دهد.

آیا جنبش های نو پدید دینی، منجی گرا هستند؟

ابتدا باید بگوییم پدیدۀ «ادیان جدید» که جامعه شناسان از آن به «جنبش های نوپدید دینی» تعبیر می کنند، اصطلاحی است که ابتدا جامعه شناسان ژاپنی به حرکت های دینی بعد از جنگ جهانی در ژاپن اطلاق کردند و سپس، همین واژه به انگلیسی ترجمه شد و به معنای «فرقه یا جنبش بدعت آمیز دینی» به کار رفت. جامعه شناسان ترجیح می دهند از اصطلاح «جنبش های نوپدید دینی»

(new religious movement) استفاده کنند تا ادیان جدید.

اگرچه در تعریف صفت جدید در ادیان جدید اختلاف است، ولی در مجموع ادیان جدید به مجموعۀ نهضت ها و حرکت های فکری گفته می شود که اندکی پس از جنگ جهانی دوم هم زمان در امریکا و ژاپن شروع شد و به مرور به اروپا و


1- بهائی چه می گوید، جواد تهرانی، ج2، ص76.

ص:97

تعدادی کشورهای شرقی نیز سرایت کرد. جنبش های نو پدید دینی و دین های عصر جدید، دو نوع هستند:

الف) جنبش ها یا کیش های جدید دینی که به گونه ای ریشه در یکی از ادیان آسمانی مانند یهودیت، مسیحیت، اسلام، و ادیان شرقی، مانند هندوئیسم، بودیسم، شینتو و... دارند. این سنخ به لحاظ ساختاری نیز مانند ادیان سرچشمه تا حدودی نهادینه و دارای چهارچوب الهیاتی و سازمانی است.

ب) گروه هایی که نهادینه نیستند و نمی توان آن ها را برآمده از ادیان سنتی یا تفسیری نوین از آن ها دانست و بیش تر مجموعه ای از عقاید و باورهای رازورانه باطنی و عرفانی هستند؛ عرفان روان شناختی، تأکید بر «خود» انسان، خردگرایی و مساوات طلبی، فروکاستن خدا به موجودی در درون انسان، تأکید بر استعدادهای درونی انسان و اموری از این دست، از شاخصه های اصلی این سنخ است.

عوامل متعددی در به وجود آوردن این جنبش ها یا ادیان جدید نقش داشته اند، که برخی از آن ها مانند فردگرایی، معنویت گرایی، تعارض فلسفه و دین یا عقل و ایمان در برخی از ادیان و... ربطی به موضوع ما ندارند، ولی یکی از دلایل به وجود آمدن این فرقه ها، انتظار منجی است که اتفاقاً دلیل مهمی است. در میان جامعه شناسان و انسان شناسان دین، معروف است که دوران تحولات سریع اجتماعی در بسیاری از جوامع با جنبش های موعودگرا آغاز شده است. این جنبش ها به گفتۀ همین جامعه شناسان، در اروپای پیش از انقلاب صنعتی و در کشورهای مستعمره، متأثر از دو عامل حاکمیت استعمار و تحولات فنی و فرقه ها یا جنبش های نوپدید دینی، اغلب با نوعی موعودگرایی سنتی در جوامع رو به رشد همراه بوده اند. بروز و ظهور گروه های هزاره گرا در مسیحیت، خصوصاً در میان پروتستان ها، شاهد این مدعاست. در اینجا به همین مقدار بسنده کرده و

ص:98

علاقمندان به آشنایی بیش تر با این مباحث را به منابع زیر ارجاع می دهیم:

مجلۀ اخبار ادیان، شماره 7 و 8؛ مجلۀ هفت آسمان، شماره 7 و 19؛ مجموعه آثار، شهید مطهری، ج1؛ فلسفۀ دین، تألیف محمدتقی جعفری؛ انتظارات بشر از دین، تألیف عبدالحسین خسرو پناه.

مذاهب و منجی

مهدویت چه بازتابی در فرقه های شیعی داشته است؟ آیا در بین فرقه های شیعی منکر مهدویت هم وجود دارد؟

در ابتدا باید گفت: شیعیان، پیروان حضرت امام علی علیه السلام و اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هستند و شیعه در معنای عام، شامل فرقه های بسیاری است که معتقد به افضلیت علی علیه السلام نسبت به دیگر صحابه و سزاواری او به خلافت بلافصل پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم هستند.

برخی از فرقه های مهم شیعی عبارت اند از: کیسانیه، زیدیه، اسماعیلیه، واقفیه، و اثنی عشریه یا شیعۀ امامیه.

نفوذ اندیشۀ مهدویت در فرق شیعی، بسیار پررنگ است. برای مثال فرقۀ کیسانیه، که بنابر قول مشهور پیروان مختار ثقفی هستند، از نخستین فرق اسلامی است که مهدویت را به ویژه با لفظ «مهدی» مطرح نمودند و اهمیت بسیاری برای آن قائل شدند. در دیگر فرق مهم تشیع خصوصاً زیدیه، اسماعیلیه و امامیه نیز اندیشۀ مهدویت اصلی محوری و بسیار تأثیرگذار بوده است. (1)

در یک نگاه اجمالی باید گفت: مهدویت در بین فرق شیعه هیچ منکری


1- «گونه شناسی اندیشۀ منجی موعود در تشیع»، محمد جاودان، از مجموعه: گونه شناسی اندیشه منجی موعود در ادیان، ص415.

ص:99

نداشته و فرق تشیع با اختلاف در سطح فهم برداشت خود همگی معتقد به این آموزه هستند.

زیدیه دربارۀ مهدویت چه نظری دارند؟

زیدیان که امروزه بیش تر در کشور یمن زندگی می کنند، معتقد به امامت زید بن علی بن الحسین علیه السلام هستند و خود را پیرو ایشان می دانند. اصل امامت در این فرقه بسیار مهم است، به طوری که شاید بتوان برداشت مخصوص آنان از این آموزه را نقطۀ آغاز اختلافشان با دیگر فرقه های شیعی دانست. آنان در مورد امامت برخلاف دو فرقۀ مهم دیگر، یعنی اسماعیلیه و امامیه که این مقام را فقط شایستۀ اولاد حسین علیه السلام می دانند، معتقدند: هر فاطمیِ دارای فضیلت، خواه از نسل حسن علیه السلام یا حسین علیه السلام باشد و به سیف قیام نماید، امام است و تبعیت از او لازم.

مهدویت از آغاز شکل گیری زیدیه در بین پیروان آن وجود داشته و آنان معتقدند: سرانجام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف _ یکی از فرزندان فاطمه علیها السلام یا فردی از اهل بیت علیهم السلام _ ظهور می کند و بر پهنۀ گیتی حاکم خواهد شد و زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد، آن چنان که پر از ظلم و بیداد شده است. او، قائم آل محمد است و به مؤمنان و مستضعفانْ عزت، و به کافران و ستمگرانْ ذلت خواهد بخشید. (1)

ایشان همانند اهل سنت می گویند: مهدی منتظر در آینده _ که در روایات به آخرالزمان توصیف شده است _ ظهور خواهد کرد. مهدی متولد نشده و بنابراین در غیبت نیست. از نظر زیدیه، همچنان که پیامبر بشارت داده است، از ذریۀ او مهدی ظهور خواهد کرد؛ اما نام او و زمان ظهور او عیناً معلوم نیست. (2)


1- الاحکام فی الحلال و الحرام، امام یحیی بن الحسین بن القاسم بن ابراهیم، گردآوری: ابی حریصه، ص 468-470.
2- «گونه شناسی اندیشۀ منجی موعود در تشیع»، ص416.

ص:100

زیدیان در مورد انتظار، بنابر روایتی قائل اند که انتظار ظهور مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از

همان فضیلت و اجر مجاهد فی سبیل الله در صحنۀ پیکار برخوردار است. امام هادی، یحیی بن حسین بن قاسم بن ابراهیم (245 - 298ه-) در باب انتظار مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می گوید:

من حبس نفسه لداعینا اهل البیت او کان منتظراً لقائمنا کان کالمتشحط بین سیفه وترسه فی سبیل الله بدمه؛ (1)

هرکس خویشتن را برای داعی ما اهل بیت وقف کند، یا در انتظار قائم ما بماند، همانند کسی است که در حال قتال در راه خدا به خون خویش غلطیده باشد.

اسماعیلیان چه کسانی هستند و در مورد مهدویت چه نظری دارند؟

اسماعیلیان یکی از فرقه های مهم شیعی هستند که تاریخ پر فراز و نشیبشان به اواسط قرن دوم و پس از وفات امام صادق علیه السلام می رسد. اینان اگرچه مانند شیعیان دوازده امامی در امر امامت و مصادیق آن تا امام ششم، یعنی جعفر بن محمد الصادق علیهما السلام اشتراک عقیده دارند و امامت را نیز به نص می دانند، (2) ولی

دربارۀ سلسلۀ امامت بعد از امام صادق علیه السلام با پیروان آن امام یعنی شیعیان

امامیه اختلاف نظر دارند و امامت را در اسماعیل فرزند بزرگ تر امام صادق علیه السلام

و نسل او جست وجو می نمایند. این فرقه خود به انشعاباتی مانند: خالصه، مبارکیه، قرامطه، فاطمیان، مستعلویه، نزاریه و... تقسیم شده اند که در اعتقادات با هم اختلافاتی دارند.

مهدویت در میان اسماعیلیان از موضوعات پرابهام است که در عین حال


1- لوامع الانوار، ج1، ص64 (به نقل از: «گونه شناسی اندیشۀ منجی موعود در تشیع»، ص420).
2- الملل و النحل، شهرستانی، ص162.

ص:101

بیش ترین دگرگونی را در طول تاریخ داشته است. برای مثال پیروان فرقۀ خالصه که به نوعی بانیان فرقۀ اسماعیلیه هستند و به همین دلیل اسماعیلیۀ نخستین نام بردار شده اند، به مهدویت اسماعیل، غیبت او و سرانجام ظهورش معتقدند و می گویند: او ظاهر خواهد گشت و بر همۀ جهان سیطره خواهد یافت. اکثریت مبارکیه و در ادامۀ آنان قرامطه نیز معتقدند: محمد فرزند اسماعیل و نوادۀ امام صادق علیه السلام، امام و مهدی قائم است؛ او نمرده و در سرزمین روم پنهان و غایب است و سرانجام، ظهور خواهد کرد. (1)

به رغم گوناگونی و رنگارنگی موعودباوری در میان اسماعیلیان، می توان به مشترکاتی در بین فرقه های اسماعیلی در این زمینه اشاره نمود: رسالت مهدی موعود اجتماعی است و او رستگاری و عدالت را برای همۀ بشر به ارمغان می آورد. از دیگر کارکردهای این موعود، نسخ شریعت، برقراری کامل عدالت، اظهار اسرار و حقایق باطنی است که همگی از درانداختن طرحی نو حکایت دارد.

اهل تسنن دربارۀ مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف چه دیدگاهی دارند و مهدویت در بین آنان از چه جایگاهی برخوردار است؟

با مراجعه به منابع روایی اهل سنت می توان دریافت که به باور اهل سنت عقیده به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، عقیده ای حق و صحیح است که از پشتوانۀ انبوهی از روایات برخوردار است و حتی تعداد قابل توجهی از آن ها بر اساس مبانی اهل تسنن غیرقابل رد می باشد. هرچند در این میان، تعداد اندکی از نویسندگان اهل تسنن هم یافت می شوند که با دیدۀ انکار یا تردید به عقیدۀ مهدویت نگریسته اند، اما چنین کسانی انگشت شمارند که مهم ترین نام در این میان، ابن خلدون، تاریخ نویس و جامعه شناس سرشناس می باشد. همچنین می توان به


1- «گونه شناسی اندیشۀ منجی موعود در تشیع»، ص431.

ص:102

احمد امین مصری یا محمد فرید وجدی یا سعد محمدحسن اشاره داشت. همین امر [= فراوانی روایات مباحث مربوط به مهدویت؛] بسیاری از علمای اهل تسنن را بر آن داشته تا در این زمینه احادیثی را به صورت مستقل در کتب حدیثی خود ذکر کنند [مثل ابن ابی شیبه در کتاب المصنف؛ ابن ماجه در کتاب السنن؛ ابوداود در کتاب السنن؛ ترمذی در کتاب الجامع؛ و... که سه کتاب اخیر، از مجموع شش کتاب معتبر اهل سنت می باشند] یا حتی با نگاشتن کتابی مستقل به تبیین یا دفاع از این عقیده برخیزند. مانند ابن ابی خثیمه (م279) یا دیگر نویسندگان اهل تسنن در قرن های بعد که حتی در میان آن ها افراد متعصبی مثل ابن قیم (م751) و ابن کثیر (م774) به چشم می خورد و یکی از آخرین آن ها هم، کتاب المهدی المنتظر فی ضوء الاحادیث الآثار الصحیحة اثر نویسندۀ وهابی معاصر، عبدالعظیم بستوی می باشد که در مطالب فوق از کتاب وی بهره گرفته شد.

مهدی در نظر اهل تسنن چه ویژگی هایی دارد و مهدی از نسل کیست؟

هرچند در این باره روایات متعددی در کتب اهل تسنن می توان یافت، ولی در این جا به آن چه در کتاب المهدی المنتظر بستوی آمده، بسنده می شود؛ زیرا همچنان که گذشت، نویسندۀ این کتاب از وهابی های معاصر می باشد که با سخت گیری ها و بهانه تراشی های مخصوص وهابیت به احادیث مهدوی نگاه نموده و تعدادی از آن ها را به عنوان احادیث معتبر معرفی کرده است. براساس این احادیث معتبر، «مهدی از اهل بیت پیامبر» و «از نسل ایشان» و مشخصاً «از نسل حضرت زهرا علیها السلام» و «نام ایشان هم نام پیامبر» می باشد و در «آخرالزمان قیام می کند و زمین به برکت ایشان آباد و پر از نعمت می شود» و «همچنان که زمین پر از ستم شده، آن را از عدالت آکنده می سازد» و اصولاً رسالت حضرت، اقامۀ عدالت در جهان است، به گونه ای که «حتی اگر یک روز از دنیا مانده باشد، خداوند آن روز را

ص:103

آن قدر طولانی خواهد ساخت تا قیام حضرت به پا شود» و «در خراسان (ایران) قیامی رخ می دهد که به قیام حضرت متصل می شود». همچنین براساس برخی گزارش های معتبر اهل سنت «یکی از علایم قیام حضرت، شهید شدن شخصی معروف به نفس زکیه می باشد» و نیز از برخی دیگر از گزارش های معتبرشان استفاده می شود که قیام حضرت، ارتباط خاصی با کوفه دارد.

اهل تسنن دربارۀ نزول حضرت عیسی چه نظری دارند؟ آیا این که برخی از آنان مهدی را همان عیسی می دانند، صحیح است؟

دو دسته روایت در کتب حدیثی اهل سنت می توان یافت. یک دسته تصریح دارد که مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف همان عیسی بن مریم علیهما السلام است و دستۀ دیگر صراحت دارد که عیسی بن مریم علیهما السلام از آسمان فرود آمده به مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف اقتدا می کند؛ ولی از یک سو روایات دستۀ اول علاوه بر اندک بودن، از هیچ سند معتبری برخوردار نیست؛ گذشته از آن که ظاهراً هیچ یک از آن ها از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نقل نشده اند!! برخلاف روایات دستۀ دوم که علاوه بر فراوانی، در میانشان روایاتی که بر مبنای اهل تسنن هم از صحت سند برخوردار باشند، یافت می شود و اکثریت آن ها هم از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم روایت شده اند. از سوی دیگر، روایات معتبر و متعدد دیگری در دست است که مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را از نسل پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم معرفی می کند و این هم دلیل دیگری بر بطلان و ساختگی بودن دستۀ اول روایات اهل تسنن است. همین مطلب، برخی از نویسندگان اهل تسنن را هم واداشته تا روایات دستۀ اول را منکر شده به حرف عده ای بسیار اندک که همین عقیده را دارند، هیچ اعتنایی نکنند. در هر حال، بر اساس روایات معتبر اهل تسنن، عیسی بن مریم علیهما السلام از آسمان فرود خواهد آمد و به امام جماعت مسلمانان (که همان مهدی منتظر عجل الله تعالی فرجه الشریف خواهد بود) اقتدا خواهد نمود. حتی بر اساس روایات متعدد دیگری، آن حضرت در جنگ های معاصر

ص:104

ظهور نیز مشارکت خواهد داشت و در کشتار دجال و یاران او که منجر به زمینه سازی حکومت حضرت بقیة الله عجل الله تعالی فرجه الشریف می شود، نقش اساسی و کلیدی نشان خواهد داد.

آیا در مذاهب دیگر نامی از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف برده شده است؟

در همۀ مذاهب اسلامی، عقیده به مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف وجود دارد و روایاتی که از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ذکر شده، در کتاب های معتبر سایر مذاهب اسلامی نیز آمده است. تنها اختلاف اساسی شیعه با سایر مسلمانان، تعیین مصداق آن است. شیعه معتقد است که حجت خدا و جانشین پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است که دوازدهمین امام بعد از امام حسن عسکری علیه السلام است، ولی آنان چنین عقیده ای ندارند و تنها به مصلحی معتقدند که از خاندان پیامبر است و در آخرالزمان ظهور می کند و دنیا را پر از عدالت می کند و نیز ما معتقدیم که مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف متولد شده و هم اکنون زنده است و زندگی می کند، اما بیش تر اهل سنت معتقدند که مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بعداً متولد خواهد شد. (1)

به علاوه، نام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در همۀ ادیان آسمانی قبل از اسلام، مانند یهود، مسیحیت و زرتشت، هم آمده است. البته آن ها از او به منجی و نجات دهندۀ جهان تعبیر کرده اند.

ادیان و علایم ظهور

علایم ظهور در ادیان دیگر چه چیزهایی است؟

1. علایم ظهور در کتاب های هندیان

الف) در کتاب دادتگ دربارۀ ظهور آمده است:


1- البته دلایل بسیاری بر تولد حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و زنده بودن او وجود دارد. برای آگاهی بیش تر نک: دادگستر جهان؛ سیمای آفتاب؛ نگین آفرینش.

ص:105

بعد از آن که مسلمانی به هم رسد در آخرالزمان، و اسلام در میان مسلمانان از ظلم ظالمان و فسق عالمان و تعدی حاکمان و ریای زاهدان و بی دیانتی امینان و حسد حاسدان برطرف شود، بجز نام از آن چیزی نماند و دنیا مملو از ظلم و ستم شود و پادشاهان، ظالم و بی رحم شوند و رعیت بی انصاف گردند و در خرابی یکدیگر کوشند و عالم را کفر و ضلالت و فساد [فرا] بگیرد، دست حق درآید و جانشین آخر، ظهور کند. (1)

ب) علایم ظهور در کتاب ریگ ودا چنین بیان شده است:

...هنگام ظهور وی، خورشید و ماه تاریک می شوند و زمین خواهد لرزید. (2)

ج) چنان که در کتب مقدس جین ها آمده، هنگامی که فساد و انحطاط و تباهی، جهان را فراگیرد، شخص کاملی که آن را تیر تنگر (نویددهنده) می گویند، ظهور خواهد کرد.

2. علایم ظهور در کتاب انجیل

الف) در انجیل متی دربارۀ ظهور آمده است:

... آفتاب تاریک گردد و ماه نور خود را ندهد و ستارگان از آسمان فرو ریزند و افلاک متزلزل گردند. (3)

ب) در انجیل لوقا آمده:

... و در آفتاب و ماه و ستارگان علامات خواهد بود و بر زمین تنگی و حیرت از برای امت ها روی خواهد داد... . (4)

در کتاب های یادشده نشانه های دیگری نیز وجود دارند که برای اطلاع از آن


1- علائم ظهور، کرمانی، ص18.
2- او خواهد آمد، ص65 (به نقل از: ریگ ودا، ماندالمای، 4، 16، 24).
3- متی، ص41.
4- لوقا، ص111.

ص:106

می توان به آن ها رجوع کرد.

وجه مشترک علایم ظهور را در ادیان الهی بیان کنید.

بعضی از علایم ظهور در میان برخی ادیان مشترک است. علایم زیر در عهد جدید، با روایات اسلامی هم گون اند:

1. نزول حضرت عیسی علیه السلام؛ حضرت عیسی علیه السلام هنگام ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از آسمان فرود می آید و در قدس پس از اعلام بیعت با حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، پشت سر حضرت نماز می گذارد؛

2. صیحۀ آسمانی؛ از مجموع روایات استفاده می شود که «صیحه» از نشانه های حتمی ظهور است که از آسمان شنیده می شود، به گونه ای که همۀ مردم زمین از شرق و غرب آن را می شنوند.

ص:107

امامت

امامت را تعریف کنید؟

امامت ریاست عمومی از ناحیۀ خدا بر مردم در امور دین و دنیای آن هاست. بیش تر تعریف کنندگان سنی، دو قید نیز اضافه می کنند: 1. این ریاست از

باب خلافت و نیابت از پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم است؛ 2. بر تمام مردم پیروی از امام واجب است. (1)

در تعریف امامت از منظر متکلمین بین شیعه و سنی اختلاف چندانی نیست، اختلاف در تفسیر این تعریف است. (2)

تفاوت دیدگاه اهل سنت و شیعه در آموزۀ امامت چیست؟

شیعه، امامت را استمرار نبوت می شمارد و آن را منصبی الهی می داند که خدا خود، امام را معرفی می کند نه با انتخاب مردمی؛ زیرا امام باید صلاحیت ویژه در علم، عصمت، و رهبری داشته باشد و این امور با علم ناقص مردم قابل شناسایی نیست؛ اما اهل سنت، امامت را تنها رهبری سیاسی می دانند.


1- نک: المواقف، ایجی، ص345؛ مقدمۀ ابن خلدون، ص191، دلائل الصدق، محمدحسن مظفر، ج2، ص4، تعریف فضل بن روزبهان و... .
2- نک: الالهیات علی هدی الکتاب والسنة، جعفر سبحانی، ج4، ص26.

ص:108

وظایف امام چیست؟ و چه نیازی به امام است؟

امام همان مسئولیت های پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را دارد که عبارت اند از:

1. تفسیر قرآن و شرح اهداف و کشف اسرار آن؛

2. بیان احکام شرعی؛

3. پاسخ به شبهات؛

4. حفظ دین از تحریف، اختلاف و انحراف؛

5. زمام داری جامعۀ اسلامی.

با کمال تأسف این امور پس از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم محقق نشد:

اما تفسیر قرآن: مسلمانان پس از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در تفسیر آیات زیادی مانند: آیۀ وضو، قطع دست دزد، صفات خبریه، (1) عدل، جبر و اختیار، هدایت و ضلالت و... اختلاف نمودند.

اما بیان احکام: آیاتی که دربارۀ احکام فقهی اند و به آیات الاحکام معروف اند، فقط سیصد آیه هستند و روایات پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در احکام تنها 500 حدیث است. روی آوردن اهل سنت به قیاس، استحسان (2) و... دلیل خوبی بر عدم فراگیری کتاب و سنت در مورد احکام و به ویژه مسائل مستحدثه (3) است.

علاوه بر این، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم تنها 10 سال فرصت بیان احکام شرعی را داشت

که این دوران همراه با مشکلات عمدۀ سیاسی، اجتماعی _ همانند هفده


1- صفات خبریه به صفاتی گفته می شود که در قرآن و احادیث آمده باشد.
2- قیاس و استحسان از روش های استنباط حکم می باشند؛ قیاس، به دست آوردن حکم یک موضوع براساس حکم مورد مشابه آن می باشد، و استحسان به دست آوردن حکم براساس آن چه فقیه آن را نیکو می شمارد، می باشد؛ ولی شیعه براساس روایات این روش ها را تفسیر به رأی و نادرست می داند.
3- مسائل مستحدثه، مسائل جدیدی است که برای فرد یا جامعه به تازگی پیش می آید و نیازمند بیان حکم شرعی هستند.

ص:109

غزوه (1) که گاه تا یک ماه طول می کشید و پنجاه و پنج سریه _ و مشکلات داخلی با منافقان، مشرکان و یهودیان بود.

اما پاسخ به شبهات: یهود، زنادقه (2) و... شبهات بسیاری را در دین داخل کردند که نیاز به پاسخ گویی داشت.

اما حفظ اسلام از انحراف و اختلاف: روایات ساختگی از اسرائیلیات (3) یهود، اساطیر نصاری و خرافات مجوس، سبب تحریف سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم گردید. بخاری از ششصد هزار حدیث، تنها چهارصدهزار حدیث را صحیح می شمرد؛ یعنی از 150 حدیث تنها یک حدیث را صحیح می داند _ و با حذف احادیث تکراری، 2761حدیث در صحیح بخاری باقی می ماند. (4) صحیح مسلم و سنن ابوداود و... نیز تقریباً همین گونه است. (5)

از بیان بالا به روشنی معلوم می گردد که برای حفظ دین و شریعت نیاز به امامی معصوم و منصوب از طرف خدا داریم تا انحرافات را از ساحت دین بزداید و دین محمدی را به مردم بشناساند و آن را اجرا نماید. (6)

ابعاد شخصیت امام چه می باشند؟

برخی از ابعاد شخصیتی امام عبارت اند از:

1. شخصیت حقیقی: شناخت شخص امام به نام و نسب است. در این گونه


1- غزوه به جنگ هایی گفته می شود که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در آن شرکت داشتند، و سریه جنگ هایی است که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در آن شرکت نداشتند.
2- زنادقه به افرادی گفته می شود که دارای دین نمی باشند و دهری و ماتریالیسم نیز نامیده می شوند.
3- اسرائیلیات، روایات ساختگی هستند که براساس اعتقادات یهود ساخته شده اند.
4- ارشاد الساری، قسطلانی، ج1، ص28؛ صفة الصفوة، ابن جوزی، ج4، ص143.
5- طبقات الحفاظ، ذهبی، ج2، ص154؛ تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، ج2، ص157.
6- نک: الالهیات علی مدی الکتاب والسنة، جعفر سبحانی، ج4، ص26 - 37.

ص:110

شناخت، سعی می شود نام، مشخصات ظاهری و خانوادگی هر فرد شناخته شود. به این گونه شناخت، شناخت شناسنامه ای می گویند که ابتدایی ترین نوع شناخت است.

2. شخصیت حقوقی: شناخت امام به عنوان امام و جانشین پیامبر، همراه با ویژگی های امام است. در این نوع شناخت، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به عنوان امام و آخرین جانشین پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم که اطاعتش بر همه واجب است، شناخته می شود.

سلیم بن قیس از حضرت علی علیه السلام پرسید کم تر چیزی که آدمی به آن گمراه می شود چیست؟ حضرت فرمود:

کسی را که خدا اطاعت، ولایت و محبت او را واجب کرده و حجت خود در زمین قرار داده نشناسد. (1)

3. شخصیت سیاسی - اجتماعی: شناخت امام به عنوان رهبر جامعۀ جهانی عدالت محور می باشد. امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف مهم ترین فرد برای برآوردن انتظارات بشر

از زندگی است و می تواند بشریت را از بحران های اجتماعی، ظلم بین المللی

و انواع تنگناهایی که درگیر آن است نجات دهد و عدالت را در سراسر جهان حاکم گرداند.

4. شخصیت معنوی: شناخت جایگاه امام در هدایت بشریت است. امام یک فیلسوف و دانشمند نیست؛ او آمده است تا انسان ها را به سعادت حقیقی راهنمایی کند. آنان را با خدا، پیامبران، دین، اخلاق و آخرت آشنا کند و به زندگی الهی سوق دهد و از بحران هویت نجات دهد.

5. شخصیت تکوینی: شناخت جایگاه امام در آفرینش می باشد. طبق روایات، جهان و آن چه در آن است به واسطۀ وجود امام آفریده و پابرجاست. در روایتی


1- معانی الاخبار، شیخ صدوق، ص394.

ص:111

می خوانیم: اگر حجت نبود زمین اهلش را فرو می برد. (1) وجود امام سبب رسیدن فیض وجود به موجودات دیگر و بقای آنان می باشد.

شناخت امام

حق واجب امام چیست و چگونه می توان آن را شناخت؟ اگر تقوا شرط ایمان است،

چرا در روایت می فرماید اگر حق امام را بشناسد شیرینی ایمان را می چشد؟ آیا منظور بخشی از ایمان است؟

منظور از حق واجب، همان حقوق امام است و کلمۀ واجب برای دلالت بر این مطلب است که چنین حقی از طرف خداوند ثابت شده است. در یک تقسیم بندی کلی می توان گفت، امام دو حق دارد:

1. در مقام علم، اعتقاد به امامت آن حضرت؛

2. در مقام عمل، تبعیت از دستور امام. بنابراین، انسان باید در زبان و عمل این اعتقاد را آشکار سازد. (2)

دربارۀ شناخت حق نیز باید گفت که منظور از آن، تنها عقیده به امام بودن او نیست، بلکه باید بداند امام چه جایگاه و نقشی در جهان آفرینش دارد، علم و قدرت او چقدر است و...؟ چنین شناختی در درجۀ اول با مراجعه به عالمان و دانشمندان علوم ائمه علیهم السلام ممکن می شود. باید نزد آنان شاگردی کرد و این معارف را از آنان آموخت و با نبود آن ها، بهترین کار استفاده از کتاب های مفید و معتبر دربارۀ امامت است. خواندن کتاب ها و مقالات و ارتباط داشتن با مراکز و مؤسسه ها می تواند راه گشای خوبی باشد؛ اما چنان که در آغاز بیان شد، فهم این مطالب، مستلزم استمرار و پشت کار است و نباید انتظار داشت که با کمی مطالعه


1- «لولا الحجة لساخت الارض بأهلها».
2- شرح اصول کافی، ملامحمد صالح مازندرانی، ج5، ص241.

ص:112

یا مراجعه، همه چیز روشن شود.

اما دلیل این که چرا معرفت حق امام موجب چشیدن طعم شیرین ایمان است، در ادامۀ همین حدیث آمده است. امام صادق علیه السلام می فرمایند:

زیرا خداوند، امام را عَلَم هدایت مردم قرار داده و به آن چه در نزد خداوند است جز از طریق امام نمی توان رسید و خداوند نیز جز به شناخت امام عملی را از بندگان نمی پذیرد. (1)

با توجه به عبارت های این حدیث و مانند آن، معلوم می شود که امام واسطۀ بین خدا و بندگان است. کسی که می خواهد با خداوند ارتباط داشته باشد و اعمالش پذیرفته شود و نعمت های الهی شامل حال او گردد، باید به امام تمسک جوید و اگر کسی امامت و ولایت را رها کند، گمراه شده و به بی راهه رفته است. بنابراین هرگز به هدف نمی رسد و ایمان او تنها لقلقۀ زبان خواهد بود و چیزی که محتوا و حقیقت ندارد، هرگز طعم و شیرینی ای نخواهد داشت! بنابراین راه رسیدن به حقیقتِ ایمان، اعتقاد به امامت است و این اعتقاد چنان که قبلاً گفتیم از راه شناخت حاصل می شود. پس شناخت امام باعث فهمیدن و چشیدن شیرینی ایمان است؛ یعنی راه رسیدن به حقیقتِ ایمان است. به همین دلیل است که امام می فرماید: اگر کسی امام را بشناسد، شیرینی ایمان را می چشد.

البته تقوا نیز شرط ایمان است، اما تقوا در مقام عمل، شرط است و شناختْ در مقام عقیده. لذا این دو منافاتی با هم ندارند و قابل جمع است. کسی که در مقام عقیده، امام را می شناسد و در مقام عمل، اهل تقوا و پاکی است، شیرینی ایمان را می چشد، اما اگر تقوا پیشه نکند و تنها مدعی اعتقاد و عشق و دوستی اهل بیت باشد، هرگز به چنین لذتی دست نمی یابد.


1- کافی، ج1، ص203، ح2.

ص:113

علت شناخت

آیا شرطی افزون تر از ایمان به خداوند و پیامبر و اجرای دستورهای الهی برای مؤمن بودن وجود دارد؟ آیا اگر کسی معرفت کامل نداشته باشد، مؤمن نخواهد بود؟

معرفت، مقدمۀ ایمان و اطاعت است. معرفت، یعنی شناخت؛ اگر ما چیزی را نشناسیم، چگونه به آن ایمان می آوریم یا از آن اطاعت می کنیم؛ یعنی اصل ایمان و اطاعت، به معرفت وابسته است. علاوه بر اصل ایمان، مراتب آن نیز به معرفت بستگی دارد؛ یعنی انسان به قدر شناختش ایمان می یابد؛ هر اندازه معرفت و شناخت او به خدا و جانشینان خدا در زمین عمیق تر شود، ایمان او نیز راسخ تر می گردد و کسی که شناخت سطحی از خدا و اولیای خدا دارد، ایمان ضعیفی نیز خواهد داشت و ایمانش با کوچک ترین شبهۀ علمی یا شهوت عملی زایل می شود. از همین روی، امام صادق علیه السلام می فرماید:

بنده، مؤمن نمی شود مگر معرفت یابد. (1)

زیرا بدون مقدمه، دست یافتن به اصل، محال می نماید و معرفت، مقدمۀ

ایمان و اطاعت است. البته تنها ایمان واقعی و کامل، بشر را به سعادت می رساند، وگرنه ایمانی که انسان را از جهنم نجات دهد، با شناخت سطحی نیز

تأمین می شود.

چگونگی شناخت

در زمان غیبت از چه طریقی می توان با حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف آشنا شد؟

بهترین راه آشنایی با حضرت در زمان غیبت، مراجعه به سخنان ائمه علیهم السلام است که حضرت را معرفی کرده اند. فهم درست روایات نیز مستلزم


1- کافی، ج1، ص180، ح2.

ص:114

مراجعه به علما و کتاب های روایی است و هرگاه آن حضرت را شناختیم، به آن حضرت علاقه مند می شویم و این علاقه موجب انس گرفتن با آن حضرت می گردد.

با توجه به این که ما انسان ها محدود هستیم، چگونه می توانیم امام زمان را بشناسیم و از وجود او بهره ببریم؟

ابتدا ذکر دو نکته لازم است:

1. شناختن و کسب معرفت امام علیه السلام قطعاً ممکن است؛ زیرا اگر ممکن نبود، دین اسلام ما را به آن امر نمی کرد؛

2. انسان ها به حسب مراتب مختلف، مقام امام را می شناسند و هرچه مقام انسان ها بالاتر رود، آگاهی شان نسبت به امام بیش تر است.

بنابراین شناخت امام علیه السلام ممکن است و در طول تاریخ انسان هایی آن را تحصیل کرده اند؛ مانند سلمان، ابوذر، مالک اشتر، محمد بن ابی بکر و... که امام علی علیه السلام را خوب شناختند و از وجود آن حضرت بهره گرفتند.

یاران امام حسین علیه السلام (شهدای کربلا)، امام خودشان را بسیار خوب شناختند و با پیوند با او، وجود کوچک خود را وسعت بخشیدند.

نشانۀ شناخت، اطاعت و تسلیم است؛ اگر کسی در برابر امامش کاملاً تسلیم باشد، نشان آن است که امامش را خوب شناخته، و اگر کسی از امامان اطاعت نکند، نشان آن است که معرفتش عمیق و کامل نیست.

از این نکته نیز نباید غفلت کرد که از آن جا که سعۀ وجودی امام از سعۀ وجودی انسان عادی بیش تر است، شناخت امام با تمام ابعاد و شئونش برای انسان های عادی میسور نیست، اما شناخت بعضی از ابعاد وجودی امام در حد ظرفیت امکان پذیر است.

ص:115

امامت در قرآن

چرا در قرآن، اشارۀ صریحی به ولایت علی علیه السلام و بقیۀ ائمه علیهم السلام، ازجمله حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نشده است و چه دلایلی بر ادامۀ ولایت پس از ختم نبوت وجود دارد؟

این طور نیست که خداوند برای معرفی اولیای خود و رهبران جامعه، تنها باید نام آن ها را در کتاب آسمانی (قرآن) ذکر کند، بلکه با مراجعه به قرآن، خواهیم دید که قرآن برای معرفی شخصیت های الهی به سه شیوه عمل می کند:

1. معرفی با اسم:

پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله و سلم در انجیل از طریق اسم برای آیندگان معرفی شده است:

«وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ یَأْتِی مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ»؛ (1)

بشارت دهندۀ پیامبری هستم که پس از من می آید و نام او احمد است.

خداوند، گاهی پیامبران خود را با نام، مورد خطاب قرار می دهد:

«یَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاکَ خَلِیفَةً فِی الْأَرْضِ»؛ (2)

ای داوود! ما تو را در روی زمین جانشین قرار دادیم.

قرآن در مواردی از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم به اسم یاد می کند:

«وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ»؛ (3)

محمد پیام آوری بیش نیست که پیش از او نیز پیامبرانی بوده اند.

2. معرفی با عدد:

روش دیگر، معرفی با عدد است. قرآن کریم، نقبای (مراقبان) بنی اسرائیل را با


1- سورۀ صف، آیۀ6.
2- سورۀ ص، آیۀ26.
3- سورۀ آل عمران، آیۀ144.

ص:116

عدد معرفی کرده است؛ آن جا که می فرماید:

«وَلَقَدْ أَخَذَ اللهُ مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ وَبَعَثْنَا مِنْهُمْ اثْنَیْ عَشَرَ نَقِیبًا»؛ (1)

خداوند از بنی اسرائیل پیمان گرفت و از آنان دوازده مراقب برانگیخت.

گروهی که طبق گزینش حضرت موسی علیه السلام قرار شد به کوه بروند، در قرآن با عدد معرفی شده اند:

«وَاخْتَارَ مُوسَی قَوْمَهُ سَبْعِینَ رَجُلًا لِمِیقَاتِنَا»؛ (2)

موسی از قوم خود، برای میقات ما هفتاد نفر را برگزید.

3. معرفی با صفت:

از دیگر راه های شناسایی شخصیت های الهی، معرفی با صفت است؛ چنان که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در انجیل و تورات، علاوه بر معرفی با نام، با صفات نیز معرفی شده است و قرآن بر این مطلب گواهی می دهد:

«الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَالْإِنجِیلِ یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَاهُمْ عَنْ الْمُنکَرِ...»؛ (3)

کسانی که از رسول و نبی درس ناخوانده ای پیروی می کنند که نام و خصوصیات او را در تورات و انجیل نوشته می یابند که آنان را به نیکی دعوت کرده و از بدی ها باز می دارد، پاکی ها را برای آنان حلال و ناپاکی ها را تحریم می نماید و بارهای گران و زنجیرهایی را که بر آنان بود، برمی دارد.

در این آیه، حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم با صفات ده گانه معرفی شده است. از سیاق آیه استفاده می شود که حضرت در این دو کتاب (تورات و انجیل)، با همه یا اکثر


1- سورۀ مائده، آیۀ12.
2- سورۀ اعراف، آیۀ155.
3- سورۀ اعراف، آیۀ157.

ص:117

این صفات معرفی گردیده است و مفاد جملۀ «مَکْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِی التَّوْراةِ وَالْإِنجِیلِ» این است که صفات و خصوصیات او در تورات و انجیل آمده است.

خداوند متعال در قرآن، کسانی که باید مسلمان ها از آنان اطاعت کنند، با صفات «اولی الامر» معرفی کرده است؛ آن جا که می فرماید:

«أَطِیعُوا اللهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُوْلِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ»؛ (1)

از خداوند و رسول و صاحبان فرمان اطاعت کنید.

مردی از بنی اسرائیل، پس از موسی علیه السلام به پیامبری برانگیخته شد. مردم به او گفتند: فرمان روایی را برای ما معیّن کن تا زیر لوای او در راه خدا جهاد کنیم. خداوند به درخواست آنان پاسخ مثبت داد و این فرمان روا را پس از معرفی با اسم، با صفت نیز معرفی کرد تا هر نوع تشابهی که ممکن است در اسم رخ دهد، از بین برود و از طریق پیامبر خود به آنان خبر داد که خدا «طالوت» را به فرمان روایی بر شما نصب کرده است:

«إِنَّ آیَةَ مُلْکِهِ أَنْ یَأْتِیَکُمْ التَّابُوتُ فِیهِ سَکِینَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَبَقِیَّةٌ مِمَّا تَرَکَ آلُ مُوسَی وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلَائِکَةُ...»؛ (2)

نشانۀ فرمان روایی او این است که صندوقی به سوی شما می آید که در آن آرامشی از جانب پروردگار است و باقی مانده ای از آن چه خاندان موسی و هارون به جای گذارده اند، فرشتگان آن را حمل می کنند و در این کار برای شما نشانه ای است، اگر ایمان آورده باشید.

هدف از نقل این آیات، آن است که بدانیم معرفی با صفات، یکی از راه های صحیح شناسایی است، لیکن گاهی معرفی با صفات، با ذکر نام نیز همراه است


1- سورۀ نساء، آیۀ59.
2- سورۀ بقره، آیۀ248.

ص:118

(آیۀ طالوت) و زمانی تنها به ذکر صفات اکتفا می شود:

«فَسَوْفَ یَأْتِی اللهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَی الْکَافِرِینَ یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللهِ وَلَا یَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِم»؛ (1)

به زودی خداوند گروهی را می آورد که آنان را دوست دارد و آنان نیز او را دوست دارند، در برابر مؤمنان، فروتن و متواضع اند و در برابر کافران، سرافراز، در راه خدا جهاد می کنند و از ملامت ملامت گران نمی ترسند.

نتیجه این که اگرچه نام حضرت علی علیه السلام و بقیۀ ائمه علیهم السلام و حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در قرآن نیست، اما صفات و خصوصیات آنان در قرآن وارد شده است.

اصولاً قرآن در معرفی افراد، مصالح عالی را در نظر می گیرد. گاهی مصالح ایجاب می کند که افراد را با نام معرفی کند و زمانی با صفات؛ (2) چنان که دربارۀ حضرت علی علیه السلام و حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و سایر ائمه علیهم السلام چنین شیوه ای وجود دارد.

ما برای رعایت اختصار فقط به توضیحی دربارۀ آیۀ 59 سورۀ نساء که قبلاً ذکر کرده ایم، بسنده می کنیم:

این آیه به صراحت، به اطاعت از اولی الامر دستور می دهد و اطاعت از آن ها را مقرون به اطاعت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نموده است که از همین اقتران و عدم تکرار کلمۀ «اطیعوا» نسبت به اولی الامر معلوم می شود که اطاعت از اولی الامر، مثل اطاعت از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به طور مطلق واجب است. از این لحاظ و از جهت اطلاق امر به اطاعت از آن، معلوم می شود که مراد از این اولی الامر، امامان معصوم علیهم السلام می باشد.

در روایات نیز وارد شده است که هنگام نزول این آیۀ کریمه، جابر به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم عرض کرد:


1- سورۀ مائده، آیۀ54.
2- پرسش ها و پاسخ ها، جعفر سبحانی، ص247-243.

ص:119

قد عرفنا الله ورسوله فمن اولواالامر الذین قرن الله طاعتهم بطاعتک؛

خدا و پیامبر او را شناختیم، پس اولوالامری که خدا، اطاعتش را به اطاعت تو قرین کرده است، چه کسانی اند؟

حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم در پاسخ فرمود:

هم خلفائی وائمة المسلمین بعدی اوّلهم علی بن ابی طالب ثم الحسن ثم الحسین وثم علی بن الحسین ثم محمد بن علی المعروف فی التوراة بالباقر وستدرکه یا جابر فاذا لقیته فأقرأه عنی السلام؛ (1)

ایشان جانشینان من و امامان مسلمین بعد از من هستند، اول ایشان علی بن ابی طالب و پس از او حسن و پس از او حسین و پس از او علی بن الحسین و سپس محمد بن علی است که در تورات به باقر معروف است و به زودی او را درک خواهی کرد، پس وقتی او را ملاقات کردی، سلام مرا به او برسان.

پس از آن رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نام سایر ائمه از امام جعفر صادق علیه السلام تا حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را برای جابر بیان فرمود و سپس از غیبت و مطالب دیگر مربوط به حضرت صاحب الامر عجل الله تعالی فرجه الشریف به جابر خبر داد.

دربارۀ دلایل ادامۀ ولایت پس از ختم نبوت نیز باید گفت: جواب این قسمت به طور خلاصه این است که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در زمان خود، رهبری امت اسلام و وظیفۀ حفظ و بیان و اجرای احکام و معارف دین را برعهده دارد. پس از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، امت اسلامی به یک رهبر الهی نیاز دارد که رهبری و سرپرستی امت را برعهده گیرد، احکام و معارف دین را حفظ و بیان کند، برنامه های سیاسی و اجتماعی اسلام را اجرا نماید، از حوزۀ اسلام و مسلمین دفاع کند و عدل را برقرار سازد.

این سمت را امامت می گویند و به فردی که به دستور خدا و به وسیلۀ


1- امامت و مهدویت، صافی گلپایگانی، ج1، ص66-67. (به نقل از: منتخب الاشراف، ج1، باب8، ح4).

ص:120

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برای این سمت معرفی می شود، امام می گوییم.

چه برهان های عقلی بر وجود امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می توان اقامه کرد؟

دانشمندان اسلامی ادلۀ عقلی متعددی بر وجود امام معصوم علیه السلام در تمام زمان ها اقامه کرده اند. برهان های فلسفی (امکان اشرف، عنایت، هدف مندی و...)، ادلۀ کلامی (لطف، فطرت، دلیل استقراء و...)، دلیل های عرفانی (مظهر جامع، واسطۀ فیض، عدم تبعیض در فیض و...)، دلیل های جامعه شناختی (اجتماعی بودن انسان)، ادلۀ ریاضی (حساب احتمالات) و... . به این ادله به طور اختصار اشاره می شود. (1)

قبل از بیان ادلۀ عقلی، تذکر این نکته لازم است که دلیل های عقلی، وجود حجت در همۀ زمان ها را اثبات می کند، اما تطبیق آن بر امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف براساس روایات می باشد.

چند دلیل کلامی بر وجود امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، بیان کنید؟

برهان لطف: خداوند حکیم است؛ از این رو در آفرینش جهان و انسان هدفی دارد؛ هدف او از خلقت انسان، رسیدن به کمال و قرب الهی است. بی تردید تأمین این هدف در گرو وجود راهنمایان (پیامبران و امامان علیهم السلام) است. بنابراین اگر امامی نفرستد تا انسان ها را به تکالیف خود و به کمال رهنمون سازند، خلقت


1- برای مطالعۀ بیش تر نک: المسلک فی اصول الدین، محقق حلی، ص189؛ الذخیرة فی علم الکلام، سید مرتضی، ص186؛ الاقتصاد الهادی الی طریق الرشاد، شیخ طوسی، ص7؛ کشف المراد، علامه حلی، ص254؛ کفایة الموحدین، سید اسماعیل طبرسی، ج1، ص605؛ الالهیات علی هدی الکتاب و السنة، جعفر سبحانی، ج2، ص47؛ القواعد الکلامیة، علی ربانی گلپایگانی، ص108؛ قاعده لطف، محسن خرازی؛ وجود امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در پرتو عقل، علی اصغر رضوانی؛ دلائل عقلی و نقلی امامت و مهدویت رحیم لطیفی؛ مجلۀ انتظار، ش5 - 12، قاعدۀ لطف و... (البته علمای پیشین غالباً به قاعدۀ لطف استناد کرده اند) در این نوشتار بیش تر از دو کتاب آقای رضوانی و لطیفی استفاده شد.

ص:121

و تکالیف الهی بیهوده می شوند. (1) با این بیان معلوم شد که در هر زمان باید پیشوایی الهی و معصوم که تداوم بخش وظایف پیامبران است، وجود داشته باشد. این پیشوا در زمان ما بنابر روایات نقل شده از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، حضرت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است.

برهان فطرت: در انسان بالوجدان گرایشی نسبت به کمال مطلق (خدا) و نیز واسطه ای (انسان کامل معصوم) که او را به آن کمال برساند، وجود دارد. وجود چنین میلی به انسان کامل در نهاد انسان، دلیلی بر وجود خارجی اوست. همان طور که احساس تشنگی در انسان، دلیل بر وجود آب در خارج است.

به عبارت دیگر، تا وجود خارجی انسان کامل نباشد، اصلاً چنین میلی در نهاد ما قرار داده نمی شد. این انسان کامل در زمان ما وجود مقدس ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف است.

دلیل استقراء: با بررسی و استقراء در وضعیت امت های پیشین، پی می بریم در هر زمان یک نفر حجت خدا در روی زمین بوده، هرچند گاهی از دیدگان غایب می گشته است. از آدم گرفته تا ادریس، نوح، ابراهیم، اسماعیل، اسحاق، یعقوب، موسی، یوشع، داوود، سلیمان، عیسی، شمعون علیهم السلام، و... ، (2) همه و همه حجت های زمان خود بوده اند که سلسله وار ادامه یافته اند.

با وجود چنین سلسله ای از انبیاء و جانشینان آن ها به عنوان حجت های الهی، می پرسیم که چرا در میان امت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم حجت (امام) نباشد؟ در صورتی که لطف خدا دائمی و شایستگی این امت طبق روایات از امت های پیشین


1- البته برهان لطف تقریرهای متعددی دارد؛ در این جا سعی شده تا به ساده ترین بیان اشاره می شود؛ نک: المسلک فی اصول الدین، محقق حلی، ص189؛ قواعد المرام، ابن میثم بحرانی، ص177؛ کشف القناع، محقق تستری، ص114.
2- سلسلۀ انبیاء و اوصیاء، در برخی کتاب ها آمده است. برای نمونه: تاریخ یعقوبی، احمد بن یعقوبی، ج1، ص7؛ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، ج1، ص47.

ص:122

بیش تر است. پس نتیجه می گیریم در این امت هم باید بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، حجت خدا (امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف) باقی باشد.

در روایتی از امام کاظم علیه السلام می خوانیم که از زمان آدم علیه السلام تا کنون، هیچ وقت زمین از امام خالی نبوده است.

چه برهان فلسفی بر وجود امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می توان برشمرد؟

برهان امکان اشرف: (1) در فلسفه به اثبات رسیده است که آفرینش از وجود اشرف آغاز، و به ترتیب به وجود شریف و غیرشریف (خسیس و اخسّ) می رسد. پس هرگاه در نظام خلقت، افراد شریف و غیرشریف مشاهده می شوند، قطعاً وجود اشرف باید موجود باشد. حجت الهی (پیامبر و امام) به دلیل دارا بودن تمام کمالات، در مرتبۀ اشرف قرار دارد. پس تا زمانی که یک فرد از انسان های عادی باشد، حجت الهی فرد اشرف نیز وجود دارد. طبق روایات، حجت الهی در زمان ما امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می باشد.

برهان عنایت: هستی، آفرینش خدای عالم، قادر و حکیم است. از این رو بهترین نظام ممکن را داراست (نظام احسن). در این نظام خدا به تمامی نیازهای موجود، علم و عنایت دارد و آنان را با هدایت تکوینی (غریزه) راهنمایی می کند. از آن جا که مهم ترین نیاز انسان، هدایت است، خدا باید راهنمایانی را برای هدایت انسان قرار دهد، وگرنه نظام خلقت، احسن نمی باشد. (2)

آخرین فرد از این راهنمایان امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است.


1- نک: التعلیقات، ابن سینا، ص421؛ مجموعه مصنفات، سهروردی، ج1، ص4434؛ الحکمة المتعالیة، ملاصدرای شیرازی، ج7، ص244 و... ردپای این برهان در کلام مسیحی نیز دیده می شود. نک: دلایل عقلی و نقلی امامت و مهدویت، رحیم لطیفی، ص64.
2- نک: مجلۀ انتظار، ش8-9، ص105-134.

ص:123

برهان هدف مندی (علت غایی): خدا در خلقت جهان و انسان هدف دارد. (1)

در علم کلام، مشهورترین دلیل بر هدف مندی خلقت، بیهوده و لغو نبودن آفرینش شمرده می شود. علت غایی موجودات جهان، انسان است؛ زیرا او کامل ترین موجود است و حجت خدا (انبیاء و امامان علیهم السلام)، علت غایی وجود انسان می باشند؛ زیرا حجت خدا، کامل ترین انسان است. در نتیجه از طریق برهان انّ (از معلول به علت پی بردن) این گونه استدلال می شود: تا زمانی که این جهان و موجودات آن ازجمله انسان، هستند، باید حجت الهی هم در خارج موجود باشد تا هدف خلقت تحقق یابد.

حجت خدا در این زمان امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است و تا او نباشد، جهان پابرجا نمی ماند. (2)

آیا دلیلی عرفانی بر وجود امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف می توان اقامه کرد؟

برخی از برهان های عرفانی بر وجود حجت عبارت ا ند از:

1. برهان واسطۀ فیض: (3) در عرفان و نیز فلسفه به اثبات رسیده است که خدا به دلیل تجرد محض و بساطت، در بالاترین مرتبۀ وجود است و عالم طبیعت به خاطر مادی بودن، در پایین ترین مرتبۀ وجود قرار دارد. بنابراین باید واسطه ای باشد


1- چنانکه در آیات متعددی بر بیهوده نبودن خلقت انسان (سورۀ مؤمنون، آیۀ 115) و جهان (سورۀ دخان، آیۀ 38) تصریح می کند.
2- چنانکه در روایات آمده: «اگر زمین بدون امام شود هر آینه دگرگون خواهد شد». (کافی، ج1، ص179، ح10؛ الغیبة، نعمانی، ص138، باب8، ح8)
3- نک: عیون المسائل، فارابی، ص67؛ آراء اهل المدینة، ص452؛ المباحات، ابن سینا، ص65؛ اثولوجیا، ص134؛ الشواهد الربوبیة، ملاصدرای شیرازی، ص139. در این که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه علیهم السلام وسائط فیض هستند، نک: حاشیه المکاسب، اصفهانی؛ دلایل عقلی و نقلی امامت و مهدویت، رحیم لطیفی، ص66-113.

ص:124

تا قابلیت عالم مادی را برای دریافت فیض بالا ببرد. این واسطه باید دارای دو جنبۀ خدایی و دنیایی باشد تا فیض را از خدا دریافت و به خلق خدا برساند. چنین شخصی را خلیفۀ خدا یا امام می نامند. خلیفۀ خدا در عصر غیبت، امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است.

2. برهان مظهر جامع یا انسان کامل: (1) در عرفان اسلامی بیان شده است که اسماء و صفات الهی، مظهر می خواهند. در میان اسماء الهی، «الله» اسم جامع است؛ از این رو مظهر آن باید جامع باشد.

انسان کامل به دلیل جامعیت و دربرداشتن عوالم عقل، مثال، طبیعت و... می تواند تجلّی اسم «الله» باشد و همان طور که اسم الله واسطۀ فیض الهی به دیگر اسماء است، انسان کامل نیز _ که مظهر آن اسم است _ مقام خلافت، امامت و واسطۀ فیض الهی است.

3. برهان عدم تبعیض در فیض: در هر زمان باید بین عالم ربوبی و انسان ارتباط باشد. در زمان های گذشته، انبیاء و اوصیاء واسطۀ فیض و ارتباط بشر با خدا بودند. این ارتباط در زمان انبیاء با وحی و نبوت صورت می گرفت. حال سؤال این است که با وجود سعۀ فیض الهی، چرا این امت از چنین فیض عظمایی محروم باشد؟ امروزه این ارتباط با مقام امامت و توسط امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف برقرار است.

هانری کربن، (اسلام شناس فرانسوی) می گوید: به عقیدۀ من مذهب تشیع

تنها مذهبی است که رابطۀ هدایت الهی بین عالم انسانیت و خداوند را

به طور مدام حفظ کرده و ولایت را به صورت زنده تا روز قیامت ثابت و مستمر نگه داشته است.


1- از این برهان، گاه به برهان تجلی اعظم نیز یاد می شود. فارابی با بیانی نزدیک به برهان بالا از آن به «لزوم عقل بالفعل» نام می برد، (آراء اهل المدینة الفاضلة، ص89).

ص:125

آیا می توانید برهانی جامعه شناختی بر وجود امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بنویسید؟

انسان فطرتاً گرایش به زندگی اجتماعی دارد. برای سامان دادن به زندگی اجتماعی، نیاز به قانون و اجرای کامل آن است؛ اما به دلیل این که انسان در آگاهی های خود نقص دارد و فطرتاً منفعت طلب است، نمی تواند خود برای خویش قانون گذاری کند.

تنها خداست که نیازهای واقعی انسان را می داند و قانون زندگی بشر را از طریق وحی و فرستادن حجت الهی در اختیار آن ها می گذارد. حجت الهی که در زمان ما قانون الهی را در اختیار دارد و توانایی اجرای آن را در سطح زندگی بشر امروزی دارد، حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف می باشد. اوست که می تواند زندگی بشر را به بهترین وجه ممکن سامان بخشد و عدالت اجتماعی را در سراسر زمین حاکم گرداند.

چه برهان ریاضی بر وجود امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف می توان ذکر کرد؟

برهان حساب احتمالات: قضیۀ امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، حقیقتی است که قرن های متمادی در امت اسلامی منتشر بود و به صورت متواتر (1) به ما رسیده است؛ نواب اربعه در طول هفتاد سال و پس از آن علماء به مردم تذکر می دادند. آیا انسان می تواند باور کند که دروغی بتواند قرن ها دوام بیاورد. از جهت علمی و به حساب احتمالات، محال یا نزدیک به محال است که دروغی بتواند با این درجۀ اطمینانی که برای امت اسلامی دارد، دوام بیاورد. (2)

دلیل نقلی بر اثبات وجود امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف چیست؟

با استفاده از آیات و روایات می توان وجود امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را ثابت کرد:


1- تواتر یکی از راه های دست یابی به علم یقینی و قطعی است. تعریف تواتر در منطق عبارت است از: «انفاق تعداد زیادی از مردم بر مطلبی به گونه ای که در آن احتمال خطا و دروغ داده نشود». (نک: المنطق، محمدرضا مظفر، ص333)
2- بحث حول المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، محمدباقر صدر.

ص:126

الف) قرآن کریم

بدون شک، از نظر جامعۀ اسلامی کلیۀ مفاهیم و اعتقادات اصیل اسلامی ریشه در کلام الهی دارد و اساس عقیده به ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در کتاب خدا وجود دارد و این کتاب بزرگ آسمانی فرا رسیدن آن روز مبارک و فرخنده را به تمام پیروان بشارت داده است.

آیات متعددی در شأن امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف هست که امامان معصوم عجل الله تعالی فرجه الشریف، تفسیر، تأویل و تطبیق این آیات را بر وجود مقدس امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و حکومت جهانی آن عدالت گستر بیان نموده اند. برای نمونه به پاره ای از این آیات در ذیل اشاره می شود:

1. «وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ»؛

ما در زبور داوود پس از تورات نوشته ایم که سرانجام بندگان شایسته ما وارث زمین می شوند.

امام باقر علیه السلام در مورد «عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ»؛ فرموده اند: قائم و اصحاب وی می باشند. (1)

2. «وَعَدَ اللهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَی لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنِی لَا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئاً وَمَن کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ»؛ (2)

خداوند کسانی از شما را که ایمان آوردند و اعمال شایسته انجام دادند، وعده فرمود که آنان را قطعاً در زمین خلیفه خواهد کرد؛ همان طور که کسانی


1- منتخب الاثر، ص159.
2- سورۀ نور، آیۀ 55.

ص:127

را که پیش از آنان بودند به خلافت گمارد و قطعاً دینشان را برای آن ها مستقر خواهد نمود؛ دینی که برای آن ها پذیرفت و قطعاً آنان را پس از خوفشان به حالات امنیت دگرگون می کند، تا مرا عبادت کنند و چیزی را شریک من ننماید و هرکه بعد از آن کفر ورزد، پس قطعاً آنان فاسق اند.

امام صادق علیه السلام فرموده است که این آیه دربارۀ حضرت قائم و اصحاب وی به شمار می رود. (1)

3. «وَ نُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ»؛ (2)

ما می خواهیم تا به مستضعفان زمین منت نهیم و آنان را پیشوایان و میراث بران زمین سازیم.

امام باقر و امام هادی علیهما السلام فرموده اند: این آیه مخصوص امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است که در آخرالزمان ظهور می کند... و زمین را پر از عدل و داد می کند؛ همچنان که پر از ظلم و ستم شده است. (3)

ب) روایات

وجود حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از طریق روایات نیز به اثبات رسیده است که ذکر همۀ آن ها، ممکن و لازم نیست. لذا به چند روایت اشاره می کنیم:

1. احادیثی که شیعه و سنی به آن معتقدند:

یکم. حدیث ثقلین:

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرموده اند:

همانا من دو شیء گران بها را در میان شما می گذارم؛ کتاب خدا، ریسمان


1- منتخب الاثر، ص161.
2- سورۀ قصص، آیۀ5.
3- المحجة، ص168.

ص:128

کشیده شده از آسمان تا زمین، و اهل بیتم، و همانا این دو از یکدیگر جدا نمی شوند تا در کنار حوض کوثر بر من وارد شوند. (1)

طبق این حدیث، همیشه همتای کتاب الهی (اهل بیت) در روی زمین وجود دارد که همان امام زمان هر عصر است.

دوم. حدیث وجوب اعتقاد به امام:

براساس روایات شیعه و سنی، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:

هر کس بمیرد در حالی که معتقد به امام زمانش نباشد به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است. (2)

این تعبیر روایت یادشده «امام زمانش بمیرد»، نشان از آن دارد که هر مسلمانی در زمان خودش امام زمانی دارد که مرگ بدون معرفت او، مساوی با مرگ جاهلیت است. پس در هر عصری امامی وجود دارد.

2. احادیثی که شیعه به آن معتقد است:

یکم. احادیث لزوم وجود امام در روی زمین:

امام باقر علیه السلام فرمودند:

اگر زمین بدون امام بماند اهل خود را به کام خویش می کشد. (3)

از این حدیث معلوم می شود که همیشه امامی در روی زمین وجود دارد.

دوم. احادیثی که معرفت و پیروی از امام علیه السلام را لازم می دانند.

با این که در قرآن هیچ نامی از امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف برده نشده است، چطور به او معتقد باشیم؟

1. ذکر تمامی آموزه های دینی در قرآن لزومی ندارد. درست است که خداوند


1- سنن ترمذی، ج5، ص329؛ کافی، ج1، ص294.
2- کافی، ج1، ص371؛ مسند احمد، ج4، ص96.
3- کافی، ج1، ص179، ح10.

ص:129

متعال در قرآن فرموده: «ما چیزی را در کتاب فروگذار نکردیم» (1) «هیچ تر و خشکی نیست مگر در قرآن وجود دارد»، (2) اما در آیۀ دیگر تصریح می کند که قرآن باید همراه بیان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم باشد (3) و این تبیین پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است که روشن گر است.

بنابراین نام بردن از امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در کلام پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم کافی بوده و لزومی نداشته تا نامی از آن حضرت در قرآن بیاید.

2. در قرآن بیش تر، کلیاتی از آموزه های دینی نام برده شده است؛ مثلاً آمده نماز بخوانید، روزه بگیرید و... ، اما خصوصیات و روش به جای آوردن این مناسک دینی به عهدۀ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و امامان علیهم السلام می باشد.

از این رو اصل بحث امامت در آیات متعددی (4) بیان شده است، اما ویژگی ها، تعداد امامان علیهم السلام، نام آنان و... در روایات مورد بررسی قرار گرفته است؛

پس همان گونه که در قرآن فقط اصل نماز بیان شده اما ارکان، شرایط تعداد رکعت های نماز و... در روایات معصومان علیهم السلام بیان شده است، همچنین در قرآن اصل امامت با برخی ویژگی های امام در قرآن آمده و جزئیات آن در روایات معصومان ذکر شده است.

3. برخی از علمای اهل سنت و نیز علمای شیعه، بعضی از آیات قرآن را بر حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف تطبیق کرده اند و مراد از آن آیه را امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف دانسته اند. همچنین روایات بسیاری در ذیل آیات قرآن آمده اند و مراد از آیه را امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف


1- (مَا فَرَّطْنَا فِی الْکِتَابِ مِن شَیْ ءٍ( (سورۀ انعام، آیۀ38).
2- (وَ لَا رَطْبٍ وَ لَا یَابِسٍ إِلَّا فِی کِتَابٍ مُبِینٍ( (سورۀ انعام، آیۀ59)؛ بنابر آن تفسیر که مراد از «کتاب» در این دو آیه قرآن باشد.
3- (وَ أَنزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ( (سورۀ نحل، آیۀ44)
4- همانند: (وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ( (سورۀ نساء، آیۀ59).

ص:130

معرفی می کنند. (1)

همچنان که گذشت، اساساً یادکرد قرآن از اشخاص و گروه ها تنها به ذکر نام نیست؛ بلکه گاهی با اوصاف و ویژگی هاست. آیات متعددی صفات امام و جوانب شخصیتی او را بیان می کنند. به عبارت دیگر قرآن به دو گونه به معرفی افراد می پردازد:

الف) نام بردن از اشخاص خاص: قرآن در صورتی از این روش استفاده می کند که چالش برانگیز نباشد؛ مثلاً موجب ایجاد انگیزه برای تحریف کتاب آسمانی نگردد؛

ب) بیان صفات و ویژگی های افراد: در بحث امامت که بحث چالش برانگیزی است و نام بردن امامان، به احتمال زیاد تحریف قرآن را به دنبال داشت، به ذکر صفات امام بسنده می کند، و با مراجعه به روایات می توان به نام و ویژگی های امامان به روشنی دست یافت.

راه شناخت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف چیست؟ بهترین راه شناخت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف کدام است؟

همان گونه که روش های گوناگونی برای شناخت خدا وجود دارد و والاترین روش سلوک صدیقین و شناخت خدا با خودش است (شناخت مقام الوهی خدا) نه شناخت او به واسطۀ آثارش، (2) بهترین راه شناختن پیامبر هم شناخت او با شناخت مقام پیامبری است (نه شناختن با معجزه). بهترین راه شناخت امام هم شناختن مقام امامت است، چنان که در روایتی می خوانیم:

اعرفوا الله بالله والرسول بالرسالة وأولی الامر بالمعروف والعدل والاحسان؛ (3)


1- نک: معجم الاحادیث الامام المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، ج7.
2- بهترین روش در شناسایی اشیاء، شناسایی حقیقت آنهاست؛ مثلاً خورشید را از مشاهدۀ خورشید بشناسیم نه از گرما و روشنایی (آثار) یا از گفتۀ دیگران.
3- الکافی، ج1، ص85؛ التوحید، شیخ صدوق، ص286.

ص:131

خدا را با مقام الوهیت، و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را با مقام رسالت، و امام (اولوالامر) را با مقام ولایت که معروف، عدل و احسان از جنبه های آن است (سنت علمی و عملی) بشناس.

پس بهترین راه شناخت، شناخت قلبی و فهم شاهدانه الوهیت، نبوت و امامت است. (1)

مرتبۀ دیگر از شناخت امام، با بررسی دعاها و زیارت هایی که مربوط به امامان است به دست می آید؛ زیرا معارف بسیار بلند دربارۀ مقام امامت در آن ها نهفته است. فرازهای زیارت جامعۀ کبیره، بیان گر مقام والای امامت می باشد.

در روایات، مخصوصاً نهج البلاغه، جنبه های مختلف امامت به ویژه رهبری سیاسی اجتماعی امام مورد بررسی قرار گرفته است.

هرکس به اندازۀ توان علمی و عملی خود می تواند به درجه ای از مقام امامت دست یابد. در این راه مراجعه به علمای ربانی و کتاب های متقن راه گشاست.

ویژگی ها و امتیازات اخلاقی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف چه می باشند؟

امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف وارث همۀ پیامبران و اولیای الهی است. از این رو دربردارندۀ مجموعۀ کاملی از فضایل اخلاقی است. در این جا ما به برخی از ویژگی های اخلاقی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف که در احادیث برجسته شده و روایات خاص دارد،

اشاره می کنیم:

1. دانش گسترده: امام علی علیه السلام دربارۀ او فرمود: «هو اکثرکم علماً؛ او دانشمندترین شماست». (2) «او برترین شخص در شناخت قرآن و سنت است». (3)


1- امام مهدی موجود موعود، عبدالله جوادی آملی، ص70.
2- منتخب الاثر، ص309.
3- منتخب الاثر، ص309.

ص:132

2. زهد و بی اعتنایی به دنیا: امام رضا علیه السلام دربارۀ او فرمود: «لباس او خشن و غذایش خشک است». (1)

3. عدالت گستری: در روایات متعددی وارد شده است که: «یملأ الأرض

قسطاً وعدلاً؛ امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف جهان را از عدالت پر می سازد». نیز از امام باقر علیه السلام

نقل شده است: «او در بین مردم به عدالت رفتار می کند؛ چه نیکوکار باشند

و چه بدکار». (2)

4. بخشش: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «شخصی از مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف چیزی می خواهد و حضرت به اندازه ای که توان حمل آن را داشته باشد در دامنش می ریزد». (3)

5. عمل به قرآن و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «او به سنت من عمل می کند». (4)

در آخر تذکر این نکته لازم است که امامان همه از یک نورند و صفات اخلاقی مشترکی دارند؛ اما گاه به مناسب شرایط زمانی، مکانی، و... برخی از صفات امامان جلوۀ بیش تری پیدا می کند. صفت های شمرده در بالا برای امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به سبب تشکیل حکومت جهانی، جلوۀ ملموس تری پیدا می کند. اوست که دانش و عدالت را بر جهان می گستراند. عقل ها را کامل و مردم را از دنیازدگی جدا و به کمالات حقیقی پیوند می دهد. در حکومت مهدوی است که جامعه رنگ خدایی می گیرد و به قرآن و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و امامان علیهم السلام به طور کامل عمل می شود.


1- منتخب الاثر، ص307.
2- منتخب الاثر، ص310.
3- کنز العمال، متقی هندی، ج6، ص39.
4- منتخب الاثر، ص310.

ص:133

حقوق امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بر ما چیست؟

برخی از حقوق امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بر مردم عبارت اند از:

1. حق وجود و هستی: خدا به یمن و برکت وجود حجت و ولی اش، مخلوقات را می آفریند و امامان واسطۀ آفرینش و فیض خدا هستند. در توقیعی از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می خوانیم:

نحن صنائع ربّنا والخلق بعد صنائعنا؛ (1)

ما دست پروردۀ خداییم و خلق دست پرورده ما هستند.

در توقیع دیگری امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می فرمایند:

امامان از خدا درخواست می کنند و او می آفریند. او به خاطر اجابت درخواست آن ها و تعظیم حق ایشان روزی می دهد. (2)

در روایتی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید:

یا علی! لولا نحن ما خلق الله آدم ولا حوّا ولا الجنة ولا النار ولا السّماء ولا الارض؛

ای علی، اگر ما نبودیم خدا نه آدم و حوا، نه بهشت و جهنم و نه آسمان و زمین را خلق نمی کرد. (3)

در دعای ندبه می خوانیم:

أین السبب المتّصل بین الأرض والسّماء؛ (4)

کجاست کسی که واسطۀ اتصال فیض میان زمین و آسمان است؟


1- الاحتجاج، طبرسی، ج2، ص278.
2- الاحتجاج، طبرسی، ج2، ص284.
3- کمال الدین، ج1، ص254، ح4.
4- مفاتیح الجنان، دعای ندبه.

ص:134

از این روایات استفاده می شود که ما در آفرینش، مدیون به امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف هستیم و او حق وجود بر ما دارد. ادای این حق در این است که هستی خود را فدای او و راهش کنیم و با تمام وجود برای ظهور او زمینه سازی کنیم. در دعای ندبه با گفتن «بنفسی انت»، پیمان اهدای جان و شهادت را با امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف می بندیم و هستی خود را به او هدیه می نماییم.

2. حق بقاء: بقای زمین و آسمان و حیات موجودات روی آن، بستگی به وجود حجت الهی دارد. چنان که اگر حجت خدا روی زمین نباشد، زمین اهلش را در خود می گیرد و از میان می برد.

«لولا الحجة لساخت الأرض بأهلها». (1) امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف کسی است که به بقای او، دنیا باقی است و به برکت او، مردم رزق و روزی می خورند و به وجود او، آسمان و زمین ثابت و پابرجا هستند.

المهدی الذی ببقائه بقیت الدنیاء بیمنه رزُق الوری وبوجوده ثبتت الأرض والسّماء. (2)

ادای این حق به این است که روش زندگی مردم مورد رضایت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف باشد؛ به طوری که اسباب ظهور او را فراهم سازند تا زندگی خود را در کنار امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف خود بگذارند و از وجود او کاملاً بهره مند گردند.

حق شناسی نسبت به کسی که حق حیات دارد در این است که موجبات حضور و ظهور او در جامعۀ جهانی فراهم آید. شیعه با دانستن چنین حقی وظیفه سنگینی دارد و نمی تواند به زندگی بی او راضی باشد. منتظر، غیبت او را غربت و


1- مستدرک سفینة البحار، شیخ علی نمازی شاهرودی، ص278.
2- مفاتیح الجنان، دعای عدیله.

ص:135

تنهایی خود می شمارد و تلاش می نماید باقی عمرش را در زمان ظهور بگذارند، نه این که بدون هیچ احساس غربتی به زندگی روزمرۀ خود ادامه دهد.

قدم اول در ادای این حق، بالا بردن معرفت نسبت به دین و امام است. خودسازی و سپس ساخت جامعۀ منتظر، قدم های بعدی می باشند.

3. حق نعمت: خداوند متعال به برکت وجود امام، نعمت هایش را بر جهانیان فرو می ریزد.

«بیمنه رُزق الوری؛ (1) به برکت وجود امام است مردم روزی می خورند». درختان بارور، میوه ها رسیده، نهرها جاری، باران از آسمان می بارد و گیاه از زمین می روید.

امام ولیّ نعمت ما می باشد. ادای این حق در این است که حقوق مالی خود، مانند خمس و زکات را بپردازیم، از فقرا دستگیری کنیم و به آنان احسان نماییم، و شاکر نعمات بی منتهای الهی باشیم.

به جای پرداختن به زندگی مادی، چشم و هم چشمی و فخرفروشی، تمام امکانات مادی خود را در راستای تحقق بخشیدن به اهداف مهدوی خرج کنیم

و با فراهم سازی زمینه های نرم افزاری و سخت افزاری قیام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، آن را

تسریع بخشیم.

4. حق هدایت و تعلیم: امامان، هدایت گران بشر به حقیقت اند. در زیارت روز جمعه خطاب به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می گوییم:

السلام علیک یا نور الله الذی یهتدی به المهتدون؛ (2)

سلام بر تو ای نور خدا که مردم به وسیلۀ تو هدایت می یابند.

هدایت امامان به دو گونه است:


1- مفاتیح الجنان، دعای عدیله.
2- مفاتیح الجنان، زیارت امام زمان در روز جمعه.

ص:136

1. هدایت ظاهری: این هدایت توسط روایات منقول از آنان که به ما رسیده تحقق می یابد و با مراجعه به روایات می توان از هدایت آنان بهره جست؛

2. هدایت باطنی: آدمی با ایمان و عمل صالح و دست یابی به مراتب بالا و ویژۀ نفس خود می تواند به مقامی برسد که از هدایت باطنی امام بهره جوید و امام خود، او را به مقصد برساند. از این گونه هدایت گاه به «ایصال الی المطلوب» هم یاد می شود.

ادای این حق به آن است که:

1. دین و روش زندگی را از امامان علیهم السلام بگیریم و فریفتۀ علم و فناوری مدرن نگردیم؛ چراکه علوم انسانی وابسته به علوم طبیعی و تجربی نیستند؛

2. علوم بشری غیرمتقن را با معارف والای اهل بیت علیهم السلام درنیامیزیم و علوم بشری را بر معارف رسیده از امامان مقدم نسازیم؛

3. در فهم معارف اهل بیت علیهم السلام بکوشیم و در تمام شئون زندگی خود اجرا کنیم.

در غیر این صورت دچار بلای عظیم می گردیم. امام صادق علیه السلام فرمودند:

بلیة الناس عظیمة، إن دعوناهم لم یجیبونا وإن ترکناهم لم یهتدوا بغیرنا؛ (1)

گرفتاری مردم بزرگ است، اگر آن ها را دعوت به حق کنیم، اجابت نمی کنند و اگر آن ها را رها کنیم به غیر ما هدایت نمی شوند. (2)

زیرا هدایت تنها از طریق آنان امکان پذیر است.

5. حق رهبری: امام تنها فردی است که پس از پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم حق رهبری جامعۀ اسلامی و جهانی را دارد. اوست که همانند پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از طرف خدا برای رهبری مردم منصوب می گردد. آیات و روایات زیادی همانند آیۀ اطاعت، ولایت،


1- الامالی، شیخ صدوق، ص707.
2- بحارالانوار، ج3، ص99.

ص:137

روایت غدیر، منزلت و... بر این امر دلالت دارند.

ادای این حق در این است که سکان داری رهبری جهانی را به دست با کفایت حضرت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف بسپاریم و با هم دلی، وحدت، و اقبال عمومی و بین المللی، رو به سوی او کنیم و مکاتب غربی و شرقی و ایسم های رنگارنگ جهانی دل ما را نرباید.

جامعۀ شیعی و منتظر باید با تحقق بخشیدن به چند امر، به ظهور و رهبری جهانی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف تسریع بخشد:

1. وحدت و هم دلی در امر ولایت؛ چنانچه در توقیع مبارک وارد شده:

لو أنّ اشیاعنا وفقهم الله لطاعته علی اجتماع من القلوب فی الوفاء بالعهد علیهم لما تأخّر عنهم الیمن بلقائنا ولتعجّلت لهم السعادة بمشاهدتنا علی

حق المعرفة وصدقها منهم بنا، فما یحبسنا عنهم إلّا ما یتّصل بنا مما تکرهه ولا نؤثره منهم؛ (1)

اگر پیروان ما _ که خدا آنان را در فرمان برداری از فرامین الهی توفیق دهد _ یک دل بر پیمانی که بر ولایت ما بستند اتفاق می کردند، دیدار [ظهور] ما به تأخیر نمی افتاد و سعادت دیدار ما با معرفت کامل و راستی زودتر از این نصیب آنان می گشت؛ پس آن چه مانع این دیدار گشته، اعمال زشتی است که ما آن ها را ناپسند می شماریم و سزاوار پیروان خود نمی دانیم.

2. اقبال عمومی به سوی منجی و حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف؛

3. آماده سازی یاران ویژه.

6. حق پدری: امام، پدر این امت است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:

أنا وعلی ابوا هذه الأمّة؛ (2)


1- الخرائج و الجرائح، قطب الدین راوندی، ج2، ص903.
2- علل الشرایع، شیخ صدوق، ج1، ص127.

ص:138

من و علی پدران این امت هستیم.

حق پدر به فرزند، فرمان برداری، احترام ویژه و... است. ما فرزندان امامت باید حق پدری را که امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف بر ما دارد بشناسیم و به آن جامۀ عمل بپوشانیم. از او اطاعت کنیم و موجبات رضایت او را فراهم سازیم. در روایات متعددی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف از ما تقوا، ورع، صفات نیکوی اخلاقی و ولایت پذیری را خواسته است. (1) ما نیز باید با تحقق بخشیدن این امور در سطح فردی و اجتماعی زندگی مان، تکلیف فرزندی مقام امامت را به شایستگی انجام دهیم.

7. حق خویشاوندی با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف هنگام ظهور ندا می دهد:

وأسألکم بحق الله ورسوله وبحقی فإنّ لی علیکم حق القربی برسول الله؛ (2)

از شما می خواهم به حق خدا و حق رسولش و حق خودم بر شما که حق خویشاوندی پیامبر است.

ادای این حق، دوستی امامان است؛ چنان که در آیۀ: «قُل لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّاالْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی»، (3) خدا به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دستور می دهد به مردم بگو: من پاداشی برای رسالت جز دوستی اهل بیتم نمی خواهم.

ثمرۀ این محبت در صورتی که همراه با عمل گردد، دست یابی به حق و راه مستقیم و در نهایت سعادت است.

آری شناخت حقوق امام موجب محبت و سپس عمل در راستای خواستۀ خدا و اهل بیت علیهم السلام می شود.


1- نک: شرح دعای ندبه، علوی طالقانی؛ ملکوت زمان در ارتباط با حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف، مهدی قاسمی منفرد، ص 55 - 66 و... .
2- الغیبة، نعمانی، ص281.
3- سورۀ شوری، آیۀ23.

ص:139

ما شیعیان، دوست داران و منتظران امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف وظیفه داریم تا حقوق امام را به خوبی بشناسیم. ما که حداقل برای گذراندن بهتر زندگی مادی خود مراتب گوناگون علم آموزی از دبستان، راهنمایی، دبیرستان، دانشگاه را در سالیان متمادی پی گیری می کنیم، آیا شایسته نیست در امام شناسی خود نیز مقداری بیندیشیم و برای شناخت آن مقداری تلاش نماییم؟!

شباهت های مهدویت از نظر اهل سنت و شیعه چیست؟

در موضوع مهدویت میان شیعه و اهل سنت مشترکات فراوانی است؛ به برخی از مهم ترین محورهای مشترک اشاره می شود و به جهت اختصار یک آدرس از مهم ترین منابع اهل سنت و یک آدرس از بهترین منابع شیعه می آوریم:

1. نام و نسب امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف: در روایات متعددی از شیعه و اهل سنت آمده است که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از اهل بیت علیهم السلام، (1) عترت؛ (2) هم نام و هم کنیه با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، (3) از فرزندان امام علی علیه السلام (4) و از نسل فاطمه علیها السلام (5) است.

2. شمائل امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف: امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در شکل ظاهری و رفتار، شباهت تمام با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دارد؛ چهره اش نورانی و همانند ستاره ای درخشان است، (6) پیشانی بلند (7) و بینی کشیده دارد، بر گونۀ راستش خالی است، (8) و دندان هایش از هم جدا می باشد. (9)


1- من لایحضره الفقیه، ج3، ص177؛ سنن ابوماجه، ح4085.
2- الغیبة، شیخ طوسی، ص186؛ کنز العمال، متقی هندی، ج14، ح38662.
3- کمال الدین، ج1، ص286، باب25، ح1، سنن ابوداود، ح4276.
4- الغیبة، شیخ طوسی، ص185، ح144؛ العرف الوردی فی اخبار المهدی (چاپ شده در الرسائل العشر)، سیوطی، ص219.
5- کشف النغمة، اربلی، ج3، ص288؛ المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج4، ص577.
6- کمال الدین، ج2، ص469، ح23؛ البیان فی اخبار صاحب الزمان، گنجی شافعی، باب7، ح50.
7- الغیبة، نعمانی، ص214، ح2؛ المصنف، صنعانی، ح20773.
8- کمال الدین، ج2، ص445، ح19؛ البیان فی اخبار صاحب الزمان، گنجی شافعی، باب18، ح51.
9- الغیبة، نعمانی، ص214، ح2؛ ینابیع المودة، قندوزی، ج3، ص263.

ص:140

3. ظهور: مشترکات شیعه و اهل سنت در آموزۀ ظهور عبارت اند از: حتمی بودن ظهور، (1) ظهور امام در چهل سالگی، (2) مکان ظهور در مکه، (3) ظاهر شدن امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در مدینه پیش از ظهور، (4) نزول فرشتگان برای یاری امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، (5) امدادهای الهی، (6) یاران خاص 313 نفر، (7) قدرت مندی یاران، (8) یاران امام از مناطق مختلف. (9)

4. زمینه های اجتماعی ظهور: ناامیدی کامل مردم، (10) نداشتن پناهگاه، (11) فراگیر شدن ستم، (12) پیدایش هرج و مرج، فتنه ها و قتل عام شدید. (13)

5. نشانه های ظهور: فراوانی نشانه های ظهور، (14) نشانه های حتمی و

غیرحتمی، (15) ندای آسمانی، (16) سفیانی، (17) خسف بیداء، (18) پرچم های سیاه از


1- کافی، ج1، ص398، ح2؛ صحیح ترمذی، ح2231.
2- کمال الدین، ج1، ص315، ح2؛ فرائد السمطین، جوینی، ج2، ص565.
3- الفتن، نعیم بن حماد، ص240، ج943؛ تفسیر قمی، علی بن ابراهیم قمی، ج2، ص204.
4- الغیبة، نعمانی، ص279، ج67؛ مسند احمد بن حنبل، ج6، ص316.
5- کمال الدین، ج2، ص671، ج22؛ عقد الدر فی اخبار المنتظر، مقدسی شافعی، باب3، ص64.
6- عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج1، ص262، ح22؛ الفتن، نعیم بن حماد، ص215، ح860.
7- الغیبة، نعمانی، ص315، ح9؛ الحاوی للفتاوی، سیوطی، ج2، ص73.
8- الغیبة، نعمانی، ص310 و 371، ح2 و 5؛ عقد الدرر فی اخبار المنتظر، مقدسی شافعی، ص91.
9- شرح الاخبار فی فضائل الائمة الاطهار، نعمان بن محمد، ج3، ص366؛ سنن ابوداود، ح4286 و 4287.
10- الغیبة، نعمانی، ص186، ح29؛ الکتاب المصنف، ابن ابی شیبه، ج7، ص1416، ح511.
11- کافی، ج8، ص263، ح379؛ المصنف، صنعانی، ح20770.
12- کافی، ج1، ص526، ح1؛ سنن ابوداود، ح4282.
13- الغیبة، نعمانی، ص277، ح61 و ص235؛ الکتاب المصنف، ابن ابی شیبه، ج7، ح37628.
14- رجوع شود به بحارالانوار، بحث علایم ظهور و کتاب نوادر الدهور فی علائم الظهور، نوشتۀ سیدحسن میرجهانی، در دو جلد و نیز نعیم ابن حماد در الفتن.
15- الغیبة، نعمانی، ص301، ح5 و ص253، ح11.
16- الغیبة، نعمانی، ص253، ح13؛ الفتن، نعیم بن حماد، ص236، ح931.
17- کمال الدین، ج2، ص650، ح5؛ صحیح مسلم، ج4، ح2882 - 2883.
18- الغیبة، نعمانی، ص257، ح15؛ صحیح مسلم، ج4، ص2882.

ص:141

خراسان، (1) قتل نفس زکیه. (2)

6. حکومت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف: تشابه سیرۀ امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، (3) عدالت محوری، (4) رفاه و آسایش، (5) امنیت همه جانبه. (6)

7. بازگشت حضرت عیسی علیه السلام. (7)

8. حاکمیت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بر جهان و فراگیر شدن اسلام. (8)و (9)

تفاوت های مهدویت از منظر شیعه و اهل سنت؟

در برخی از مباحث مهدویت میان اهل سنت و شیعه و حتی میان دانشمندان اهل سنت اختلاف است. ما در این جا تفاوت میان دو دیدگاه مشهور شیعه و اهل سنت را بیان می کنیم. از این رو اختلاف میان این دو منظر بر اساس نظر اکثریت اهل سنت بررسی می شود. هر چند برخی از علمای اهل سنت موافق نظر شیعه باشند. در ذیل به برخی از این تفاوت ها اشاره می شود:

1. ولادت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف: از نظر شیعه تولد امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف مورد اجماع بلکه از ضروریات مذهب است و علمای متعددی بر آن تأکید کرده اند. (10) ولی اکثر


1- الغیبة، نعمانی، ص251، ح8؛ مسند احمد بن حنبل، ج5، ص277.
2- الغیبة، نعمانی، ص264، ح26؛ المصنف، ابن ابی شیبه، ج8، ص649، ح199.
3- الغیبة، نعمانی، ص232، ح17؛ مجمع الزوائد، نورالدینی هیثمی، ج7، ص317.
4- کمال الدین، ج1، ص304، ح16؛ سنن ابوداود، ح4282.
5- الغیبة، نعمانی، ص237، ح26؛ سنن ابن ماجه، ح4083.
6- الغیبة، نعمانی، ص241، ح35؛ المعجم الکبیر، طبرانی، ج8، ص179.
7- الکافی، ج8، ص50، ح10؛ سنن ابن ماجه، ح4078. روایات در این زمینه به حد تواتر است؛ سلسلة الاحادیث الصحیحة، ناصرالدین البانی، ج5، ص178.
8- تفسیر عیاشی، ج1، ص207، ح81؛ کنز العمال، متقی هندی، ج14، ص336، ح38855.
9- با استفاده و تخلیص از کتاب بررسی تطبیقی مهدویت در روایات شیعه و اهل سنت.
10- کافی، ج1، ص514؛ کمال الدین، ص143 - 161؛ تنزیه الانبیاء، سیدمرتضی، ص180؛ الارشاد، شیخ مفید، ج2، باب آخر.

ص:142

اهل سنت ولادت امام را در گذشته نپذیرفته اند و گفته اند ایشان در آخرالزمان به دنیا می آید. هرچند برخی تا 135 نفر از علمای اهل سنت را شمرده اند که به دنیا آمدن فرزند امام عسکری علیه السلام را پذیرفته اند. (1)

البته تعدادی از اهل سنت، هم ولادت و هم مهدی موعود بودن را پذیرفته اند؛ (2) اما برخی دیگر فقط ولادت را پذیرفته اند، ولی این که او مهدی موعود باشد، انکار کرده اند. (3)

2. نام پدر امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف: اکثر اهل سنت نام پدر امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را هم نام پدر پیامبر اعظم (عبدالله) می دانند؛ بر اساس روایتی که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:

اسمه اسمی واسم ابیه اسم ابی؛ (4)

مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نام من است (محمد)، و نام پدرش نام پدر من است (عبدالله).

ابونعیم 31 طریق برای این روایت می شمارد که در آن ها این عبارت نیست؛ (5) اما شیعه نام پدر امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را حسن می داند و روایات زیادی در حد تواتر بر این امر دلالت دارند. (6)

3. اسامی خلیفه های دوازده گانه: روایاتی که تعداد جانشینان را دوازده نفر دانسته اند، در حد تواتراند. (7) علمای اهل سنت فقط روایاتی را نقل کرده اند که در


1- در انتظار ققنوس، ص188 – 189.
2- همانند محی الدین عربی، طلحه شافعی، ابن صباغ مالکی، سبط جوزی؛ نک: بررسی تطبیقی مهدویت شیعه و اهل سنت، ص213.
3- مانند ذهبی، هیثمی و ابن خلکان؛ بررسی تطبیقی مهدویت شیعه و اهل سنت، ص213.
4- سنن ابوداود، ح4276.
5- نک: المهدی المنتظر فی الفکر الاسلامی، ص73.
6- منتخب الأثر، فصل2، باب21، ص147، حدیث به این مضمون نقل می کند.
7- منتخب الأثر، ج1، باب 1، ص147، حدیث به این مضمون نقل می کند؛ صحیح بخاری، باب52، ح7222؛ صحیح مسلم، باب الاماره، ح7.

ص:143

آن ها آمده: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دوازده خلیفه دارد، اما نام آن ها در آن روایات برده نشده است. نام دوازده امام و خلیفه در روایات شیعه برده شده است و به عنوان تنها خلفا و امامان بر حق معرفی شده اند. اهل سنت این بیان را نپذیرفته اند، اما

در عین حال نتوانسته اند دوازده خلیفه را هم مشخص کنند. پس تفاوت شیعه

و اهل سنت در این است که به اسامی این جانشینان در روایات شیعه تصریح شده، ولی در روایات اهل سنت فقط خلفا دوازده نفر شمرده شده اند و نام آن ها مشخص نیست.

4. امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف فرزند امام حسن یا امام حسین علیهما السلام: دیدگاه اکثر اهل سنت بر این است که امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از فرزندان امام حسن مجتبی علیه السلام است و به برخی از روایات استناد می کنند؛ (1) ولی روایاتی که می گوید: از نسل امام حسین علیه السلام است، بیش تر و قوی تر هستند. (2) علاوه بر این که روایاتی که دلالت دارند بر این که امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از نسل امام حسن علیه السلام است، قابل توجیه است؛ به این بیان که امامان از امام باقر علیه السلام به بعد، هم از نسل امام حسن علیه السلام هستند (از طرف مادر) و هم از نسل امام حسین علیه السلام (از طرف پدر).

معرفی

شخصیت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را توصیف کنید.

حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، امام دوازدهم ما شیعیان از نسل امام حسین علیه السلام، فرزند امام حسن عسکری علیه السلام و مادرش «نرگس خاتون» است که به زبان عربی «نرجس» خوانده می شود. بنابر قول مشهور، مادر حضرت از نسل حواریون و یاران خاص


1- سنن ابوداود، ح4283.
2- نک: الفتن، نعیم بن حماد، ص473؛ عقد الدرر فی اخبار المنتظر، مقدسی شافعی، ص126 و 131؛ کافی، ج8، ص50، ح10 و... .

ص:144

حضرت عیسی علیه السلام است. به دلیل فشار شدید حکومت در آن زمان، تولد امام مخفیانه و با معجزه همراه بود و عدۀ بسیار کمی از آن مطلع شدند. پدر بزرگوارش او را مخفی نگاه می داشت تا دشمنان به او دسترس نداشته باشند. آن امام بعد از شهادت پدر بزرگوارش، از دیده ها غایب گشت و در جامعه ظاهر نگردید. او از آن زمان تا به حال در میان مردم زندگی می کند، اما کسی ایشان را نمی شناسد و تا هنگامی که فرمان قیام از سوی خداوند به ایشان برسد، ناشناس زندگی خواهد کرد.

آن حضرت مانند امامان دیگر، بسیار مهربان و مردم دوست است. به فکر شیعیان و جامعه است، برای سعادت مردم و خوشبختی همۀ انسان ها دعا می کند. برای گناهکاران از خداوند بخشش می طلبد. تمام وقت خود را در خدمت به مردم و دوست دارانش می گذراند. گرچه در غیبت است و ظاهراً در کارها دخالت نمی کند، اما چنین نیست که در جامعه فعالیتی نداشته باشد و تا زمان ظهور برای مردم کاری نکند. بلکه به فریاد مردم می رسد و به آنان یاری می رساند. بنابراین ما نیز نباید لحظه ای از یاد آن حضرت غافل شویم.

امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف مانند پدران بزرگوار خود، عبادت و بندگی خدا را بسیار دوست دارد و به شیعیان خود نیز توصیه می کند که در عبادت و بندگی خدا و ترک گناه و ظلم به دیگران کوشا باشند.

ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف از علم فراوان امامت برخوردار است و علم ایشان برگرفته از علم الهی است. به همین دلیل، حتی در دوران کودکی از چیزهای مخفی خبر می داد و چیزی بر او پوشیده نبود.

آن حضرت همچنین دارای عصمت است؛ یعنی از آن حضرت گناه و خطا صادر نمی شود. تمام سخنان و رفتارشان حق است.

امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف شباهت های فراوانی به پیامبران گذشته و امامان علیهم السلام دارد.

ص:145

آن چنان که در احادیث آمده، یکی از شباهت های ایشان به بعضی پیامبران، مسئلۀ غیبت است؛ زیرا بعضی از پیامبران گذشته، مانند حضرت یوسف و حضرت موسی علیهما السلام نیز غیبت داشته اند.

از آن امام، معجزات بسیاری نقل شده که گویای امامت ایشان است؛ مانند خبر دادن از متن نامۀ ناگشوده، خبر از محتویات یک بسته قبل از باز کردن آن، جواب به سؤال نامه ای که سؤال کننده فراموش کرده بود سؤال خود را بنویسد، شفا دادن بیماران و موارد فراوان دیگر که برای اطلاع از آن می توانید به کتاب های مربوط و ازجمله کمال الدین مراجعه نمایید.

تولد

چه دلیلی بر متولد شدن امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هست؟

کتاب در انتظار ققنوس (1) به طور مفصل این مسئله را بررسی کرده است، ولی به طور خلاصه عبارت است از:

1. تصریح امام عسکری علیه السلام به ولادت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف؛ راوی می گوید: از امام عسکری علیه السلام پرسیدم: آیا شما فرزندی دارید؟ امام فرمود: آری. (2)

2. شهادت دادن قابله ها ازجمله حکیمه خاتون (دختر امام جواد علیه السلام و عمۀ امام عسکری علیه السلام) به ولادت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف؛

3. شهادت عده ای از اصحاب امام عسکری و امام هادی علیهما السلام که در زمان امام عسکری علیه السلام، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را زیارت کرده بودند. همچنین گواهی عده ای دیگر که بعد از شهادت امام عسکری علیه السلام در دورۀ غیبت صغرا، امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را


1- نوشتۀ سیدثامر هاشم العمیدی، ترجمه: مهدی علیزاده.
2- کافی، ج1، ص328، باب76، ح2.

ص:146

زیارت کرده اند؛

4. گواهی وکلای امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و مطلعان از معجزات ایشان (شیخ صدوق اسامی افرادی که به معجزات امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف آگاه بوده اند و ایشان را از نزدیک زیارت کرده اند، ذکر کرده است)؛

5. شهادت خدمه، کنیزان و غلامان به رؤیت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف؛ (افرادی که در بیت امام عسکری علیه السلام مشغول خدمت بودند، به همراه برخی کنیزان، ازجمله کسانی بودند که امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را ملاقات کرده اند؛ مانند طریفِ خادم از خدمت کاران منزل امام)؛

6. شکل برخورد حکومت وقت، دلیلی بر ولادت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است؛ چون معتمد، بلافاصله پس از وفات امام عسکری علیه السلام، عمّال خود را به منزل آن حضرت فرستاد و دستور داد تا دقیقاً همه جا را تفتیش کنند و امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را دستگیر کنند؛

7. اعتراف تبارشناسان به ولادت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف (مؤلف، نام هشت نسب شناس را می برد)؛

8. اعتراف علمای اهل سنت به ولادت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف (مؤلف، نام هشت نفر را ذکر کرده است).

چه کسانی شاهد و معتقد به ولادت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف هستند؟

1. مرحوم ثقة الاسلام کلینی که خود در پایان غیبت صغرا (329ق) رحلت کرده است، در کتاب معتبر کافی فرموده است: حکیمه خاتون، امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را در شب تولد و بعد از آن دیده است. (1)


1- کافی، ج1، ص331، باب فی تسمیة من رآه، ح3.

ص:147

2. در کتاب در انتظار ققنوس با استفاده از منابع معتبر روایی، نام 46 نفری که حضرت را در همان دوران دیده اند، آمده است که بعضی با گروه چهل نفری خدمت امام می رسیدند. لذا صدها نفر در همان دوران کودکی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را در محضر امام عسکری علیه السلام دیده اند.

3. علاوه بر آن، بسیاری از بزرگان اهل سنت نیز ولادت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را باور دارند. در کتاب گزارش لحظه به لحظه از میلاد نور، (1) نام بیست تن از بزرگان صاحب کتاب اهل سنت، از هر چهار فرقۀ مالکی، حنفی، شافعی و حنبلی آورده شده است که به ولادت فرزند امام حسن عسکری علیه السلام اعتقاد دارند؛ حتی بعضی از آن ها معتقدند که وی همان مهدی موعود است.

4. لازم است به این نکته توجه شود که شیخ صدوق در این باره می فرماید: صقیل که یکی از کنیزان امام عسکری علیه السلام بود، عمداً ادعای حامله بودن کرد تا توجه حکومت به او جلب شود و با نگه داری او، از تفتیش مداوم منزل امام عسکری علیه السلام منصرف شوند. (2) لذا این که در بعضی از کتاب ها آمده «کنیز امام حسن عسکری علیه السلام دو سال زیر نظر بود و خبری نشد»، دقیقاً طبق یک حرکت فریبنده بود.

امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در چه شهری به دنیا آمد؟

محل تولد حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، شهر سامرا (سرّ من رأی) از شهرهای عراق، و محل دفن و حرم دو امام بزرگوار شیعه، یعنی امام علی النقی و امام حسن عسکری علیهما السلام است. همچنین قبر مادر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و عمۀ بزرگوار او حکیمه خاتون (دختر امام جواد علیه السلام) نیز در همان حرم است.


1- نوشتۀ علی اکبر مهدی پور.
2- کمال الدین، ص474.

ص:148

آیه ای که امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف پس از تولد تلاوت کرده اند، چیست و در کدام سوره است؟

حکیمه گوید: امام فرمود: فرزندم را نزد من آور! من سرورم را آوردم... امام فرمود: فرزندم! سخن بگوی! نوزاد پس از گواهی به یگانگی خداوند و درود بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و پدران بزرگوارشان، آیات پنج و شش سورۀ قصص را تلاوت فرمود: «وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمْ الْوَارِثِینَ»،«وَنُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ نُرِیَ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُمْ مَا کَانُوا یَحْذَرُونَ». (1)

حکیمه خاتون کیست؟

حکیمه خاتون، از بانوان خاندان امامت و رسالت و زنی با کفایت و مؤمنه بود. وی دختر امام جواد علیه السلام و خواهر امام هادی علیه السلام و عمۀ امام حسن عسکری علیه السلام است. (2) لذا ممکن است از این جهت که عمۀ پدر امام زمان است، آن حضرت نیز او را عمه خطاب کنند.

طول عمر

سن دقیق امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف چقدر است؟

روشن است که سن، با گذشت یک سال (حرکت زمین به دور خورشید) افزایش می یابد. با این حساب هر سال، سن امام نیز یک سال زیاد می شود و چون امام، متولد 15 شعبان سال 255 هجری قمری هستند، در روز 15 شعبان سال جاری (1433) سن شریف ایشان به 1178 سال کامل می رسد. البته حضرت با گذشت زمان، پیر و ضعیف نمی شود و همیشه از لحاظ بدنی در سن بین سی تا چهل سال دیده می شود؛ (3) یعنی جوانی قدرت مند و قوی است و تا زمان ظهور


1- سورۀ قصص، آیات 5 و6؛ الغیبة، شیخ طوسی، ص236، ح204.
2- موعودنامه، مجتبی تونه ای، ص285.
3- الغیبة، شیخ طوسی، ص420؛ بصائر الدرجات، ص188.

ص:149

هم چنین خواهد بود. به طور خلاصه، امام از نظر سنّی پیر، اما از لحاظ ظاهری، جوان است.

آیا فردی هم داریم که از حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بزرگ تر باشد؟

اگر مراد بزرگی سنّ باشد، حضرت خضر علیه السلام و حضرت عیسی علیه السلام قبل از امام زمان بوده و تا کنون زنده اند؛ ولی اگر مراد مقام معنوی باشد (چنان که از ظاهر سؤال استفاده می شود)، مقام و منزلت معنوی پیامبران و اولیای الهی متفاوت است، و در این میان شأن و موقعیت پیامبر اسلام حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم در رتبۀ نخست قرار دارد. هیچ پیامبر و یا فرشته ای وجود ندارد که به حد مقام پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم برسد. به همین جهت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم اشرف مخلوقات خداوند می باشد.

بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم _ طبق بیانات خود آن حضرت _ شخصیت دوم عالم خلقت، امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام است که هیچ پیامبر و فرشته ای (غیر از پیامبر اسلام) به عظمت و بزرگی مقام آن حضرت نمی رسد؛ و همین طور حضرت صدیقۀ طاهره، فاطمۀ زهرا علیها السلام در رتبۀ بعدی قرار دارد و طبق روایات، خود امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف، آن حضرت را به عنوان الگو و اسوۀ خود معرفی نموده است. (1) بعد از او، امام مجتبی علیه السلام و امام حسین علیه السلام می باشند؛ اما نسبت به درجات معنوی بقیۀ ائمه علیهم السلام (نه نفر دیگر) که آیا همه با هم برابرند، یا امام قبلی از امام بعدی برتر است، یا این که حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف از هشت تن دیگر افضل و برتر است، (2) محل بحث و گفت وگو است.

در میان سایر ائمه، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بیش از همه مورد توجه روایات قرار


1- احتجاج، طبرسی، ج2، ص467؛ بحارالانوار، ج53، ص180.
2- مختصر بصائر الدرجات، حسین بن سلیمان حلی، ص159.

ص:150

دارد. شاید به دلیل این است که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نقطۀ اوج درخشش سلسلۀ امامت است.

نکتۀ آخر این که طبق روایات، همۀ ائمۀ معصومین علیهم السلام با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از یک نوراند و همۀ آنان اشرف مخلوقات عالم می باشند و هرکدام در شرایط خاصی زندگی می کرده اند، و لذا تلقی ما بیش تر متأثر از شرایط زمانی خاص آنان می باشد، والا مقام و عظمت آنان برای کسی قابل درک نمی باشد.

بنابراین می توان گفت که مقام پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و امیرالمؤمنین علیه السلام بزرگ تر و مقدم بر حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است، ولی از این نظر که آنان نور واحدند، باید گفت که همگی دارای یک حقیقت می باشند.

چگونه شخصی مثل امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می تواند عمر طولانی داشته باشد؟

عمر طولانی از نظر عقل و دانش بشری، امری ناممکن نیست و دانشمندان با مطالعۀ اجزای بدن، معتقدند که انسان می تواند سال های بسیار طولانی ای عمر کند و حتی گرفتار پیری و فرسودگی هم نشود. (1)

مهم تر این که عمر طولانی، بارها در گذشته تجربه شده است و بهترین دلیل بر امکان یک پدیده، وقوع آن است. هم در کتاب های آسمانی و هم در کتاب های تاریخی، افراد زیادی با نام و نشان و شرح حال یاد شده اند که عمرشان بسیار طولانی بوده است؛ مانند حضرت نوح علیه السلام که قرآن دربارۀ او فرمود: «به راستی ما نوح را به سوی قومش فرستادیم، پس 950 سال در میان آن ها درنگ کرد»؛ (2) یعنی پیامبری حضرت نوح علیه السلام تا پیش از توفان این مدت بوده است. در روایات ما برای حضرت نوح علیه السلام عمری بیش از دوهزار سال ذکر شده است و در تورات و انجیل


1- نک: زنده روزگاران، فریدونی.
2- سورۀ عنکبوت، آیۀ 14.

ص:151

نیز، از درازعمران یاد شده؛ مثل حضرت آدم علیه السلام که بیش از نهصد سال عمر کرد.

گذشته از عقل و علم و تجربۀ تاریخی، امکان عمر طولانی در مقیاس قدرت بی نهایت خداوند نیز، اثبات شدنی است. قرآن دربارۀ حضرت یونس علیه السلام فرموده: «اگر او در شکم ماهی تسبیح نمی گفت، تا روز قیامت در شکم ماهی می ماند». (1) امام حسن مجتبی علیه السلام نیز می فرماید: «خداوند عمر او (مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف) را در دوران غیبتش طولانی می گرداند، سپس به قدرت خدایی اش او را در سیمای جوانی زیر چهل سال آشکار می سازد تا مردمان دریابند که خداوند بر هر کاری تواناست». (2)

چنین طول عمری نسبت به قدرت خداوند کاری بسیار آسان و شدنی است و خداوند می تواند با قدرت بی پایان خود هرکس را بخواهد زنده نگه دارد. چنان که حضرت خضر علیه السلام را که قبل از حضرت موسی علیه السلام متولد شده هنوز هم زنده نگه داشته است.

علاوه بر آن، علم و اصول زیست شناسی نیز امکان چنین چیزی را نفی نمی کند. عمر انسان حدود معیّنی ندارد که تجاوز از آن حد، غیرممکن باشد. هیچ یک از دانشمندان تا به حال نگفته اند که فلان مقدار سال، نهایت درجه ای است که انسان ها می توانند به آن نائل گردند و هنگامی که بدان پایه رسیدند، مرگشان حتمی است. پس مرگ نیز، مانند سایر بیماری ها معلول علل و عوامل طبیعی است که اگر شناخته شوند و از تأثیر آن ها جلوگیری شود، می توان مرگ را به تأخیر انداخت و فرد را تا مدت زیادی زنده نگه داشت. بنابراین عمر طولانی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را نباید ناممکن و غیرمعقول دانست، بلکه علم و دانش، عمر بسیار را با حفظ نیروی جوانی و شادابی، امری کاملاً ممکن می داند.


1- سورۀ صافات، آیۀ 144.
2- بحارالانوار، ج51، ص109.

ص:152

چگونه حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف با عمر طولانی، در چهل سالگی ظهور می کند؟

گفتنی است که منظور از چهل سالگی، مقدار سال های حیات ایشان از آغاز میلاد تا زمان ظهور نیست، بلکه منظور این است که در زمان ظهور، چهره و جمال ایشان چنین است. بنابراین منظور، جوان بودن حضرت است، نه سن مشخص، چون قطعاً سن حضرت بیش از این است. همچنان که علامه مجلسی می فرماید: «در صورت و قیافۀ ظاهری چنین است، یعنی صاحب این امر، همیشه در چهل سالگی دیده می شود و پیری در او اثر نمی کند و قیافه اش را تغییر نمی دهد». (1)

مشخصات ظاهری

مشخصات ظاهری امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را بیان کنید.

برحسب روایات و برخی ملاقات های معتبر می توان گفت:

1. حضرت، شبیه ترین مردم به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم است؛

2. زیبا و خوش چهره است؛

3. سیمایی جوان، بین سی تا چهل سال دارد؛

4. قامتی متوسط و باریک و قوی دارد؛

5. رنگ چهره، سفید مایل به سرخ (گندم گون) است که کمی مایل به

زردی است؛

6. موی سر، بلند و کمی مجعد و چین و شکن دارد؛

7. گونه های حضرت، کم گوشت است و بر گونۀ راست ایشان خالی سیاه وجود دارد و بر پیشانی وی اثر سجده نمایان است؛

8. پیشانی بلند و درخشان دارد؛


1- بحارالانوار، ج52، ص287.

ص:153

9. ابروانی کشیده، بلند و کمانی دارد که نزدیک به هم هستند؛

10. دارای چشمان درشت و براق به رنگ سیاه است که کمی فرورفته اند؛

11. بینی ایشان، کشیده و باریک است؛

11. دندان های پیشین، براق و از هم فاصله دارند؛

12. شانه های قوی و بزرگ دارند؛

13. سینه شان فراخ است؛

14. ساق هایی باریک دارند؛

16. دستانشان ستبر است و بر کف دست راستشان خالی وجود دارد. (1)

چرا با وجود تصویر هایی از امامان، سیمایی از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف وجود ندارد، با آن که افرادی در غیبت صغرا با ایشان ارتباط مستقیم داشته اند؟

تصویر هایی که از امامان دیگر علیهم السلام وجود دارد، واقعی نیست و هیچ عکس و تصویری واقعی در این باره وجود ندارد.

با وجود طولانی شدن غیبت، آیا سن و چهرۀ حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف تاکنون تغییر کرده و آثار کهولت در سیمای حضرت مشخص است یا خیر؟

گرچه به دلیل طولانی بودن زمان حیات آن بزرگوار و بر اثر جریان طبیعی، باید سیمای حضرت مثل افراد کهنسال باشد، اما از روایات، استفاده می شود که حضرت در زمان ظهور، مثل فردی ظاهر می شود که چهل سال دارد. بنابراین آثار کهن سالی در سیمای ایشان دیده نخواهد شد و حضرت، سیمایی جوان و بانشاط خواهد داشت و این از نشانه های ایشان است.

امام رضا علیه السلام فرمود:


1- نک: «جمال یار»، جواد جعفری، مجله تخصصی انتظار، ش5، پاییز 1381.

ص:154

از نشانه های مهدی، سیمای جوان او در سن کهولت است که هرکس او را ببیند، چهل ساله یا کم تر تصورش می کند. نیز از نشانه های او این است که گذشت زمان در او اثر نمی کند و تا فرا رسیدن مرگش، آثار پیری در او ظاهر نمی شود. (1)

حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف شبیه کدام امام یا پیامبران الهی می باشند؟

دربارۀ شباهت های امام با پیامبران الهی، روایت های فراوانی داریم که به بعضی از آن ها اشاره می کنیم:

امام سجاد علیه السلام فرموده است:

در قائم ما چند سنت از پیامبران است. آن سنتی که از آدم و نوح علیهما السلام

دارد، طول عمر است و از ابراهیم علیه السلام پنهان بودن ولادتش و دوری گزیدن وی از مردم، و از موسی علیه السلام غیبت از مردم، و از عیسی علیه السلام اختلافی که مردم دربارۀ او دارند، و از ایوب علیه السلام گشایش بعد از گرفتاری، و از محمد صلی الله علیه و آله و سلم قیام با شمشیر. (2)

از امام باقر علیه السلام چنین روایت شده است:

قائم آل محمد عجل الله تعالی فرجه الشریف پنج شباهت با پیغمبران دارد: شباهتی که به یوسف علیه السلام دارد، غیبت و پنهانی او از خواص و عموم مردم و برادرانش است، و شباهتی که با موسی علیه السلام دارد، غیبت طولانی و مخفی بودن ماجرای ولادتش است، و شباهت وی به عیسی علیه السلام، اختلافی است که مردم دربارۀ او دارند؛ زیرا جماعتی گفتند او متولد نشده و عده ای گفتند او مرده و گروهی گفتند او را کشته اند، و شباهتی که به جدش محمد صلی الله علیه و آله و سلم دارد، قیام با شمشیر و کشتن دشمنان خدا و رسول و ستمگران است و وی به وسیلۀ شمشیر و وحشتی که


1- بحارالانوار، ج52، ص285 و 322.
2- کمال الدین، ص322.

ص:155

در دل ها پدید می آید، یاری می شود. (1)

البته در روایات بسیاری آمده که حضرت از نظر چهره و اخلاق، شبیه ترین مردم به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم است.

از امام عسکری علیه السلام چنین روایت شده است:

او از جهت خَلق و خُلق شبیه ترین مردم به رسول خداست. (2)

آیا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف سایه دارند؟

در روایتی که شیخ صدوق (3) نقل کرده است، امام رضا علیه السلام در معرفی امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و بیان نشانه های ایشان می فرماید:

هوالذی تَطوِی لَهُ الاَرضُ ولا یکوُنُ لَهُ ظِلٌّ؛

قائم ما آن کسی است که زمین زیر پای او جمع می شود (طی الارض) و سایه ندارد.

همچنین در روایت دیگری از امام رضا علیه السلام _ که نشانه های کلی امامت را بیان می دارد _ آمده است:

للامام علامات: یکون اعلم الناس.... ولا یکون له ظل؛ (4)

برای امام نشانه هایی است، ازجمله این که امام داناترین مردم است ... و

سایه ندارد.

طبق این دو روایت، می توان گفت: امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و سایر ائمه، هیچ یک سایه نداشته اند و این علامت برای شناختن امام از غیر امام است.


1- بحارالانوار، ج51، ص217.
2- کمال الدین، ج2، ص118.
3- کمال الدین، ج2، ص372.
4- بحارالانوار، ج25، ص116.

ص:156

باید توجه داشت در کتاب های تاریخی ای که شرح حال ائمه علیهم السلام نوشته شده، چنین نشانی بیان نگردیده است. اگر چنین چیزی وجود می داشت، حتماً در کتاب های دیگر، حتی در کتاب های اهل سنت هم نقل می گردید. بنابراین ممکن است ظاهر روایت، منظور و مراد امام نباشد و نبود سایه، کنایه از چیز دیگری باشد؛ مثلاً کنایه از این که وجود امام، خیر محض و همه نور است و با نور او عالم روشن می شود. در این صورت پیداست که وجود نورانی او هیچ تاریکی و سایه ای ندارد. پس در معنای روایت باید دقت کرد و نمی توان به ظاهر آن بسنده نمود. نکتۀ قابل توجه در فهم این گونه احادیث، توجه به زبان آن است که معمولاً با کنایه سخن گفته اند و معنای حقیقی آن ارائه نشده است.

البته این مسئله و مسائل مشابه آن _ که دانستن و ندانستن آن تأثیری در سعادت و شقاوت ما ندارد _ اهمیت چندانی ندارد. بهتر است مسائل مهمی مثل وظایف منتظران در زمان غیبت، چگونگی فراهم شدن زمینۀ ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و... را جست وجو کنیم.

دوران امامت

امامت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از چه زمانی آغاز شده است؟

امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در سال 260 هجری قمری با شهادت پدر بزرگوارش امام حسن عسکری علیه السلام به امامت رسید. در آن زمان حضرت حدود پنج سال داشت.

امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در چند سالگی وارد غیبت صغرا و غیبت کبرا شدند؟

با شهادت امام حسن عسکری علیه السلام در سال 260 هجری قمری، دوران امامت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف آغاز شد و از همین زمان، غیبت کوتاه مدت آن حضرت (غیبت صغرا) شروع شد، یعنی حدود پنج سالگی وارد غیبت صغرا شدند و تا سال 329

ص:157

هجری قمری نزدیک به هفتاد سال ادامه یافت.

غیبت کبرا از سال 329 هجری آغاز شد. لذا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در حدود 74 سالگی وارد غیبت کبرا شده اند. غیبت کبرا تاکنون ادامه دارد.

پدر و مادر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در چه سالی متولد شده اند؟

پدر بزرگوار حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، امام حسن عسکری علیه السلام، در روز هشتم یا چهارم یا دهم ربیع الثانی سال 231 یا 232 هجری در مدینه متولد شده اند.

اما سال تولد مادر بزرگوار آن حضرت مشخص نیست و چیزی در این باره ثبت نشده یا حداقل به دست ما نرسیده است.

امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف پدر و مادر خود را در چند سالگی از دست دادند؟

حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف پدر بزرگوارشان امام حسن عسکری علیه السلام را در پنج سالگی از دست دادند. (1) نرجس خاتون نیز در سال 261 هجری (2) و طبق نظر شیخ صدوق مادر آن حضرت قبل از رحلت امام حسن عسکری علیه السلام در سال 260 هجری درگذشته است. (3) پس آن حضرت بیش از پنج سال نداشته که مادرشان را نیز از دست داده اند.

محل زندگی

آیا امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در میان مردم زندگی می کند و ما از شناخت او عاجزیم، یا این که در عالم دیگر است و ما او را نمی بینیم؟

می توان در کیفیت زندگی و غیبت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف سه فرض را تصور کرد:


1- حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، محمدمهدی اشتهاردی، ص15 (به نقل از: اثبات الهداة، ج7، ص137).
2- موعودنامه، مجتبی تونه ای، ص730.
3- تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، جاسم حسین، ص115.

ص:158

1. امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نه بر روی زمین، بلکه در عالمی غیر از عالم مادی حضور دارند؛

2. امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف روی کرۀ زمین و در میان مردم زندگی می کند، ولی به خواست الهی چشم ها توانایی دیدن آن حضرت را ندارند (غیبت شخص)؛

3. امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در میان مردم زندگی می کند و مردم هم ایشان را می بینند، اما کسی از هویت ایشان مطلع نیست. یعنی شخصیت ایشان بر مردم مخفی است، نه شخص ایشان (غیبت شخصیت).

آن چه از روایات پیشوایان دینی به دست می آید، فرضیۀ سوم است؛ یعنی حضرت در زمین و ناشناس در میان مردم زندگی می کند و مردم هم ایشان را می بینند، اما نمی شناسند. برخی از این روایات عبارت اند از:

الف) امام صادق علیه السلام در تبیین کیفیت غیبت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، آن حضرت را به حضرت یوسف علیه السلام تشبیه کرده و فرموده اند:

چرا مردم منکرند که خداوند با حجت خود چنان کند که با یوسف کرد؟ او (حجت خدا) در بازارهایشان راه می رود و بر فرش های آنان گام می نهد ولی مردم او را نمی شناسند؛ تا هنگامی که خداوند به او اجازه دهد که خود را معرفی کند. (1)

ب) آن حضرت در روایت دیگری فرموده اند:

شباهت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف با حضرت یوسف، در پسِ پرده بودن اوست؛ یعنی خداوند کاری کرده که مردم او را می بینند ولی نمی شناسند. (2)

این دو حدیث به وضوح بر زندگی عادی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در میان مردم (البته


1- کمال الدین، ج2، ص10.
2- کمال الدین، ج2، ص120.

ص:159

به طور ناشناخته) دلالت دارد.

ج) از محمد بن عثمان (نایب دوم امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف) که از احوال حضرت کاملاً آگاه بوده چنین نقل شده است:

به خدا قسم، صاحب این امر (امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف) هرساله در موسم حج حاضر می شود و مردم را می بیند و می شناسد. آنان نیز او را می بینند، اما نمی شناسند. (1)

هر جمعه در دعای ندبه می خوانیم:

بنفسی انت من مغیب لم یخل منا، بنفسی انت من نازح ما نزح عنا؛

جان فدایت! تو آن غایبی که از میان ما بیرون نیستی، جانم فدایت! تو آن دور شده از وطنی که از ما دور نیستی.

بنابراین، طبق این روایات، فرضیۀ اول (زندگی کردن امام عجل الله تعالی فرجه الشریف در عالمی دیگر) و فرضیۀ دوم باطل می گردند.

در روایتی از امیرمؤمنان علیه السلام در مورد امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف چنین آمده است:

مردم دنبال او می گردند، ولی او را نمی یابند. اما به خدا قسم حجت خدا روی زمین است؛ در راه ها پیاده می رود، در خانه ها داخل می شود، در شرق و غرب حرکت می کند، سخنان را می شنود و بر جماعت سلام می کند، می بیند ولی دیده نمی شود. (2)

خود امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف هم به ابن مهزیار فرمودند:

پدرم با من عهد کرد نزدیک مردمی که خداوند به آن ها غضب کرده نباشم، و به من دستور داد در کوه های سخت و صعب العبور و سرزمین های بی آب و


1- کمال الدین، ج2، ص440.
2- الغیبة، نعمانی، ص144.

ص:160

علف زندگی کنم. (1)

از این روایات استفاده می شود که حضرت حضوری همیشگی در جامعه داشته و با مردم دیدار و صحبت می کند؛ به منزل بعضی می رود، ولی مردم او را نمی شناسند، و این کارها را به طور ناشناس انجام می دهد؛ اما محل زندگی و سکونت ایشان داخل شهرها نیست، بلکه در بیابان ها و کوه ها و محل های دور از مردم است.

همچنین حضرت دائماً در حال تغییر مکان خود هستند و جای ثابتی برای سکونت ندارند. (2)

امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف کجاست؟

در زمان غیبت کبرا، مکان مشخصی برای سکونت حضرت عجل الله تعالی فرجه الشریف ذکر نشده است. البته بعضی از مکان ها و مقام ها به نام مبارک ایشان مزین است، مانند مدینۀ منوره و مکۀ معظمه؛ چون حضرت هرساله در مراسم حج حضور دارند. در مکان های خاص دیگری مانند مسجد مقدس جمکران، مسجد سهله، مسجد کوفه، مقام حضرت صاحب الامر در وادی السلام نجف، حرم ائمۀ معصومین و... نیز به طور پراکنده حضور دارند. البته باید توجه داشت که مکان های منتسب به حضرت، به معنای اقامت ایشان در آن جا نیست.

آیا صحت دارد که محل استقرار حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف در کوه رضوا است؟ این کوه کجاست؟

امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در عصر غیبت کبرا مکان خاصی ندارد. نه در کوه رضوا ساکن است و نه در جای دیگر. البته ممکن است به آن کوه، مثل بعضی جاهای دیگر


1- بحارالانوار، ج52، ص12.
2- الاحتجاج، طبرسی، ج2، ص324.

ص:161

رفت و آمد کند.

کوه رضوا از کوه های مدینه است که در نزدیکی شهر «ینبع» قرار دارد و فاصله بین آن کوه تا مدینه، چهل میل است.

آیا داستان جزیرۀ خضرا واقعیت دارد یا خیر؟

اصل این قضیه به دو حکایت باز می گردد که در بحارالانوار، ج53، ص213 و ج52، ص159 آمده است:

الف) حکایت اول از کمال الدین، احمد بن محمد یحیی انباری است که در سال 543 هجری (حدود نهصد سال پیش) نقل شده است. (1)

ب) حکایت دوم را علی بن فاضل مازندرانی در سال 699 هجری (حدود هفتصد سال پیش) نقل کرده است.

نکات مشترک این دو حکایت:

محل سکونت فرزندان آن حضرت در جزیره ای در میان دریاست؛

امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف اکنون همسر و فرزند دارد؛

آن جزیره، بسیار خوش آب و هوا و سرسبز بوده و در نقاط دیگر دنیا نظیر ندارد؛

نظم اجتماعی، رفاه و کیفیت سلوک مردم در آن جزیره بسیار عالی است؛

ناقلان هردو داستان (انباری و فاضل مازندرانی) ناشناخته هستند.

نظریات دربارۀ این دو حکایت

گروهی بر این عقیده اند که داستان واقعی است.

برخی از کسانی که اصل داستان را پذیرفته اند، آن را با مثلث برمودا تطبیق داده اند. (2)


1- این حکایت را ناشر بحارالانوار از محدث نوری در جنة المأوی نقل و به بحارالانوار اضافه کرده است.
2- نک: جزیرۀ خضراء و تحقیقی پیرامون مثلث برمودا، ناجی نجار، ترجمه: علی اکبر مهدی پور؛ جزیرۀ خضراء، سیدجعفر رفیعی.

ص:162

پژوهشگران سترگی چون شیخ جعفر کاشف الغطاء، آقابزرگ تهرانی، علامه شوشتری، علامه سیدجعفر مرتضی عاملی، محمد باقر بهبودی و... بر این عقیده اند که داستان جزیرۀ خضراء واقعیت ندارد؛ لذا بر هردو حکایت، اشکالات متعدد سندی، تاریخی و محتوایی وارد نموده اند.

اینک جداگانه به ذکر برخی از مشکلات که به هریک از این دو حکایت وارد شده می پردازیم:

الف) حکایت علی بن فاضل مازندرانی

اشکالات سندی: مرحوم علامه مجلسی در بحارالانوار تصریح کرده که

این حکایت را در کتاب های معتبر نیافته و به همین علت آن را در بابی جداگانه نقل می کند. (1)

هیچ یک از علما و بزرگان معاصرِ علی بن فاضل مازندرانی، همچون علامه حلی و ابن داوود (2) اسمی از او و داستانش نبرده اند. از این رو این قضیه از چند حال خارج نیست: یا معاصران وی داستان او را دروغ و باطل تلقی کرده اند، یا اصلاً چنین داستانی را نشنیده اند و یا این که این داستان بعد از آن ها بوده است.

در میان منابع موجود، کهن ترین مأخذی که برای این داستان به چشم می خورد، کتاب مجالس المؤمنین، نوشتۀ قاضی نورالله شوشتری است که در سال 1019 هجری قمری به شهادت رسیده است؛ در حالی که داستان جزیرۀ خضراء مربوط به سال 699 هجری است (3) (یعنی این کتاب، حدود 300 سال بعد نوشته


1- بحارالانوار، ج52، ص169.
2- وی نویسندۀ کتاب رجالی، معروف به رجال ابن داوود است، که در سال 707 هجری از تألیف کتاب رجالی خود فارغ شده است (به نقل از: جزیرۀ خضراء، افسانه یا واقعیت، ترجمه: ابوالفضل طریقه دار).
3- جزیرۀ خضراء، افسانه یا واقعیت، جعفر مرتضی عاملی، ص190.

ص:163

شده است).

بر این حکایت از نظر سندی اشکالات دیگری نیز وارد است که علاقه مندان می توانند به منابعی که در پایان معرفی می گردد، مراجعه کنند.

اشکالات محتوایی: در داستان علی بن فاضل به مطالبی اشاره شده که با بسیاری از مسلّمات دینی سازگاری ندارد و روایات بسیاری برخلاف آن مطالب آمده است، که به برخی از آن ها اشاره می کنیم:

1. در متن روایات آمده که فاضل مازندرانی از شخصی به نام سیدشمس الدین می پرسد: «چرا در میان برخی آیات قرآن ارتباط منطقی وجود ندارد؟» سیدشمس الدین می گوید: «این قرآنی است که خلیفۀ اول (ابوبکر) جمع آوری کرده و بعضی آیات آن را حذف نموده است. او قرآن امام علی علیه السلام را نپذیرفت؛ به همین دلیل بعضی از آیات آن با هم سازگاری ندارد».

همان گونه که مشاهده می شود، اگر کسی این بخش از حکایت را قبول کند، به تحریف قرآن کریم معتقد شده است. این مطلب به اجماع شیعه و سنی و به موجب تصریح آیۀ «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ»؛ (1) «البته ما قرآن را بر تو نازل کردیم و خود نیز آن را پاسبانی خواهیم نمود»، باطل و مردود است. به علاوه، اهتمام و توجه زیاد مسلمانان به نوشتن و حفظ قرآن و تعدد نسخه ها و شیوع آن در بین مسلمانان، از زمان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و زیر نظر مستقیم آن حضرت تا حدی بود که تبدیل و تحریف آن، از امور ناشدنی و ممتنع به شمار می رفت. (2)

2. در متن داستان آمده است: خمس بر تمام شیعیان حلال است و پرداخت


1- سورۀ حجر، آیۀ9.
2- در این باره، علامه جعفر مرتضی، در کتاب حقایق هامه حول القرآن الکریم، بحث های دقیقی کرده است که علاقه مندان می توانند به آن مراجعه کنند.

ص:164

آن واجب نیست. این نظریه نیز پذیرفتنی نیست؛ چون خلاف نظر مشهور فقهای اسلام است.

متن داستان، بر وجود همسر و اولاد برای حضرت دلالت می کند. این نظریه را بزرگانی چون شیخ مفید، بیاضی و طبرسی نپذیرفته اند و روایاتی را که بر وجود اولاد برای حضرت دلالت می کند، از نظر سند رد کرده اند. علاوه بر آن، روایاتی برخلاف آن داریم. می توان برای مطالعۀ بیش تر در این موضوع به کتاب های مفصل

رجوع کرد. (1)

ب) حکایت انباری

اشکالات سندی: داستان انباری فاقد هرگونه استناد است؛ چون خود صاحب کتاب التعازی (2) آن را نقل نکرده است؛ بلکه استنساخ کنندۀ ناشناخته ای آن را در پایان کتاب التعازی افزوده است که معلوم نیست این خبر را از کجا و از چه کسی نقل کرده است.

همچنین اشخاص مذکور در سند، شناخته شده نیستند و در کتاب های رجالی شیعه ذکری از آنان به میان نیامده و راوی خبر هم ناشناخته است و تنها به مسیحی بودن او تصریح شده است.

اشکالات محتوایی: در متن داستان، از شهرهایی نام برده شده که در منابع جغرافیایی معتبر و کهن، مانند معجم البلدان یاقوت حموی، اصلاً نامی از آن ها برده نشده است. از آن جا که در این منبع، اسامی روستاهای دورافتاده هم از

قلم نیفتاده، چگونه ممکن است از جزیره ای با این عظمت ذکری به میان


1- در این باره نک: جزیرۀ خضراء؛ افسانه یا واقعیت، ترجمۀ ابوالفضل طریقه دار.
2- این کتاب نوشتۀ محمد بن علوی است که مرحوم آقا بزرگ تهرانی در الذریعه، ج5، ص106، آورده است.

ص:165

نیامده باشد.

همچنین در متن حکایت آمده که فرزند امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف از یهود و نصارا جزیه گرفت، ولی اموال اهل سنت را مصادره کرد، یعنی با اهل سنت برخوردی سخت تر از یهود و نصارا داشت، در صورتی که چنین چیزی امکان ندارد.

علاقه مندان می توانند برای مطالعۀ بیش تر به کتاب ها و منابعی که در ذیل معرفی می گردد، مراجعه کنند:

1. محمدتقی شوشتری، سیدجعفر مرتضی عاملی، ابراهیم امینی، جزیرۀ خضراء، افسانه یا واقعیت، ترجمۀ ابوالفضل طریقه دار.

2. غلامرضا نظری، جزیرۀ خضراء، تحریفی در تاریخ شیعه.

3. سیدجعفر مرتضی عاملی، جزیرۀ خضراء، در ترازوی نقد، ترجمۀ محمد سپهری.

4. مجتبی کلباسی، «بررسی افسانۀ جزیرۀ خضراء»، فصل نامۀ انتظار، شماره های 1-4.

آیا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در مثلث برمودا زندگی می کند؟

دربارۀ این مسئله چند نکته جالب توجه است:

1. در شمال غربی اقیانوس اطلس (نزدیک قارۀ امریکا) جزیره های کوچکی (حدود 360 جزیره که 20 جزیرۀ آن مسکونی است) قرار دارد. این جزیره ها به برمودا معروف هستند؛ برمودا، نام یکی از جزایر بزرگ آن مجموعه است. (1)

2. مثلث برمودا به منطقه ای مثلث شکل می گویند که یک رأس آن، جزیرۀ برمودا (33 درجۀ شمالی و 64 درجۀ غربی) است، یک رأس آن بندر میامی در ساحل شرقی ایالت فلوریدا، از مهم ترین بنادر ایالات متحده است، و رأس دیگر


1- نک: جزیرۀ خضراء، ناجی النجار، ص 60 - 61.

ص:166

آن نیز سن خوان (سن ژوان) پایتخت پورتوریکو (یکی از جزایر بزرگ دریای کارائیب) است که در شرق کشور دومینیکن قرار دارد. (1)

3. از آن چه گفته شد، وجود محلی به نام جزیرۀ برمودا و ناحیه ای به نام مثلث برمودا ثابت می شود. این جزایر از لحاظ جغرافیایی، محل مشخصی دارد و در نقشه ها ثبت شده است.

4. اصل ملاک دربارۀ این جزیره و مثلث برمودا، اخباری است که مخابره و ثبت شده است. در حدود سال 1355 شمسی، یعنی دو سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، در تمام مطبوعات و رادیوها، اخباری شگفت از حوادث دردناک و اسرارآمیز این جزیره و منطقه اعلام شد و به تبع آن، در مجلات داخلی ایران نیز مطالبی ترجمه و بیان گردید، اما در سال های اخیر از چنین حادثه هایی سخن گفته نمی شود، در حالی که با گسترش ارتباطات باید اخبار بیش تر و دقیق تری ارائه می شد.

5. بعضی دربارۀ پخش گستردۀ این اخبار استدلال کرده اند که چون کشور کوبا رابطۀ خوبی با شوروی سابق داشت و از طرفی نزدیک بودن آن به ایالات متحدۀ امریکا، خطر جدی برای امریکا به شمار می آمد و می توانست جایی برای نصب ابزار جاسوسی و جنگی و در واقع پایگاهی برای شوروی در نزدیکی آن کشور باشد، امریکا به این فکر افتاد که در نزدیکی کوبا (مثلث برمودا) با شایعه کردن این اخبار، منطقۀ خطرناک و ناامنی به وجود آورد و در آن جا پایگاهی بسازد که کوبا را از نزدیک زیر نظر بگیرد و اگر کسی خواست نزدیک آن شود، او را از بین ببرد و آن را به نیروهای اسرارآمیز منتسب سازد. بنابراین اخبار مخابره شده، همه جنبۀ سیاسی و امنیتی داشته و در واقع ساختگی بوده است. البته امکان دارد برای واقعی جلوه


1- جزیرۀ خضراء، ناجی النجار، ص 60 - 61.

ص:167

کردن، چند هواپیما و کشتی را از بین برده باشند؛ زیرا از آن جنایت کاران چنین کاری بعید نیست.

6. متأسفانه بعضی با شنیدن این رویدادها، ادعا کردند یا احتمال دادند که آن منطقه، همان جزیرۀ خضراء و محل زندگی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است؛ در حالی که این احتمالی بیش نبوده و عقیده ای شخصی است که از کج فهمی افراد خبر می دهد؛ زیرا وقتی اخبار دردآور و غم انگیز کشته شدن عده ای بی گناه که گاه راه را گم کرده اند یا سوار بر کشتی تجاری بوده اند، دنیا را فرا گیرد و همه ناراحت شوند و اظهار هم دردی کنند، معلوم است که وقتی کسی در این حال ادعا کند آن جا جزیرۀ امام ماست و حضرت و یارانش چنین کارهایی را انجام داده اند، ناآگاه و بی خرد است. به راستی این ادعا به شنوندگان و خوانندگان چه پیامی منتقل می کند؟ آیا جز این است که بر خشونت طلبی و خون ریزی دین اسلام و پیشوایان دین تأکید می ورزد؟

7. وقتی از مدعیان وجود جزیرۀ خضراء می پرسند: چرا تا به حال کسی

آن را روی کره زمین ندیده است، می گویند: خدا قدرت دارد که آن را از چشم ها دور کند و کسی آن را نبیند. (1) باید از این افراد پرسید: اگر خدا چنین کاری را می کند، پس چه لزومی دارد که هواپیماها و کشتی ها در آن منطقه نابود شوند و چرا باید این افراد بی گناه کشته شوند؟ پس در صورت درستی داستان جزیرۀ خضراء و کشته شدن دشمنان (که در آن روایات آمده)، آیا کسی که راه را گم کرده و اتفاقاً به آن جا رسیده، مستوجب قتل است؟ آیا ارائۀ چنین تصویری از اسلام و امام صحیح است؟


1- جزیرۀ خضراء، ناجی النجار، ص55.

ص:168

نتیجه:

1. مثلث برمودا وجود دارد، اما اخبار نقل شده دربارۀ آن ساختگی و برای اهداف سیاسی بوده است.

2. تطبیق آن بر جزیرۀ خضراء، ادعایی شخصی است و فقط از سوی فردی ناشناخته به نام ناجی النجار ابراز گردیده است. به نوشتۀ او، فقط به دلیل تشابهاتی که بین جریان جزیرۀ خضراء و اتفاقات نقل شده دربارۀ مثلث برمودا وجود داشته، به این نتیجه گیری رسیده (1) و طبیعی است که این نتیجه گیری ارزش علمی ندارد.

3. پذیرش چنین چیزی، خدشه دار کردن چهرۀ دین و خطرناک معرفی کردن امام رحمت و رأفت است که با قوانین مسلّم دین سازگاری ندارد.

پوشش امام

امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در قبل و بعد از ظهور، چه نوع لباسی می پوشد؟ آیا لباس امام مثل لباس روحانیون است یا لباس عربی و شال سبز و عمامۀ سبز بر سر دارند؟

امام در زمان غیبت برای ناشناخته ماندن از لباس های مختلف استفاده می نماید و در لباس های متعددی دیده شده اند.

لباس امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در زمان ظهور مثل لباس پدران بزرگوارش علیهم السلام و پیامبر مکرم صلی الله علیه و آله و سلم است. حضرت علی علیه السلام می فرمایند:

به خدا سوگند، گویی او را با چشم خود می بینم که وارد مکه شده، در حالی که بُرد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بر تن و عمامه ای زرد برسر دارد. کفش های پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم اندازۀ پای اوست... . (2)


1- جزیرۀ خضراء، ناجی النجار، ص161.
2- موعودنامه، مجتبی تونه ای، ص721.

ص:169

خوراک امام

آیا غذاهای امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف از دنیاست یا بهشت؟

در مورد خوراک ایشان، روایت خاصی نداریم، اما به طور عادی غذای ایشان طبیعی و از دنیاست؛ زیرا سنت و قانون الهی این است که غیر از موارد استثنایی، خلاف قانون عادی جهان آفرینش عمل نشود. پس امام بدن معمولی دارد و از غذای طبیعی استفاده می کند؛ هرچند ممکن است در بعضی مواقع، خداوند هدیه ای از بهشت برای آن حضرت بفرستد؛ چنان که این لطف شامل حضرت مریم علیها السلام و دیگران نیز شده است.

خانوادۀ امام

آیا حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ازدواج کرده است و همسر و فرزند دارد؟

دربارۀ ازدواج حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف اختلاف است. بعضی علما از جمله مرحوم محدث نوری (نویسندۀ کتاب نجم الثاقب)، بر این عقیده اند که آن حضرت ازدواج کرده و فرزندانی نیز دارد. عمده دلیل این گروه آن است که ازدواج، سنت مؤکد اسلامی است که مورد سفارش پیامبر مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم بوده است و حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از هر شخصی شایسته تر است که به سنت پیامبر عمل کند.

در پاسخ می گوییم: امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در حال حاضر در غیبت به سر می برد و این یک حالت استثنایی است که ارتباط ایشان را با مردم محدود می کند. بنابراین همین عذر می تواند مانع اجرای این سنت نبوی شود؛ زیرا به یقین گاه به دلیل شرایطی خاص، ممکن است حکم واجبی از عهدۀ انسان برداشته شود، چه رسد به مستحبات و سنت ها. افزون بر این، ازدواج سنتی نبوی است که باید در طول زندگی انجام گیرد و هیچ اشکالی ندارد که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف پس از ظهور اقدام

ص:170

به این عمل نماید و در این صورت، ترک کنندۀ سنت نبوی نیز نخواهد بود. از همین جا می توان استفاده کرد دعاهایی که در آن ها به حضرت و خانوادۀ او اشاره کرده، می تواند به دوران ظهور آن بزرگوار مربوط باشد، نه زمان غیبت.

در مقابل این نظریه، دیدگاه دیگری مطرح است که قاطعانه ازدواج حضرت را نفی می کند. عمده دلیل ایشان هم این است که لازمۀ ازدواج حضرت، یا طولانی بودن عمر همسر اوست که دلیلی بر آن نداریم، یا آن که حضرت پس از رحلتِ همسر، مجبور است با دیگری ازدواج کند، یا به دلیل ازدواج باید فرزندانی داشته باشد که سرپرستی آن ها موجب شناخته شدن حضرت گردد و... .

البته این مطالب هم، سست و بی اساس است. ممکن است حضرت در برهه ای از حیات خود _ حتی در غیبت _ همسری اختیار کند و آن زن از دنیا برود. در این صورت، ایشان هم به سنت نبوی عمل کرده و هم مشکلات و پی آمدهایی برای آن حضرت پیش نیاید.

آیت الله صافی می گوید: باید متذکر بود که جواب این پرسش در هالۀ قدس غیبت امام قرار دارد و خفاء امر امام علیه السلام که یکی از نشانه ها و خصایص آن حضرت است، در این نواحی نیز اثر گذاشته است. لذا به طور تحقیق و یقین نمی توان به آن پاسخ داد؛ چون احادیث و روایات اطمینان بخش در دست نداریم. یا این که به نظر حقیر نرسیده است و اگر در عصر ائمه علیهم السلام و در وقت صدور سایر روایات این گونه پرسش ها مطرح شده باشد، شاید بعضی روات احادیث، به حفظ و ضبط احادیث آن همت نگماشته اند.

بعضی روایات هم که در دسترس است، با چشم پوشی از وضع سند و متون آن ها، از جهت اختلاف نسخه ضعیف اند، مانند روایت شیخ الطائفه شیخ طوسی که از مفضل بن عمر روایت می کند که امام صادق علیه السلام فرمود: «هیچ یک از

ص:171

فرزندان او و دیگران از محل وی اطلاع ندارند». (1)

اما الغیبة نعمانی این حدیث را این چنین روایت کرده است: «... و از جایگاهش هیچ کس از دوست و بیگانه آگاهی نمی یابد». (2)

با وجود این اختلاف، یعنی روایت نعمانی به جای وُلده، وَلِی است و استناد به نقل الغیبة شیخ طوسی اطمینان بخش نیست، بلکه نقل الغیبة نعمانی از بعضی جهات مانند سند و لفظ حدیث اقرب به اعتبار است.

بعضی روایات دیگر مانند خبر کمال الدین انباری و خبر زین الدین مازندرانی، که قبلاً در بحث جزیرۀ خضراء در این مورد بحث شده است، قابل استناد نمی باشد؛ و بعضی دیگر مثل فقرات بعضی ادعیه و زیارات نیز صراحت ندارد و قابل حمل بر عصر ظهور می باشند؛ و علاوه بر فرض قبول دلالت، متعرض خصوصیات و تفصیلات نمی باشند، فقط به طور اجمال اهل متزوّج بودن و فرزند داشتن آن حضرت را بیان می کنند.

خلاصۀ سخن آن که اگرچه همسر و فرزند داشتن آن حضرت محتمل است، اما در بررسی اخبار، به حدیث معتبری که موجب اطمینان باشد و خصوصیات متضمن تفاصیل این موضوع باشد، نرسیدیم و دنبال کردن و تعقیب این موضوع لزومی هم ندارد. (3)

بنابراین ما نه دلیلی بر ازدواج حضرت داریم و نه سندی بر ازدواج نکردن او، ضمن این که مبهم بودن این مسئله می تواند دارای حکمتی باشد؛ چون در هر صورت مشکلاتی پیش می آید.


1- «لا یطَّلِعُ علی موضِعِهِ احدٌ من وُلده ولا غَیره» (الغیبة، شیخ طوسی، ص102).
2- «لا یطَّلِعُ علی موضِعِهِ احدٌ من وَلِی و لا غَیره» (الغیبة، نعمانی، ترجمه: محمدجواد غفاری، ص 245 - 246).
3- امامت و مهدویت، لطف الله صافی گلپایگانی، ج2، ص468 – 469، با اندکی تصرف.

ص:172

آن چه در روایات آمده این است که همواره سی نفر از بهترین انسان ها در خدمت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هستند و او را در حل مشکلات یاری می کنند و تنها آنان از محل زندگی امام باخبرند. (1)

آیا صحت دارد که اگر دختران با عفت باشند، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف با دختران عفیف ازدواج می کند؟

این قضیه صحت ندارد، بلکه بنابر توصیۀ قرآن مجید و روایات اهل بیت علیهم السلام، هر انسانی باید وظیفۀ خود را به خوبی بشناسد و خالصانه به وظیفۀ خود عمل نماید، به این امید که مورد رضایت و توجه خاص خداوند متعال و حجت او

قرار گیرد.

علم امام

آیا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف از زمان ظهور خبر دارد؟

گرچه از روایات متعددی استفاده می شود که امام به هرچه بوده و هرچه هست علم دارد و چیزی از ایشان مخفی نیست و از این رو آن حضرت از زمان ظهور نیز مطلع است، اما این احتمال نیز وجود دارد که زمان ظهور از علوم مستأثر باشد؛ یعنی از علومی که مخصوص خداوند سبحان است. اگر چنین باشد، باز مشکلی پیش نمی آید؛ چراکه اولاً، از برهان ها و روایاتی که در ابواب امامت وارد شده، استفاده می شود که وجود مقدس امام، با عالم غیب ارتباط دارد و در مواقع احتیاج حقایقی را می یابد، پس می توان گفت که خداوند از این طریق هنگامۀ ظهور را به مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف الهام می فرماید.

ابوجارود می گوید خدمت ابی جعفر عرض کردم:

«قربانت شوم، از احوال حضرت صاحب الامر به من خبر بده». فرمود:


1- بحارالانوار، ج52، ص153، ح6؛ کافی (کتاب الحجه، باب فی الغیبه)، ح16.

ص:173

«شبانگاه از بیمناک ترین مردم است، اما صبح گاه از ایمن ترین آنان می گردد. برنامۀ کارش شبانه روزی به وی وحی می شود». عرض کردم: «به او وحی می شود؟» فرمود: «وحی می شود، اما وحی پیامبری نیست، بلکه مانند وحی و الهامی است که به مریم دختر عمران و مادر موسی نسبت داده شده است. ای اباالجارود! قائم آل محمد از مریم و مادر موسی نزد خدا گرامی تر است». (1)

از این قبیل احادیث استفاده می شود که بر وجود مقدس امام الهام می شود و از این طریق خبر داده می شود.

ثانیاً، ممکن است گفته شود که پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم، وقت ظهور را توسط ائمۀ اطهار علیهم السلام به مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف خبر داده، مثلاً به این صورت که وقایع و حوادث معیّنی را از نشانه های فرارسیدن وقت ظهور معرفی کرده و امام زمان در انتظار بروز آن علامت هاست.

پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است:

خداوند شمشیر و پرچم آن جناب را هنگام ظهور به صدا می آورد، می گویند: ای دوست خدا به پا خیز و دشمنان خدا را بکش. (2)

یکی از شواهد احتمال مذکور، روایاتی است که دلالت می کنند برنامه و دستورالعمل تمام امامان، مهرکرده از جانب پروردگار عالم بر پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نازل شده است و ایشان آن را به علی بن ابی طالب علیه السلام تحویل داد. علی علیه السلام هنگام خلافت، صحیفۀ خویش را گشود و طبق آن عمل کرد. سپس آن را به امام حسن علیه السلام تحویل داد و به همین کیفیت، نوبت به هر امامی می رسید، مهر نامۀ خویش را می گشود و به آن عمل می کرد. اکنون نیز برنامۀ کار و دستورالعمل امام


1- بحارالانوار، ج52، ص389.
2- بحارالانوار، ج52، ص311.

ص:174

زمان نزدش موجود است. (1)

به هر تقدیر این مسئله نیازمند تحقیق بیش تری است.

آیا عدم آگاهی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف از زمان ظهور، نقصی برای امام و مقام امامت محسوب نمی شود؟

اولاً، دقیقاً معلوم نیست که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف وقت ظهور را نداند؛ اگرچه از بعضی روایات فهمیده می شود که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف وقت ظهور را نمی داند، (2) اما این مسئله قطعی نیست. از طرف دیگر از بعضی آیات (3) و روایات (4) استفاده می شود که امام در صورت اراده به همه چیز علم خواهد داشت.

ثانیاً، بر فرض عدم علم، خلل و اشکالی برای مقام امام ندارد؛ زیرا تنها خداوند است که نهان و آشکار موجودات عالم را می داند و اگر چیزی بر خداوند مخفی باشد، علت نقص خداوند خواهد بود، اما غیر از خداوند، ازجمله امامان، محدودند و طبیعتاً علم و قدرت و سایر اوصاف آن ها نیز محدود است و اگر چیزی را ندانند، دلیل بر ضعف آن ها نیست. بنابراین برخی از علوم را تنها خدا می داند و هیچ کس حتی امامان از آن خبر ندارند؛ مثل زمان قیامت.

هنگام دعا کردن و امداد خواستن از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف - با توجه به پهناور بودن جهان - چطور الساعه به ایشان الهام می شود؟

علم امام همانند علم ما نیست؛ زیرا انسان ها معمولاً علومشان کسبی و در محدودۀ عالم شهود است، در حالی که علم امام منحصر به عالم شهود نیست، بلکه عالم به غیب نیز هست. لذا به راحتی و در کم ترین زمان از دعاها و


1- کافی، ج1، ص279، باب اَن الائمه... .
2- کمال الدین، ج2، ص327، ح6.
3- سورۀ جن، آیۀ 25 - 28.
4- بحارالانوار، ج53، ص58، ح41.

ص:175

خواسته های ما اطلاع پیدا می کند؛ مثلاً سید بن طاووس نقل می کند که شخصی طی نامه ای از امام رضا علیه السلام سؤال می کند: «ما وقتی به شما احتیاج داریم چه کنیم؟» حضرت در جواب فرمودند: «اگر حاجتی داری لب هایت را تکان بده، جوابت می رسد»؛ (1) یعنی اگر تنها زمزمه کنی و صدایت را هم کسی نشنود، من می شنوم.

برای توضیح این مطلب لازم است نکاتی را متذکر شویم:

1. مأموریت امام از لحاظ زمان و مکان، بسیار گسترده است. او تنها امام زمین و زمان نیست، بلکه امام ملک و ملکوت است.

2. مأموریت و تسلط امام تنها به ظاهر عالم ختم نمی شود، بلکه دربرگیرندۀ ظاهر و باطن اجتماع و انسان ها نیز هست.

3. علم امام حضوری است، نه کسبی و حصولی؛ یعنی ما به دلایل متعدد (مذکور در کتب کلامی شیعه) معتقدیم که علم امام موهبتی الهی و علم لدنّی است. (2)

4. علوم الهی نیز از ویژگی های خاصی برخوردارند که آن ها را در مقایسه با سایر علوم ممتاز می کند:

الف) علم الهی روشن است و هیچ نقطۀ تاریکی در آن نیست. لذا در آن اختلافی نیست و چیزی به نام واضح و واضح تر در آن وجود ندارد؛

ب) علوم الهی نزد انبیا و ائمه علیهم السلام حاضر است، لذا آنان در هیچ پرسشی نگفتند بعداً جواب می دهیم و یا نیاز به تأمل و تفکر داریم؛

ج) علوم الهی نیازمند مقدمه چینی نیست؛ چون در آن ها اختلافی دیده


1- بحارالانوار، ج50، ص155، ح42.
2- تحقیقی پرامون امامت عامه و خاصه، حبیب الله طاهری، ص76- 85.

ص:176

نمی شود، لذا بین انبیا و امامان علیهم السلام در هیچ امری اختلاف نیست؛

د) علوم الهی نیاز به تجدید نظر ندارد، بلکه به قوت و ظهور آغازین خود

باقی است؛ (1)

5. روایات به کیفیت علوم ائمه علیهم السلام اشاره دارند:

الف) امام نسبت به هرچه دربارۀ آسمان و زمین و بهشت و جهنم (تا قیامت) واقع می شود، عالم است و چیزی نیست که ائمه علیه السلام به آن علم نداشته باشند؛ (2)

ب) جمیع علوم ملائکه و انبیا نزد ائمه علیهم السلام موجود است و هر امامی جمیع علوم امام قبل از خود را داراست؛ (3)

ج) روایاتی داریم که دلالت دارند بر این که ائمه علیهم السلام بر همۀ احتیاجات و اعمال بشر و بر احوال شیعیان آگاهی دارند، و حتی اگر بلا یا مصیبتی به آنان برسد آگاه اند؛ یعنی به همۀ بلایا و منایا، (زمان و کیفیت آن ها) آگاهی دارند؛ همچنین به آن چه در دل انسان ها می گذرد، آگاهی دارند؛ (4) در این زمینه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در توقیعی که برای شیخ مفید فرستاده فرمودند:

انا نحیط علماً بانبائکم ولما یعزب عنّا شیءٌ من اخبارکم؛

به همۀ خبرهای شما آگاهیم و چیزی از اخبار شما بر ما پوشیده نیست.

نکتۀ آخر این که، اگرچه علم امام از ناحیۀ خداوند است، ولی بین علم خداوند و علم امام تفاوت وجود دارد؛ زیرا علوم الهی برای خداوند ذاتی و استقلالی است (علم غیب، ذاتی خداوند است). به عبارت دیگر، تنها کسی که ذاتاً و به خودی


1- بدایة المعارف، محسن خرازی، بحث صفات امام (علم امام).
2- بحارالانوار، ج26، ص109 (حدود 22 روایت نقل شده است).
3- بحارالانوار، ج26، باب12، ص159 به بعد.
4- بحارالانوار، ج26، باب8 و 9، ص132- 154.

ص:177

خود از غیب آگاه است، خدای سبحان است و این بدان معنا نیست که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، ائمه یا ملائکه به غیب علم نداشته باشند؛ بلکه علم دارند، اما علم آن ها ذاتی نیست، بلکه تبعی است و به خواست پروردگار، عالِم اند.

آیا امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف شاهد و ناظر اعمال است؟

در متون دینی ما آمده است که همه کس و همه چیز نزد امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف حاضر است و امام بر احوال مردم آگاه است.

خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید:

«وَقُلْ اعْمَلُوا فَسَیَرَی اللهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ ...»؛ (1)

بگو عمل کنید، خداوند و فرستادۀ او و مؤمنان اعمال شما را می بینند.

دربارۀ این آیۀ شریفه، روایات بسیاری نقل شده و شاید به حد تواتر برسد (2) که علاوه بر خداوند متعال، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و امامان علیهم السلام از اعمال همۀ امت آگاه می شوند.

در اصول کافی در بابی با عنوان «عرضۀ اعمال» روایات متعددی در ذیل همین آیۀ شریفه ذکر شده است که مراد از «مؤمنون»، ائمۀ اطهار علیهم السلام هستند، ازجمله

این روایت:

شخصی خدمت امام رضا علیه السلام آمد و عرض کرد: «برای من و خانواده ام دعا کنید». امام فرمود: مگر دعا نمی کنم:

والله ان اعمالکم لتعرض علی فی کل یوم ولیلة؛

به خدا سوگند، اعمال شما هر شب و روز بر من عرضه می شود.


1- سورۀ توبه، آیۀ105.
2- تفسیر نمونه، ج8، ص125.

ص:178

روای می گوید: این سخن بر من گران آمد، امام متوجه شد و به من فرمود:

اما تقرأ کتاب الله عزوجل وَقُلْ اعْمَلُوا فَسَیَرَی اللهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ، وهو والله علی بن ابی طالب؛ (1)

آیا کتاب خداوند عزوجل را نمی خوانی که می فرماید: عمل کنید خدا و پیامبرش و مؤمنان، عمل شما را می بینند. به خدا سوگند! منظور از مؤمنان علی بن ابی طالب (و امامان دیگر از فرزندان او) هستند.

امام علی علیه السلام هم می فرماید:

لیس یغیب عنا مؤمن فی شرق الارض ولا فی غربها؛ (2)

هیچ مؤمنی در شرق و غرب زمین از ما غایب نیست.

امام صادق علیه السلام هم می فرماید:

ان الدنیا لتمثل للامام مثل فلقة الجوز فلا یعزب عنه شئ... ؛ (3)

دنیا (آسمان و زمین) در نزد امام چون پاره گردویی حاضر و نمایان است و چیزی از او پوشیده نیست.

لذا امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به شیخ مفید می فرماید:

فانا نحیط علماً بانبائکم ولا یعزب عنا شئ من اخبارکم؛ (4)

ما بر احوال شما آگاهیم و هیچ چیز از اوضاع شما بر ما پوشیده و مخفی نیست.

یک چشم زدن غافل از آن ماه نباشید

شاید که نگاهی کند آگاه نباشید


1- کافی، ج1، ص171، باب عرض الاعمال.
2- الزام الناصب، ص6؛ روزگار رهایی، ص648.
3- اختصاص، شیخ مفید، ص217.
4- الخرائج و الجرائح، قطب الدین راوندی، ج2، ص902.

ص:179

روشن است که اعمال، اعم از جوارحی و جوانحی است، لذا امام از هر نوع نیت و عملی که در کارنامۀ انسان ثبت شود، آگاه است.

از عبدالرحمان پرسیدند: چرا شیعه شدی و به امامت امام هادی علیه السلام معتقد گشتی؟ گفت: چیزی دیدم که موجب شد چنین اعتقادی را بپذیرم. من مردی فقیر بودم. برای گرفتن کمک به دربار متوکل رفتم. آن روز متوکل دستور داده بود تا علی بن محمد بن الرضا علیه السلام احضار شود. به یکی از حاضران گفتم: این مرد کیست؟ گفت او مردی علوی است که رافضیان معتقد به امامت اش هستند و متوکل او را برای کشتن حاضر کرده است. دیدم امام سوار بر اسب آمد و مردم از سمت راست و چپ در دو صف ایستاده و به او نگاه می کنند. هنگامی که او را دیدم، محبتش در دلم افتاد. بنا کردم در دل خود برای او دعا کردن که خداوند شرّ متوکل را از او دفع کند. او پیشاپیش می آمد و به یال اسبش نگاه می کرد، ولی به راست و چپ نگاه نمی کرد. من پیوسته در دل به او دعا می کردم. هنگامی که کنارم رسید، صورتش را به سویم گردانید. آن گاه فرمود: «خداوند دعایت را مستجاب کند و عمرت را طولانی، و مال و فرزندانت را زیاد گرداند». از هیبت او، بر خود لرزیدم و در میان رفقایم افتادم. پرسیدند چه شده؟ گفتم: خیر است و به هیچ مخلوقی نگفتم. خداوند متعال به برکت دعای او راه هایی از مال و ثروت بر من گشود. من به امامت این شخص معتقدم که آن چه در دلم بود، دانست و خداوند دعایش را درباره ام مستجاب کرد. (1)

امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف هم در این زمان، چشم خدا در میان خلایق است (2) و بر احوال و اعمال ما آگاهی دارد.


1- کافی، ج1، ص171، باب معجزات امام هادی علیه السلام.
2- «السلام علیک یا عین الله فی خلقه» (مفاتیح الجنان، دعای روز جمعه).

ص:180

آیا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ما را می بیند؟

طبق بعضی از آیات قرآن، خدای متعال در هر زمان و برای هر امتی، رهبرانی قرار می دهد که معصوم از خطا و اشتباه اند و در روز قیامت به اعمال آن ها گواهی می دهند. کسی که شاهد بر اعمال امت باشد، نباید در شهادتش اشتباه کند و نیز باید احاطۀ علمی بر همۀ اعمال امت داشته باشد. بنابراین امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف شاهد بر اعمال و رفتار ماست و اگر بخواهد می تواند ما را ببیند. (1)

آیا وقتی با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف صحبت می کنیم، ایشان صدای ما را می شنود؟ در این صورت چرا جواب ما را نمی دهد؟

با توجه به مضمون روایتی که از امام صادق علیه السلام نقل شده است، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف از شدت محبتی که به دوستان خود دارد، هر زمانی که شخصی او را یاد کند، نگاهی به او می نماید و سزاوار است که یادکننده به جهت احترام و تعظیم، از جای خود برخیزد. هنگامی که مولای خویش او را به نظر مهر و عطوفت نگاه می کند، پس از جای خود برخیزد و از خدای تبارک و تعالی، تعجیل فرج ایشان را بخواهد. (2)

بنابراین قطعاً امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف صدای ما را می شنود، اما این که چرا حاجات ما را برآورده نمی کند، دلایل مختلفی دارد؛ مثلاً شرایط استجابت دعا را فراهم نمی کنیم که ازجملۀ آن ها ترک معصیت خداست، یا این که برآورده شدن آن حاجت به صلاح ما نیست، مانند بیمار دیابتی ای که از ما درخواست شیرینی می کند (از آن جا که او را دوست داریم به درخواست او توجهی نمی کنیم). به این ترتیب، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز که مهربان تر از پدر و مادر است، برای تربیت ما بسیاری از


1- کافی، ج1، ص292 - 293.
2- موعودشناسی و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، ص379.

ص:181

خواسته های ما را به خاطر خودمان اجابت نمی کند.

چرا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف رساله ندارد و به وسیلۀ فقها رسالۀ خود را در اختیار مردم قرار نمی دهد؟

روشن است که امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در غیبت به سر می برد و یکی از نتایج زندگی غایبانه این است که ما به آن حضرت دسترسی نداریم تا از ایشان تقاضای رساله نماییم؛ اما این به معنای مکلف نبودن مؤمنین از عمل به احکام شرعی نیست. از این رو امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در توقیع اسحاق بن یعقوب که به دست نایب دوم امام، یعنی محمد بن عثمان صادر گشت، فرمود:

و اما رویداد و پیش آمدهایی که در آینده روی خواهد داد، دربارۀ آن ها به راویان حدیث ما رجوع کنید؛ زیرا ایشان حجت من بر شمایند و من حجت خدا می باشم. (1)

علاوه بر این، دائماً مسائل جدیدی پیش می آید که نیازمند جواب امام است و از آن جا که دسترس به امام ممکن نیست و نمی توان جواب آن ها را از امام جویا شد، لذا باید به فقها رجوع کرد و احکام دین را از آن ها آموخت. در این باره که چرا امام مجبور به زندگی غایبانه شدند تا مردم از بهره مندی کامل از حضور ایشان محروم شوند، در ادامه گفت وگو خواهیم کرد.

آیا امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف خداوند متعال را می بیند؟

برای پاسخ به این سؤال مضمون حدیثی را می آوریم که شخصی از امیرالمؤمنین علیه السلام پرسید: «یا امیرالمؤمنین! آیا هنگام عبادت خدایت را دیده ای؟» امام علیه السلام فرمود:

آگاه باش! من هرگز خدایی را که ندیده باشم، عبادت نکرده ام.


1- کمال الدین، ج2، ص483.

ص:182

آن شخص گفت: «خدا را چگونه دیده ای؟» امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:

بدان، خدا را با چشم نمی توان دید، ولی با قلب می توان او را درک کرد. (1)

یعنی خدا را با چشم سر نمی توان دید، ولی با چشم قلب می توان پی به وجود خدا برد.

بنابراین امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز خدا را نه با چشم ظاهری بلکه با چشم عقل و قلب می بیند؛ زیرا خدا جسم نیست که با چشم ظاهری قابل دیدن باشد.

معجزات امام

معجزات امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف چیست؟

معجزاتی که از ناحیۀ آن حضرت در غیبت صغرا به وقوع پیوسته بسیار است. در برخی روایات پاره ای از معجزات حضرت ذکر شده است که به صورت خلاصه و فهرست وار و با ارجاع به متن حدیث در ذیل می آوریم.

1. سبز کردن چوب خشک؛

2. نرم کردن سنگ سخت؛

3. سخن گفتن پرنده ای به امر حضرت؛ (2)

4. جوشش آب و آذوقه از زمین؛ (3)

5. طی الارض و نداشتن سایه؛ (4)

6. کندی حرکت زمان؛ (5)


1- التوحید، شیخ صدوق، تحقیق: سیدهاشم حسینی تهرانی، ص106.
2- عقدالدرر، ص97 و 138 و 139؛ الشیعة و الرجعة، ج1، ص158(به نقل از: چشم اندازی به حکومت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، نجم الدین طبسی، ص88).
3- کافی، ج1، ص231؛ الغیبة، نعمانی، ص238؛ بحارالانوار، ج13، ص158 و ج52، ص324.
4- کمال الدین، ص372؛ اعلام الوری، ص408؛ بحارالانوار، ج51، ص157.
5- الارشاد، شیخ مفید، ص365؛ بحارالانوار، ج52، ص337.

ص:183

7. قدرت تکبیر؛ (1)

8. عبور از آب؛ (2)

9. ندای ابر. (3)

برای مطالعۀ بیش تر، به فصل ششم از کتاب نجم الثاقب محدث نوری مراجعه کنید.

پرسش های تخصصی

چرا بعضی از تاریخ نگاران، مهدی موعود را از نسل امام حسن مجتبی و طباطبایی می دانند؟

در مورد نسب امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف روایات بسیاری وجود دارد. در مورد این که امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از نسل امام حسین علیه السلام است، در کتاب منتخب الاثر نزدیک به پانصد روایت نقل شده است؛ در حالی که برای ثابت کردن این که امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از نسل امام حسن علیه السلام است، فقط یک روایت، آن هم در منابع اهل سنت آمده و سیدثامر العمیدی با هفت دلیل ثابت می نماید که این حدیث ساختگی و جعلی است. (4) البته به یک معنا امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از نسل امام حسن علیه السلام نیز هست؛ زیرا مادر امام باقر علیه السلام (فاطمه) دختر امام حسن مجتبی علیه السلام است. پس امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از طرف مادر، حسنی هستند.

در مورد طباطبایی بودن امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف باید بگوییم چنین چیزی را به هیچ وجه نمی توان پذیرفت؛ زیرا چنان که بر حسینی بودن امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف روایات و دلایل بسیاری داریم، بر تک تک پدران امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف تا امام حسین علیه السلام نیز روایت


1- عقدالدرر، ص180.
2- الغیبة، نعمانی، ص159؛ بحارالانوار، ج52، ص315؛ اثبات الهداة، ج3، ص537.
3- کشف الغمة، اربلی، ج3، ص265؛ بحارالانوار، ج51، ص240؛ اثبات الهداة، ج3، ص615.
4- نک: در انتظار ققنوس، ترجمه: مهدی علیزاده.

ص:184

زیادی داریم که در کتاب منتخب الاثر و کتاب من هو المهدی (که با عنوان مهدی کیست ترجمه شده)، نقل شده اند. تعدادی از احادیث را از کتاب من هو المهدی بیان می کنیم:

امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از فرزندان امام سجاد علیه السلام است (139 روایت)؛ از فرزندان امام باقر علیه السلام است (139 روایت)؛ از فرزندان امام صادق علیه السلام است (137 روایت)؛ از فرزندان امام کاظم علیه السلام است (133 روایت)؛ از فرزندان امام رضا علیه السلام است (125 روایت)؛ از فرزندان امام جواد علیه السلام است (123 روایت)؛ از فرزندان امام هادی علیه السلام است (119 روایت)؛ فرزند امام حسن عسکری علیه السلام است (118 روایت).

البته آیت الله صافی در منتخب الاثر تعداد بیش تری را نیز نقل کرده است؛ مثلاً برای فرزند امام حسن عسکری علیه السلام بودن، 146 روایت آورده و در این که نام پدر ایشان حسن است، 147 روایت دیگر را نقل کرده است.

بعضی از مورخان نوشته اند فرزند امام حسن عسکری علیه السلام به نام محمد در سن 6 یا 7 سالگی شهید شده است؛ آیا صحت دارد؟

البته هیچ یک از مورخین شیعه چنین نظری ندارند و نه تنها مورخین شیعه، که هیچ عالم شیعی چنین سخنی را نیاورده است. بلکه از بزرگان اهل سنت افرادی مانند محی الدین عربی هستند که به وجود و زنده بودن او گواهی داده اند و ما دلایل بسیار متعدد و فراوانی داریم که شهادت فرزند امام حسن عسکری علیه السلام صحیح نیست. از جنبۀ عقلی برهان های متعددی مانند: برهان لطف، عنایت، علت غایی، امکان اشرف و... دلالت می کنند که امکان ندارد زمین بدون امام باشد. البته محل بسط و بحث این دلایل در جای خود است؛ (1) اما این که این امام


1- در کتاب های کلامی شیعه این بحث ها مطرح شده است. (نک: علی و پایان تاریخ، سیدمجید فلسفیان).

ص:185

کیست، از حوزۀ عقل خارج است و به ناچار باید سراغ روایت رفت. آیت الله صافی گلپایگانی در کتاب منتخب الاثر بیش از نهصد روایت می آورد که بر دوازده گانه بودن امامان دلالت دارد و در بین آن ها پنجاه روایت، اسامی ائمه علیهم السلام را برشمرده و بیان می دارد که دوازدهمین و آخرین امام کیست.

آیا با وجود این همه دلیل عقلی و دلایل نقلی، می توان ذره ای در باطل بودن این ادعا شک کرد؟ آیا می توان با قول «بعضی»، حتی در صورت معتبر بودن منبع آن، از این همه مدارک و منابع دست کشید؟

طبیعی است که چنین قضاوتی نه علمی است و نه منصفانه و برای هیچ تحقیق کننده ای جای ابهامی باقی نمی گذارد، بلکه یقین به عقیدۀ شیعه پیدا می کند که حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف از سال 255 (زمان تولد) تا زمان حال زنده است.

نام امام

نام اصلی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف چیست ؟

نام اصلی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف «محمد» و کنیه اش «ابوالقاسم» است؛ یعنی حضرت، نام و کنیۀ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را دارد و از قبل، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم وی را با نام و کنیۀ خود معرفی کرده است.

چرا نام امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف برده نمی شود و به صورت «م ح م د» نوشته می شود؟

در این باره میان فقها اتفاق نظر وجود ندارد؛ بسیاری از فقها معتقد به حرمت علنی کردن نام امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف هستند، اما برخی از فقها هم بر این عقیده اند که در زمان ما تصریح به نام ایشان بدون اشکال است؛ برخی از روایاتی که دستۀ نخست فقها به آن استناد کرده اند به این قرار است:

1. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:

ص:186

لا یسمی حتی یظهره الله؛ (1)

نام او برده نمی شود تا خداوند او را ظاهر گرداند.

2. امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند:

اما اسمه فان حبیبی رسول الله عهد الی ان لا احدث به حتی یبعثه الله؛ (2)

دوستم پیامبر از من پیمان گرفته است که نامش را نگویم تا زمانی که خداوند او را برانگیزد.

3. امام باقر علیه السلام فرمودند:

لایحل ذکره باسمه؛ (3)

بردن نامش جایز نیست.

4. امام صادق علیه السلام فرمودند:

ایاکم والتنویة باسم المهدی؛ (4)

از آشکار کردن نام مهدی بپرهیزید.

5. امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز فرمودند:

ان دللتهم علی الاسم اذاعوه؛ (5)

اگر به نام راهنمایی کنی آن را فاش می کنند.

با توجه با این نوع روایات، طبیعی است که نباید نام حضرت برده شود و در مواردی که لازم است اسم حضرت نوشته شود، با حروف مقطعه (م ح م د) نوشته


1- مستدرک وسائل الشیعه، ج12، ص280.
2- مستدرک وسائل الشیعه، ج12، ص286.
3- مستدرک وسائل الشیعه، ج12، ص286.
4- مستدرک وسائل الشیعه، ج12، ص285.
5- مستدرک وسائل الشیعه، ج12، ص285.

ص:187

شود تا تصریح به اسم نگردد؛ و هنگام خواندن، بی اختیار به زبان جاری نشود. (1)

دربارۀ علت چنین حکمی باید گفت:

اولاً، بسیاری از احکام فقهی اسلام، تعبدی است که باید بدان ها عمل کرد و دانستن علت آن ضرورتی ندارد. لذا ائمه نیز علت همۀ احکام را بیان نکرده اند؛

ثانیاً، امام باقر علیه السلام می فرماید: «اگر بنی فاطمه نام او را بدانند، مصمم می شوند او را قطعه قطعه کنند». (2)

یکی از نواب خاص امام، محمد بن عثمان عمروی در این باره چنین توضیح می دهد:

حرام است بر شما که از اسم ایشان سؤال کنید. این حکم را من از خود نمی گویم؛ زیرا من حق حلال و حرام کردن ندارم، این سخن از طرف امام عجل الله تعالی فرجه الشریف است و علت این را چنین بیان می کند: زیرا واقعیت در نزد خلیفه این است که امام حسن عسکری علیه السلام از دنیا رفته و فرزندی نیز از او برجای نمانده است... و اگر اسم وی معلوم شود، جست وجو شروع می شود. پس تقوا پیشه کنید و از سؤال کردن اسم خودداری کنید. (3)

از چنین روایاتی معلوم می گردد که علت حرمت بردن نام آن حضرت، ترس از تعقیب امام و اذیت کردن شیعیان است.

بر همین اساس عده ای از علما حرمت را مخصوص اوایل غیبت؛ خصوصاً دوران غیبت صغرا می دانند. (4)

اما روایاتی هم وجود دارد که آن را تا زمان ظهور، حرام می دانند؛ مثل:


1- برای دانستن تفصیل این بحث نک: «حکم تسمیه»، نجم الدین طبسی، مجلۀ انتظار، ش3.
2- الغیبة، نعمانی، ص288.
3- کافی، ج1، ص329.
4- وسائل الشیعه، ج16، ص240.

ص:188

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:

لا یسمیه باسمه ظاهراً قبل قیامه الّا کافر به؛ (1)

قبل از قیام، آشکارا نام او را نمی برد مگر منکر او.

امام باقر علیه السلام فرمود:

لایسمی حتی یظهره امره؛ (2)

نام برده نمی شود تا خداوند امر او را آشکار گرداند.

امام رضا علیه السلام فرمود:

لایسمی باسمه بعد غیبته احد حتی یراه ویعلن باسمه فلیسمه کل الخلق؛ (3)

احدی نام او را بعد از غیبتش نبرد تا او را ببیند و اسمش را آشکار کند، بعد همۀ مردم او را نام ببرند.

امام عسکری علیه السلام فرمود:

ولا یحل لاحد ان یسمیه او یکینه بکنیته الی ان یظهر الله دولته و سلطتنه؛ (4)

بر احدی جایز نیست او را به اسم یا کنیه بخواند تا آن که خداوند دولت و قدرت او را آشکار نماید.

با توجه به این روایات، عدۀ دیگری از علما مانند علامه مجلسی (5) و محدث نوری گفته اند: علت حرمت معلوم نیست و نمی تواند تقیه و ترس از تعقیب باشد. لذا حرمت ذکر نام ایشان همچنان باقی است. (6)


1- مستدرک وسائل الشیعه، ج12، ص285.
2- کافی، ج1، ص525.
3- مستدرک وسائل الشیعه، ج12، ص285.
4- مستدرک وسائل الشیعه، ج12، ص285.
5- بحارالانوار، ج51، ص31.
6- مستدرک وسائل الشیعه، ج12، ص280.

ص:189

البته طبیعی است که قائلین به جواز بردن نام حضرت، این روایات را توجیه کرده اند. (1) علاوه بر این که در بعضی از روایات و زیارات به اسم حضرت تصریح شده است. (2)

لقب امام

امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف چند لقب دارند؟ بعضی از آن ها را نام ببرید.

در روایات، لقب های متعددی برای امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ذکر شده است که هرکدام به بخشی از صفات، ویژگی ها و آثار وجودی آن امام اشاره دارند. محدث نوری در کتاب نجم الثاقب، تعداد اسامی و القاب حضرت را تا 182 مورد ذکر می کند (3)که به تعدادی از آن ها اشاره می کنیم:

1. مهدی: مشهورترین لقب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، مهدی است. این لقب را پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم تعیین کرده اند. امام باقر علیه السلام در مورد این که چرا به آن حضرت، مهدی می گویند، می فرماید:

او را مهدی نامیدند؛ زیرا وی مردم را به امر پنهان هدایت می کند. (4)

امام صادق علیه السلام نیز در این باره می فرماید:

آن حضرت را مهدی می گویند؛ زیرا مردم را به امری که گم کرده اند (اسلام راستین) هدایت می کند. (5)

2. قائم: یعنی قیام کننده به حق. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید:


1- وسائل الشیعه، ج16، ص241.
2- کمال الدین، ج2، ص334 و 431، 432، 409؛ وسائل الشیعه، ج16، ص243.
3- نجم الثاقب، محدث نوری، ص106. (به نقل از: ارشاد، شیخ مفید).
4- علل الشرایع، شیخ صدوق، ج1.
5- اثبات الهداة، شیخ حر عاملی، ترجمه: احمد جنتی، ج7، ص110 و 169.

ص:190

به این دلیل او را قائم نامیدند که پس از فراموش شدن نامش، قیام می کند. (1)

3. منصور: امام باقر علیه السلام در تفسیر آیۀ شریفۀ «مَن قُتِلَ مَظلُوماً» فرمود:

او حسین بن علی علیه السلام است و منظور از ادامۀ آیه «فَقَد جَعَلنا لِوَلِیهِ سُلطاناً فَلَا یسرِف فِی القَتلِ اِنَّهُ کانَ مَنصُوراً»» (2) امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است که نامش در این آیه «منصور» می باشد؛ چنان که خداوند احمد و محمد را محمود، و عیسی را مسیح خوانده است. (3)

چرا به آن حضرت بقیة الله می گویند؟ معنای آن چیست؟

بقیة الله یعنی بازماندۀ خدا، و به حضرت مهدی، بقیة الله می گویند، چون او آخرین حجت خداست؛ یعنی بعد از همۀ پیامبران و امامان، او تنها حجت خدا در زمین است که به ارادۀ خداوند دنیا را پر از عدل و داد خواهد کرد.

چرا لقب امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف «أباصالح» است؟

آیت الله مکارم شیرازی در این باره می فرماید: این که به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، اباصالح می گویند، به سبب این نیست که فرزندی به نام «صالح» دارد؛ زیرا «اب» در لغت عرب، تنها به معنای پدر نیست بلکه به معنای صاحب نیز هست. «اباصالح»، یعنی کسی که صالحانی در اختیار دارد. لقب اباصالح از آیۀ قرآن گرفته شده است؛ «وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ». (4) چون آیه، بشارتِ حاکمیت جهان را داده و این بشارت برای صالحان است که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، صاحب و فرماندۀ آن هاست.


1- معانی الاخبار، شیخ صدوق، ص65.
2- سورۀ اسرا، آیۀ35.
3- تفسیر فرات کوفی، تحقیق: محمد کاظم، ص240.
4- سورۀ انبیاء، آیۀ105.

ص:191

البته امام صادق علیه السلام در روایتی می فرماید:

هرگاه راه را گم کردی، صدا بزن «یا صالح» یا بگو «یا اباصالح» ما را به راه راست هدایت کنید تا خدا شما را مورد رحمت قرار دهد. (1)

بنابر روایت ذکرشده که در کتاب های معتبر روایی آمده، معلوم می شود اگر انسان در راهی حرکت کند و به هر دلیلی راه را گم کند و نداند که از کدام سو باید برود، می تواند «صالح» یا «اباصالح» را صدا بزند و درخواست راهنمایی کند.

در روایت آمده است: «یا اباصالح ارشدونا»، لفظ «ارشدونا» جمع است که معلوم می شود گروهی به این کار (هدایت مردم) مشغول هستند. از برخی روایات می توان نتیجه گرفت که عده ای از این افراد، از جنیان هستند؛ (2) خداوند آن ها را موکل زمین، برای راهنمایی مردم قرار داده است.

علامه مجلسی از پدر خویش نقل می کند: وقتی امیراسحاق استرآبادی در راه گم می شد، همین جمله را به زبان می آورد. آن گاه کسی به او کمک می کرد. امیراسحاق می فهمد که او امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بوده است. (3)

محدث نوری در حکایت دیگری از ملاعلی رشتی چنین نقل می کند: یکی از اهل تسنن، مادری شیعه داشت و از او شنیده بود که لقب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف «اباصالح» است و گم شده ها را هدایت می کند. روزی او راه را گم می کند و از «اباصالح» کمک می طلبد. آن گاه کسی را می یابد که وی را تا نزدیکی روستایشان هدایت می کند و او نیز شیعه می شود. (4)


1- من لا یحضره الفقیه، ج2، ص298، ح2506.
2- الامان من اخطار الاسفار، سید بن طاووس، ص123، باب نهم.
3- بحارالانوار، ج52، ص176.
4- جنة المأوی، حکایت47.

ص:192

بنابر دو حکایتی که سند معتبری دارند، «اباصالح» شامل امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز می شود. حتی می توان گفت، ایشان فرد اصلی این روایت هستند و جنیان و دیگران به فرمان ایشان، مردم را هدایت می کنند و گاهی نیز خود حضرت این امر را عهده دار می شود و گمراهان را هدایت می کند. برای اطلاع بیش تر می توانید به کتاب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف اباصالح چرا؟ نوشتۀ علی هجرانی رجوع نمایید.

کنیۀ امام

چرا کنیۀ امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ابوالقاسم است؟

روایات زیادی بر این مطلب تصریح کرده اند:

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:

کنیته کنیتی؛ (1)

کنیۀ او کنیۀ من است.

امام صادق علیه السلام فرمود:

اسمه محمد و کنیته ابوالقاسم؛ (2)

اسمش محمد و کنیه اش ابوالقاسم است.

امام جواد علیه السلام فرمود:

هو سمی رسول الله و کنیه؛ (3)

او هم نام و هم کنیۀ پیامبر است.

امام عسکری علیه السلام فرمود:


1- کمال الدین، ج1، ص286.
2- کشف الغمة، ج2، ص475.
3- مستدرک وسائل الشیعه، ج12، ص283.

ص:193

هو سمی رسول الله و کنیه؛ (1)

او هم نام و هم کنیۀ پیامبر است.

اما علت این که لقب ایشان ابوالقاسم است، می توان به دو دلیل اشاره کرد که البته تصریح روایات نیست، بلکه از باب تطبیق است:

1. چون مقسم اموال است: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «کنیۀ من ابوالقاسم است، چون خدا عطا می کند و من تقسیم می کنم». (2) در مورد امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز آمده است که در دوران حکومت خویش اموال را مساوی بین مردم تقسیم می کند، (3) یا بدون شمارش، اموال را تقسیم می کند. (4)

2. چون ملاک تقسیم بهشت و جهنم است: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: ابوالقاسم هستم چون خداوند در روز قیامت جهنم را جدا می کند؛ «فمن کفر بی من الاولین والآخرین ففی النار؛ پس کسی که به من کافر شود از اولین و آخرین در آتش خواهد بود». و بهشت را جدا می کند: «فمن آمن بی وأقر بنبوتی ففی الجنة؛ (5) پس هر کس به من ایمان آورد و به پیامبری من اعتراف کند در بهشت خواهد بود».

در روایت دیگری پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در مورد امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف فرمود: «ومن انکره فی غیبته فقد انکرنی ومن کذبه فقد کذبنی ومن صدقه فقد صدقنی؛ (6) هرکس هنگام غیبت او منکرش شود مرا انکار کرده است و هرکس او را تکذیب کند مرا تکذیب کرده است و هرکس او را تصدیق کند مرا تصدیق نموده است». لذا انکار امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف


1- مستدرک وسائل الشیعه، ج12، ص280.
2- بحارالانوار، ج16، ص113.
3- بحارالانوار، ج51، ص81.
4- صحیح مسلم (به نقل از: کشف الغمة، ج2، ص483).
5- بحارالانوار، ج16، ص94.
6- کمال الدین، ج2، ص411.

ص:194

یا ایمان به ایشان همان انکار یا ایمان به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است که باعث تقسیم بهشت و جهنم است. پس او نیز ابوالقاسم است.

علت برخاستن

چرا هنگام شنیدن نام امام زمان بلند می شوند؟

یکی از اعمالی که در بین شیعیان مرسوم و معمول بوده است، این است که چون نام قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف در جایی برده می شود، اهل مجلس بلند می شوند. اگرچه دلیلی مسلم بر وجوب قیام به هنگام ذکر این لفظ نیست، اما در این حد می توان گفت که این امر در بین مردم، به عنوان یک عمل مستحب، ریشه ای مذهبی دارد و در حقیقت اظهار ادب و احترام به آن عزیز است.

چنان که نقل شده: حضور امام رضا علیه السلام در خراسان کلمۀ «قائم» ذکر شد؛ حضرت برخاست و دستش را بر سر نهاد و فرمود: «خداوندا بر فرجش شتاب کن و راه ظهورش و نهضتش را آسان گردان». (1)

از روایتی دیگر چنین استفاده می شود که این رفتار در عصر امام صادق علیه السلام نیز معمول بوده است. از حضرت صادق علیه السلام سؤال شد، علت قیام در موقع ذکر «قائم» چیست؟ حضرت فرمود:

صاحب امر، غیبتی دارد بسیار طولانی و از کثرت لطف و محبتی که به دوستانش دارد، هرکس وی را به لقب قائم _ که مشهور است به دولت کریمۀ او، و اظهار تأثری است از غربت او _ یاد کند، آن حضرت هم نظر لطفی به او خواهد نمود و چون در این حال، مورد توجه امام واقع می شود، سزاوار است از باب احترام به پا خیزد و از خدا تعجیل در فرجش را مسئلت نماید. (2)


1- «اللهم عجل فَرَجهُ وسهل مَخَرجه» (بحارالانوار، ج51، ص30).
2- الزام الناصب، شیخ حائری یزدی، ج1، ص271.

ص:195

البته می توان گفت در بعضی شرایط واجب می باشد؛ مثل این که این لقب یا القاب دیگر حضرت در مجلس یاد شود، آن گاه همۀ اهل مجلس به احترام آن به پا خیزند. در این حال اگر کسی از اهل مجلس بدون عذر از جای خود برنخیزد، و این برنخاستن توهین و هتک حرمت آن حضرت باشد، بدیهی است این عمل حرام می باشد.

آیت الله سیدمحمود طالقانی می گوید:

این دستور قیام، شاید برای احترام نباشد، و الّا باید برای خدا و رسول و اولیای مکرم دیگر هم به قیام احترام کرد. بلکه دستور آمادگی و فراهم کردن مقدمات نهضت جهانی و در صف ایستادن برای پشتیبانی ... این حقیقت است ... این همه فشار و مصیبت از آغاز حکومت دودمان دنائت و رذالت اموی تا جنگ های صلیبی و حملۀ مغول و اختناق و تعدیل های دولت های استعماری، بر سر هر ملتی وارد می آمد، خاکسترش هم به باد فنا رفته بود، لیکن دینی که پیشوایان حق آن دستور می دهند که چون اسم صریح «قائم»، مؤسس دولت حقۀ اسلام، برده می شود، به پا بایستید و آمادگی خود را برای انجام دستورات اعلام کنید و خود را همیشه نیرومند و مقتدر نشان دهید، هیچ وقت نخواهد مرد. (1)و (2)

فواید امام غایب

امام غایب چه فایده ای برای مسلمانان دارد؟

هرگز غیبت حضرت، مانع از برکت های آن حضرت نیست. حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در این باره فرموده اند:


1- خورشید مغرب، محمدرضا حکیمی، ص264.
2- جواب این سؤال برگرفته از: یک صد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، علیرضا رجالی تهرانی، ص 61 – 62 است.

ص:196

بهره و انتفاع مردم از حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در زمان غیبت، مانند نفع و بهره بردن انسان از آفتاب است در زمانی که زیر ابر پنهان است. (1)

در ذیل به بعضی از فواید به صورت فهرست وار اشاره می شود:

1. امام در نظام هستی محور و مدار است و بی وجود او برکات الهی بر زمینیان نازل نمی شود؛ امام صادق علیه السلام فرموده اند:

اگر زمین بدون امام بماند، هر آینه فرومی ریزد. (2)

2. اگرچه وجود امام، غایب است ولی عامل جدی ای برای حفظ مکتب شیعه و اسلام واقعی می باشد؛

3. وجود امام در عالم، موجب امید به آینده ای روشن و سراسر شور و اشتیاق است؛

4. چون امام ناظر اعمال ماست، پس این موجب خودسازی و... می شود؛

5. رابطۀ عالم ملکوت با انسان ها، به ویژه مسلمانان، از طریق امام معصوم است و او واسطۀ فیض الهی به بندگان است. (3)

امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در زمان غیبت چگونه ما را راهنمایی می کند؟

در واقع دو نوع هدایت داریم:

1. هدایت مستقیم که غالباً با حضور امام حاصل می گردد؛

2. هدایت باطنی که در این هدایت، به حضور حضرت و ملاقات مردم با او نیاز نیست و در واقع همان دست گیری از راه باطن و هدایت انسان از راه درون است که با غیبت حضرت نیز امکان دارد. به علاوه برخی از انواع هدایت که حضرت


1- بحارالانوار، ج53، ص180.
2- کافی، ج1، ص201.
3- برای آگاهی بیش تر نک: مفاتیح الجنان، زیارت جامعۀ کبیره.

ص:197

مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در حق شیعیان انجام می دهد، مانند هدایت گم شدگان و شفای بیماران، در واقع متوقف بر حضور و ملاقات های مقطعی است؛ همچنین شیعه باور دارد که اعمالش به دست امام می رسد و امام، آن ها را می بیند. این امر باعث توفیق بیش تر در خودسازی می شود.

ص:198

ص:199

غیبت

معنای غیبت

آیا این سخن صحیح است که بگوییم: امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف غایب نیست، در اصل ما غایب هستیم و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف منتظر واقعی است، یعنی ما غایب هستیم و او منتظر آمدن ماست؟

معنای غیبت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، ظاهر نبودن ایشان است و این که بعضی تصور می کنند غیبت به معنی عدم حضور ایشان است، تصور غلطی است؛ با توجه به این واقعیت، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در اجتماع ما حضور دارد و پیوسته در میان ماست و ما را می بیند و از حال ما باخبر است، چنان که در راویات مطرح شده است. پس حضور آن حضرت از هر حاضر دیگری قوی تر و جدی تر است و تنها تفاوتش با حضور دیگران، همین است که او دیده نمی شود و در واقع غیبت، حجابی بین ما و ایشان قرار داده است که او را نمی بینیم و از حال او بی خبریم، ولی بین او و ما هیچ حجابی و پرده ای نیست و لذا ما را می بیند و اطلاع کامل و آگاهی عمیق نسبت به ما و احوال و همۀ مسلمین و بلکه انسان ها دارد. در این حال آیا جا ندارد بگوییم او غایب نیست بلکه حاضر است و ما در خدمت او نیستیم و او را حس نمی کنیم؛ پس ما غایبیم و به تعبیر دیگر، در واقع او انتظار می کشد که آماده شویم تا ظهور کند و حکومت عدل را بگستراند.

ص:200

خلاصه این که مطلبی که در سؤال آمده، هماهنگ با شعر لطیفی است که مرحوم فیض کاشانی سروده است:

گفتم که روی خوبت از من چرا نهان است

گفتا تو خود حجابی ورنه رخم عیان است

آیا مسئلۀ غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، و دومرحله ای بودن آن، توسط امامان قبلی مطرح شده است؟

روایات فراوانی از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه علیهم السلام دربارۀ غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در کتاب های شیعه موجود است که در بعضی از آن ها دو مرحله ای بودن غیبت امام نیز بیان شده است.

امام حسین علیه السلام فرمود:

قائم هذه الامة هو التاسع من ولدی وهو صاحب الغیبة؛ (1)

قائم این امت، نهمین نفر از نسل من خواهد بود و او صاحب غیبت می باشد.

و نیز امام صادق علیه السلام فرمود:

للقائم غیبتان احداهما قصیرة والاخری طویلة؛ (2)

برای قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف دو غیبت خواهد بود؛ یکی از آن ها کوتاه و دیگری طولانی مدت است.

حتی بسیاری از اصحاب ائمه علیهم السلام پیش از ولادت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف کتاب هایی با عنوان «الغیبة» نوشته اند و روایات مربوط به غیبت امام عجل الله تعالی فرجه الشریف را در آن ها تدوین کرده اند و نام این کتاب ها در کتب رجال، مانند رجال نجاشی آمده است. حتی بعضی از علمای اهل سنت هم اعتراف به غیبت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف کرده اند، مانند


1- بحارالانوار، ج51، ص133، ح3.
2- الکافی، ج1، ص340.

ص:201

ابن صباغ که در کتاب خود نوشته است:

روایات غیبت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف پیش از ولادت او وجود داشته است و او پیش از قیامش دو غیبت خواهد داشت. (1)

زمان شروع غیبت

غیبت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از چه زمانی آغاز شده است؟

آغاز غیبت صغرا از سال 260 هجری و هم زمان با شهادت امام حسن عسکری علیه السلام بوده و پایان آن نیز در سال 329 هجری و هم زمان با وفات آخرین نایب خاص حضرت است. البته برخی از تاریخ نگاران، آغاز غیبت صغرا را از سال ولادت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در سال 255 هجری می دانند. براساس این نظر، دورۀ غیبت صغرا 75 سال و برپایۀ نظریۀ اول که بیش تر علمای شیعه به آن معتقدند، حدود هفتاد سال خواهد بود.

غیبت کبرا از سال 329 هجری آغاز شد و تا زمانی که خداوند بخواهد و مردم لیاقت و آمادگی ظهور و پذیرش حکومت عدل حضرت را پیدا کنند، ادامه خواهد داشت.

آیا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در کودکی هم غایب می شد؟

ابتدا باید منظور از غیب و غایب بودن امام را بدانیم. غیبت امام، به معنای نیست شدن و عدم حضور ایشان در بین ما نیست، بلکه غیبت یعنی ناشناس بودن امام؛ حضرت در جامعه حضور دارد، در کوچه و خیابان رفت و آمد می کند و مردم او را می بینند، اما کسی او را نمی شناسد. هرکس امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را می بیند، گمان می کند یک فرد عادی را دیده است. بنابراین می گوییم امام غایب است، و


1- الفصول المهمة، ج2، ص1097.

ص:202

آن حضرت از زمان تولدشان ناشناس بوده اند.

امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف از بدو تولد تا پنج سالگی نزد پدر بزرگوار خویش بوده و امام عسکری علیه السلام ایشان را مخفی می نموده و تنها به شیعیان امین نشان می داده است. آن حضرت بعد از شهادت پدرشان، در پنج سالگی به امامت رسید و از آن زمان تا پایان غیبت صغرا (حدود هفتاد سال)، کسی غیر از نایبان خاص امام با ایشان ارتباط نداشت و بعد از این دوران در 75 سالگی، غیبت کبرا آغاز شد. ارتباط با ایشان قطع شده، و کسی از محل اقامت ایشان خبردار نگشت. اما در روایات آمده است که امام در میان جامعه حضور دارند و شاهد اعمال و گفتار مردم هستند. (1)

مکان شروع غیبت

محل غیبت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف کجاست؟

سرداب، به طبقۀ زیرین ساختمان اطلاق می شود که در مناطق گرمسیری برای حفاظت از گرمای شدید، زیر ساختمان ساخته می شود. این شیوۀ ساختمان سازی در بسیاری از مناطق عراق، ازجمله شهر سامراء که دارای آب و هوای گرم و خشک می باشد، مرسوم است. خانۀ امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در شهر سامراء نیز دارای چنین سردابی بود. این خانه که ملک امام هادی علیه السلام بود، پس از شهادت آن حضرت در اختیار امام حسن عسکری علیه السلام قرار گرفت.

براساس شواهد تاریخی، ولادت با سعادت خاتم الاوصیاء و منجی عالم بشریت، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در این منزل رخ داد. آن بزرگوار، به علت شرایط حاکم بر زمان و وجود خلفای جور، مخفیانه به دنیا آمد و پس از شهادت پدر گرامی اش، غیبت او از آن خانه آغاز شد.


1- الغیبة، نعمانی، ص163، ح4 و ص144.

ص:203

با توجه به حضور و عبادت سه امام بزرگوار شیعه در این خانه، و اقامت ایشان در سرداب برای مدتی، این خانه و سرداب آن، نزد شیعه مکانی مقدس شمرده می شود.

گفتنی است به علت تولد و زندگی مخفیانۀ امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در زمان حیات پدر، و همچنین آغاز غیبت با شهادت پدر و به امامت رسیدن ایشان، اظهارنظر دربارۀ محل شروع غیبت مشکل است؛ چراکه اساساً غیبتْ یک امر دفعی نبوده تا از مکان آن سؤال شود، بلکه غیبت امری تدریجی بود که در طول سال ها به اوج خود رسید و به غیبت تامه منجر شد. به علاوه که این امر مسئله ای فرعی است. مهم این است که ما یقین داریم حضرت در طول دوران غیبت میان مردم است

و در مجامع شرکت می کند، نه این که امام تا زمان ظهور در سرداب مخفی

شده است. (1)

علت غیبت

فلسفه و علت غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف چیست؟

غیبت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به ارادۀ خداوند رخ داده است و بدیهی است که کارهای خداوند بر اساس عالی ترین مصالح و حکمت هاست؛ گرچه ما با علم و دانش محدود خود آن حکمت ها را ندانیم.

دربارۀ علت غیبت آن حضرت روایات مختلفی از معصومین علیهم السلام نقل شده است و مطابق بعضی از آن ها غیبت، سرّی از اسرار الهی است که رمز و راز آن پس از ظهور امام علیه السلام آشکار خواهد شد، ولی در بعضی از روایات حکمت هایی برای غیبت بیان شده است که به برخی از آن ها اشاره می کنیم:


1- آفتاب مهر، جمعی از محققین مرکز تخصصی مهدویت، ص 175 - 176.

ص:204

الف) حفظ جان امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف: حوادث تاریخی زمان امامان علیهم السلام، به ویژه شرایط حساس زمان امام عسکری علیه السلام، نشان می دهد که دشمنان به دنبال کشتن امام دوازدهم عجل الله تعالی فرجه الشریف از همان آغاز تولد ایشان بوده اند و خداوند برای حفظ جان حضرت، ایشان را در پس پردۀ غیبت قرار داد، این مطلب در روایات متعددی مطرح شده است. (1)

ب) امتحان مردم: خداوند بندگانش را به اسباب گوناگون امتحان می کند و یکی از اسباب آزمایش، غیبت حجت الهی است تا مؤمنان واقعی از منافقان شناخته شوند.

_ امام علی علیه السلام فرمود:

هرآینه خداوند مردی از فرزندانم را در آخرالزمان برمی انگیزد که

برای خون خواهی قیام می کند و هرآینه او [مدت زمانی] از ایشان غایب خواهد شد برای این که اهل گمراهی [از خوبان و هدایت یافتگان] شناخته شوند ... . (2)

ج) بیعت نکردن با ستمگران: هریک از امامان معصوم علیهم السلام به دلیل شرایط زمانی و کمی یاران، مجبور شدند که با طاغوت زمان خود بیعت کنند، ولی خداوند خواسته است که امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف تحت بیعت طاغوتی قرار نگیرد؛ چرا که رسالت اصلی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف کندن ریشه های طاغوت است، به همین جهت او را در پوشش غیبت قرار داده است.

امام صادق علیه السلام فرمود:

صاحب الامر ولادتش بر این خلق پنهان است تا چون ظهور کرد بیعت کسی


1- نک: کمال الدین و تمام النعمة، ج2، فصل علت غیبت.
2- نعمانی، الغیبة، ص140 - 141.

ص:205

در گردنش نباشد. (1)

چرا خلیفۀ عباسی تصمیم گرفته بود تا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را بعد از تولد، بکشد؟

امام حسن عسکری علیه السلام با سه تن از خلفای عباسی (معتز، مهتدی و معتمد) معاصر بودند.

معتمد عباسی کینۀ شدیدی از اهل بیت علیهم السلام به دل داشت. به همین دلیل، بلافاصله پس از وفات امام حسن عسکری علیه السلام، مأموران خود را به منزل آن حضرت فرستاد و دستور داد همه جا را دقیقاً بگردند تا امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را دستگیر کنند؛ در حالی که امام فقط پنج سال داشت. معتمد می دانست که این کودک همان امامی است که تخت طاغوتیان را واژگون خواهد کرد و زمین را پر از عدل و داد خواهد ساخت. به این علت می خواست آن حضرت را بکشد؛ همان طور که فرعون می خواست حضرت موسی علیه السلام را بعد از تولدش از بین ببرد.

چه ضرورتی دارد که امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف سال ها پیش از ظهور و قیامش خلق شود؟ چرا امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در گذشتۀ دور برای آینده ای دورتر به دنیا آمده اند؟ چرا خداوند متعال او را در همان زمان که احتیاج به اوست خلق نمی کند؟

به دلایل متعدد عقلی، زمین هیچ گاه نمی تواند خالی از امام باشد. (2) افزون بر دلیل عقلی، احادیث فراوانی نیز وجود دارد که زمین بدون امام باقی نمی ماند. (3)

با توجه به این دلایل (عقلی و نقلی) معلوم می شود که امام حتی در حال غیبت نیز محور هستی است و اثر او در عالم وجود، بسیار اساسی و حیاتی است و امکان ندارد حتی برای لحظه ای در جهان هستی نباشد. لذا چگونه می توان ملتزم شد


1- کمال الدین و تمام النعمة، ج2، فصل علت غیبت.
2- نک: موعود شناسی و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، ص267.
3- کافی، ج1، ص178، تعداد 13 حدیث را در این موضوع نقل می کند.

ص:206

که امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در زمان امام عسکری علیه السلام متولد نشود و زمین خالی از امام بماند، در حالی که چنین چیزی عقلاً و نقلاً امکان ندارد.

به چه دلیل می توان گفت آن امام که زمین به خاطر او باقی است، همان امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و فرزند امام حسن عسکری علیه السلام است؟

این مطلب با دلایل فراوان حدیثی ثابت می شود؛ زیرا عقل در بخش تعیین فرد نمی تواند نظر دهد.

بیش از نهصد روایت وجود دارد که ضمن منحصر کردن تعداد امامان در دوازده نفر، مشخصات نسب آن ها را بیان می دارد، و ما با تاریخ قطعی می دانیم که یازده نفر از این بزرگان از دنیا رفته اند. از طرفی گفتیم زمین بدون امام نمی ماند؛ پس حتماً باید نفر دوازدهم زنده باشد، و این دلیلی بسیار متقن و محکم بر وجود امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است؛ زیرا طبق روایات فراوان، نفر دوازدهم کسی جز فرزند امام حسن عسکری علیه السلام، یعنی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیست. پس فرزند امام حسن عسکری علیه السلام از همان زمان موجود و زنده است و در کرۀ خاکی زندگی می کند. (1)

گفتنی است، امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در این زمان منشأ خیرات و برکات فراوانی برای جهانیان است که از آن به عنوان «آثار و فواید امام غایب» در کتاب ها بحث شده است. ضمن آن که وجود و غیبت ایشان با فلسفه و فرهنگ انتظار هماهنگ است و امید انسان ها محسوب می شود. اصولاً تفاوتی که منجی ما شیعیان با سایر منجی ها دارد، همین است؛ ادیان دیگر، آمدن منجی را در آینده می دانند و نقشی برای منجی در این زمان قائل نیستند. برخی از اهل سنت نیز می گویند: در آخرالزمان متولد می شود. لذا تلاش و تکاپویی که در فرهنگ شیعه هست، در


1- برای آگاهی بیش تر نک: امامت و مهدویت؛ صافی گلپایگانی، او خواهد آمد، علی اکبر مهدی پور.

ص:207

هیچ مذهب و دینی مشاهده نمی شود.

چه می شد اگر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف غایب نبودند؟ و چرا خداوند که قدرت مطلق دارد، ایشان را از هر خطری حفظ نمی کند تا زمینۀ حضور امام فراهم شود؟

درست است که خدا چنین قدرتی را دارد، ولی کارها باید طبق اسباب و روال عادی انجام گیرد؛ چون بنا نیست که خداوند برای حفظ جان انبیا و ائمه علیهم السلام و ترویج دین، همیشه از راه معجزه پیش برود؛ چون در آن صورت، دنیا دار تکلیف و اختیار و امتحان نخواهد بود. (1)

به عبارت دیگر: جریان و حوادث عالم براساس قاعدۀ سبب و مسبب است، وگرنه باید دائماً معجزه رخ دهد. غیبت سپر جان امام خواهد بود و در این صورت، نه نظم عالم به هم می خورد و نه اختیار از انسان ها سلب می شود. البته غیبت امام حکمت های متعددی دارد و حفظ جان امام، تنها یکی از آن هاست. علت های دیگری مانند عدم پذیرش و آمادگی مردم، فراهم نبودن شرایط جهانی برای تشکیل حکومت فراگیر امام عجل الله تعالی فرجه الشریف و امثال آن نیز وجود دارد که برخی از آن ها به ذهن بشریت خطور نمی کند و تنها خداوند متعال بدان ها علم دارد.

دربارۀ علت غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، مسئلۀ حفظ جان ایشان مطرح شده است، بنابراین چرا امامان گذشته برای حفظ جان خود غایب نشدند؟

آن چه مطابق قاعده است ظهور امام و حضور آشکار او در میان امت است؛ چون او حجت خدا و رهبر و پیشوای مردم است، پس اصل بر این است که او آشکار باشد و مردم او را ببینند و به او دسترس داشته باشند. به همین دلیل همۀ امامان یازده گانۀ قبل _ و نیز پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم _ ظاهر و آشکار بودند و حتی خطر


1- دادگستر جهان، ابراهیم امینی، ص148 - 149.

ص:208

جانی هم مانع از حضور و آشکاری آن ها نشد، ولی امام دوازدهم آخرین حجت خدا و امام معصوم است که باید اهدافِ بر زمین ماندۀ همه انبیا و ائمه را تأمین کند و دین اسلام را به همۀ جهان و جهانیان برساند و ظلم و ستم را از همۀ زمین بر دارد؛ حال اگر پیش از فراهم شدن زمینۀ قیام و انقلابش ظاهر گردد و کشته شود، دیگر امامی نیست که رسالت او را انجام دهد، به همین دلیل غایب شده است تا جان او محفوظ بماند؛ ولی امامان پیشین هرکدام وظیفۀ امامت خود را در حدّی که امکان داشت انجام می دادند و هرگاه کشته می شدند، امام پس از ایشان هدف آن ها را دنبال می کرد و به همین شکل اسلام پیش رفت و احکام و معارف قرآن و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم تبیین و تدوین گردید.

طولانی شدن غیبت

علت طولانی شدن غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف چیست؟

به تأخیر افتادن ظهور، علت های مختلفی دارد که به برخی از آن ها اشاره می کنیم:

1. عدم پذیرش جهانی:

برای این که قیام حضرت به نتیجه برسد، لازم است بیش تر مردم آمادگی پذیرش حکومت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را بیابند و با جان و دل، به دستورهای ایشان گردن نهند. این پذیرش جهانی زمانی روی می دهد که مردم از تمام حکومت های برپا شده ناامید شوند و ببینند که افراد عادی نمی توانند عدالت و معنویت جامعه را تأمین کنند. در این صورت، خودبه خود به این نتیجه می رسند که فقط امامی معصوم که به اسرار عالم آفرینش و انسان ها آگاه است، می تواند حکومت عدل را برپا کند. همچنین درمی یابند که عدالت، لازم ترین چیزی است که باید به آن پای بند بود و

ص:209

حتی در موارد ضرر به خود نیز، نباید روی عدالت پا گذاشت و ظلم بر دیگران را روا دانست. بعد از فراهم آمدن این مقدمات، مردم سراسر جهان احکام اسلام و فرمان های امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را که عین اسلام است، به جان می پذیرند.

2. نبودن یاران حقیقی:

برای پیروزی قیام و نهضت، باید یارانی پاک باخته و مجاهد وجود داشته باشند؛ به طوری که تمام هستی خود را در راه تحقق اسلام و عدالت فدا کنند و در راه خدمت به دین و مردم آماده تحمل هرگونه سختی باشند؛ افرادی دانا، توانا، باتقوا و دارای روحیۀ گذشت و ایثار که با تلاش شبانه روزی، دستورهای حضرت را اجرا کنند و هدف قیام را تحقق بخشند.

3. فراهم نبودن زمینۀ تشکیل حکومت جهانی:

بعضی معتقدند پیشرفت های صنعتی و فن آوری و نیز وجود گسترده و قوی وسایل ارتباط جمعی، زمینه ساز ظهور به شمار می آیند و برای حکومت جهانی، باید چنین ابزاری نیز به طور گسترده در تمام جهان فراهم آید تا مردم دنیا به درستی از وضعیت نظام ظلم و جور حاکم بر جهان آگاه گردند؛ و از طرف دیگر، با نظام الهی و نجات بخش اسلام به طور صحیح آشنا شوند. در نتیجه، قدرت تشخیص حق از باطل را یافته و برای تحقق دولت حق به تلاش و جنبش افتند؛ افزون بر این که برای کنترل و ادارۀ جهان به دست دولتی مرکزی، به چنین وسایل پیشرفته ای نیاز جدّی است.

مدت غیبت

غیبت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف تا چه زمانی طول خواهد کشید؟

در مورد زمان دقیق پایان غیبت حضرت و وقت ظهور، کسی اطلاعی ندارد و اگر

ص:210

کسی مدعی تعیین وقت ظهور و پایان غیبت بشود، دروغ گو است؛ زیرا موضوع پایان غیبت حضرت و اعلام ظهور، فقط به ارادۀ الهی بستگی دارد و خود حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف هم منتظر دستور و فرمان ظهور از سوی خداوند است.

به همین دلیل، نه تنها در روایات زمانی برای ظهور تعیین نشده، بلکه تعیین کنندگان به شدت دروغ گو خوانده شده اند. فردی به نام مهزم از امام صادق علیه السلام پرسید: «فدایت شوم! ظهور قائم آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم و تشکیل دولت حق به درازا کشید؛ پس چه وقت روی می دهد؟» حضرت پاسخ داد:

تعیین کنندگان وقت ظهور دروغ می گویند، تعجیل کنندگان هلاک می شوند، و تسلیم شوندگان نجات می یابند و به سوی ما بازمی گردند. (1)

البته این که بعضی از علما و یا دوستان امام بشارت نزدیکی ظهور را می دهند، به معنی خبردادن از زمان ظهور نیست؛ چون از علایم و نشانه ها نزدیکی ظهور را می توان فهمید و امیدوار شد و آن چه در روایات نهی شده است، خبر دادن دقیق از زمان ظهور است که علم آن تنها نزد خداوند است.


1- کافی، ج1، ص368، ح1.

ص:211

سفیران امام

اشاره

منظور از نایب یا نواب چیست؟

نایب از ریشۀ لغوی «ناب نیوب نوباً» و به معنی نزدیک شدن، رجوع کردن و... استعمال شده است، و به تناسب با همین معانی، اصطلاحاً به معنی جانشین و قائم مقام به کار رفته است؛ چراکه نایب و جانشین نیز به «منوب عنه» رجوع کرده و به او نزدیک است (1).

واژۀ نایب و جمع آن، نواب، مانند طالب که جمع آن طلاب می باشد، دربارۀ سفرای اربعۀ عصر غیبت صغرا استعمال شده است. لازم به ذکر است که تعبیر نایب و نواب، مخصوص سفرای اربعۀ عصر غیبت صغراست؛ چراکه نایب به معنای جانشین و قائم مقام به کار می رود و این معنا در مورد نواب اربعه، که به طور مطلق به عنوان نایب حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریفو جانشین او و تنها واسطه بین او و شیعیان بود، قابل صدق است؛ به خلاف عصر حضور ائمه علیهم السلام که با وجود ابواب و وکلا، شیعیان نیز با امام در ارتباط بودند و از این رو، برترین وکلای ائمه علیهم السلام نیز نایب و جانشین و قائم مقام مطلق آنان محسوب نمی شدند.

نیابت چند نوع می باشد؟

همان طورکه غیبت امام دوازدهم عجل الله تعالی فرجه الشریف به دو مرحلۀ غیبت صغرا و کبرا تقسیم


1- صحاح، ج1، ص288 (به نقل از: سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه علیهم السلام، محمدرضا جباری).

ص:212

می شود و دو گونه بود، نیابت نیز دارای دو مرحله و دو گونه است: نیابت خاصه در غیبت صغرا، و نیابت عامه در غیبت کبرا (1).

منظور از نیابت خاصه چیست؟

نیابت خاصه، آن است که امام، اشخاص خاصی را نایب خود قرار دهد و به

اسم و با مشخصات معرفی کند، و هرکدام را خود آن حضرت و یا به وسیلۀ نایب پیش از او، به مردم بشناساند. همان طوری که امام حسن عسکری علیه السلام این کار را انجام داده و فرمود:

عمری و پسرش (عثمان بن سعید، نایب اول و محمد بن عثمان، نایب دوم) مورد اعتماد هستند. هرچه آن ها به تو برسانند از من می رسانند و آن چه به تو بگویند از جانب من می گویند. (2)

بنابراین کسانی که در دورۀ غیبت صغرا، نیابت داشته اند و با اسم معرفی شده بودند، نایب خاص نامیده می شوند.

منظور از نیابت عامه چیست؟

نیابت عامه آن است که امام علیه السلام ضابطه ای کلی به دست دهد، تا در هر عصر، فرد شاخصی که آن ضابطه، از همه جهت، و در همۀ ابعاد، بر او صدق می کند، نایب امام شناخته شود و به نیابت از امام، در امر دین و دنیا ولیّ جامعه باشد. البته این ضابطۀ کلی از احادیث به دست می آید. همان طوری که اسحاق بن یعقوب گوید: از محمد بن عثمان عمری درخواست کردم نامه ای را که مشتمل بر مسائل دشوار بود به امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف برساند و توقیعی به خط مولای ما صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف


1- خورشید مغرب، محمدرضا حکیمی، ص46.
2- «العمری وابنه ثقتان، فما ادبا الیک فعنی یؤدّیان وما قالا لک فعنی یقولان» (الغیبة، شیخ طوسی، ص360، ح322).

ص:213

چنین صادر شد:

و اما رویدادها و پیشامدهایی که در آینده روی خواهد داد، دربارۀ آن مسائل به راویان حدیث ما رجوع کنید که آنان حجت من بر شما هستند و من نیز حجت خدا بر آن ها هستم (1).

اما این که چطور فهمیده شود که چه کسی مصداق خارجی این حدیث است؛ در یک حدیث دیگر ویژگی ها و صفات آن را مشخص کرده است که امام صادق علیه السلام در این باره فرموده است:

هرکس از فقها نفس خود را از گناه و محرمات نگهداری کند و دین خود را حفظ نماید و مخالف هوای خود و مطیع مولای خود باشد، پس کسی که فقیه نیست و قدرت استنباط ندارد باید از او تقلید کند (2).

بنابراین طبق این حدیث، نایب عام باید چهار شرط زیر را داشته باشد:

1. دوری از گناه؛

2. حفظ دین؛

3. مخالف هواهای نفسانی؛

4. مطیع بودن و اطاعت از خداوند و ائمه علیهم السلام.

بنابراین کسانی که این شرایط را داشته باشند، نایب عام حضرت هستند و کسانی که بعد از دورۀ غیبت صغرا، یعنی از آغاز دورۀ غیبت کبرا نیابت دارند، نایب عام نامیده می شوند.


1- «واما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا فانهم حجتی علیکم وانا حجة الله علیهم» (کمال الدین، ج2، ترجمه: منصور پهلوان، ص237 - 238، ح4).
2- «وامّا من کان من الفقهاء صائناً لنفسه حافظاً لدینه مخالفاً لهواه مطیعاً لامر مولاه فللعوام ان یقلّدوه» (الاحتجاج، طبرسی، ج2، ص456).

ص:214

هدف و غرض از انتخاب افرادی به عنوان نایبان خاص چه بوده است؟

به طور کلی می توان گفت که از انتخاب افرادی به عنوان نواب اربعه، دو غرض اساسی داشتند:

1. آماده کردن اذهان عمومی برای غیبت کبرا و عادت دادن تدریجی مردم به پنهان زیستی امام عجل الله تعالی فرجه الشریف و جلوگیری از غافلگیرشدن در موضوع غیبت. اگر امام دوازدهم عجل الله تعالی فرجه الشریف به طور ناگهانی غیبت می کرد، چه بسا موجب انکار مطلق وجود حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و انحراف افکار عمومی می شد. نمایندگان خاص امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در دوران غیبت صغرا به این هدف که آماده سازی افکار و اذهان عمومی برای غیبت کبرا بود، نایل آمدند؛

2. رهبری دوستداران و طرفداران امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و حفظ مصالح اجتماعی شیعیان، و پر کردن خلأ و کمبودی که از ناحیۀ عدم حضور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در اجتماع شیعیان پیدا شده بود.

امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریفتوانست به وسیلۀ آنان رهبری خویش را در جامعه اعمال کند و خسارت های ناشی از عدم حضور مستقیم خود را جبران نماید و مصالح اجتماع آن زمان و دوستداران را در سخت ترین شرایط اجتماعی و سیاسی که بی اندازه پیچیده و دشوار بود حفظ کند و نگذاشت شیعیان منحرف شوند و متلاشی گردند. (1)

نواب خاص چه وظایفی را برعهده داشتند، و به بیان بهتر در چه زمینه هایی فعالیت می کردند؟

واقعیت این است که فعالیت نواب، جدا از زندگی آن ها نبود؛ به بیان دیگر، زندگی آنان عجین شده بود با فعالیت و مسئولیتی که از طرف امام به آن ها محول


1- تاریخ الغیبة الصغری، سید محمد الصدر، ج1، ص426.

ص:215

شده بود. بنابراین ما فقط به چند مورد مهم از آن اشاره می کنیم:

1. معرفی حضرت:

نواب خاص، مخصوصاً نایب اول، تلاش می کردند تا به شیعیان بفهمانند که امام یازدهم علیه السلام دارای فرزند می باشد و این فرزند امام نیز هست. بنابراین یکی از مسئولیت های نواب خاص این بود که وجود مبارک امام را برای هواداران مورد اعتماد حضرتش به اثبات رسانند (1).

2. جلوگیری از فرقه گرایی و آماده سازی مردم برای پذیرش غیبت:

فعالیت های سفیران نیز این هدف را دنبال می کرد که جماعت امامیه را از انشعابات بیش تر با اثبات امامت پسر امام عسکری علیه السلام حفظ کنند. برای رسیدن به این هدف، آنان آن دسته از گفتارهای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه علیهم السلام را که دلالت دارد بر این که مجموعۀ امامان به دوازده ختم می شود و آخرین آن ها غیبت خواهد کرد، به کار می گرفتند (2).

3. اخذ و توزیع اموال متعلق به امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف:

نایبان چهارگانه وظیفۀ دیگری را به نام امام انجام می دادند. آنان وجوهاتی را که امامیه پیش از این به ائمه علیهم السلام می پرداختند، دریافت و جمع آوری می کردند. طبق مآخذ امامیه، همۀ این نایبان در وصول وجوهات دست به اعجازهایی می زدند تا پیروان و هواداران شیعی، حقانیت ایشان را باور کنند (3).

نواب خاص، هرکدام در دوران سفارت خودشان، اموال متعلق به امام را از مردم می گرفتند و به امام می رساندند.

4. پاسخ گویی به پرسش های فقهی و مشکلات علمی و عقیدتی:


1- تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم عجل الله تعالی فرجه الشریف، ص139 - 140.
2- تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم عجل الله تعالی فرجه الشریف، ص140.
3- تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم عجل الله تعالی فرجه الشریف، ص140.

ص:216

یکی از مهم ترین وظایف نواب این بود که سئوالات را از شیعیان می گرفتند و به امام می رساندند و جواب را دریافت کرده و به مردم برمی گرداندند؛ برای مثال می توان به سؤالاتی که اسحاق بن یعقوب از محمد بن عثمان درخواست می کند و توقیعی با خط امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف برای ایشان صادر می شود، اشاره کرد. (1)

به نظر می رسد در تمام دوران چهار سفیر، از این نوع سؤالات بوده و نواب سؤالاتی را به امام می رساندند و جواب دریافت می کردند و از این طریق مشکلات شیعیان را حل می نمودند. توقیعات زیادی هم در این زمینه از امام عجل الله تعالی فرجه الشریف صادر شده است.

5. مبارزه با مدعیان دروغین نیابت و وکلای خائن؛

6. سازماندهی و سرپرستی سازمان وکالت:

سیاست تعیین وکیل، به منظور ادارۀ امور نواحی مختلف و ایجاد رابطه میان شیعیان و امامان، حداقل از زمان امام کاظم علیه السلام به این سو معمول بود. پس از آغاز غیبت، تماس مستقیم وکلا با امام قطع شد و به جای آن، محور ارتباط، نایب خاصی شد که آن حضرت تعیین فرموده بود. مناطق شیعه نشین تا حدی مشخص بود و بنا به ضرورت، در هر منطقه وکیلی تعیین می شد؛ چنان که گاهی تعدادی از آن ها که در مناطق کوچک تری انجام وظیفه می کردند، تحت سرپرستی وکیل دیگری قرار می گرفتند که پیش از غیبت از طرف امام وقت و در زمان غیبت به وسیلۀ نایب خاص برای آنان تعیین می شد. این وکلا، اموالی را که بابت وجوه شرعی از مردم می گرفتند به طریق گوناگون پیش نایب خاص در بغداد می فرستادند و آن ها نیز وجوه رسیده را طبق دستور حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف در موارد معیّن مصرف می کردند.

در مواردی امکان داشت برخی از وکلا به ملاقات امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف شرفیاب شوند.


1- کمال الدین، ج2، باب45، ص237.

ص:217

چنان که محمد بن احمد قطّان، از وکلای ابوجعفر، نایب دوم، به ملاقات آن حضرت نائل شد. (1) ولی این ملاقات های بسیار نادر، به هیچ وجه به معنای ارتباط مستقیم آنان با امام نبود، بلکه معمولاً با اشراف نایب خاص انجام می گرفت. به روایت احمد بن مقیل قمی، ابوجعفر دَه وکیل در بغداد داشت که نزدیک ترین آن ها به وی، حسین بن روح بود که بعدها به عنوان نایب سوم از جانب حضرت ولیّ عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف تعیین شد.

در ضمن وکلایی در اهواز، سامراء، مصر، حجاز، یمن و نیز در مناطقی از ایران مانند خراسان، ری، قم و... بودند که اخبار آن ها به طور جسته و گریخته دربارۀ مسائل و موضوعات دیگری در کتاب الغیبة طوسی و کمال الدین صدوق آمده است (2).

انتصاب نواب اربعه براساس چه ملاک هایی بود؟

امامان معصوم علیهم السلام حتماً بر اساس معیارهایی، افراد را به این سمت انتخاب می کردند که به مواردی اشاره می شود:

1. تقیه داشتن و مراعات آن در همه حال:

سفیر اول، یعنی عثمان بن سعید به عنوان تقیه کوشید خود را از بازرسی های رژیم عباسی دور نگه دارد؛ بدین ترتیب که در هیچ مجادله و بحث آشکار مذهبی یا سیاسی درگیر نمی شد (3).

علاوه بر آن، در روایت دیگری هم هست که به سفیر سوم، یعنی حسین بن روح خبر دادند که نگهبان درب اول، معاویه را لعن و نفرین می کند. وی امر کرد تا او را اخراج کرده و راندند. مدت زیادی به این ترتیب گذشت و دائماً در مورد او از حسین


1- کمال الدین، ج1، ص442.
2- حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، رسول جعفریان، ص588 - 589.
3- تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم عجل الله تعالی فرجه الشریف، ص149.

ص:218

بن روح خواهش می شد تا نگهبان را بازگرداند، اما وی هرگز آن خدمتکار را برنگرداند. همۀ این کارها را حسین بن روح به خاطر تقیه انجام می داد.

همۀ نواب اربعه رازدار بودند؛ یعنی هم باید نسبت به خودی ها رازدار می بودند. و هم در مقابل دشمنان صبر و استقامت نشان می دادند؛ برای مثال سفیر اول، خود را به صورت روغن فروش درآورده بود و از این طریق رابط بین مردم و امام بود.

در احوالات سفیر سوم هست که از ابوسهل نوبختی پرسیدند: چطور شد که حسین بن روح نایب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف شد، ولی تو به این مقام نرسیدی؟! گفت:

ایشان [یعنی ائمه علیهم السلام] بهتر می دانند، و آن چه که ایشان بپسندند [همان حق است]، من مردی هستم که با مخالفین [اهل سنت] ملاقات می کنم و با آن ها مناظره و مجادله می کنم؛ اگر من وکیل و نایب حضرت می شدم و همچنان که ابوالقاسم مکان ایشان را می داند از مکان امام خبر داشتم و در مقام مجادله، در جواب حجتی و دلیلی معطل می ماندم، چه بسا در آن حالت مکان آن حضرت را به دیگران نشان می دادم، ولی ابوالقاسم اگر حجت خدا در زیر لباسش باشد و او را با قیچی تکه تکه کنند وی را به مردم نشان نمی دهد (1).

2. نسبت به دیگران عاقل تر بودن:

نواب اربعه نسبت به دیگران هم از جهت عقل و هم از جهت فهم مسائل در حد بالا بودند، همان طوری که شیخ طوسی نقل می کند که راوی می گوید: «من عاقل تر از شیخ ابوالقاسم حسین بن روح ندیدم». (2)

علاوه بر دو ملاکی که گفته شد، می توان یک ملاک هم اضافه کرد که ائمه علیهم السلام


1- الغیبة، شیخ طوسی، ترجمه: مجتبی عزیزی، ص987.
2- الغیبة، شیخ طوسی، ترجمه: مجتبی عزیزی، ص667.

ص:219

کسانی را برای نایب بودن انتخاب می کردند که حکومت وقت نسبت به آن شخص حساسیت کمی داشته باشد تا شخص مورد نظر بتواند به آن اهدافی که انتخاب شده برسد؛ بنابراین ملاک سوم عبارت است از:

3. حساس نبودن حکومت نسبت به شخص انتخاب شده.

شیعیان با نواب اربعه چگونه ارتباط برقرار می کردند؟

به طور کلی می توان گفت که شیعیان از دو طریق می توانستند با نواب اربعه ارتباط برقرار کنند و مشکلات و مسائل خودشان را به آن ها برسانند:

1. ارتباط مستقیم و بدون واسطه:

شیعیان مستقیماً به نواب اربعه مراجعه می کردند و مشکلات خودشان را می گفتند تا از این طریق با امام رابطه برقرار کنند.

2. ارتباط غیرمستقیم و باواسطه:

در این روش، به خاطر ترس از حاکمان وقت و عمال آن ها، به صورت مستقیم به نواب مراجعه نمی کردند، بلکه به کسانی که نماینده و وکیل نواب بودند مراجعه می کردند و از این طریق خواستۀ خود را به نواب منتقل می کردند. برای نمونه محمد قطان، دومین وکیل سفیر در بغداد بود؛ وکلا وجوهات و نامه ها را در پارچه پیچیده نزد او می آوردند تا برای سفیر ببرد. (1)

نیابت نواب اربعه چگونه ثابت می شد و یا چگونه به شیعیان ثابت می کردند که نایب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هستند؟

به دو طریق نیابت نواب اربعه اثبات می شد:

1. بعضی از نواب توسط امام معرفی می شدند و امام تصریح می کردند که نایب من هستند.


1- تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم عجل الله تعالی فرجه الشریف، ص150.

ص:220

برای مثال نایب اول و دوم توسط امام حسن عسکری علیه السلام به شیعیان معرفی شدند و از این طریق به شیعیان ثابت شد که آن ها نایب امام هستند. شیخ طوسی نقل می کند که:

تعدادی از دوستان و شیعیان در خدمت امام عسکری علیه السلام بودند؛ امام حسن عسکری علیه السلام خطاب به عثمان فرمودند: تو وکیل و مورد اطمینان و امین بر مال خدا هستی؛ شاهد باشید که عثمان بن سعید عمری وکیل من است و فرزندش محمد، وکیل فرزند من مهدی شماست. (1)

2. راه دوم برای اثبات نایب بودن این بود که توسط نایب قبلی که مورد اطمینان بود و شیعیان هم شناخته بودند، نایب بعدی به آن ها معرفی می شد.

برای مثال نایب سوم توسط نایب دوم به مردم معرفی شد و از این طریق به شیعیان اثبات شد که نایب بعدی ایشان است. جعفر بن متین از بزرگان شیعه می گوید در زمان احتضار و از دنیا رفتن ابی جعفر محمد بن عثمان عمری، بالای سرش نشسته بودم و مسائلی را از او می پرسیدم و با او صحبت می کردم، و ابوالقاسم حسین بن روح هم پایین پای ایشان بود. در همین حین متوجه من شد و گفت: «مأمور شده ام که به ابوالقاسم حسین بن روح وصیت کنم». با شنیدن این حرف بلند شدم و دست ابوالقاسم را گرفتم و در جای خودم و بالای سر ابوجعفر نشاندم (2)علاوه بر آن در روایت دیگر هست که ابوجعفر محمد بن عثمان عمری بزرگان را جمع می کند و می گوید: «هرگاه حادثۀ مرگ به من رو آورد، امر وکالت و نیابت به ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی واگذار می شود؛ من مأمور شده ام که او را بعد از وفاتم به جای خودم بگذارم، پس به ایشان رجوع کنید، در کارهایتان به او اعتماد


1- الغیبة، شیخ طوسی، ص618-619.
2- الغیبة، شیخ طوسی، ص644.

ص:221

داشته باشید». (1)

البته لازم به ذکر است که این نیز به دستور امام بود؛ یعنی امام به نایب قبلی دستور می داد تا فلان شخص را به نایب بعدی برای شیعیان معرفی کند.

در ضمن علاوه بر این دو طریق، به عنوان تأییدِ موارد قبلی می توان گفت که از طریق کراماتی که آن ها انجام می دادند اثبات می شد که آن ها نایب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هستند. نکتۀ مهم این است که این کرامات در بعضی مواقع توسط خود نایب انجام می گرفت. البته این نیز با عنایت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بود و در بعضی مواقع هم نایبان، کراماتی را نقل می کردند که توسط امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف انجام گرفته بود. در روایت هست که تعدادی از علما از حسین بن علی بن بابویه قمی به من خبر دادند که او گفته است: جماعتی از علمای قم به من خبر دادند در همان سالی که پدر من، یعنی علی بن حسین بن موسی بن بابویه، از دنیا رفت به بغداد رفتیم و به محضر ابوالحسن علی بن محمد سمری رسیدیم. ایشان همیشه از احوال علی بن الحسین بن بابویه از ما سئوال می کرد که: [حالش چطور است؟] ما هم به ایشان می گفتیم: نامه آمده که ایشان حالش خوب است، تا این که روز رحلت او احوالش را مثل همیشه از ما پرسید و ما هم جواب همیشگی را دادیم؛ ایشان به ما گفتند که خداوند در خصوص فوت علی بن الحسین به شما پاداش کرامت دهد، او همین ساعت از دنیا رفت. ما ساعت و تاریخ آن روز و ماه را یادداشت کردیم، تا این که پس از هفده یا هجده روز خبر رسید که ابن بابویه در همان ساعتی که شیخ ابوالحسن فرموده، از دنیا رفته است. (2)

همچنین توقیعاتی که از طرف نواب به شیعیان می رسید، یکی از راه های اثبات


1- الغیبة، شیخ طوسی، ص645.
2- الغیبة، شیخ طوسی، ص685-686.

ص:222

نیابت نواب اربعه بود. برای اطلاع بیش تر رجوع کنید به کمال الدین شیخ صدوق، باب45، بخش توقیعات .

نواب اربعه چه کسانی هستند؟ به ترتیب اسامی آنان چیست؟

نواب خاص، چهار نفر بودند و به ترتیب اسامی آن ها عبارت اند از:

1. ابوعمرو عثمان بن سعید العمری الاسدی؛

2. ابوجعفر محمد بن عثمان بن سعید العمری؛

3. ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی؛

4. ابوالحسن علی بن محمد سمری.

اسم و کنیه و القاب اولین نایب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را بنویسید؟

اسم اولین نایب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، عثمان فرزند سعید است؛ یعنی عثمان بن سعید، و هیچ اختلافی در آن نیست و مورد اتفاق همۀ علمای رجال و حدیث است. عثمان بن سعید دو کنیه داشت:

1. ابوعمرو: به این خاطر کنیۀ وی ابوعمرو بود که جد پدر ایشان «عمرو» بوده است و به نظر می رسد که این کنیه خیلی معروف و شناخته شده بوده است.

2. ابومحمد: به اعتبار فرزندش محمد که دومین نایب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می باشد.

عثمان بن سعید در میان شیعیان به چهار لقب مشهور است که عبارت اند از:

الف) سمان یا زیات؛

ب) اسدی؛

ج) عسکری؛

د) عمری.

چرا لقب عثمان بن سعید، سمان یا زیات است؟

بنا به نقل شیخ طوسی به این دلیل به ایشان سمّان «روغن فروش» می گفتند،

ص:223

که او در امر تجارت روغن اشتغال داشت و به همین وسیله امر سفارتش را پنهان می کرد.

شیعیان اموالی را که واجب بود تا به امام حسن عسکری علیه السلامبرسانند، به دست عمرو می رساندند. او هم به جهت ترس از حکومت جبار عباسی اموال و نامه ها را در تُنگ و جای روغن قرار می داد و مخفیانه به منزل امام می برد (1).

بنابراین می توان گفت که برای مخفی کردن موقعیت حساس و خطیر خود دست به این کار زده بود و از این طریق می توانست بهتر به وظیفۀ خود عمل کند.

چرا لقب اسدی را به عثمان بن سعید داده بودند؟

عثمان بن سعید از طایفۀ اسدی بود و به همین خاطر یکی از القاب وی

اسدی بود. (2)

به چه دلیل یکی از القاب عثمان بن سعید عسکری بود؟

بنا به نقل شیخ طوسی به این دلیل او را عسکری می گفتند که اهل منطقۀ عسکر در شهر«سرّ من رأی» بود. (3)

در ضمن بنا به نقل دوانی در مفاخر الاسلام، چون امام هادی و امام حسن عسکری علیهما السلام در محلی به نام عسکر بودند و عثمان بن سعید ملازم با این دو امام بزرگوار بود، به همین خاطر به ایشان نیز عسکری گفتند (4).

یکی از القاب معروف نایب اول، عمری بود، چرا؟

عثمان بن سعید به لقب عمری بیش تر معروف بود؛ شیخ طوسی دو علت برای


1- الغیبة، شیخ طوسی، ص615.
2- الغیبة، شیخ طوسی، ص614.
3- الغیبة، شیخ طوسی، ص615.
4- مفاخر الاسلام، علی دوانی، ج2، ص22.

ص:224

این شهرت ذکر می کند:

1. چون به جدش جعفر بن عمری منسوب شده است؛

2. جماعتی از شیعیان گفته اند امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند: در یک مورد دو نام عثمان و ابوعمر جمع نمی شود و حضرت دستور دادند که کنیۀ او را برهم زنند و بعد از آن عمری خوانده شد. (1)

عثمان بن سعید، وکیل و نایب چند امام بودند؟

عثمان بن سعید وکیل دو امام، یعنی امام دهم و یازدهم علیهما السلام بود و بعد از امام عسکری علیه السلام، نایب امام دوازدهم عجل الله تعالی فرجه الشریف شد. بنابراین ایشان شخصیتی است که به سه امام بزرگوار خدمت کرده است.

آیا دلیلی بر این وجود دارد که ایشان (عثمان بن سعید) مورد اطمینان و امین امام هادی و امام عسکری علیهما السلام و همچنین وکیل امام عسکری علیه السلامبوده است؟

روایتی از امام هادی و امام عسکری علیهما السلام وجود دارد که دلالت می کند عثمان بن سعید امین آن ها بود؛ ازجمله این که احمد بن اسحاق بن سعد قمی می گوید:

روزی به محضر مبارک امام علی النقی علیه السلام رسیدم و عرض کردم: «من گاهی در شهر هستم، گاهی هم به مسافرت می روم، بنابراین نمی توانم همیشه خدمت شما برسم، پس در صورت نبودن شما حرف چه کسی را قبول کنیم؟ و دستور چه کسی را اطاعت کنیم؟» حضرت به من فرمود:

این ابوعمرو است که مورد اطمینان و امین است و آن چه که برای شما بگوید از جانب من می گوید و آن چه را که به شما برساند از جانب من رسانده است (2).

عثمان بن سعید علاوه بر مورد اطمینان بودن امام دهم علیه السلام، امین امام یازدهم علیه السلام


1- الغیبة، شیخ طوسی، ص102-103.
2- الغیبة، شیخ طوسی، ص615-616.

ص:225

هم بود برای مثال راوی می گوید: زمانی که امام هادی علیه السلام از دنیا رفت و امامت به فرزندش امام حسن عسکری علیه السلام رسید، روزی به محضر ایشان رسیدم و گفتم: «همیشه نمی توانم به خدمت شما برسم، پس حرف چه کسی را قبول کنم و به چه کسی مراجعه کنم؟»

امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند:

این ابوعمرو است که مورد اطمینان و امین است و هم برای امام قبلی و هم برای من، در حیات و مرگ من مورد اطمینان من است. بنابراین آن چه که برای شما بگوید از طرف من می گوید و آن چه را که به شما برساند از جانب من رسانده است. (1)

علاوه بر آن، روایت دیگری است که راوی می گوید: در سامرا به خدمت امام یازدهم علیه السلام رسیدیم؛ تعدادی از دوستان و شیعیان ایشان در خدمت امام بودند، تا این که بدر (خادم حضرت) وارد شد و گفت: «ای مولای من، تعدادی از شیعیان یمنی می خواهند خدمت شما برسند». امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند: «برو و عثمان بن سعید عمری را نزد من بیاور». طولی نکشید که عثمان آمد و حضرت امام عسکری علیه السلام خطاب به او فرمودند: «ای عثمان تو وکیل و مورد اطمینان و امین بر مال خدا هستی، برو و از این چند نفر یمنی اموالی را که آورده اند تحویل بگیر». ما همگی به حضرت عرض کردیم: «ای سید ما به خدا قسم عثمان از بهترین شیعیان توست، و شما با این کار آگاهی ما را نسبت به منزلت خدمت گزاری او زیاد فرمودید و این که او وکیل و ثقۀ شما برمال خداست». حضرت فرمودند: «بلی شاهد باشید که عثمان بن سعید عمری وکیل من است» (2).


1- الغیبة، شیخ طوسی، ص616.
2- الغیبة، شیخ طوسی، ص618-619.

ص:226

این روایت نشان می دهد که هر دو امام، اطمینان فوق العاده به عثمان بن سعید داشته اند و کم تر کسی می توان پیدا کرد که ائمه علیهم السلام به عنوان امین خودشان معرفی کنند و خوشا به حال نایب اول که این همه مورد اطمینان امام یازدهم و دوازدهم علیهما السلام بود. در ضمن وقتی امام دوازدهم عجل الله تعالی فرجه الشریف متولد شدند، امام یازدهم علیه السلام به عثمان بن سعید دستور می دهد تا گوسفندی را ذبح و پخش کند.

چون سید [امام دوازدهم عجل الله تعالی فرجه الشریف] متولد شد، امام حسن عسکری علیه السلام فرمود: به دنبال ابوعمرو بفرستید و چون به دنبال او فرستادند و به نزد امام آمد، به او فرمود: «ده هزار رطل نان و ده هزار رطل گوشت خریداری کن»، به گمانم فرمود: «آن را میان بنی هاشم تقسیم نما» (1).

مرکز فعالیت عثمان بن سعید در کجا و در کدام شهر بود؟

مرکز فعالیت عثمان بن سعید در بغداد بوده است.

به چه دلیل عثمان بن سعید از سامرا به بغداد مهاجرت کرد؟

چون سامرا پایتخت سلسلۀ عباسی بود و عباسیان از اول هم مخالف ائمه علیهم السلام بودند و علاوه بر ائمه علیهم السلام کسانی هم که می خواستند با ائمه علیهم السلام ارتباط داشته باشند را زیر نظر داشتند. به همین خاطر فعالیت در سامرا خیلی سخت شده بود و به ناچار به بغداد رفت و کار خودشان را در آن جا انجام داد. «پس از رحلت امام یازدهم، نخستین سفیر، دیگر دلیلی برای اقامت در سامرا نداشت. در آن زمان سامرا پایتخت و مقرّ لشکریان سلسلۀ عباسی بود که از آغاز با ائمه مخالفت می کردند. شاید به همین دلیل باشد که عثمان بن سعید می خواست فعالیت های سازمان را به دور از چشم مقامات دولتی در پایتخت رهبری کند. بنابراین وی به بغداد مهاجرت کرد و در آنجا منطقۀ کرخ (محل سکونت شیعیان) را مرکز رهبری سازمان


1- الغیبة، شیخ طوسی، ص156، [یک رطل مساوی با 84 مثقال است].

ص:227

امامیه قرار داد». (1)

آیا عثمان بن سعید امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را دیده است؟

جناب عثمان بن سعید رابط بین مردم و امام دوازدهم عجل الله تعالی فرجه الشریف بوده است. بنابراین حتماً امام را دیده است؛ حتی بعد از تولد امام دوازدهم عجل الله تعالی فرجه الشریف، پدر بزگوار ایشان یعنی امام حسن عسکری علیه السلام در مجلسی به چهل نفر از شیعیان فرزند دلبندشان را نشان می دهد و عثمان بن سعید هم جزو آن چهل نفر بوده است. علاوه بر این، در جواب پرسشگری که می پرسد آیا شما امام دوازدهم عجل الله تعالی فرجه الشریف را دیده ای یا نه؟ می گوید: «بلی امام دوازدهم عجل الله تعالی فرجه الشریف را دیده ام» و آن حضرت را توصیف می کند. بنابراین هیچ شک و شبهه ای نیست که وی امام دوازدهم عجل الله تعالی فرجه الشریف را دیده است.

آیا درست است که عثمان بن سعید امام حسن عسکری علیه السلام را غسل داده و کفن کرده است؟

با توجه به روایتی که در ذیل خواهد آمد، عثمان بن سعید غسل و کفن امام را انجام داده است. راوی می گوید:

وقتی که امام حسن بن علی العسکری علیه السلام از دنیا رفت، عثمان بن سعید ایشان را غسل داد و کارهای تجهیز بدن شریف حضرت، ازجمله تکفین، حنوط و دفن امام را انجام داد (2).

در این روایت دو احتمال وجود دارد:

اول اینکه عثمان بن سعید به دستور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف کارهای تجهیز بدن شریف امام یازدهم علیه السلام را انجام داده باشند؛

دوم این که در ظاهر امر تجهیز به دست عثمان انجام پذیرفته باشد، اما امام


1- تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم عجل الله تعالی فرجه الشریف، ص149.
2- الغیبة، شیخ طوسی، ص619.

ص:228

مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در خفا عهده دار امر تجهیز شده باشند؛ همچنان که در روایات است تجهیز امام با امام بعدی است.

عثمان بن سعید چند فرزند داشته است؟

به نظر می رسد که نایب اول امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، عثمان بن سعید دو فرزند داشته است: یکی با نام محمد بن عثمان که جانشین پدر می باشد؛ یعنی نایب دوم امام می باشد که بعداً در این باره مفصل مطالبی خواهیم نوشت، و دوم اینکه شیخ طوسی در کتاب خودش از ابی بکر بغدادی با عنوان برادرزادۀ محمد بن عثمان یاد می کند (1) و این بیانگر این است که محمد بن عثمان برادری داشته است، ولی اسم برادرش در تاریخ نیامده است و بیش تر از این چیزی در دست نیست.

عثمان بن سعید چند سال نایب اول امام دوازدهم عجل الله تعالی فرجه الشریف بودند؟

ابتدای نیابت عثمان بن سعید بعد از شهادت امام حسن عسکری علیه السلام است؛ یعنی از هشتم ربیع الاول سال 260 قمری، و در این مورد هیچ شک و شبهه ای نیست که ابتدای نیابت ایشان از تاریخِ ذکر شده شروع شده است؛ اما پایان نیابت ایشان دقیقاً مشخص نیست؛ چون مرگ ایشان مشخص نیست.

عثمان بن سعید در کجا و در چه تاریخی متولد شده و در چند سالگی به نیابت امام دوازدهم عجل الله تعالی فرجه الشریف رسیده است؟

با این که عثمان بن سعید از اوایل عمرش در خدمت امام دهم علیه السلام و بعد امام یازدهم علیه السلام بود، ولی متأسفانه به طور دقیق تاریخ تولد ایشان مشخص نیست و حتی بیان نشده که در کجا متولد شده است؛ البته در سامراء در خدمت امام دهم و یازدهم علیهما السلام بود و بعد از شهادت آن دو بزرگوار و با شروع نیابت اول، ایشان به بغداد


1- الغیبة، شیخ طوسی، ص716.

ص:229

آمد و کارش را از بغداد شروع کرد. بنابراین مشخص نیست که در چند سالگی به نیابت امام دوازدهم عجل الله تعالی فرجه الشریف رسیده است.

عثمان بن سعید در چه سالی و در چه سنی و در کجا وفات یافت؟

سن عثمان بن سعید مشخص نیست؛ چون تاریخ دقیق تولد و مرگ ایشان مشخص نیست. جاسم حسین در این باره می گوید: «علی رغم نقش مهم عثمان بن سعید به عنوان نخستین نایب، هیچ کس تاریخ مرگ او را ارائه نمی دهد».

مورخین متأخر کوشیده اند تا تاریخ های قابل توجهی را ارائه دهند. هاشم حسینی می نویسد: «سفارت عثمان بن سعید تا سال 265 ادامه داشته است». اما هیچ مأخذی را ذکر نمی کند.

در مقابل جواد علی چنین می نویسد:

«بیست سال پس از غیبت امام دوازدهم عجل الله تعالی فرجه الشریف، نخستین سفیر در سال 280 هجری درگذشت. در توقیعی که گفته می شود امام غائب عجل الله تعالی فرجه الشریف به پسر نخستین سفیر و جماعت شیعه خطاب کرده است، پس از مراتب تسلیت های قلبی بر مرگ چنین مرد متقی، امام پسرش ابوجعفر (محمد) را به جانشینی او منصوب می کند».

در عین حال، جواد علی بر روایت شیخ طوسی تکیه دارد. شیخ طوسی اشاره می کند که محمد بن همام راوی، حدیث را در سال280 از محمد شنیده است؛

وی هیچ تاریخی را برای رحلت نخستین سفیر بیان نمی دارد. به علاوه به نظر می رسد نخستین سفیر مدت زیادی در این سمت نبوده است؛ زیرا شیخ طوسی روایت می کند:

«چون محمد بن عثمان (ابوجعفر) به جانشینی پدرش رسید، شخصی موسوم به احمد بن هلال ابرتابی که در سال 267 درگذشته، منکر سفارت ابوجعفر، پس از پدرش از ناحیۀ امام دوازدهم عجل الله تعالی فرجه الشریف شد. بنابراین رحلت سفیر اول باید قبل از سال

ص:230

267 اتفاق افتاده باشد» (1).

با جمع بندی اقوال می توان گفت که در مورد وفات ایشان دو قول وجود دارد:

1. وفات او قبل از سال 267 هجری قمری بوده است. البته مشخص نیست که کدام سال بوده است و به نظر می رسد که این درست باشد؛

2. وفات ایشان در سال 280 هجری قمری اتفاق افتاده است و این قول هیچ مدرک و دلیلی ندارد.

عثمان بن سعید در کجا دفن شده است و قبر ایشان کجاست؟

عثمان بن سعید در بغداد دفن شده است. شیخ طوسی در این باره می گوید:

قبر عثمان بن سعید در سمت غربی بغداد در خیابان میدان، و در اول محلی که به درب جبله معروف است و در مسجد درب جبله سمت راستِ کسی که داخل مسجد شود واقع است و قبر ایشان در مسجد و سمت قبلۀ آن واقع شده است.

محمد بن حسن شیخ طوسی در ادامه می گوید:

من قبر عثمان بن سعید را در همان جایی که راوی گفته دیده ام و در روی قبر، دیواری بنا شده که محراب مسجد همان جا بود.

در کنار محراب دری بود که به محل قبر که در خانه ای تنگ و تاریک بود باز می شد، به آن جا وارد شده و آشکارا آن قبر منور را زیارت می کردیم و از وقت ورودم به بغداد در سال 408 ﻫ .ق، تا سال چهارصد و اندی به همین صورت زیارت می کردیم. بعد از آن رئیس ابومنصور محمد بن مزج آن دیوار را خراب کرده و قبر عثمان بن سعید را نمایان کرد و روی قبرش صندوقی ایجاد کرد و برای آن سقفی ساخت که هرکسی می خواست داخل شده زیارت می کرد، و همسایگان محل، به زیارتش می رفتند و می گفتند: او مرد صالح و نیکوکاری


1- تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم عجل الله تعالی فرجه الشریف، ص155-156.

ص:231

بوده است و حقیقت حال او را نمی دانستند و می گفتند: او پسر دایه حسین علیه السلام است. این قبر متبرک تا به امروز که سال 447 ﻫ . ق است به همان صورت است (1).

آیا با مرگ عثمان بن سعید، امام دوازدهم عجل الله تعالی فرجه الشریف تسلیتی گفتند و در این زمینه توقیعی صادر کردند؟

امام دوازدهم عجل الله تعالی فرجه الشریف بعد از مرگ عثمان بن سعید به پسرش محمد بن عثمان تسلیت گفتند. در این باره راوی می گوید:

توقیع شریف امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به شیخ ابوجعفر محمد بن عثمان بن سعید به جهت تسلیت و به مناسبت درگذشت پدرش آمد که در بخشی از این توقیع شریف آمده بود: «انا لله وانا الیه راجعون؛ به درستی که ما برای خداییم و به سوی او برخواهیم گشت و به امر او تسلیم و به قضا و قدر او راضی هستیم. پدر تو با سعادت و نیکبختی زندگی کرد و در حالی که پسندیده و مورد ستایش بود از دنیا رفت، پس خداوند او را رحمت کند و به اولیا و دوستان خودش [اهل بیت علیهم السلام] ملحق بفرماید. او همیشه در امر ولایت اولیاءالله تلاش می کرد، و در آنچه که او را به خدا و اهل بیت علیهم السلام نزدیک می کرد می کوشید. خداوند روی او را خرم و تازه فرماید و لغزش او را ببخشد».

در بخش دیگری از توقیع شریف آمده بود:

خداوند متعال ثواب تو را در این مصیبت، بزرگ گرداند و صبر نیکو برای

تو کرامت فرماید. هم تو و هم ما مصیبت دیده ایم، مصیبت پدرت موجب تنهایی و نگرانی تو و ما شده، پس خداوند او را در مکانی که رفته است

شاد گرداند (2).


1- الغیبة، شیخ طوسی، ص622-623.
2- الغیبة، شیخ طوسی، ص628-629.

ص:232

چه کسی عثمان بن سعید را غسل داد؟

محمد بن عثمان، پسر عثمان بن سعید کارهای تجهیز و غسل ایشان را انجام داده است. راوی می گوید:

ابوعمر عثمان بن سعید از دار دنیا رفت و پسرش ابوجعفر محمد بن عثمان او را غسل داد و اقدام به تجهیز پیکر او نمود (1).

دومین نایب امام زمان چه کسی بود و القاب و کنیۀ ایشان چه بود؟

بعد از آن که عثمان بن سعید اولین نایب امام زمان از دنیا رفت، پسرش ابوجعفر محمد بن عثمان به عنوان دومین نایب امام زمان انتخاب شد. کنیۀ نایب دوم، ابوجعفر است و القاب ایشان عبارت اند از: عمری، اسدی، سمان و عسکری.

محمد بن عثمان، دومین نایب امام زمان به دستور چه کسی به این مقام رسید؟

محمد بن عثمان به دستور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به این مقام رسید. در بخشی از توقیع شریف که به مناسبت فوت پدر ایشان صادر شده، آمده است:

خداوند متعال ثواب تو را در این مصیبت (مرگ پدر) بزرگ گرداند و صبر نیکو برای تو کرامت فرماید. هم تو و هم ما مصیبت دیده ایم، مصیبت پدرت موجب تنهایی و نگرانی تو و ما شده است، پس خداوند او را در مکانی که رفته است شاد گرداند. کمال سعادت او این بوده است که خداوند فرزندی همچون تو به او عنایت و روزی فرموده که پس از او جانشین و قائم مقام او در امرش باشد... . (2)

علاوه بر آن، در توقیعی دیگر باز به مناسبت وفات عثمان بن سعید برای پسرش محمد بن عثمان از طرف امام دوازدهم عجل الله تعالی فرجه الشریف به این صورت صادر شد:


1- الغیبة، شیخ طوسی، ص631.
2- الغیبة، شیخ طوسی، ص629.

ص:233

و فرزندی که خداوند او را نگه بدارد، همواره در زمان حیات پدرش معتمد و مورد اطمینان ما بوده است، ... در نظر ما فرزند او جانشین اوست. آن چه که بگوید از امر ماست ... پس گفتۀ او را پذیرفته و فرمان برش باش. این رفتار و نظر ما را دربارۀ او بدان. (1)

البته لازم به ذکر است که علاوه بر دستور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، دستور امام حسن عسکری علیه السلام و تصریح پدر هم بود؛ از جمله در انتصاب وی به سمت سفارت ناحیۀ مقدسه، قبلاً توسط امام حسن عسکری علیه السلام به اطلاع خواص از شیعیان رسانده شده بود. آن حضرت در جمع شیعیان یمنی فرمود بود: «آگاه باشید که عثمان بن سعید وکیل من، و پسرش محمد، وکیل پسرم مهدی شماست».

در ضمن عثمان بن سعید، نیز قبل از وفات، این مسئله را برای سران شیعه بازگو نموده است. (2)

نیابت محمد بن عثمان از چه تاریخی شروع شد و مدت نیابت ایشان چند سال بوده است و در چه تاریخی از دنیا رفته است؟

تاریخ شروع نیابت محمد بن عثمان مشخص نیست؛ چون دقیقاً تاریخ رحلت نایب اول، یعنی عثمان بن سعید بیان نشده است. بنابراین نمی توان به طور دقیق آغاز نیابت وی را بیان کرد.

اما تاریخ وفات ایشان در آخر جمادی الاول سال 305 است. در روایت است که ابوجعفر محمد عمری در آخر جمادی الاولی سال 305 از دنیا رفت. (3)

محمد بن عثمان چند امام را درک کرده است؟

نایب دوم، علاوه بر درک امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و امام حسن عسکری علیه السلام، امام دهم را هم


1- الغیبة، شیخ طوسی، ص630.
2- الغیبة، شیخ طوسی، ص619.
3- الغیبة، شیخ طوسی، ص636.

ص:234

درک کرده است و می توان گفت اگر پدر وی در اوایل دوران امامت امام هادی علیه السلام وارد بیت آن حضرت شده باشد، بایستی بین سال های 220 تا 225هجری، در حالی که یازده ساله بوده به خدمت حضرت هادی علیه السلام درآمده باشد. بنابراین ولادت فرزندش محمد، قاعدتاً بایستی در دهۀ 230 هجری رخ داده باشد؛ و این بدان معناست که سن وی به هنگام شهادت امام هادی علیه السلام حدود بیست الی بیست و پنج سال بوده است. (1)

به هر حال ایشان سه امام دهم، یازدهم و دوازدهم علیهم السلام را درک کرده است. حتی بعضی ادعا می کنند که احتمال وکالت وی برای امام هادی علیه السلام منتفی نیست. (2)

آیا روایاتی وجود دارد بر این که محمد بن عثمان، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را دیده است؟

روایتی وجود دارد که دلالت می کند بر این که محمد بن عثمان، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را دیده است. از جمله عبدالله بن جعفر حمیری می گوید: از محمد بن عثمان پرسیدم: «آیا صاحب این امر را دیده ای؟» گفت: «بله و آخرین مرتبه ای که ایشان را زیارت کردم در بیت الله الحرام بود، ... و باز آن حضرت را دیدم که نزد مستجار، پردۀ کعبه را گرفته بود». (3)

محمد بن عثمان در چه تاریخی از دنیا رفت و در کجا دفن شده است؟

سفیر دوم امام، در آخر جمادی الاول سال 304 یا 305 هجری رحلت نمود. بنا به نقل شیخ طوسی از «ابونصر هبة الله»، اطراف محل قبر وی ابتدا مسکونی بود و سپس تخریب شد و قبر وی در وسط صحرا قرار گرفت؛ این قبر در سمت غربی بغداد قرار دارد و امروزه نزد اهالی بغداد معروف و محل زیارت است و بنای


1- سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه علیهم السلام، ص460 - 461.
2- سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه علیهم السلام، ص461.
3- الغیبة، شیخ طوسی، ص633.

ص:235

نیکویی نیز بر آن ساخته شده و اهالی بغداد وی را به «الشیخ الخلانی» می شناسند. (1)

سومین نایب امام دوازدهم چه کسی بود؟

سومین نایب امام دوازدهم، ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی بود که بعد از نایب دوم، یعنی محمد بن عثمان به این مقام رسید.

علما و مورخان، حسین بن روح را با چه عناوینی معرفی کرده اند؟

ابوالقاسم حسین بن روح بن ابی بحر را مورخان و علمای اخبار با عناوین «نوبختی»، «روحی»، «قسمی» و «حسین بن روح نوبخت» معرفی کرده اند. (2)

به چه دلیل حسین بن روح به عنوان سومین نایب امام دوازدهم انتخاب شد؟

شکی نیست که حسین بن روح، یکی از افراد مورد اطمینان و اعتماد محمد بن عثمان بوده است و نقل شده که ایشان اسرار درونی خانوادگی خویش را با ایشان در میان می گذاشته است و لیکن محمد بن عثمان غیر از ایشان نُه وکیل دیگر در بغداد داشت که زیر نظر وی به فعالیت و انجام مأموریت مشغول بودند و حسین بن روح از همۀ آن ها نزدیک تر به محمد بن عثمان بود و به همین خاطر با وجود این افراد، حسین بن روح به نیابت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف انتخاب گردید. در ضمن، حسین بن روح ویژگی هایی داشت که در دیگران نبود، ازجمله:

1. وفاداری و هوشیاری، صبر وبردباری و در یک کلمه اخلاص او یکی از عوامل جانشینی وی بود. در آن موقعیت خاص سیاسی، صبر و بردباری، هوشیاری و اخلاص، مهم تر از متکلم و فقیه بودن بود؛ چون نواب، احکام و مسائل دینی مورد نیاز را به طور مستقیم از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دریافت می کردند. برای تأیید مطالب بالا روایتی را ذکر می کنیم:


1- سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه علیهم السلام، ص468.
2- سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه علیهم السلام، ص469.

ص:236

عده ای از ابوسهل نوبختی سؤال کردند: «چطور شد که امر نیابت به شیخ ابوالقاسم حسین بن روح واگذار گردید، ولی به تو واگذار نشد؟» او پاسخ داد: «آنان [ائمه علیهم السلام] بهتر از هر کسی می دانند چه کسی را به این مقام برگزینند. من آدمی هستم که با دشمنان رفت و آمد دارم و با ایشان مناظره می کنم. اگر آن چه را که ابوالقاسم دربارۀ امام می داند، می دانستم، شاید در بحث هایم با دشمنان و جدال با آنان می کوشیدم تا دلایل بنیادی را بر وجود امام ارائه دهم و در نتیجه محل اقامت او را آشکار سازم؛ اما اگر ابوالقاسم امام را در زیر جامۀ خود پنهان داشته باشد، بدنش را با قیچی قطعه قطعه کنند تا او را نشان دهد، هرگز چنین

نخواهد کرد».

از این حدیث، ارادۀ او در مخفی کردن مسائل مربوط به امام غایب عجل الله تعالی فرجه الشریف و درجۀ ایمان او در مقابل شکنجۀ دشمن و استقامت او در برابر مصائب و ناملایمات، روشن می گردد که این از عوامل انتخاب او به شمار می رود. (1)

2. حسین بن روح بر طبق گواهی مورخین و محدثین، خردمندترین شخص زمان خویش در نزد دوست و دشمن بود و در فضایل حسین بن روح به همین مطلب اشاره شده که «ابوالقاسم حسین بن روح از نظر مخالف و موافق، عاقل ترین مردم زمانه اش بود و البته به تقیه عمل می کرد». (2)

3. یکی دیگر از عوامل مؤثر در انتصاب او، مسدود کردن شک و شبهه ای بود که ممکن بود از ناحیۀ مخالفین القا گردد. اگر افراد دیگری غیر از ایشان به نیابت منصوب می گشت، ممکن بود دشمنان و بعضی از ناآگاهان تصور کنند که این انتخاب، به خاطر روابط نزدیک محمد بن عثمان با آن فرد است و لذا نتیجه


1- زندگانی نواب خاص امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، علی غفارزاده، ص247- 248.
2- الغیبة، شیخ طوسی، ص667.

ص:237

بگیرند که نظر شخصی محمد بن عثمان است، نه نظر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف؛ چون آگاهان و روشن فکران اجتماعی آن زمان، واگذاری نیابت به ایشان را بعید می دانستند، ایجاد چنین شبهه ای منتفی گردید و به زودی اصحاب او را پذیرفتند و در نیابت او تردید به خود راه نداند و معلوم گردید که انتخاب او به اذن و رضایت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف صورت پذیرفته است. (1)

حسین بن روح به دستور چه کسی به مقام نیابت رسید؟

بعد از رحلت سفیر دوم، نیابت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف به حسین بن روح منتقل شد. سفیر دوم در حضور تعدادی از سران شیعه و وکلا و دستیارانش، همچون ابوعلی محمد بن همام اسکافی و... ابن روح را رسماً به عنوان جانشین خود اعلام کرد. ام کلثوم دختر ابوجعفر عمری می گوید: «حسین بن روح از چند سال قبل از رحلت پدرم، ابوجعفر، وکیل او بود تا آن که از طرف پدرم به نیابت و سفارت منصوب شد و کسی جز بعضی جهال در امر نیابتش تردید نکردند». (2)

بنا به نقل شیخ طوسی، محمد بن عثمان می گوید: «من ابوالقاسم حسین بن روح را جانشین خود کردم، او را به منصب نیابت پس از خودم منصوب کردم». گفتم: «این کار را به امر امام انجام داده اید؟» گفت: «برخیز، خداوند به تو عافیت دهد، همان طور است که برای تو گفتم». (3)

علاوه بر آن، جاسم حسین می گوید: «سفیر دوم در بستر مرگ در حالی که همگی بر بالین او گرد آمده بودند، ابن روح نوبختی را با بیان این مطلب که امام دوازدهم دستور فرموده اند، منصوب کرد».


1- زندگانی نواب خاص امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، ص252 (به نقل از: تاریخ الغیبة الصغری، سیدمحمد صدر، ج2، ص409).
2- سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه علیهم السلام، ص470 – 471.
3- الغیبة، شیخ طوسی، ص640.

ص:238

حسین بن روح در نزد امام چه جایگاهی داشت و آیا مورد وثاقت امام بود؟

برای این که جایگاه حسین بن روح در نزد امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف مشخص شود، توقیعی از امام برای تأیید ایشان صادر شده و در این توقیع آمده است که حسین بن روح مورد وثوق و اطمینان ما می باشد. ابوالعباس بن نوح گفته است: «نوشته ای را به خط محمد بن نفیس، که در اهواز نوشته شده بود، دیدم که اولین نامه و توقیع صادره از ناحیۀ مقدسه به وسیلۀ حسین بن روح بود که: ما او را می شناسیم، خداوند همۀ خوبی ها و رضای خودش را به او بشناساند و با توفیقات خود سعادتمندش فرماید. از نامۀ او اطلاع یافتیم و او کلاً مورد وثوق و اطمینان ماست». (1)

حسین بن روح نزد نایب دوم (محمد بن عثمان) چه جایگاهی داشته است؟

حسین بن روح به عنوان یکی از کارگزاران نزدیک محمد بن عثمان به شمار می رفت، منزلت و مقام او در زمان نایب دوم، به قدری زیاد بود که نایب دوم به اول کسی که اجازۀ ورود بر خود می داد، ابوالقاسم حسین بن روح بود.

ام کلثوم دختر ابوجعفر عمری می گوید: «حسین بن روح از چند سال قبل از رحلت پدرم، ابوجعفر، وکیل او بود و در امر املاک او نظارت داشت و اسرار دینی را از جانب او به رؤسای شیعه می رساند و از خواص و محارم او به شمار می رفت... حسین بن روح نزد ایشان به جلالت مقام و قدر و منزلت و محترم بود». (2)

آیا حسین بن روح امام یازدهم، امام حسن عسکری علیه السلام را دیده است؟

بنا به گفتۀ ابن شهرآشوب، حسین بن روح دستیار نزدیک امام یازدهم، حضرت


1- الغیبة، شیخ طوسی، ص647-648.
2- سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه علیهم السلام، ص470- 471.

ص:239

عسکری علیه السلام و سفیر آن امام بوده است؛ هرچند بعضی ها این را بعید می دانند. (1)

حسین بن روح در چه تاریخی به دنیا آمد و کی از دنیا رفت و در کجا دفن شده است؟

تاریخ تولد وی معلوم نیست؛ اما حسین بن روح در 18 شعبان 326 از دنیا رفته است و در قریۀ نوبختیه، در سمت غربی بغداد دفن شده است. (2)

حسین بن روح چند سال نایب بوده است؟

حسین بن روح نزدیک به بیست و یک سال نایب امام دوازدهم بود؛ یعنی شروع نیابت ایشان، 305 و تاریخ وفات ایشان 326 است.

بعد از نایب سوم، حسین بن روح، چه کسی به عنوان نایب چهارم انتخاب شد و به چه القابی مشهور بود؟

بعد از فوت نایب سوم، ابوالحسن علی بن محمد سَمَری به نیابت رسید. لقب نایب چهارم، سمری (به فتح سین و میم) یا سیمری (به فتح سین و سکون یاء و ضم یا فتح میم) و یا صمیری (به فتح صاد و سکون یاء و ضم یا فتح میم) می باشد، لکن مشهور همان اولی است.

نایب چهارم به دستور چه کسی به مقام نیابت رسید؟

پس از اتمام دوران نیابت سفیر سوم و رحلت وی، ابوالحسن علی بن محمد سمری که یکی از دستیاران برجستۀ سفیر سوم بود به امر ناحیۀ مقدسه و براساس اعلام سفیر سوم به سران شیعه به جانشینی وی انتخاب شد. (3)

علی بن محمد سمری در چه تاریخی به دنیا آمده است؟


1- تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم عجل الله تعالی فرجه الشریف، ص192.
2- تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم عجل الله تعالی فرجه الشریف، ص192-206.
3- سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه علیهم السلام، ص479.

ص:240

تاریخ ولادت نایب چهارم مانند نایبان قبلی معلوم نیست؛ بنا به نقل شیخ طوسی، ایشان جزو اصحاب امام عسکری علیه السلام بوده است.

وی چند سال نایب بوده و کی از دنیا رفته است؟

با توجه به فوت نایب سوم در شعبان 326 هجری، طبعاً نیابت وی از این تاریخ شروع شده و با توجه به رحلت وی در نیمۀ شعبان سال 329 هجری، دوران نیابت ایشان سه سال می باشد. (1)

علی بن محمد سمری در کجا دفن شده است؟

ابوالحسن علی بن محمد سمری طبق روایت شیخ طوسی، در سال 329 هجری وفات یافت و قبر او در بغداد در خیابان معروف به خلنجی، جنب ربع المحول، نزدیک نهر ابوقراب می باشد. (2) بنا به نقل جباری از یاقوت حموی، این ربع در شمال روستای «براثا» در سمت غربی بغداد واقع شده است و اکنون مزار وی در بغداد معروف و محل زیارت است.

نایب چهارم، علی بن محمد سمری در طول نیابتش چه افتخاراتی داشته است؟

مهم ترین و بزرگ ترین افتخار وی همین است که نایب چهارم امام بوده است، در ضمن ایشان نیز به مقتضای منصب وکالت، دارای خوارق عاداتی بود.

ازجمله می توان به اعلام وفات علی بن بابویه قمی در همان لحظۀ وفاتش اشاره کرد؛ بنا به نقل شیخ طوسی از احمد بن ابراهیم بن مخلد، به هنگام حضور ایشان در بغداد و در حالی که بزرگان شیعه به همراه ایشان در محضر سفیر چهارم بودند، وی بی مقدمه و بدون هیچ سؤالی از جانب کسی، گفت: «خدا علی بن موسی بن


1- الغیبة، شیخ طوسی، ص683.
2- الغیبة، شیخ طوسی، ص686.

ص:241

بابویه قمی را رحمت کند»، جمع حاضر از این سخن پی بردند در همان لحظه علی بن بابویه رحلت کرده است. برای اطمینان کامل از صحت این سخن، تاریخ مذکور را ثبت کردند و پس از 17 یا 18 روز، خبر رحلت علی بن بابویه در تاریخ یاد شده به بغداد رسید. (1)

بنا به روایت شیخ صدوق و شیخ طوسی و برخی دیگر، هفته ای پیش از رحلت نایب چهارم، توقیعی از سوی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف صادر و به دست او واصل شد که در آن علاوه بر اعلام وفات او پس از شش روز، وی از تعیین جانشین منع و شروع غیبت تامۀ کبرا اعلام شده بود. (2)

متن این توقیع چنین است:

بسم الله الرحمن الرحیم. ای علی بن محمد سمری! خداوند اجر برادرانت در مصیبت تو را بزرگ دارد! همانا تو تا شش روز دیگر خواهی مرد! پس امور خود را جمع کن و کسی را نیز برای جانشین خود انتخاب مکن؛ چرا که غیبت تامه شروع شده و ظهوری در کار نیست، مگر پس از اذن الهی که نامش بلندمرتبه است، و این ظهور، پس از مدتی طولانی و هنگامی که دل ها قسی و سخت و زمین از ظلم پر شود، انجام خواهد گرفت؛ و به زودی کسانی نزد شیعیان من ادعای مشاهده خواهند نمود؛ آگاه باشید که هر کسی قبل از خروج سفیانی و شنیدن صدای صیحه، مدعی مشاهده شود، دروغ گو و اهل افتراست، و لا حول و لا قوة الّا بالله العلی العظیم. (3)

به چه دلیل نایب چهارم برای خود جانشین انتخاب نکرد و غیبت صغرا تمام شد؟

به دو صورت می توان به این سؤال جواب داد: اول به صورت تعبدی و کلی، و


1- سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه علیهم السلام، ص480.
2- سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه علیهم السلام، ص480.
3- الغیبة، شیخ طوسی، ص684.

ص:242

دوم به صورت تحلیلی و استدلالی.

جواب تعبدی و کلی این است که امام دوازدهم قبل از فوت نایب چهارم، به وسیلۀ توقیع اعلام کرده بودند که غیبت صغرا تمام شده است و برای جناب سمری نوشته بودند که بعد از خود جانشینی انتخاب نکن؛ البته این دستور امام به امر خداوند بوده است؛ یعنی برنامه، روش و کار امام را خداوند متعال تعیین فرموده است و امام باید همان برنامه را اجرا نماید. (1) این بهترین دلیل برای اتمام غیبت صغراست؛ اما برای این که موضوع بهتر روشن شود، به صورت استدلالی هم به این سؤال جواب داده می شود. می توان گفت که به چند دلیل غیبت صغرا ادامه نیافت و تمام شد:

1. غیبت صغرا مقدمۀ غیبت کبرا و زمینه سازی برای آن بوده است؛ چون ابتدای غیبت بود و اذهان، انس به غیبت نداشت، اگرچه در زمان حضرت امام علی نقی و حضرت امام حسن عسکری علیهما السلام فی الجمله آن دو امام برای آماده کردن اذهان از نظرها احتجاب می کردند، با این وجود غیبت تامه اگر دفعة و ناگهانی واقع می گردید، مورد انکار و سبب انحراف افکار می شد؛ چراکه قطع ارتباط با امام چنان چه در غیبت کبرا واقع شد، بدون آمادگی برای اکثر مردم دشوار و ناراحت کننده بود.

لذا قریب هفتاد سال ارتباط مردم با امام به وسیلۀ نواب خاص حفظ شد و توسط آنان عرایض و مشکلات و مسائل خود را عرض می کردند و جواب می گرفتند و توقیعات به وسیلۀ آن ها می رسید و بسیاری هم به شرف یابی حضور نایل می شدند تا در این مدت مردم آشنا و مأنوس شدند.


1- امامت و مهدویت، لطف الله صافی گلپایگانی، ج2، ص362.

ص:243

این ارتباط توسط نواب خاص و همچنین تشرف جمعی در آن زمان، به زیارت آن حضرت برای تثبیت ولادت و حیات آن حضرت مفید و لازم بود. بنابراین می توان گفت علت این که غیبت صغرا ادامه نیافت، این بود که برنامۀ اصلی کار آن حضرت، غیبت کبرا بود و غیبت صغرا که مقدمۀ آن بود و برای آماده کردن زمینه لازم بود، انجام شد. (1)

2. وقتی بنا باشد نایب خاص نافذ الحکم و صاحب قدرت ظاهری نباشد و نتواند رسماً در کارها مداخله کند، بلکه قدرت های ظاهری به واسطۀ تمرکز توجهات در او با معارضه و مزاحمت داشته باشند، شیادان و جاه طلبان هم ادعای نیابت خاصه می نمایند و اسباب تفرقه و گمراهی فراهم می سازند. چنان چه در همان مدت کوتاه غیبت صغرا دیده شد چه دعاوی باطلی آغاز گردید و این خود یک مفسده ای است که دفعش از حفظ مصلحت تعیین نایب خاص اهمیتش اگر بیش تر نباشد کم تر نیست. خلاصه آن که ادامۀ روش نیابت خاصه با صرف نظر از مصالحی که فقط در همان آغاز کار و ابتدای امر داشته، با این که نواب مبسوط الید و نافذ الکلمه نباشند و تحت سیطرۀ زمام داران وقت مأمور به تقیه باشند، از نظر عقل مصلحت ملزمه ای ندارد، بلکه از آن مفاسدی هم ظاهر می گردید. (2)

ویژگی ها

چرا سفیران خاص امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف از فقها و مجتهدان نبودند؟

همچنان که می دانید امام دهم و یازدهم علیهما السلام کاملاً زیر نظر حکومت عباسی


1- امامت و مهدویت، لطف الله صافی گلپایگانی، ج2، ص363 - 364.
2- امامت و مهدویت، لطف الله صافی گلپایگانی، ج2، ص364 – 365.

ص:244

بودند، (1) یعنی حکومت برای تسلط کامل بر این دو امام، آن ها را در محیط بسته و مشخص که تمام همسایگان و ساکنان شهر افراد نظامی و شناخته شده بودند، نگه داری می کرد و تمام رفت و آمدها به منزل امام کنترل می شد. حال در چنین محیطی که همه چیز دقیقاً کنترل می شد، آیا فقیه سرشناسی می توانست به خانۀ امام رفت و آمد کند و مردم نیز با منزل آن فقیه در ارتباط باشند و مسائل خود را اعم از مالی و غیره مطرح نمایند؟ بدیهی است که چنین کاری ممکن نبود و افراد دست گیر و بازجویی می شدند، لذا صحیح ترین راه این است که افرادی که گمان نمی رود واسطۀ امام باشند و مطالب را رد و بدل کنند، به کار گرفته شوند و فعالیت نمایند. اگر کسی زندگی دو نایب اول (عثمان بن سعید و فرزندش محمد بن عثمان) را مطالعه نماید، درمی یابد که آن ها مأمور تأمین روغن سامرا

و از کسانی بودند که آذوقۀ پادگان را فراهم می کردند و اصلاً گمان نمی شد که نایب امام باشند و چنان که در کتاب سازمان وکالت (2) به طور مفصل و تحقیقی بیان شده، نامه های امام عجل الله تعالی فرجه الشریف و نامه های مردم داخل ظرف های روغن قرار می گرفت و مردم به بهانۀ خرید و فروش روغن، ظرف های حاوی پول و نامه را رد و بدل می کردند. بدیهی است که چنین کاری توسط یک فقیه امکان نداشت؛ چون فضای حاکم بر آن دوران، تقیه و مخفی کاری بود، نه محیط باز برای فعالیت عالمان و فقهای دین.

از طرف دیگر، اگر عالم و فقیهی ادعای نیابت می کرد، این احتمال داده می شد که برای گذران زندگی و جلب مال دنیا چنین کاری کرده است، اما کسی که کسب و درآمد دارد خیلی بعید است که دست به چنین کار خطرناکی بزند و برای


1- لقب «عسکری» نیز به سبب نگه داری آنها در پادگان نظامی (عسکر) به آن دو امام داده شده است.
2- نوشتۀ دکتر جباری.

ص:245

پول بیش تر خود را با حکومت درگیر کند. بنابراین کاسب بودن نایبان، دلیل بر صدق مدعای آن هاست، نه دروغ بودن ادعایشان، لذا همین مسئله تا غیبت صغرا ادامه یافت.

البته تذکر این نکته نیز لازم است که هرچند آنان فقیه و عالم برجسته نبوده اند، کاسب بودن آن ها به معنای کم سوادی یا عوام بودنشان نیست. نایبان طبق گواه تاریخ، افرادی بسیار والامقام و دارای کشف و کرامت (1) و پرورش یافتۀ مکتب امامان معصوم علیهم السلام بوده اند و هرگز دور از دین و معرفت نبوده اند.

پس معلوم می شود که چرا شیخ کلینی که عالمی برجسته و شناخته شده بود، برای نیابت از امام برگزیده نشده است.

به هر حال نایبان خاص، تنها نقش واسطه داشتند و تقاضاهای مردم را به امام می رساندند و در مقابل، پیام یا کمک مالی امام را به مردم می دادند، اما بر کسی ولایت نداشتند و هرگز اهل فتوا یا صدور حکم از جانب خویش نبوده اند.


1- نک: الغیبة، شیخ طوسی.

ص:246

ص:247

نایبان امام

بیان حقیقت دین

بعد از توضیح ولایت فقیه، بنویسید منظور از ولایت و فقیه چیست؟

ابتدا، ولایت و فقیه توضیح داده می شود تا ولایت فقیه هم بهتر روشن شود.

ولایت واژه ای عربی است که از کلمه «وَلیّ» گرفته شده است. «وَلیّ» در لغت عربی به معنای آمدن چیزی است در پی چیزی دیگر؛ بدون آن که فاصله ای در میان آن دو باشد که لازمۀ چنین توانی و ترتّبی، قرب و نزدیکی آن دو به یکدیگر است. از این رو این واژه با هیئت های مختلف (به فتح و کسر) در معانی «حب و دوستی»، نصرت و یاری، متابعت و پیروی و سرپرستی استعمال شده که وجه مشترک همۀ این معانی همان قرب معنوی است.

مقصود از واژۀ ولایت در بحث ولایت فقیه، سرپرستی است؛ (1) ولایت به معنای سرپرستی، خود دارای اقسامی است که هریک توضیح داده می شود:

1. ولایت تکوینی:

ولایت تکوینی به دلیل آن که به تکوین و موجودات عینی جهان مربوط می شود،


1- ولایت فقیه، ولایت فقه و عدالت، عبدالله جوادی آملی، ص122.

ص:248

رابطه ای حقیقی میان دو طرف ولایت وجود دارد و ولایتی حقیقی است.

ولایت تکوینی، سرپرستی موجودات جهان و عالم خارج و تصرف عینی داشتن در آن هاست؛ مانند ولایت نفس انسان بر قوای درونی خویش. هر انسانی نسبت به قوای ادارکی و اعضا و جوارح سالم خود ولایت دارد؛ اگر دستور دیدن می دهد، چشم اطاعت می کند و... .

بازگشت این ولایت تکوینی به علت و معلول است. این نوع از ولایت، تنها بین علت و معلول تحقق می یابد و براساس آن، هر علتی، ولیّ و سرپرست معلول خویش است و هر معلولی در تحت ولایت و تصرف علت خود می باشد؛ از این رو ولایت تکوینی هیچ گاه تخلف بردار نیست و نفس انسان اگر اراده کند که صورتی را در ذهن خود ترسیم سازد، اراده کردنش همان و ترسیم کردن و تحقق بخشیدن به موجود ذهنی اش همان. ولیّ واقعی و حقیقی اشیاء و اشخاص که نفس همۀ انسان ها در ولایت داشتن مظهر اویند، فقط و فقط ذات اقدس الهی است.

2. ولایت بر تشریع

ولایت بر تشریع همان ولایت بر قانون گذاری و تشریع احکام است؛ یعنی این که سرپرست جعل قانون و وضع کنندۀ اصول و مواد قانونی باشد. این ولایت در حیطۀ قوانین است و نه در دایرۀ موجودات واقعی و تکوینی.

3. ولایت تشریعی

ولایت تشریعی یعنی نوعی سرپرستی که نه ولایت تکوینی است و نه ولایت بر تشریع و قانون، بلکه ولایتی است در محدودۀ تشریع و تابع قانون الهی. (1)

مقصود از فقیه در بحث ولایت فقیه، مجتهد جامع الشرایط است، نه هرکسی که فقه خوانده باشد. فقیه جامع الشرایط باید سه ویژگی داشته باشد: «اجتهاد


1- ولایت فقیه، ولایت فقه و عدالت، عبدالله جوادی آملی، ص123- 124.

ص:249

مطلق»، «عدالت مطلق» و «قدرت مدیریت و استعداد رهبری»؛ یعنی از سویی باید صدر و ساقۀ اسلام را به طور عمیق و با استدلال و استنباط بشناسد و از سویی دیگر، در تمام زمینه ها، حدود و ضوابط الهی را رعایت کند و از هیچ یک تخطی و تخلف ننماید و از سوی سوم، استعداد و توانایی مدیریت و کشورداری و لوازم آن را واجد باشد.

منظور از اجتهاد مطلق این است که چون اسلام، یک مجموعۀ منسجم است، به گونه ای که دیانت آن، عین سیاست است و سیاست آن، عین دیانتش می باشد و فهم درست و کامل ره آورد وحی، زمانی صورت می گیرد که فقیه به همۀ ابعاد آن آگاه باشد و از این رو، اسلام شناس واقعی کسی است که در همۀ اصول و فروع در عبادات و عقود و احکام و ایقاعات و سیاست اسلامی مجتهد باشد.

فقیه حاکم بر نظام اسلامی که در عصر غیبت، مجری و حافظ و مبیّن قرآن است، باید به تمام جوانب آن آگاه باشد. او باید علاوه بر شناخت احکام و معارف قرآن کریم، دربارۀ انسان و جامعۀ اسلامی، روایات رسیده از عترت علیهم السلام را نیز به خوبی بررسی کند و بتواند مسائل جدید و مستحدثۀ مسلمین را حل کند و آن ها را بر اصول و فروع دین تطبیق دهد. او مجتهد مطلق است که در صورت واجد بودن شرایط دیگر، می تواند مسئولیت ولایت و مدیریت جامعۀ اسلامی را بپذیرد و از عهدۀ آن برآید.

منظور از عدالت مطلق، یعنی فقیه جامع الشرایط علاوه بر این که لازم است علم و دین را درست بفهمد، باید آن علم را در خودش و محدودۀ حیاتش و در جامعۀ اسلامی به درستی اجرا نماید. لازم است همۀ وظایف دینی خود را انجام دهد و تمام دین را به مردم ابلاغ کند و چیزی را کتمان نکند. فقیه عادل نباید به میل و هوس کاری کند، مطیع هواهای نفسانی نگردد و گناهی از او سر نزند؛ نه واجبی را

ص:250

ترک کند و نه حرامی را مرتکب شود.

بنابراین ویژگی دوم فقیه جامع الشرایط، ترک هوا و هوس و تابعیت عملی محض نسبت به احکام و دستورهای دین است. فقیه حاکم، اگر فتوا می دهد باید خود نیز به آن عمل کند و اگر حکم قضایی صادر می کند، خود نیز آن را بپذیرد و اگر حکم ولایی و حکومتی صادر و انشا می نماید، خود نیز به آن گردن نهد و آن را نقض نکند.

شرط سوم فقیه، علاوه بر اجتهاد و عدالت مطلق، قدرت مدیریت و استعداد رهبری است؛ یعنی اولاً بینش درست و صحیحی نسبت به امور سیاسی و اجتماعی داخل و خارج کشور داشته باشد و ترفندهای دشمنان خارج را خوب بشناسد، و ثانیاً از هنر مدیریت و لوازم آن برخوردار باشد.

بنابراین نمی توان گفت هر فقیه عادلی صلاحیت رهبری جامعه را دارد، بلکه باید گذشته از شرایط علمی، دارای استعداد و توانایی لازم برای ادارۀ امت اسلامی باشد. (1)

ولایت فقیه به معنای آن است که در زمان غیبت، فقیه عادل، سزاوار تصدی و سرپرستی جامعۀ اسلامی است و او به این موقعیت شرعی و اجتماعی نصب شده است. بنابراین ولایت فقیه نه از سنخ ولایت تکوینی است و نه از سنخ ولایت بر تشریع و قانون گذاری، بلکه ولایت مدیریتی بر جامعۀ اسلامی است که به منظور اجرای احکام و تحقق ارزش های دینی و شکوفا ساختن استعدادهای افراد جامعه و رساندن آن ها به تعالی صورت می گیرد. ولایت در محدودۀ تشریع، در قرآن کریم و روایات اسلامی به معنای تصدی امور جامعۀ انسانی آمده است؛

برای مثال: فرمایش رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در واقعۀ غدیر خم: «الست اولی بکم من


1- ولایت فقیه، ولایت فقه و عدالت، عبدالله جوادی آملی، ص136 - 140.

ص:251

انفسکم»؛ (1) «من کنت مولاه فعلی مولاه» (2) و همچنین آیاتی مانند: «إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَوةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکَوةَ وَ هُمْ رَاکِعُونَ» (3) بازگوکنندۀ ولایت و سرپرستی و ادارۀ امور جامعۀ اسلامی است.

در ضمن، ولایتی که فقیه از آن برخوردار است و از ادله استنباط می شود، ولایت اعتباری است. امام خمینی رحمة الله در این باره می گوید:

وقتی می گوییم ولایتی را که رسول الله و ائمه داشتند بعد از غیبت، فقیه عادل دارد، برای هیچ کس این توهم نباید پیدا شود که مقام فقها همان مقام ائمه و رسول اکرم است؛ زیرا این جا صحبت از مقام نیست، بلکه صحبت از وظیفه است. ولایت یعنی حکومت و ادارۀ کشور و اجرای قوانین شرع مقدس، یک وظیفه سنگین و مهم است، نه این که برای کسی شأن و مقام غیرعادی به وجود بیاورد و او را از حد انسان عادی بالاتر ببرد. به عبارت دیگر، ولایت مورد بحث یعنی حکومت و اجرا و اداره، بر خلاف تصوری که خیلی از افراد دارند، امتیاز نیست بلکه وظیفه ای خطیر است. ولایت فقیه از امور اعتبار عقلانی است و واقعیتی جز جعل ندارد. (4)

دلایل ولایت فقیه چیست؟ به بیان بهتر چه دلیلی برای اثبات ولایت فقیه وجود دارد؟

دو نوع دلیل برای اثبات ولایت فقیه وجود دارد:

1. دلایل نقلی:

دلایل نقلی، عبارت از روایاتی است که دلالت بر ارجاع مردم به فقها برای رفع نیازهای حکومتی دارد؛ به عبارت دیگر، فقها را به عنوان «امنا» یا خلفا و وارثان پیامبران و امامان معرفی کرده است. برای نمونه یکی از روایاتی که


1- بحارالانوار، ج27، ص243.
2- کافی، ج1، ص295، ح3.
3- سورۀ مائده، آیۀ 55.
4- امام خمینی، ولایت فقیه، ص40-41.

ص:252

در خصوص اثبات ولایت فقیه به آن استدلال می شود، مقبولۀ عمر بن حنظله است.

راوی می گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم: «اگر دو نفر از شیعیان شما در مورد مسئله ای چون قرض یا ارث با یکدیگر نزاع کنند و برای رفع نزاع و داوری میان خود به پادشاه وقت و یا قضات رسمی مراجعه کنند، آیا این کار درست است؟» حضرت فرمود:

هر کسی از آنان در امری که حق باشد یا باطل، داوری بخواهد، به یقین متوسل به طاغوت شده است، و اگر به نفع او حکم کند، اگرچه حق مسلّم او باشد، حرام است؛ زیرا حق خود را به حکم طاغوت گرفته است. حال آن که خداوند متعال فرمان داده است که به طاغوت کفر ورزند؛ آن جا که می فرماید: «آنان می خواهند از طاغوت داوری طلبند در حالی که به ایشان امر شده است که به آن کفر ورزند». (1) و (2)

گفتم: «پس می فرمایید این دو نفر چه کار کنند؟» فرمودند:

بنگرند که کدام یک از شما راوی حدیث ماست و در حلال و حرام صاحب نظر است و احکام ما را به خوبی می شناسند، پس حکم خود را به او واگذار کنند و به نتیجۀ داوری او خشنود باشند؛ زیرا من چنین شخصی را بر شما حاکم قرار داده ام. هرگاه چنان حاکمی میان شما حکم کرد و سخن او پذیرفته نشد، به یقین حکم خدا کوچک شمرده شد و فرمان ما رد شده است؛ و کسی که ما را رد کند، گویی خدا را رد کرده است و چنین کاری در


1- «عَنْ عُمَرَ بْنِ حَنْظَلَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللهِ علیه السلام: عَنْ رَجُلَیْنِ مِنْ أَصْحَابِنَا بَیْنَهُمَا مُنَازَعَةٌ فِی دَیْنٍ أَوْ مِیرَاثٍ فَتَحَاکَمَا إِلَی السُّلْطَانِ وَ إِلَی الْقُضَاةِ أَ یَحِلُّ ذَلِکَ؟ قَالَ: مَنْ تَحَاکَمَ إِلَیْهِمْ فِی حَقٍّ أَوْ بَاطِلٍ فَإِنَّمَا تَحَاکَمَ إِلَی الطَّاغُوتِ وَ مَا یَحْکُمُ لَهُ فَإِنَّمَا یَأْخُذُ سُحْتاً وَ إِنْ کَانَ حَقّاً ثَابِتاً لِأَنَّهُ أَخَذَهُ بِحُکْمِ الطَّاغُوتِ وَ قَدْ أَمَرَ اللهُ أَنْ یُکْفَرَ بِه» (وسائل الشیعه، ج18، ص98؛ کافی، ج1، ص67).
2- (یُرِیدُونَ أَن یَتَحَاکَمُوا إِلَی الطَّاغُوتِ وَ قَدْ أُمِرُوا أَن یَکْفُروا بِهِ( (سورۀ نساء، آیۀ60).

ص:253

درجه شرک به خداست. (1)

امام خمینی در مورد روایت بالا می گوید:

همان طور که از صدر و ذیل این روایت و استشهاد امام علیه السلام به آیۀ شریفه به دست می آید، موضوع سؤال کلمه کلی بوده، و امام هم تکلیف کلی را بیان فرموده است و عرض کردم که برای حل و فصل دعاوی حقوقی و جزایی هم به قضات مراجعه می شود و هم به مقامات اجرایی و به طور کلی حکومتی. (2)

روایت بعدی، توقیعی است که برای اثبات ولایت فقیه از آن استفاده می شود. اسحاق بن یعقوب نامه ای برای حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف می نویسد و از مشکلاتی که برایش رخ داده سؤال می کند؛ محمد بن عثمان عمری، نمایندۀ آن حضرت، نامه را می رساند. جواب نامه به خط مبارک صادر می شود که:

... در حوادث و پیشامدها به راویان حدیث ما رجوع کنید؛ زیرا آنان حجت من بر شمایند و من حجت خدایم... . (3)

منظور از حوادث واقعه که در این روایت آمده، مسائل و احکام شرعیه نیست. نویسنده نمی خواهد بپرسد دربارۀ مسائل تازه ای که برای ما رخ می دهد چه کنیم؛ چون این موضوع جزء واضحات مذهب شیعه بوده است و روایات متواتره دارد که در این مسائل باید به فقها رجوع کنند؛ در زمان ائمه هم به فقها رجوع می کردند و از


1- «قُلْتُ فَکَیْفَ یَصْنَعَانِ قَالَ یَنْظُرَانِ إِلَی مَنْ کَانَ مِنْکُمْ مِمَّنْ قَدْ رَوَی حَدِیثَنَا وَ نَظَرَ فِی حَلَالِنَا وَ حَرَامِنَا وَ عَرَفَ أَحْکَامَنَا فَلْیَرْضَوْا بِهِ حَکَماً فَإِنِّی قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَیْکُمْ حَاکِماً فَإِذَا حَکَمَ بِحُکْمِنَا فَلَمْ یَقْبَلْهُ مِنْهُ فَإِنَّمَا اسْتَخَفَّ بِحُکْمِ اللهِ وَ عَلَیْنَا رَدَّ وَ الرَّادُّ عَلَیْنَا الرَّادُّ عَلَی اللهِ وَ هُوَ عَلَی حَدِّ الشِّرْکِ بِاللهِ» (کافی، ج1، ص67).
2- ولایت فقیه، امام خمینی رحمة الله، ص 89 – 90.
3- «فوردت فی التوقیع بخط مولانا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف.... واما الحوادث الواقعة فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا فانهم حجتی علیکم وانا حجة الله..». (کمال الدین، ج2، ص484).

ص:254

آنان می پرسیدند. بنابراین منظور پیشامدهای اجتماعی و گرفتاری هایی بوده که برای مردم و مسلمین روی می داده است. (1)

2. دلایل عقلی:

محکم ترین دلیل بر ولایت فقیه این است که قانون الهی و شریعت، بدون گرداننده و مجری و ولیّ امر، بی اثر و لغو و بیهوده می باشد.

امام خمینی دربارۀ ضرورت عقلی بر وجود ولایت فقیه می نویسد:

همان دلایلی که لزوم امامت پس از نبوت را اثبات می کند، عیناً لزوم حکومت در دوران غیبت حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف را دربر دارد، به ویژه پس از این همه مدت که از غیبت آن بزرگوار می گذرد و شاید این دوران هزاران سال دیگر نیز ادامه یابد؛ علم آن نزد خداوند است و ما از طولانی شدن آن به خدای بزرگ پناه می بریم. آیا می توان تصور کرد که آفریدگار حکیم، امت اسلامی را به حال خود رها کرده و تکلیفی برای آن معیّن نکرده باشد و آیا خردمندانه است که بگوییم خداوند حکیم به هرج و مرج مسلمین و پریشانی احوال آنان رضایت داده است؟ و آیا چنین گمانی به شارع مقدس رواست که بگوییم حکمی قاطع جهت رفع نیازهای اساسی بندگان خدا تشریع نکرده است تا حجت بر آنان تمام شده باشد؟» (2)

آیت الله جوادی آملی می گوید: «دلیل عقلی محض، همان برهان ضرورت نظم در جامعۀ اسلامی است». (3)

آیا حقیقت مفهوم دین اسلام و مبانی واقعی آن همین است که توسط مراجع دینی برداشت می شود؟ به عبارت دیگر، در زمان غیبت، علما در تبیین حقیقت شریعت چقدر موفق بوده اند؟


1- ولایت فقیه، امام خمینی رحمة الله، ص 79 - 80.
2- شئون و اختیارات ولی فقیه، امام خمینی رحمة الله، ترجمۀ کتاب البیع، ص23.
3- ولایت فقیه، ولایت فقه و عدالت، عبدالله جوادی آملی، ص151.

ص:255

این سؤال مبهم است و نیاز به دقت بیش تری دارد: اگر منظور از حقیقت شریعت، بیان مبانی و اصول دین است؛ این کار از حیطۀ وظایف مراجع دینی خارج است و مسئولیت آن به عهدۀ دو علم فلسفه و کلام می باشد؛ و اگر منظور، تبیین احکام دینی و موضع دین در برابر مسائل مختلف سیاسی، اجتماعی و... است، که مراجع دینی در طول عصر غیبت، به بهترین وجه مسئولیت خود را انجام داده اند و حجم عظیم کتب علمی آنان در موضوعات مختلف و نیز تحول بنیادین در عرصه های مختلف مسائل دینی و نقش عمیق آنان در پیشبرد جامعه در طول تاریخ و نجات آن از بحران های پیش رو و... شاهد قطعی موفقیت آن ها در ادای این تکلیف می باشد. خداوند به ما هم توفیق شناخت و عمل به وظیفۀ خود را عنایت فرماید.

ولایت فقیه

چرا در زمان غیبت، حکومت اسلامی به دست ولیّ فقیه است؟

از یک سو می دانیم که در دوران غیبت، هیچ کدام از احکام اسلام تعطیل نمی شود و باید تا آمدن امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف به تکالیف دینی خود عمل کنیم؛ و از سوی دیگر، به امام معصوم هم دسترس نداریم. به همین سبب، ائمه وظیفۀ ما را در زمان غیبت مشخص کرده اند که باید به فقهای جامع الشرایط، که احکام دینی را از راه قرآن و روایات به دست می آورند و اسلام را بهتر از دیگران می شناسند، مراجعه کنیم. در نتیجه می توان گفت که وظیفۀ مردم در زمینۀ امور اجتماعی و سیاسی، اطاعت از فقیهی است که بزرگان شیعه او را «ولیّ فقیه» می دانند. او باید در زمان غیبت، حکومت تشکیل دهد. بر همین اساس، بیش تر فقهای شیعه تشکیل حکومت اسلامی را واجب می دانند و بر این باورند که اگر یکی از فقها

ص:256

حکومت تشکیل داد، بر دیگران واجب است از او پیروی کنند. حال اگر تشکیل حکومت اسلامی جز از راه قیام دسته جمعی امکان پذیر نباشد، همگان باید بدین مهم اقدام کنند، و در صورتی که تشکیل حکومت ممکن نباشد، باز هم تکلیف ساقط نیست و باید به اندازۀ توان، احکام اسلامی را اجرا کنند. پس به هیچ روی، انتظار فرج و حکومت جهانی مهدوی با قیام های پیش از ظهور ناسازگاری ندارد، بلکه برخی از قیام ها و حکومت ها، زمینه ساز قیام و حکومت جهانی حضرت خواهند بود.

فقهای دین بر چه اساسی در زمان غیبت کبرا بر دیگران ولایت دارند؟

یکی از دلایل نقلی ولایت فقیه، علاوه بر دلایل عقلی آن، روایت امام صادق علیه السلام است که فرمود:

ینظران الی من کان منکم ممن قد روی حدیثنا و نظر فی حلالنا و حرامنا و عرف احکامنا فلیرضوا به حَکَماً فإنی قد جعلته علیکم حاکما فإذا حکم بحکمنا فلم یقبله منه فإنما استخف بحکم الله و علینا رد و الراد علینا الراد علی الله و هو علی حد الشرک بالله؛ (1)

نگاه کنند به هر کس از شما که راوی حدیث ماست و در حلال و حرام صاحب نظر است و احکام ما را می داند؛ پس حاکمیت او را بپذیرند؛ زیرا من او را بر شما حاکم قرار دادم، پس هرگاه مطابق حکم ما حکم کند و از او پذیرفته نشود، امر خداوند خوار شمرده شده است و ما (اهل بیت) را رد کرده اند و رد کردن ما، رد کردن خداوند است و آن شخص به منزلۀ مشرک است.

لذا این ولایت را ائمۀ معصومین علیهم السلام سالیان طولانی قبل از نیابت خاصه به


1- کافی، ج1، ص67، ح10.

ص:257

فقها داده اند.

به تصریح این نوع روایات (1) مجتهد جامع الشرایط حتی در زمان حضور امام معصوم و در همان شهر می تواند فتوا بدهد و مردم موظف اند از او اطاعت کنند. بنابراین، ولایت فقیه ویژۀ دوران غیبت نیست که ادامۀ نیابت خاصه باشد. آری، هنگام حضور امام، رهبری جامعه برعهدۀ اوست و فقها یاوران امام هستند، اما در نبود ظاهری ایشان، رهبری جامعه نیز برعهدۀ فقیه جامع الشرایط است. اما این امر، سعه و ضیق ولایت است، نه اصل ولایت.

امام خمینی رحمة الله

چرا امام خمینی رحمة الله را نایب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نامیده اند؟ عشق و دل دادگی امام رحمة الله برخاسته از چه بود؟ مهم ترین ویژگی های ایشان را بنویسید؟

اوضاع پراختناق و امتناع مردم، سبب شد که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف از نظرها پنهان گردد، اما طبیعی است که حضرت در زمان غیبت صغرا، که حدود هفتاد سال به طول انجامید، مردم را به حال خود رها نکرد. امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، اشخاص معیّن و مشخصی را نایب خود قرار داد و به اسم و رسم، آن ها را معرفی نمود. حضرت در طول غیبت صغرا به وسیلۀ چهار سفیر مخصوص خود با مسلمانان در ارتباط بود و پس از غیبت صغرا، دوران نواب خاص به پایان رسید و نیابت عام آغاز شد. بدین صورت که چند روز پیش از مرگ علی بن محمد سمری که آخرین نایب خاص حضرت بود، از ناحیۀ مقدسۀ آن حضرت توقیعی (نامه ای) برای وی صادر شد که در آن ابلاغ شده بود که تا شش روز دیگر از دنیا خواهد رفت و پس از آن،


1- در یک روایت امام باقر علیه السلام با آن که خود در مدینه است، به ابان بن تغلب می فرماید: «در مسجد مدینه بنشین و فتوا بده» (وسائل الشیعه، ج20، ص116) و در روایت دیگر می فرماید: «بر دیگران واجب است از فقها تقلید کنند» (وسائل الشیعه، ج18، ص95).

ص:258

باب نیابت خاصه بسته و غیبت کبرا شروع می شود.

اسحاق بن یعقوب، از حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف دربارۀ تکلیف شیعیان در غیبت کبرا و پایان دورۀ نیابت خاصه سؤال کرد. حضرت پاسخ دادند:

در پیش آمدهایی که برای شما رخ می دهد، باید به راویان اخبار ما (علما) رجوع کنید؛ ایشان حجت من بر شما و من حجت خدا (بر آنان) هستم. (1)

امام حسن عسکری علیه السلام در ضمن یک روایت می فرمایند:

هریک از فقها که بر نفس خود مسلط باشد و امر خدا را اطاعت نماید و... بر همگان لازم است که از او تقلید کنند. (2)

مسلمانان باید پس از پایان دوران غیبت صغرا و شروع غیبت کبرا، از نواب عام حضرت که مراجع عظام به شمار می آیند، مسائل و احکام دینی خود را تقلید و در مسائل جدید و مستحدثه از آنان تبعیت کنند؛ زیرا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف آنان را نماینده و جانشین خود در بین مردم قرار داده است. بنابراین اطاعت از آنان، اطاعت از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است؛ زیرا حکم آنان، حکم امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است؛ مراجع ولایت و سرپرستی بر مردم را از طرف امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف عهده دار هستند.

حضرت امام خمینی رحمة الله از مصادیق آشکار نایبان عام امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف بود؛ زیرا آن بزرگ مرد، تمام ویژگی های ذکر شده در کلام امام حسن عسکری علیه السلام برای نایبان امام عجل الله تعالی فرجه الشریف را در حد کمال دارا بود. او نفس خویشتن را مواظبت می کرد؛ هوا و هوس خود را کاملاً مهار کرده بود و هیچ گاه آن را بر رضای خدا ترجیح نمی داد، بلکه اصلاً هوا و هوسی نداشت. او خود را در خدا و مولایش امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف فانی کرده بود و خواسته ای جز خواسته و رضای آنان نداشت. کاملاً مطیع امر خدا و امام


1- کمال الدین، ج2، ص247، باب 45، ح4 و ص484.
2- وسائل الشیعه، ج27، ص131، ح33401.

ص:259

زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بود و این شور و دل دادگی، او را از خود بی خود می نمود؛ به طوری که به جز رضای خدا و رضای او چیزی نمی دید، و جز رضایت و خواست امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف (که همان خواست و رضایت خداوند تعالی است) خواسته ای نداشت. از این رو، از همه چیزِ خود در راه خدا و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف گذشت، و در عوض، خدای تعالی نیز به او عزت و کرامت بخشید.

او ابرمردی شجاع، قهرمان، دانشمند، فقیه، مجاهد، عارف، زاهد، بلندهمت و بلند نظر، حاکم بر هوای نفسانی خویش، فانی در خدا، مطیع (کامل) امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و... بود. از این رو، او به حق «نایب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف» به شمار می رفت؛ نماینده

و جانشین تام الاختیار آن حضرت در زمان غیبت کبرا. آن بزرگ وار، اسلام و

شیعه و مکتب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را در جهان زنده کرد و ان شاءالله حکومتش، زمینه ساز حکومت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف خواهد بود! همان گونه که آن بزرگ وار خود فرمودند: «ان شاءالله این حکومت را به دست صاحب اصلی آن (امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف) بسپاریم».

آیت الله خامنه ای

آیا درست است که آیت الله خامنه ای نایب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هستند؟ مدرک و منابع اطلاعات شما در این زمینه چیست؟

همان گونه که غیبت به دو مرحلۀ صغرا و کبرا تقسیم می شود، نیابت نیز به خاص و عام تقسیم می شود؛ یعنی نیابت خاصه در غیبت صغرا، و نیابت عامه در غیبت کبراست.

امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در زمان غیبت صغرا اشخاص معیّنی را نایب خود قرار داده بود و آن ها را به اسم و رسم معرفی نموده و هریک را به وسیلۀ نایب پیش از خود به مردم شناسانده بود.

ص:260

در نیابت عامه، براساس یک ملاک و معیار کلی که خود امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف معیّن فرموده است، هر فردی که آن ضابطه را از همه جهت و در همۀ ابعاد دارا باشد، نایب امام عجل الله تعالی فرجه الشریف شناخته می شود و به نیابت از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف رهبر جامعه خواهد بود؛ پس این مقام و نیابت توسط خود حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به عالمان واجد شرایط داده شده است. (1)

شیخ طوسی، شیخ صدوق و شیخ طبرسی از اسحاق بن عمار نقل کرده اند که مولای ما حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف (دربارۀ وظیفۀ شیعیان در زمان غیبت) فرموده است:

واما الحوادث الواقعة فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا فإنهم حجتی علیکم وانا حجة الله علیهم؛

در حوادث و رخدادهایی که واقع می شود، به روایت کنندگان حدیث ما رجوع کنید که آنان حجت من بر شمایند و من حجت خدا بر آنانم.

طبرسی نیز در کتاب الاحتجاج، از امام صادق علیه السلام چنین نقل کرده است:

واما من کان من الفقهاء صائناً لنفسه، حافظاً لدینه، مخالفاً لهواه ومطیعاً لامر مولاه فللعوام ان یقلدوه؛

هریک از فقها که مراقب نفسش و نگهبان دینش و مخالف هوا و هوسش و مطیع فرمان مولایش (ائمه علیهم السلام) باشد، بر عوام لازم است که از او تقلید کنند.

بدین ترتیب امور مسلمین در زمان غیبت کبرا به دست ولی فقیه سپرده شده است. منصب فتوا، قضاوت و حکم برای فقیهان گذشته، توسط ائمۀ معصومین علیهم السلام جعل شده بود، ولی رسمیت مرجعیت و زعامت فقهای اسلام از این تاریخ پدید آمد و تا ظهور آن حضرت ادامه خواهد داشت. (2)


1- تاریخ عصر غیبت، مسعود پورسیدآقایی، ص45 - 47.
2- تاریخ عصر غیبت، مسعود پورسیدآقایی، ص47 - 48.

ص:261

بنابراین، حضرت آیت الله خامنه ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران، در این برهه از زمان، نایب عام امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هستند که فقهای دیگر (مجلس خبرگان) ایشان را به عنوان ولی فقیه معرفی نموده اند و ایشان مسئولیت ادارۀ حکومت اسلامی و اجرای احکام دین را به عهده دارند؛ زیرا اسلام، مسلمانان را در زمان غیبت کبرا بی سرپرست نگذاشته و مردم را به اطاعت از فقها ملزم کرده است.

ارتباط نایبان

آیا نواب عام امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف در زمان غیبت کبرا با آن حضرت ارتباط دارند؟

در زمان غیبت کبرا که غیبت تام و کامل است، فلسفه و حکمت غیبت اقتضا می کند که هیچ کس با امام ارتباط دایم و اختیاری نداشته باشد. همان گونه که آن حضرت در آخر عمرِ نایب چهارم خود به او فرمود:

از این پس، کسی را جانشین خود قرار مده؛ زیرا دوران غیبت کبرا شروع

شده و... . (1)

بنابراین در دوران غیبت کبرا، هیچ کس به اراده و خواست خود به حضرت دسترس ندارد. به عبارت دیگر، حضرت تحت اراده و خواسته هیچ کس به جز خداوند نیست. اگر خدا بخواهد، به جهت مصالحی ازجمله پیش گیری از خطا، رفع شبهه و... ممکن است حضرت با فرد یا افرادی تماس گیرد و خود را به آن ها نشان دهد و با آنان سخن گوید و احیاناً پیامی به آن ها برساند، اما این ارتباط یک سویه بوده و فقط در اختیار حضرت است نه دیگران. این قاعده عمومیت دارد و شامل نواب عام (فقهای جامع الشرایط) نیز می شود. البته حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف به نایب یا نایبان عام خود عنایت ویژه ای داشته است.


1- کمال الدین، ص516، ح44.

ص:262

ص:263

انتظار و منتظران

چیستی انتظار

انتظار واقعی چیست؟

انتظار در لغت به معنای درنگ در امور، نگهبانی، چشم به راه بودن و نوعی امید داشتن به آینده است. (1) در اصطلاح و در فرهنگ اسلام و تشیع، انتظار اصیل و حقیقی، انتظاری است که سبب حرکت، پویایی، عمل و آمادگی وسیع می گردد. از این رو، در سخنان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و امامان معصوم علیهم السلام، انتظار را عمل و از برترین عمل ها (2) یا عبادت و از محبوب ترین عبادت ها معنا کرده اند. (3)

انتظار، اعتراض به وضعیت موجود و نپذیرفتن آن و به دنبال گشایش بودن است؛ یعنی داشتن امید، حرکت، تلاش، مقاومت، سازندگی و آماده سازی برای ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف.


1- التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، حسن مصطفوی، ج12، ص166.
2- «افضل اعمال امتی انتظار الفرج من الله عزّوجّل» و «انتظار الفرج من اعظم العمل» (کمال الدین، ج2، باب55).
3- «انتظار الفرج عبادة» (کمال الدین، ج2، باب55؛ بحارالانوار، ج52، ص122).

ص:264

علت سختی انتظار چیست و چرا می گویند انتظار زیباست؟ زیبایی انتظار در چیست؟

انتظار دو جنبه دارد: یکی رسیدن به هدف، و دیگری در راه بودن. این دو جهت انتظار برای همه چیز وجود دارد و تنها مربوط به امر فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نیست.

کسی که منتظر رسیدن به درجۀ پزشکی یا مهندسی است، سخت درس می خواند. خود درس خواندن (همان در راه بودن و مقدمات و زمینه را فراهم کردن) سخت است. باید شب ها بیدار ماند و درس خواند و روزها از تفریح و سرگرمی صرف نظر کرد و مطالعه نمود. همۀ این ها سخت است، اما چون برای رسیدن به درجات بالای علمی است، همین سختی برای انسان، زیبا و لذت بخش می شود.

کسی که منتظر میهمان بسیار محترم و محبوبی است، در تهیۀ مقدمات به سختی می افتد. هنگام تمیزی منزل، عرق از سر و روی او می ریزد، اما از درون شاد است. همین زحمات برای او لذت بخش و زیباست. شهادت و جان دادن در راه محبوب، سخت، اما زیبا و لذت بخش است. پس لذت همیشه در آسایش و راحتی نیست، بلکه برعکس گاهی آسایش موجب آزار است. کسی که به جای مطالعه همیشه در حال خواب و استراحت است، هر چند راحتی بدنی دارد، به خاطر عاقبت بدی که در پایان سال تحصیلی در انتظار اوست، در عین راحتی، احساس رنج و بدی می کند؛ اما شاگرد فعال در عین کوشش فراوان، احساس شادی و لذت می کند. بنابراین سختی با زیبایی و لذت در تضاد نیست.

انتظار امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و منتظر واقعی بودن، زمینۀ ظهور را فراهم کردن، ترک گناه و عمل به واجبات سخت است، اما با توجه به هدف والا و اجر و ثواب بسیار زیاد آن، کاری زیبا و لذت بخش به شمار می آید.

ص:265

مفهوم انتظار و اهمیت و آثار آن

1. «انتظار فرج» چیست و چرا «بهترین عمل» خوانده شده است؟

انتظار فرج یعنی انتظار گشایش و نصرت و پیروزی مؤمنان. انتظار فرج یعنی امیدوار بودن به جهانی شدن اسلام. این مسئله در روایات ما به عنوان «بهترین اعمال» معرفی شده است؛ شاید به این دلیل که آثار و برکات فراوانی دارد، از جمله این که مؤمنان در پرتو روح انتظار، قدرت و نیروی مقابله با کفر و ظلم را پیدا می کنند و در برابر دشمنان دین استقامت می ورزند و هرگز به خاطر کمبود نفرات و تجهیزات، دچار یأس و نومیدی نمی شوند و خلاصه اسلام و مسلمین و به ویژه جهان تشیع در پرتو اعتقاد به ظهور مهدی و انتظار فرج از سوی خدا همیشه به باورهای دینی خود وفادار مانده و در جهت توسعۀ آن در جهان کفر و بیداد اقدام می کنند.

2. آثار فردی و اجتماعی انتظار امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف کدام است؟

بشر در زندگی فردی و اجتماعی خود از نعمت انتظار بهره مند است و اگر از آن تهی شود و به آینده امید نداشته باشد، زندگی برایش مفهومی نخواهد داشت و گرفتار بی هدفی و پوچی می گردد. اسلام با تعالیم مترقی اش، سعی دارد نگاه به آیندۀ جوامع را در نگاه آدمیان و به ویژه مسلمانان بسیار روشن و پرگشایش جلوه دهد و شاید از این جهت است که در روایات چنین آمده است: «افضل اعمال امتی انتظار الفرج». روایات فراوانی دربارۀ انتظار وجود دارد که نشان از اهمیت آن است. در این جا به اختصار به آثار و پی آمدهای فردی و اجتماعی انتظار می پردازیم:

الف) آثار فردی انتظار:

1. امید به آینده: انسان به امید زنده است. بدون امید نمی توان آینده نگر بود و به تحولات آینده نظر انداخت. امروزه روان شناسان در تلاش اند که امید را در

ص:266

انسان ها زنده نگه دارند، و مهدویت، زایندۀ امید است؛

2. خودسازی: منتظر واقعی کسی است که آلودگی های درون را پالایش کند و عوامل تأخیر در انتظار را در خود بپیراید. نمی توان در حق خود و دیگران ظلم روا داشت و منتظر مصلح جهانی و ایجاد عدالت بود. باید خانۀ دل را از زنگار گناه و ناپاکی ها پاک کرد و مهر محبوب را بر جای آن نشاند و آن گاه به انتظار نشست؛

یک صبح ز اخلاص بیا بر در ما

گر ناید اگر کام تو از ما گله کن

3. بصیرت در معارف مهدوی: اولاً، معرفت اساس اعتقاد صحیح است. هرگاه اعتقاد صحیح شکل نگیرد، نمی توان پی آمد مثبت از آن انتظار داشت، و اعتقاد صحیح، بدون شناخت حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف امکان ندارد. از این رو در روایات آمده است: هر که بدون معرفت امام زمانش بمیرد، به مرگ جاهلیت مرده است. همچنین فرموده اند: عملی را قبول می کنند که همراه با معرفت ما ائمۀ اطهار علیهم السلام باشد. ثانیاً، صرف محبت به حضرت کارگشا نیست. محبتی ارزش دارد که با معرفت همراه باشد؛ زیرا اگر محبت در پرتو شناخت شکل گیرد، با شبهات دشمنان آفت نمی زند و پراستحکام خواهد بود؛

4. منحل نشدن در فساد محیط: اگر اعتقاد به شکل صحیح در انسان ایجاد و پایه های آن مستحکم شود، چنین اعتقادی انسان را در برابر لغزش های محیطی حفظ می کند و مانع درآمیختن او در فساد محیط است؛

5. پایداری در برابر حاکمان فاسد: از بزرگ ترین پی آمد انتظار، صبر و مقاومت است. اگر بخواهیم جامعه ای مقاوم و پایدار در برابر حاکمان فاسد داشته باشیم، باید آنان را نسبت به آینده امیدوار کنیم؛

6. فرهنگ سازی: انسان منتظر موظف است تلاش کند تا دیگران هم مانند او منتظر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف باشند.

ص:267

البته آثار دیگری نیز وجود دارد که به همین اندازه اکتفا می کنیم.

ب) آثار اجتماعی انتظار

آثار اجتماعی انتظار جدای از پی آمدهای فردی آن نیست؛ زیرا اجتماع از افراد شکل می گیرد و هرچه آثار فردی بیش تر و کارآمدتر باشد، تأثیرش در جامعه و نهادهای اجتماعی جلوۀ فزون تری خواهد داشت. شاید بتوان گفت که پی آمد اجتماعی انتظار، در گرو تحقق پی آمد فردی آن است. حال به برخی از این آثار اجتماعی اشاره می کنیم:

1. امیدواری: در جامعۀ منتظر، همۀ افراد آن امیدوارند و از هرگونه عوامل ناامیدی به دور؛ زیرا مهدویت یعنی نگاه روشن به آینده، پس تاریکی از دل ها رخت برمی بندد و این بزرگ ترین ارمغان اجتماعی انتظار است. جوامعی که به وعدۀ الهی امیدوار باشند _ با توجه به پایان ناپذیری امید الهی _ ناکام نمی گردند، و به موفقیت و کام یابی دست خواهند یافت؛

2. حرکت: حرکت، ره آورد طبیعی انتظار است و با امید به آینده، حرکت به سمت مطلوب شکل می گیرد؛ زیرا امید چنان نیرویی به کالبد اجتماع می بخشد که نمی تواند در جا بایستد، مگر آن که گرفتار آفت انتظار منفی شود. ثمرۀ این حرکت، می تواند دعوت مردم به امر به معروف و نهی از منکر، دعوت به سوی خدا، آماده سازی زمینۀ ظهور امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و برپایی دولت جهانی او و ایجاد آمادگی های بینشی، ایمانی و تشکیلاتی و ایجاد توانایی در نسل مؤمنانی باشد که برای یاری امام و برای زمینه سازی ظهورش قیام می کنند؛

3. مقاومت: اگر امید بود و حرکت به دنبالش تحقق یافت، و اگر افراد جامعه بصیرت روشنی دربارۀ منتظر خود داشته و مهدی باور باشند و حضورش را

لمس کنند و در تکاپوی حضرت باشند، دیگر جایی برای عقب نشینی نیست،

ص:268

بلکه نیروی لازم برای مقاومت در برابر جبهۀ باطل فراهم خواهد شد. اصولاً نتیجۀ همۀ امید ها و حرکت ها، همان مقاومت در برابر جریان باطلی است که در مقابل انتظار صف آرایی کرده است؛ مانند کسی که در حال غرق شدن است و ناگهان از دور، گروه نجات را می بیند که به سوی او در حرکت اند. در این حالت فرد، بر امواج آب غلبه خواهد کرد و برای این کار نیرویی شگرف در خود احساس می کند؛

4. اصلاحات اجتماعی: جامعۀ منتظر درصدد اصلاحات اجتماعی است؛ زیرا شخصی که جامعۀ ما در انتظار اوست، خود یک مصلح و اصلاح گر است. اگر جامعه به سمت اصلاحات حرکت نکند، بسترهای ظهور تحقق نمی یابد و هر قدر جهت جامعه به سوی اصلاحات باشد، زمینه سازی بیش تری برای ظهور صورت می گیرد. این زمینه سازی ها و اصلاحات، چند شاخص دارد: اول، شناخت ویژگی های جامعۀ آرمانی مهدوی؛ دوم، شناسایی نقاط ضعف اجتماعی که در آن زندگی می کنیم؛ سوم، برنامه ریزی برای دگرگونی و اصلاحات با توجه به ویژگی های جامعۀ مطلوب و آرمانی.

آیا «انتظار» موجب انفعال جامعه نمی شود؟

باید بدانیم که گاهی «انتظار» ویران گر است و آن زمانی است که برداشت غلطی از مفهوم انتظار بیان شود و انتظار به معنی سکون و سکوت و توقف گرفته شود! آری در این صورت انتظار موجب انفعال جامعه و افراد آن خواهد بود. این که کسانی فکر کنند که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می آید و خود همۀ کارها را سامان می دهد، نتیجه اش بی عملی و بی تحرکی است، ولی اولیای دین از انتظاری سخن گفته اند که نتیجه اش حرکت و تلاش و پی گیری اهداف امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و زمینه سازی برای ظهور آن حضرت است. انتظاری که تعهدآفرین و مسئولیت آور است و افراد را به

ص:269

اصلاح خود و جامعه دعوت می کند. (1)

بسیاری از مردم در حالت انتظار مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از دنیا رفتند و انتظارشان به ثمر نرسید؟ چه تضمینی هست که به ظهور امام عجل الله تعالی فرجه الشریف برسیم؟

با آن همه آثاری که برای انتظار بیان شد، معلوم است که «انتظار» تنها یک مقدمه نیست که اگر منتظر را به ظهور نرساند سودی نداشته باشد، بلکه خود انتظار یک جریانی است که برکات آن در درون خودش نهفته است؛ یعنی اگر کسی منتظرِ حقیقی باشد، حتی در دوران پیش از ظهور امام خود را یاری خواهد کرد و در عمل از او الگو خواهد گرفت و با فساد موجود مقابله خواهد کرد. انتظار فرج درخت پرثمری است که انقلاب اسلامی ایران میوۀ شیرین آن است و هر حرکت اسلامی ضداستکباری، ریشه در انتظار فرج دارد؛ به همین دلیل است که فرموده اند: «افضل اعمال امتی انتظار الفرج؛ برترین اعمال امت من انتظار فرج است». و نیز در روایات آمده، کسی که منتظر باشد و در حال انتظار از دنیا برود، مانند کسی است که در کنار قائم ما و در خیمه اش حضور داشته است.

پس اگر انتظار در جامعه تحقق یابد و افراد به درستی منتظر آن حضرت باشند، ما به سوی اهداف اسلامی و مهدوی در حرکت خواهیم بود؛ حرکتی که نتیجۀ نهایی آن در زمان ظهور آشکار خواهد شد، پس هیچ منتظری بی بهره و ناکام از انتظار نخواهد بود.

وظایف منتظران و ویژگی های آن ها

وظایف ما در دوران غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف چیست؟

مهم ترین وظایفی که در این دوره بر عهدۀ هر شیعۀ منتظری است، عبارت است از:


1- نک: مرتضی مطهری، قیام و انقلاب مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف..

ص:270

1. شناخت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف: امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف پیشوای ما و حجت الهی است؛ ما باید به امامتش معتقد باشیم و در اطاعت از او کوشا باشیم و لازمۀ این عقیده و عمل آن است که نسبت به آن بزرگوار معرفت پیدا کنیم و سعی کنیم که پیوسته شناخت بیش تری نسبت به ابعاد شخصیتی آن حضرت و صفات و سیرۀ آن حضرت پیدا کنیم. این مهم در دعاهای زمان غیبت مورد تأکید قرار گرفته است. روشن است که معرفت بهتر و بیش تر نسبت به امام، ما را به او نزدیک تر و

محبت ما را به آن بزرگوار بیش تر می کند و زمینۀ اطاعت کامل تر نسبت به او

فراهم می گردد.

2. محبت نسبت به آن حضرت و اظهار آن: یکی از وظایف ما، دوست داشتن خدا و اولیای اوست و در این زمان باید محبت ما نسبت به امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به عنوان بزرگ ترین ولی خدا، نثار شود و هیچ کس را در دوستی بر او مقدم ندانیم و نیز محبت خود را نسبت به او آشکار کنیم؛ مثل این که در جلساتی که به نام و یاد او تشکیل می شود شرکت کنیم و به اماکن منسوب به آن حضرت توجه داشته باشیم و همه روزه به یاد او بوده و به او سلام دهیم و به نیابت از او اعمال خیر انجام دهیم و به او دعا کنیم و ظهورش را مشتاقانه از خدا بخواهیم و از فراق او ناله و ندبه سر دهیم و فرزندانمان را به نام او نام گذاری کنیم و... .

3. خودسازی: از مهم ترین وظایف منتظران آن است که خود را برای یاری او آماده کنند. در سخنی از امام صادق علیه السلام آمده است:

هرکه دوست دارد از یاوران قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف باشد، باید منتظر او باشد و براساس پرهیزکاری و اخلاق نیکو رفتار کند.

بنابراین منتظر واقعی کسی است که تلاش می کند که پای بندی بیش تری به دین و احکام نورانی قرآن داشته باشد و در پیروی از راه و رسم امامان معصوم علیهم السلام

ص:271

هر روز جدی تر از روز قبل باشد.

4. رابطۀ معنوی با امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف: از جمله وظایف منتظران آن است که با حجت زمان که معدن نور و هدایت و کانون تقوا و فضیلت است، رابطه ای مداوم و مستمر داشته باشند؛ زیرا غفلت از امام عجل الله تعالی فرجه الشریف ممکن است زمینۀ انحراف رفتاری را در انسان ایجاد کند، همان گونه که یاد او و ارتباط با او و تجدید عهد و پیمان با او زمینه ساز حرکت در مسیر او خواهد بود. بنابراین لازم است همه روزه به یاد او باشیم و او را دعا کنیم و به او سلام دهیم و پیمان خود را با او تازه کنیم (1) و محبت خود را به او نشان دهیم.

5. زمینه سازی ظهور: مهم تر از همۀ وظایف گذشته این است که منتظران باید موانعی که باعث تأخیر ظهور است از بین ببرند و زمینه های ظهور آن حضرت را فراهم آورند.

در زمان ظهور یا غیبت امام، تزکیۀ نفس و کمالات روحی چگونه است؟

هم در زمان غیبت و هم در زمان ظهور، یگانه راه سعادت انسان، تزکیۀ نفس و راه تحقق آن هم در هر دو زمان، عمل به قرآن و دستورهای اهل بیت علیهم السلام است. بنابراین فرقی بین غیبت و ظهور از این جهت نیست. البته در زمان غیبت، تزکیۀ نفس مشکل تر است؛ زیرا عوامل انحرافی و وسوسه های شیطانی فراوان تر است، ولی در زمان ظهور بستر و زمینه برای تزکیۀ نفس مناسب تر است؛ زیرا امام معصوم، مظاهر فساد عمومی را ریشه کن خواهد نمود. در هر حال، تزکیه امری است که به اختیار انسان انجام می گیرد. در زمان ظهور هم همین گونه است، نه این که اجباری و خارج از اختیار باشد.


1- می توانیم با زیارت ها و دعاهایی مانند آل یاسین و دعای عهد این وظیفه را نیکوتر انجام دهیم.

ص:272

در روایت آمده است که به مؤمنان و صالحان زمان غیبت اجر بیش تری داده می شود؛ چون برای حفظ دین، سختی بیش تری تحمل کرده اند.

مراد از زمینه سازی برای ظهور چیست؟

ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف یک انقلاب فراگیر و جهانی است. انقلابی برای اجرای عدالت در همۀ بخش های زندگی و برای همۀ انسان ها. پیداست چنین رویداد بزرگی نیاز به فراهم شدن مقدمات و زمینه های لازم برای آن است؛ پس مسلمانان جهان به عنوان منتظرانِ ظهور باید آن چه در توان دارند برای برپایی حکومت جهانی مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به کار گیرند. این کار همان زمینه سازی برای ظهور است.

اما چگونگی انجام آن، نیاز به بحث مفصل دارد که خلاصه اش این است که همگان برای اصلاح خود و اصلاح محیط پیرامون خود تلاش کنند؛ یعنی هم خودسازی کنند و هم نیروسازی و ضمناً مردم را برای استقبال از حکومت جهانی مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف آماده کنند، به گونه ای که همگان خواستار عدالت مهدوی باشند و بزرگ ترین آرمان آن ها تشکیل حکومت عدل جهانی باشد.

آیا صدقه دادن برای امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف صحیح است؟

آری، علاقه مندان به حضرت می توانند اعمال عبادی مستحب را به نیابت از ایشان انجام دهند و به ویژه از طرف آن حضرت و یا برای سلامتی وجود مبارک آن حضرت صدقه دهند، و این خود یکی از جلوه های زیبای نمایش محبت و ارادت به آن امام عزیز است. سید بن طاووس _ از علمای بزرگ شیعه _ می نویسد:

صدقه دادن از سوی آن جناب را پیش از صدقه دادن از سوی خود و عزیزانت قرار ده و دعا برای آن حضرت را بر دعا کردن برای خودت مقدم بدار و نیز در هر کار خیری که مایۀ وفای به حق آن حضرت است، آن بزرگوار را مقدم بدار که سبب می شود به سوی تو توجه فرماید و به

ص:273

تو احسان کند. (1)

چه کنیم تا مورد توجه امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف قرار گیریم و وجودمان نورانی شود؟

در قرآن و روایات به صورت صریح تأکید شده است که پس از برخورداری انسان از اعتقاد صحیح، نوبت به عمل می رسد و آن چه می تواند آدمی را به خدا و حجت او نزدیک و نزدیک تر کند، تلاش در راه انجام دادن وظایف (تعهد به واجبات و ترک محرمات الهی) است.

حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف براساس یکی از توقیعات رسیده از ایشان فرمودند:

اگر شیعیان ما _ که خداوند آن ها را به اطاعت خویش موفق بدارد _ بر ادای عهد و پیمان ما یک دل و همراه می شدند، هرگز سعادت دیدار ما از ایشان به تأخیر نمی افتاد. (2)

همچنین فرمودند:

هریک از شما به گونه ای عمل کند که به محبت ما نزدیک شود و از کارهایی که او را به خشم و غضب ما نزدیک می کند، برحذر باشد. (3)

این سخنان نورانی می رساند که بهترین وسیله برای نزدیکی به خدا و جلب عنایت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف، تلاش برای سازندگی فردی است. البته یاد امام عصر در هر شب و روز، در این مسیر بسیار راه گشا خواهد بود. چه خوب است که روزمان را با یاد آن حضرت و توسل به او شروع کنیم و به همین گونه به پایان رسانیم. نیز چه زیباست که پیوسته ساعتی را برای عرض سلام و ارادت به ساحت مقدسش اختصاص دهیم و چه بجاست که به نیابت از آن حضرت، کارهای عبادی (مثل


1- کشف المحبة، ص152.
2- الاحتجاج، طبرسی، ج2، ص315.
3- الاحتجاج، طبرسی، ج2، ص 323 - 324.

ص:274

نماز، روزه و صدقه) انجام دهیم.

البته در کنار خودسازی و یاد امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف، لازم است به دنبال تحقق اهداف امام در عرصۀ اجتماعی باشیم و در این راستا تلاش کنیم. زمینه سازی برای ظهور آن حضرت، بسترسازی برای بروز ارزش های اسلامی و انسانی در جامعه، و تلاش برای فراگیرشدن فرهنگ انتظار و ضرورتِ حاکمیت الهی است.

به راستی آیا می شود آدمی این گونه زندگی کند و مورد توجه و عنایت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف قرار نگیرد؟!

چگونه یقین کنیم که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف از رفتار ما رضایت دارد؟

چون می دانیم که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف برای اجرای عدالت و حق در سطح جهان، ظهور خواهد کرد و قیام او برای آن است که دستورات خدا در همۀ جهان اجرا شود و ظلم و ستم و فساد ریشه کن شود، لازم است ما نیز به پیروی از آن بزرگوار در همین مسیر روشن حرکت کنیم؛ یعنی سعی کنیم واجبات الهی را انجام دهیم و محرمات را ترک کنیم و در همۀ حوزه ها به ویژه حوزه های اجتماعی و سیاسی، ابتدا وظیفۀ الهی خود را بشناسیم و سپس در مقام انجام وظیفه برآییم؛ اگر چنین باشیم، امید است که رضایت آن حضرت را جلب کرده باشیم و معلوم است که به هر میزان به دنبال هوای نفس و شیطان باشیم از رضایت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دور شده ایم، بلکه سبب خشم و نگرانی آن حضرت شده ایم و چنین مباد!

آیا برای دوست داشتن امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف باید از محبت به دیگران خودداری کرد؟

همان خدایی که به محبت امام امر کرده، به دوست داشتن دیگران نیز فرمان داده است. لذا دوست داشتن افراد عادی مانند پدر و مادر، خانواده، فامیل، دوست و... منافاتی با دوست داشتن امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ندارد و انسان می تواند همه را دوست داشته باشد.

ص:275

نکتۀ مهم این است که باید محبت و دوست داشتن امام خیلی بالاتر و بیش تر از محبت به افراد عادی باشد (1) و نشان دوست داشتن بیش تر امام این است که ما به خاطر هیچ کس راضی به ناراحت کردن امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نشویم و از آن جا که انجام دادن کارهای حرام یا ترک واجبات باعث ناراحتی امام می شود، باید از این اعمال خودداری کرد. (2) دین اسلام که آیین مهر و محبت است، به ما توصیه کرده تا همۀ انسان ها و حتی طبیعت، گیاهان و حیوانات را دوست داشته باشیم، اما هرگز آن ها را بر خدا و امامان علیهم السلام برتری ندهیم یا مساوی ندانیم، بلکه همواره سخن خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و امامان علیهم السلام را بر گفتار دیگران مقدم نماییم.

چه کنیم تا فرزندانمان، یاوران امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف باشند؟

روشن است که آیندۀ فرزندان ما به تربیت امروز آن ها بستگی دارد. ما همان گونه که به آموزش و تعلیم فرزندان عنایت داریم، باید در امر پرورش و تربیت آن ها نیز حساس باشیم.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:

ادّبوا اولادکم علی حبّی وحبّ اهل بیتی والقرآن؛

فرزندانتان را براساس دوستی من و دوستی خاندان من و قرآن تربیت کنید.

از نگاه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، تربیتی صحیح است که روز به روز فرزندان ما را با قرآن و عترت آشناتر و محبت آن ها را نسبت به این دو یادگار بزرگ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بیش تر کند. ما می توانیم همین ملاک و معیار صحیح را در نظر داشته و بر این اساس رفتار فرزندانمان را تنظیم کنیم؛ طبیعی است اگر در این مسیر جدیت داشته


1- سورۀ بقره، آیۀ165.
2- سورۀ توبه، آیۀ24.

ص:276

باشیم و نیز از خدای بزرگ بخواهیم و به ائمۀ معصومین علیهم السلام توسل جوییم، می توانیم امیدوار باشیم که فرزندانمان جزو یاران آن حضرت خواهند بود.

چگونه و از چه راهی دوستی و محبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را در خود و فرزندان خود تقویت کنیم؟

برای این که محبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در دل های ما تقویت شود، چند کار اساسی و مهم باید انجام دهیم:

الف) با توسّل به درگاه خدای متعال، نعمت بزرگ محبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را طلب کنیم و پیوسته از او بخواهیم که این نعمت کم نظیر را برای ما افزون تر سازد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم چنین دعا می کرد:

اللهم ارزقنی حبّک وحبّ من یحبّک وحبّ ما یقرّبنی الی حبّک؛

خدایا دوستی خودت را روزی من قرار داده و دوستی هر که تو را دوست دارد و دوستی آن چه مرا به دوستی تو نزدیک می کند.

ب) چون محبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف با محبت دنیا و گناه و شهوات جمع نمی شود و یک دل هم دو دوستی بر نمی دارد، لازم است در تهذیب نفس و پالایش روح از رذایل اخلاقی بکوشیم؛ هرچه قلب و اعضای بدن ما از گناهان و کینه ها و کدورت ها پاک تر شود، محبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بیش تر در دل ما جای می گیرد.

ج) شناخت و معرفت خود را نسبت به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف تقویت کنیم؛ چون هرچه از زیبایی های شخصیت آن یار مهربان بدانیم، محبت بیش تری نسبت به او خواهیم داشت و به ویژه از جلوه های محبت و مهر امام برای فرزندانمان تعریف کنیم تا نیک بدانند که در تمام عالم پدری مهربان تر و دل سوزتر از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نخواهند یافت و در تمام جهان کسی لایق تر از او نیست که محبت و عشق خود را نثار او کنند؛ چنان که او بیش ترین محبت و دوستی و وفا را نسبت به ما دارد و فرموده است: «... ما هرگز شما را از یاد نبرده ایم ..». و او به یقین بهترین خیرخواه و

ص:277

دوست و یاور ماست، بدون این که هیچ چشم داشتی از ما داشته باشد!!

رابطه با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف

مقصود از «رابطه با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در زمان غیبت»، چیست؟

بعضی از مردم گمان می کردند که تنها راه ارتباط، رابطۀ جسمی و ظاهری است و چون در زمان غیبت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف نمی توانیم آن حضرت را مشاهده کنیم، پس امکان ارتباط با آن حضرت وجود ندارد! حال آن که آن رابطه ای که در روایات و گفتار بزرگان مورد توجه است، رابطۀ روحی و معنوی با آن حضرت است و این ارتباط قطعاً از رابطۀ جسمی مهم تر و تأثیرگذارتر است. در پرتو این رابطه است که انسانِ منتظر، مؤدّب به آداب امام و متخلّق به اخلاق الهی او می شود و در گفتار و رفتار به آن حضرت شبیه می گردد و چه بسیار کسانی که در عصر ائمه علیهم السلام، ارتباط جسمی و ظاهری با امامان داشته اند، ولی از نظر روحی از آن ها جدا بوده اند و در عمل به آن ها اقتدا نکرده اند.

چگونه می توانیم با امام زمان خود رابطه داشته باشیم؟

بعضی از راه های ارتباط با امام عبارت اند از:

الف) معرفت امام عجل الله تعالی فرجه الشریف: هر چه شناخت انسان نسبت به امام بیش تر باشد، امکان ارتباط روحی با او بیش تر است؛ زیرا وقتی بدانیم که امام حجت خدا بر زمین و آگاه به همۀ حالات است، همیشه خود را در محضر او حس می کنیم و همین سبب توجه قلبی بیش تر نسبت به آن بزرگوار است که منشأ صلاح و اصلاح نفس انسان می شود.

امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف فرموده است:

انّا محیط علماً بانباءکم ولا یعزب عنا شیئاً من اخبارکم؛

ص:278

ما همۀ خبرهای شما را می دانیم و هیچ چیز از شما بر ما پنهان نیست.

ب) توسل به آن حضرت: توسل یعنی برای رسیدن به هدف، از وسیله ای مناسب کمک بگیریم. در زندگی دنیا، مقصد ما خدا و رضای اوست و برای رسیدن به این هدف، بهترین وسیله، انسان کامل است که نمایندۀ خدا و حجت او و راهنمای بشر از سوی اوست و خداوند ما را به پیروی و هم راهی و توسل به امامان دستور داده و فرموده: «وَکُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ »و طبق روایات فراوان مراد از صادقین، ائمۀ هدی علیهم السلام و آخرین آن ها وجود مقدس امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است که باید به آن حضرت متوسل شویم و از او برای پیمودن راه مستقیم الهی کمک بخواهیم و خود را تحت تربیت و تعلیم او قرار دهیم.

از امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نقل شده که فرمودند:

ما ساخته شده و تریبت یافتۀ خداییم و مردمان تربیت شدۀ ما. (1)

و از امام رضا علیه السلام نقل شده که فرمودند:

وقتی بلا و گرفتاری بر شما فرود آمد، به وسیلۀ ما از خدا کمک بخواهید و این همان است که خداوند فرموده: «و برای خداست اسم های نیکو، خدا رابه آن اسم ها بخوانید». (2)

ج) دعا برای فرج آن بزرگوار: دعا بهانۀ بسیار خوبی برای ایجاد رابطه با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و تقویت آن است. چه زیباست که ظهور مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نهایت آرزوی یک مؤمن منتظر باشد و در همه جا و همه وقت برای تعجیل فرج او دعا کند؛ به این وسیله رابطۀ روحی عمیقی بین او و امامش برقرار می شود و تأثیر فراوانی در جنبۀ رفتاری او می گذارد و او را برای فرج آن حضرت آماده می کند. راستی کسی که


1- شیخ طوسی، الغیبة، ص258.
2- الاختصاص، ص252.

ص:279

شب و روز دغدغۀ فرج امام غایب خود را دارد و بزرگ ترین آرزویش ظهور مراد و محبوب اوست، به امام نزدیک تر است یا آن که حباب های فراوانی بر فکر و ذهن او قرار گرفته و آرزوهای کوچک و بزرگ مادی، فکر و ذهنش را به خود مشغول کرده و تمام همت و اقدام او را در چارچوب همان آرزوها محصور کرده است؟!

امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف فرمودند:

اکثروا الدعاء بتعجیل الفرج فان ذلک فرجکم؛ (1)

برای تعجیل فرج زیاد دعا کنید؛ به راستی که فرج شما در آن است.

چه کنیم که وجود امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را در زندگی خود حس کنیم؟

خوشا به حال کسی که چنین دغدغه ای دارد و آرزوی او این است که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را در زندگی حس کند و پیوسته خود را در محضر او بداند. روشن است که اگر آدمی به چنین نعمت بزرگی دست یابد، معنای واقعی زندگی را خواهد چشید و هویت حقیقی خود را خواهد یافت. اما برای رسیدن به این نقطۀ نورانی، باید کارهایی را انجام داد:

1. لازم است آگاهی و شناخت ما از حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، که امام و حجت خداست، عمیق تر گردد. بسیاری گمان می کنند که غیبت حضرت به معنای نبودن ایشان در این عالم است، حال آن که غیبت او به معنای نهان زیستی اوست، وگرنه او در همین زمین ما زندگی می کند.

اگر امام را آن گونه که باید بشناسیم، خواهیم دانست که او به زمان و مکان محدود نیست، بلکه به اذن الهی، زمان ها و مکا ن ها در اختیار اوست؛ پس شرق و غرب عالم پیوسته تحت تصرف او و زیر نظر مبارک آن حضرت است. اگر او را واسطۀ فیض خدا و سبب همۀ نعمت های الهی بدانیم، درمی یابیم که نه تنها ما و


1- طبرسی، احتجاج، ج2، ص284.

ص:280

خاندان ما، که همۀ عالم به برکت وجود او زنده اند و روزی می خورند. پس حضور حضرتش در کنار هر نعمت کوچک و بزرگ مادی و معنوی و در دفع هر بلای فردی و اجتماعی قابل لمس و مشاهده خواهد بود.

اگر او را باب خدا و یگانه راه نجات بدانیم، در هر مشکل مادی و معنوی، و فردی و اجتماعی، او را واسطۀ درگاه حضرت حق قرار می دهیم و بدین گونه، پیوسته زیر خیمۀ لطف او قرار می گیریم و وجود پرجودش را با همۀ وجود لمس می کنیم. از این دست معرفت ها و آگاهی ها بسیار است که درک حضور حضرت او را نزدیک و نزدیک تر می کند تا ما را کنار او و در چشم انداز نگاه پر مهر او می نشاند؛

2. باید تلاش کرد که یاد و نام او پیوسته در زندگی ما جریان یابد. هم در خانه، کارخانه، دانشگاه، ورزشگاه، خیابان و هر نقطه و در هر حالی که هستیم، با یاد او و حال و هوای او به سر بریم و آن معرفت که پیش از این گفته شد، می تواند ما را به این حال نیکو برساند؛

محافل خود را با یاد او شروع کنیم و به پایان برسانیم. برای سلامت حضرتش پیوسته صدقه دهیم، به نیابت از او اعمال نیک به جا آوریم، در شب و روز با او تجدید عهد کنیم و به ساحت مقدسش درود و سلام بفرستیم و هر روز، ساعتی با او نجوا کنیم و به مکان های منتسب به او مثل جمکران رغبت نشان دهیم و...؛

3. ظهور او را در صدر نیازهای خود بدانیم؛ همۀ آرزوهای خود را در آمدن او ببینیم و فراق او برای ما از هر غصۀ دیگری بزرگ تر و جدی تر باشد. مبادا به غیبت و ندیدنش خو بگیریم و به دوری از حکومت عدالت گسترش عادت کنیم یا ظهور او را دور بشماریم، بلکه پیوسته بیندیشیم و بر این باور باشیم که همین روز که در آن هستیم، می تواند روز ظهور باشد و هیچ چیز نمی تواند مانع ظهور ارادۀ

ص:281

الهی شود.

در این صورت، وظیفۀ مهم ما این است که خود را برای ظهورش آماده سازیم و کاری کنیم که ظهورش نزدیک تر شود و چنان باشیم که حضرتش برای ما اهمیت قائل شود و بکوشیم که در توفان نامردی های نامردان و بی مهری نامهربانان، مایۀ روشنی چشم او باشیم و در این مسیر، دیگران را هم دعوت کنیم و پیوسته بکوشیم که فرد دیگری به یاران و همراهان او بیفزاییم.

... و هرچه از این دست کارها و اندیشه ها بیش تر داشته باشیم، وجود او را در زندگی خود بیش تر حس خواهیم کرد و البته لطف او کارسازتر از همۀ این راه ها و رفتارهاست.

چگونه یاد و نام امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را همیشه در خاطر دانش آموزان زنده نگه داریم؟

دانش آموزان سطوح مختلفی دارند که برای هر سطحی باید کارهای متناسب با آن صورت گیرد. این که فضای زندگی دانش آموز در خانه و مدرسه باید امام زمانی باشد، در همۀ سطوح قابل اجراست. برای این کار خوب است متناسب با درک و دریافت آنان کارهای زیر به عمل آید:

1. نصب تابلوهای زیبا دربارۀ حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در قالب های متنوع (گفتار خود امام، کلام سایر معصومان علیهم السلام دربارۀ ایشان، منظره ها و مکان ها مقدس منسوب به حضرت مثل جمکران)؛

2. پخش دعاها و زیارت ها با صدای دل نشین و جذاب از بلندگوی مسجد، مدرسه یا حتی در فضای خانه؛

3. تشکیل گروه های سرودی که در مناسبت های مختلف، دربارۀ امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هم خوانی کنند؛

4. مسابقۀ کتاب خوانی با اهدای جایزه های نفیس (در سطح راهنمایی و

ص:282

دبیرستان)؛

5. مسابقۀ مقاله نویسی، داستان نویسی، شعر، قطعات ادبی، خط و نقاشی؛ به همراه اهدای جایزه های نفیس و ارائۀ کار در نمایشگاه مدرسه و بعد در سطح شهر و استان؛

6. استفاده از زنگ انشا برای نوشتن دربارۀ امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف (مثل این موضوع: احساس خود را دربارۀ امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بنویسید)؛

7. اجرای برنامۀ روزنامه دیواری نویسی برای هر کلاس و تشویق و راهنمایی دانش آموزان در این جهت (که قدرت خلاقیت و اطلاعاتشان را هم بالا خواهد برد)؛

8. تشکیل اردو های جمکران با هدف انس بیش تر با امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف؛

9. برگزاری مراسم دعا، مثل دعای عهد یا زیارت آل یاسین در مدرسه یا شرکت دادن دانش آموزان در چنین محافلی که البته باید در حد ظرفیت و حوصلۀ آنان باشد؛

10. برگزاری مراسم جشن و سرور در مناسبت های مربوط به امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف، از جمله ایام نیمۀ شعبان یا نهم ربیع الاول.

آن چه مهم است این که در همۀ این موارد، باید محور برنامه ها دانش آموزان باشند و آن ها خود برگزارکننده و هماهنگ کنندۀ برنامه ها باشند و معلم، مربی و اولیا تنها نظارت و آن ها را یاری کنند.

ص:283

نماز و دعا

امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و نماز

سیمای نماز در بیان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف چگونه است؟

نماز ستون دین و یکی از نشانه های بزرگ اسلام است؛ لذا اقامۀ آن یکی از وظایف دولت اسلامی است. چنان که خداوند متعال در آیۀ 41 سورۀ حج می فرماید:

«الَّذِینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَوةَ»؛

اگر مؤمنان در زمین قدرت یابند، نماز را برپا می دارند.

امام باقر علیه السلام دربارۀ این آیه می فرماید:

هذه الآیة لآل محمد صلی الله علیه و آله و سلم و المهدی و اصحابه؛

این آیه مربوط به اهل بیت علیهم السلام و امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و یاران اوست. (1)

بنابراین از کارهای مهمی که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف پس از ظهور انجام می دهد، برپا داشتن نماز و مطرح کردن آن در سطح جامعه و فراخواندن مردم به سوی آن است.


1- بحارالانوار، ج51، ص47.

ص:284

آن هم نمازی که هیچ پیرایه و بدعتی در آن نباشد. در دعای ندبه می خوانیم:

اَیْنَ الْمُدَّخَرُ لِتَجْدِیدِ الْفَرائِضِ وَ السُّنَن؛

کجاست کسی که واجبات و مستحبات را احیا و زنده می دارد.

یعنی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف با ظهور خود نماز را زنده می گرداند و مردم را به پاداشت یکی از ارکان دین فرامی خواند.

علاوه بر اصل نماز، اقامۀ آن در اول وقت نیز مورد تأکید فراوان امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریفاست. حضرت در خطاب به فردی می فرماید:

مَلْعُونٌ، مَلْعُونٌ مَنْ أَخَّرَ الْعِشَاءَ اِلَی اَنْ تَشْتَبِکَ النُّجُومُ ومَلْعُونٌ، مَلْعُونٌ مَنْ أَخَّرَ الْغَداةَ اِلی اَنْ تَنْقَضِیَ النُّجُومُ؛ (1)

از رحمت خداوند دور است، از رحمت خداوند دور است کسی که نماز عشا را به قدری تأخیر اندازد که همۀ ستارگان آسمان دیده شوند؛ و از رحمت خداوند دور است، از رحمت خداوند دور است کسی که نماز صبح را به قدری به تأخیر اندازد که ستارگان دیده نشوند.

این جملات صریح، اهتمام امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به نماز اول وقت را نشان می دهد؛ و کسانی را که در نماز خود اهمال می کنند، به شدت سرزنش نموده، آن ها را از رحمت خداوند به دور می داند. علاوه بر این روایت، تأکید ایشان بر نماز اول وقت در ملاقات ها و حکایت های تشرفات به محضر ایشان نیز، نقل گردیده است؛ (2) و نیز تعقیباتی برای نماز ایشان نقل شده است. (3) علاوه بر این تعقیبات، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز نمازهای مستحبی برای توسل به خوشان یاد داده اند؛ مانند


1- الغیبة، شیخ طوسی، ص113.
2- شیفتگان حضرت مهدی، ج2، ص94.
3- شیفتگان حضرت مهدی، ج1، ص133.

ص:285

نماز امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف که هم در مسجد جمکران و هم در هر مکان دیگری

خوانده می شود. (1)

حضرت خود اهل تهجد و شب زنده داری هستند. امام کاظم علیه السلام می فرماید:

اسمر اللون یعتاده مع سمرته صفرة من سهر اللیل بابی من لیلة یرعی النجوم ساجداً و راکعاً؛ (2)

رنگ چهرۀ حضرت گندم گون است، اما زردی نیز به چهره ایشان عارض شده که در اثر شب زنده داری است. پدرم فدای کسی که شب ها را با سجده و رکوع به صبح می رساند.

ما نیز در زیارت آل یاسین عرض می کنیم:

السلام علیک حین تصلی وتقنت، السلام علیک حین ترکع وتسجد؛

سلام بر تو زمانی که نماز می خوانی و در قنوتی؛ سلام بر تو زمانی که در رکوعی و سجودی.

این سلام ها نیز قداست و عظمت نماز و خصوصاً نماز ایشان را می رساند. این که ما در هر حالت نماز ایشان، به حضرتش سلام می دهیم، نشان ازعظمت نماز دارد. نمازی که توسط ایشان اقامه می شود نیز امام نمازهاست و ما باید بکوشیم تا نماز خود را به نماز ایشان نزدیک کنیم.

جالب این که این زیارت از ناحیۀ مقدس امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف رسیده و شخص آن حضرت خواسته است که با این جملات به ایشان توجه کنیم و اگر چیزی جز نماز و حالتی نیکوتر از حالات نماز در نظر شریف او برتر و بالاتر بود، از همان یاد می کرد. پس این که بخشی از زیارت به حالات عرفانی امام در نماز اختصاص یافته و در


1- مکیال المکارم، ج2، ص536.
2- فلاح السائل، ص200.

ص:286

عباراتی بدیع، ایشان را در اجزای مختلف نماز توصیف کرده و حکایت از اهمیت فوق العادۀ نماز و بالاتر، جزء جزء این واجب مهم دینی دارد و یکی از پیام های آن می تواند توجه دادن زایر به نماز و ارکان مهم آن باشد. پس سعی کن در نماز و رکوع و سجود و قنوت و تسلیم آن مانند امام خویش، غرق دریای خدا باشی تا شایستۀ درود و سلام امام خود و فرشتگان مقرب خدا گردی.

نماز صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را به طور دقیق شرح دهید؟

در کتب ادعیه، برای امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف چند نماز ذکر شده است که معروف ترین آن ها، نماز صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است. کیفیت این نماز بدین شرح است: دو

رکعت نماز به نیت نماز صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف خوانده می شود که در رکعت اول،

آیۀ «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ» را صدبار قرائت کند و سپس ادامۀ سورۀ حمد

را بخواند، و پس از آن سورۀ توحید «قُلْ هُوَ اللهُ» را یک بار بخواند و به رکوع و

آن گاه به سجده رود و ذکر رکوع و سجود را هرکدام هفت بار بگوید. رکعت دوم را

نیز به همین صورت انجام دهد و بعد از سلام نماز، یک بار تهلیل (لا اِلهَ اِلَّا الله)

و سپس تسبیحات حضرت زهرا علیها السلام را؛ یعنی 34 مرتبه الله اکبر، 33 مرتبه الحمدلله و 33 مرتبه سبحان الله را بگوید و بعد از آن به سجده رود و صدمرتبه صلوات فرستد! (1)

البته نماز دیگری نیز برای امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نقل شده است که در نیمۀ شب جمعه بعد از غسل به جا آورده می شود و کیفیت آن کمی با آن چه در مورد نماز حضرت در مسجد جمکران اشاره شد، تفاوت دارد و بعد از فارغ شدن از نماز، دعای مخصوصی سفارش شده است که خوانده می شود. (2)


1- مفاتیح الجنان، ترجمه: موسوی دامغانی، ص427.
2- مفاتیح الجنان، ترجمه: موسوی دامغانی، ص427.

ص:287

آیا هنگام اذان گفتن، می توان نماز اول وقت را به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف اقتدا کرد و خواند؟

وجود مقدس امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف، نماز خود را در اول وقت به جا می آورد، ولی مسئلۀ اقتدا به آن حضرت، تابع احکام شرعی است. در جماعت لازم است از نظر ظاهری، محل ایستادن انسان به طور مستقیم یا به واسطۀ افراد دیگری که جلوتر ایستاده اند، به محل ایستادن امام جماعت متصل باشد و بدون اتصال ظاهری، جماعت تشکیل نمی شود.

بله، همین که موفق به نماز اول وقت شویم و هم زمان با نماز امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف نماز بخوانیم، توفیق بزرگی است و می توانیم به قبولی نمازمان امید بیش تری داشته باشیم؛ زیرا نماز آن حضرت به یقین بالا می رود و مورد پذیرش خداوند متعالی قرار می گیرد. بنابراین امید است همراه با نماز ایشان، نماز ناقص ما نیز بالا رود و پذیرفته شود.

دعای امام

تعدادی از دعاهای امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را در مورد شیعیان بنویسید؟

یکی از جلوه های مهر و محبت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نسبت به شیعیان، دعاهای اوست (1) که به برخی از نمونه های آن اشاره می شود: (2)

خدایا! کسانی که برای یاری دین تو، از من پیروی می کنند، نیرومند کن و آنان را جهادگر در راه خودت قرار بده و بر بدخواهان من و ایشان، پیروزشان گردان. (3)


1- نک: میرمهر، سیدمسعود پورسیدآقایی، ص31.
2- برای آگاهی از دعاهای امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نک: صحیفة المهدی، جواد قیومی اصفهانی؛ صحیفة المهدی، عیسی اهری.
3- مهج الدعوات، ص302.

ص:288

خدایا! به حق آن که با تو مناجات کرد و به حق آن که در خشکی و دریا تو را خواند، بر فقرای مؤمنین غنا و ثروت و بر بیمارانشان شفا و سلامت و بر زندگانشان لطف و کرم و بر امواتشان مغفرت و رحمت و بر مسافران و غریبانشان بازگشت به وطن تفضل فرما. (1)

خدایا! شیعیان ما را از شعاع نور و بقیۀ طینت ما خلق کرده ای؛ آن ها گناهان زیادی با اتکای بر محبت به ما و ولایت ما انجام داده اند، اگر گناهان آن ها گناهی است که در حق توست، از آن ها درگذر که ما راضی هستیم و آن چه از گناهان آن ها دربارۀ خودشان است، خودت بین آن ها را اصلاح فرما... . (2)

دعا برای امام

آیا دعا کردن برای سلامت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف صحیح است؟

با توجه به برخی روایات، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف مانند انسان های دیگر، زندگی طبیعی داشته و در میان مردم رفت و آمد دارد و ممکن است مانند پیامبران الهی و دیگر ائمه علیهم السلام به بیماری یا مشکلات دیگر دچار شود. بنابراین دعا و صدقه و صلوات برای سلامت امام عجل الله تعالی فرجه الشریف بی تأثیر نیست و محفوظ ماندن ایشان توسط خداوند _ که در روایات آمده _ به معنای حفظ جان ایشان است، نه محافظت از بیماری و مشکلات دیگر.

علاوه بر آن که ائمۀ اطهار علیهم السلام هم در بهترین حالات خود (مناجات) برای حفظ و سلامت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دعا کرده اند و به ما آموخته اند که چگونه برای او دعا کنیم؛ مثلاً امام رضا علیه السلام پیوسته به دعا کردن برای امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف با این دعا امر می کرد:


1- بحارالانوار، ج53، ص302.
2- بحارالانوار، ج53، ص302.

ص:289

اللهم ادفع عن ولیک... واعذه من شرّ جمیع ما خلقت وعن یمینه وعن شماله ومن فوقه ومن تحته بحفظک الذی لا یضیع من حفظته به؛ (1)

خداوندا هرگونه بلا را از ساحت ولیّ خود دورگردان... و او را در پناه خود از شر تمام آن چه آفریده و ایجاد و انشا و صورت گری فرموده ای، محفوظ بدار؛ و او را از پیش رو و پشت سر و راست و چپ و از بلایای آسمانی و زمینی محفوظ بدار؛ حفظ کردنی که هرکس را آن طور محفوظ گردانی، از بین نرود.

امام حسن عسکری علیه السلام نیز در قنوت نمازهایشان این گونه دعا می فرمود:

فاجعله اللهم فی حصانة من بأس المعتدین ... فاجعله اللهم فی أمن مما نشفق علیه منه ورُدّ عنه من سهام المکائد ما یوجهه اهل الشنان الیه؛ (2)

خداوندا، او (امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف) را در پناه گاهی قرار ده تا از شر متجاوزان در امان باشد! خدایا، او را از چیزهایی در امان بدار که برایش می ترسیم، و تیرهای نیرنگ را که کینه توزان و بدخواهانش به سوی او پرتاب می کنند، برطرف ساز.

بنابراین با توجه به سیرۀ اهل بیت علیهم السلام دعا برای سلامت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف صحیح می باشد. بله، خداوند متعال خلیفه و ولیّ خودش را حفظ و حمایت می فرماید، ولی ما وظیفه داریم برای سلامت آن حضرت سعی و دعا کنیم. (3) در حقیقت کوشا بودن برای سلامت ایشان، مفهومش این است که ما حاضر نیستیم مانند اجداد بزرگوارش به سختی بیفتد.

گفتنی است این اعمال نیز قبل از آن که برای حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف فایده و اثر داشته باشد، برای شخص دعاکننده تأثیر دارد. اگر کسی برای حجت خدا کاری


1- مصباح المتهجد، ص409؛ صحیفه مهدیه، ص434.
2- مصباح المتهجد، ص156؛ صحیفه مهدیه، ص165.
3- مکیال المکارم، ج2، ص309.

ص:290

انجام دهد، او این اعمال را بدون پاسخ نمی گذارد، بلکه او نیز برای سلامت این شخص دعا می کند.

آیا دعای سلامت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف وجود دارد؟ مگر حضرت دچار بلایای طبیعی می شوند؟

دعای سلامت، همان دعای «اللهم کن لولیک..». است و چون امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز مانند ما بدنی طبیعی و معمولی دارند ممکن است بر اثر سرما و گرما و دیگر عوامل، دچار بیماری شوند. البته عمر طولانی داشتن به معنای سلامت جسمی به طور دائم نیست. لذا ممکن است حضرت نیز مانند دیگران بیمار یا مصدوم شوند و حادثه ای برایشان پیش آید و ما برای جلوگیری از این آسیب ها دعا می کنیم، صدقه می دهیم، نذر می کنیم و... .

آیا ذکر، دعا یا عمل خاصی برای جلب عنایت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف وجود دارد؟

پاسخ این سؤال گسترده است، در کتاب سودای روی دوست مطالب خوبی در این باره وجود دارد. (1) در این جا به طور خلاصه به نکاتی اشاره می شود:

ذکر و دعا بر دو قسم است: ذکر لسانی و ذکر قلبی.

ذکر لسانی قرآنی عبارت اند از:

الف) امام صادق علیه السلام می فرمایند:

هرکس سورۀ بنی اسرائیل را در هر شب جمعه قرائت نماید، نمی میرد تا آن که حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف را درک نماید و جزو یاوران آن حضرت گردد. (2)

ب) امام صادق علیه السلام می فرماید:

هر کس قبل از خواب، در هر شب سوره های مُسبّحات (حدید، حشر، صف، تغابن و جمعه) را قرائت کند، نمی میرد مگر آن که حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف را درک


1- سودای روی دوست، مرتضی آقاتهرانی.
2- بحارالانوار، ج89، ص281.

ص:291

می کند و آن گاه که می میرد در همسایگی پیامبر خدا حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم، خواهد بود. (1)

ذکر لسانی غیرقرآنی عبارت اند از:

الف) امام صادق علیه السلام می فرمایند:

هرکس بعد از نماز صبح و نماز ظهر بگوید: «اللّهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم» نخواهد مرد تا آن که قائم آل محمد عجل الله تعالی فرجه الشریف را درک نماید. (2)

ب) سید بن طاووس در تعقیبات نماز عصر روز جمعه تأکید بر «صلوات ضرّاب اصفهانی» (3) دارد و می فرماید:

این صلوات را به جهت امری که خداوند متعال ما را از آن مطلع کرده است، هرگز ترک نکن. (4)

شخصی از آیت الله بهجت، سؤال کرد: برای زیارت حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف چه دعایی کنم؟ ایشان می فرماید:

صلوات زیادی به وجود مقدس اهدا نمایید و مقرون با دعای تعجیل فرجش باشد. (5)

ذکر قلبی:

آیت الله بهجت می گوید:

به نظر حقیر، بالاترین ذکر، ذکر عملی است؛ یعنی ترک معصیت در اعتقاد و در عمل. همه چیز محتاج به این است و این محتاج به چیزی نیست و مولد


1- کافی، ج2، ص630.
2- بحارالانوار، ج86، ص77.
3- صلواتی است که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به شخصی به نام ضرّاب اصفهانی یاد داد.
4- مفاتیح الجنان، اعمال روز جمعه، صلوات ضرّاب اصفهانی.
5- به سوی محبوب، ص58.

ص:292

خیرات است. (1)

آیا جن ها هم برای ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دعا می کنند؟

جن ها نیز مانند انسان ها مکلّف هستند (2) و تکلیف از آن ها ساقط نیست. جن ها مانند انسان ها، مسلمان و غیر مسلمان دارند. (3) جن های مسلمان، همان گونه که در روز عاشورا برای یاری امام حسین علیه السلام اعلام آمادگی کردند (البته حضرت بنابه مصالحی نپذیرفت)، الآن نیز برای برپایی حکومت عدل الهی دعا و تلاش می کنند. از طرف دیگر، جن های کافر هم به تلاش هایی برای ایجاد فساد و غافل کردن مردم دست می زنند. (4) اما باید توجه داشت که انسان، اشرف مخلوقات است (5) و جنیان تابع انسان ها هستند. ما انسان ها می توانیم شرایط ظهور


1- فریادگر توحید، ص64.
2- (وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ(؛ «جن و انس را فقط برای عبادت و بندگی خلق کردم» (یعنی شناخت و معرفت خود و خدا و رسیدن به مقام عبودیت و بندگی که مساوی با سلطنت بر عالم هستی است) (سورۀ ذاریات، آیۀ56). (فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ(؛ «پس ای انس و جن، کدامین نعمت های پروردگارتان را انکار می کنید» (سورۀ رحمن، آیۀ13). این آیات و آیات دیگری همچون آیات (31، 35، 39 و 41) از همین سوره بر مکلّف بودن این دو گروه (جن و انس) دلالت می کنند. آیات دیگری از قرآن کریم نیز بر این موضوع دلالت دارند. در احادیث اهل بیت علیهم السلام نیز احادیث فراوانی بر این مطلب دلالت می کنند.
3- سورۀ جن، آیات 1-15 بر مکلف بودن آنان، تابع بودنشان از انسان ها و بر مسلمان بودن عده ای و کافر بودن عده ای دیگر از آنان دلالت می کند. سورۀ احقاف، آیه های 29 - 32 نیز دالّ بر این مطالب است. آیات دیگری نیز بر این مطالب دلالت دارند.
4- «و بدین گونه برای هر پیامبری دشمنی از شیطان های انس و جن برگماشتیم» (سورۀ انعام، آیۀ112).
5- تمام آیاتی که با تعبیر (سَخَّرَ لَکم( و (خَلَقَ لَکم( آمده، مثل آیات (65 حج، 20 لقمان، 13 جاثیه و 29 بقره) بر اشرفیت انسان و اصل بودن او نسبت به دیگر موجودات دلالت دارد؛ زیرا خداوند متعال در این آیات می فرماید: «ما همه چیز را برای شما خلق کردیم؛ و همه چیز را در تسخیر و تحت ارادۀ شما درآوردیم». آیات دیگری از قرآن و روایات زیادی از معصومان علیهم السلام بر این موضوع دلالت دارد.

ص:293

را فراهم کنیم یا با کارهایمان آن را به تأخیر اندازیم. تلاش جن ها در حاشیه قرار دارد. آن گونه که فعالیت انسان ها مؤثر است، تلاش آن ها اثرگذار نیست.

اگر کسی چهل روز دعای عهد را بخواند، حتماً رجعت می کند؟

در روایتی که از امام صادق علیه السلام نقل شده آمده است:

هرکس چهل صبح دعای عهد را بخواند، از یاوران قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف ما باشد، و اگر پیش از ظهور آن حضرت بمیرد، خداوند او را از قبر بیرون آورد تا در خدمت آن حضرت باشد و خداوند به ازای هر کلمه، هزار حسنه به او عطا کند و هزار گناه را از کارنامۀ اعمالش پاک می کند. (1)

همان طور که می دانید این گونه احادیث تنها خواندن را کافی نمی دانند، در حقیقت در معنای دعا، طلب و درخواست نیز نهفته شده است، ضمن آن که تأثیر دعاها شروط و صفاتی دارد، و آثار دعا بعد از پیدایش آن شروط است.

در حقیقت هرکس به عهد و پیمانی که در این دعا آمده پایبند باشد و در وفای به آن کوشا باشد، چنین اثری بر آن مترتب است. فردی که میثاق و تعهد با جان و مال برای یاری حضرت می بندد و هرچه از دستش برآید نسبت به نصرت حضرت کوتاهی نمی کند و تمام هستی اش را فدای راه حضرت می نماید، آثار این دعا برای او پا برجاست.

بنابراین نمی توان گفت: هر کسی که این دعا را بخواند، چنین نتیجه ای برایش حاصل می شود؛ خواندنِ تنها، لقلقۀ زبان است.

توجه به متن و دلالت و میثاق هایی که با حضرت بسته می شود و وفای به آن ها موجب چنین آثاری است.


1- بحارالانوار، ج94، ص41.

ص:294

رجعت نیز عمومی نیست، همگان برنمی گردند. در حقیقت زمزمۀ دعای عهد و عمل به مضامین و محتوای آن، هر فردی را شاخص می سازد و در زمزمۀ وارستگان و نیکان روزگار قرار می دهد و چنان چه شخصی که تمام همّ و غمّش یاری حجت خدا باشد، توفیق درک حکومت آن ها را نداشته باشد، در دوران طلایی ظهور، ان شاءالله بر می گردد و شاهد حکومت طلایی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می شود.

با توجه به این که دعای معصومین علیهم السلام مستجاب است و آن ها برای امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریفدعا کرده اند، چرا ظهور تا کنون اتفاق نیافته است؟

دعا کردن برای ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف مسئله ای مهم است که در سیرۀ معصومین علیهم السلام آمده است. اما از کجا مشخص است که دعای آن ها تاکنون نتیجه و تأثیری نداشته است؟ احتمال دارد در روز ظهور مشخص شود که تقدیم فرج بستگی به دعای آن ها نیز داشته است و اگر آن ها دعا نمی کردند، ظهور نیز مؤخّر می شد.

بی تردید دعای معصومین علیهم السلام جامع تمام شرایط صحت و کمال می باشد، ولی ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از امور بدائیه است که امکان تقدیم و تأخیر دارد، ممکن است به سبب دعای آنان، تقدیم شده باشد یا قرار شده بود که مقدم شود، اما عملکرد انسان ها خصوصاً شیعیان، موجب تأخیر آن شده باشد.

ضمن آن که ظهور بستگی به وجود شرایط و ایجاد زمینه ها و نبود موانع است. دعا کردن نوعی ایجاد بستر و برداشتن یکی از موانع است که حضرات معصومین علیهم السلام آن را انجام داده اند، حتی به ما با این دعا تعلیم داده اند، اما برداشتن سایر موانع و ایجاد سایر شرایط به عهدۀ ماست.

آیا دعاکردن برای ظهور، با نهی از تعجیل سازگار است؟

روایات بسیاری وظیفۀ منتظران را تسلیم و عجله نداشتن بیان

ص:295

فرموده اند (1) که گاهی عجله کردن دربارۀ ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف منجر به اموری می شود، مانند:

1. از دست دادن صبر و تحمل و پیروی از افراد گمراه و فرصت طلب؛

2. ایجاد یأس و شک و تردید در ظهور؛

3. انکار حکمت های غیبت؛

4. سبک شمردن احادیث انتظار؛

5. توجیه و تأویل غیرواقعی احادیث؛

6. راضی نبودن به قضای الهی.

بنابراین روایاتی که منتظران را از عجله داشتن نهی نموده و امر به صبر می نمایند، مرادشان عجله های ضدتسلیم و انقیاد است که منجر به امور فوق الذکر می شود؛ ولی دعا کردن و درخواست تعجیل فرج از این امور خارج است؛ زیرا دعاکننده با دعایش یقین و ایمان خود را ظاهر می سازد که ظهور امام عجل الله تعالی فرجه الشریف و تهیۀ مقدماتش هم در قدرت پروردگار است و دعاکردن و خواستن از خداوند متعال مطلوب و مرجوح است.

در حقیقت عجله و شتاب زدگی برای ظهور، راضی نبودن به قضا و قدر الهی است که موجب شقاوت و هلاکت می شود؛ ولی دعا برای تعجیل ظهور، در

عین راضی بودن به خواست پروردگار، مقتضای عبودیت و بندگی و موجب نجات است.

به عبارت دیگر، عجله داشتن و اصرار داشتن بر فرج بدون تهیۀ مقدمات، وسایل و شرایط است؛ اما دعا برای فرج، تهیۀ مقدمات و شروط است.


1- مرحوم موسوی اصفهانی در این رابطه حدود بیست روایت در کتاب مکیال المکارم، ج2، ص284، در ذیل بیست و دومین وظیفۀ منتظران ذکر کرده است و چهارده نک-تۀ سودمند را نیز بیان نموده است.

ص:296

لذا بین دعا و روایت «هلک المستعجلون»، (1) هیچ تنافی وجود ندارد.

چرا دعای ندبه در اعیاد اربعه خوانده می شود؟

علامه مجلسی از امام صادق علیه السلام نقل می کند:

قرائت دعای ندبه در اعیاد چهارگانه: روز جمعه، عید فطر، عید قربان، و عید غدیر، مستحب است. (2)

براساس این روایت، شیعیان و منتظران، این دعای شریف را می خوانند و احتمال دارد یکی از حکمت های اختصاص به این چهار روز این باشد که این ایام روزهای بزرگ و عیدهای مهم اسلامی است که توجه به گل سرسبد هستی، امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در آن ایام، موجب برکت یافتن می شود و اصولاً فرهنگ عید در اسلام با انجام امور عبادی در هم تنیده شده است (3) و یا براساس روایاتی که روزهای عید را روزهای غم و اندوه اهل بیت پیامبر علیهم السلام می دانند، مناسب است جهت تشریک مساعی با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف این دعای شریف خوانده شود.

امام باقر علیه السلام می فرماید:

هیچ روز عیدی برای ما مسلمانان نیست؛ نه عید فطری و نه عید قربانی، جز این که غم و اندوه آل محمد علیهم السلام در آن تجدید می شود.

وقتی راوی از علت آن می پرسد، حضرت می فرماید:

زیرا می بینند که حق آن ها در دست دیگران است. (4)

در اشعاری که منسوب به امام سجاد علیه السلام است، آمده که:


1- بحارالانوار، ج52، ص104.
2- زادالمعاد، ص491.
3- نک: شرع و شادی، محمود اکبری.
4- علل الشرایع، ج2، ص389.

ص:297

یفرح هذا الوری بعیدهم

نحن أعیادنا ماتمنا (1)

این مردم در ایام عید به جهت فرارسیدن اعیادشان شادی می کنند، ولی ما خاندان، اعیادمان روزهای سوگواری مان است.

لذا شیعیانِ شیفتۀ اهل بیت علیهم السلام، به جهت اظهار هم دردی و تسلّی بخشیدن دل پریشان خود، با دعا برای امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف عید خود را شروع می کنند و گویا عیدی خود را فرج و ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می خواهند.

اعمال شب میلاد امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف چیست؟

شب نیمۀ شعبان فضایل و اعمال بسیاری دارد؛ در عظمت این شب همین بس که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید:

علی بن ابی طالب فی آل محمد کافضل ایام شعبان ولیالیه وهو لیلیة نصفه

و یومه؛ (2)

علی بن ابی طالب در میان آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم مانند برترین روزها و شب های ماه شعبان؛ یعنی شب و روز نیمۀ شعبان است.

فراوانی اعمال آن در کلام استادِ حضرت امام خمینی، آیت الله آقا میرزا جواد ملکی تبریزی، این گونه بیان شده است:

از شب هایی که تأکید بر زنده نگه داشتن آن شده است و اعمال و عبادات بسیار ارزش مندی در آن وارد شده که می توان گفت در هیچ شبی _ اعم از شب قدر یا غیر آن _ مانند آن یا بیش تر از آن نیامده است. (3)

آری اعمال شب نیمه شعبان از اعمال شب قدر نیز بیش تر است و احیای آن با


1- مناقب آل ابی طالب، ابن شهرآشوب، ج4، ص169.
2- بحارالانوار، ج37، ص52.
3- المراقبات، ص172.

ص:298

انجام عبادات توصیه شده است.

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید:

هیچ کس در این شب ناتوانی در عبادات و احیا نمی ورزد مگر شقی. (1)

اما مهم ترین اعمال عبادتی آن، عبارت است از:

غسل: غسل این شب مستحب (2) است.

امام صادق علیه السلام می فرماید:

ماه شعبان را روزه بگیرید و شب نیمۀ آن غسل کنید؛ زیرا این غسل موجب تخفیف گناهان و جلب رحمت الهی می شود. (3)

دعا: این شب، شب استجابت دعاست و حضرات معصومین علیهم السلام هفت دعای مخصوص برای این شب انشا فرموده اند که در کتب ادعیه ذکر

شده است. (4)

نماز: حدود نُه نماز برای شب میلاد، شرف صدور یافته است. (5)

سایر اعمال عبادی مانند توسل، خصوصاً به حضرت زهرا علیها السلام، تلاوت قرآن، ذکر و ثنا و استغفار، از جمله عباداتی است که در این رابطه توصیه شده است؛ اما یکی از اعمال بسیار مهم این شب، زیارت سید الشهداء علیه السلام است که بسیار سفارش و تأکید شده است.

امام صادق علیه السلام می فرماید:


1- اقبال الأعمال، ج3، ص322.
2- مصباح کفعمی، ص545.
3- تهذیب الأحکام، ج1، ص117.
4- نک: مفاتیح الجنان، اعمال نیمۀ شعبان.
5- مفاتیح الجنان، اعمال نیمۀ شعبان.

ص:299

هر فردی که قبر امام حسین علیه السلام را در نیمۀ شعبان زیارت کند، خداوند گناهان گذشته و آینده اش را می بخشد. (1)

زیارت مخصوص برای امام حسین علیه السلام در شب میلاد امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ذکر شده است، اما آسان ترین و کوتاه ترین زیارت، گفتن: «السلام علیک یا اباعبدالله السلام علیک ورحمة الله وبرکاته» (2) است.

دعا برای نجات از فتنه های آخرالزمان چیست؟

در کتب ادعیه برای نجات از شبهات و فتنه های آخرالزمان، دعاهایی ذکر فرموده اند؛ (3) یکی از دعاهایی که برای رهایی و نجات از فتنه های آخرالزمان است، این گونه شروع می شود:

بسم الله الرحمن الرحیم، اللّهم صلّ علی محمد وآل محمد وعجّل فرجهم،

(یا ارحم الراحمین، هفت مرتبه تکرار شود) اللّهم عُمّ اعداء آل نبیک و ظالمیهم... . (4)

دعای غریق چیست؟

یکی از دعاهایی که در این عصر و زمان خواندنش سفارش شده است، دعای غریق است؛ این دعا برای حفظ دین و ایمان و گرفتارنشدن شبهات و فتنه های آخرالزمان است. در حدیثی عبدالله بن سنان از امام صادق علیه السلام نقل می کند که حضرت فرمودند:

به زودی شبهه ای به شما خواهد رسید که بدون نشانه و بدون امام


1- کامل الزیارات، ص199.
2- نک: مفاتیح الجنان، اعمال نیمۀ شعبان.
3- نک: صحیفۀ مهدیه، ص356 به بعد؛ حتی دعا برای نجات از فتنه دجّال نیز ذکر گردیده است.
4- صحیفۀ مهدیه، ص368 (به نقل از: سلاح المؤمنین، ص59).

ص:300

هدایت کننده باقی خواهید ماند و از آن شبهه رهایی نمی یابد مگر کسی که دعای غریق را بخواند.

راوی می پرسد: «دعای غریق چگونه است؟» امام علیه السلام فرمودند:

می گویی: یا الله، یا رحمن، یا رحیم، یا مقلّب القلوب ثبّت قلبی علی دینک؛

راوی عبارت دعا را این چنین خواند: «یا الله، یا رحمن، یا رحیم، یا مقلّب القلوب والأبصار ثبّت قلبی علی دینک»؛ امام صادق علیه السلام فرمودند:

البته خداوند دگرگون کنندۀ دل ها و دیده هاست، ولی آن طورکه من می گویم بگو: «یا مقلّب القلوب ثبّت قلبی علی دینک». (1)

سید بن طاووس در توجیه این دعا می نویسد:

شاید جهت این باشد که دگرگونی دل ها و دیده ها روز قیامت است که از شدت اهوال آن روز پدید می آید، اما در زمان غیبت از دگرگونی دل ها ترسیده می شود نه دیده ها. (2)

برخی هم این روایت را به تأسّی و پیروی بدون کم و زیاد نسبت به ادعیه حمل کرده اند. در هر صورت دعای غریق، دعای نجات از شبهات آخرالزمان است.

اولین دعای امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به هنگام ظهورش چیست؟

در روایتی امیر مؤمنان حضرت علی علیه السلام می فرمایند:

گویا او (حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف) را می بینم که سوار بر اسبی که پیشانی آن از سفیدی می درخشد از وادی السلام به سوی مسجد سهله می رود و این دعا را می خواند: «لا اله الاّ الله حقاً حقاً، لااله الاّ الله ایماناً وتصدیقاً..».. (3)


1- کمال الدین، ج2، ص351؛ بحارالانوار، ج52، ص149.
2- جمال الاسبوع، ص314.
3- دلائل الامامه، ص458؛ بحارالانوار، ج52، ص391.

ص:301

چه کتاب هایی دربارۀ دعای ندبه نوشته شده است؟

عناوین آثار منتشرشده پیرامون شرح، سند و دیگر ابعاد مربوط به دعای ندبه فراوان است؛ در کتاب کتاب نامۀ حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بیش از چهل اثر معرفی شده است (1) و در کتاب امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در آیینۀ قلم که کارنامۀ منابع جامع پیرامون مهدویت است، سی مقاله و بیست کتاب و سه پایان نامه معرفی شده است (2) که مهم ترین آن ها عبارت است از:

ندبه و نشاط؛ شرحی برای ندبه، نوشتۀ احمد زمردیان، انتشارات دفتر

نشر فرهنگ اسلامی، در 789 صفحه که شرحی جامع بر این دعاست. مؤلف

در پیش گفتار به بررسی سند پرداخته است و سپس با قلمی شیوا به ترجمه و

شرح فرازهای آن با ذکر آیات همت گماشته و با ذکر اشعاری بر غنای بحث

افزوده است.

فروغ ولایت در دعای ندبه؛ نوشتۀ آیت الله لطف الله صافی گلپایگانی، انتشارات آستانۀ مقدسۀ حضرت معصومه علیها السلام، در 148صفحه که شامل متن و شرح تفصیلی این دعاست. این اثر بیش تر پاسخ به شبهات این دعاست و نویسنده می کوشد تا به مخاطب برساند که دعای ندبه دارای سندی معتبر و متنی استوار است و مفاد آن با عقل و دیدگاه های شیعه هیچ گونه تعارضی ندارد.

شرحی بر دعای ندبه؛ نوشتۀ سید محیی الدین علوی طالقانی با تصحیح علی اکبر غفاری، انتشارات شرکت چاپ و نشر بین الملل، در 360 صفحه که شرحی جالب با استفاده از روایات و آیات و تفاسیر مختلف است که به نکات


1- مطالب کتابنامۀ حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در این باره را نیز می توانید در کتاب با دعای ندبه در پگاه جمله، ص193، مطالعه فرمایید.
2- امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در آئینۀ قلم، ج1، ص99.

ص:302

ادبی و بلاغی نیز پرداخته است.

حدیث آرزومندی؛ شرحی بر دعای ندبه، نوشتۀ علی کریمی جهرمی، انتشارات راسخون، در 226 صفحه که شرحی زیبا و مفید است. نویسنده با توانایی علمی، سعی در شرح و بسط فقرات این دعا از آیات و روایات دارد.

امید منتظران مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به دعای ندبه از دیدگاه معصومین علیهم السلام؛ نوشتۀ مهدی مهدوی، انتشارات دانش هوشیار، در 307 صفحه که نویسنده با بهره گیری

از روایات با شرح و تفسیر بندها، آن ها را به طور جداگانه تجزیه و تحلیل می کند، حدود مجموعۀ آن 140 بند شده است که با ذکر 433 حدیث به شرح آن

پرداخته است.

مقالات متعددی هم در بارۀ دعای ندبه نوشته شده است که در کتاب امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در آیینۀ قلم آمده است؛ برای نمونه به مقالۀ بسیار سودمند آقای محسن کبیری با عنوان: «بررسی مفاهیم سیاسی دعای ندبه» مراجعه کنید.

صلوات بر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف چگونه است؟

درود فرستادن بر امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف با گفتن: «اللهم صلی علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم» حاصل می شود. برخی جملۀ «و اهلک عدوهم من الجن و الانس من الاولین و الآخرین» را نیز اضافه فرموده اند. (1)

در حکایت صلوات ضراب اصفهانی که امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، نحوۀ صلوات فرستادن بر پیامبر و اهل بیت علیهم السلام را تعلیم فرمودند، نحوۀ صلوات بر خودشان را این گونه بیان فرموده اند:

اللهم ... وصلی علی الخلف الهادی المهدی امام المؤمنین ووارث المرسلین


1- مصباح المتهجد، ص265 (به نقل از: صحیفه مهدیه، ص203 - 204).

ص:303

وحجة رب العالمین ... اللهم وصل علی ولیک المحیی سنتک القائم بأمرک الداعی الیک الدلیل علیک... . (1)

در برخی از زیارت ها نیز ذکر صلوات بر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف آمده است، (2) اما صلوات خاص بعد از زیارت عبارت است:

اللّهم صلی علی محمد واهل بیته وصلی علی ولی الحسن ووصیه ووارثه القائم بامرک والغائب فی خلقک والمنتظر لاذنک... .

در ادعیه نیز صلوات بر حضرت زیاد به چشم می آید، اما صلوات خاص نیز وجود دارد؛ مانند:

اللهم صلی علی ولیک وابن اولیائک الذین فرضت طاعتهم... . (3)

مرحوم موسوی اصفهانی می نویسد:

هرگاه خواستی بر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف درود فرستی بگو: «اللهم صلی علی مولانا وسیدنا صاحب الزمان». (4)

استخارۀ امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف چگونه است؟

از امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف چند نوع استخاره نقل شده است که عبارت اند از:

1. استخاره با قرآن:

یکی از توقیعات امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف مشتمل بر دعایی است که قبل از استخاره به قرآن خوانده می شود و آن این است: «اللهم انی اسئلک باسمک الذی عزمت به


1- مصباح المتهجد، ص406؛ جمال الاسبوع، ص301.
2- مصباح الزائر، ص442، زیارت: «السلام علی الحق الجدید والعامل الذی لایبید..».
3- جمال الاسبوع، ص493.
4- مکیال المکارم، ج2، ص373.

ص:304

علی السموات والارض..».. (1)

2. استخاره با تسبیح:

چند نمونه استخاره با تسبیح از امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نقل شده است. آقای مجتهدی سیستانی فقط پنج نوع را ذکر نموده اند. (2) یکی از آن ها این است:

ده یا سه یا یک مرتبه سورۀ حمد خوانده شود و پس از آن ده مرتبه سورۀ قدر خوانده شود و پس از آن سه مرتبه این دعا را بخوانند: «اللهم ان استخیرک لعلمک بعاقبة الامور..»..

پس از دعا، قطعه ای از تسبیح را در حالی که خواسته اش را نیز در نظر آورده است، می گیرد و می شمرد. پس از شمردن دانه ها، اگر تعدادشان فرد بود، کار را انجام بدهد و اگر زوج بود انجام ندهد. (3)

3. استخاره با رقعه:

در روی دو کاغذ می نویسی: «خیرة من الله و رسوله لفلان بن فلانة» و به جای فلان، نام شخص و به جای فلانة، نام مادرش را می نویسید. در ادامه روی یک کاغذ می نویسید: «افعل» و بر دیگری می نویسید «لاتفعل». این دو کاغذ را در قالب گلی قرار داده و در ظرف آبی انداخته و دو رکعت نماز و این دعا را می خوانید: «اللهم انی استخیرک خیار من فوض الیک امره ..». سپس در سجده صد مرتبه می گویید: «استخیر الله خیرة فی عافیة» و منتظر می شوید هر کدام کاغذها که از قالب زودتر بیرون آمده به آن عمل کنید. (4)


1- المصباح، ص521؛ صحیفه مهدیه، ص476.
2- صحیفه مهدیه، ص481 - 484.
3- بلد الامین، ص231؛ صحیفه مهدیه، ص481.
4- فتح الابواب، ص265؛ صحیفه مهدیه، ص480.

ص:305

نماز هدیه به امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف چگونه است؟

هر فردی می تواند دو رکعت نماز مستحبی بخواند و ثوابش را به محضر مولایمان حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هدیه نماید؛ اما سید بن طاووس نمازی را جهت هدیه به امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ذکر نموده که عبارت است از:

دو رکعت که بعد از رکوع و سجود سه مرتبه گفته می شود: «صلی الله علی محمد وآله الطیبین الطاهرین» و بعد از تشهد و سلام بگوید: «اللهم انت السلام ومنک السلام ...». (1)

در ابتدای مفاتیح الجنان نیز نماز هدیۀ هریک از معصومین علیهم السلام نیز ذکر شده است که نماز هدیه به امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز آمده است.

نماز استغاثه به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف چگونه است؟

در کتاب صحیفۀ مهدیه چند نماز استغاثه ذکر شده است که دو نمونۀ آن را ذکر می کنیم:

1. دو رکعت نماز خوانده شود و سپس بگوید: «سلام الله الکامل التام الشامل القام..». بعد از دعا و ذکر خواستۀ خود، ان شاءالله خداوند حاجتش را روا می دارد.

این دعا از سید علیخان در کلم الطیب نقل شده و مرحوم شیخ عباس قمی نیز آن را در مفاتیح الجنان ذکر نموده است.

برخی از علما این نماز را بسیار مجرب دانسته و معتقدند از یاد دادن آن به نااهلان خودداری شود. (2)

2. در شب پنج شنبه و جمعه زیر آسمان با سر و پای برهنه دو رکعت نماز خوانده شود؛ بعد از نماز دست ها رو به آسمان بلند شود و 595 مرتبه گفته شود:


1- جمال الاسبوع، ص29.
2- التحفة الرضویة، ص134؛ کلم الطیب، ص83؛ مفاتیح الجنان، ص243؛ صحیفه مهدیه، ص127.

ص:306

«یا حجة القائم»، سپس به سجده رود و هفتادمرتبه بگوید: «یا صاحب الزمان اغثنی» و حاجتش را طلب نماید.

این نماز نیز در مورد حاجت های مهم تجربه شده و اگر در هفتۀ اول حاجتش برآورده نشد. هفتۀ بعد دوباره بخواند و اگر نشد در هفتۀ سوم نماز را بخواند که ان شاءالله به طور حتم حاجتش برآورده می شود. (1)

آیا کتابی برای دعاهای امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف وجود دارد؟

در کتب ادعیه و زیارات، ادعیۀ مهدوی وجود دارد که برخی از محققین در آثار مستقل هم دعاهای خود امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را جمع آوری نموده و هم دعاهای سایر معصومین علیهم السلام در حق امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را تألیف نموده اند.

آقای جواد قیومی اصفهانی کتابی با عنوان صحیفة المهدی، و آقای عیسی اهری کتابی را با عنوان صحیفة المهدی دربارۀ دعاهای خود امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به رشتۀ تألیف درآورده اند. آقای موسوی اصفهانی در کتاب مکیال المکارم حدود صد دعا از معصومین علیهم السلام دربارۀ امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را جمع نموده است.

اما جامع ترین اثر در باب دعا که هر دو گونه را نقل نموده باشد، کتاب صحیفۀ مهدیه، تألیف آقای سیدمرتضی مجتهدی سیستانی است که انتشارات حاذق قم آن را به زیور طبع آراسته است.

در چه مکان هایی توصیه به دعا برای امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف شده ایم؟

اگرچه همۀ مکان ها متعلق به خداست، ولی انتخاب مکان مناسب برای دعا یکی از آداب دعا کردن است که در اجابت تأثیر دارد. مرحوم موسوی اصفهانی دربارۀ مکان های توصیه شده برای دعا نمودن در حق امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، هشت


1- التحفة الرضویة، ص135؛ صحیفه مهدیه، ص132.

ص:307

مورد را ذکر نموده اند (1) که عبارت است از:

1. مسجد الحرام: از نایب دوم نقل شده که حضرت در کنار بیت الله الحرام می گفت: «اللهم انجز لی ما وعدتنی». (2)

2. حرم سیدالشهداء: در بخشی از دعاها و زیارات این حرم شریف، دعا برای ظهور نیز منعکس شده است، مانند زیارتی که از امام صادق علیه السلام نقل شده و در آن آمده است: «اللهم رب الحسین اشف صدر الحسین..». (3)

3. حرم عسکریین: در زیارت این مکان مقدس آمده: «اللهم عجل فرج ولیک...». (4)

4. حرم امام رضا علیه السلام: در زیارت نامۀ امام رضا علیه السلام آمده است: «اللهم صلی علی حجتک... تعجل بها فرجه و تنصره بها...». (5)

5. حرم هر یک از امامان علیهم السلام: به جهت این که این بیوت در نزد خداوند جایگاه والایی دارند.

6. سرداب: دعاهایی برای ظهور در سرداب ذکر شده است.

7. عرفات: مکان مقدسی که خداوند به زائران و دعاهای آنان توجه ویژه دارد.

8. اماکن منسوب به حضرت: در مکان هایی مانند مسجد سهله، کوفه، جمکران و... دعاهایی دربارۀ امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف وارد شده است.

در چه زمان هایی به دعا برای امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف توصیه شده است؟

یکی از آداب دعا که تأثیر در اجابت دارد، اختیار زمان مناسب برای دعاست. اگرچه در همۀ زمان ها می توان دعا نمود، ولی بهتر است به برخی از زمان ها و یا


1- مکیال المکارم، ج2، ص97.
2- کمال الدین، ج2، ص176.
3- کامل الزیارات، ص414.
4- کامل الزیارات، ص521.
5- کامل الزیارات، ص517.

ص:308

مناسبت ها توجه داشت؛ زیرا سیرۀ معصومین علیهم السلام این گونه بوده است؛ مثلاً امام محمدباقر علیه السلام می فرماید:

کان ابی اذا کانت له الی الله حاجة طلبها فی هذه الساعة یعنی زوال الشمس؛ (1)

هرگاه پدرم به درگاه الهی حاجت داشت، در این ساعت یعنی وقت ظهر آن را طلب می کرد.

همچنین دربارۀ توجه به مناسبت ها، روایاتی ذکر شده است؛ مثلاً پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند:

یفتح ابواب السماء بالرحمة فی اربع مواضع: عند نزول المطر وعند نظر الولد فی وجه الوالدین وعند فتح باب الکعبة وعند النکاح؛ (2)

درهای آسمان در چهار زمان به رحمت باز می شود؛ موقع نزول باران، زمانی که فرزند به صورت پدر و مادر می نگرد، و هنگام باز شدن در کعبه و آن گاه که صیغۀ ازدواج جاری می گردد.

افزون بر موارد یاد شده، ائمه علیهم السلام از برخی از زمان ها به صورت خاصی به

عنوان زمان دعا برای امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف یاد کرده اند. مرحوم موسوی اصفهانی

در مکیال المکارم بیش از چهل مورد را ذکر نموده که برخی از آن ها را یادآور می شویم:

1. بعد از نمازها؛ 2. در قنوت نمازها؛ 3. در سجدۀ شکر؛ 4. هر صبح و شام؛

5. شب جمعه و روز جمعه؛ 6. ماه رمضان؛ 7. ماه محرم؛ 8. اعیاد اربعه؛ 9. در سختی ها و گرفتاری ها؛ 10. مطلق اوقات شریفه.


1- کافی، کتاب الدعا، باب الاوقات والاحوالات، ج4.
2- بحارالانوار، ج100، ص221.

ص:309

آیا دعای ندبه از امام معصوم است و سند دارد؟ و با زیارت ندبه چه تفاوتی دارد؟

دعای ندبه از دعاهای معتبری است که از ناحیۀ امام صادق علیه السلام نقل شده است و علما و محدثین به آن توجه داشته اند و در آثارشان آن را نقل نموده اند و برخی از فقها نیز به بخش هایی از این دعا تمسک کرده اند.

ضمن آن که مضامین عالی موجود در دعا، حکایت صدور از ناحیۀ معصوم دارد.

در این رابطه تا کنون چند اثر به زیور طبع آراسته شده که برخی از آن ها عبارت اند از:

1. با دعای ندبه در پگاه جمعه، نوشتۀ علی اکبر مهدی پور، انتشارات موعود تهران.

2. حجیت سندی دعای ندبه، نوشتۀ گروه تحقیقات اندیشۀ اعتقادات نقلی، انتشارات تا ظهور قم.

اما این دعا، با زیارت ندبه نیز متفاوت است. زیارت ندبه همان دعای آل یس است که امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در پاسخ به چگونه توجه یافتن به محضر ایشان آن را نقل فرموده اند و این گونه شروع می شود: «بسم الله الرحمن الرحیم. لا لامر الله تعقلون ... سلام علی آل یس، ذلک هو الفضل المبین». (1)

دلیل دعا

اگر حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ظهور کند، سرانجام کشته می شود، پس چرا ما باید برای تعجیل در ظهورش دعا کنیم؟

حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف پس از ظهور، حکومت اسلامی تشکیل می دهند و معنویت


1- مصباح الزائر، ص430؛ المزار الکبیر، ص567؛ بحارالانوار، ج64، ص36.

ص:310

و عدالت را در جهان رونق می بخشند و با ظلم و فساد مبارزه می کنند تا آن جا که زمین محل امنی برای بندگان خدا می گردد.

بنابراین هدف آن حضرت، به ثمر رساندن رسالت انبیا و ائمه علیهم السلام است؛ هدفی که هزاران سال پیامبران و افراد صالح به دنبال آن بوده اند و خون های پاکی در راه تحقق آن ریخته شده است، به این امید که روزی این وعدۀ الهی در زمین تحقق یابد. البته باید به این نکته هم توجه کرد که خود آن حضرت نیز منتظر آن واقعه است و به همین دلیل به مردم بارها توصیه کرده است تا برای تعجیل ظهورش دعا کنند، (1) چون حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نمی تواند این همه ظلم و ستم و فساد و معصیت الهی را ببیند و ساکت باشد، در حالی که یک انسان عادی وقتی گوشه ای از ظلم و جنایت های مستکبران را می بیند، ناراحت می شود و گاهی قادر به مشاهدۀ آن ها نیست!

آیا درست است که بگوییم: بهتر است این وضعیت ادامه داشته باشد، اما حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف چند سالی بیش تر عمر کند؟! در حالی که انسان های معمولی هم راضی اند تا با شهادت خود ریشۀ ظلم و فساد و جنایت را از بین ببرند. امام حسین علیه السلام فرمود:

در جامعه ای که به حق عمل نشود و باطل ترک نگردد، مؤمن مشتاق لقای پروردگار خود می شود. (2)

به طور خلاصه باید گفت:

1. تحمل وضع کنونی برای آن حضرت بسیار سخت است و ما نباید راضی به ادامۀ این حال باشیم؛ چنان که خود حضرت راضی نیستند.


1- کمال الدین، ص485، ح4.
2- تحف العقول، ص245.

ص:311

2. دست آوردهای ظهور و قیام آن حضرت بسیار عظیم است؛ یعنی حاصل تلاش های هزاران پیامبر الهی است که در طول تاریخ آمده و زحمت کشیده اند.

3. این طور نیست که حضرت به زودی از دنیا برود، بلکه خود حضرت مدتی طولانی حکومت می کند و بعد از ایشان نیز حکومت ادامه خواهد داشت.

4. ما تنها برای رهایی و آسایش خود این فرج را طلب نمی کنیم (هرچند که عده ای چنین هستند)، بلکه خواهان غلبۀ دین حق و به اهتزاز درآمدن پرچم توحید هستیم که آرزوی خود امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز می باشد.

علاوه بر این، به شهادت رسیدن امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف قطعی نیست؛ زیرا در برخی از روایت ها آمده است که آن حضرت به مرگ طبیعی رحلت می کنند. (1) لذا طبق این فرض، پرسش مذکور جایی ندارد.

هنگام ظهور امام، همۀ عالم را ظلم و ستم فرا گرفته است، پس چرا باید دعا کنیم تا در زمان ظهور زنده باشیم؟ در حالی که ممکن است ما نیز دچار ظلم و تباهی شویم و عفت و پاک دامنی خود را از دست بدهیم؟

همیشه باید با توکل بر خدا به وظایف دینی و اجتماعی خود عمل، و با دوری از گناه و معصیت، محبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را نسبت به خود جلب نماییم و مطمئن باشیم که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف که مظهر مهر و محبت هستند، عنایت زیادی به شیعیان و محبان خود دارند. اگر ما یک قدم به طرف ایشان برداریم، یقیناً ایشان چندین قدم به طرف ما برمی دارند.

علاوه بر آن، همان طور که باید برای تعجیل در ظهور و زنده ماندن خود تا زمان ظهور دعا کنیم، برای حفظ ایمان و عاقبت به خیری خود نیز باید دعا کنیم.

ضمناً پر شدن جهان از ظلم و فساد _ پیش از ظهور و نه در زمان ظهور امام


1- بحارالانوار، ج53، ص93، ح103.

ص:312

مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف _ به معنای آن نیست که همۀ انسان ها ظالم و فاسد خواهند شد، همان طور که حکومت عدل امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هم به این معنا نیست که همۀ انسان ها پاک و بی گناه اند و هیچ کس مرتکب گناه نمی شود.

اگر در برخی روایات، سخن از ظلم و فساد شده، در روایات دیگری هم

سخن از یاوران فراوان حضرت به میان آمده (که تنها 313 نفر حلقۀ اول یاران هستند) و به جمعیت هایی که بر ولایت حضرت استوار می مانند، بشارت داده شده است.

پس حتماً افراد شایستۀ فراوانی در عصر غیبت وجود خواهند داشت که زمینه سازان ظهور و یاوران حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف خواهند بود و همۀ شیعیان می توانند جزء همین گروه باشند. حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز توجه خاصی به ما دارند و ما را حمایت می کنند. ما هم باید دعا کنیم که از خوبان باشیم و در عمل نیز همت کنیم که از گناه دوری نماییم.

شرایط دعا

دعای فرج را چگونه و با چه حالات روحی باید خواند تا مؤثر واقع شود؟

دعای فرج مانند دعاهای دیگر است و هرقدر شرایط دعا رعایت شود، اثرش نیز بیش تر می شود؛ مثل حضور قلب و توجه، دانستن معنای جملاتی که می گوییم و التزام عملی و رفتاری به خواسته های مطرح شده در دعا (ترک گناه، عمل به واجب، تلاش در فراهم کردن زمینۀ ظهور و اصلاح خانواده و جامعه).

البته باید توجه داشت که هیچ دعایی بی تأثیر نیست و حاصل نشدن مقصود، به معنای هدر رفتن دعا نیست، بلکه اگر در مورد درخواست نیز اثر نکند، در موارد دیگر مؤثر می افتد. اساساً دعای فرج خواندن، یاد کردن حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است که آثار بسیار مبارکی به دنبال خواهد داشت.

ص:313

چگونه دعا کنیم تا خداوند فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را نزدیک گرداند و ما را از یاران ایشان قرار دهد؟

خداوند بزرگ، شرایطی را برای قبول کردن دعا بیان کرده است که هرقدر این شرایط بیش تر فراهم گردد، دعا بهتر و زودتر قبول می شود. از شرایط مهم، این است که آن چه درخواست می شود، خواست قلبی باشد و فقط از سر زبان نباشد. همین طور اگر برای ثواب دعا کند و در واقع چیزی از خدا نخواهد، این دعا هم اثری ندارد.

شرط مهم دیگر این است که در عمل نیز این خواستۀ خود را نشان دهد؛ مثلاً کسی که دعا می کند در امتحان قبول شود، اما تلاشی برای قبول شدن نکند، معلوم است که در ظاهر دعا می کند و در باطن نمی خواهد. کسی که برای ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دعا می کند، در عمل نیز باید زمینۀ ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را فراهم نماید؛ سعی کند از مسائل حرام و گناه دوری گزیند و به واجبات و وظایف خود عمل نماید و دیگران را نیز به این کار دعوت کند. علاوه بر این، برای شناخت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و مسائل دینی بکوشد و در برقراری رابطۀ معنوی بین خود و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف همت کند؛ یعنی به اندازۀ توانایی خود برای امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دعا بخواند، به یاد حضرت در مراسم ها حضور یابد و بکوشد از ولی فقیه، نایب عام امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، پیروی و پیام ها و ره نمودهای او را به دقت گوش کند و عمل نماید.

روشن است که وقتی با عمل، گفتار خود را تصدیق نماید و انتظار خود را در عمل نشان دهد، دعای او نیز قبول خواهد شد.

اما چگونه می توان از یاران حضرت بود؟ باید دنبال راهی بود تا از یاران حضرت و کمک کنندگان ایشان به شمار آییم. این کار به مراتب بهتر و بالاتر از دعا کردن است؛ زیرا اگر کسی یار امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف باشد، دعایش نیز پذیرفته می شود.

برای این که جزء یاران حضرت شویم، باید صفاتی را که برای یاران حضرت بیان

ص:314

شده، در خود ایجاد کنیم؛ هر قدر این صفات را در خود تقویت نماییم، به همان میزان به یاری کردن حضرت نزدیک تر می شویم. بعضی از صفات یاران امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف از این قرار است:

1. آگاهی و آشنایی با مسائل اسلامی و وظایف دینی؛

2. داشتن تقوا، یعنی عمل به واجبات و ترک محرمات؛

3. اهل عبادت و راز و نیاز بودن؛

4. اهل مقاومت و پایداری در برابر ظلم و ستم بودن؛

5. مبارزه با فساد و انحراف ها و دفاع از ارزش های اسلامی؛

6. ساده زیستی و دوری از تجملات؛

7. کمک به محرومان و افراد ضعیف جامعه؛

8. خیرخواهی و دل سوزی نسبت به مؤمنان و بلکه نسبت به همۀ مردم.

به طور کلی سعی کنیم رضایت خدا و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را جلب کنیم و باعث خوشنودی و افتخار امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف باشیم.

آثار دعا

چگونه دعا برای فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف باعث فرج خود ما می شود؟

امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در نامه ای فرموده اند: «وَ اَکثِرُوا الدُّعاءَ بِتَعجیلِ الفَرَجِ فَإنَّ ذلِک فَرَجُکُم؛ برای تعجیل فرج بسیار دعا کنید؛ زیرا مایۀ فرج شماست». (1) این فرج می تواند دو معنا داشته باشد:

1. وقتی دعا می کنیم امام ظهور کند، طبیعی است که ظهور ایشان باعث گشایش امر شیعیان و آسایش ما می شود و مشکلات ما حل خواهد شد. پس فرج


1- کمال الدین، باب توقیعات، ص485، ح4.

ص:315

امام باعث فرج ما نیز می شود؛

2. دعا برای ظهور ایشان باعث جلب توجهات امام به ما می شود و آن حضرت در حق ما دعا می کند و مشکلات ما با توجه امام حل می شود. بنابراین دعا برای ظهور، باعث گشایش کارهای ما می شود، هرچند خود ظهور، اتفاق نیفتد.

همچنین دعا کردن، روح امید را در انسان زنده نگه می دارد و امید داشتن، خود موجب گشایش است؛ زیرا ناامیدی باعث به بن بست رسیدن است.

اجابت نشدن دعا

من همیشه و در همۀ مواقع برای امامان به خصوص امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف صلوات می فرستم و برای سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و تعجیل در ظهورش دعا می کنم و وقتی که گرفتارم و خواسته ای دارم، امامان را صدا می زنم و از آن ها کمک می خواهم؛ اما آن ها جواب مرا نمی دهند، شاید بگویید که با خلوص نیت دعا نمی کنید، اما امامان می فهمند من چه مشکلی دارم و نیتم چیست. نمی دانم چرا هرچه از آن ها کمک می خواهم و هر چه آن ها را صدا می زنم، صدای مرا جوابی نمی دهند؟

ما نباید انتظار داشته باشیم همۀ خواسته های ما به همان صورت که می خواهیم اجابت شود. روایاتی هست که می فرماید: وقتی خداوند کسی را دوست دارد، حاجتش را دیر برآورده می کند و دوست دارد این ناله و مناجات تکرار شود. روایتی هست که گاهی حاجت انسان به صلاح او نیست و خداوند حاجت دیگری را برای او برآورده می کند. گاهی خداوند خواسته ای را اجابت نمی کند، ولی بلا و گرفتاری را از انسان دفع می کند. حتی روایتی داریم که انسان روز قیامت آرزو می کند که ای کاش هیچ یک از دعاهایش مستجاب نمی شد؛ چون می بیند که در ازای دعاهای اجابت نشده، چیزهای بهتری به او عطا می کنند. پس دعا کردن و حاجت خواستن و از خدا طلب کردن، پسندیده است، بلکه دعا مغزِ عبادت است و ارتباط داشتن با خدا و توسل به اهل بیت علیهم السلام و

ص:316

واسطه قرار دادن آن ها، عملی صالح و خیر است؛ اجابت شود یا نشود، و اصرار هم نباید داشت که حتماً باید اجابت شود. همین ارتباط، دعا و توسل، توفیق است. بنابراین نباید مأیوس شد، باید امیدوار و خوش بین بود.

چرا توسل و دعای بعضی از انسان ها مانند فقیران بی پاسخ است؟ اما دعای برخی مانند ثروت مندان به اجابت می رسد؟

خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ»؛ (1) «بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را».

این کلام الهی مقید به اشخاص خاصی نیست و هرکس (فقیر یا ثروت مند) دعا و توسل داشته باشد، خداوند متعال می شنود و اجابت می فرماید.

ائمۀ اطهار علیهم السلام هم در اجابت کردن خواسته های افراد، بین فقیر و ثروت مند هیچ فرقی نمی گذاشتند؛ شما چگونه ادعا می کنید که خداوند متعال یا ائمه علیهم السلام تنها به درخواست های پول داران جواب می دهند، ولی به فقیران توجهی ندارند؟! با دیدن چند مورد، قاعدۀ کلی به دست نمی آید؛ زیرا هزاران هزار فقیر هم از جانب ائمه علیهم السلام حاجت گرفته اند.

شما می دانید که گرفتن حاجت از خداوند متعال، هیچ ربطی به ثروت دنیوی ندارد؛ بلکه برای استجابت دعا شرایطی وجود دارد که هر کس آن ها را رعایت کند، خداوند متعال حاجت او را می دهد. چه بسا یک شخص ثروت مند شرایط را داشته باشد، اما یک فقیر آن شرایط را نداشته باشد؛ مثل ترک گناه. برای روشن تر شدن پاسخ این سؤال دو مطلب لازم است:

1. «قانون املا»؛ از آیات قرآن استفاده می شود که خداوند گاهی به برخی افراد نعمت های فراوانی می دهد و هنگامی که غرق نعمت و لذت هستند، ناگهان


1- سورۀ غافر، آیۀ60.

ص:317

همه چیز را از آن ها می گیرد، تا حداکثر سختی و شکنجه را در زندگی دنیوی ببینند؛ زیرا جدا شدن از چنین زندگی مرفهی، بسیار ناراحت کننده است:

«فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُکِّرُوا بِهِ فَتَحْنَا عَلَیْهِمْ أَبْوَابَ کُلِّ شَیْءٍ حَتَّی إِذَا فَرِحُوا بِمَا أُوتُوا أَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً فَإِذَا هُمْ مُبْلِسُونَ»؛ (1)

هنگامی که پندهایی را که به آن ها داده شده بود، فراموش کردند، درهای هر خیری به روی آنان گشودیم تا شاد شوند، ناگهان هر چه داده بودیم از آن ها بازگرفتیم. لذا فوق العاده ناراحت و غمگین شدند.

در حقیقت این گونه اشخاص، همانند کسی است که ظالمانه از درختی بالا می رود و هرقدر بالاتر رود، خوشحال تر می شود، تا آن هنگام که به بالای درخت می رسد، ناگهان طوفانی می وزد و از آن بالا چنان سقوط می کند که تمام استخوان هایش درهم می شکند.

خداوند متعال در آیۀ دیگری می فرماید:

«وَلَا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ خَیْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ لِیَزْدَادُوا إِثْمًا وَلَهُمْ عَذَابٌ مُهِینٌ»؛ (2)

آن ها که کافر شدند، تصور نکنند که اگر به آن ها مهلت می دهیم به سود آن هاست؛ ما به آنان مهلت می دهیم تا بر گناهان خود بیفزایند و عذاب خوارکننده ای برای آن هاست.

این آیه اخطار و درس بسیار مهمی است. هرگز گمان نشود که اگر امکاناتی را خداوند متعال در اختیار برخی انسان ها گذاشته و گاهی نیز پیروزی هایی نصیبشان می کند، دلیل بر این است که کارشان درست است و افراد خوبی


1- سورۀ انعام، آیۀ44.
2- سورۀ آل عمران، آیۀ178.

ص:318

هستند و آن هایی که توسلشان نتیجه نمی دهد، افراد بدی هستند.

امام حسین علیه السلام در شب عاشورا همین آیه را تلاوت فرمود و زینب کبرا علیها السلام نیز در شام به همین آیه استدلال می کند؛ تا این که اگر انسان بدی ظاهراً در دنیا پیروز می شود، همگان بدانند این مهلتی برای آنان است تا غرق تباهی شوند.

2. «مصلحت نبودن استجابت»؛ خداوند برخی از دعاها و نیایش ها را به ظاهر اجابت نمی کند، که این قبول نشدن علت های فراوانی دارد؛ (1) یکی از آن ها این است که اجابت آن خواسته، به صلاح دعاکننده نیست؛ مثلاً شما وقتی بچه ای را به بازار می برید، او به هر چیز نگاه کند، دوست دارد آن را برایش بخرید. حتی گریه می کند؛ ولی شما که دل سوز هستید، برای او نمی خرید؛ چون می خواهید او را تربیت کنید؛ می دانید برایش ضرر دارد.

بنابراین اگر شخص فقیری توسلش نتیجه نمی دهد، به سبب این است که ائمه علیهم السلام قصد تربیت او را دارند.

خلاصه باید گفت: اگر ثروت مندی در توسل، نتیجه می بیند ولی فقیر، جواب نمی گیرد، نشانۀ آن نیست که فقیر آدم خوبی نیست یا ائمه به او کمک نمی کنند. ضمن آن که برخی انسان ها (جدای از فقر و ثروت) عوامل استجابت دعا را نیز رعایت نمی کنند.


1- نک: تفسیر نمونه، ج1، ص643؛ ج6، ص209؛ ج20، ص140.

ص:319

اماکن مقدس

محل های منسوب

محل های منتسب به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در کجا هستند؟

براساس روایات، در برخی از مکان های مقدس برای دعا به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف سفارش خاص شده است؛ ازجمله:

1. مسجد الحرام و عرفات در شهر مکه؛

2. حرم عسکریین و سرداب مقدس در شهر سامرا؛

3. محل های منسوب به حضرت در شهر کوفه از قبیل مسجد کوفه، مسجد سهله، مسجد صعصعه؛

4. حرم هریک از امامان، مخصوصاً حرم امام حسین و حرم امام رضا علیهما السلام؛

5. مسجد مقدس جمکران در شهر قم.

مسجد مقدس جمکران

تاریخچۀ مسجد مقدس جمکران چیست؟

در کتاب نجم الثاقب محدث نوری، به طور مفصل تاریخچۀ مسجد مقدس جمکران آمده است، اما در این جا به صورت مختصر بیان می کنیم:

شیخ حسن بن مثله جمکرانی می گوید: من شب سه شنبه، هفدهم ماه مبارک

ص:320

رمضان سال 273 هجری در خانۀ خود خوابیده بودم که ناگهان عده ای از مردم به در خانۀ من آمدند، و در حالی که نیمی از شب گذشته بود، مرا بیدار کردند و گفتند: «برخیز و خواستۀ امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را اجابت کن که تو را می خواند». حسن بن مثله جمکرانی می گوید: برخاستم و به در خانه آمدم. جماعتی از بزرگان را دیدم؛ سلام کردم، جواب دادند و آن گاه مرا آوردند تا جایگاهی که اکنون مسجد است. دیدم تختی گذاشته اند و فرشی بر آن پهن کرده اند و... ؛ جوانی سی ساله بر آن بالش ها تکیه کرده و شخصی پیر در مقابل او نشسته و کتابی در دست گرفته و می خواند. آن پیرمرد حضرت خضر بود.

آن پیرمرد مرا نشاند و امام به من فرمود: «برو و به حسن بن مسلم بگو که تو چند سال است که در این زمین می کاری و ما خراب می کنیم و پنج سال است که زراعت می کنی و امسال دوباره زراعت کردی، دیگر اجازه نداری که در این زمین زراعت کنی و باید هر نفعی که از این زمین برده ای، برگردانی تا در این مکان مسجد بنا کنند. به او بگو: حق تعالی این زمین را از میان زمین های دیگر برگزیده است و تو آن را همراه زمین خود گرفتی (1) و حال آن که خداوند به سبب این عمل تو، دو پسر جوانت را از تو گرفت و تو بیدار نشدی».

حسن بن مثله گفت: ای مولای من، باید دلیل و نشانی بر گفتۀ شما داشته باشم تا مردم حرف مرا تصدیق کنند.

حضرت فرمود: ما در این جا علامت گذاری می کنیم، تا تو را تصدیق کنند. تو نزد سیدابوالحسن برو و بگو تا حسن بن مسلم را حاضر کند و درآمد چند سالۀ این زمین را از او بگیرد و خرج بنای این مسجد کند و مابقی مخارج مسجد را از رهق


1- در بعضی کتاب های علما آمده است که ممکن است پیش از این در این محل مسجدی بوده است و امام عجل الله تعالی فرجه الشریف دستور تجدید بنا داده اند.

ص:321

(یکی از روستاهای کاشان) بیاورد و مسجد را تمام کند.

کیفیت نماز مسجد جمکران چگونه است؟

حضرت دستور خواندن دو رکعت نماز تحیت و دو رکعت نماز صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را به این ترتیب داده اند:

1. دو رکعت تحیت مسجد که در هر رکعت یک بار حمد و هفت بار توحید و ذکر رکوع و سجود را هفت بار بخواند؛

2. دو رکعت نماز صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف؛ هنگام خواندن سورۀ حمد، آیۀ «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ» را صد بار بگوید و بعد از آن حمد را تا آخر بخواند و رکعت دوم نیز همین طوری بخواند و ذکر رکوع و سجود را نیز هفت بار بگوید و چون نماز تمام شد، یک بار لااله الاالله و سپس تسبیح حضرت زهرا علیها السلام را بخواند و بعد از آن سر به سجده بگذارد و صدمرتبه صلوات بفرستد.

چرا مردم شب های چهارشنبه بیش تر به مسجد مقدس جمکران می روند؟

چون در حکایت حسن بن مثله جمکرانی و سفارش حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به وی برای تأسیس مسجد مقدس جمکران آمده است که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف فرمودند: «فردا شب (شب چهارشنبه) آن گوسفند را همین جا (مکان مسجد جمکران) بیاور و ذبح کن و روز چهارشنبه که هجدهم ماه رمضان است، گوشت آن را به بیماران انفاق کن که خداوند متعال، آن ها را شفا عنایت می کند». (1)

لذا این سخن و دستور امام عجل الله تعالی فرجه الشریف به حسن بن مثله سبب شده تا مردم برای شب چهارشنبه ارزش خاصی قائل شوند و در این شب از شهرهای دور و نزدیک به مسجد مقدس جمکران مشرف شوند.


1- داستان جمکران در بسیاری از کتاب ها آمده است. برای نمونه نک: فصل نامۀ انتظار، ش5، ص333.

ص:322

چهل بار رفتن به مسجد مقدس جمکران چه حسنی دارد؟

عدد چهل و چله گیری، ریشۀ مذهبی دارد و تکرار چهل بار در بعضی از اعمال مستحب، وارد شده است. بعضی از علما و مؤمنان نیز در بعضی اماکن نظیر مسجد سهله و... برای برآوردن حاجات خود چهل شب بیتوته می کنند؛ چنان که در امت های گذشته نیز حضرت موسی علیه السلام چهل شب در کوه طور به عبادت خداوند مشغول بوده است. البته دلیل روایی خاصی مبنی بر چهل بار رفتن به جمکران وجود ندارد، ولی در مجموع رفتن به جمکران و نماز و عبادت در آن جا سفارش شده و بزرگان و مؤمنان همواره به انجام دادن آن همت داشته اند.

دربارۀ چاه عریضه در مسجد جمکران توضیح دهید.

عریضه نویسی و به عبارتی عرض توسل و تقاضای حاجت از خداوند، از روایاتی سرچشمه گرفته که در این باره نقل شده است.

در برخی کتاب ها، دربارۀ عریضه به محضر مقدس ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف، متن عریضه و شیوۀ طرح آن، نکاتی آمده است. مرحوم محدث قمی می نویسد:

هرکس در ضریح ائمه علیهم السلام عریضه و کاغذی را ببندد و مهر کند و آن را در نهر یا چاه آب و یا برکه ای بیندازد و به نیت حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف حاجت خود را ذکر کند، آن بزرگوار عهده دار برآورده شدن حاجات وی می شود. (1)

بر همین اساس، چاهی در مسجد مقدس جمکران وجود دارد. اما این چاه خصوصیتی ندارد و انسان می تواند برای توسل و عرض حاجت به محضر حضرت، در آن چاه یا چاه و نهر دیگری، عریضۀ خود را بیندازد. پس نباید تصور کرد که این چاه جزئی از مسجد جمکران به شمار می آید و به دستور حضرت حفر و بدین منظور لحاظ گردیده است و حضرت عجل الله تعالی فرجه الشریف نامه هایی را که در آن انداخته


1- منتهی الآمال، ص334.

ص:323

می شود، حتماً می خواند. بلکه رفته رفته برای آسان شدن عریضه نویسی، چاهی در مسجد جمکران حفر شد.

چه کراماتی از مسجد جمکران دیده شده است؟

حضرت آیت الله فاضل فرمودند: «در دوران طلبگی، خیلی به مسجد جمکران می رفتم. شاید بیش تر از پانصد مرتبه باشد و کرامات زیادی در این مسجد مقدس دیده و شنیده ام».

برای نمونه شخصی در اثر عمل جراحی لال شده بود و دکترها جوابش کرده بودند. آقای علوی فرمود: «چهل شب چهارشنبه به مسجد جمکران برو. اگر شفایی هست در آن جاست». او نیز تصمیم جدی می گیرد تا برای چهل هفته با هواپیما از مشهد مقدس به تهران رفته و شب چهارشنبه به مسجد جمکران بیاید. در هفتۀ سی و هشتم در حال سجده، یک وقت می فهمد که همه جا نورانی شده است و آقایی وارد شد و مردم به دنبالش می گویند حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف است. خیلی ناراحت می شود که نمی تواند سلام کند، لذا کنار رفته، ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف نزدیک او می آید و می فرماید: «سلام کن!»

اشاره به زبان می کند که من لال هستم وگرنه بی ادب نیستم.

حضرت بار دوم می فرماید: «سلام کن!» بلافاصله زبانش باز می شود و سلام می کند و به برکات مسجد جمکران، حضرت او را شفا می دهد. (1)

سرداب مقدس سامرا

1. آیا سرداب، محل ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است؟

از دیرباز، مخالفان و معاندان اهل بیت علیهم السلام می پنداشته اند که شیعیان محل


1- نماز و عبادت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، عباس عزیزی، ص63 - 64.

ص:324

ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را سرداب می دانند. (1) با وجود این، هیچ یک از این مدعیان، مطلبی یا گفته ای را از شیعیان نقل نمی کنند که این عقیدۀ شیعیان را بنماید.

به رغم این اتهام، در روایات و کتب شیعه آمده است که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از مکۀ مکرمه و مسجد الحرام ظهور می کند. (2)

بنابر روایاتی، اولین جایگاه بیعت قبل از قیام امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، مسجدالحرام و بین رکن و مقام خواهد بود. (3) اهل سنت نیز به این مطلب معتقد و معترف اند و از نکات مشترک بین تمام مسلمانان به شمار می رود.

2. آیا سرداب، محل سکونت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است؟

برخی از نویسندگان گذشتۀ اهل سنت می پندارند که شیعیان سرداب را محل ظهور می دانند، اما نویسندگان بعدی به جای بررسی، رفع خطا و بیان حقیقت، پا را فراتر نهاده اند و ادعا نموده اند که شیعه معتقد است امامشان سالیان متمادی در سرداب به سرمی برد و در همان جا زندگی می کند. (4)

مرحوم علامه امینی در کتاب الغدیر در پاسخ به این بهتان می فرماید:

تهمت سرداب زشت تر است. در حالی که شیعه عقیده ندارد که امام در سرداب مخفی شده و از آن جا ظهور می کند. ای کاش آنان که این تهمت را زده اند، دست کم حرفشان را یکی می کردند. ابن بطوطه در سفرنامهاش می گوید (5) در حله است. قرمانی در اخبار الدول می گوید در بغداد، و دیگران


1- نک: انساب، سمعانی، ج3، ص202؛ معجم البلدان، حموی، ج3، ص173؛ الاعلام، زرکلی، ج6، ص80؛ البدایة و النهایة، ابن اثیر، ج9، ص49؛ تفسیر، ج2، ص34؛ تاریخ، ج1، ص198.
2- کمال الدین، ج2، ص331؛ کافی، ج8، ص225.
3- بحارالانوار، ج 52، ص306، ح78؛ ص304، ح73؛ ص294، ح42؛ ص290، ح30؛ ص334، ح64.
4- سیر اعلام النبلاء، ذهبی، ج12، ص391؛ الاصابة، ابن حجر، ج2، ص438؛ الصراع بین الاسلام و الوثنیه، عبدالله علی القصیمی، ج1، ص374.
5- الغدیر، ج2، ص198.

ص:325

می گویند در سامرا و قصیمی نمی داند کجا است، لذا جایی را نام نمی برد تا عیبش آشکار نشود. (1)

همچنین آیت الله صافی گلپایگانی در مورد محب الدین (خطیب مدینۀ منوره) می فرماید:

از اشتباهات فاحش ایشان به تبع گذشتگانش این است که عقیدۀ در سرداب بودن امام را به شیعه نسبت داده و گمان کرده است که وکلای امام باب سرداب بوده اند. در حالی که کتاب های شیعه در دست است، حتی آن ها که قبل از ولادت امام نوشته شده اند، از این بهتان اثری نیست. اما آن ها عادت به تحقیق ندارند و هرچه دلشان بخواهد می گویند. (2)

امام صادق علیه السلام می فرماید:

صاحب این امر میان مردم رفت وآمد می کند، در بازارشان راه می رود و بر فرش های آن ها قدم می گذارد، در حالی که مردم او را نمی شناسند. (3)

امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید:

به پروردگارم سوگند! حجت خدا، روی زمین راه می رود و در خانه ها وارد می شود... سخنان را می شنود و بر مردم سلام می دهد. (4)

طبق روایات مربوط به محل زندگی حضرت، ایشان غالباً اطراف مدینۀ منوره حضور دارند و نیز ملاقات های فراوان و معتبری که با حضرت در مکان های مختلف اتفاق افتاده، همه گویای حضور حضرت در جامعه و میان مردم است و وجود ایشان در سرداب را نفی می کند.


1- الغدیر، ج3، ص309 و 308.
2- مجموعة الرسائل، ج2، ص405.
3- الغیبة، نعمانی، ص164، ح4.
4- الغیبة، نعمانی، باب10، ص144، ح10.

ص:326

3. آیا سرداب، محل غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است؟

محل غیبت دو معنای متفاوت دارد که اگر به معنای مخفیگاه و محل زندگی آن حضرت باشد، درست نیست، اما اگر به معنای محل غایب شدن باشد (آخرین مکانی که حضرت در آن دیده شده و بعد کسی او را ندیده) حرف صحیحی است. غیبت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از سرداب آغاز شد، نه آن که آن جا هم ادامه می یابد.

احتمالاً بعضی از عبارات نویسندگان اهل سنت بر همین معنای دوم دلالت می کند (1) که در این صورت حرف درستی است، اما بعضی آن را اشتباه فهمیده اند و محل غایب شدن را به مخفیگاه امام تفسیر کرده اند.

بنابراین عبارت های آنان گویای شروع غیبت از سرداب است، نه وجود همیشگی حضرت در سرداب. بنابر روایت های تاریخی، وقتی پدر بزرگوار امام از دنیا رفت، ایشان در مقابل چشم همگان بر جنازۀ پدر نماز خواند، و همین امر باعث شد تا مأموران برای دست گیری امام عجل الله تعالی فرجه الشریف به منزل امام عسکری علیه السلام حمله کنند. مرحوم قطب الدین راوندی می گوید:

وقتی داخل منزل شدند، صدای قرائت قرآن از سرداب شنیدند. لذا مقابل در جمع شدند تا هنگام خروج دستگیرش کنند. در همان هنگام امام خارج شد، در حالی که فرماندۀ آن ها ایستاده بود. وقتی امام رفت، فرمانده گفت وارد شوند و دستگیرش کنند. افراد گفتند از کنار تو گذشت و دستور ندادی او را بگیریم؛ فرمانده گفت من او را ندیدم. لذا دست خالی برگشتند. (2)

طبق عقیدۀ شیعه، امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بعد از ورود به سرداب از آن جا خارج شد و


1- تاریخ ابن خلدون، ج4، ص30؛ الفصول المهمة، ابن صباغ، ص293.
2- الخرائج و الجرائح، ج2، ص942.

ص:327

مأموران او را ندیدند. لذا آخرین محل تعقیب، سرداب بوده است و این امر، بی سابقه نیست. در «لیلة المبیت» نیز وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در برابر چشم محاصره کنندگان (مشرکان) از منزل خارج شد، کسی ایشان را ندید.

بنابراین چون غیبت از سرداب شروع شد، در بعضی از منابع شیعی از آن به « سرداب غیبت» یاد می شود. (1)

4. آیا سرداب، محل زیارت است؟

اگر سرداب، نه محل ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است و نه محل سکونت و مخفیگاه آن حضرت، چرا شیعیان آن جا را زیارتگاه می دانند و در کتب ادعیه برای آن، دعاها و اعمال مخصوصی ذکر کرده اند؟ مثلاً برای ورود به سرداب، اذن دخول می خوانند و در آن جا به ائمه و مخصوصاً امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف سلام می دهند!

مقدس بودن سرداب سامرا به دلیل زندگی کردن سه امام آخر شیعیان در آن محل است. سرداب، جای مقدس، مبارک و محترم است؛ چون ائمۀ ما در آن جا عبادت و اقامت کرده اند، مانند هر جایی که بدانیم ائمه در آن جا حضور داشته اند و با قدوم خود آن جا را متبرک کرده اند، مانند بیت النور (در شهر مقدس قم) که مدتی محل زندگی حضرت معصومه علیها السلام بوده است، یا اماکنی از کربلا تا شام که رأس مطهر امام حسین علیه السلام در آن جا به زمین گذاشته شده است و به آن جا «مقام رأس الحسین» می گویند و برای شیعیان قداست و احترام دارد.

اما اذن دخول و خطاب کردن به امام، به سبب آن است که منزل ائمه را در هر حالی (حضور یا عدم حضور) محترم می دانیم. طبق عقیدۀ شیعه، هر جا که باشیم، امام صدای ما را می شنود و جواب ما را می دهد، ولی ما صدای امام را نمی شنویم. لذا می توان امام را در هر جایی مورد خطاب قرار داد. البته این مسئله


1- مزار مشهدی، ص657؛ جنة المأوی، حکایت 27؛ الکنی و الالقاب، شیخ عباس قمی، ج3، ص235.

ص:328

شامل همۀ معصومان می شود. برای مثال، خطاب به امام حسین علیه السلام، زیارت عاشورا می خوانیم.

در پایان گفتنی است که شیخ محمود ابوریه، از علمای معاصر و اهل تحقیق و تتبع اهل سنت می گوید:

من نشنیده ام که شیعه ای در مورد سرداب غیبت که در حله یا سامراست، بگوید امام در آن جا پنهان است، یا در آن جا زندگی می کند و یا از آن جا ظهور خواهد کرد. شاید سرداب سامرا، مکان نماز امام هادی و عسکری علیهما السلام بوده که تا به حال باقی مانده است. (1)

منبر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف

آیا صحت دارد که در حرم امام رضا علیه السلام منبری وجود دارد که متعلق به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است؟ اگر صحت دارد آن منبر کجاست؟

در ایوان مقصورۀ مسجد گوهرشاد، منبر صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف قرار دارد. این منبر در سال 1243 هجری قمری به شیوۀ منبت کاری از چوب گردو ساخته شد و آهن و میخ در آن به کار نرفته است. البته سازنده، منبر را به نیت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ساخته، ولی گزارش نشده که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف از آن استفاده کرده باشد.


1- أضواء علی السنة المحمدیة، ص236.

ص:329

دیدار

دیدار یا زیارت

چگونه می توان امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را زیارت کرد؟

اگر منظور از زیارت حضرت، زیارت معنوی و توسل به ایشان باشد، این امر هیچ گونه محدودیتی ندارد و هرکس می تواند با شناخت و معرفت صحیح حضرت و توجه قلبی، از هر مکان و در هر زمانی به ایشان متوسل شود و با تقدیم صلوات و سلام به پیشگاه آن حضرت، با آن بزرگوار ارتباط برقرار کند. البته بهتر است به هنگام توسل، دعاها و زیارت های منقول از معصومان علیهم السلام، مثل زیارت آل یاسین، دعای عهد، دعای فرج و... را که در کتاب مفاتیح الجنان نقل شده است، بخواند.

اما اگر منظور از زیارت حضرت، تشرف به محضر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و درک حضور آن بزرگوار باشد، باید توجه داشت که در عصر غیبت، بنای حضرت بر مخفی بودن از دیدگان مردم است؛ مگر در موارد خاص که حضرت بنابه مصالحی، برای برخی افراد شایسته، ظاهر می شود و آن شخص امام عجل الله تعالی فرجه الشریف را می بیند؛ اما در غیر این موارد استثنایی، حضرت با کسی ارتباط علنی ندارد و هیچ راه و روش مشخصی نیز برای دیدن حضرت وجود ندارد _ «تا یار که را خواهد و میلش به که باشد».

ص:330

آیا می توان همیشه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را زیارت کرد؟

آری می توان در تمام لحظات با خواندن زیارت نامه با ایشان ارتباط معنوی داشت؛ اما اگر منظور ملاقات و دیدار باشد، باید گفت: مسئلۀ غیبت، اقتضا می کند که آن حضرت از دیده ها پنهان باشد مگر این که مصلحت مهمی در میان باشد تا احتمال ملاقات با آن حضرت پیش آید؛ اما تشخیص این مصلحت با خود امام است. بنابراین ما نمی توانیم هرگاه بخواهیم آن حضرت را زیارت کنیم. البته این که مشتاق دیدار باشیم، کار خوبی است.

احادیث دیدار

درباره ملاقات با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف چه احادیث و روایاتی وجود دارد؟

اگر منظور تعداد روایاتی است که به ملاقات با امام سفارش کرده و یا راه های ملاقات با آن حضرت را بیان کرده باشد، در پاسخ باید گفت: ما روایتی نیافتیم که به منتظران امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف سفارش کرده باشد تا درپی دیدن آن حضرت باشند؛ زیرا اولاً، آن چه مسلمان و شیعۀ مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را رستگار می کند، دیدار آن حضرت نیست، بلکه جلب رضایت آن بزرگوار، عمل به دستورهای قرآن و اهل بیت علیهم السلام است؛ ثانیاً، مسئلۀ غیبت اقتضا می کند که آن حضرت از دیده ها پنهان باشد و اگر مصلحتی مهم در میان باشد که برای کسی رخ بنماید، در این صورت ظاهر و ملاقات محقق می گردد؛ اما این امر به مصلحتی بستگی دارد که خود امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف تشخیص می دهد. بنابراین تنها راه حقیقی، تحقق دیدار نیست و نباید خود را در این امر به زحمت بیندازیم. اشتیاق دیدار او و اظهار آن در دعا و زیارت و کوشش جلب رضای او در گفتار و کردار کافی است. به امید آن که سعادت دیدارش فراهم گردد و اگر مصلحت ندانست، باید تسلیم آن بزرگوار باشیم و هیچ شکوه ای نکنیم.

ص:331

هدف دیدار

انگیزۀ حضرت از دیدار با مردم چیست و چه فایده ای دارد؟

حضرت از دیدار با مردم، انگیزه های مختلف دارد؛ ازجمله:

1. اثبات وجود و حضور خویش؛

2. هدایت شخص وامانده در راه؛

3. حل برخی از مسائل که بر علما دشوار می شود، همان گونه که مقدس اردبیلی برای حل مسائل مشکل، خدمت حضرت مشرف می شد؛

4. شفای مریض هایی که زمین گیر شده و پزشکان آن ها را جواب کرده اند و... .

انواع دیدار

تشرفات به محضر حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف در زمان غیبت چگونه است؟

در سه حالت می توان حضرت را زیارت کرد:

1. خواب: گروهی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را در خواب زیارت می کنند (باید توجه داشت که خواب به تنهایی دلیل و ملاک عمل نیست)؛

2. مکاشفه: مکاشفه حالتی بین خواب و بیداری است. یک ارتباط روحی است که بعضی در این حالت، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را زیارت می کنند. مکاشفه نیز همانند خواب، به تنهایی حجت نیست و نمی تواند ملاک عمل باشد؛

3. بیداری: یعنی در حالت عادی و به طور طبیعی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را زیارت می کند.

کسی که در حال بیداری امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را ملاقات می کند، یا اصلاً امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را نمی شناسد، یا در آن حال نمی شناسد؛ اما پس از اتمام ملاقات و جدایی، ایشان را خواهد شناخت. عدۀ بسیار کمی (بنابر نقل) هستند که در همان زمان

ص:332

ملاقات، امام را می شناسند و با علم به امام بودن ایشان، با او صحبت می کنند. البته، این افراد بسیار اندک هستند.

در زمان غیبت کبرا، هیچ کس به اراده و خواست خود به حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف دسترس ندارد و ملاقات، امری یک سویه است؛ یعنی اگر عنایت خداوند شامل حال هرکس شود و قابلیت و لیاقت دیدار حضرت در هرکس پدید آید، حضرت به دیدار او می آید و خود را نشان می دهد؛ نه این که هرگاه خودش خواست بتواند به دیدار حضرت برسد.

همچنین ارتباط دایم (در این دوران) برای هیچ کس اتفاق نمی افتد. بنابراین هرکس ادعا کند که هرگاه بخواهد به خدمت حضرت می رسد، دروغ می گوید و اگر کسی ادعا کند که واسطۀ بین مردم و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است نیز دروغ می گوید و باید او را تکذیب کرد. ملاقات ها اموری اتفاقی و پیش بینی ناشدنی هستند؛ چون بنابر حکمت و فلسفۀ غیبت کبرا، حضرت در پس پردۀ غیبت است و کسی با حضرت ارتباط دایم و به دل خواه خود ندارد. (1)

رؤیت حضرت به چند طریق امکان دارد و تشخیص صدق و کذب آن چگونه است؟

رؤیت حضرت در عصر غیبت کبرا به سه صورت ممکن است:

الف) در عالم خواب؛

ب) در حال مکاشفه؛

ج) در حال بیداری.

که در حال بیداری از نظر کیفیت و نحوۀ دیدار سه گونه دارد:

1. دیدار با حضرت با عنوان غیرحقیقی؛ به گونه ای که دیدارکننده هنگام ملاقات و بعد از آن، هیچ گونه توجهی به شخص حضرت ندارد و ایشان در این دیدار، فردی


1- برای مطالعۀ بیش تر نک: المهدی المنتظر، خراسانی؛ میر مهر، مسعود پورسیدآقایی.

ص:333

عادی و ناشناس تلقی می شود. این رؤیت ممکن است برای بسیاری از افراد به طور تصادفی و ناشناس رخ دهد و حضرت با افراد برخورد داشته باشد، ولی هرگز او را نمی شناسند؛ (1)

2. دیدار حضرت همراه با شناخت؛ یعنی شخص دیدارکننده حضرت را به هنگام دیدار بشناسد. این نوع رؤیت، بسیار اندک و انگشت شمار است؛ زیرا چنین رؤیتی با فلسفۀ غیبت منافات دارد و در عصر غیبت، اصل بر این است که حضرت از چشمان مردم پنهان باشد، مگر در مواردی که مصلحت مهم تری اقتضا کند و حضرت بنابه مصالحی خود را بشناساند که این نوع دیدار فوق العاده اندک است؛

3. رؤیت حضرت در حال غفلت از حضور امام عجل الله تعالی فرجه الشریف؛ یعنی شخص امام عجل الله تعالی فرجه الشریف را ملاقات می کند، ولی در آن حال به حضور حضرت توجهی ندارد و وی را فردی عادی می پندارد، اما پس از ملاقات با توجه به دلایل و شواهد موجود، یقین پیدا می کند که وی امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف بوده است.

بیش تر تشرفاتی که در کتاب ها نقل شده است، از این نوع است و نشناختن نیز یا به دلیل غفلت شخص دیدارکننده در آن حال است و یا به دلیل این که حضرت در او تصرفات تکوینی و ولایی کرده و اجازۀ شناخت را به وی نمی دهد؛ ولی بعد از جدایی، از قراین دیگر قطع پیدا می کند که وی امام بوده است.

اما تشخیص صدق و کذب چنین رؤیت هایی، به دلیل یقینی و صدق گوینده نیاز دارد. چنین ادعاهایی از افراد ناموثّق و بی تقوا پذیرفتنی نیست و اصل بر تکذیب مدعی چنین دیدارهایی است، مگر این که به صحت گفتار وی یقین


1- مؤید این مطلب جمله ای است که می گویند: «پس از ظهور حضرت، بسیاری از مردم می گویند: ایشان برای ما آشناست و ما قبلاً او را دیده بودیم».

ص:334

داشته باشیم.

چرا افراد هنگام ملاقات امام را نمی شناسند؟

زیرا غیبت که به معنای ناشناس بودن حضرت است، اقتضا می کند که دیگران حضرت را نشناسند. پس نشناختن حضرت در چنین ملاقات هایی طبق قانون غیبت بوده و دلیل نمی خواهد؛ زیرا ایشان در حال غیبت اند و نباید غیبت و ناشناس بودن، به ظهور و شناسایی تبدیل گردد.

در عین حال با این که در زمان غیبت به دلایلی که موجب غیبت شده، امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف باید از دیده ها مخفی باشند، ممکن است کسانی که مشکل بزرگی دارند یا به مقامات معنوی عالی دست یافته اند، به محضر آن حضرت شرف یاب گردند. البته این شرف یابی می تواند متفاوت باشد. برخی حضرت را می بینند ولی نمی شناسند؛ گروهی می بینند و می شناسند و حضرت هم با آنان سخن می گوید؛ برخی او را می بینند و می شناسند و اجازه می یابند که با ایشان سخن بگویند. این تفاوت ها به دلیل اختلاف درجات معنوی افراد است.

در هر حال دلیل این که افراد کمی هنگام ملاقات، آن حضرت را می شناسند، آن است که شایستگی دیدنِ همراه با شناخت، در افراد کمی وجود دارد.

شرایط دیدار

آیا دیدن امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دارای شرایط خاصی است و نصیب هر کسی می شود؟ و آیا ندیدن آن حضرت مصلحتی دارد؟

دیدن امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در عصر غیبت کبرا امکان داشته و اگر کسی توفیق یابد، سعادت بزرگی نصیبش شده است؛ اما همۀ سعادت این نیست که انسان شبانه روز تلاش کند و خواهان دیدن امام باشد. البته دیدن حضرت سبب نمی شود که انسان گناه نکند؛ زیرا برخی انسان های معاصر دیگر امامان علیهم السلام با

ص:335

وجود دیدن امام معصوم باز هم گناه می کردند و حتی گاهی با آن ها مخالفت می نمودند.

دیدن حضرت تأیید بر کردار درست انسان نیست؛ اگرچه نصیب هرکس نمی شود. ندیدن حضرت هم دلیل بر خرابی اعمال نیست. بسیاری از بزرگان، علما و مجتهدان، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را ندیدند، ولی چه بسا افرادی که مسلمان هم نبودند، ولی چون به مقام اضطرار رسیدند، حضرت از آن ها دست گیری نموده و از این جهت امام را دیده باشند.

مهم این است که اگر ما او را نبینیم، او ما را می بیند و همین اعتقاد برای ترک گناه کافی است.

احمد بن حسن بن ابی صالح خجندی، مدتی در جست وجوی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف شهرها را می گشت و بسیار جدی بود و اصرار داشت که به حضور آن حضرت مشرف شود. عاقبت نامه ای از طریق حسین بن روح به این مضمون برای حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نوشت: «دل من، شیفتۀ جمال تو گشته و همواره در فحص و طلب تو می کوشم. تمنا دارم جوابی مرحمت فرمایید که قلب من ساکن شود و دستوری در این باره فرمایید».

جواب آمد که: «هر کس در خصوص من جست وجو و تجسس کند، مرا می طلبد و هر کس مرا بیابد، به دیگران بنماید و هر کس مرا به دیگران بنماید، مرا به کشتن دهد و هر کس مرا به کشتن دهد، مشرک گردد».

بنابراین احتمال دارد که به صلاح ما نباشد آن حضرت را ملاقات نماییم، چه بسا دیدار حضرت مایۀ عجب، تکبر و خودپسندی ما شود که خود مایۀ هلاکت انسان است. (1)


1- برای اطلاع بیش تر نک: مهدی منتظر، محمدجواد خراسانی، ص93 - 100.

ص:336

آیا اگر از گناه اجتناب کنیم و منتظر واقعی باشیم، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به ما سر می زند؟

قطعاً گناه کردن، مهم ترین علت محرومیت از عنایات امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است. امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز در توقیع شریفشان به شیخ مفید می فرماید:

ما را از ایشان (شیعیان) چیزی محبوس نکرده است، مگر گناهان و خطاهایی که از ایشان به ما می رسد و ما آن را ناخوش می داریم و از ایشان نمی پسندیم. (1)

آیت الله بهجت نیز بیان فرموده اند:

اگر بفرمایید: چرا به آن حضرت دسترس نداریم، جواب شما این است که چرا به انجام واجبات و ترک محرمات ملتزم نیستید؟ او به همین از ما راضی است؛ زیرا «اورع الناس من تورّع عن المحرمات؛ (2) پرهیزکارترین مردم کسی است که از کارهای حرام بپرهیزد». ترک واجبات و ارتکاب محرمات، حجاب و نقاب دیدار ما از آن حضرت است. (3)

بنابراین اگر ما از گناه اجتناب کنیم و منتظر واقعی باشیم، به مقامی می رسیم که غیبت و حضور برایمان فرقی ندارد. امام سجاد علیه السلام به ابوخالد کابلی می فرماید:

ای ابوخالد! به درستی که مردم زمان غیبت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، آنان که معتقد به امامت هستند و در انتظار ظهور او به سر می برند، با فضیلت ترین مردم همۀ زمان ها هستند؛ به دلیل این که خداوند متعالی عقل و فهمی به آنان عنایت کرده که غیبت در نزد آنان به منزلۀ ظهور و مشاهده گشته است. (4)


1- «فما یحسبنا عنهم الّا ما یتصل بنا مما نکرهه ولا نؤثره منهم» (بحارالانوار، ج53، ص176؛ معجم احادیث الامام المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، ج4، ص463).
2- کافی، ج2، ص77.
3- ششصد نکته از محضر آیت الله العظمی بهجت، ص362.
4- «...صارت به الغیبة عندهم بمنزلة المشاهدة..». (بحارالانوار، ج52، ص122).

ص:337

از این رو، در حدیث دیگری امام جعفر صادق علیه السلام می فرماید:

من سرّه ان یکون من اصحاب القائم فلینتظر ولیعمل بالورع ومحاسن الاخلاق؛

هرکس دوست دارد که از یاران حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف گردد، باید که منتظر باشد و در عین حال به پرهیزکاری و اخلاق نیکو مشغول گردد.

بنابراین اگر کسی ترک گناه کند و منتظر امامش باشد، از یاران واقعی حضرت به شمار می آید. آن گاه اگر بزرگ ترین توفیق الهی او را دریابد، غیبت و ظهور حضرت برایش تفاوت نخواهد داشت.

یک چشم زدن غافل از آن ماه نباشید

شاید که نگاهی کند آگاه نباشید

شوق دیدار

بسیار علاقه مندم که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را ملاقات کنم، آیا ممکن است که او به دیدن من آید؟

اشتیاق ملاقات با حضرت بسیار نیکوست. این اشتیاق را همۀ علاقه مندان حضرت دارند، ولی عجله نکنید؛ تسلیم رضا و قضای الهی باشید. در زمان غیبت باید به وظایفمان عمل کنیم. اگر حضرت صلاح بداند، خودش به دیدن ما می آید. وظیفۀ ما این است که در عمل به اخلاق و احکام الهی تلاش و خود را در تمام جهات به حضرت نزدیک کنیم و موجبات رضایت ایشان را فراهم نماییم.

راه دیدار

چه کار کنم که آقا را ببینم و با ایشان صحبت کنم؟

واقعیت این است که هیچ نسخه ای نداریم که به طور حتم سبب شود آدمی در خواب یا بیداری امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را ببیند و با او صحبت کند. البته اشتیاق شما به دیدن امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بسیار خوب است و می تواند سبب خیلی از خوبی ها شود،

ص:338

ولی باید بپذیرید که الآن زمان غیبت است و جز در مواردی که مصلحت باشد، دیداری _ در خواب یا بیداری _ رخ نمی دهد. گرچه همیشه جای امیدواری هست، به ویژه در مکان هایی مانند جمکران که منسوب به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است؛ مهم این است که خود امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف از ما عمل شایسته و خدایی می خواهد و از این که به وظایف الهی خود عمل کنیم، خوشحال می شود و این سبب نزدیکی بیش تر ما به آن حضرت می گردد. هرچه به او نزدیک تر شویم، از وجود او بهرۀ بیش تری خواهیم برد.

نکتۀ مهم و قابل توجه دیگر این است که فردی به نام احمد بن ابراهیم، مشتاق دیدار امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بود و چون در دوران غیبت صغرا زندگی می کرد، به دومین نایب خاص امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف (محمد بن عثمان عمروی) عرض کرد: «من اشتیاق زیادی برای دیدار امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دارم». نایب خاص فرمودند: «به خاطر این شوق، خداوند به شما اجر بدهد و ان شاءالله امام را ببینی. اما زمان غیبت است. پس اصرار به دیدار نکن و با خواندن زیارت نامه متوجه ایشان شوید».

چنان که ملاحظه می کنید نایب خاص امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، احمد بن ابراهیم را از اصرار به ارتباط ظاهری منع و او را به ارتباط معنوی راهنمایی می نماید.

بنابراین بهتر است شما نیز بیش تر به دنبال ارتباط معنوی باشید و با خواندن دعاها و زیارت نامه های امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف متوجه ایشان شوید. علاوه بر این با صدقه دادن برای سلامت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و صدقه دادن از طرف ایشان می توانید ارتباطی نزدیک تر داشته باشید.

البته دستورهایی برای دیدار و درک دولت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نقل شده است که بیان می شود:

1. امام صادق علیه السلام فرمودند:

ص:339

هرکس بعد از نماز صبح و ظهر بگوید «اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم»، نمی میرد تا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را درک کند. (1)

2. امام باقر علیه السلام می فرماید:

کسی که همۀ سوره های مسبّحات (سوره هایی که با سبّح یا یسبّح شروع می شود) را قبل از خواب بخواند، نمی میرد تا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را درک کند و اگر بمیرد در کنار پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم خواهد بود. (2)

3. در روایت آمده است که هرکس این دعا را بعد از هر نماز واجب بخواند و بر آن استمرار ورزد، به قدری عمر می کند که به دیدار امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف مشرف شود:

اللهم صل علی محمد وآل محمد، اللهم ان رسولک الصادق المصدق صلواتک علیه وآله قال: انک قلت: ما ترددت فی شئ أنا فاعله کترددی فی قبض روح عبدی المؤمن یکره الموت وأنا أکره مساءته، اللهم فصل علی محمد وآل محمد و عجل لاولیائک الفرج و النصر و العافیة و لا تسؤنی فی نفسی و لا فی فلان. (3)

و به جای فلانی نام هرکس را خواست بگوید؛

4. فرمود کسی که بعد از هر نماز واجب این دعا را بخواند، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را در خواب یا بیداری می بیند:

بسم الله الرحمن الرحیم، اللهم بلغ مولانا صاحب الزمان اینما کان وحیثما کان من المشارق الارض ومغاربها، سهلها وجبلها، عنی وعن والدی وعن ولدی واخوانی التحیة والسلام، عدد خلق الله، وزنة عرش الله، وما أحصاه کتابه واحاط علمه اللهم انی اجدد له فی صبیحة هذا الیوم وما عشت فیه من ایام


1- مصباح المتهجد، ص368.
2- کافی، ج2، ص620.
3- مکارم الاخلاق، شیخ طبرسی، ص284.

ص:340

حیوتی عهداً وعقداً وبیعة له فی عنقی لا أحول عنها ولا أزول، اللهم اجعلنی من انصاره وانصاره الذابین عنه، والممتثلین لاوامره ونواهیه فی ایامه، والمستشهدین بین یدیه، اللهم فان حال بینی وبینه الموت الذی جعلته علی عبادک حتماً مقضیاً فأخرجنی من قبری مؤتزراً کفنی، شاهراً سیفی، مجرداً قناتی، ملبیا دعوة الداعی فی الحاضر والبادی. اللهم أرنی الطلعة الرشیدة، والغرة الحمیدة، واکحل بصری بنظرة منی إلیه، وعجل فرجه، وسهل مخرجه، اللهم اشدد أزره، وظهره، وطول عمره، اللهم اعمر له بلادک، وأحی به عبادک، فانک قلت وقولک الحق ظهر الفساد فی البر والبحر بما کسبت ایدی الناس فأظهر اللهم لنا ولیک، وابن بنت نبیک المسمی باسم رسولک، صلواتک علیه وآله، حتی لا یظفر بشئ من الباطل الّا مزقه، ویحق الله الحق بکلماته ویحققه، اللهم اکشف هذه الغمة عن هذه الامة بظهوره، إنهم یرونه بعیداً ونراه قریباً، وصلی الله علی محمد وآله. (1)

امام صادق علیه السلام فرمود:

هرکس سورۀ بنی اسرائیل را در هر شب جمعه بخواند، نمی میرد تا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را درک کند و از اصحاب او باشد. (2)

چگونه نامه ای به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بنویسیم که تنها خودشان بخوانند؟

عریضه نویسی و به عبارتی عرض توسل و تقاضای حاجت از خداوند، از روایاتی سرچشمه می گیرد که در این باره نقل شده است.

در برخی کتاب ها، دربارۀ عریضه به محضر مقدس ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف، متن عریضه و شیوۀ طرح آن، نکاتی آمده است. مرحوم محدث قمی می نویسد:


1- بحارالانوار، ج83، ص61.
2- تفسیر عیاشی، ج2، ص276.

ص:341

هر کس در ضریح ائمه علیهم السلام عریضه و کاغذی را ببندد و مهر کند یا آن را در نهر یا چاه آب و یا برکه ای بیندازد و به نیت حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف حاجت خود را ذکر کند، آن بزرگوار عهده دار برآورده شدن حاجات وی می شود. (1)

بر همین اساس، انسان می تواند برای توسل و عرض حاجت به محضر حضرت، در چاه آب و نهر، عریضۀ خود را بیندازد.

دلیل ملاقات نکردن

چرا ما نمی توانیم سرورمان امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را ببینیم؟

پنهان بودن حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف از دیدگان عمومی، براساس روایات، حکمت های فراوانی دارد که بعضی از آن ها گفته شده و بسیاری از آن ها نیز فقط در زمان ظهور حضرت درک می شود.

بنابراین این حکمت ها ایجاب می کند که کسی نتواند در زمان غیبت

کبرا حضرت را به طور معمول مشاهده کند و با او ارتباط داشته باشد؛ مگر

در مواردی خاص که به طور استثنایی، بنابه مصالحی، خداوند چنین اجازه ای می دهد. در این موارد هم دیدار حضرت به صورت ناشناس یا شناخته شده فقط برای برخی افراد است؛ نظیر این که در مواردی، حضرت صلاح بداند بعضی بیماران را شفا دهد، نیازهای علمی افراد را پاسخ دهد، گم شده ای را هدایت

کند و... .

نکتۀ مهم در مورد مسئلۀ دیدار حضرت این است که خود امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و دیگر معصومان علیهم السلام هیچ گاه ما را موظف نکرده اند درصدد جست وجوی دیدار حضرت


1- منتهی الآمال، ص334.

ص:342

باشیم؛ گرچه به ما توصیه فرموده اند از فراق، دوری و محرومیت ایشان به شدت محزون و اندوهگین گردیم. پس آن چه از ما خواسته اند، عمل به وظایف دینی، فردی و اجتماعی است، نه چیز دیگر.

دیدارکنندگان

نام تعدادی از افرادی را که در زمان حاضر زنده اند و با امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف ارتباط دارند بیان کنید!

در زمان غیبت کبرا بعضی از خوبان و صالحان به محضر امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف

مشرف می شوند و حتی از برکات وجود آن حضرت بهره مند می گردند، ولی

به مصداقِ

هرکه را اسرار حق آموختند

مُهر کردند و دهانش دوختند

این افراد خود را به دیگران معرفی نمی کنند و راز دل را باز نمی گویند. بنابراین شناسایی آن ها بسیار مشکل است. روشن است که اگر کسی ادعایی کند و خود را صاحب مقامِ ارتباط با حضرت معرفی نماید، سخن او پذیرفته نیست و چه بسا افرادی که از این راه به شیادی و دنیاداری پرداخته اند.

دربارۀ رجوع در مسائل، تذکر این نکته لازم است که در مسائل اسلامی، باید به کارشناسان اسلامی و فقیهان و عالمان متعهد رجوع کرد. به یقین اینان امنای پیامبران (1) و همان ها هستند که حضرت ولیّ عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف سفارش فرمود در مسائل پیش آمده به آن ها رجوع کنید، (2) ولی اگر کسی ادعا کرد که من به سبب ارتباط با امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف، حکمی شرعی یا وظیفه ای دینی را فهمیده ام و خواست آن را وظیفۀ


1- در روایت است که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «العلماء امناء الرسل علی عباده؛ دانشمندان امانتداران پیامبران بر بندگان خدایند» (مجمع البیان، ج 5، ص464).
2- کمال الدین، باب توقیعات، ص484، ح4.

ص:343

اسلامی خود به حساب آورد و برای شما و دیگران طرح کند، قطعاً او را تکذیب کنید که هیچ سندی بر درستی سخن او نیست و اگر کسی طبق آن عمل کند، نزد خدا حجتی نخواهد داشت. همه می دانیم که اگر قرار باشد امور اسلام و مسلمانان براساس ادعای این و آن تنظیم گردد، سنگ روی سنگ بند نمی شود و گمراهی و هرج و مرج در جامعۀ اسلامی پدید می آید.

آیا اکنون هم مانند گذشته افرادی با حضرت دیدار می کنند؟ در صورت امکان نام آن ها را

ذکر کنید؟

این که افرادی مورد عنایت خاص امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بوده و حتی ملاقات داشته اند، قابل انکار نیست. حتی به طور عادی (نه مکاشفه) حضرت را دیده و صحبت کرده اند، ولی این گونه افراد انگشت شمار بوده اند و بسیاری از افرادی که این گونه ارتباط داشته اند این قضایا را بازگو نمی کنند. گاهی بعد از وفاتشان برخی از افرادِ نزدیک این افراد این قضایا را بازگو کرده اند و برای ما باقی مانده است؛ مثل، سید بن طاووس یا سید بحرالعلوم و... .

ولی متأسفانه افرادی هم هستند که به دروغ ادعا می کنند با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ارتباط داشته اند و عدۀ زیادی را گمراه می کنند. باید مراقب این گونه افراد بود و فریب آن ها را نخورد.

شما می توانید از زندگی نامۀ آیت الله مرعشی نجفی یا آیت الله بهاءالدینی و امثال آن ها اطلاعات مناسبی کسب کنید. همچنین برای اطلاع بیش تر به کتاب میر مهر نوشتۀ حجت الاسلام پورسیدآقایی از انتشارات حضور، مراجعه فرمایید.

نقل دیدار

آیا اشکالی دارد خوابی که در مورد امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دیده ام برای دیگران تعریف کنم؟ آیا نباید

ص:344

برای اطلاع مردم از وجود امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف این گونه خواب ها را نقل کرد؟

چند نکته دربارۀ این سؤال جالب توجه است:

1. باید توجه داشت که خواب هیچ گونه حجیت شرعی ندارد. از این رو، عمل نکردن به محتوای آن نه تنها برای بیننده عیبی ندارد، بلکه بر دیگران هم لازم نیست به آن عمل کنند.

2. به یقین برخی خواب ها در شمار رؤیاهای صادق است. بر این اساس انسان با دیدن خواب های ناگوار، با صدقه دادن می تواند دفع بلا کند. منتهی خواب شما که خوب و شیرین است، ذکر آن برای صاحب آن هیچ اشکال ندارد و چه بسا مایۀ دل داری و تسلای آنان و دیگران باشد؛ البته برای دچار نشدن به غرور و خجالت، می توانید خواب را از زبان خود نگویید؛ مثلاً بگویید: شخصی چنین خوابی دیده است.

3. برای آشنا کردن مردم با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف لازم نیست انسان تنها به نقل خواب اکتفا کند، بلکه آیات و روایت و گفتار علما و دانشمندان و کتاب های مفید و سودمندی در این باره وجود دارد که می توان از آن ها بهره گرفت. شما که مربی نونهالان پاک و معصوم هستید، سعی کنید با کتاب هایی که در خصوص آشنایی نونهالان با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است، بیش تر مأنوس شوید و بذر شناخت و محبت به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را در جان بچه ها بکارید.

4. خواب هایی که انسان می بیند، قطعاً با عمل کرد و فعالیت روزانۀ او کاملاً ارتباط مستقیم دارد. بر این پایه شما که مربی کودکان هستید، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را به شکل کودکی مشاهده کرده اید، و فرمایش ایشان نیز یادآور این است که به خانوادۀ شهدا توجه داشته باشید و اگر نونهالی در مهدکودک از نعمت پدر یا مادر محروم است، به او بیش تر توجه کنید.

ص:345

ادعای دیدار

بعضی از افراد ادعا دارند امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را در خواب دیده اند؛ به نظر شما آیا باید سخن آن ها را پذیرفت؟

ما هم اکنون در دوران غیبت کبرای امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به سر می بریم. این دوران همچنان که از عنوان آن پیداست، زمان پنهان بودن امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از دیدگاه همه است و کسی توفیق ملاقات حضرت را ندارد؛ اما در موارد استثنایی، کسانی که از نظر تقوا و فضیلت مراتب عالی داشته باشند، این سعادت را می یابند که جمال نورانی آن حضرت را ببینند. البته این گروه، اندک و انگشت شمارند. ازاین رو، در دوران غیبت کبرا و به مقتضای غایب بودن حضرت، روال طبیعی این است که کسی حضرت را نبیند و ملاقات با آن حضرت جنبۀ استثنایی دارد. بنابراین ما هم باید بنا را بر این بگذاریم که کسی حضرت را ندیده است و اگر کسی هم ادعای ملاقات کرد، تنها در صورتی که مطمئن شویم از نظر معنویت مراتب بالایی دارد، سخن او را می پذیریم.

در این باره توجه شما را به دو نکته جلب می کنیم:

1. تقوا و معنویت چیزی نیست که بتوان آن را از ظاهر افراد و با برخوردی معمولی شناخت. بنابراین در مقام پی بردن به تقوا و فضیلت، به ظاهر افراد اعتماد نکنید. البته منظور این نیست که به مردم سوءظن داشته باشید، اما چون شرط ملاقات با امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف داشتن مراتب عالی تقواست، تا به این شرط یقین پیدا نکردید، ادعای کسی را باور نکنید.

2. اساساً کسانی که اهل تقوا و فضیلت اند و توفیق شرف یابی به محضر مبارک امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را می یابند، رازدار و سر نگه دارند. روش بزرگان در طول تاریخ هم این بوده که برای پرهیز از شهرت و جلب نکردن توجه دیگران، ملاقات خود را مخفی

ص:346

می داشته اند و تنها در صورت ضرورت یا موردی که مصلحت مهمی در میان بوده، آن را برای دیگران ابراز می کردند.

«آن را که خبر شد خبری باز نیامد»

هرکه را اسرار حق آموختند

مُهر کردند و دهانش دوختند

بنابراین باید به کسانی که ادعای شرف یابی به محضر امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را دارند و همیشه از ملاقات و ارتباط با آن حضرت دم می زنند، سوءظن داشته باشیم؛ مگر این که با رفت و آمد و ارتباط پیوسته و چندین ساله، او را کاملاً بشناسیم و در تقوا و فضیلت او کم ترین تردیدی نکنیم. توجه داشته باشیم که فراوان اند شیادانی که دنبال کسب جاه و مقام اند و در راه رسیدن به شهرت و مقام، از عواطف و احساسات پاک مردم نیز نمی گذرند؛ پس باید مواظب باشیم بازیچۀ دست چنین افرادی نشویم.

البته باید به این نکته نیز توجه داشت که بعضی افراد که ادعای ارتباط و ملاقات با امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف را دارند، افرادی ساده و بدون کلَک اند، ولی چون زودباور و تا حدودی خیالاتی هستند، زود یقین پیدا می کنند. بنابراین ادعاهای چنین افرادی با این که پذیرفتنی نیست (چراکه دچار خیالات شده و مثلاً یکی از مؤمنان و صالحان را دیده و خیال کرده اند او امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است)، اما چون قصد و غرض سوئی هم ندارند، گناه کار نیستند. البته ادعای آن ها برای ما حجت و دلیل نمی شود و نمی توانیم به چنین ادعاهایی ترتیب اثر بدهیم، مگر آن که همراه با شواهد و قرینه های معتبر باشد.

بعضی از افرادی که صلاحیت ندارند، ادعا می کنند امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را دیده اند. چگونه می توان حرف آن ها را قبول یا رد کرد؟ نوری که در بعضی از زمان های خاص مانند شب قدر یا در مکان های خاص مانند امام زاده دیده می شود، آیا دلیل بر حضور یا گذر امام است؟

ص:347

ادعای دیدن امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف از افراد بی صلاحیت، به هیچ وجه قابل اعتماد نیست. حتی دیدن نور در شب ها و مکان های خاص هم دلیلِ قطعی بر حضور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در آن جا نیست. شاید عنایتی داشته اند، ولی حضور قطعی حضرت را نمی توانیم مطمئن باشیم. باید احتیاط کرد که شیادها در کمین هستند.

ص:348

ص:349

ظهور

کلام امام

امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دربارۀ ظهور خود چه فرموده اند؟

مهم ترین سخن آن حضرت در این باره مطلبی است که از طریق محمد بن عثمان (دومین نایب خاص) در پاسخ به نامۀ اسحاق بن یعقوب، بیان فرموده اند. در آن جا آمده است:

... و اما وقت ظهور من به ارادۀ خداوند متعال بستگی دارد. کسانی که وقت آن را تعیین می کنند، دروغ گو هستند... . (1)

ابوعلی می گوید: از محمد بن عثمان عمروی شنیدم که می گفت:

... و پرسیدم که فرج کی خواهد بود؟ پاسخ آمد: تعیین کنندگانِ وقت، دروغ می گویند. (2)

در بیان امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و روایات سایر ائمه علیهم السلام نیز تعیین وقت برای ظهور مردود شمرده شده است. البته حضرت فرموده اند: «برای تعجیل فرج، زیاد دعا کنید».


1- کمال الدین، ج2، ص237.
2- کمال الدین، ج2، ص236، ح3.

ص:350

امام و ظهور

آیا خود امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف مایل و منتظر ظهور است؟

باید بدانیم که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف از همۀ ما بیش تر آرزوی ظهور دارد و برای آن دعا می کند و بارها به شیعیان نیز فرموده اند برای تعجیل در ظهورم دعا کنید. (1) آن حضرت با دیدن این همه ظلم و فساد، بیش از ما ناراحت می شود (2) و منتظر روزی است که بتواند عدالت و معنویت و اسلام را در تمام جهان حکم فرما نماید. طبق روایت امام صادق علیه السلام، منظور از مضطر (ناچار) در آیۀ 62 سورۀ نمل، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است؛ (3) یعنی ایشان در دوران غیبت در حال ناچاری به سر می برند و هر آن منتظر پایان این دوران است.

امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هنگام ظهور به چه زبانی صحبت می کنند؟

برای نوع گویش امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف دلیل و مدرک خاصی نداریم، اما براساس روایات مربوطه، امام معصوم به همۀ زبان ها آگاه است و با هرکس به زبان خودش سخن می گوید؛ مقتضای امامت نیز همین است. ضمن آن که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در زمان غیبت و در تشرفات نیز به زبان شخص مخاطب سخن گفته است؛ زیرا مقتضای ایجاد ارتباط کلامی نیز همین است.

آری، شاید با توجه به این که زبان قرآن و سنت (زبان اسلام)، عربی است، در حکومت جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز زبان رسمی زبان عربی باشد (همان گونه که در دنیای امروز انگلیسی، زبان بین المللی است) و همۀ مردم یا غالب آن ها به


1- کمال الدین، ج2، ص485، ح4.
2- الاحتجاج، طبرسی، ج2، ص278. (در این نامه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می فرمایند به دلیل به شک افتادن گروهی از شما ناراحت شدیم).
3- تفسیر قمی، ج2، ص129.

ص:351

زبان عربی آشنا خواهند شد.

زمان ظهور

آیا می توان وقت ظهور را پیش بینی کرد؟

ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به ارادۀ الهی بستگی دارد که در صورت فراهم بودن شرایط، به دستور خداوند تحقق می یابد. بنابراین تاریخ آن را فقط خداوند می داند و هیچ کس نمی تواند تاریخ دقیق آن را پیش بینی کند. در روایات بیان شده که هرکس وقتی را برای ظهور مشخص کند، دروغ گوست.

مهزم اسدی از امام صادق علیه السلام پرسید: «فدایت شوم! ظهور قائم آل محمد عجل الله تعالی فرجه الشریف و تشکیل دولت حق که در انتظارش هستید، طول کشید؛ این امر کی تحقق خواهد یافت؟» حضرت فرمود:

تعیین کنندگان وقت ظهور دروغ گویند؛ عجله کنندگان هلاک می شوند و کسانی که تسلیم هستند، نجات می یابند. (1)

خود امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در این باره فرمود ه اند:

ظهور فرج، به ارادۀ خداوند متعال بستگی دارد و کسانی که برای ظهور وقت تعیین می کنند، دروغ گو هستند. (2)

بنابراین هیچ کس نمی تواند زمان ظهور را پیش بینی کند. البته ما باید همیشه و در هر لحظه منتظر ظهور باشیم و از عجله، تعیین وقت و گوش سپردن به سخن کسانی که وقت مشخص می کنند، بپرهیزیم و همواره تسلیم امر خداوند باشیم.


1- بحارالانوار، ج52، ص103.
2- کمال الدین، ج2، ص484.

ص:352

آیا ظهور نزدیک است؟

در این که ما در دورۀ آخرالزمان به سر می بریم تردید نداریم؛ اما در چه مقطعی از آخرالزمان، معلوم نیست و تحقق نشانه های عمومی ظهور، دلیل بر تحقق شرایط ظهور نیست؛ زیرا در نشانه های عمومی، چون علایم، غیرحتمی و دارای مراتب اند، احتمال های دیگری هم وجود دارد. امیدواریم که ان شاءالله ظهور حضرت نزدیک باشد.

آیت الله بهجت، حتی به پیران نیز بشارت داده که ظهور نزدیک است؟

آیت الله بهجت چنین مطلبی را نفرموده اند؛ البته این که همه _ چه پیر و چه جوان _ باید به ظهور حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف امیدوار باشند، سخن درستی است و مژدۀ ظهور هم کار پسندیده ای است و در دعاهای مربوط به حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف آمده که «انّهُم یرَونَه بَعیداً وَنَراهُ قریباً؛ دشمنان ظهور فرج را دور می بینند، ولی ما (شیعیان) آن را نزدیک می بینیم» و نیز در روایت سفارش شده که هر صبح و شام، منتظر ظهور آن حضرت باشید. بنابراین همه امیدواریم که روزی شاهد ظهور حضرت باشیم و از این رو برای آمدن ایشان لحظه شماری می کنیم.

آیا صحت دارد که روز 25 ذی القعده روز ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف خواهد بود؟

در روایات به بعضی روزها به منزلۀ روز ظهور اشاره شده است؛ مثل روز جمعه، (1) شنبه، (2) یا روز نوروز (3) و روز عاشورا. (4) البته چنان چه دقت شود، این روایات اختلافی با هم ندارند. می تواند روز عاشورا در نوروز و جمعه یا شنبه اتفاق افتد.


1- بحارالانوار، ج52، ص279، ح1.
2- بحارالانوار، ج52، ص290، ح30.
3- بحارالانوار، ج52، ص308، ح84.
4- الغیبة، شیخ طوسی، ص274.

ص:353

البته روایات جمعه قوی تر هستند، اما دربارۀ روز دحوالارض (25 ذی القعده) روایتی در این باره یافت نشد.

البته مرحوم سید بن طاووس می فرماید:

شیخ صدوق در کتاب ثواب الاعمال روایتی نقل کرده که روز 25 ذی القعده روز قیام قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف است. (1)

اما چنین روایتی در کتاب های چاپ شده از ثواب الاعمال وجود ندارد. بنابراین نمی توان گفت این روز، روز قیام امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است.

آیا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف جمعه ظهور می کند؟

روز جمعه از چند جهت اختصاص به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دارد: یکی آن که ولادت حضرت در آن روز بوده، و دیگر آن که ظهور آن حضرت در روز جمعه خواهد بود، (2) ولی وقوع ظهور در روز جمعه امری قطعی نیست؛ اگرچه طبق بعضی از روایات، ظهور در روز جمعه خواهد بود.

چرا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در روز جمعه ظهور می کنند؟

اولاً، حکمت بعضی مسائل برای ما روشن نیست و ممکن است در آینده روشن شود؛

ثانیاً، از نظر اسلامی، جمعه، عید است و شرافت بسیاری دارد. از این جهت مناسبت دارد که ظهور مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف که از اشرف حوادث عالم است، در چنین روز شریفی واقع شود. همان گونه که میلاد باسعادتش در جمعه واقع شده است. (3) زیارت آن حضرت در روز جمعه مستحب به شمار می رود و سفارش گردیده است؛


1- اقبال الاعمال، ج2، ص24.
2- بحارالانوار، ج52، ص279.
3- بحارالانوار، ج52، ص279.

ص:354

ثالثاً، مسئلۀ وقوع ظهور در روز جمعه، امری قطعی و تغییرناپذیر نیست.

مکان ظهور

محل وقوع ظهور کدام کشور است؟

براساس روایات، محل ظهور حضرت و اعلام آن به جهانیان، مکۀ معظمه است. در این خصوص روایات زیادی وارد شده که به یک نمونه اشاره می کنیم: امام باقر علیه السلام در این خصوص فرموده اند:

چون امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف قیام کند، به مسجدالحرام می رود و پشت به کعبه می ایستد و 313 مرد نزد او حاضر می شوند و نخستین سخنی که به زبان جاری می کند این آیه است: «بَقیَّةُ اللهِ خَیرٌ لَکُم إن کُنتُم مُؤمِنین». (1)

نیز بر پایۀ روایات دیگر، حضرت در مسجدالحرام ضمن اعلام ظهور، خود را به جهانیان معرفی و همگان را به پیروی از خود و پذیرش دین الهی دعوت می کند.

امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف کجا ظهور می کند و آیا از همان ابتدا دست به قیام می زند؟ چرا و چه موقع به شهر قم و کوه خضر خواهد آمد؟

امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در مکه ظهور می کنند و بنابر نظر مشهور، در همان موقع قیام می نماید، ولی برای تشریف فرمایی ایشان به شهر مقدس قم و کوه خضر، روایت معتبری وجود ندارد.

البته گفتنی است که در روایات ائمۀ اطهار علیهم السلام، از شهر مقدس قم و مردم بافضیلت این سرزمین، خصوصاً در عصر غیبت به بزرگی یاد شده است؛ ازجمله این حدیث:

عفان بصری می گوید: امام صادق علیه السلام به من فرمود:


1- کمال الدین، ج1، باب32، ص604، ح16.

ص:355

«آیا می دانی که قم را به چه سبب «قم» نامیده اند؟» گفتم: «خدا و پیامبر و شما داناتر هستید». فرمود: «از این جهت قم نامیده شد که اهل آن در اطراف قائم آل محمد عجل الله تعالی فرجه الشریف گرد می آیند و در رکاب او قیام و او را یاری می کنند و در یاری او استقامت می ورزند». (1)

اطلاع از ظهور

در زمان ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف جهانیان چگونه از آمدن ایشان باخبر می شوند؟

ظهور امام مخفیانه نیست تا ابتدا افراد خاصی بدانند و بعد به سایرین خبر دهند؛ بلکه وقتی ظهور اتفاق بیفتد، همۀ مردم دنیا از آن مطلع می شوند. (2) به همین دلیل به ما گفته شده: خبر ظهور را از کسی قبول نکنید؛ زیرا اگر ظهور اتفاق بیفتد همه می فهمند و احتیاجی به خبر دادن نیست.

اما این که چگونه ممکن است همه با هم بفهمند؟ در پاسخ می گوییم: یکی از علامت های ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ندای آسمانی (3) است. همۀ مردم جهان آن را خواهند شنید و حتی کسانی که خواب اند بیدار شده، آن را می شنوند (4) و از آن پس نام امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بر سر زبان ها می افتد و همه باخبر می شوند. (5)


1- بحارالانوار، ج6، ص216 (به نقل از: زندگانی کریمۀ اهل بیت علیها السلام، ص168).
2- امام صادق علیه السلام به مفضل فرمود: «کسی او را نمی بیند مگر همه با هم او را می بینند. پس هرکس غیر این را به شما گفت، تکذیبش کنید». (بحارالانوار، ج53، ص6).
3- یعنی قبل از ظهور، صدایی از آسمان نام امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و نام پدرش را صدا زده، خواهد گفت: از امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف پیروی کنید. امام صادق علیه السلاممی فرماید: گوینده ای از آسمان صدا می کند که آگاه باشید حق با علی علیه السلام و شیعیان اوست و این صدا و پیام آسمانی را همۀ مردم دنیا با زبان های مختلف می شنوند و می فهمند. (الغیبة، شیخ طوسی، ص266).
4- الغیبة، نعمانی، ص262، ح13.
5- میزان الحکمة، ج1، ص186، ح247.

ص:356

علاوه بر این، علامت هایی مانند قیام فرد پلیدی به نام سفیانی و نیز فرد باتقوایی به نام یمانی نیز در چند ماه قبل از ظهور اتفاق می افتد (1) و مردم را آمادۀ ظهور می کند.

شناخت امام

اگر حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ظهور کند، ما او را چگونه بشناسیم و چه کاری باید انجام دهیم؟

در روایات، اوصاف جسمانی حضرت به خوبی بیان شده است. وقتی حضرت ظهور می کند، اعلام ظهور حضرت با نشانه هایی نظیر ندای آسمانی همراه است که همگان آن را می شنوند. خود حضرت هم در نخستین روز ظهور، خویشتن را به طور شفاف به جهانیان معرفی می کند. افزون بر این، معجزه هایی که به دست حضرت آشکار می شود، می تواند یکی از راه های شناخت آن حضرت به شمار آید. در این هنگام، حجت بر همگان تمام می شود و همه به پیروی از دعوت حضرت و اطاعت از او موظف هستند.

اگر شخصی ادعا کند که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است، چگونه باور کنیم و راه شناخت او چیست؟

مطمئن باشید وقتی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ظهور کند همه می فهمند. ظهور اتفاق کوچکی نیست که عده ای بفهمند و دستۀ دیگری نفهمند و یک عده به عدۀ دیگر خبر دهند. هنگام ظهور، همۀ مردم دنیا به یک باره مطلع خواهند شد؛ به همین دلیل هرکس خبر از ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دهد، دروغ می گوید و نباید از هیچ کس، خبر ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را قبول کرد.

برای مثال یکی از علامت های قبل از ظهور، شنیده شدن نام امام از آسمان است که همۀ مردم دنیا به زبان خودشان نام امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را می شنوند و این که


1- بحارالانوار، ج52، ص231، ح96.

ص:357

صدای آسمانی می گوید: حق با امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است. بنابراین تا چنین اتفاقات مهمی که همه با هم از آن باخبر می شوند اتفاق نیفتاده، ظهوری در کار نخواهد بود. بنابراین نباید حرف کسی را در این باره باور کرد.

اما اگر منظور قبل از ظهور باشد، یعنی در زمان غیبت، کسی بتواند امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را ببیند، باید بگوییم: در دوران غیبت، دیدن امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بسیار کم اتفاق می افتد و در مواقع خاص ممکن است کسی توفیق دیدار امام را پیدا کند. لذا اگر کسی بگوید: من مرتب امام را می بینم، فرد دروغ گویی است. اگر حضرت بخواهد خودش را معرفی کند، باید دلیلی بیاورد که افراد عادی از انجام دادن یا فهمیدن آن چیز مخفی عاجزند و با چنین دلیلی امام بودن خود را ثابت کند وگرنه بدون دلیل محکم و قطعی، این ادعا از کسی پذیرفته نیست؛ مثلاً مریض لاعلاجی را شفا دهد یا از درون قلب ما از حاجتی که به هیچ کس دیگر نگفته ایم خبر دهد و امثال این موارد که افراد عادی قادر به آن نیستند. علاوه بر این، حضرت مشخصات ظاهری معیّنی دارد که می توان از آن ها نیز چهرۀ حضرت را تشخیص داد.

تأثیر ظهور

ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف چه تأثیری در جهان دارد؟

امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف دو کار اساسی انجام می دهد:

1. دولت های باطل را سرنگون می سازد؛

2. جهان را با تشکیل حکومت اسلامی، پر از عدل و داد می کند.

در دولت مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف و در سایۀ اجرای درست و کامل تعالیم حیات بخش اسلام و احکام جاوید و خردپسند قرآن، به کسی ظلم نمی شود و بشر استثمار نمی گردد؛ سطح فکری بشر به عالی ترین درجه می رسد؛ بیماری،

ص:358

بی کاری، پریشانی و سرگردانی از بین می رود و از تمامی منابع و گنج ها استفاده می شود. انسان ها در سراسر گیتی از سنت رفاه، آسایش، امنیت، عدالت، صلح و صفا برخوردار خواهند شد. آزادی، آسایش، خوشی، لذت، اتحاد، اتفاق، برابری و برادری، که از آغار خلقت همۀ انسان ها در جست وجوی آن هستند، در حکومت واحد جهانی آخرین وصی خدا پدید می آید. (1)

چرا حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ظهور می کند؟

امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف آخرین حجت الهی است که برای اجرای کامل برنامه های دینی و رشد و تکامل انسان ها به بالاترین درجات کمال و پیشرفت ذخیره شده اند و بعد از ظهور، جهان را پر از عدل و داد می کنند و در سایۀ حکومت جهانی آن حضرت، دیگر از ستم، فقر و فساد در زمین خبری نیست. آن حضرت زمینۀ خوشبختی واقعی همۀ مردم از نظر مادی و معنوی را فراهم می آورد که همان سعادت دنیا و آخرت است و مردم از خیر و برکت زمین و آسمان بهره مند می شوند.

ظهور صغرا و کبرا

ظهور صغرا و ظهور کبرای امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف چگونه است و چه چیزی پیش درآمد ظهور کبرا شمرده می شود؟

ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نظیر غیبت صغرا و کبرا دو مرحله ای نیست، بلکه حضرت عجل الله تعالی فرجه الشریف یک ظهور بیش تر ندارد و آن عبارت از قیام و ظهور آشکار حضرت برای برپایی حکومت عدل الهی در سراسر جهان است. در روایاتی که از ظهور حضرت سخن به میان آمده نیز همین مطلب بیان شده است؛ یعنی قیام حضرت همان چیزی است که همگان در انتظار تحقق آن به سر می برند.


1- نور مهدی، ص72.

ص:359

با گذشت زمان و مشاهدۀ برخی آثار و نشانه ها، که روایات آن ها را نشانه های نزدیک شدن عصر ظهور مطرح کرده اند، این بینش و احساس برای انسان پدید می آید که گویا افق های ظهور کم کم پدیدار می گردد و جهان به تدریج به این سمت پیش می رود و بشریت نیز نیاز به چنین حکومتی را بیش از گذشته احساس می کند. از این منظر می توان این حرکت تدریجی و رونق روزافزون نام و یاد حضرت بر سر زبان ها و در محافل علمی و جهانی را ظهور صغرا و پیش درآمد ظهور حضرت تلقی کرد؛ اما اصل رخداد ظهور، حادثه ای یک مرحله ای است که با فراهم شدن شرایط، به فرمان الهی روی می دهد.

ظهور و قیامت

آیا ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف با قیامت همراه است؟

طبق روایات دو قیامت وجود دارد:

1. قیامت صغرا یا رجعت: قیام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف همراه با زنده شدن

عده ای از مردگان است. پس نام دیگر رجعت، قیامت صغراست. البته

ظهور حضرت و مسئلۀ رجعت دو رویداد مستقل از هم هستند که ابتدا

ظهور حضرت و بعد رجعت انجام می گیرد. پس قیامت صغرا بر هر دو رویداد منطبق می گردد؛

2. قیامت کبرا یا روز قیامت و برانگیخته شدن همۀ مردم: این قیامت، بعد از ظهور حضرت و رجعت صورت می گیرد. (1) در واقع ظهور حضرت و رجعت یکی از نشانه های قیامت است که قیامت بعد از رجعت و رجعت بعد از ظهور حضرت خواهد بود.


1- سؤال از امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در روایات، سیدفخرالدین موسوی، ص276.

ص:360

علت این که ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را روز قیامت یا یوم المحشر می خوانند چیست؟

در روایات، در مورد ظهور حضرت عجل الله تعالی فرجه الشریف تعبیر روز قیامت یا یوم المحشر وجود ندارد. البته گاهی به ظهور آن حضرت قیامت صغرا گفته می شود؛ یعنی قیامت کوچک و قیامت در همین دنیا. شاید علت این نام گذاری، اتفاقات شگفتی است که در زمان ظهور آن حضرت پدیدار می شود؛ مثل زنده شدن گروهی از مردم. از آن جا که این امور به هنگام قیامت انجام می گیرد و از امور مربوط به قیامت است، به این دورۀ زمانی نیز که با دوران گذشته متفاوت است و به دوران بعد شباهت دارد، قیامت صغرا می گویند.

حضور در مکه

چگونه می توان پس از ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به مکه رفت؟

در زمان ظهور همه به مکه نمی روند تا جای این سؤال باشد که چگونه باید رفت. در روایات، دو گروه ذکر شده که به محضر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می رسند:

گروه اول، اصحاب خاص که 313 نفر هستند، در حالی که آن ها در یک لحظه به صورت معجزه آسا در مکه حاضر می شوند؛ (1) یعنی وقتی شب در رخت خواب خود خفته اند، ناگهان خود را در مکه می بینند. (2) بنابراین در مورد آن ها این مشکلات وجود ندارد.

گروه دوم، ده _ پانزده هزار نفر یاران حضرت هستند که بعد از این 313 نفر به مکه می رسند. آن ها نیز با طی الارض به مکه می روند؛ (3) یعنی پیاده حرکت می کنند، اما چند قدم برداشته به مکه می رسند و در طی مسیر قدرت


1- سؤال از امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در روایات، سیدفخرالدین موسوی، ص 288، ح 26؛ کافی، ج 8، ص 313، ح 487.
2- بحارالانوار، ج 52، ص 368، ح 153.
3- روضة الواعظین.

ص:361

فوق العاده ای دارند. بنابراین آن ها نیز به گذرنامه و هواپیما احتیاج ندارند و دوری برای آن ها بی معناست. اینها یارانی هستند که با حضور آن ها در مکه، حضرت ظهور و قیام می کند و حرکت خویش را آغاز می نماید، اما سایر مردم نیز لازم نیست در مکه باشند. هر کجا حضرت یا نمایندگانشان می رسند، مردم با آن ها بیعت می کنند.

ص:362

ص:363

شرایط ظهور

شرایط کلی

شرایط تحقق حکومت عدل جهانی چیست؟

مقصود از ظهور، تحقق حکومت عدل جهانی است که پیدایی آن، چهار شرط دارد:

1. وجود رهبر جهانی؛

2. برنامه و استراتژی حرکت و حکومت؛

3. یاوران؛

4. پذیرش جهانی.

هر حکومتی به رهبری شایسته نیاز دارد که توانایی ادارۀ نظام را داشته باشد و نیز برنامه ای جامع لازم است که همۀ نیازهای جامعه را برآورد. در حکومت جهانی مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، هم رهبر شایسته و هم برنامۀ جامع فراهم گردیده است؛ زیرا قرآن که عالی ترین نسخۀ حکومت و حکومت داری را بیان کرده، برنامۀ حکومت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است. امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف که نمایندۀ خدا و آخرین جانشین پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است، رهبری حکومت را برعهده دارد.

از شرایط و زمینه های حکومت که نیاز به تحقق دارد، وجود یاوران لایق و

ص:364

پذیرش جهانیان نسبت به حاکمیت عدل الهی است. به عبارت دیگر، برای تحقق حکومت عدل جهانی، یاوران حضرت، از نظر کمّی(تعداد) و کیفی(اوصاف و ویژگی ها)، باید به گونه ای باشند که بتوانند حاکمیت دنیای بزرگ حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را عهده دار شوند. چنان که در بعضی از روایات آمده، یاوران حضرت 313 تن هستند که مقصود هستۀ مرکزی یاوران است. در روایات دیگر به حلقه های بیش تری از یاوران حضرت اشاره شده که گرد هم خواهند آمد.

جهانیان برای تحقق شرایط حکومت جهانی، باید برای پذیرش حاکمیت معصوم آماده گردند و از آن استقبال کنند. در آن زمان، مردم جهان همۀ مکاتب بشری و حکومت ها را تجربه کرده و ناکامی آن ها را در تحقق بخشیدن به

آرزوهای بزرگ بشر، در عمل دیده اند و همۀ امیدشان به سوی حاکمیت منجی آسمانی است.

همه وظیفه داریم که در جهت تقویت جبهۀ یاوران امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بکوشیم و با فرهنگ سازی، جامعۀ خود و جامعۀ جهانی را برای پذیرش حکومت الهی و عدالت قرآنی آماده کنیم.

شرایط ظهور چیست و آیا باید همۀ آن ها فراهم شود یا عوامل تسریع دیگری وجود دارد؟

شرایط متعددی برای ظهور باید فراهم شود؛ زیرا ظهور نیز مانند هر پدیدۀ دیگر، به زمینۀ مساعد برای بروز و نتیجه دادن احتیاج دارد و بدون آن شرایط، ظهور اتفاق نمی افتد. بنابراین عامل دیگری غیر از فراهم شدن شرایط و زمینه های ظهور نمی تواند موجب ظهور یا تسریع آن شود. البته عواملی هست که با وجود آن، این شرایط سریع تر به وجود می آید و در نتیجه ظهور زودتر اتفاق می افتد، اما به هر حال باید این شرایط فراهم شود.

به دو شرط از شرایط مهم ظهور اشاره می کنیم که شرایط دیگر نیز در درون آن

ص:365

خواهد بود:

1. وجود یاران کارآمد: چنان که روشن است وجود رهبر، هرچند بسیار آگاه و کارآمد باشد، به تنهایی کافی نیست؛ زیرا باید کسانی باشند که دستورها و اهداف آن رهبر را اجرا کنند و به عرصۀ عمل آورند. بنابراین برای این که قیام ثمربخش باشد، باید افرادی باشند که اوامر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را دقیقاً و همان گونه که امام می خواهد انجام دهند؛ یعنی افرادی عالم و آگاه و در عین حال اهل تقوا و اخلاص باشند تا از موقعیت خود سوء استفاده ننمایند؛ فداکار و جان نثار، اهل مبارزه و مقاومت باشند و از هیچ چیزشان در راه اطاعت از امام دریغ نکنند و با تمام وجود، در خدمت امام باشند و خود را وقف او نمایند؛

2. آمادگی مردمی: اگر رهبر و افراد فرمان بر باشند، اما تودۀ مردم آن ها را نپذیرند و حاکمیت آن ها را قبول نکنند، باز قیام و حرکت اثری نخواهد داشت. بنابراین شرط دیگر ظهور این است که مردم واقعاً طالب حکومت مهدوی باشند و تن به عدالت دهند و برای اجرای عدالت و اسلام و دین از چیزی دریغ نکنند و عدالت را فقط زمانی که به نفع آن هاست نخواهند، بلکه ارزش عدالت و دین را بفهمند و برای برقراری عدالت و معنویت سرمایه گذاری نمایند. این وقتی اتفاق می افتد که مردم اولاً، بفهمند تنها راه نجاتشان برقراری معنویت و عدالت است و ثانیاً، به این علم و فهم خود عمل کنند؛ یعنی عملاً برای آن اقدام نمایند. البته عواملی وجود دارد که این علم را تسریع می کند؛ مثل وجود وسائل ارتباط جمعی و رسانه های جهانی که می تواند پرده از چهرۀ مدعیان دروغین حقوق بشر، مبارزه با تروریسم، مبارزه برای امنیت و غیره بردارد و مردم زودتر بفهمند که اینان توان به سعادت رساندن انسان را ندارند و بلکه بیش تر آن ها را گمراه می کنند و باید سراغ راه دیگری بروند. از طرفی دیگر، به این نتیجه برسند که با سیاست کاری و باندبازی و

ص:366

فامیل گرایی و رشوه و صد عامل دیگر نمی توان کشور و جامعه ای سالم داشت و به سعادت رسید؛ بلکه تنها راه، اجرای عدالت است.

آن گاه برای معنویت و عدالت به پا خواهند خاست و هر نوع فساد و بی عدالتی را محکوم و برای عدالت فداکاری خواهند کرد. در این زمان می توان گفت زمینه برای ظهور فراهم شده است و مردم حاضرند حکومت مهدوی را بپذیرند.

البته نباید گمان کرد که چنین چیزی به این زودی ها اتفاق نمی افتد؛ زیرا نشانه هایی وجود دارد که مردم هر روز بیش تر و بیش تر تشنۀ عدالت می شوند و به دنبال افراد عادل می گردند.

امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف،آمدنی است یا آوردنی؟ (چرا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ظهور نمی کند؟)

باید توجه داشت که اصل ظهور و آمدن امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و پر کردن زمین از عدل و داد، از وعده های الهی است و خداوند هرگز برخلاف وعده اش عمل نمی کند. بنابراین ظهور حتماً اتفاق خواهد افتاد و چیزی نمی تواند مانع شود؛ پس تا این حد را می توان آمدنی دانست و کسی نمی تواند آن را تغییر دهد.

اما این که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف چه وقت ظهور می کند؛ زود یا دیر، این به دست مردم و بسته به شرایط است. هرچه شرایط زودتر فراهم شود، امام سریع تر ظهور می کند. همین طور با تأخیر شرایط، ظهور نیز به تأخیر می افتد. از این لحاظ می توان گفت حضرت آوردنی است و برای تعجیل ظهورش باید تلاش کرد.

اما کِی و چه وقت مردم به این عقیده و بینش می رسند؟ وقتی به این نتیجه می رسند که تمام حکومت ها و گرایش ها را تجربه کنند و همۀ مدعیان با انواع تفکر، به مرور زمان بر سر کار آیند و نارسایی و ناتوانی همگی آن ها برای مردم آشکار گردد. از این رو در روایات آمده است: «دولت مهدی آخرین دولت است»؛ (1)


1- الارشاد، شیخ مفید، ج2، ص385.

ص:367

تا عده ای نگویند اگر قدرت دست ما بود ما هم می توانستیم. وقتی مردم از تمام مکتب ها و حکومت ها قطع امید کردند (چنان که این اتفاق در غرب در حال وقوع است) خواهان منجی الهی می شوند و این ظرفیت را در خود ایجاد می کنند که هرچه منجی الهی گوید، با جان و دل بپذیرند و به جا آورند. چنین جامعه ای، جامعۀ منتظر است و با چنین شرایطی می توان توقع ظهور داشت.

آیا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، هنگامی که 313 یار داشته باشد، ظهور می کند؟

در روایتی جناب عبدالعظیم حسنی از امام جواد علیه السلام نقل می فرمایند:

... یجتمع الیه من اصحابه عدة اهل بدر، ثلاث مأة وثلاثة عشر رجلاً من اقصی الارض... فاذا اجتمعت له هذه العدة من اهل الاخلاص أظهر الله امره... ؛ (1)

313 نفر از اصحاب امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به تعداد اهل بدر، از اطراف زمین به سوی حضرت می آیند و اطرافش جمع می شوند... وقتی این عده از اهل اخلاص جمع شوند، خداوند امرش را آشکار می کند.

برخی براساس این روایت معتقدند: «اگر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف فقط 313 یار مخلص داشته باشد، ظهور می کند». (2)

اما حقیقت آن است که تکمیل شدن این تعداد یار برای امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف تنها شرط و علت تامه برای ظهور نیست، بلکه یکی از شرایط ظهور، وجود یاران است. ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف شرایط دیگری مانند آمادگی و استقبال جهانی نیز دارد. بنابراین زمینۀ ظهور و حکومت جهانی فقط وجود یاران نیست.


1- کمال الدین، ج2، باب36، ص377، ح2.
2- آفتاب در غربت، ص332.

ص:368

رابطۀ ظلم و ظهور

با وجود این همه ستم و فسادی که در دنیا رایج شده و خود امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هم شاهد آن هستند، چرا ظهور نمی کنند؟ (امام عصر وقتی بیاید ظالمان و مستکبران را نابود می کند؛ اما چرا این کار وقتی صورت می گیرد که جهان پر از ظلم شود؟مگر پیش گیری بهتر از درمان نیست؟)

باید توجه داشت که آن چه موجب ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می شود، آمادگی مردم برای پذیرش حکومت امام و همچنین وجود یاران مخلص و فداکاری است که دستورهای امام را دقیقاً اجرا کنند و در این راه از هیچ کوششی فروگذاری ننمایند.

بنابراین وجود ستم و پر شدن عالم از آن، باعث ظهور نمی شود. آری، در روایات آمده که حضرت زمانی ظهور می کند که زمین پر از ستم شود؛ اما معنای این روایت ها این نیست که پر شدن جهان از ظلم و ستم، علت ظهور است، بلکه می فرماید: هنگام ظهور وضع جهان چنین خواهد بود و حضرت در اوج بیداد و ستم ظهور خواهد کرد. به عبارت دیگر، این احادیث گویای اوضاع جهان در زمان ظهور است، نه بیان کنندۀ علت ظهور.

پس اگر بخواهیم ظهور هرچه سریع تر اتفاق بیفتد، باید زمینۀ پذیرش حکومت عدل امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را در خود و جامعه به وجود آوریم و به جایی برسیم که بدانیم به جز امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، کسی نمی تواند ما را به نیکبختی برساند و هرچه امام امر کند، به سود ماست؛ گرچه این عدالت مهدوی، گاه به ضررمان نیز تمام شود. البته پر شدن جهان از ستم نیز انسان را برای هرچه زودتر به نتیجه رسیدن، یاری می رساند.

نکتۀ بعد این که باید دریابیم پیشرفت صنعت و علم، بدون معنویت و انسانیت، به تنهایی نمی تواند برای مردم عدالت و سعادت بیاورد؛ بلکه انسانی الهی لازم است تا به کمک علم و هدایت او، نیازهای واقعی بشر پاسخ گفته شود و

ص:369

او راه سعادت را به همه نشان دهد. بنابراین برای ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، آمادگی عمومی جامعه برای حق پذیری و ظلم ستیزی آنان و فراهم شدن یاران مخلص و فداکار، ضروری ترین شرط ظهور است و در غیر این صورت، امام به تنهایی نمی تواند کاری انجام دهد؛ چنان که ائمۀ گذشته نتوانستند جامعه را اصلاح کنند.

پس مهم، فراهم شدن زمینۀ ظهور است که در رأس آن ها، آمادگی جامعۀ انسانی برای پذیرش دولتی کاملاً حق گرا و ظلم ستیز، براساس فرمان های الهی قرار دارد؛ وگرنه، هر اندازه هم بیداد زیاد باشد، امام ظهور نخواهد کرد؛ چون زمینۀ ظهور فراهم نشده است و ایشان نمی تواند برنامۀ الهی خود را اجرا کند.

با توجه به مطالب یادشده، روشن شد که برای تسریع در ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، باید یاوران مخلص و توان مندی تربیت شوند، و در فضای جامعه و در سطح بین الملل، نام و یاد حضرت گسترش یابد و فرهنگ مهدویت تبلیغ شود، تا مردم مشتاق و آمادۀ پذیرش حکومت عدل جهانی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف گردند.

چگونه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در عصری که فساد و تباهی همۀ عالم را فرا گرفته و جز عدۀ کمی بر اصول خود باقی نمانده اند، ظهور می کند؟

پاسخ این مسئله را در بررسی ریشه های هر انقلاب می توان یافت. انقلاب بزرگ و جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز یکی از این انقلاب ها خواهد بود. با این تفاوت که این انقلاب، جهانی است، از وحی نشأت گرفته و آخرین وصی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آن را بدون خطا و اشتباه برقرار خواهد نمود.

دو رشته علل و عوامل برای بروز هر انقلابی لازم است:

1. به ستوه آمدن مستضعفان؛

2. توان مندی رهبر در به هم ریختن وضع موجود و اتحاد امت در ایجاد انقلاب.

ص:370

روایات زیادی به این دو عامل در عصر پیش از ظهور اشاره دارند. گروهی از روایات به ناامنی های پیش از ظهور دلالت می کنند؛ مثل جنگ، کشتار، فتنه ها، اسیر شدن مسلمانان، مرگ های ناگهانی، جنایات هولناک، هرج ومرج و...؛ نیز گروهی به وضعیت نابسامان اقتصادی و گسترش فساد و تباهی، مانند کمبود باران و یا باریدن باران های بی موقع، خشک شدن دریاچه ها و رودها، گسترش گرانی، گرسنگی، فقر، رکود تجارت، مبادلۀ زنان در مقابل مواد غذایی و... اشاره می نمایند؛ گروهی دیگر از روایات به زمینه سازان قیام و انقلاب جهانی مهدوی به رهبری عالمان و دانشمندان شیعه به خصوص اهل قم، مرکز نشر فرهنگ اسلامی، اشاره می کنند. دیگر نشانه ها از این شمار است: وجود مؤمنان حقیقی و رهبران نستوه مانند: جوانی خوش سیما از بنی هاشم (1) به نام سید خراسانی و یا جوانی خوش رو از ناحیۀ دیلم به نام سید حسنی (2) و همچنین یمانی و... که اینان پرچم را به صاحب اصلی اش حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف تقدیم خواهند نمود.

بنابراین در روایات علاوه بر گسترش ظلم و فساد و تباهی، به نکات روشن و روزنه های امید نیز اشاره شده است؛ حضور مؤمنان در سراسر گیتی و در تمامی اعصار، حتی در اوضاع سخت پیش از ظهور.

انسان ها از نظر صفات اخلاقی متفاوت اند: کسانی که صالح و قیام گر واقعی هستند و در تمامی اعصار با ظلم و فساد مبارزه کرده اند، در قیام امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز مشارکت جدی خواهند داشت، اما خیلی از افراد ناصالح نیز بصیرت یافته، آثار سوء و منفی فساد و تباهی و ناهنجاری را در خود و جامعه مشاهده خواهند نمود و به انقلابی ها خواهند پیوست.


1- معجم احادیث الامام المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، ج3، ص270، ح798.
2- بحارالانوار، ج53، ص15.

ص:371

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم درباره چگونگی بقا و فنای حکومت ها فرموده اند:

الملکُ یبقی مع الکُفر ولا یَبقی مَعَ الظُلم. (1)

بنابراین ظلم از عوامل زوال حکومت هاست.

پس کثرت ظلم و فساد نه تنها از عوامل استبعاد قیام نبوده، بلکه از عوامل شتاب زا برای هر انقلاب اصلاحی به شمار می آید. در ضمن، کیفیت نیروهایی که در قیام امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف وارد عمل می شوند، خیلی بالا و زیاد است. امام صادق علیه السلام فرمودند:

به هریک از آن ها توان چهل مرد داده شود. (2)

در روایات به ایمان راسخ، اطاعت محض از امام عجل الله تعالی فرجه الشریف، قدرت و توانمندی، هوشیاری، کاردانی، شجاعت، مقاومت، سخت کوشی و سایر صفات حسنه و ممتاز آنان اشاره شده است که به جهت اختصار از ذکر آن ها صرف نظر کردیم.

خداوند متعال در قرآن می فرماید:

«...کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرةً بِإِذْنِ اللهِ وَاللهُ مَعَ الصَّابِرِینَ»؛ (3)

چه بسیار گروه اندک که با خواست و یاری خداوند بر سپاهی بسیار بزرگ غالب آمده اند و خداوند یار و مددکار صابران است.

اگرچه تعداد فاسدها و منحرفان زیاد هم باشد، ارادۀ خداوند بر پیروزی صالحان و مستضعفان تعلق خواهد گرفت؛ زیرا:

1. مؤمنان سخت مقاومت خواهند نمود و تسلیم نخواهند شد (وجود یاران فداکار و باایمان)؛


1- امالی، شیخ مفید، ص310؛ شرح اصول کافی، محمدصالح مازندرانی، ج9، ص386.
2- اختصاص، ص8؛ ینابیع المودة، ص509.
3- سورۀ بقره، آیۀ249.

ص:372

2. سطح آگاهی مردم به طوری بالا می رود که از وضعیت موجود ناراضی و خواهان ایجاد حکومت عدل الهی هستند (آمادگی عمومی برای ظهور و قیام)؛

3. خداوند متعال نیز یاری و امدادهای غیبی (مثل وارد کردن رعب و ترس در دل دشمنان) خود را می رساند.

این سه عامل اصلی، باعث پیروزی حضرت و شکست دشمنان است.

تأخیر ظهور

چه چیزی موجب تأخیر ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می شود؟

مهم ترین عامل تأخیر ظهور حضرت، آماده نبودن جهان برای پذیرش حکومت الهی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است؛ زیرا سنت الهی بر این است که در صورت آمادگی بندگان، لطف و عنایت خود را از آنان دریغ نکند. ضمن این که هیچ گاه این امر اجباری نیز نخواهد بود؛ بلکه وعده های الهی در صورت انتخاب و اختیار مردم تحقق خواهد یافت. در منابع دینی به منظور ایجاد چنین آمادگی و گسترش آن، ائمه علیهم السلام به جامعۀ شیعی توصیه کرده اند که در عصر غیبت، همواره حالت انتظار و آمادگی برای ظهور و یاری آن حضرت را داشته باشند و زمینه های دعوت و استقبال از ایشان را در جامعه پدید آورند. به همین جهت در فرهنگ شیعی، عصر غیبت را «عصر انتظار» به حساب می آورند.

امام سجاد علیه السلام می فرماید:

ان اهل زمان غیبته القائلون بامامته المنتظرون لظهوره افضل اهل کل زمان؛ (1)

مردمی که در زمان غیبت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به سر می برند و معتقد به امامت

وی هستند و خود را آمادۀ ظهور او کرده اند، بهتر و شایسته تر از مردم هر


1- بحارالانوار، ج52، باب فضل انتظار الفرج و فضل الشیعة فی زمان الغیبة، ص122.

ص:373

زمان دیگرند.

این برتری و فضیلت با توجه به شرایط خاص زمانی عصر غیبت است که وظایف ویژه ای را برعهدۀ شیعیان می گذارد؛ زیرا در چنین موقعیتی، ثبات قدم در راه آن حضرت و دفاع از مکتب تشیع کاری دشوار است. رسالت مهم شیعه در این دوران اولاً، معرفت صحیح به آن حضرت و ترویج آن و ثانیاً، عمل به وظایف و تکالیف فردی و اجتماعی و دوری از گناه و آلودگی به فساد است؛ زیرا همچنان که عمل به احکام دینی و اجرای امر به معروف و نهی از منکر در اصلاح جامعه و زمینه سازی برای ظهور حضرت مؤثر است، گناه و آلودگی به فسادهای اخلاقی، سیاسی و اجتماعی نیز ظهور حضرت را به تأخیر انداخته، محرومیت جامعه از ایشان را بیش تر می کند.

ص:374

ص:375

نشانه های ظهور

تعریف نشانه ها

علایم ظهور چیست؟

علایم ظهور، نشانه هایی است که قبل از ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به وقوع می پیوندد و از نزدیک شدن و حتمی بودن ظهور خبر می دهد و مایۀ امید مؤمنان و ترس و وحشت کافران می شود.

فرق بین علایم و شرایط چیست؟

شرایط ظهور وابستگی تام و تمام به ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف دارد، ولی علایم ظهور فقط نشانه و اعلام نزدیک بودن ظهور است. برای ظهور امام باید شرایط جمع باشد، اما در علایمْ چنین مسئله ای لازم نیست. برای مثال یکی از شرایط تحقق نماز، دخول وقت است؛ تا وقت نماز نشود، نمی شود نماز خواند. همچنین یکی

از نشانه های وقت نماز، اذانی است که از رادیو پخش می گردد؛ لذا نماز خواندن متوقف بر پخش اذان نیست، بلکه صدای اذان نشانۀ داخل شدن وقت است. بنابراین ممکن است اذان گفته نشود ولی وقت داخل شده باشد و می توان نماز خواند.

ص:376

ثانیاً، برای امر ظهور باید همۀ شرایط جمع باشد، برخلاف علایم که ظهور متوقف بر پدیدار شدن همۀ علایم و حضور همه نیست؛ مثلاً برای خواندن نماز باید همۀ شرایط از قبیل وقت، قبله، طهارت و... با هم وجود داشته باشد.

ثالثاً، ما نسبت به شرایط ظهور مکلف هستیم و باید زمینه های تحقق آن را مهیا سازیم، ولی نسبت به ظهور علایم و ایجاد آن ها وظیفه ای نداریم. (1)

آیا علایم ظهور بداپذیر است؟

روایات، علایم ظهور را به دو قسم حتمی و غیرحتمی تقسیم نموده است؛ لذا بدا در علایم غیرحتمی واقع می شود، اما در علایم حتمی نظرات مختلف است:

1. علایم حتمی بداپذیر نیست:

شیخ طوسی (2) و برخی دیگر (3) معتقدند علایم حتمی مورد بدا و تجدیدنظر الهی واقع نمی شوند؛ زیرا در روایات به حتمی تصریح دارد و براساس فهم عرفی رخ دادن آن قطعی است؛ علاوه بر آن که اگر این علایم همه بدا بپذیرد، برخلاف ظواهر است و نتیجۀ این سخنان لغو بودن تقسیم بندی به حتمی و غیرحتمی است.

2. علایم حتمی بداپذیر است:

مرحوم نوری (4) و برخی دیگر (5) معتقدند در علایم حتمی نیز بدا حاصل می شود؛ زیرا محتوم در روایات به معنای تغییرناپذیری نیست، بلکه چه بسا مراد مرتبه ای


1- برخی از صاحب نظران تفاوت های دیگری را ذکر نموده اند. برای آگاهی بیش تر به کتاب تاریخ غیبت کبری، تألیف سیدمحمد صدر، ص489 به بعد مراجعه فرمایید.
2- کتاب الغیبة، ص432.
3- مکیال المکارم، موسوی اصفهانی، ج1، ص471؛ موعودشناسی، علی اصغر رضوانی، ص520؛ جزیرۀ خضراء، افسانه یا واقعیت، علامه سیدجعفر مرتضی عاملی، ص51.
4- نجم الثاقب، ص832.
5- سلوک منتظران، ص190.

ص:377

است از تأکید که در آن منافاتی با تغییر در مرحله ای از انجام وجود آن ندارد؛ ضمن آن که اگر قائل به بدا نباشیم، مقصود این می شود که دست خدا در این باره بسته شده باشد و همچنین روایاتی که احتمال ظهور را همیشه و یا ناگهانی بیان می کند، مشخص می کند که احتمال بدا در این علایم وجود دارد.

البته برخی هم قائل به تفصیل هستند و بدا را در اصل علایم حتمی قائل نیستند، اما در کیفیت آن قائل هستند؛ مثلاً می گویند سفیانی محتوم است و حتماً می آید، اما شاید کیفیتش بدا بپذیرد و تغییر کند.

کدام یک از نشانه های ظهور واقع شده است؟

یکی از آسیب های جدی مباحث مهدویت، تطبیق است؛ (1) لذا تطبیق علایم ظهور بر حوادث و وقایع و ادعا نمودن تحقق علایم به صورت قطعی، نه تنها قابل پذیرش و دفاع نیست، بلکه تولید آسیب نیز می نماید.

چندی پیش شخصی ادعا نمود که از علایم ظهور فقط پنج نشانه که حتمی هستند باقی مانده است (2) که موجب نارضایتی و نگرانی فراوانی شد تا جایی که برخی به تأمل، نقدی بر آن نوشتند. (3)

بنابراین این سؤال با توجه به تطبیق، قابلیت پاسخ صریح و روشن ندارد؛ زیرا هیچ عالمی علم ندارد که این حادثه واقعاً همان علامت ظهور باشد، مثل روایت کشته شدن عبدالله که برخی آن را به پادشاه فعلی عربستان تطبیق داده اند (4) و تطبیق آن هیچ گاه صحیح نیست. مثلاً علامه مجلسی در ذیل روایتی می نویسد:


1- نک: اندیشۀ مهدویت و آسیب ها، محمدصابر جعفری.
2- سایت موعود، شفیعی سروستانی، مورخ 16/8/88.
3- مجلۀ امان، ش23، ص26.
4- نک: عصر ظهور، علی کورانی.

ص:378

این روایت که متن آن تغییریافته و اشتباه دارد، سند آن به بدترین خلق خدا یعنی عمر بن سعد می رسد. من آن را ذکر کردم تا دانسته شود همه حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را قبول دارند. (1)

ضمن آن که برخی از علامت ها نشانه برای فرج و گشایش مؤمنان و یا خبر از یک اتفاق و واقعه است و ربطی به ظهور حضرت ندارد؛ مانند وقوع گرمای شدید (2) یا روایات رایات سود که به بنی العباس اشاره دارد. (3)

خروج دابة الارض چیست؟

خروج دابة الارض به معنای بیرون آمدن جنبدۀ زمین است که در قرآن دربارۀ آن آمده است:

«وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَیْهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِنَ الْأَرْضِ تُکَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ کَانُوا بِآیَاتِنَا لاَ یُوقِنُونَ»؛ (4)

و چون قول [عذاب] برایشان واجب گردد، جنبده ای را از زمین برای آنان بیرون می آوریم که با ایشان سخن گوید که: مردم [چنان که باید] به نشانه های ما یقین نداشتند.

قرآن این مسئله را بر اجمال و ابهام نهاده، ولی با روایات اسلامی و سخنان مفسران بحث های فراوانی شده که می رساند:

این پدیده مربوط به علایم ظهور نیست، بلکه از «اشراط الساعة» یعنی از نشانه های نزدیک شدن قیامت است که روایات فراوانی در این باره در کتب


1- بحارالانوار، ج52، ص227.
2- الغیبة، نعمانی، باب14، ح44.
3- نک: تحلیل تاریخی نشانه های ظهور، مصطفی صادقی.
4- سورۀ نمل، آیۀ82.

ص:379

اهل سنت و شیعه آمده است (1) و در یک جمع بندی می توان گفت:

از نظر شیعه «دابة الارض» انسان است، اما در نگاه اهل سنت طبق تعدادی از گزارش ها، حیوانی عجیب الخلقه است و این پدیده بعد از ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف صورت می گیرد که در روایات به رجعت امیرمؤمنان علیه السلام اشاره شده است.

از امام صادق علیه السلام نقل شده اشت که فرمود: «در حالی که امیرمؤمنان علیه السلام در مسجد خوابیده بود، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نزد او آمدند و علی علیه السلام را با پای مبارکش حرکت دادند و فرمودند: "برخیز ای جنبدۀ الهی"».

کسی از یاران پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم عرض کرد: «ای رسول خدا! آیا ما حق داریم یکدیگر را به چنین اسمی فرا بخوانیم؟» پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «نه، این نام مخصوص اوست و او همان جنبدۀ زمین است که خداوند در قرآن فرموده «هنگامی که فرمان عذاب آن ها برسد، جنبده ای را از زمین بر آن ها خارج سازیم که با ایشان سخن بگوید که مردم به آیات ما ایمان نمی آورند». سپس حضرت فرمودند: «ای علی! در آخرالزمان خداوند تو را در بهترین صورت زنده می کند و وسیله ای در دست توست که دشمنانت را با آن نشانه می گذاری». (2)

در روایت دیگری از امام صادق علیه السلام نقل شده که مردی به عمار یاسر گفت: «آیه ای در قرآن است که فکر مرا پریشان ساخته و مرا در شک انداخته است». عمار گفت: «کدام آیه؟» گفت: «آیۀ «وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَیْهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِنَ الْأَرْضِ تُکَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ کَانُوا بِآیَاتِنَا لَا یُوقِنُونَ»؛ این کدام جنبنده است؟»


1- نک: علل الشرایع، ج1، ص73؛ الغیبة، شیخ طوسی، ص266؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج3، ص102. دربارۀ احادیث اهل سنت نک: تفسیر انوار التنزیل و اسرار التأویل، بیضاوی؛ تفسیر القرآن الکریم، ابن کثیر، ذیل آیۀ شریفه.
2- بحارالانوار، ج53، ص52.

ص:380

عمار گفت: «به خدا سوگند روی زمین نمی نشینم، غذا نمی خورم و آبی نمی نوشم تا دابة الارض را به تو نشان دهم». پس همراه آن مرد خدمت حضرت علی علیه السلام آمد، در حالی که حضرت غذا می خورد. هنگامی که چشم امام علیه السلام به عمار افتاد، فرمود: «بیا». عمار آمد و نشست و با امام غذا خورد.

آن مرد سخت در تعجب فرو رفت و ناباورانه به این صحنه نگریست؛ چراکه عمار به او قول داده بود و قسم خورده بود تا به وعده اش وفا نکند، غذا نخورد. گویی قول و قسم خود را فراموش کرده است.

هنگامی که عمار برخاست و با حضرت علی علیه السلام خداحافظی کرد، آن مرد رو به او کرد و گفت: «عجیب است؛ تو سوگند یاد کردی که غذا نخوری و آب ننوشی و بر زمین ننشینی، مگر این که دابة الارض را به من نشان دهی». عمار گفت: «من او را به تو نشان دادم، اگر فهمیدی». (1)

فرق بین علایم ظهور با اشراط الساعة چیست؟

علایم از واژۀ عَلَم و به معنای نشانه هاست که برای ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است و احادیثی با عنوان همین موضوع در کتاب ها آماده است.

اما اشراط جمع شرط به معنای نشانه و سرآغاز است. اهل لغت می گویند: اولین ستارۀ بهاری را شَرَط می گویند؛ لذا سرآغاز هر چیزی را شَرَط نامیده اند و اشراط الساعة یعنی نشانه های آن. (2)

الساعة به معنای قیامت و رستاخیز است. اشراط الساعة یعنی نشانه های قیامت که کتاب هایی با همین عنوان وجود دارد. یکی از مشهورترین آن ها کتاب اشراط الساعة، تألیف بزرنجی، متوفای 1103 است.


1- تفسیر علی بن ابراهیم، ج2، ص57؛ تفسیر نمونه، ج15، ص553.
2- العین، ص411؛ معجم مقائیس اللغة، ج3، ص260.

ص:381

بنابراین ماهیت علایم ظهور با اشراط الساعة متفاوت است؛ زیرا علایم ظهور، نشانه هایی برای ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است، ولی اشراط الساعة نشانه هایی برای قیامت است که در سورۀ شمس تعدادی از آن ها ذکر شده است:

«إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ، وَ إِذَا النُّجُومُ انکَدَرَتْ،...»؛

زمانی که خورشید خاموش شده و ستارگان افول می نمایند... .

ملاحم چیست؟

ملاحم جمع ملحمه به معنای جنگ و کشتار است. در قدیمی ترین کتاب لغت در این باره این واژه آمده است:

الملحمة: الحرب ذات القتل؛ (1)

ملحمه یعنی جنگ دارای کشته.

ابن فارس هم در این رابطه می نویسد:

لحم به معنای تداخل است.گوشت را از این جهت لحم می گویند که برخی از اجزای آن در برخی دیگر فرو رفته، و جنگ را به دو جهت ملحمه می گویند: یکی این که افراد در جنگ در صفوف یکدیگر فرو می روند، و دیگر این که: کشته ها در آن همانند گوشت روی هم انباشته شوند. (2)

کتاب هایی که احادیث و پیش گویی هایی در مورد جنگ و جدال و کشتارها

را جمع آوری نموده، «الملاحم» خوانده می شود، که قدیمی ترین کتاب در این زمینه، کتاب ابن منادی است با عنوان الملاحم که مشتمل بر سیصد و دوازده حدیث است.


1- العین، ص732.
2- معجم مقائیس اللغة، ج5، ص238.

ص:382

فتن چیست؟

فتن جمع فتنه است که در لغت به معنای امتحان و آزمایش است. در قدیمی ترین کتاب لغت آمده است:

الفتن احراقُ الشیء بالنار؛ (1)

فتن به معنای سوزاندن چیزی با آتش است.

آن گاه با آیۀ شریفه برای گفتار خود شاهد می آورد:

«یَوْمَ هُمْ عَلَی النَّارِ یُفْتَنُونَ»؛ (2)

روزی که آن ها در آتش سوزانده می شوند.

ابن فارس هم در این باره می گوید:

اصل صحیح یدل علی ابتلاء واختیار؛ (3)

فتن یک واژه صحیحی است که بر امتحان و آزمایش دلالت می کند.

در ادامه می نویسد:

فتنت الذهب بالنار؛

طلا را با آتش، خالص کردم.

بنابراین حوادث و اتفاقاتی را که مردم در آن گداخته می شوند تا معیار و ارزش ها معلوم شود، فتنه می گویند؛ چنان که در قرآن می خوانیم:

«أَحَسِبَ النَّاسُ أَن یُتْرَکُوا أَن یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لاَ یُفْتَنُونَ»؛

آیا مردم گمان می کنند که با ابزار ایمان رها می شوند و آزموده نمی شوند.


1- العین، ص616.
2- سورۀ ذاریات، آیۀ13.
3- معجم مقائیس اللغة، ج4، ص472.

ص:383

لذا احادیثی که مشکلات و بحران های آخرالزمان را نقل می کنند، احادیث فتن نام گرفته اند که برخی آن را نام کتاب خود نهاده اند؛ مثلاً حافظ نعیم بن حماد، متوفای 229 چنین کتابی دارد و بیش از دو هزار حدیث در آن ذکر کرده است.

آیا زیارت ناحیۀ مقدسه، سند دارد؟

این زیارت را مرحوم ابن مشهدی در المزار الکبیر از ناحیۀ امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف که برای برخی از نواب صادر شده بود، نقل کرده است. ابن مشهدی عالمی ثقه است. وی دربارۀ این زیارت در کتاب می نویسد: «انها صدرت من الناحیة المقدسة» منتهی ایشان به جهت اختصار، سندها را در کتابش ذکر ننموده و در مقدمۀ کتابش می نویسد:

و در این کتاب، زیارات مختلفی را دربارۀ مشاهد مشرفه و نیز دربارۀ تشویق

و ترغیب به مساجد، ادعیۀ برگزیده، تعقیب نمازها، مناجات با خداوند، نمونه ای از دعاهای روح بخش و دعاهایی برای امور مهم و عظیم آورده ام. این ادعیه را که به سند خود از راویان شیعه به ائمۀ اطهار می رسند،

نقل کرده ام. (1)

مرحوم محدث نوری در خاتمۀ مستدرک الوسائل ضمن تجلیل از ایشان می نویسد:

از مقدمۀ مؤلف چنین برمی آید که تمام آن چه در این کتاب، از مجموعۀ زیارات و دعاها آمده، از ائمۀ اطهار رسیده است. (2)

آقای نجم الدین طبسی مقالۀ مفصل و جامعی دربارۀ اثبات سند این زیارت نوشته است؛ (3) آقای سیدهدایت طالقانی هم چهار جلد کتاب دربارۀ شرح و


1- المزار الکبیر، ص3، مقدمه.
2- خاتمۀ مستدرک الوسائل، ج1، ص364.
3- فصل نامۀ انتظار، ش20، ص191.

ص:384

پاسخ به اشکالات وارده و سند این زیارت نوشته است (1) که علاقه مندان می توانند به آن ها مراجعه فرمایند.

فواید نشانه ها

علایم ظهور چه فوایدی دارد؟

با بررسی و تأمل در روایات علایم ظهور، به فواید آن در جامعه پی خواهیم برد که به برخی از آن ها اشاره می شود: (2)

1. آگاهی امت از پرچم ها و دعوت های گمراه کننده؛

2. بشارت به ظهور دعوت های حق و قیام هایی که در آن مردم را به حق دعوت می نمایند؛

3. اخبار غیبی از آن جهت که خرق عادت است، از اهم دلایل نبوت و امامت به شمار می آید، لذا نشر و تحقق آن ها یقین را در قلوب مسلمانان بیش تر می کند؛

4. بعد از تحقق هریک از علایم، اطمینان مردم به اصل ظهور بیش تر خواهد شد؛

5. محرک مسلمانان در زمینه سازی برای ظهور است و به آنان آمادگی روحی، سیاسی و جهادی برای شرکت در حکومت آن حضرت خواهد داد.

تعداد نشانه های ظهور

کلیۀ علایم ظهور را بیان کنید؟

اعتقاد به آمدن مصلح در آخرالزمان از دل تاریخ سرچشمه می گیرد و مخصوص اسلام و تشیع نیست. به عبارت دیگر، همۀ ادیان ظهور منجی را انتظار می کشند، ولی در این میان اسلام و به ویژه مذهب تشیع _ برخلاف ادیان و مذاهب دیگر _ از


1- همره نور، سید هدایت الله طالقانی.
2- موعودشناسی و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، ص517.

ص:385

ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف تفسیر و تصویر روشنی ارائه داده، به گونه ای که حتی حوادث و رویدادهای پیش از ظهور را نیز بیان نموده است.

از مجموعه حوادث و رویدادها و تحولات پیش از ظهور یا هم زمان با آن، به «نشانه ها یا علایم ظهور» تعبیر می شود.

منابع دینی، بسیاری از رخدادهای طبیعی و دگرگونی های سیاسی _ اجتماعی را از نشانه های ظهور یاد کرده اند. بدیهی است که درجۀ اعتبار و درستی همۀ این نشانه ها یکسان نیستند. برخی در منابع معتبر آمده و از جهت سند و دلالت استوار است و برخی در کتب اهل سنت و از منابع درجۀ دوم به حساب می آید.

بنابراین به طور دقیق و یقینی نمی توان تعداد علایم ظهور را تعیین کرد، ولی مجموعۀ این روایات به ما اطمینان می دهند که در آستانه ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف حوادثی رخ خواهد داد.

از میان این علایم برخی قطعی هستند که به «علایم یا نشانه های قطعی ظهور» معروف اند؛ یعنی اولاً، پدیدار شدن آن ها بدون هیچ قید و شرطی قطعی و الزامی خواهد بود و ثانیاً، ظهور حضرت حتماً پس از وقوع آن علایم خواهد بود و همۀ آن ها در نزدیکی ظهور (حدود شش ماه قبل از ظهور) اتفاق خواهد افتاد. برخی دیگر نیز غیرحتمی هستند. امام باقر علیه السلام در این باره فرمودند:

نشانه های ظهور دو دسته است: یک دسته نشانه های غیرحتمی و دستۀ دیگر نشانه های حتمی... . (1)

نشانه های حتمی:

1. خروج سفیانی: سفیانی نام مردی جنایت کار است که از شام قیام می کند و لشکرهایی برای کشتن شیعیان به مدینه و کوفه می فرستد و خودش هم به سمت


1- الغیبة، نعمانی، باب18، ص429.

ص:386

بیت المقدس حرکت می کند؛ امام صادق علیه السلام فرمود:

اگر سفیانی را ببینی، پلیدترین مردم را دیده ای؛ (1)

2. خسف بیداء: خسف یعنی فرو رفتن در زمین، و بیداء نام بیابانی میان مکه و مدینه و به معنای نابودی است. وقتی لشکر سفیانی پس از فتح مدینه از آن جا خارج می شوند و به سوی مکه حرکت می کنند، همه در بیابان بیداء به طور معجزه آسا به زمین فرو می روند؛

3. ندای آسمانی: منظور صدایی است که در شب و روز بیست و سوم ماه مبارک رمضان از آسمان شنیده می شود و همۀ دنیا و هرکس به زبان خود آن را می شنود. امام صادق علیه السلام فرمود:

ندادهنده ای از آسمان به نام قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف و نام پدرش آواز می دهد؛ (2) و (3)

4. قتل نفس زکیه: نفس زکیه یعنی انسان پاک و بی گناه؛ یکی از نشانه های حتمی، کشته شدن فردی بی گناه از سادات در مسجدالحرام (بین رکن و مقام) است. امام صادق عجل الله تعالی فرجه الشریف فرمود:

بین قیام قائم آل محمد عجل الله تعالی فرجه الشریف و کشته شدن نفس زکیه، تنها پانزده شب فاصله است. (4)

5. قیام یمانی: یمانی سرداری نیک نهاد و درست کار و طرف دار امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است و از شهر «صنعاء» در سرزمین یمن کمی پیش از ظهور قیام می کند. او با تباهی ها می ستیزد. امام باقر علیه السلام فرموده:


1- الغیبة، نعمانی، ج2، ص557.
2- الغیبة، نعمانی، ج2، ص187.
3- از روایات چنین برمی آید که چندین ندا به گوش می رسد.
4- کمال الدین، ج2، ص554.

ص:387

در میان بیرق هایی که پیش از قیام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بلند می شود، پرچمی هدایت کننده تر از پرچم یمانی وجود ندارد که آن پرچم هدایت است؛ چون شما را به سوی صاحب تان دعوت می کند. (1)

قیام یمانی، هم زمان با سفیانی است. (2)

به نشانه های حتمی، نشانه های قریب (نزدیک به ظهور) نیز گفته می شود؛ چراکه همۀ آن ها در فاصلۀ کم تر از یک سال مانده به ظهور اتفاق می افتند. (3)

نشانه های غیرحتمی:

علایم غیرحتمی، علایمی است که تحقق آن مشروط است. شاید به خاطر تغییر اوضاع جهان اتفاق نیفتد و همچنین معلوم نیست که پس از اتفاق افتادن، چه مدت طول خواهد کشید تا ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به وقوع پیوندد. علایم غیرحتمی زیاد است؛ تعدادی از آن ها اتفاق افتاده و تعدادی نیز امکان دارد اتفاق بیفتد. اما نکتۀ قابل توجه این است که انسان باید از تطبیق کردن پرهیز نماید و اتفاقات جاری را به آسانی همان نشانۀ ظهور نداند؛ زیرا این ادعا دلیل قاطع و یقینی می خواهد و نمی توان آن را با سلیقۀ خود تعیین کرد. چه بسا چنین برداشتی باعث امید کاذب و واهی یا باعث بدبینی و یأس گردد. همان طور که قبلاً یادآوری گردید، نشانه های غیرحتمی بسیار است و در صحت و دلالت نیز با یکدیگر تفاوت دارند و برخی از علایم قیامت می باشند، نه ظهور.

در ذیل به برخی از آن ها اشاره می شود:


1- الغیبة، نعمانی، ص264.
2- در کتب روایی ما، این پنج مورد در حدیثی از امام صادق علیه السلام یک جا و از علامات حتمی ذکر شده است. (کمال الدین، باب علامات ظهور، ح7).
3- برای آشنایی بیش تر با نشانه های ظهور و شرح آن ها نک: مهدی منتظر، محمدجواد خراسانی.

ص:388

_ بیرون آمدن پرچم های سیاه از طرف خراسان؛

_ خسوف و کسوف در یک ماه رمضان؛

_ باران های پیاپی؛

_ جنگ های خونین؛

_ گسترش ظلم و فساد؛

_ آمدن غربی ها به سرزمین عراق؛

_ فتنه و آشوب در سوریه؛

_ اختلاف در میان امت اسلام؛

_ انقراض سلسلۀ بنی عباس؛

_ بالا آمدن آب دجله؛

_ قیام سید حسنی؛

_ گرانی و بالا رفتن قیمت ها و... .

در پایان باز تذکر می دهیم که انسان نباید با شنیدن علایم ظهور و یا خواندن آن ها در جایی، این نشانه ها را قاطعانه بر اوضاع فعلی جهان تطبیق دهد؛ زیرا معلوم نیست که روایت به کدام واقعه اشاره دارد؛ زیرا در روایات، نشانه ها به گونۀ کلی بیان شده و قابل تطبیق بر موارد متعدد است. همچنین روشن است که علامات حتمی و نزدیک به قیام حضرت هنوز اتفاق نیفتاده است.

نشانه های مادی و معنوی ظهور کدام اند؟

بسیاری از نشانه های ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف که در گفتار پیشوایان دینی برشمرده شده، جنبۀ معنوی دارد و انحطاط اخلاقی و معنوی انسان های آخرالزمان را نشان می دهد. با وجود آن که بیش تر نشانه ها با اخلاق و معنویت انسان ها ارتباط دارد، نشانه های ظهور را به نشانه های معنوی و مادی می توان تقسیم کرد:

ص:389

الف) نشانه های معنوی:

_ فراگیری ظلم و ستم؛

_ مهجور ماندن قرآن؛

_ حلال شدن محرمات الهی؛

_ تفسیر معارف دینی برپایۀ خواسته های شخصی؛

_ دشواری دریافت حقایق قرآن و آسانی دریافت سخنان باطل؛

_ زینت کاری مساجد؛

_ بی توجهی به نماز و... .

ب) نشانه های مادی:

_ فراوانی امکانات مادی و روی آوردن دنیا به مردم؛

_ حاکمیت زنان؛

_ گسترش رشوه خواری کارکنان دولت؛

_ آشکار شدن قمارها و... . (1)

چند علامت دیگر تا ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف باقی مانده است؟

به طور کلی علامت های ظهور به دو دسته تقسیم می شوند: حتمی و غیرحتمی.

الف) علامت های غیرحتمی:

علامت هایی است که وقوع آن حتمی و قطعی نیست؛ یعنی به وضع جهان بستگی دارد؛ اگر لازم باشد اتفاق می افتد و اگر موقعیت آن فراهم نباشد، اتفاق نمی افتد. (2) بیش تر علامت هایی که برای ظهور شمرده شده، از این قسم است.


1- بحارالانوار، ج52، ص256.
2- ممکن است منظور از علامت های غیرحتمی، آنهایی باشد که وقوعشان، ظهور حضرت را فوراً و با فاصلۀ نزدیک به دنبال ندارد؛ چراکه نشانه های غیرحتمی یک امر کلی و بسیار عام و دارای مراتب و درجات مختلف است؛ مثل زیاد شدن ظلم و فساد که در هر دوره ای بوده و مردم هر دوره گمان می کردند که ظلم و فساد عالم گیر شده و دیگر بالاتر از این مرتبه نیست؛ اما ای بسا که در دوران بعد، ظلم و فساد به مراتب بیش تر از دوران قبلی بشود.

ص:390

بنابراین نمی توان گفت چند علامت مانده است تا ظهور اتفاق بیفتد. چون واقعاً معلوم نیست چند علامت از علامت های غیرحتمی اتفاق خواهد افتاد. از طرف دیگر، نمی توان گفت اتفاق هایی که در دنیا رخ می دهد، همان علامت هایی است که در روایات آمده؛ زیرا این حرف به دلیل های محکمی احتیاج دارد که معمولاً به دست آوردن آن ها آسان نیست و امکان دارد در آینده شبیه همان اتفاق دوباره تکرار شود. پس نمی توان گفت علامت ذکر شده، به کدام واقعه اشاره دارد. بنابراین نباید هر اتفاقی را به سادگی بر علامتی که در روایات آمده منطبق کرد یا حرف کسانی را که تطبیق می دهند پذیرفت.

ب) علامت های حتمی:

علامت هایی هستند که امامان ما فرموده اند حتماً و با فاصلۀ کمی از ظهور، اتفاق خواهند افتاد و امکان ندارد به وقوع نپیوندند. آن ها پنج علامت اند و همگی در نزدیکی ظهور اتفاق می افتند و تا به حال هیچ کدام اتفاق نیفتاده است.

دربارۀ علامت های غیرحتمی هم باید دقت کرد و هر اتفاقی را علامت ظهور ندانست و چنین سخنانی را به آسانی قبول نکرد.

سفیانی چه کسی است؟

پیش از قیام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، مردی از نسل ابوسفیان از منطقۀ شام خروج می کند و با تظاهر به دین داری، گروه زیادی از مردم را فریب می دهد و بر بخش گسترده ای از سرزمین های اسلامی مثل سوریه، فلسطین، اردن و عراق تسلط می یابد. آن گاه که از ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف آگاه می شود، سپاهی عظیم به

ص:391

طرف مکه گسیل می دارد و در منطقۀ «بیداء» (بین مکه و مدینه) به امر خداوند قهار، همۀ لشکریان او به جز چند نفر در زمین فرو می روند. از این حقیقت به «خسف بیداء» یاد شده است. از روایات استفاده می شود که خروج سفیانی، از نشانه های حتمی ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است.

آیا دشمن امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف (سفیانی) در حال حاضر زنده است، یا آن که متولد خواهد شد؟ وی از چه طایفه ای و اهل کجاست؟

بنابر روایات، سفیانی شش ماه قبل از ظهور قیام می کند. (1) اما از آن روی که هنگام ظهور مشخص نیست، نمی توان دربارۀ متولد شدن سفیانی چیزی گفت. در روایات آمده است که سفیانی از نسل ابوسفیان، یعنی طایفۀ بنی امیه است. (2) محل تولدش نیز در روایات بیان نشده است اما از شام و سوریه قیام می کند (3) و لشکری نیز (4) برای مبارزه با امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به مدینه و لشکری را برای قتل عام شیعیان به سوی عراق می فرستد. (5) و (6)

آیا این ادعا که سفیانی در ارتش سوریه دیده شده، صحیح است؟

از مرحوم بهلول نقل شده که فردی به نام عثمان بن عنبسه را در آن پیرامون دیده است. هرچند در روایات آمده است که سفیانی، عثمان بن عنبسه نام دارد


1- بحارالانوار، ج52، ص239، ح106 و ص204، ح32؛ در روایت اول آمده که سفیانی و حضرت در یک سال خواهند بود، و در روایت دوم خروج سفیانی در ماه رجب بیان شده است و با توجه به قیام حضرت در محرم (عاشورا)، معلوم می شود که شش ماه فاصله خواهد شد.
2- بحارالانوار، ج52، ص213، ح65.
3- بحارالانوار، ج51، ص217، ح6.
4- بحارالانوار، ج52، ص140، ح51.
5- بحارالانوار، ج52، ص215، ح72 و ص222، ح87.
6- برای اطلاعات بیش تر در مورد سفیانی، نک: سفیانی از ظهور تا افول، نصرت الله آیتی.

ص:392

اما به صرف هم نام بودن، نمی توان گفت او سفیانی است. به علاوه روایتی که نام او را عثمان بن عنبسه گفته، قابل اعتماد نیست. لذا این سخن هیچ مطلبی را ثابت نمی کند و وجود سفیانی را در ارتش سوریه یا هر جای دیگر نمی رساند.

سید حسنی کیست؟

روایات چند نفر را سید حسنی یاد کرده اند؛ ازجمله شخصی که نزدیک ظهور در مکه قیام می کند و به دست اهل مکه به شهادت می رسد و سرش را برای شام می فرستند. این شخص، همان نفس زکیه، یکی از نشانه های حتمی ظهور است.

دیگری که به احتمال بسیار زیاد همان سید حسنی است که از نشانه های ظهور معرفی شده، کسی است که از طرف دیلم خروج می کند، ستمگران را می کشد و وارد کوفه می شود. وقتی خبر ظهور و قیام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به او می رسد، نزد حضرت می آید و پس از درخواست نشانه و کرامت از حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، او و بسیاری از سپاهیانش با حضرت بیعت می کنند و به خیل عظیم سپاهیان آن حضرت می پیوندند.

آیا تعبیر از آیت الله خامنه ای به سید حسینی درست است؟

اولاً، روایات شخصی را به عنوان سیدحسینی نقل نکرده اند تا بتوان برای او مصداقی پیدا کرد.

ثانیاً، تطبیقْ یکی از آسیب های مهدویت است؛ زیرا تطبیق دلیل کافی و قطعی لازم دارد در حالی که چنین دلایلی وجود ندارد و معمولاً افراط در تطبیق علایم ظهور بر وقایع، باعث ایجاد امید کاذب یا ناامیدی و شک در مردم می شود و باید از چنین کارهایی پرهیز کرد. (1)


1- برای آشنایی بیش تر نک: فصل نامۀ انتظار موعود، ش 15، مقالۀ آقای محمدصابر جعفری.

ص:393

سید خراسانی چه کسی است؟

مسئلۀ دیگری که در برخی روایات از نشانه های ظهور خوانده شده، خروج خراسانی است. در همان سالی که سفیانی قیام می کند، سید خراسانی از سمت مشرق قیام کرده، به سمت کوفه می رود. در روایات این شخص به خوبی معرفی نشده، ولی ظاهراً پرچم دار حق است که برای مبارزه با ظلم قیام می کند.

دجال چه کسی است؟

دجال به معنای کذاب و دروغ گو، ستمکاری است که در آخرالزمان مردم را گمراه می کند. در منابع روایی، ظهور این شخص، حادثه ای هم زمان با ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به شمار آمده است.

در مورد این که دجال شخص خاصی است یا به معنای هرکس یا هر جریان انحرافی است که موجب گمراهی مردم شود، در میان علمای شیعه و همین طور علمای اهل سنت دو دیدگاه وجود دارد: برخی به دیدگاه اول عقیده مندند، در حالی که گروهی دیگر بر دیدگاه دوم پافشاری می کنند.

در جمع بندی این دیدگاه ها می توان گفت با توجه به این که در روایات از دجال های متعدد سخن به میان آمده، هر شخص یا جریانی که موجب گمراهی مردم گردد، دجال شمرده می شود؛ اما در میان این دجالان، شخص فریبنده و حیله گری است که سرآمد همۀ دجالان و فتنه گران است و این دجال از نشانه های ظهور حضرت به شمار می آید. یک جمع بندی دیگر هم این که: هر جریان فکری حتماً یک رهبر هم دارد، پس دجال هم می تواند به خط فکری اطلاق شود، و هم به رهبر آن.

از آن جا که دجال قبل از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می آید، آیا می توانیم به سخنان او گوش دهیم؟

نام دجال، بیش تر در کتاب های اهل سنت آمده است و شیعه فقط اشاره ای به

ص:394

آن دارد. این که دجال فرد خاصی است یا به هر فرد دروغ گو نیز دجال می گویند، هر دو احتمال وجود دارد؛ اما در هر صورت، منظور این است که فردی دروغ گو و فریب کار قبل از امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف قیام می کند و مردم را فریب می دهد و گروهی هم فریب او را می خورند.

اما وظیفۀ ما این است که نباید به سخن دروغ گو و فریب کار گوش دهیم و از او پیروی کنیم، بلکه باید مقاومت کرده، در برابر او به مبارزه برخیزیم. اما راه شناخت این که چه کسی راست می گوید، چیست؟

اهمیت آموختن مسائل و معارف دین، مخصوصاً مسائل مربوط به مهدویت در همین جا روشن می شود. کسانی که مسائل را در زمان غیبت فرا گیرند و بدانند اسلام چه می گوید و پیام دین چیست، آن گاه سخن را تشخیص می دهند و دروغ گو را می شناسند. بنابراین افرادی که جاهل هستند و از دین چیزی نمی دانند، فریب دجال و هر فرد مکار دیگری را می خورند، اما افراد دانا هرگز از اینها پیروی نمی کنند.

صحت نشانه ها

آیا قبل از ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف کافران از مؤمنان جدا می شوند؟

امام باقر علیه السلام فرمود:

به خدا سوگند حتماً از یکدیگر بازشناخته می شوید! به خدا قسم باید پاک سازی شوید! به خدا قسم حتماً بوجاری و غربال خواهید شد، همان گونه که «زؤان» (دانه ای کوچک است که میان گندم ها می روید) از گندم غربال می شود! (1)


1- الغیبة، نعمانی، ص293.

ص:395

بنابراین خیلی از مردم در دوران غیبت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف از صراط مستقیم منحرف و دچار تردید می گردند و فریب ابلیس و پیروان او را می خورند و از مذاهب و مکاتب انحرافی گوناگونی پیروی می کنند. فقط مؤمنان حقیقی که به کتاب خدا و عترت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم تمسک کرده اند، نجات می یابند و فتنه ها و امتحانات آخرالزمان، هیچ خللی در عزم و ارادۀ پولادین آن ها ایجاد نمی کند؛ به قول شاعر:

ناز پرورده تنعم نبرد راه به دوست

عاشقی شیوۀ رندان بلاکش باشد

خوش بود گر محک تجربه آید به میان

تا سیه روی شود هرکه در او غش باشد

اصولاً شخصیت واقعی انسان ها در گذر زمان و در مواقع امتحانات و بلاهای گوناگون، ظاهر و مؤمن یا کافر بودن نیز در مواقع سخت نمایان می شود؛ آن وقت سره از ناسره معلوم می گردد.

آیا هنگام ظهور امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف خورشید از مغرب طلوع می کند؟

برای ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف علامت هایی را از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و امامان علیهم السلام نقل کرده اند که بعضی از آن ها حتماً اتفاق خواهد افتاد و برخی دیگر احتمال دارد اتفاق بیفتد، یعنی علایم حتمی و غیرحتمی.

با توجه به بسیاری از روایات، معلوم می شود که طلوع خورشید از مغرب، از نشانه های برپایی قیامت است، نه از علایم ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف؛ یعنی قبل از شروع قیامت، خورشید از مغرب طلوع خواهد کرد. (1)

البته یکی از یاران امام علی علیه السلام فرموده است:

منظور از خورشیدی که از مغرب طلوع می کند، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است. (2)


1- خصال، شیخ صدوق، ص431، ح13؛ تهذیب الاحکام، شیخ طوسی، ج4، ص115، ح336؛ بحارالانوار، ج55، ص145، ح3.
2- «انّ الذی یصلی عیسی بن مریم خلفه هو التاسع من ولد الحسین بن علی علیه السلام وهو الشمس الطالعة من مغربها؛ کسی که حضرت عیسی پشت سر او نماز خواهد خواند، نهمین نسل امام حسین علیه السلام و او همان خورشید طلوع کننده از مغرب است» (کمال الدین، ص528، ح1).

ص:396

اما چون اکثر روایات، طلوع خورشید از مغرب را از نشانه های قیامت بیان کرده اند، ما نیز آن را از نشانه های قیامت می دانیم، نه ظهور امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف.

درست است که می گویند: پیراهن امام حسین علیه السلام دست امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است و هر لحظه که خون از آن پیراهن جاری شود، هنگام ظهور است؟

روایات بر این که پیراهن امام حسین علیه السلام نزد حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است، دلالت می کند، (1) ولی دربارۀ ادامۀ کلام مبنی بر این که «حضرت هر صبح به پیراهن خونین می نگرد و هرگاه خون تازه از آن جاری شد، نشانۀ وقت ظهور است»،

روایتی نیافتیم.

البته برخی روایات می گویند:

زمان ظهور که فرا رسد، شمشیر حضرت از نیام بیرون می آید و پرچم و لوای حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم که نزد آن حضرت است، باز می شود و... .

آیا مراد از مرگ «عبدالله» که در روایت امام صادق علیه السلام نشانۀ ظهور است، عبدالله پادشاه عربستان است؟

امام صادق علیه السلام در روایتی می فرماید:

هرکس مرگ عبدالله را برای من تضمین کند، من ظهور قائم را برای او ضمانت می کنم... . (2)

آقای کورانی دربارۀ این روایت و مسائل مشابه آن به تفصیل بحث کرده است، (3) اما تطبیق «عبدالله» در این روایت به ملک عبدالله، پادشاه عربستان، هرچند


1- کمال الدین، ص674، ح28.
2- بحارالانوار، ج52، ص210.
3- عصر ظهور، ص292.

ص:397

احتمال دارد، اما قطعی نیست، چه بسا صد سال دیگر پادشاهی از خاندان آل سعود به نام عبدالله در آن سرزمین به مسند قدرت بنشیند و منظور از این روایت، او باشد.

اندیشۀ مهدویت دچار آسیب هایی شده است. (1) مسئلۀ تطبیق، یکی از این آسیب ها به شمار می رود که برخی با خواندن یا شنیدن چند روایت در علایم ظهور، آن ها را بر افراد یا حوادثی خاص تطبیق می دهند. این گونه تطبیق ها پی آمدهای نامطلوبی دارد که به آن اشاره می شود:

1. تعیین وقت و استعجال (عجله کردن و صبر و تحمل نکردن)؛ (2)

2. نومیدی و یأس بر اثر واقع نشدن ظهور؛

3. به دلیل احتمال تحقق نیافتن تطبیق های مطرح شده، افرادی به اصل ظهور بی اعتقاد می شوند و یا در اصل روایات به شک می افتند.

آیا طوفان ها و حوادثی که اکنون در جهان رخ می دهد نشان از آمدن حضرت است؟

به حوادثی که قبل از ظهور اتفاق می افتد، از دو جهت می توان نگریست:

1. حوادثی که نشانه های نزدیک شدن ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف هستند؛

2. برخی حوادث، زمینه ساز ظهورند.

بنابراین می توان گفت که دو اصطلاح هست: 1. علایم ظهور که بعد از شروع غیبت و قبل از آغاز ظهور اتفاق می افتد و وقوع آن ها در احادیث پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و امامان علیهم السلام ذکر شده است؛ 2. شرایط ظهور، که حوادثی است که نزدیک زمان ظهور واقع می شود و زمینه را آماده می سازد و رابطۀ مستقیمی با ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دارد.


1- «اندیشۀ مهدویت و آسیب ها»، محمدصابر جعفری، فصل نامه انتظار، ش15، ص45.
2- برای آگاهی بیش تر از این اصطلاحات به منبع قبلی مراجعه فرمایید.

ص:398

در ضمن برخی از نشانه های ظهور حتمی است که اگر این نشانه ها ظاهر شود بی شک امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ظهور خواهد کرد. این نشانه ها قبل از ظهور حتماً به وقوع می پیوندند که عبارت اند از:

1. خروج سفیانی؛ 2. کشته شدن نفس زکیه؛ 3. ندای آسمانی از سوی جبرئیل؛ 4. فرورفتن در بیداء؛ 5. قیام یمانی.

اما در مورد سؤال، اولاً، نمی دانیم منظور کدام طوفان و حوادث است و ثانیاً، حتماً از نشانه های ظهور امام نیست و اگر هم باشد شاید از علایم غیرحتمی است. در نتیجه می توان گفت: طوفان ها و حوادثی که در جهان رخ می دهد مصداقی از حوادث عمومی و بلاهای طبیعی پیش از ظهور است و لازم نیست که در روایات به اینها تصریح شده باشد.

من در جایی شنیده ام که قبل از ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف جنگ هایی رخ می دهد که حدود دو سوم شیعیان از بین می روند، آیا چنین چیزی صحت دارد؟ دربارۀ آن توضیح دهید.

منابع دینی، جنگ های خونین و کشتارهای بزرگ را از نشانه های ظهور یاد کرده اند. (1) گویا این جنگ ها میان اهل باطل، بر سر رقابت های مادی و سیاسی روی می دهد که در نهایت بدون پیروزی هیچ یک از دو گروه و پس از بر جای گذاشتن انبوهی از کشته ها پایان می یابد. لذا از مجموع روایات، این نتیجه ها به دست می آید:

1. پیش از ظهور حضرت، کشتارهایی رخ داده، تعداد بسیاری از انسان ها کشته می شوند، به طوری که افراد باقی مانده، کم تر از کشته شدگان هستند. لذا اولاً، کشتارها چون قبل از ظهور است مربوط به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نیست و به دست حضرت یا فرمان ایشان انجام نمی گیرد؛ ثانیاً، درست نیست که دو سوم شیعیان


1- بحارالانوار، ج52، ص246، 251 و 388.

ص:399

کشته می شوند؛ بلکه آن چه صحت دارد کشته شدن تعداد زیادی از انسان هاست نه شیعیان، و چون اکثریت جهان، غیرشیعه اند، کشته ها نیز بیش تر از آن ها خواهد بود؛

2. تعدادی از کشته شدگان در جنگ، و تعدادی به واسطۀ بیماری های مسری جان می سپارند؛

3. در میان اقلیتی که باقی می مانند، شیعیان و دوست داران امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هستند. (1)


1- چشم اندازی به حکومت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، ص45.

ص:400

ص:401

وقایع هنگام ظهور

مدت برقراری عدالت

آیا هنگام ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، برای برقراری عدل و قسط در تمام جهان، زمانی طولانی لازم است؛ چند سال؟

حرکت اصلاحی حضرت را بعد از ظهور و قیام، به دو مرحله می توان تقسیم کرد: الف) مرحلۀ جنگ و مبارزه؛ ب) مرحلۀ ارشاد و تبلیغ.

مرحلۀ اول (جنگ و مبارزه):

طبیعی است که با قیام حضرت، ستمگران به دشمنی برخاسته، بی توجه به سخنان منطقی امام، می خواهند این حرکت را که به ضرر منافع جاه طلبانۀ آن هاست، در نطفه خفه کنند. بنابراین سران کفر و فساد، زبانی جز شمشیر و جنگ نمی شناسند؛ و اصولاً برای گفت وگو و کشف حق نیامده اند. پس حضرت در ابتدا مجبور است با آنان برخورد مسلحانه کند و دست آن ها را از قدرت و اموال مظلومان کوتاه گرداند. از روایات چنین استفاده می شود که این مرحله بیش از هشت ماه طول نمی کشد و پس از آن تمام جهان به تسخیر حضرت درمی آید، آتش جنگ و مبارزه خاموش می شود. (1)


1- الغیبة، نعمانی، ص164، ح2 و 5.

ص:402

مرحلۀ دوم (ارشاد و تبلیغ):

بعد از سرنگونی سران کفر و فساد، که منطقی جز زور نمی شناختند، نوبت به مردم عادی می رسد که اهل منطق و استدلال هستند و از پذیرش حق امتناع ندارند. در این مرحله، دیگر حضرت به زور متوسل نمی شود و از کسی نمی خواهد که به زور چیزی را بپذیرد، بلکه حقیقت دین را تبلیغ می کند و هرکس از هر مکتبی دلیل بخواهد، با مبانی اعتقادی دین خودش، جواب او را می دهد. به این صورت، مردم با شنیدن دلایل کافی و قطعی امام، به ایشان ایمان می آورند. در روایتی، امام باقر علیه السلام می فرماید:

حضرت مهدی بعد از ظهور، با پیروان تورات براساس تورات، و با پیروان انجیل طبق انجیل، و با اهل زبور طبق زبور و با مسلمانان براساس قرآن حکم می کند. (1)

طبیعی است که این مرحله زمان بیش تری می برد. در روایات، به مدت زمان این مرحله اشاره نشده است، اما چون تبلیغ به زمان احتیاج دارد که فرد بشنود، تحقیق و فکر کند و نتیجه بگیرد، از این رو مدتی طول می کشد تا همۀ زمین دین حق را بپذیرند و همۀ جهان مسلمان شوند؛ اما در این مدت، امنیت و آسایش و عدالت برقرار است؛ و بحث علمی و عقیدتی آزاد و منطقی، به جنگ و ناامنی

نیاز ندارد.

ابزار تشکیل حکومت

براساس روایات، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و یارانش بعد از ظهور با چه اسلحه ای نبرد می کنند؟

آنچه در متن روایات آمده این است که حضرت و یارانش با شمشیر قیام می کند


1- بحارالانوار، ج51، ص29، ح2.

ص:403

و غیر از سیف (شمشیر) چیز دیگری بیان نشده است. (1)

اما منظور از شمشیر چیست، چند نظر وجود دارد:

1. منظور از شمشیر، قیام مسلحانه است و گفتن شمشیر کنایه از جنگ و مبارزه است و سلاح خاصی مدنظر نیست؛ بنابراین در هر زمان ظهور کند با ابزار آن زمان جنگ خواهد کرد؛ (2)

2. منظور شمشیر معمولی است؛ زیرا قبل از ظهور تمام سلاح های پیشرفته در اثر جنگ های فراوان تمام می شود. چیزی جز سنگ و چوب و شمشیر نمی ماند و یا در سایۀ پیشرفت عقل بشر، خود انسان ها سلاح ها را نابود می کنند و چیزی جز سلاح سرد نمی ماند؛ (3)

3. منظور شمشیر معمولی است؛ یعنی خود حضرت شمشیر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم یا امیرالمؤمنین علیه السلام را دارد، لذا از سلاح های کشتارجمعی که همه را با هم از بین می برد و نظامی و غیرنظامی نمی شناسد، استفاده نمی کند و این خود نشان عدالت ایشان است، اما این که چگونه می توان با شمشیر در مقابل سلاح های پیشرفته مبارزه کرد، باید گفت یا معجزه است؛ یعنی قدرت اصلی حضرت، قدرتی معنوی و فوق طبیعی است؛ چنان که در روایات آمده که هرجا حضرت حرکت کند قبل از ایشان ترس بر آن جا مستولی شده، کسی جرأت کاری را نمی یابد. بنابراین با آن که سلاح ها وجود دارد، کسی جرأت به کارگیری آن را نمی یابد؛ یا به طور طبیعی است؛ یعنی با آن که سلاح ها وجود دارد، ولی به کارگیری


1- کافی، ج1، ص408،ح1؛ کمال الدین، ص322، ح3؛ الغیبة، شیخ طوسی، ص467، ح483؛ در مورد یاران: کمال الدین، ص671، ح19 و ص673، ح26؛ الغیبة، نعمانی، ص40، ح1.
2- حکومت جهانی مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، ناصر مکارم شیرازی، ص251.
3- موعودنامه، مجتبی تونه ای، ص572.

ص:404

آن به سوخت (نفت و بنزین) احتیاج دارد و در آن زمان این سوخت ها از دسترس بشر خارج می شود. بنابراین اساساً حضرت به سلاح های مدرن احتیاجی نخواهد داشت. (1)

با توجه به رشد تکنولوژی، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف با چه وسیله ای (اسب یا...) ظهور می کند؟

در زمان قدیم، از اسب برای وسیلۀ حمل و نقل استفاده می شد و امروزه در شهرها و مراکز بزرگ، دیگر این کاربرد را ندارد، اما در زمان حاضر هم به عنوان نماد استفاده می شود؛ مثلاً در حال حاضر پلیس انگلستان از اسب در شهر استفاده می کند. این بدان معنا نیست که در این کشور اروپایی پیشرفت وجود ندارد، بلکه در کنار ماشین های مدرن، پلیس از اسب نیز استفاده می کنند و منافاتی بین این دو نمی بینند.

در زمان ظهور نیز اسب داشتن امام، منافاتی با وجود ابزار دیگر نخواهد داشت و به این معنا نیست که حضرت همیشه از اسب استفاده می کند، بلکه می تواند در مراسم و مواقع خاصی از آن استفاده نماید؛ زیرا در روایات، تعابیری وجود دارد که می تواند اشاره به وسایل فوق پیشرفته باشد؛ مانند این که در روایت آمده حضرت سوار بر ابر می شوند (2) و تاکنون چنین چیزی اتفاق نیفتاده است.

به طور خلاصه در زمان ظهور، حضرت از وسایل نقلیۀ روز و در عین حال اسب نیز استفاده خواهند کرد و این دو با هم منافاتی ندارد؛ چنان که در عصر حاضر نیز شاهد آن هستیم.

البته این احتمال نیز وجود دارد که منظور این روایات از اسب، همان وسایل


1- قیام جهانی حضرت مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف با شمشیر و امثال آن، مهدی فقیه ایمانی، ص11 و 17؛ شناخت زندگی بخش، ابراهیم شفیعی سروستانی، ص144.
2- بحارالانوار، ج52، ص321، ح27.

ص:405

نقلیه باشد و چون در زمان امامان معصوم علیهم السلام که این احادیث بیان شده است، مردم از اسب برای حمل و نقل استفاده می کردند و برای آن ها وسایل پیشرفتۀ امروزی قابل فهم نبوده، امامان معصوم علیهم السلام نیز طبق فرهنگ و فهم مردم زمان خود سخن گفته اند.

آیا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف عصا هم دارند؟

در روایات آمده است که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف با میراث پیامبران خدا می آید که یکی از آن ها عصای حضرت موسی علیه السلام است.

حضرت علی علیه السلام فرمودند:

جهان پر از هرج ومرج می شود؛ افق زندگی تیره و تار می گردد؛ در این موقع مهدی ما می آید در حالی که پیراهن آدم در تن او، انگشتر حضرت سلیمان در انگشت او و عصای حضرت موسی علیه السلام در دست اوست. (1)

قرآن کریم، عصای موسی را معجزۀ آن حضرت معرفی کرده است که با آن دشمن را می ترساند و کارهای گوناگونی انجام می داد. حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز طبق روایات، همچون موسی علیه السلام آن را به کار می برد. بنابراین عصای موسی علیه السلام ازجمله نشانه های الهی است که به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به ارث می رسد، نه این که وسیله ای معمولی برای راه رفتن و تکیه دادن باشد.

رویدادهای زمان ظهور

در زمان ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، چه حوادثی رخ می دهد؟

در زمان ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، حوادث ذیل رخ می دهد:

1. آن حضرت دشمنان امیرمؤمنان علیه السلام و امام حسین علیه السلام را می کشند؛


1- کافی، ج1، ص231.

ص:406

2. تمام قوانین و رسم های جاهلیت پایان می پذیرد؛

3. رفاه، امنیت، عدل و مساوات به بالاترین حد خود می رسد؛

4. عقل بشری به کمال خود می رسد؛

5. دانش های مخفی ظاهر می شوند؛

6. تمام گنج های زمین به بهره برداری می رسند.

خلاصه بعد از آمدن آن حضرت، تحول عظیم و شگرف در جهان به وجود خواهد آمد. امام باقر و امام صادق علیهما السلام فرمودند:

قائم ما که ظهور می کند، مردم را به امر جدید دعوت می کند، همان گونه که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم چنین کرد. (1)

وقایع هنگام ظهور را بیان فرمایید؟

هنگامی که خداوند متعال اذن ظهور و فرمان قیام را صادر کند، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در کنار کعبه، بین حجرالاسود و درب کعبه ظاهر می گردد و ظهور و برنامۀ خود را به اطلاع جهانیان می رساند. جبرئیل علیه السلام و 313 نفر از اصحاب خاص حضرت با ایشان بیعت می کنند. وقتی عدد سپاهیان حضرت به ده هزار نفر رسید، قیام از مکه آغاز می شود و کوفه محل حکومت جهانی حضرت خواهد بود. در این زمان حضرت عیسی علیه السلام بر زمین بیت المقدس نازل می شود و هنگام نماز، به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف اقتدا می کند و جهانیان و به ویژه مسیحیان را به اطاعت و یاری امام زمان علیه السلام فرا می خواند. پس حضرت با کمک سپاهی عظیم از مؤمنان و لشکری از فرشتگان و ایجاد رعب و وحشت در دل ستمگران، عدالت را در سراسر جهان برقرار می سازد و به هرگونه ظلم و تباهی خاتمه می دهد _ ان شاءالله.


1- بحارالانوار، ج52، ص313-336.

ص:407

مطابق روایات، آن حضرت پس از شنیدن ندایی آسمانی، که همۀ مردم جهان را از ظهور حضرت آگاه می کند، ظاهر می شود و ظهور ایشان از کنار خانۀ کعبه در مسجدالحرام خواهد بود و اولین جمله ای که حضرت می فرماید، آیۀ 86 سورۀ هود است: «بَقِیَّةُ اللهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنتُمْ مُؤْمِنِینَ» و سپس می فرماید: «من بقیة الله، خلیفةالله و حجة الله در میان شما هستم».

و نیز در روایت آمده اولین کسی که با حضرت بیعت می کند، جبرئیل است و پس از آن در بین رکن و مقام، مردم با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بیعت می کنند.

پس از ظهور چه اتفاقی رخ خواهد داد؟

حضرت بعد از ظهور و جمع شدن یارانش، پیام دین و اسلام را به مردم می رساند و از آنان می خواهد که از اسلام پیروی و عدالت را اجرا کنند. اکثر مردم سخن امام را می پذیرند و جزء یاران ایشان می شوند و اگر کسی دلیلی برای سخنان امام بخواهد، حضرت دلایل خویش را بیان و به این صورت ابتدا اتمام حجت می کند. با وجود این، عده ای از ظالمان و ستمکاران که منافع خود را در خطر می بینند، با آن که می دانند حق با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است، در مقابل او می ایستند. امام نیز با آن ها می جنگد و جهان بعد از شکست خوردن آن ها پر از عدالت و معنویت و اخلاق می شود و همه در سایۀ رهبری امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف از نعمت های مادی و معنوی بهره مند می گردند، و امنیت و آسایش همه جا برقرار می شود و فضای عمومی جامعۀ مهدوی، عطرآگین به بوی عدالت خواهد شد.

اولین کسی که در زمان ظهور با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ملاقات می کند، کیست؟

طبق روایات، اول کسی که با آن حضرت بیعت می کند، جبرئیل است. ابان بن تغلب از امام صادق علیه السلام نقل کرده که فرمود:

همانا اول کسی که با قائم عجل الله تعالی فرجه الشریفبیعت می کند، جبرئیل است... .

ص:408

طبرسی از امام صادق علیه السلام نقل کرده که در حدیثی فرمود:

... پس خداوند عزوجل، جبرئیل را می فرستد تا نزد او بیاید و از او سؤال کند: به چه چیزی دعوت می کنی؟ قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف او را از ماهیت دعوت خبر می دهد. جبرئیل می گوید: پس من اول کسی هستم که با تو بیعت می کنم. آن گاه می گوید: کف دستت را بده و آن را بر دست خود مسح می کند... . (1)

امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف برای برآوردن نیازهای زندگی خود و یارانش در دوران قیام چه کار خواهد کرد؟

آن حضرت و یارانش از کمک های مردمی، غنایم جنگی و امدادهای غیبی بهره مند خواهند شد.

1. کمک های مردمی: از امام صادق علیه السلام نقل شده است:

شیعیان مجازند از آن چه در دست دارند (در توان دارند) به نیکی انفاق کنند. اما هنگام قیام قائم ما، گنج ها بر صاحبانشان حرام می شود؛ تا این که با آن ها امام عجل الله تعالی فرجه الشریف را در مقابل دشمن یاری کنند. (2)

2. غنایم جنگی: از امیرالمؤمنین علیه السلام چنین نقل شده است:

حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و یارانش حرکت می کنند تا این که وارد قسطنطنیه می شوند و به جایی می روند که پادشاه روم سکونت دارد و سه گنج را از آن جا بیرون می آورند: گنجی از جواهرات، گنجی از طلا و گنجی از نقره؛ آن گاه حضرت اموال و غنیمت ها را بین لشکریان تقسیم می کند؛ (3)

3. امدادهای غیبی: از امام صادق علیه السلام نقل شده که ابوجعفر (امام باقر علیه السلام) فرمود:

هنگامی که قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف در شهر مکه قیام و حرکت به سوی کوفه را قصد نماید، منادی ندا می کند [به نیروهای حضرت] که هیچ کس غذا و آب با خود بر


1- موعودشناسی و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، ص561.
2- معجم احادیث الامام المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، ج 5، ص 150، ح1572.
3- چشم اندازی به حکومت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به نقل از الشیعه و الرجعه، ج1، ص162.

ص:409

ندارد؛ و حضرت، سنگ حضرت موسی علیه السلام را (که دوازده چشمۀ آب از آن جوشیده) به همراه دارد. [در مسیر راه] به هر منزلی می رسد، آن سنگ را به زمین می زند و چشمه های آب از آن می جوشد. با نوشیدن از آن، گرسنگان سیر و تشنه گان سیراب می شوند. زاد و توشۀ راه آنان تا رسیدن به شهر نجف، این گونه است... . (1)

خداوند متعال نیز وعدۀ نصرت و یاری مستضعفان و صالحانی را داده که برای حق قیام کنند: «... إِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرْکُمْ...». (2)

بنابراین در ابتدای قیام و حرکت حضرت، آب و غذای یاران به گونه ای اعجازانگیز تأمین می شود (امداد الهی) و در مراحل بعد کمک های مالی شیعیان و مسلمانان و حتی غیرمسلمانان (که حرکت اصلاحی و همراه با عدالت امام را می بینند) به یاران امام می رسد. هم زمان با آزادسازی شهرها و کشورها از دست ظالمان، سپاهیان حضرت از منابع موجود در آن مناطق هم استفاده می کنند.

آیا امام زمان هنگام ظهور، بر سر قبر مادرش فاطمه علیها السلام حاضر می شود و آن را به مردم نشان می دهد؟

از فلسفۀ مخفی بودن قبر حضرت فاطمه علیها السلام چنین برمی آید که در آن زمان، دیگر قبر مخفی او آشکار می شود؛ چراکه فلسفه و حکمت مخفی بودن آن قبر شریف، اعتراض به غصب خلافت، پای مال کردن حق علی علیه السلام، تصرف اموال فاطمه علیها السلام (فدک) و به طور کلی به دلیل اعتراض به عملکرد مسلمانان، به ویژه خلفای جور بوده است. حضرت با این کار خواسته اند به مسلمانان اعلام کنند که من (فاطمه، تنها دختر و فرزند پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم) از خلفا رضایت ندارم و به همین دلیل


1- الخرائج و الجرائح، قطب الدین راوندی، ج 2، ص690؛ بحارالانوار، ج52، ص335، ح67 ؛ مستدرک سفینة البحار، ج2، ص222. هردو از کتاب الخرائج نقل کرده اند.
2- سورۀ محمد، آیۀ7.

ص:410

نخواستم آنان بر جنازۀ من نماز بگزارند و در تشییع جنازۀ من حاضر شوند. برای این که مسلمانان آن زمان و دیگر زمان ها به این مسئله بیندیشند که چرا فاطمه علیها السلام چنین وصیتی کرده است؛ مگر آنان که ادعای جانشینی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را داشتند، با تنها یادگار او چه کردند؟ این اعتراض، تا زمان ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و روشن شدن حق و انتقام گرفتن آن حضرت ادامه خواهد داشت. اما وقتی که آن حضرت ظهور کرد و حقانیت فاطمه علیها السلام بر همگان روشن شد و آن حضرت از ظالمان انتقام گرفت، دیگر به مخفی ماندن قبر ایشان نیازی نیست؛ زیرا همه چیز روشن شده و حق به حق دار رسیده است.

مخالفان امام

آیا صحیح است که مدعیان اسلام و ایمان، هنگام ظهور حضرت با مشاهدۀ اسلام راستینی که حضرت برای مسلمین می آورد، با ایشان مخالفت می کنند؟

جنگ امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف با عده ای از مسلمانان، به ویژه سران فرقه های انحرافی خواهد بود، نه تودۀ مسلمانان که حق طلب هستند، ولی حق را نشناخته اند. امام صادق علیه السلام می فرماید:

... وان القائم یخرجون علیه فیتأوّلون علیه کتاب الله ویقاتلونه علیه؛ (1)

به درستی که قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف با مردمی روبه رو می شود که رودرروی او می ایستند و آیه های کتاب خدا را در برابر او به نظر خود تأویل می کنند و در همین راستا با او به نبرد برمی خیزند.

از این حدیث برمی آید که مخالفان امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، علمای منحرف و سران فرقه های انحرافی اسلامی هستند.


1- موعودشناسی و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، ص578.

ص:411

شیطان چگونه به دست امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف کشته می شود؟

این پرسش را از سه جهت می توان پاسخ داد:

1. جریان کشته شدن شیطان: در این باره باید گفت: زمانی که حضرت قیام می کنند و در مسجد کوفه هستند، شیطان در حالی که به زانو درآمده، می گوید: «وای بر من از این روز!» سپس حضرت پیشانی او را گرفته، گردنش را می زند؛ (1)

2. امکان کشته شدن شیطان: اگر منظور این است که آیا می توان شیطان را کشت یا نه، باید گفت: چنان که در قرآن تصریح شده است، شیطان از جنس جن است (2) و چنان که معلوم است جنیان نیز مانند انسان متولد می شوند و از دنیا می روند؛ لذا مرگ یا کشته شدن شیطان که از جنس جنیان است از لحاظ علمی و علوم عقلی مشکلی ندارد و مانند فرشتگان و ملائکه نیست که مرگ و تغییر برایشان از لحاظ علمی محال باشد؛

3. اِشکال کشته شدن: ممکن است تصور شود چون دنیا دار امتحان است و شیطان یکی از مکملان صحنۀ امتحان به شمار می آید، اگر قرار باشد کشته شود و از بین برود، محل امتحان و ابتلا بودن دنیا هم از بین می رود و دیگر تکلیف (گناه و ثواب) معنای خود را از دست می دهد.

برای این که چنین تصوری پیش نیاید، باید تصویری از زمان ظهور داشته باشیم. در تصویری که مرحوم سید بن طاووس در کتاب سعد السعود از صحف ادریس پیامبر نقل می کند و در بحار الانوار نیز آمده است، چنین می خوانیم:

آن، روزی است که زمین از کفر و شر و گناه پاک می شود و خداوند برای آن عصر بندگانی را انتخاب نموده که قلب های آن ها را برای ایمان امتحان کرده


1- بحارالانوار، ج52، ص376.
2- سورۀ کهف، آیۀ50.

ص:412

و درونشان را با ورع و اخلاص و یقین و تقوا و خشوع و صدق و حلم و صبر و وقار و پرهیزگاری و بی رغبتی نسبت به دنیا و اشتیاق به آن چه در نزد خداوند است، آزمایش نموده است. (1)

از این تعابیر و روایاتی شبیه به این روایت معلوم می گردد که دوران حضور حضرت، دورانی بسیار درخشان از لحاظ معنوی و اخلاقی خواهد بود.

در آن زمان به دلیل پیشرفت فوق العادۀ بشر در عرصۀ عبادت و بندگی، امتحان و آزمایش بندگان نیز وارد مرحلۀ جدیدی خواهد شد. به عبارت دیگر، وضعیت به گونه ای خواهد بود که عرصه ای برای شیطان نخواهد ماند و کسی نخواهد بود که از او پیروی نماید، و از روایت به زانو درآمدن شیطان و تسلیم شدن او، این مطلب قابل استفاده است.

برای این که معلوم شود چگونه ممکن است شیطانی که این همه وسوسه

و دعوت می کند و موفق می شود، امکان دارد اثر خود را از دست بدهد،

مثالی می زنیم: اگر به دانش آموزی که در مقطع ابتدایی یا راهنمایی تحصیل می کند گفته شود: جلسات امتحانی ای وجود دارد که به شخص اجازه

داده می شود تا کتاب خود را همراه ببرد و در جلسۀ امتحان از آن استفاده نماید،

او باور نمی کند. به این دلیل که با خود می اندیشد اگر کتاب در اختیار انسان باشد، امتحان مشکلی نخواهد داشت، همه را می تواند از روی کتاب جواب دهد. اما این مسئله برای یک دانشجو حل شده است؛ زیرا می داند امتحان هایی وجود دارد که بردن و باز کردن کتاب، کمک قابل ملاحظه ای به انسان نمی کند؛ زیرا امتحان به قدری در سطح بالا و دقیق است که بودن یا نبودن کتاب

بی تأثیر است.


1- بحارالانوار، ج52، ص385.

ص:413

در زمان حکومت حضرت نیز اولاً، به دلیل پاکی معنوی بسیار بالای جامعه، اصلاً امکان وجود شیطان نیست و جامعه وجود او را برنمی تابد و حتماً باید از

بین برود تا طهارت زمین کامل گردد؛ ثانیاً، با رفتن او محل امتحان بودن دنیا مختل نمی شود؛ زیرا نفس انسان که او را دنبال خواسته های خود می کشد، وجود دارد و مبارزه با نفس، جهاد بزرگی است که ربطی به شیطان ندارد. از طرفی

موارد امتحانی به فراخور پیشرفت معنوی انسان به قدری دقیق و ظریف است

که وجود شیطان لازم نیست و این دقیق بودن امتحان از احادیثی معلوم می شود که مثلاً بیان می کند در آن دوران، گرفتن سود از برادر دینی حرام خواهد

بود، هرکس هر مقدار که احتیاج دارد از جیب برادر دینی خود برخواهد داشت؛ برادر دینی از برادر دینی خود ارث خواهد برد؛ گرفتن وثیقه از برادران دینی

حرام خواهد بود؛ کمک به برادر دینی واجب خواهد شد و بسیاری از مسائل دیگر که وقتی از ائمه علیهم السلام سؤال می شد، می فرمودند: «این حکم در زمان ظهور اجرا خواهد شد».

پس هرچند با از بین رفتن شیطان، انسان تصور می کند که ترک گناه آسان می شود، اما این همان تصور دانش آموز ابتدایی از بردن کتاب به جلسۀ امتحان است؛ زیرا امتحان هم به همان میزان دقیق خواهد شد و امتحان دادن سخت تر.

آیا کشته شدن شیطان با آیۀ «قَالَ فَإِنَّکَ مِنْ الْمُنْظَرِینَ إِلَی یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ» (1)

منافات ندارد؟

چنان که در تفسیر عیاشی آمده و تفسیر المیزان آن را نقل کرده، همین مسئله را وهب بن جمیع از امام صادق علیه السلام سؤال کرده و امام در جواب فرموده اند:


1- خداوند فرمود: «همانا تو (شیطان) تا روز زمان معلوم مهلت داده شده ای» (سورۀ حجر، آیات37 و 38؛ سورۀ ص، آیات80 و 81.).

ص:414

ای وهب! آیا گمان می کنی منظور، روز قیامت است، لکن خداوند او را تا زمان قیام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف مهلت داده و وقت معلوم، زمان ظهور است. (1)

یعنی درخواست شیطان شامل دو قسمت بود: یکی مهلت خواستن، و دیگری میزان مهلت که تا قیامت باشد و خداوند، درخواست دوم را قبول نکرد. لذا شیطان وقتی گفت: «می خواهم تا قیامت وقت داشته باشم!» خداوند در جواب فرمود: «تو تا وقت معیّنی اجازه داری». از همین عوض شدن جواب معلوم می شود که خداوند درخواست او را نپذیرفته است.

امام صادق علیه السلام می فرماید: «منظور از وقت معلوم، زمان ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است». لذا این آیه نیز منافاتی با کشته شدن شیطان به دست آن حضرت ندارد.

بیش ترین مخالفان امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در هنگام ظهور از انسان ها هستند یا از جن ها؟

نقش اصلی در دنیا برعهدۀ انسان هاست؛ بنابراین مخالفت جن ها در حاشیه و تابعی از مخالفت انسان هاست. جن ها به تنهایی نمی توانند سرنوشت جهان را تعیین کنند؛ زیرا خداوند جهان را برای انسان ها آفریده است. از این رو، دشمنان اصلی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در هنگام ظهور، قطعاً انسان ها خواهند بود، البته امکان دارد که جن ها نیز در این کار به آن ها کمک کنند.


1- المیزان، علامه طباطبایی، ج12، ص184.

ص:415

یاران امام

وجود یاران

آیا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف مانند دیگر امامان، اصحابی دارند؟

همۀ ما جزء معتقدان به امامت ایشان هستیم و از این جهت جزء اصحاب و یاران امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف محسوب می شویم؛ یعنی تمام شیعیان، اصحاب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هستند.

اما اگر منظور از اصحاب، کسانی باشند که در کنار امام هستند و با ایشان زندگی می کنند، باید بگوییم طبق روایات، عد ه ای همیشه نزد امام هستند و امام تنها زندگی نمی کنند. آن ها همراه امام هستند و دستورهای ایشان را اجرا می کنند. در روایتی، تعداد آن ها سی نفر ذکر شده است؛ (1) یعنی در هر زمان حداقل سی نفر همراه امام وجود دارد.

البته حضرت بعد از ظهور نیز در آغاز 313 نفر یار ویژه خواهند داشت که فرماندهان حضرت هستند و غیر از آن ها یاران فراوان دیگری نیز دارند که تعداد آن ها به هزاران نفر می رسد.


1- المیزان، علامه طباطبایی، ج12، ص184.

ص:416

تعداد یاران

یاران امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در هنگام ظهور چه تعداد خواهند بود؟

براساس روایات، عدد اصحاب ویژۀ امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به تعداد لشکر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در غزوۀ بدر (313نفر) خواهد بود.

در تفسیر آیۀ «وَلَئِنْ أَخَّرْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِلَی أُمَّةٍ مَعْدُودَةٍ»، (1) از امام باقر و امام صادق علیهما السلام نقل شده است که فرمودند:

همانا امت معدوده 313 نفر از اصحاب مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در آخرالزمان است که همانند عدۀ اهل بدر، در یک ساعت اجتماع می کنند... . (2)

محمد بن مسلم از امام باقر علیه السلام روایت کرده است که فرمود:

اول کسی که از طرف خدا با او بیعت می کند، جبرئیل است و نیز از مردم 313 نفر با او بیعت خواهند کرد... .

نیز از امام باقر علیه السلام روایت شده است که فرمود:

قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف از ما با ترس یاری شده و با نصرت تأیید خواهد شد... پس

هنگامی که خروج می کند، بر کعبه تکیه می دهد و 313 نفر به دور او

گرد می آیند... . (3)

آیا احتمال دارد بر تعداد یاران امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف افزوده شود؟

براساس روایات، یاران ویژۀ حضرت 313 نفر هستند که یاران حکومتی حضرت به شمار می آیند و هرکدام مسئولیت و مأموریت خاصی از طرف حضرت دارند. این تعداد که جزء یاران ویژۀ حضرت هستند، در مرحلۀ آغازین ظهور با ایشان


1- سورۀ هود، آیۀ8.
2- کافی، ج8، ص313.
3- موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص589.

ص:417

همراه می شوند و هستۀ اولیۀ انقلاب جهانی مهدوی را تشکیل می دهند و تعدادشان افزایش و کاهش نمی پذیرد.

در مرحلۀ بعد، به تعداد یاران حضرت افزوده می شود و چنان که در روایات آمده، شمار آنان به ده هزار نفر هم می رسد. در این روند، بسیاری از افراد شایسته به یاران حضرت می پیوندند. البته نمی توان یاران حضرت را که در جنگ با دشمنان و دیگر مسائل با حضرت همکاری می کنند و در راه اهداف حضرت گام برمی دارند، به عدد خاصی محدود کرد. بنابراین چون برای این گروه از یاران حضرت عددی تعیین نشده، افزایش یا کاهش آن هم معنا ندارد.

چه کسانی از پیامبران الهی با امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف همراه می شوند؟

با مراجعه به روایات، نام بعضی از پیامبران الهی را می توان یافت که در حکومت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف حضور خواهند داشت؛ مهم ترین آنان، حضرت عیسی علیه السلام است. بنابر روایات شیعه و سنی، در زمان ظهور حضرت عیسی علیه السلام نزول خواهد کرد و پشت سر امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف نماز خواهد خواند. این نماز و اقتدای حضرت عیسی علیه السلام باعث می شود بسیاری از مسیحیان مسلمان شوند و امامت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را بپذیرند.

در روایتی علاوه بر نام حضرت عیسی علیه السلام، نام حضرت ادریس، حضرت خضر و حضرت الیاس علیهم السلام نیز آمده است (1) و (2) که در کنار امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف حضور دارند، اما در روایات از سایر پیامبران سخنی به میان نیامده است.


1- کشف الحق، ص186.
2- کافی، ج1، ص247-242. روایتی از ملاقات امام باقر علیه السلام با حضرت الیاس آورده که از آن معلوم می شود حضرت الیاس در زمان ظهور، حضور خواهد داشت.

ص:418

مشخصات یاران

اسم و ملیت و صفت اصحاب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و سن آن ها را بیان کنید؟

اصحاب اولیۀ امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف 313 نفر هستند که نام بعضی از آن ها در روایات آمده است که از آن جمله اند: اصحاب کهف، یوشع بن نون، مالک اشتر، مقداد و سلمان و ابودجانۀ انصاری؛ (1) اما نام و مشخصات همۀ آن ها را نداریم، البته تعدادی از کسانی که در گذشتۀ تاریخ زندگی می کردند در میان اصحاب حضرت حضور خواهند داشت، یعنی گروهی نیز زنده شده، در رکاب حضرت حاضر می شوند.

امیرالمؤمنین علیه السلام در روایتی به نقل از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، نام افراد را شمرده و شهرهای آن ها را نیز بیان کرده است؛ اما این روایت قابل اعتماد نیست و نمی توان گفت حتماً همان ها یاران امام هستند. البته در بعضی موارد نام فرد ذکر نشده، مثلاً فرموده: مردی از سرخس. در این روایات نام بسیاری از شهرهای ایران ذکر شده است؛ مانند اهواز، شوشتر، شیراز، اصفهان، بروجرد، نهاوند، همدان، قم، خراسان، آمل، گرگان، دامغان، سرخس، ساوه، طالقان، قزوین، فارس، ابهر، اردبیل، مراغه، خوی، سلماس، عبادان، کازرون و مرو. (2) البته همچنان که تذکر دادیم، این احادیث قابل اعتماد نیستند.

بنابراین مشخصات دقیق اصحاب امام در دست نیست. مگر بعضی از اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و امیرالمؤمنین علیه السلام که نام آن ها ذکر شده است.

یاران امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف تنها از شیعیان هستند یا اهل تسنن نیز جزء یاران ایشان هستند؟

وقتی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ظهور نمایند، همۀ مردم دنیا را مورد خطاب قرار داده، پیام


1- بحارالانوار، ج53، ص60.
2- ملاحم، سید بن طاووس، ص145، باب79.

ص:419

اسلام و عدالت را به تمام افراد ابلاغ می نمایند. در آن هنگام هرکس سخنان حضرت را بپذیرد، جزء یاران وی می شود. لذا در روایات آمده است: کسانی جزء یاران امام می شوند که شبیه خورشید و ماه پرستان بوده اند؛ (1) یعنی تا این حد از خدا و اسلام دور بودند، تا چه رسد به اهل سنت که به خدا و پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم معتقدند.

کسانی که سخن عدالت خواهانه امام را قبول نکنند، جزء دشمنان حضرت می شوند؛ هرچند قبل از ظهور در ظاهر مؤمن باشند.

بنابراین حال فعلی افراد، نقش بسیار اساسی دارد؛ زیرا کم اتفاق می افتد که انسان در یک لحظه عوض شود، تنها ملاک عاقبت به خیری نیست. بنابراین باید دائماً روحیۀ انتظار و عدالت طلبی و عمل به احکام اسلام را در نهاد خودمان تقویت کنیم تا هنگام ظهور جزء یاران حقیقی امام شویم.

البته یاران ویژۀ امام که طبق روایات 313 نفر هستند و فرماندهان و کارگزاران حضرت محسوب می شوند، چکیدۀ تمام دوران هایند و از اصحاب حضرت موسی علیه السلام تا انسان های زمان ظهور را شامل می شوند و افراد مخلص و سخت کوش هر زمانی در کنار امام حاضر خواهند بود.

ویژگی یاران

ویژگی های یاران امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف چیست؟ آیا شهدا نیز از یاران امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف هستند؟

مهم ترین ویژگی های یاران حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف که در روایات به آن اشاره شده عبارت اند از:

1. بینش عمیق نسبت به حق تعالی:

امام علی علیه السلام درباره ویژگی یاران امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می فرماید:


1- الغیبة، نعمانی، ص332، ح1.

ص:420

آن ها مردانی هستند که خدا را آن چنان که شایسته است می شناسند. (1)

در روایت دیگری می فرماید:

آنان به وحدانیت خداوند، آن چنان که حق وحدانیت است، اعتقاد دارند. (2)

در روایت دیگری امام صادق علیه السلام دربارۀ آن ها می فرماید:

آنان مردانی هستند که دل هایشان مانند پاره های آهن است و هیچ تردیدی نسبت به ذات مقدس خداوند ندارند. (3)

این بینش نشانه دارد؛ نشانه های آن «ذکر» و «تلاش در اطاعت» است که روایات بدان اشاره دارد:

امام صادق علیه السلام می فرماید:

آنان در دل شب، از خشیت خداوند مانند مادران جوان از دست داده ناله می کنند. (4)

در روایت دیگری می فرماید:

شب ها را با عبادت به صبح می رسانند و روزها را با روزه به پایان می برند. (5)

در روایت دیگری آمده است:

آنان مردان شب زنده داری هستند که زمزمۀ نمازشان مانند صدای کندوی زنبوران به گوش می رسد. شب ها را با زنده داری سپری می کنند و بر فراز اسب ها، خداوند را تسبیح می گویند. (6)


1- «رجال عرفوا الله حق معرفته» (منتخب الاثر، ص611).
2- «فهم الذین وحّدوا الله حق توحیده» (یوم الخلاص، ص224).
3- «رجال کأن قلوبهم زُبُر الحدید لایشوبها شک فی ذات الله» (بحارالانوار، ج52، ص308).
4- «لهم فی اللیل اصوات کأصوات الثواکل حزنا من خشیة الله» (یوم الخلاص، کامل سلیمان، ص224).
5- «قُوّام باللیل وصُوّام بالنهار» (یوم الخلاص، کامل سلیمان، ص224).
6- «رجال لاینامون اللیل لهم دوی فی صلواتهم کدوی النحل یبیتون قیاماً علی اطرافهم ویسبحون علی خیولهم» (بحارالانوار، ج52، ص308).

ص:421

پیامبر مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم هم دربارۀ آن بزرگ واران می فرماید:

آنان در طریق عبودیت، اهل جدیت و تلاش اند. (1)

2. بینش عمیق نسبت به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف:

یاران امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف معرفت و شناخت و اعتقاد کامل به امامشان دارند. امام سجاد علیه السلام در این باره می فرماید:

آنان قائل به امامت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف هستند. (2)

نتیجۀ این بینشِ عمیق، عشق و محبت و اطاعت از امام است. امام صادق علیه السلام در این باره می فرماید:

آنان برای تبرک، بر زین اسب امام دست می کشند و در میان رزم، گِردش می چرخند و با جان خود، از او محافظت می کنند و اطاعت آنان از امام، از فرمان برداری کنیز در برابر مولایش بیش تر است... و آرزو می کنند که در راه خدا به شهادت برسند. (3) و (4)

شهدا هم جزو یاران حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف هستند؛ در روایات «رجعت» بیان شده است که مؤمنین خالص که از دنیا رفته اند، برمی گردند؛ (5) مثلاً در روایات آمده:


1- «مُجدّون فی طاعه الله» (یوم الخلاص، کامل سلیمان، ص223).
2- «القائلین بامامته» (منتخب الاثر، ص244).
3- «یتمسحون بسرج الامام یطلبون بذلک البرکة ویحفّون به یقونه بانفسهم فی الحروب... هم اطوع له من الأمة لسیدها... ویتمنّون ان یقتلوا فی سبیل الله» (بحارالانوار، ج52، ص308).
4- در روایات ویژگی های دیگری مانند شجاعت، ایثار، یک دلی، استواری و امثال آن بیان شده است که می توانید برای اطلاع بیش تر به این منابع رجوع کنید: «مهدی یاوران»، فصل نامۀ انتظار، ش2، ص73؛ جوانان یاوران مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، محمدباقر پورامینی.
5- تفسیر برهان، ج2، ص408.

ص:422

«امام حسین علیه السلام و یاران باوفایش رجعت می کنند». (1)

اگر منظور شهدای هشت سال دفاع مقدس باشد، چون آن ها عاشق ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بوده اند، امید به بازگشت آن ها در دولت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است. برای این ادعا روایت داریم:

مفضل بن عمر می گوید: «خدمت امام صادق علیه السلام صحبت از حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و افرادی شد که عاشقانه انتظار ظهورش را می کشند و پیش از نیل به چنین سعادتی از دنیا می روند. امام فرمود:

هنگامی که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف قیام کند، مأموران الهی در قبر با اشخاص مؤمن تماس می گیرند و به آن ها می گویند: ای بنده خدا! مولایت ظهور کرده است، اگر می خواهی که به او بپیوندی آزاد هستی و اگر بخواهی در نعمت های الهی متنعم بمانی باز هم آزاد هستی. (2)

یارانی که اکنون همراه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هستند، چه ویژگی هایی دارند و چگونه به آن حضرت پیوسته اند؟ چون طبق برخی روایات، وقتی امام برای شفای شخصی می رفتند چند نفر نیز همراهشان بودند.

یارانی که همراه امام زمان هستند، در اوج تربیت نفس خویش، به پایگاهی رسیده اند که تصور آن مشکل است. ایشان در بحران تضادها و کشمکش های مادی حاکم بر اجتماع بشری، خودشان را نگه می دارند و هیچ موقع تابع هواهای نفسانی خود و دیگران نمی شوند. هیچ کاری را به دلیل سود مادی انجام نمی دهند. در هر کاری خدا و مصالح افراد و جامعه را مدنظر خود قرار می دهند. به دلیل رسیدن به این مرحله، امام آن ها را برای همراهی خود انتخاب می کند و به


1- بحارالانوار، ج51، ص56.
2- بحارالانوار، ج53، ص92.

ص:423

مقامی می رسند که همیشه همراه امام اند. در واقع عمل ایشان، سبب رسیدن به جایگاه و مقام همراهی امام می شود.

آیا می توان پیروان راستین حضرت مسیح علیه السلام را که مسلمان نیستند، جزو یاران حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف برشمرد؟

قطعاً یاران امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف مسلمان هستند؛ ولی این مسئله به این معنا نیست که سایر ادیان نمی توانند یار امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف باشند. بلکه پیروان ادیان، ابتدا دین اسلام را می پذیرند و سپس در زمرۀ یاران امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف قرار می گیرند.

همان طوری که می دانید حضرت عیسی علیه السلام بعد از ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف

نزول می کند و انسان ها را به اسلام دعوت می کند. در روایتی از قول پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آمده است:

... او از آسمان فرود می آید... با مردم برای دعوت به اسلام جنگ خواهد کرد، صلیب را خرد کرده... و خداوند در عصر او همۀ ملت ها به جز اسلام را نابود می گرداند... . (1)

حضور بانوان

در جایی شنیدم که پنجاه نفر از یاران امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف زن هستند. لطفاً در این باره با ذکر منابع این جانب را راهنمایی فرمایید؟

برای پاسخ به این سؤال ذکر چند نکته لازم است:

اولاً، در دیدگاه اسلام، حضور زن در امور اجتماعی یک مسئلۀ پذیرفته شده است و می توان برای آن مؤیدهایی را ذکر کرد:

1. حضور جدی حضرت زهرا و زینب کبرا علیهما السلام در امور اجتماعی و سیاسی؛


1- سنن ابی داوود، ج2، ص319، ح4324؛ کنز الاعمال، ج14، ص333، ح38843.

ص:424

2. حضور زنان در میان سپاهیان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم که وظایفی همچون رساندن آب و غذا به رزمندگان، پرستاری مجروحان، تهیۀ دارو، رساندن مهمات، انتقال شهدا، و... داشتند. چنین چیزی را در سیرۀ جنگی حضرت امیر علیه السلام می توان دید؛ مثل داستان حضور زنی به نام سوده حمدانی در جنگ صفین که رزمندگان را علیه معاویه تشویق می کرد. پس در سیرۀ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و سیرۀ امیرالمومنین علیه السلام، حضور زن در میان یاران آنان امر مسلّمی است.

ثانیاً، اگر سیرۀ امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ادامۀ سیرۀ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و امام علی علیه السلام است، قطعاً در دولت آرمانی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز زنان از این جهت محروم نخواهند بود. در این زمینه روایات متعدد داریم؛ نظیر آن روایتی که از امام صادق علیه السلام نقل شده که حضرت فرمود:

زنان همان کارهایی را که در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم انجام می دادند، در زمان حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز انجام خواهند داد. (1)

1. در برخی از روایات فقط اجمالاً به حضور زن تأکید شده و نامی از تعداد آنان برده نشده است؛

2. برخی از روایات به سیزده زن اشاره دارد که هنگام ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف با حضرت خواهند بود (2) (البته این روایت تعداد زنان رجعت کننده در زمان ظهور حضرت را بیان می کند)؛

3. برخی از روایات تعداد زنان را در جمع یاوران اصلی حضرت پنجاه نفر بیان کرده اند؛ مثل روایت نقل شده از امام باقر علیه السلام که تعبیر «فیهم خمسون


1- دلائل الامامة، محمد بن جریر طبری، ص259؛ اثبات الهداة، ج3، ص75 (به نقل از: چشم اندازی به حکومت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، نجم الدین طبسی).
2- دلائل الامامة، محمد بن جریر طبری، ص259.

ص:425

امرئة» دارد؛ (1)

4. در دستۀ دیگری از روایات، تعداد یاران زن تا چند هزار نفر برشمرده شده است. (2) البته این زنان غیر از یاوران اصلی حضرت هستند.

در نتیجه می توان گفت که با توجه به سیرۀ نبوی و علوی، حضور زن در حکومت حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و در میان یاران آن حضرت، امری مسلّم است؛ اما این که چه تعداد از آنان زن هستند و یا این که در جمع 313 نفر یار اصلی حضرت، چند نفرشان زن هستند، نمی توان عدد مشخصی را بیان داشت؛ زیرا بعضی از روایاتی که تعداد تعیین کرده اند (مثل روایت پنجاه نفر) از حیث سند ضعیف به شمار می آیند.

باید توجه داشت که یاری رساندن زنان به حضرت (برخلاف آن چه متبادر به ذهن است) به جبهۀ جنگ منحصر نیست، بلکه عرصه های مختلفی چون: حوزۀ فرهنگ و سیاست، امور اجتماعی و تربیتی را نیز دربر می گیرد؛ حوزه هایی که در آن ها میدان یاری برای زنان با حفظ کرامت زن، باز است و قطعاً زنان در حکومت حضرت می توانند در این عرصه ها نقش داشته باشند. (3)

سرانجام یاران

سرانجام یاران امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف چه می شود؟

در روایات دربارۀ سرانجام یاران امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بعد از ظهور و حکومت امام، به


1- بحارالانوار، ج 52، ص223.
2- کتاب فتن، ابن حماد، ص151 (به نقل از: چشم اندازی به حکومت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، نجم الدین طبسی).
3- برای مطالعۀ ابتدایی نک: سیمای آفتاب، حبیب الله طاهری؛ چشم اندازی به حکومت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، نجم الدین طبسی؛ برای تحقیق بیش تر نک: کمال الدین؛ الغیبة، نعمانی؛ بحارالانوار؛ دلائل الامامة، طبری؛ اثبات الهداة، حر العاملی.

ص:426

صراحت چیزی دیده نشده است. طبق روایات، گروهی از یاران امام رجعت می کنند؛ یعنی کسانی هستند که پس از مرگ زنده می شوند و در رکاب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف حضور می یابند. (1)

در روایتی امام صادق علیه السلام می فرماید:

هیچ یک از مؤمنان کشته نمی شوند مگر رجعت می کنند تا به مرگ طبیعی از دنیا روند و هیچ یک از آن ها به مرگ طبیعی از دنیا نمی روند، مگر رجعت می کنند تا کشته شوند. (2)

گروهی از یاران امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف که در دوران قبل از ظهور زیسته و به مرگ طبیعی از دنیا رفته اند، در دوران ظهور به فیض شهادت می رسند، و گروهی دیگر که قبل از ظهور مظلومانه شهید شده اند، در دوران ظهور زندگی و به مرگ طبیعی رحلت می کنند. البته چنان که در بالا گفتیم، سرانجام آن ها دقیقاً بیان نشده و این یک احتمال است که می توان از روایات استفاده کرد.

وظایف یاران

برای یاری امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف چه باید کرد؟

یار امام بودن ویژگی هایی دارد که هم با ملاحظۀ روایات معصومان علیهم السلام و هم با ملاحظۀ تاریخ می توان آن ها را به دست آورد. وقتی به تاریخ معصومان علیهم السلام نگاه می کنیم، درمی یابیم که در میان مسلمانان، آن ها که به امام خویش معرفت و شناخت بیش تر و عمیق تری داشتند، و به همین دلیل در برابر او و فرمان هایش به


1- بحارالانوار، ج53، ص90، ح95.
2- بحارالانوار، ج53، ص40، ح5. البته منظور روایت، تمام مؤمنان خالص و واقعی است نه همۀ کسانی که به ظاهر شیعه و دوست دار اهل بیت علیهم السلام هستند. لذا در رجعت، همۀ شیعیان به دنیا بازنمی گردند.

ص:427

صورت کامل تسلیم بودند و به جای حرف و ادعا، در مقام عمل پیروی خود را نشان دادند، همان یاران واقعی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه علیهم السلام در جنگ ها، سختی ها و تلخی ها بودند؛ افرادی چون: سلمان فارسی، ابوذر و مقداد برای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، و افرادی مثل مالک اشتر و عمار یاسر برای امیرمؤمنان علی علیه السلام، و نیکانی چون 72 تن شهید کربلا برای امام حسین علیه السلام. جالب این که در روایات فراوانی که دربارۀ ویژگی های یاران امام مهدی صلی الله علیه و آله و سلم آمده است، بر مسئلۀ معرفت عمیق یاران به آن حضرت و اطاعت کامل و بی چون و چرای ایشان از امام خود تأکید شده است؛ همچنین روایات به سلامت نفس، پاکی و تقوای آنان تصریح می کند.

امام صادق علیه السلام دربارۀ این افراد فرموده است:

آن ها مردانی هستند که دل هایشان همانند قطعه های آهن (محکم) است. هرگز دچار تردید نمی شوند... . پروانه وار دور شمع وجود امام می گردند و خود را سپر جان او قرار می دهند... در سراسر شب نغمه های نماز و ذکر و عبادتشان چون صدای زنبور به گوش می رسد. آن ها زاهدان شب و شیران روز و در برابر امام عزیزشان کاملاً مطیع و تسلیم هستند. (1)

البته به این نکته باید توجه کرد که یاران امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف هم مثل دیگر ائمه علیهم السلام مراتب مختلفی دارند و روایات، بیش تر به ویژگی های یاران نزدیک حضرت که از بهترین شیعیان هستند، پرداخته است. به طور طبیعی هریک از ما امیدواریم جزء یاران حضرت باشیم؛ چون هم به او عشق می ورزیم، و هم منتظر قدوم مبارک اوییم و هم در دل و جان تصمیم به اطاعت از او داریم، ولی باید همتمان آن باشد که در مقام یاوری تا آن جا بالا بیاییم که مایۀ روشنی چشم ایشان باشیم؛ به گونه ای که امام به یاری ما دل گرم باشد؛ همان گونه که مالک اشتر برای امام علی علیه السلام


1- بحارالانوار، ج25، ص308.

ص:428

این چنین بود و علی علیه السلام در فراق او و در ماتم او گریست و فرمود: «شما نمی دانید مالک که بود؟»

نکتۀ دیگر آن است که در یاری امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف فرقی بین زن و مرد نیست و هرکس می تواند با توجه به توانایی های خود در خدمت امام عجل الله تعالی فرجه الشریف باشد؛ زیرا یاری امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف تنها جنگیدن و شمشیر زدن نیست تا مخصوص مردان باشد. همگان _ چه مرد و چه زن _ می توانند در جبهۀ یاوران امام عجل الله تعالی فرجه الشریف قرار گیرند.

بنابراین راه برای همه باز است تا جزء یاوران حضرت باشند: اول، با به دست آوردن ویژگی های رفتاری یاران حضرت و سعی در به دست آوردن اخلاق اسلامی و تقواپیشگی در همه حال؛ و دوم، با دعا و تضرع به درگاه حضرت حق و خواستن از او، ازجمله خواندن دعای عهد در هر صبح که براساس فرموده امام صادق علیه السلام، «خوانندۀ دعای عهد ازجملۀ یاوران مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است و اگر بمیرد خدا او را در روزگار ظهور برمی گرداند» می توان به این مهم دست یافت.

نکتۀ بسیار مهم این که یاری امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف تنها در زمان ظهور حضرت نخواهد بود، بلکه همین امروز و در دورۀ غیبت هم، راه یاری رساندن برای همه باز است؛ البته این به تناسب موقعیت افراد فرق می کند. برای مثال، یکی از راه های یاری امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف این است که سعی کنیم دوستان آن حضرت را زیاد کنیم و این هدف مقدس را از راه های گوناگون به انجام رسانیم؛ مثل این که یاد و نام امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را در محیط و جمع فامیل و دوستان و همسایگان زنده نگه داریم و سعی کنیم دوستان و فامیل را از بدی ها دور نگه داریم؛ چون گناه و فساد، آن ها را از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و دوستی آن حضرت جدا می کند. پس بکوشیم با روی خوش، نصیحت، دل سوزی و عمل کرد زیبا، در ساختن دیگران گام برداریم و از امر به معروف و نهی از منکر خسته و آزرده نشویم.

ص:429

از راه های یاری امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف این است که وقتی ما را شیعه، دوست دار و مرید امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف شناختند، کاری نکنیم که سبب نفرت دیگران از دین و پیشوایان دینی گردیم، همان گونه که در روایات آمده است:

کُونُوا لَنا زَیْناً وَ لاتَکُونُوا عَلَیْنا شَیْناً؛ (1)

برای ما زینت باشید، نه مایه ننگ و زشتی.

چگونه می توان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را یاری نمود؟

اولین قدم برای یاری امام، شناخت شخصیت آن حضرت است. اگر کتاب های مربوط به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را مطالعه نمایید، طبیعی است که با راه های زیادی تحت عنوان وظایف منتظران آشنا می شوید؛ یعنی عمل به وظیفه، بهترین راه برای یاری حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است. امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در نامه ای به شیخ مفید فرمودند:

فاتقوالله جل جلاله وظاهرونا علی انتیاشکم من فتنة؛ (2)

تقوا پیشه کنید و ما را در نجات دادن خودتان از فتنه ها یاری کنید.

ترک گناه و حرام، عمل به واجبات، سعی و تلاش جدی در تحصیل و کار، و کمک به دیگران در هر موردی که در توان ما باشد، مثلاً کمک علمی به دانش آموزان ضعیف یا تشویق و راهنمایی دیگران برای ادای واجبات و ترک حرام ها، بزرگ داشت روزهای مربوط به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و برپایی و شرکت در مراسم ها و... از راه های یاری رساندن به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است.

در زمان غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف چه کارهایی باید به جا آوریم که ظهور ایشان نزدیک گردد و جزء


1- بحارالانوار، ج65، ص151، ح6.
2- احتجاج، ج2، ص323.

ص:430

یاران و سربازان حضرت باشیم؟

برای دست یافتن به این هدف ارزش مند، باید تلاش و جدیت خود را به کار بریم تا جزء منتظران واقعی حضرت قرار گیریم.

ویژگی منتظران واقعی از این قرار است:

1. معرفت و شناخت عمیق به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، با مطالعۀ کتاب های معتبری که دربارۀ ایشان نوشته شده است؛

2. آگاهی از اهداف امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف برای آن که متناسب با این اهداف، خود را آماده کنیم؛

3. خودسازی و تهذیب نفس؛ یعنی اهمیت دادن به نماز و دیگر واجبات و وظایف دینی؛ مثل احترام و کمک به پدر و مادر و نیازمندان و پرهیز از گناه، به ویژه دوری از مال حرام و ظلم به دیگران؛

4. همواره به یاد امام بودن و او را شاهد و ناظر خود دیدن؛

5. تلاش برای شناساندن و آشنایی دیگران با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و ترویج و تبلیغ فرهنگ مهدویت؛

6. اهل امر به معروف و نهی از منکر بودن؛

7. دعا برای سلامت حضرت و تعجیل فرج و آن چه به ایشان مربوط است.

عمل به این ویژگی ها، بهترین راه برای خشنود ساختن امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است. به ویژه رعایت واجبات الهی و ترک حرام ها که بی شک عامل مهمی در خشنودی آن حضرت است.

آیا هرکس می تواند با انجام دادن عمل نیک، یکی از یاران امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف گردد؟

به یقین انجام دادن اعمال نیک، رضایت خداوند متعالی و خلیفۀ او امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را درپی دارد و با ایمان و عمل صالح، می توان در شمار یاران حضرت

ص:431

قرار گرفت.

البته نکته این جاست که یاران امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف سه دسته اند: دستۀ اول که از همه با فضیلت ترند، 313 یاور مخصوص آن حضرت اند؛ (1) دستۀ دوم که در رتبۀ بعدی قرار دارند، سپاه ده هزار نفری امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف هستند؛ (2) و دستۀ سوم که در رتبۀ آخرند، خیل عظیم مؤمنان اند که پس از ظهور به آن حضرت می پیوندند.

به طور طبیعی قرار گرفتن انسان در هریک از سه دستۀ یادشده، به درجۀ ایمان

و عمل نیک او بستگی دارد و هرچه ایمان انسان مستحکم تر و عمل او بیش تر

و خالصانه تر باشد، نزد خداوند متعال و امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف جایگاه بالاتری

خواهد داشت. (3)

آیا یاران امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف حتماً باید نماز اول وقت بخوانند و کار نیک انجام دهند و حجاب خود را حفظ نمایند یا اگر تنها عاشق امام باشند کافی است؟

امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف جامع فضایل و کمالات انبیا و اولیاست. یار و یاور او هم باید در مسیری قرار بگیرد که به تدریج به کمالات و فضیلت ها دست یابد. چنین چیزی حاصل نمی گردد مگر با داشتن عقاید صحیح و اعمال صالح و داشتن اخلاق خوب و پسندیده. بنابراین یار و یاور امام در این مسیر باید به طور جدی قدم بردارد و کوتاهی نکند. اگر پایش لغزید، توبه کند و درصدد جبران گذشته برآید. داشتن صداقت، اخلاص، جدیت، تلاش، خواندن نماز اول وقت و رعایت احکام اسلامی، ازجمله پای بندی به حجاب و عفت جزو این فضایل است.


1- معجم احادیث الامام المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، علی کورانی، ج5، ص37.
2- بحارالانوار، ج52، ص367.
3- برای آشنایی با ویژگی های یاران امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، نک: فصل نامۀ انتظار، ش3؛ خصال یاوران مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، محمدباقر پورامینی، ترجمه: ادارۀ پژوهش و نگارش و جوانان یاوران مهدی.

ص:432

تنها ادعای این که من عاشق و شیفتۀ امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هستم، کافی نیست. شعار بی مغز ارزش ندارد. این شعار عاشقی، باید شعور عمل و اثبات شوق و اشتیاق را هم داشته باشد و اثبات عشق، شور و اشتیاق به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف با ادعا نیست و باید در عمل و رفتار نمایان باشد.

آیا با این که گناه کارم، آرزوی این که روزی از یاران امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف باشم، گناه دارد؟ البته اگر متوجه گناه شوم، توبه می کنم!

آرزوی یاری امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، بهترین آرزوی مسلمان خداجوست. حتی اگر انسان گنه کار است، می تواند با توبه کردن و کنار گذاشتن گناه، جزو یاران حضرت قرار گیرد. بنابراین همیشه باید یاری امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را آرزو کنیم. همین آرزو می تواند عامل خوبی برای پاکی ما و دوری از گناهان باشد.

ص:433

جهان بعد از ظهور

چگونگی وضع جهان

هنگامی که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ظهور می کند، دنیا چگونه خواهد بود؟

بی شک مهم ترین مأموریت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، برپایی حکومت عدل الهی در سراسر جهان است. این مهم که همواره آرزو و آمال همۀ صالحان گذشته نیز بوده، بدون ایجاد تحول بنیادین در عرصه های مختلف سیاسی، اقتصادی، رسانه های ارتباطی و... امکان پذیر نیست.

مشکل عمدۀ بشر در جهان امروز، فقدان دیانت و معنویت و گسترش ظلم و فساد است و تا زمانی که دین و تفکر دینی در اذهان مردم دنیا درونی نشود، هیچ تعهد و ارزش اخلاقی و رفتاری در عرصه های سیاسی و اجتماعی، تضمین نخواهد شد. عدالت، کلید اصلی حل معضلات بشر است. این کلید، خود به تحول بنیادین در حوزۀ تفکر و اندیشۀ جمعی امروز نیاز دارد. علت هم این است که عدالت، در حوزۀ رویکرد رفتارهای اجتماعی نمود پیدا می کند و زیربنای آن، تصحیح نگرش ها و اندیشه هاست؛ زیرا بدون تصحیح نگرش ها، هیچ رفتار و روی کرد رفتاری _ چه در حوزۀ فردی و چه اجتماعی _ قابل اصلاح و دوام نخواهد بود. از این نظر انقلاب حضرت، تحولی فکری و فرهنگی را درپی دارد که عدالت

ص:434

اجتماعی در همۀ ابعاد، ثمرۀ شیرین آن به شمار می آید.

بنابراین جهان عصر ظهور، در فضای حکومت صددرصد دینی سیر می کند و در پرتو چنین حکومت دینی و قرآنی، همۀ خواسته های سیاسی، امنیتی، اقتصادی و... جامعه بر محور عدالت دینی تأمین می گردد. به همین دلیل در قرآن و روایات، مأموریت اصلی حضرت، حاکمیت و غلبۀ مطلق دین اسلام در همۀ شئون جامعه معرفی شده است. پس این، مهم ترین تفاوت آن عصر با جهان امروزی است که قابل مقایسه نخواهند بود و تفاوت این دو از زمین تا آسمان است.

اسلام بعد از ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف چه جایگاهی دارد؟

آن چه از آیات قرآن (1) به دست می آید، این است که اسلام بر تمام ادیان غالب خواهد شد و در زمین مستقر و پابرجا می شود. تصریح بسیاری از روایات (2) هم این است که در زمان ظهور مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف دین اسلام همۀ کرۀ زمین را فرا می گیرد و بر همۀ ادیان جهان پیروز خواهد گردید.

بعد از ظهور آن حضرت، همه چیز پیشرفت می کند؛ مثلاً درهای دانشِ بی کران الهی به روی او گشوده می شود، آن هم نه تنها به آن اندازه که بر پیامبران و اولیا گشوده شد، بلکه بیش از سیزده برابر آن چه آنان از دانش بهره داشته اند. مردم نیز استقبال بیش تری به فراگیری دانش نشان خواهند داد. در حکومت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف مردم به طور بی سابقه ای به اسلام روی خواهند آورد و روزگار خفقان و سرکوب دین داران و ممنوعیت مظاهر اسلامی به سر می آید، در همه جا آوای اسلام طنین انداز خواهد شد و آثار مذهب تجلی می کند.


1- سورۀ توبه، آیۀ33؛ سورۀ نور، آیۀ55.
2- الملاحم و الفتن، باب178، ص173؛ منتخب الاثر، ص160 - 294؛ بحارالانوار، ج52، ص340.

ص:435

به طور کلی می توان گفت: یکی از دغدغه های حکومت ها، جلب رضایت عمومی است، ولی به خاطر ضعف های بسیاری که در ادارۀ مجموعه ها وجود داشته، چنین رضایتی حاصل نشده است. از ویژگی های اساسی حکومت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف همین است که همۀ افراد و اجتماعات بشری آن را قبول دارند و نه تنها همۀ اهل زمین، بلکه دیگر موجودات نیز از آن حکومت الهی و فرمانروای عدل گستر راضی اند.

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:

شما را بشارت می دهم به مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف... اهل آسمان و زمین از او راضی هستند. چگونه ممکن است کسی از حاکمیت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ناراضی باشد و حال آن که برای همۀ جهانیان روشن می شود که صلاح امر بشر و سعادت او در همۀ جنبه های مادی و معنوی تنها در سایۀ حکومت الهی آن حضرت است. (1)

پس می توان گفت که در چنین موقعیتی طبعاً استقبال و پذیرش مردم به مظاهر و شعارهای دینی بی سابقه خواهد بود.

وضعیت افتاء و مرجعیت در جهان تشیع، بعد از ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف چگونه خواهد شد؟

روشن است که بعد از ظهور، علم فقه مانند سایر علوم پیشرفت فوق العاده ای خواهد کرد و با استفاده از محضر امام، بسیاری از مسائل مبهم حل خواهد شد و تحولی در اجتهاد روی خواهد داد.

طبیعی است که در آن زمان نیز برای افراد، مسائلی پیش می آید که باید حکم آن را دریافت کنند. بنابراین کسانی لازم خواهند بود که متخصص و صاحب نظر در امر فقه باشند و مشکل آن ها را حل نمایند. از آن جا که امکان ندارد تمام مردم از


1- بحارالانوار، ج51، ص81.

ص:436

امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف استفتا کنند، در زمان ظهور نیز مجتهدانی خواهند بود که افتاء می کنند. البته افتاء تحول فراوانی خواهد یافت؛ مسائل کلی و مهم را حضرت خود بیان می کند و طبیعتاً موارد جزئی و موردی را افراد صاحب نظر در فقه پاسخ می گویند.

آیا زمان ظهور ریشۀ کفر و ظلم کنده می شود؟ آیا در آن ایام کسی به فکر قیامت هست و آیا قیامت و حساب رسی در آن ایام معنایی دارد؟

قطعاً در دولت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، براساس روایات، عدالت جهانی می شود و ظلم و ستم از بین می رود؛ ولی این مسئله به معنای گناه نکردن همۀ انسان ها نیست؛ چون در زمان ظهور هم انسان ها قدرت انتخاب و اختیار دارند و ممکن است برخی از انسان ها با تبعیت از هوای نفس، دچار معصیت شوند که در قیامت به حساب آن ها رسیدگی خواهد شد. ضمناً خوب می دانیم که قیامت، روز حساب رسی است. اگر انسان های عصر ظهور اصلاً گناه نکنند، خداوند متعال در روز قیامت به حساب آن ها می رسد و به آن ها پاداش می دهد و حساب رسی به معنای مجازات مجرمان و مانند آن نیست. بنابراین قیامت معنای خودش را دارد و اشکالی ندارد که انسان های موحد و مؤمن عصر ظهور نیز به فکر قیامت باشند؛ زیرا یاد قیامت، انسان ساز است و همان طوری که ترس از عقوبت، مانع و موجب ترک معصیت می شود، نیل به ثواب و پاداش هم ایجاد انگیزه و شوق می کند و انسان از معصیت دست شسته، اعمال صالح انجام می دهد. این تصور شما که حتماً باید گناهی باشد تا قیامت معنا داشته باشد تصور باطلی است. قیامت روزی است که هم گناه کاران به جزای عمل خود می رسند و هم مؤمنان پاداش رفتار خود را می گیرند. پس اگر در عصر ظهور هم انسان ها صالح باشند، باز هم قیامت باید باشد تا پاداش رفتارهای صالحانه خود را بگیرند.

ص:437

وضعیت پیروان ادیان و اهل کتاب در زمان ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و برخورد امام با آن ها چگونه است؟

براساس آن چه در روایات پیشوایان معصوم علیهم السلام آمده است، پس از ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف پیروان سایر ادیان فوج فوج به امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می پیوندند و به ایشان ایمان می آورند؛ چراکه از یک سو آن حضرت با ارائۀ معجزات، حقانیت خود را ثابت می کند و از سوی دیگر با مشاهدۀ اخلاق و سلوک آن حضرت مردم درمی یابند که ایشان مردی الهی و آسمانی است. عوامل دیگری همچون نزول عیسی علیه السلام و اقتدای ایشان به امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز در این مهم نقش عمده ای دارند.

اما از آن جا که در عصر ظهور انسان ها مجبور به تعبیت از حق نیستند و بلکه بااراده و اختیار خود باید مسیر دولت را انتخاب کنند و بپیمایند، طبیعتاً در آن زمان هم انسان های اندکی وجود خواهند داشت که همچنان بر عقاید باطل خود اصرار می ورزند و از ایمان به امام و تبعیت آن حضرت سرباز می زنند.

در این باره که سرنوشت این عدۀ اندک چیست و نحوۀ تعامل امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف با آن ها چگونه است، روایات متفاوتی وجود دارد؛ در برخی از روایات آمده است که این عدۀ اندک میان پذیرش اسلام و کشته شدن مخیر می شوند؛ (1) اگر آن ها اسلام را اختیار کردند، می توانند از تمام مزایایی که برای همۀ مسلمانان وجود دارد استفاده کنند، اما اگر از پذیرش اسلام سرباز زنند، کشته خواهند شد؛ چراکه از یک سو امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به روشن گری خواهد پرداخت و حقانیت اسلام را برای آنان اثبات خواهد کرد، و از سوی دیگر به تمام سؤالات و شبهات آنان پاسخ خواهد داد، و از دیگر سو تمام موانعی که باعث گرایش به ادیان منسوخ می شوند، برداشته می شود و هیچ انگیزۀ مادی و غیرمادی برای اصرار بر اعتقادات باطل وجود


1- معجم الاحادیث الامام المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، علی کورانی، ج5، ص60.

ص:438

نخواهد داشت؛ با این وجود اگر کسی همچنان بر دین منسوخ خود اصرار ورزد و از پذیرش آیین اسلام سرباز زند، هیچ انگیزه ای جز عناد با حق و لجاجت و خودسری نخواهد داشت. انسان هایی این گونه اگر در دنیا باقی بمانند، افزون بر این که بر گناهان خود می افزایند، تهدیدی برای مؤمنان نیز خواهند بود؛ چراکه ممکن است در ایمان مؤمنان رخنه ایجاد کنند و جامعه را در درازمدت به تباهی بکشند.

در کنار این دسته از روایات، روایات دیگری نیز وجود دارد که براساس آن ها آن عدۀ اندک از طرف داران ادیان منسوخ که از پذیرش اسلام سرباز می زنند، از حق حیات برخوردار خواهند بود؛ آ ن ها در پناه حکومت اسلامی زندگی خواهند کرد و به ازای بهره مندی از مزایای دولت اسلامی جزیه خواهند پرداخت. ابوبصیر از امام صادق علیه السلام پرسید: «امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف با اهل ذمه چگونه رفتار خواهد کرد؟» آن حضرت فرمود:

سالمهم کما سالمهم رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم یؤتون الجزیة عن ید وهم صاغرون؛ (1)

با آن ها به مسالمت رفتار می کند، همچنان که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم چنین کرد و آن ها با خضوع و تسلیم جزیه را به دست خود می پردازند.

آیت الله ابراهیم امینی بر این باور است که روایات دستۀ دوم بر روایات دستۀ نخست مقدم اند؛ زیرا در برخی از آیات قرآن چنین آمده است که اهل کتاب تا روز قیامت هستند. برای نمونه در سورۀ مائده چنین آمده است که:

«وَمِنَ الَّذِینَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَی أَخَذْنَا مِیثَاقَهُمْ فَنَسُوا حَظّاً مِمَّا ذُکِّرُوا بِهِ فَأَغْرَیْنَا بَیْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ»؛ (2)


1- بحارالانوار، ج52، ص376.
2- آیۀ14.

ص:439

ما از کسانی که ادعای نصرانیت داشتند پیمان گرفتیم، پس قسمتی از پندهای ما را فراموش کردند. ما دشمنی و کینه را تا قیامت در بینشان انداختیم.

از آن جا که روایات دستۀ اول که بر کشته شدن اهل کتاب دلالت دارند، مخالف قرآن هستند و روایات دستۀ دوم موافق قرآن، ترجیح با روایاتی است که موافق قرآن هستند. ایشان در این باره چنین می نویسد:

چنان که ملاحظه شد احادیث دو دسته اند، یک دسته موافق قرآن و دستۀ دیگر مخالف قرآن. اما بر دانشمندان پوشیده نیست که احادیث موافق قرآن، بر احادیث مخالف مقدم اند و آن ها را از اعتبار ساقط می سازند. بنابراین یهود و نصارا در عصر دولت مهدی باقی خواهند ماند، ولی از عقیدۀ تثلیث و شرک دست شسته خداپرست می شوند و در حمایت حکومت اسلامی به زندگی خویش ادامه می دهند. در عین حال دولت های باطل سقوط می کنند، قدرت جهان در دست مسلمانان شایسته قرار می گیرد، دین اسلام جهانی شده بر تمام ادیان غلبه می کند و بانگ توحید از همه جانبه بلند می شود. (1)

آیا در عصر ظهور، غیر از اسلام دین دیگری وجود دارد؟ در صورتی که جواب مثبت است پس «لیظهره علی الدین کله» چگونه تفسیر می شود؟

پاسخ بخش نخست این پرسش از پاسخ پرسش پیشین روشن شد؛ دربارۀ بخش آخر سؤال باید گفت: همچنان که راغب اصفهانی گفته است، یکی از معانی ترکیب «ظَهَر علیه»، غلبه و سیطره است. (2) بنابراین مفاد آیۀ موردنظر این است که در آخرالزمان دین اسلام بر تمام ادیان غالب خواهد شد و بر آنان سیطره


1- دادگستر جهان، ص259.
2- مفردات، راغب اصفهانی، ص541، مادۀ «ظ، ه ، ر».

ص:440

خواهد یافت؛ روشن است که برای تحقق سیطره و غلبه لازم نیست که دین مغلوب نابود شود و از بین برود، بلکه همین که اسلام دین رسمی دنیا باشد و قدرت و حاکمیت در دست مسلمانان باشد و دنیا براساس موازین اصول اسلامی مدیریت شود و ارزش های اسلامی تبلیغ شود و مبنای آموزش و پرورش قرار گیرد و معتقدین به سایر ادیان تحت الحمایۀ حکومت اسلامی زندگی کنند، به معنای غلبۀ اسلام بر سایر ادیان است.

آیا در عصر ظهور، پیروان دیگر ادیان با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دشمنی خواهند کرد؟

به نظر می رسد در عصر ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف زمینه ها و عوامل فراوانی برای گرایش همۀ انسان ها به رغم تفاوت دین، مذهب، افکار و سلایق به امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف وجود دارد. برخورداری از فطرت های پاک، طرح مباحث فکری و روشن گری از سوی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، تشکیل حکومت نمونۀ اسلامی که در آن به تمام نیازهای مادی و معنوی انسان ها پاسخ داده می شود، نزول حضرت عیسی علیه السلام و اقتدای ایشان به امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف با ارائۀ معجزات، استخراج کتب آسمانی و استدلال به آن ها برای اثبات حقانیت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و... زمینه ها و عواملی هستند که به نظر می رسد با توجه به آن ها می توان پذیرفت پس از ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف پیروان سایر ادیان با اشتیاق فراوان به استقبال امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف خواهند رفت و به آن حضرت ایمان خواهند آورد. در روایات پیشوایان دینی نیز به مطلب یادشده تصریح شده است؛ ازجمله امام باقر علیه السلام فرمودند:

فلا یبقی یهودی ولا نصرانی ولا احد ممن یعبد غیر الله الّا آمن به وصدّقه ویکون الملّة واحدة ملة الاسلام؛ (1)


1- معجم الاحادیث الامام المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، علی کورانی، ج5، ص176.

ص:441

پس هیچ یهودی و نصرانی و کسی که غیر خدا را می پرستد وجود نخواهد داشت مگر این که به او ایمان آورده و تصدیقش می کند و تنها یک آیین _ اسلام _ وجود خواهد داشت.

البته این که تصور کنیم آن چه گفته شد مربوط به همۀ مردم است، به طوری که حتی یک نفر هم از ایمان آوردن به امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف سرباز نمی زند، تصور خیال پردازانه ای است؛ چراکه در عصر ظهور هم انسان ها دارای اراده و اختیارند و باز هم می توانند در برابر حقیقت لجوجانه مقاومت کنند، همچنان که در طول تاریخ انسان های معاند فراوان وجود داشتند که به رغم این که انبیای الهی حق را همچون آفتاب برایشان آشکار می کردند باز سرسختانه بر عقیدۀ باطلشان اصرار می ورزیدند. بنابراین طبیعی است که در عصر ظهور هم انسان های معاند اندکی وجود داشته باشند که با امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به دشمنی برخیزند و طبیعی است که امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در برخورد با این دسته از افراد، ابتدا به دعوت و روشن گری و پاسخ گویی به سؤالات و زدودن ابهامات و شبهات خواهد پرداخت و اگر پس از طی این مراحل باز به دشمنی با آن حضرت ادامه بدهند، با عکس العمل سرسخت و کوبندۀ امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف مواجه خواهند شد.

ویژگی های جهان عصر ظهور

وضعیت پیشرفت های علمی در عصر حکومت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف چگونه خواهد بود؟

در پرتو دولت مهدوی، دانش، تکنیک و اقتصاد، پیشرفت حیرت انگیزی خواهند داشت که به گونه ای با یکدیگر ارتباط دارند.

پیشرفت برق آسای علوم:

این مسئله در روایات بسیار گویا و روشن مطرح شده است؛ علوم 27 شاخه دارد که تنها دو شاخه از آن تا زمان ظهور برای بشر آشکار خواهد شد و 25 شاخۀ

ص:442

دیگر در زمان دولت آرمانی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف آشکار می شود. (1) بنابراین پیشرفت علوم، دوازده برابر بیش تر از همۀ اعصار گذشته خواهد بود. روایات دیگری هم در این خصوص آمده است که عقل بشر در زمان ظهور حضرت کامل خواهد شد، (2) و راه اندیشیدن و خردورزی و شکوفایی دانش و بستر کمال برای انسان هموار خواهد شد، و امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، جهل و نادانی را از ساحت فکر و اندیشۀ بشر خواهد زدود.

پیشرفت تکنیک و فن آوری:

در این زمینه احادیثی وجود دارد که از زاویه های متفاوت به مسئله می نگرند. بی شک، تکنولوژی زمان حضرت عجل الله تعالی فرجه الشریف بسیار متفاوت با فن آوری امروزی بشر خواهد بود که به بی دینی گرفتار شده است. دیگر این که در زمان حضرت عجل الله تعالی فرجه الشریف محدودیت حاکم بر تکنولوژی امروز بشر وجود نخواهد داشت و گسترۀ آن بسیار وسیع تر از آن خواهد بود که بشر امروز بتواند آن را درک کند.

نکتۀ پایانی در جهت دار شدن علم است. دین خواهی در زمان حضرت، همراه و هم زمان با علم می گسترد و انسان آن عصر، دین داری و پیشرفت فن آ وری را ناسازگار نمی بیند.

بنابر روایات، انرژی و استفاده از انرژی غیرخورشیدی، (3) وسایل سریع السیر، (4) صدا و تصویر به گونه ای شهودی و حضوری در گسترۀ عالم هستی کارآمد خواهند شد؛ (5) همه چیز مانند کف دست، پیش روی خواهد بود و حضرت بر


1- بحارالانوار، ج52، ص336؛ (امام صادق علیه السلام).
2- بحارالانوار، ج52، ص328؛ (امام باقر علیه السلام).
3- بحارالانوار، ج52، ص337؛ (امام صادق علیه السلام).
4- بحارالانوار، ج52، ص321؛ (امام باقر علیه السلام).
5- بحارالانوار، ج52، ص391؛ (امام صادق علیه السلام).

ص:443

همۀ عالم فرمان خواهد راند؛ (1) نیکان در آزادی کامل، و بدان محدود شده خواهند بود. (2) تمام این ها در سایۀ حکومت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف تحقق می پذیرد که بشر نظیر آن را هنوز تجربه نکرده است.

البته همۀ این پیشرفت های عظیم و تعجب برانگیز، از طریق اعجاز صورت نمی گیرد بلکه این پیشرفت ها محصول تکامل علمی عصر بعد از ظهور است؛ زیرا زندگی بشر در این عالم باید مطابق سنن حاکم بر طبیعت باشد، نه اعجاز که استثنا به شمار می رود و در موارد ضروری اتفاق می افتد. پس در دوران ظهور حضرت، صنایع و تکنولوژی تکامل می یابد.

پیشرفت های عظیم اقتصادی:

وقتی علم و دانش ترقی کرد و صنایع و تکنولوژی مطابق نیاز فراهم آمد، ناگزیر اقتصاد رشد خواهد کرد؛ یعنی پیشرفت علمی و فن آوری، اقتصاد توسعه یافته ای را نیز دربر خواهد داشت؛ چنان که در آموزه های دینی ما آمده:

گنجینه های زمین بر او ظاهر می شود و در سراسر جهان، ویرانی باقی نخواهد ماند... . (3)

یا این که:

زمین برکاتش را خارج می سازد. (4)

و یا گفتۀ پیامبرخدا صلی الله علیه و آله و سلم که فرمود:

امت من در زمان مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به نعمت هایی دست می یابند که پیش از آن و


1- بحارالانوار، ج52، ص328؛ (امام صادق علیه السلام).
2- بحارالانوار، ج52، ص390؛ (امام باقر علیه السلام).
3- منتخب الاثر، ص 482؛ کمال الدین، ج1، ص331.
4- بحارالانوار، ج52، ص338.

ص:444

در هیچ دوره ای بدان دست نیافته اند. در آن روزگار، آسمان فراوان باران دهد، و زمین هیچ روییدنی را در دل خود نگاه ندارد. (1)

یا این که مردم آن گونه معیشتی با رفاه خواهند داشت که کسی یافت نمی شود تا به او زکات دهند؛ یعنی مستحق زکات وجود ندارد. (2)

از این روایات می توان استفاده کرد که در عصر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف توسعۀ همه جانبه و موزونی اتفاق خواهد افتاد که همۀ مردم از این توسعۀ اقتصادی برخوردار خواهند شد. وقتی فرآورده های زراعی فراوان شود و عمران و آبادانی گسترش پیدا کند و زمین همۀ برکاتش را تقدیم حضرت نماید، دیگر چیزی به نام فقر اقتصادی و جامعۀ طبقاتی مفهوم نخواهد داشت.

در عصر ظهور، احکام دینی چگونه اجرا می شوند؟

اولین مرحلۀ رسالت حضرت، تحریف زدایی از ساختار دین در حوزۀ معرفت دینی است؛ آموزه های دینی در طول تاریخ آرام آرام به فراموشی سپرده می شوند و یا منحرف می گردند. لذا وظیفۀ اصلی حضرت، احیای احکام فراموش شده و پاک کردن زنگار از چهرۀ مقدس دین اسلام است تا طعم دین داری به ذائقۀ دین داران شیرین افتد و از ثمرۀ دین داری بهره ببرند.

مرحلۀ بعدی، اجرای صحیح احکام دین است:

1. اجرای حد بر رباخواران و غاصبان حقوق و اموال مردم؛

2. پیراستن تزیینات و تشریفات از ساختار مساجد؛

3. کشیدن خط بطلان بر تفسیرهای غلط و تأویل های ناصواب از آیات و ارائۀ تفسیر صحیح؛


1- بحارالانوار، ج51، ص83.
2- بحارالانوار، ج52، ص337.

ص:445

4. احیای بخش های متروک مانده از کتاب و سنت پیامبر و سیرۀ امامان علیهم السلام. (1)

با توجه به شیوه های نو و قضاوت درست حضرت، دین و آموزه های آن متروک نخواهد ماند و همۀ احکام دین اجرا می شود.

مدینۀ فاضله پس از ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف چگونه است؟

آرمان های گذشته و آیندۀ بشر در عصر ظهور و استقرار دولت کریمۀ مهدوی محقق می شود. در آیات و روایات به برخی از نمادهای آن زمان اشاره شده است که مهم ترین آن ها عبارت اند از: تحقق عدالت جهانی در همۀ ابعاد زندگی جامعۀ آن روز، امنیت فراگیر، رفاه و آسایش همراه با نشاط معنوی، رشد شگفت انگیز علوم، گسترش فرهنگ دینی و اسلامی در همۀ شئون جامعه و مهم تر از آن، تربیت اخلاقی و معنوی و رشد بی نظیر فرهنگ دینی در همۀ ابعاد در میان مردم

آن عصر. (2)

آیا هنگام ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف مدینۀ فاضله تحقق می یابد؛ با وجود این، آیا درست است که پیرزنی آن حضرت را شهید می کند؛ آیا آن پیرزن از افراد مدینۀ فاضله است یا خیر؟

براساس آیات و روایات اسلامی، پس از ظهور امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و تشکیل دولت جهانی عدالت گستر، مدینۀ فاضلۀ اسلامی محقق خواهد شد؛ آرمان شهری پدید خواهد آمد که همۀ انسان های حق طلب در آرزوی آن، و همۀ انبیا و اولیا درپی تحقق آن بوده اند. ویژگی مدینۀ فاضله در کتب فلاسفه و عرفا آمده و جای بحث آن در این جا نیست؛ اما به اختصار باید گفت که مراد از مدینۀ فاضله آن است که زمین مانند شهری می شود که در آن به همۀ نیازهای طبیعی و معقول بشر پاسخ


1- الغیبة، نعمانی، ص253 و ص231؛ بحارالانوار، ج52، ص332 و ص335؛ بحارالانوار، ج102، ص113.
2- برای اطلاع بیش تر نک: سیمای آفتاب، حبیب الله طاهری.

ص:446

داده می شود و آدمی به کرامت واقعی خود می رسد. در آن جا خبری از ظلم و بیدادگری، کینه و غرض ورزی، جهل و بی خردی، ناامنی و نگرانی و... نخواهد بود. اما نباید تصور شود که تحقق مدینۀ فاضله، به معنی شایستگی همۀ افراد و ساکنان این شهر است. اگرچه خوبی ها، ارزش ها و صفات نیکو، چهرۀ غالب مدینۀ فاضله است و اعضای آرمان شهر مهدوی به دلیل رشد عقلانی و انسانی، از تعامل اجتماعی بسیار خوبی بهره مندند، در عین حال ممکن است افراد تبه کار و مجرم هم پیدا شوند؛ چراکه اختیار و ارادۀ انسان، حقیقتی تغییرنایافتنی است و امکان دارد کسانی به دلیل پیروی از هوای نفس گرفتار گناه شوند. ولی مهم آن است که در مدینۀ فاضله، گناه و تباهی، چهرۀ زشت جامعۀ انسانی است و به هیچ وجه در قالب یک ارزش تحقق نخواهد یافت. از این رو، مجرم و تبه کار پیوسته احساس ناامنی می کنند و در صورتی که جرمشان تجاوز به حقوق دیگران باشد، قطعاً به سزای عمل خود خواهند رسید.

اما داستان شهادت امام به دست یک پیرزن، سند و مدرک محکمی ندارد (1) و به فرض صحت و تحقق چنین امری، با ایجاد مدینۀ فاضله منافاتی ندارد؛ زیرا همان گونه که گذشت، در مدینۀ فاضله قوانین حاکم بر جامعه و اجرای آن ها به گونه ای عالی و کامل است که بیش تر افراد این جامعه در کمال و رشد به سر می برند؛ ولی این بدین معنا نیست که هیچ انسان شقی روی زمین یافت نشود و هیچ انسانی در خلوت خود گناه نکند و انسان ها هوا و هوس نداشته باشند. بلکه بدین معناست که بیش ترینِ افراد جامعۀ انسانی آن روز، بر هوا و هوس خود غالب گشته، تفکر آنان به کمال می رسد. اما در این میان، افراد پستی نیز ممکن است یافت شوند.


1- الزام الناصب، ص190، مطلبی در این زمینه نقل می کند که سند ندارد، در نتیجه ضعیف است.

ص:447

مقایسۀ دوران

جهانی که ما در آن زندگی می کنیم، چه فرقی با جهان پس از ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دارد؟

وضعیت جهان قبل از ظهور با زمان بعد از ظهور و استقرار دولت کریمۀ مهدوی، از ابعاد مختلف مادی و معنوی، تفاوت های بسیاری دارد که قابل مقایسه نیست.

جهان قبل از ظهور به سمت فساد، تباهی، ظلم و جور پیش می رود و هر روز بر ابعاد آن افزوده می گردد؛ در حالی که با ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، جهان از جهات مختلف به سوی سامان یابی در حرکت است؛ مانند استقرار عدالت در جامعه، امنیت همگانی، رفاه عمومی، رشد و بلوغ فکری جامعه و... . امام صادق علیه السلام دربارۀ وضعیت پیش از ظهور می فرماید:

در آن زمان می بینی که ظلم و ستم همه جا را فراگرفته، قرآن فرسوده و بدعت ها در مفاهیم آن نفوذ کرده؛ آیین خدا همانند ظرفی که آن را واژگون سازند، در عمل بی محتوا شده؛ اهل باطل بر حق پیشی بگیرند؛ مردان به زنان و زنان به مردان (شوهران) قناعت نکنند؛ افراد باایمان سکوت اختیار کنند؛ کوچک ترها، بزرگ ترها را احترام ننمایند؛ پیوند خویشاوندی بریده شود؛ چاپلوسی فراوان گردد؛ شراب آشکارا نوشیده شود؛ رشوه خواری در میان دولت مردان رایج گردد؛ سرگرمی های ناسالم چنان رواج یابد که کسی نتواند جلوی آن را بگیرد؛ همسایه، همسایۀ خود را از ترس زبانش احترام کند؛ مردم سنگ دل شوند و عواطف مردم بمیرد؛ مساجد پر شوند از کسانی که از خدا نمی ترسند؛ تمام همت مردم شهواتشان گردد؛ امکانات مادی و دنیوی فراوان شود و دنیا به مردم روی آورد؛ زنان بر جامعه حاکم گردند؛ مردم صبح ها مست و عصرها تشنه اند؛ و... . (1)


1- بحارالانوار، ج52، ص256 - 260.

ص:448

در این حدیث شریف که بخشی از آن ذکر گردید، به گوشه هایی از مظاهر فساد و تباهی در عصر قبل از ظهور اشاره شده است. دقیقاً همین وضعیت عالم گیر شدۀ بی عدالتی و ظلم و فساد، ضرورت روی کرد جامعه به سوی مصلح یگانه، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را ایجاب می کند؛ زیرا چنین کار معجزه آسایی تنها از جانب آن حضرت امکان پذیر است. از همین رو در روایات و ادعیه در توصیف آن حضرت آمده است:

یملأ الارض قسطاً وعدلاً کما ملئت ظلماً وجوراً؛

کسی که دنیای پر از ظلم و جور را سرشار از عدل و قسط می کند، آن حضرت است.

در سایۀ دولت کریمۀ ایشان، جهان یک پارچه از نعمت های مادی و معنوی بیش ترین بهره را می برد.

شکوفایی علم و دانش در آن عصر به کمال خود می رسد. طبق روایات، آنچه تاکنون در دسترس بشر بوده، تنها دو بخش از مجموع 27 بخش علوم است و 25 بخش دیگر آن، در عصر ظهور به فعلیت می رسد، (1) و تمامی جهان در پرتو برنامه های حضرت به بلوغ فکری _ فرهنگی خواهند رسید. از نظر دگرگونی های صنعت تکنولوژی و وسایل اطلاعاتی، پیشرفت اعجاب آمیزی رخ خواهد داد. به لحاظ اقتصادی، جهان به حد کامل رفاه و آسایش می رسد. طبق روایات، گنج های زیرزمینی و روزمینی و برکات آسمانی و زمینی در آن زمان گشوده می شود و در سرتاسر جهان، ویرانه ای یافت نمی شود: «تظهر له الکنوز ولایبقی فی الارض خراب الّا یعمره». (2)


1- بحارالانوار، ج52، ص336.
2- منتخب الاثر، ص482.

ص:449

مهم تر از همه این که اسلام فراگیر می شود و دین الهی در تمام عرصه های حیات نمود می یابد؛ به گونه ای که طبق بیان قرآن کریم، همه در صف واحد آهنگ توحید سر می دهند و از شرک خبری نخواهد بود: «یَعْبُدُونَنِی لَا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئًا». (1)

بنابراین تفاوت های بنیادین در عصر ظهور به قدری است که با وضعیت حاضر مقایسه پذیر نخواهد بود؛ زیرا آن حضرت نقطۀ اوج رحمت الهی بر بندگان و ثمرۀ عملی تلاش همۀ انبیای الهی در گذشته است. (2)

محل امام

محل زندگی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بعد از ظهورشان کجا خواهد بود؟

امام باقر علیه السلام می فرماید:

مهدی قیام می کند و به سوی کوفه می رود و منزلش را آن جا قرار می دهد. (3)

بعد از ظهور از دیدگاه روایات

امام علی علیه السلام زمان بعد از ظهور را چگونه ترسیم کرده است؟

در ترسیم فضای عصر ظهور، روایات بسیاری از حضرت علی علیه السلام به دست ما رسیده است که برخی از آن ها عبارت اند از:

گویی اکنون به شیعیانمان در مسجد کوفه می نگرم که خیمه ها زده اند و قرآن را بدان گونه که نازل شده به مردم می آموزند. بدانید که قائم ما چون قیام کند، آن مسجد را بازخواهد ساخت و قبلۀ آن را استوار خواهد نمود. (4)


1- سورۀ نور، آیۀ55.
2- برای اطلاع بیش تر نک: سیمای آفتاب، حبیب الله طاهری.
3- بحارالانوار، ج52، ص225.
4- الغیبة، نعمانی، ص451.

ص:450

در روایتی امام علی علیه السلام به مالک بن حمزه فرمود:

... در این زمان، قائم ما قیام کند و همه را بر یک مرام و عقیده گرد آورد. (1)

پس می توان گفت که راه و روشی بر پایۀ قانون حق و عدل استقرار خواهد یافت.

در حدیث دیگری حضرت علی علیه السلام می فرماید:

امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف قاضیان زشت کار را کنار می گذارد و دست سازش کاران را از سرتان کوتاه و حکم رانان ستم پیشه را عزل می نماید و زمین را از هر نادرست و خائنی پاک می سازد. (2)

این حدیث برنامه های حضرت را بیان می کند.

حضرت در روایت دیگری فرموده اند:

چون قائم ما قیام کند، کینه ها از دل بیرون رود. (3)

این حدیث بیان کنندۀ رشد تربیتی عصر ظهور است.

امام صادق علیه السلام پیشرفت علم را پس از ظهور چگونه بیان می کند؟

امام صادق علیه السلام می فرماید:

علم و دانش 27 حرف است و همۀ آن چه پیامبران آورده اند، تنها دو حرف آن است و مردم تا آن موقع جز با آن دو حرف آشنایی ندارند و هنگامی که قائم ما قیام کند، 25 حرف دیگر را بیرون می آورد، آن را بین مردم نشر و گسترش می دهد و آن دو حرف را نیز ضمیمه می کند و مجموع 27 حرف را در میان مردم منتشر می سازد. (4)


1- الغیبة، نعمانی، ص206.
2- بحارالانوار، ج51، ص120.
3- منتخب الاثر، ص444.
4- بحارالانوار، ج52، ص326.

ص:451

طبق این روایت، بشر هرچه از نظر علم و دانش پیشرفت کند، در روزگار حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به یک باره بیش از دوازده برابر رشد و گسترش می یابد.

منظور از 25 حرف باقی مانده از علوم در زمان ظهور چیست؟

بشر هرچه از نظر علم و دانش پیشرفت کند، باز هم مجهولات زیادی باقی می ماند که به مراتب بیش تر از معلومات است. لذا در دوران ظهور پیشرفت علم به حد نهایی خود می رسد و همۀ مجهولات حل می شود. طبق روایات اگر علم و دانش 27 حرف باشد، پیامبران فقط دو حرف آن را آورده اند و 25 حرف باقی مانده را حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف خواهد آورد که این روایات میزان پیشرفت علم و دانش را در زمان ظهور بیان می کنند. همچنین باید در نظر داشت هرچه علم پیشرفت کند، مجهولات بیش تری را به ما نشان خواهد داد.

آیا بعد از ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز عالم برزخ وجود دارد یا خیر؟

عالم برزخ، عالم بین این دنیا و قیامت است. هرکس که می میرد و از این دنیا می رود، تا پیش از زنده شدن برای قیامت، در عالم برزخ به سر می برد؛ ولی دوران ظهور و حیات و حکومت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در این دنیا و روی همین زمین است، بنابراین به عالم برزخ ربطی ندارد. در زمان ظهور و حکومت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز هرکس از دنیا برود وارد عالم برزخ می شود و تا قیامت در آن جا خواهد بود.

ص:452

ص:453

حکومت

امکان تشکیل حکومت

آیا اجرای انقلاب جهانی توسط یک فرد (امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف) ممکن است؟

همان طوری که هر انقلاب و رویداد اجتماعی به زمینه ها و شرایط آن بستگی دارد، قیام و انقلاب جهانی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف هم که بزرگ ترین حرکت جهانی به شمار می رود، پیرو همین اصل است و بدون تحقق زمینه ها و شرایط آن، به وقوع نخواهد پیوست. البته منظور این نیست که در انقلاب جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، امدادهای غیبی و آسمانی وجود نخواهد داشت، بلکه مقصود آن است که در کنار امدادهای الهی، زمینه ها و عوامل و شرایط عادی نیز باید فراهم شود که مهم ترین آن ها عبارت اند از:

1. طرح و برنامه: بدیهی است که هر انقلابی، مخصوصاً اگر جهانی باشد، به برنامه ای جامع برای مبارزه از طریق سازمان دهی بهتر نیروها نیاز دارد؛

2. یاران: برای اجرای انقلاب جهانی، بدیهی است که یاورانی متناسب با آن می خواهد تا به نتیجه برسد؛

3. آمادگی عمومی: یکی از شرایط بسیار مهم پیروزی انقلاب جهانی، آمادگی عموم مردم است.

ص:454

پس با شرایط مذکور، اجرای انقلاب جهانی ممکن خواهد بود.

اساس حکومت

اساس حکومت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بر چه پایه ای استوار است و قدرت امام از چه عواملی نشئت می گیرد؟

اگر منظور این است: ملاک مشروعیت حکومت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف چیست؟ آیا امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف حکومت خود را براساس رأی مردم پایه گذاری می کند، یا براساس اذن و حکم خداوند؟ بی گمان، براساس معیارهای اسلامی، تنها خداوند حق حاکمیت دارد. او این حق را به پیشوایان معصوم دین و ازجمله امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز اعطا کرده است. اما از آن جا که مردم در عصر ظهور، عصمت، عدالت مداری، ظلم ستیزی، رأفت، جود و کرم، علم و دانش، حسن تدبیر و سایر کمالاتِ بی مانند امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را می بینند، به دلیل آن که این ویژگی ها را در هیچ یک از زمام داران دیگر نیافته اند، با جان و دل به حاکمیت ایشان رضایت می دهند و از آن حضرت فرمان برداری می کنند.

قدرت حکومت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ضمن این که برخاسته از امدادهای غیبی است، از حمایت مردمی و اراده های پولادین پیروان و یاران مخلص آن حضرت در سراسر جهان ناشی می شود.

ویژگی های حکومت

حکومت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف چه ویژگی هایی دارد؟

1. قلمرو جهانی: حکومت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، حکومتی جهانی است که روایات فراوان آن را تأیید می کند. از جمله امام باقر علیه السلام فرموده است:

قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف از (خاندان پیامبر) است... فرمانروایی او شرق و غرب را فراخواهد

ص:455

گرفت و خداوند به دست او دین خود را بر همۀ ادیان غلبه می دهد؛ اگرچه مشرکان را خوش نیاید؛ (1)

2. مقبولیت عمومی: یکی از ویژگی های اساسی حکومت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف این است که مورد قبول همۀ افراد و اجتماعات بشری است. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:

شما را بشارت می دهم به مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف که اهل آسمان و زمین از او راضی هستند... ؛ (2)

3. کارگزاران دولت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف: آن ها از بزرگان و نیکان امت اند؛ مثلاً عیسی علیه السلام که به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می گوید: «همانا من به عنوان وزیر فرستاده شده ام نه امیر و فرمانروا»؛ (3)

4. پیشرفت دانش و علم: امام صادق علیه السلام می فرماید:

علم و دانش، 27 حرف است و آن چه پیامبران آورده اند تنها دو حرف آن است و مردم تاکنون جز با آن دو حرف آشنایی ندارند و هنگامی که قائم ما قیام کند، 25 حرف دیگر را بیرون آورده، در میان مردم گسترش دهد و آن دو حرف را نیز به آن ها ضمیمه ساخته، مجموع 27 حرف را منتشر خواهد کرد. (4)

5. شکوفایی اقتصاد و رفاه اجتماعی: به طوری که فقر از جامعه ریشه کن می شود و فقیری پیدا نمی شود. امام باقر علیه السلام می فرماید:

امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف هر سال دوبار به مردم می بخشد و در هر ماه دوبار به آن ها روزی عطا می کند و به مساوات بین مردم عمل می فرماید تا این که هیچ


1- کمال الدین، ج1، باب32، ص603، ح16.
2- بحارالانوار، ج51، ص81.
3- ملاحم، سید بن طاووس، ص83.
4- بحارالانوار، ج52، ص326.

ص:456

نیازمندی به زکات پیدا نمی شود. (1)

حضرت علی علیه السلام فرموده اند:

به دست ما روزگار سختی ها سپری می گردد... و چون قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف ما قیام کند... [در آن روزگار چنان محیط امنی ایجاد شود] که زن با همۀ زیب و زیور خود از عراق تا شام برود... و چیزی او را نترساند. (2)

6. گسترش عدالت: همان طوری که امام حسین علیه السلام فرموده است:

اگر از دنیا جز یک روز باقی نمانده باشد، خداوند آن روز را طولانی کند تا مردی از فرزندان من قیام کند و زمین را از عدل و داد پر کند پس از آن که از ستم و بیداد آکنده باشد، این چنین از پیامبر شنیده ام. (3)

7. رشد معنویت: در حکومت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف مردم به گونۀ بی سابقه ای به معنویت روی می آورند. همچنان که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:

خداوند مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را می فرستد و به وسیلۀ او عظمت را به دین باز می گرداند... در آن روزگار کسی بر کرۀ خاکی نیست جز آن که ذکر لااله الاالله بر زبان دارد. (4)

8. ریشه کن شدن فساد و رذایل اخلاقی: نهی از منکر که یکی از شاخصه های حکومت الهی است، تنها به زبان نخواهد بود، بلکه در عمل با منکرات و زشتی ها مقابله خواهد شد تا جایی برای فساد و رذایل اخلاقی در جامعه نماند و محیط زندگی از زشتی ها پاک گردد. همچنان که در دعای ندبه می خوانیم:


1- بحارالانوار، ج52، ص390، ح212.
2- خصال، ج2، ص418.
3- کمال الدین، ج1، باب30، ص584، ح4.
4- عیون اخبار الرضا علیه السلام، ص65.

ص:457

کجاست آن که ریسمان های دروغ و افترا را ریشه کن خواهد کرد؟ کجاست آن که آثار گمراهی و هوا و هوس را نابود خواهد ساخت. (1)

اگر دولت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، کریمه است، چرا منافقان در آن دولت ذلیل می شوند؟ مگر دولت امام علی علیه السلام کریمه نبود که منافقان جایگاه یافتند و دورویی نمودند و حضرت را خانه نشین کردند؟

در زمان حضرت علی علیه السلام مردم خیلی از مسائل را درک نمی کردند، و به همین دلیل به آن ها فرصت داده می شد و دورویی می کردند، ولی وضعیت در زمان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف برعکس وضعیت کنونی است و بشر با وجود این که به بالاترین رشد علمی و صنعتی می رسد، به همان اندازه به تعالی اخلاق و کمال انسانی نزدیک می گردد. در حکومت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف با اجرای برنامه های آسمانی، آن چنان انسان ها از نظر شخصیت پرورش می یابند که گویی آنان غیر از انسان هایی هستند که در گذشته زندگی می کرده اند. آنان که برای درهم و دیناری خون نزدیک ترین افراد خود را می ریختند، در حکومت آن حضرت پول و ثروت در نظرشان بی ارزش و خوار می گردد. اگر تا پیش از ظهور بر آنان حسد، کینه، نفاق و دشمنی چیره بود، در حکومت آن حضرت، دل هایشان به هم نزدیک می شود تا جایی که گویی یک جان در چند کالبد می گردند. حکومت آن امام باعث رشد و تکامل خردها و اخلاق می شود و در آن روزگار استعدادها تکامل می یابد.

پس با توجه به مطالب یادشده، می توان گفت چون امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف فرهنگ جامعه را بالا می برد، در نتیجه نفاق دیگر توان ماندن ندارد؛ چون منافق از نادانی مردم استفاده می کند. در حکومت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف همه آگاه خواهند بود. بنابراین کسی توان دورویی و نفاق ندارد. روزگار مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف روزگار آشکار شدن حق با تمام


1- مفاتیح الجنان، دعای ندبه.

ص:458

جلوۀ خویش است و حجت بر همگان تمام می شود. بنابراین برای کفر و نفاق جایی نمی ماند، و منافقان نیز همچون کفار، ذلیل خواهند شد.

مدت حکومت

حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بعد از ظهور چند سال حکومت خواهند کرد؟

در مورد مدت حکومت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، در روایات عددهای مختلفی

ذکر شده است؛ پنج سال، هفت سال، نوزده سال، چهل سال، هفتاد سال، 309 سال و... که ممکن است این روایات، به دوره های مختلف حکومت حضرت مربوط باشد.

به همین دلیل، بسیاری از علما و نویسندگان، روایت هفتاد سال را دوران حکومت حضرت تفسیر کرده اند (1) و روایات دیگر را به معنای مراحل و مقاطع مختلف دوران حکومت دانسته اند.

نقش مردم

مردم اعم از کودک و نوجوان و جوان (مرد و زن) در حکومت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف چه نقشی برعهده دارند؟

به طور کلی نقش مردم _ چه مرد و چه زن _ در قیام و حکومت آن حضرت بسیار پررنگ است و نمی توان جایگاه مردمی را در قیام حضرت انکار کرد؛ زیرا:

1. حضرت، بشر گرفتار در گرداب ظلم و فساد و تباهی را نجات می دهد _ چه مرد و چه زن و چه بزرگ و چه کوچک؛

2. امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف بستر عدالت را به شکل اعجاز فراهم نمی آورد، و اگر این گونه


1- چشم اندازی به حکومت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، ص173.

ص:459

بود، به غیبت طولانی احتیاج نبود و لزومی نداشت که مردم به خودسازی توصیه شوند و به آن ها گفته شود که وظایف خود را خوب انجام دهند تا مصداق منتظران مصلح باشند. به عبارت دیگر، اصلاحات حضرت از ناحیۀ خداوند افاضه می شود، ولی مردم هم باید به درک و فهم این اصلاحات الهی در گسترۀ عالم هستی برسند. در تمام روایات ظهور حضرت، به انجام دادن وظایف سفارش شده است. حتی در تشرفات قطعی آمده است که حضرت فرمود ه اند: «مردم زمینۀ ظهور را فراهم و خود را آمادۀ ظهور نمایند». پس کار موعود اسلام، تنها امری خارق العاده نیست؛ باید این امر در چارچوب قوانین حاکم بر طبیعت اتفاق افتد که جز با خواستن مردم و آماده شدن کامل بخشی از آنان انجام نمی شود؛

3. آن گاه که حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف تشکیل حکومت دهند، مردم در ساختار حکومتی آن حضرت _ از مناصب مهم و کلیدی گرفته تا کارهای خدماتی _ نقش برعهده خواهند داشت؛ و از هر طبقه، گروه و قشری از عدالت نفع می برند و در سایۀ این عدالت، به کمال عقلی، اخلاقی و پیشرفت در همۀ عرصه های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، امنیتی و... دست می یابند. حضور زنان در آن حکومت، بنابر نصّ روایات ما جدّی است؛ اگرچه تعداد آنان دقیقاً مشخص نیست، حضورشان در حرکت اصلاح طلبانه حضرت قطعی است.

در دولت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از جوانان و حضور پررنگ آنان بسیار سخن گفته شده است. در حدیثی حضرت علی علیه السلام فرموده اند:

یاران اصلی قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف همگی جوان هستند و سال خورده در میان آنان اندک است؛ به سان سرمه در چشم یا نمک در طعام، باز هم کم تر. (1)


1- بحارالانوار، ج52، ص333؛ الغیبة، نعمانی، ص315.

ص:460

در حدیث دیگری فرموده اند:

سید حسنی جوانی از فرزندان امام حسن علیه السلام است که با دوازده هزار سوار به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می پیوندد. (1)

اما کودکان چون وظیفه ای ندارند، تنها از مواهب حکومت عدالت گستر حضرت بهره می برند.

نقش زنان در حکومت حضرت مهدی چیست؟

همان گونه که زنان در انقلاب پیامبر نقش بزرگی داشتند و همواره در طول تاریخ اسلام و امامان معصوم، به شکل های گوناگون امام زمان خود را یاری می کردند، در انقلاب حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف هم نقش زنان، بسیار مهم است؛ زیرا آن ها نیمی از پیکر جامعه هستند. بنابراین می توانند در عرصه های مختلف جهادی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی یار و یاور امام زمان خود باشند.

به ویژه در عرصۀ فرهنگی، زنانِ بافرهنگ و فرهیخته، می توانند با مشکل نادانی مبارزه کنند، معارف اسلامی را به همگان تعلیم دهند. امام باقر علیه السلام فرمود:

در زمان امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به شما حکمت و (دانش) داده می شود، تا آن جا که زن در درون خانه اش مطابق کتاب خدا و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم قضاوت می کند. (2)

در عرصۀ اجتماعی نیز می توانند با حفظ شئونات اسلامی در محیط های مختلف، به کار و فعالیت اجتماعی بپردازند. هیچ دلیلی نداریم که گفته باشد زنان در حکومت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در حاشیه هستند یا این که تنها در عرصه ای خاص حضور دارند؛ بلکه زنان با حفظ کرامت انسانی و الهی خود در محیط های


1- معجم احادیث الامام المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، ج3، ص270؛ ملاحم، سید بن طاووس، ص77.
2- الغیبة، نعمانی، ص239.

ص:461

مختلف فعالیت خواهند داشت.

در بعضی روایات به این مطلب تصریح شده است که تعدادی از یاران حضرت زن هستند. ازجمله در روایتی می گوید:

سیزده نفر از زنان برجستۀ گذشته که از دنیا رفته اند، در زمان حضرت به دنیا بازگشته، حضرت را یاری می کنند. (1)

حتی نام آن ها نیز ذکر شده است. در روایت دیگری، ضمن ذکر 313 نفر یاران اصلی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، بیان می کند که پنجاه نفر زن نیز در میان آنان است. (2)و (3)

مقایسۀ حکومت ها

تفاوت حکومت حضرت داوود و سلیمان علیهما السلام با حکومت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در چیست؟

بین این دو حکومت نقاط اشتراک و شباهت های فراوانی وجود دارد. هردو حکومتی الهی و عدالت محورند که در رأس آن یک حجت الهی قرار دارد؛ اما با توجه به روایات و از نظر تحقق خارجی، در این زمینه ها تفاوت دارند:

گسترۀ حکومت: حکومت حضرت داوود و سلیمان علیهما السلام منطقه ای بود. امام باقر علیه السلام می فرماید:

حضرت داوود و همین طور حضرت سلیمان علیهما السلام بر منطقۀ شامات تا بلاد اصطخر (از فلسطین و لبنان تا ایران) حاکم بودند. (4)

در حالی که حکومت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف جهانی است و شرق و غرب عالم را


1- دلائل الامامة، ص484.
2- بحارالانوار، ج2، ص223، ح86.
3- برای اطلاع بیش تر در این زمینه نک: نقش زنان در دولت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف؛ چشم اندازی به حکومت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، ص68.
4- بحارالانوار، ج14، ص2، ح5.

ص:462

دربرمی گیرد. امام صادق علیه السلام می فرماید:

خداوند متعال به دست او مشرق و مغرب عالم را خواهد گشود. (1)

این تعبیر بیان کنندۀ این نکته است که هیچ نقطه ای از زمین باقی نمی ماند مگر این که در سیطره و حکومت او قرار می گیرد و اگر در روایات آمده است که چهار نفر حاکم بر همۀ زمین شدند ازجمله حضرت سلیمان و داوود علیهما السلام (2)، مراد از همۀ زمین، سرزمین های مسکونی شناخته شدۀ آن زمان است. پس قطعاً نقاطی مثل قارۀ امریکا، ژاپن و مانند آن را دربر نمی گرفته است؛ ولی در حکومت حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف تمام کرۀ زمین در حیطۀ حکومت ایشان قرار می گیرد.

دست آورد و نتیجه: طبق وعدۀ قطعی قرآن کریم و روایات فراوان، در حکومت جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف تمام مظاهر شرک برچیده می شود و توحید کامل بر سراسر جهان سایه خواهد افکند. در آیۀ 55 سورۀ نور، تعبیر «... لَا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئًا»، و در بیان امام صادق علیه السلام که می فرماید: «در روی زمین هیچ بقعه و مکانی که غیر خداوند در آن عبادت شود باقی نمی ماند، مگر این که خداوند عزّوجلّ در آن عبادت می شود و دین، تماماً از آنِ خداوند خواهد شد»، این حقیقت تأکید شده و قطعاً محال است که وعدۀ الهی تحقق نیابد: «اِنَّ اللهَ لَا یُخْلِفُ المِیعَادَ». (3) اما حاکمیت توحید با این کمیت و کیفیت، در حکومت حضرت داوود و سلیمان علیهما السلام به چشم نمی خورد. خداوند متعال در آیۀ 78 و 79 سورۀ مائده می فرماید:

کسانی که از بنی اسرائیل کافر شدند، مورد لعن حضرت داوود و عیسی بن


1- کمال الدین، باب33، ح31، ما روی عن الامام الصادق علیه السلام.
2- خصال، ص275؛ بحارالانوار، ج12، ص36، ح13؛ تفسیر عیاشی، ج1، ص147.
3- سورۀ آل عمران، آیۀ9.

ص:463

مریم قرار گرفتند؛ زیرا نافرمانی و تجاوز می کردند. آن ها از منکری که دیگران به جای می آوردند، نهی نمی کردند.

نکتۀ قابل توجه این است که مهم ترین ابزار قدرت حضرت سلیمان علیه السلام انگشتر او بود و براساس آن چه در روایات متعدد آمده، (1) هم اکنون آن انگشتر نزد حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است. امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف وارث تمام انبیا و اولیا علیهم السلام است. عصا و سنگ حضرت موسی علیه السلام، پیراهن حضرت یوسف علیه السلام، پرچم و سلاح رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم همگی نزد اوست. تمامی فرشتگانی که برای یاری انبیا و اولیا آمده اند، جملگی هنگام ظهور، گرد حضرت جمع خواهند شد. همچنین پیامبر بزرگی چون حضرت عیسی علیه السلام برای یاری او نازل خواهد شد. تمام این امور نشان می دهد، آن چه بناست در حکومت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف تحقق یابد، بی نظیر خواهد بود. از این رو، برای برچیدن تمام ظواهر شرک، همۀ راه کارهای عملی و لازم تدارک دیده شده است.

سیرۀ قضایی: قضاوت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف براساس واقع و علم غیب ایشان خواهد بود؛ (2) ولی سیرۀ قضایی حضرت داوود و سلیمان علیهما السلام براساس بیّنه و قسم بود و تنها در مدت بسیار کوتاهی حضرت داوود علیه السلام براساس واقع قضاوت می کرد. (3)

امور شگفت انگیز: نکتۀ دیگر، امور شگفت انگیزی است که در حکومت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف اتفاق می افتد که مهم ترین آن رجعت است. رجعت سابقۀ بسیار طولانی دارد (ازجمله در میان بنی اسرائیل)، اما به کیفیت و کمیتی که در دوران


1- کمال الدین، باب35، ح7، ما روی عن الرضا علیه السلام؛ الغیبة، نعمانی، ص249، باب ما یعرف به عجل الله تعالی فرجه الشریف.
2- کمال الدین، باب58، نوادر الکتاب، ح19؛ بحارالانوار، ج14، ص14، ح23.
3- البرهان، ج4، ص704، ذیل آیۀ 159 سورۀ اعراف و سایر تفاسیر روایی.

ص:464

ظهور صورت می گیرد، از زمان آدم علیه السلام تا آن زمان بی مانند است. پانزده نفر از قوم موسی علیه السلام، اصحاب کهف، یوشع وصی موسی علیهما السلام، سلمان، ابادجانه انصاری، مقداد و مالک اشتر، (1) ازجمله افرادی هستند که در زمان ظهور آن حضرت به دنیا بازمی گردند.

به عبارت دیگر، برای یاری حضرت، گل چینی از برگزیدگان همۀ امت ها رجعت می کنند و از طرفی، سردمداران کفر و ضلالت نیز برای مجازات برگردانده می شوند. این نکات نشان می دهد حکومت جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف حکومتی بی نظیر و موعود همۀ امت هاست.

حکومت جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف چگونه با خواستۀ حضرت سلیمان علیه السلام که عرض کرد: «قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِی وَهَبْ لِی مُلْکًا لَا یَنْبَغِی لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِی إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ...»؛ (2) «پروردگارا، مرا حکومتی عطا کن که هیچ کسی را پس از من سزاوار نباشد..». قابل جمع است؟

در پاسخ به این سؤال ابتدا باید در خواستۀ حضرت سلیمان علیه السلام دقت شود. اگر او از خداوند متعال درخواست حکومتی کرده که از هر جهت بی نظیر باشد و خداوند چنین حکومتی را تا روز قیامت به احدی ندهد، اولاً، چنین درخواستی حاکی از بخل است و انبیا علیهم السلام دارای مقام عصمت اند و منزه از این صفات ناپسندند، ثانیاً، اجابت چنین درخواستی با حکمت خداوند متعال منافات دارد. بنابراین آن چه حضرت سلیمان علیه السلام درخواست نمود، مسئلۀ دیگری است که چند وجه در این باره ذکر شده است:

1. انبیا علیهم السلام بنا به موقعیت های زمان خود، هرکدام دارای معجزۀ خاصی بودند. با توجه به این که بنی اسرائیل در جانشینی حضرت سلیمان علیه السلام برای پدرش


1- بحارالانوار، ج53، ص90، ح95.
2- سورۀ ص، آیۀ35 - 38.

ص:465

حضرت داوود علیه السلام معترض بودند، (1) وی از خداوند متعال معجزه ای بر نبوتش و نشانه ای برخلافتش درخواست نمود، مبنی بر این که خداوند عزوجل حکومتی به او عطا کند که به دست آوردن آن جز از طریق خداوند امکان پذیر نباشد. به عبارت دیگر، او حکومتی را طلبید که احدی با توان و قدرت خود نتواند آن را به دست آورد و این امر معجزه ای برای او باشد. از این رو، خداوند متعال باد و شیاطین را مسخّر او ساخت، زبان حیوانات را به او آموخت و اموری را به او عطا کرد که تحصیل آن از طریق غیرخداوند محال است. پس چنین خواسته ای هرگز بر اعطا نکردن چنین حکومتی _ بلکه بالاتر از آن _ به انبیای دیگر و اوصیای آنان علیهم السلام دلالت ندارد؛ (2)

2. امام موسی بن جعفر علیهما السلام در پاسخ سؤال علی بن یقطین در همین باره فرمودند:

... حضرت سلیمان علیه السلام حکومتی را از خداوند متعال درخواست نمود که الهی بودن آن برای همه روشن باشد؛ تا بعد از او احدی نگوید او همانند سایر ملوک و پادشاهان با زور و غلبه این حکومت را به دست آورده است. خداوند نیز به حکومت او ویژگی هایی مثل تسخیر باد و جنیان و... عطا نمود تا الهی بودن آن بر احدی پوشیده نماند؛ و مردم همان زمان و بعد از او نیز فهمیدند که حکومت او شبیه حکومت کسانی نیست که از طرف مردم برگزیده می شوند، یا با غلبه و ظلم حکومت خود را به دست می آورند. (3)

براساس این قول، در آیۀ ذکرشده، جملۀ «اَنْ یَقُولَ اِنَّهُ اَخَذَهُ بِالْجَوْرِ وَ الْغَلَبَةِ» محذوف است. یعنی به من حکومتی عطا کن که برای احدی بعد از من سزاوار


1- بحارالانوار، ج14، ص67، باب5، ح2.
2- بحارالانوار، ج14، ص86، باب6، ح1، قسمت الثانی و ص89 و رابعها... .
3- بحارالانوار، ج14، ص85.

ص:466

نباشد که بگوید: او این حکومت را با ستم و غلبه به دست آورده است. (1)

چرا پیشوایان معصوم، با آن قدرتی که خداوند به آن ها داده بود، حکومت واحد جهانی تشکیل ندادند؟

در واقع، انسان مانند کودکی است که به تعلیم در سطوح مختلف احتیاج دارد تا به رشد نهایی خود برسد و به تدریج باید این مراحل را طی کند. به همین دلیل، رهبران الهی بدون ایجاد شرایط و زمینۀ کافی برای رسیدن به آن هدف، آمادگی اجرای حکومت عدل جهانی را ندارند و این به دلیل نقص آنان نیست، بلکه مشکل، نبودن شرایط و زمینۀ لازم و آماده نبودن مردم است؛ زیرا مردم قابلیت آن را ندارند، مگر زمانی که آمادگی و شرایط آن به تدریج به وجود آید.


1- البته وجوه دیگری هم برای بیان درخواست او ذکر شده است. ازجمله در مجمع البیان ذیل همین آیه و همین طور در بحارالانوار، ج14، ص230، باب6 به تفصیل در این باره بحث و احتمالات متعددی ذکر گردیده است.

ص:467

سیرۀ امام

اولین اقدام

حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف وقتی که می آید اولین کاری که می کند چیست؟

طبق بیان روایات، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در اولین اقدام خود بعد از ظهور، خود را به جهانیان معرفی می فرماید و امر ظهورش را به مردم اعلام می نماید.

امام باقر علیه السلام در این زمینه می فرماید:

هنگامی که مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ظهور کند، به کعبه تکیه می زند و می گوید: «بقیةُ اللهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِین» سپس خود را معرفی می نماید که: من بقیةالله، من خلیفة الله و حجت الهی در میان شما هستم. در آن حال هرکسی به او سلام می کند، می گوید: «السلام علیک یا بقیة الله». (1)

در روایتی دیگر امام صادق علیه السلام می فرماید:

قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف به دیوار کعبه تکیه می دهد و مردم جهان را مخاطب قرار می دهد و می فرماید: هرکس بخواهد آدم و شیث را ببیند، اینک منم آدم و شیث؛ هرکس بخواهد نوح و سام را ببیند، اینک منم نوح و سام؛ هرکس بخواهد ابراهیم و اسماعیل را ببیند، اینک منم ابراهیم و اسماعیل؛ هرکس بخواهد موسی و یوشع را ببیند، منم موسی و یوشع؛ هرکس بخواهد عیسی و شمعون


1- المهدی فی القرآن، سیدصادق شیرازی، ص76.

ص:468

را ببیند، منم عیسی و شمعون؛ هرکس بخواهد محمد صلی الله علیه و آله و سلم و علی علیه السلام را ببیند، منم محمد صلی الله علیه و آله و سلم و علی علیه السلام؛ هرکس بخواهد حسن و حسین علیهما السلام را ببیند، منم حسن و حسین؛ هرکس بخواهد امامان از اولاد حسین علیه السلام را ببیند، منم آن امامان معصوم از نسل پاک حسین علیه السلام. اینک سخنان مرا گوش کنید تا شما را از آن چه شنیده و می دانید و آن چه تاکنون نشنیده و نمی دانید، خبر دهم... . (1)

این که حضرت عجل الله تعالی فرجه الشریف در مقام معرفی خود اسامی پیامبران و امامان علیهم السلام را می برد، به خاطر این است که ایشان عُصاره و تجسم کامل اهداف و آرمان هایی به شمار می رود که انبیا و اوصیا برای آن مبعوث شده اند؛ و حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نماد کامل همۀ آرزوهای تاریخ بشر است که تلاش انبیا و ائمه علیهم السلام را به ثمر می نشاند.

مرکز حکومت

آیا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف کوفه را مرکز حکومت خود قرار می دهد؟ چرا؟

در چندین روایت بیان شده است که مقر جهانی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف شهر کوفه و محل زندگانی شخص ایشان نیز در این شهر و مسجد سهله است. امام باقر علیه السلام در این باره می فرماید:

مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف قیام می کند و به سوی کوفه می رود و منزلش را آن جا قرار می دهد. (2)

ابوبصیر می گوید: امام صادق علیه السلام فرمود:

ای ابامحمد! گویا می بینم که قائم آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم با خانواده اش در مسجد


1- بحارالانوار، ج53، ص9.
2- بحارالانوار، ج52، ص225.

ص:469

سهله فرود آمده است... . (1)

در روایت دیگری امام صادق علیه السلام از مسجد سهله یاد نمود و فرمود:

آن خانۀ صاحب ما (حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف) است؛ زمانی که با خاندانش در آن جا سکونت گزیند. (2)

در این باره روایات دیگری نیز نقل شده است. (3)

در جواب بخش دوم سؤال باید گفت که کوفه مقر حکومت عدل امیرمؤمنان، حضرت علی علیه السلام بوده است. احتمال می رود انتخاب کوفه به این جهت باشد که عدالت مهدوی ادامۀ حکومت عدل علوی است.

برخی از محققان هم احتمال دیگری داده اند و می گویند:

کوفه پایگاه مشترک حسین علیه السلام و مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است. امام حسین علیه السلام از مکه به سمت کوفه رفت و حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف هم از مکه به سوی کوفه خواهد رفت و مقر حکومت خود را در کوفه قرار خواهد داد، یعنی راه نیمه تمام سیدالشهدا علیه السلام را به پایان خواهد رساند. (4)

قرآن و سنت جدید

قرآن و سنت جدیدی که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می آورد، چیست؟

از روایت هایی که حرکت های فکری و فرهنگی حضرت را در عصر ظهور بیان می کند، دانسته می شود که در این روزگار توجیه ها، تأویل ها، تحریف ها، انحراف ها و پیرایه ها، بسیاری از باورهای اسلام ناب را تهدید می کند و


1- کافی، ج3، ص495؛ بحارالانوار، ج52، ص317 و 376.
2- کافی، ج3، ص495؛ بحارالانوار، ج52، ص331.
3- برای اطلاع بیش تر نک: چشم اندازی به حکومت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، ص169.
4- عاشورا و انتظار، سیدمسعود پورسیدآقایی، ص24.

ص:470

ساخته های ذهنی مدعیان دین، به عنوان باورهای دینی ترویج می شود. امام صادق علیه السلام دربارۀ راه و روش حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می فرماید:

راه و روش او، چون پیامبر است؛ یعنی هرچه پیش او باشد ویران می کند، چنان که پیامبر جاهلیت را ویران ساخت و اسلام را از نو می نمایاند. (1)

در روایات اسلامی، از تجدید اسلام توسط امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف سخن به میان آمده است. (2)

خلاصه در زمان غیبت، بدعت هایی در دین گذاشته می شود و احکامی از قرآن و اسلام بر طبق میل مردم تأویل و تفسیر می شود و بسیاری از حدود و احکام چنان فراموش می شود که گویا اصلاً از اسلام نبوده است. وقتی حضرت ظهور می کند، بدعت ها را باطل می کند و احکام خدا را به همان گونه که صادر شده ظاهر می نماید و حدود اسلامی را بدون سهل انگاری اجرا می کند. از این روست که چنین برنامه ای برای مردم تازگی دارد.

برخورد با مسلمانان

امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بعد از ظهور چگونه با مسلمانان برخورد می کند؟

امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف امام رحمت و مهربانی است و برای هدایت و سعادت انسان ها قیام می کند، نه برای کشتن و ویران کردن. به همین دلیل، خلاف واقع می نماید اگر چهرۀ ایشان را خشن و چنان خون ریز بپندارند که به کسی مهلت تفکر و

توبه نمی دهد.

با توجه به این مقدمه، وقتی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ظهور و قیام کند، مانند


1- الغیبة، نعمانی، ص231.
2- الارشاد، شیخ مفید، ج2، ص383.

ص:471

روش پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و امیرالمؤمنین علیه السلام ابتدا با رحمت و مهربانی فراوان به بیان حقیقت دین و پیام اسلام برای جهان می پردازد و گروه فراوانی توبه می کنند

و انسان های پاکی می شوند، حتی غیرمسلمانان سخن ایشان را می پذیرند و گرد

او جمع می شوند. حضرت، به کمک و یاری آن ها نهضت خود را شروع می کند. کسانی که سخن امام را نپذیرفته اند، اگر به این دلیل باشد که هنوز دلایل

کافی ندیده اند و اطمینان ندارند، به آن ها مهلت داده می شود تا خوب بیندیشند و کسی معترض آن ها نمی شود. اما اگر بعد از اتمام حجت و اقامۀ دلیل، باز هم

به دشمنی خود ادامه دهند و بی دلیل به مخالفت برخیزند، امام با آن ها

برخورد می کند.

بنابراین حضرت تنها با دو گروه برخورد و مبارزه می کند:

1. گروهی که بدون دلیل بر عقاید خود پا می فشارند، دلیل های روشن امام را نمی پذیرند و به مخالفت قیام می کنند؛

2. سران ظلم و شرک که دنیا را از آنِ خود می دانند و با آزادی و سعادت مردم مخالف اند و همه چیز را برای خود می خواهند و حقوق مردم را رعایت نمی کنند و خواستار ظلم، فساد و گناه هستند.

برخورد با شیعیان

آیا بعد از ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، شیعیان نیز به دست آن حضرت کشته می شوند؟

امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف پس از ظهور، شیعه را به آخرین حد کمال می رساند، او در عصر غیبت همواره به شیعیان عنایت دارد. به شیخ مفید می فرماید:

ما بر اخبار و احوال شما آگاهیم و هیچ چیز از اوضاع شما بر ما پوشیده و مخفی نمی ماند. ما در رسیدگی و سرپرستی شما، کوتاهی و اهمال نکرده ایم و یاد شما را از خاطر نبرده ایم که اگر جز این بود دشواری ها و مصیبت ها بر

ص:472

شما فرود می آمد و دشمنان، شما را ریشه کن می کردند. (1)

کسی که در عصر غیبت این همه لطف، مهربانی، رحمت و عنایت به شیعیان دارد، (2) آیا در عصر ظهور با آن ها برخورد می کند و آن ها را از بین می برد؟ هرگز چنین گمان نمی رود. امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در عصر ظهور با اقامۀ عدل و حق با کانون های فساد و تباهی مبارزه می کند و انسان های ظالم و فاسد را که حاضر به پذیرفتن ایمان و صلاح نیستند از بین می برد، و اگر روایتی دربارۀ برخورد با شیعیان باشد، منظور فرقه های منحرف شیعه، مانند اسماعیلیه و زیدیه است.

مفضل بن عمر می گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که می فرمود:

اگر قائم ما قیام کند، از دروغ گویان شیعه شروع می کند و آن ها را به قتل خواهد رساند. (3)

این روایت ضعیف است؛ زیرا کشّی این روایت را تحت عنوان «ما روی فی محمد بن ابی زینب»، معروف به ابوالخطاب که فرقۀ خطابیه به او نسبت داده می شود، نقل کرده است. او کسی بود که احادیث زیادی از طرف امام علیه السلام در مورد لعن و نفرین او صادر شد و حضرت از خداوند طلب نمود که حرارت شمشیر را به او بچشاند. (4)

بر فرض قبول روایت، می گوییم: روشن است که مقصود این روایت، دروغ گویان و فرقه های انحرافی شیعه است که امروزه به فرقۀ باب و بهاء معروف اند. امام عجل الله تعالی فرجه الشریف با فرقه های انحرافی شیعه برخورد می نماید و آنان را هدایت می کند وگرنه، ریشه کن


1- احتجاج، ج2، ص596.
2- برای آگاهی از مهربانی ها و الطاف امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و جلوه های محبت نک: میر مهر، سیدمسعود پورسیدآقایی.
3- اختیار معرفة الرجال، شیخ طوسی، ج2، ص589.
4- اختیار معرفة الرجال، شیخ طوسی، ج2، ص591.

ص:473

می شوند. امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در عصر ظهور، همگان را به اسلام دعوت می کند؛ اسلامی که در تشیع اصیل، متبلور است. بنابراین همان طوری که در عصر غیبت از کیان شیعه حمایت می کند، در عصر ظهور نیز آن را به تمام جهانیان عرضه می کند.

برخورد با کارگزاران

برخورد امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف با کارگزاران حکومتی چگونه است؟

امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف با اقامۀ عدل و حق، به محرومیت و ظلم خاتمه می دهد و برای آن که ذره ای ستم از جانب دولت و کارگزاران نظام او بر کسی نشود و حقی ضایع نگردد، با مسئولان و کارگزاران حکومتی خود سخت می گیرد. در دولت او عدالت محض برقرار است، پس هیچ گونه لغزش و فساد و انحراف در نظام اداری آن حضرت وجود ندارد و سخت گیری آن حضرت با مسئولان و کارگزارانش به همین سبب است. (1) لذا در روایات آمده است:

المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف جواد بالمال رحیم بالمساکین شدید علی العمال؛ (2)

مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نسبت به مال و دارایی بخشنده است و نسبت به مسئولان و کارگزاران دولت خویش بسیار سخت گیر و نسبت به ناتوانان و مستعضعفان بسیار دل رحم و مهربان است.

لذا در روایتی آمده است:

امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به تمام کارگزارانش دستور می دهد که عدل و احسان را شیوۀ خود سازند. (3) آن حضرت دقیقاً فرمان خدا را اجرا می کند و با کسی حساب


1- تاریخ ما بعد الظهور، سیدمحمد صدر، ص522.
2- منتخب الاثر، ص311.
3- تاریخ عصر غیبت، سیدمسعود پورسیدآقایی، ص438 (به نقل از: الامام المهدی، ص271).

ص:474

خویشاوندی ندارد. (1)

خلاصه آن که سیرت مدیریتی حضرت با مسئولان جامعه اش این است که اگر آن ها خطا کنند حضرت از خطای آن ها چشم پوشی نمی کند.

برخورد با کافران

وقتی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ظهور کند، چگونه کافران را گردن می زند، آیا همه را یک جا جمع می کند یا به همه جا سفر می کند تا با ستمکاران مبارزه کند؟

قرار نیست امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف گردن همۀ کافران را بزند؛ زیرا براساس روایت ها، بسیاری از کافران به ویژه اهل کتاب، به حقانیت امام پی می برند و به آن حضرت ایمان می آورند.

حضرت با آن عده از کافران که ایمان نمی آورند، برخورد می کند. این جنگ ها در کشورهای گوناگون رخ می دهد. حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف برای از بین بردن آن ها به کشورها سفر نمی کند، بلکه به فرماندهی حضرت جنگ هایی رخ می دهد و دشمنان سرکوب می شوند.

بنابراین جنگ حضرت با مخالفان نیز از این قبیل جنگ هاست که در طول تاریخ بوده و این طور نیست که خود امام همۀ کافران را نابود کند. افزون بر این، بسیاری از کافران مقاومت نمی کنند بلکه تسلیم می شوند. به ویژه مسیحیان که با نزول حضرت مسیح علیه السلام و پشتیبانی او از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، تسلیم شده و مسلمان می شوند. به امید آن روز!

امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف هنگام ظهور با چه کسانی می جنگد؟

همان طور که می دانید، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف برای ریشه کن کردن ظلم و ستم در عالم،


1- تاریخ عصر غیبت، سیدمسعود پورسیدآقایی، ص438 (به نقل از: الملاحم و الفتن، ص108).

ص:475

استقرار عدالت در سراسر گیتی و نجات مظلومان و مستضعفان جهان قیام می کند. از این رو، با همۀ ادامه دهندگان ظلم و ستم و مخالفان استقرار عدالت، می جنگد (البته پس از اتمام حجت). امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف همانند پزشکی که غدۀ چرکین و سرطانی را از بدن بیمار خارج می سازد و موانع رشد و سلامت او را برطرف می کند، این غده های سرطانی و چرکین را از پیکر جامعه جدا می سازد.

برخورد با ثروت مندان

آیا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، هنگام ظهور، اموال ثروت مندان را به رغم میل باطنی آن ها، بین فقرا تقسیم می کند؟

هدف اساسی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف اجرای عدالت و ریشه کن نمودن ظلم است. طبعاً چنین چیزی، نسبت ظلم به حضرت است و قطعاً چنین مسئله ای حقیقت ندارد؛ بلکه حضرت اموال حرام و چیزهایی را که به ناحق و ظلم از مالکان آن ها گرفته شده، به آن ها برمی گرداند. نکتۀ دیگر این که بر اثر رشد عقلی و معنوی انسان ها، مردم در کمک به فقرا و نیازمندان از همدیگر سبقت می گیرند؛ و چه بسا کسی که چند خانه دارد، خودش با میل و رغبت، خانه های خود را در اختیار دیگران قرار دهد، همانند آن چه هنگام ورود رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم اتفاق افتاد و انصار خانه های خود را در اختیار مهاجران قرار دادند.

انتقام

حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف چگونه انتقام امام حسین علیه السلام و حضرت زهرا علیها السلام را می گیرد؟

ابتدا باید توجه داشت که قیام امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف برای تأمین سعادت انسان است و حکومت مهدوی، حکومت رحمت و هدایت است، و با همین اخلاق کریمانه، امام همه را هدایت و سعادت مند می کند. اما بدیهی است که گروهی از انسان ها

ص:476

که ظالم و اهل فسادند، در مقابل پاک سازی امام مقاومت می کنند و آتش جنگ را علیه حضرت شعله ور می کنند. بی شک حضرت مجبور به مبارزه با آن ها می شود، چنان که از ابتدای بعثت پیامبران چنین بوده و گروهی از ظالمان به مبارزه با پیامبران برخاسته اند و هربار پیامبران و امامان را مظلومانه به شهادت رسانده اند. اما این بار، خداوند اراده کرده است که دینش پیروز شود. از این رو، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بر ظالمان و متجاوزان به حقوق مردم غلبه می کند و آن ها را نابود می سازد. با نابودی اهل فساد و ظلم، انتقام مظلومان تاریخ از ظالمان گرفته می شود و ستمگران شکست خواهند خورد. پس معنای انتقام خون امام حسین علیه السلام و حضرت زهرا علیها السلام و دیگر مظلومان، این است که ظالمان دوران ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف جملگی کشته می شوند و زمین از لوث وجودشان پاک می گردد. (1)

معنای دیگر انتقام از قاتلان ائمه علیهم السلام با رجعت تحقق می یابد. رجعت از عقاید مسلم شیعه است؛ زنده شدن بعضی از مردگان و بازگشتن به دنیا در دوران حکومت عدل الهی. بنابراین عقیده، دو گروه از انسان ها به دنیا برمی گردند تا قبل از قیامت، در همین دنیا نیز نتیجۀ عمل خود را ببینند: دستۀ اول انسان های بسیار نیک، و دستۀ دیگر انسان های بسیار بد. طبق این عقیده، ستم کنندگان به خاندان پیامبر علیهم السلام زنده می شوند و از آنان انتقام گرفته می شود. (2)


1- نک: بحارالانوار، ج52، ص313، ح6.
2- نک: بحارالانوار، ج52، ص386؛ ج53، ص12؛ ج53، ص76، ح78.

ص:477

جهان بعد از امام

رحلت یا شهادت

امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف چگونه از دنیا می رود؟

روایات در مورد چگونگی رحلت حضرت عجل الله تعالی فرجه الشریف، (شهادت یا مرگ طبیعی) مختلف است. در کتابی به شهید شدن امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف توسط یک پیرزن با اوصاف خاص تصریح شده است، (1) اما سندی برای این حدیث بیان نشده، لذا نمی توان آن را پذیرفت. در مورد شهادت حضرت، روایات کلی هم وجود دارد که براساس آن ها، هیچ امامی نیست مگر این که کشته یا مسموم می شود. (2) ظاهر این گونه روایات، شهادت حضرت را بیان می کند، (3) اما دلیل قطعی بر شهادت شخص حضرت وجود ندارد.

در روایات آمده، امام حسین علیه السلام و یارانش در اواخر حیات امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف رجعت می کنند و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بعد از معرفی آن ها و شناخت مردم، از دنیا رحلت می کند و امام حسین علیه السلام غسل و دفن حضرت را به عهده می گیرد؛ (4) سپس سال های


1- الزام الناصب، ص190.
2- من لایحضره الفقیه، ج2، ص585، ح3192.
3- کفایةالاثر، ص227.
4- کافی، ج8، ص206؛ بحارالانوار، ج53، ص93، ح102، از کافی.

ص:478

طولانی حضرت امام حسین علیه السلام حکومت می کند و رهبری را به عهده می گیرد. طبق این نوع روایات امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به مرگ طبیعی از دنیا می روند و این احتمال قوی تر به نظر می رسد.

آیا امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در راه اجرای حدود الهی، توسط دوستان و پیروان خویش به شهادت می رسد؟

هنگام ظهور، افرادی که ایمان کافی دارند به مخالفت با حضرت برنخواهند خاست، بلکه جزو یاران حضرت قرار می گیرند؛ اما کسانی که معرفت و بینش کافی به حجت خدا ندارند، ممکن است به مخالفت با حضرت برخیزند، همانند آن چه در جنگ صفین اتفاق افتاد. در مورد امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز گروه هایی به مخالفت برمی خیزند، اما یا متوجه اشتباه خود می شوند و توبه می کنند یا آن که به دست حضرت از بین می روند. لذا شهادت امام به دست پیروانش هیچ مدرک و دلیلی ندارد و اساساً این که حضرت به شهادت می رسد و یا به مرگ طبیعی از دنیا می رود، جای بحث و بررسی دارد.

خاک سپاری امام عجل الله تعالی فرجه الشریف

آیا امام حسین علیه السلام، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را به خاک می سپارد؟

همان طور که می دانید، براساس ضوابط فقه اهل بیت علیهم السلام، پیکر معصوم باید به دست معصوم تجهیز و تدوین شود. برای مثال، امیرمؤمنان علیه السلام پیکر پاک پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و حضرت زهرا علیها السلام را غسل و کفن کرده است. حتی پیامبران و معصومان گذشته نیز این مسئله را داشته اند. برای نمونه، حضرت عیسی علیه السلام، پیکر پاک حضرت مریم علیها السلام را به دست خود غسل داد. (1)


1- کافی، ج1، ص459.

ص:479

از این رو، براساس روایاتی که دربارۀ رجعت وارد شده است، امام حسین علیه السلام

در اواخر حکومت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف با یاران باوفایش رجعت می کنند و هنگامی که اجل حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف فرا برسد، متصدی و متولی غسل، کفن، حنوط و دفن ایشان می گردد.

امام صادق علیه السلام در این باره فرموده است:

امام حسین علیه السلام با یارانش می آیند و هفتاد پیامبر آنان را همراهی می کنند، چنان که هفتاد نفر همراه موسی علیه السلام فرستاده شدند. آن گاه حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف انگشتر را به وی می سپارد و امام حسین علیه السلام غسل، کفن، حنوط و دفن حضرت قائم را برعهده می گیرد. (1)

نیز آن حضرت در پایان روایت دیگری می فرماید:

هرگز غیر از وصی، وصی را تجهیز و خاک سپاری نمی کند. (2)

از این روایات نتیجه می گیریم که امام حسین علیه السلام، غسل، کفن و دفن حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را انجام می دهد.

محل دفن امام عجل الله تعالی فرجه الشریف

امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، در چه مکانی دفن می شود؟

روایتی که محل دفن امام را مشخص کند، نقل نشده است.

جانشین امام عجل الله تعالی فرجه الشریف

آیا بعد از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف پسرشان امام می شوند؟


1- الایقاظ من الهجعة، شیخ حر عاملی، ص309.
2- کافی، ج8، ص206؛ بحارالانوار، ج53، ص13؛ تفسیر عیاشی، ج2، ص281.

ص:480

خیر، امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف آخرین امام است، و طبق روایات، وقتی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف قیام کند و جهان را از عدل و داد بگستراند، به قدر یک عمر طبیعی (هفتاد سال) حکومت می کند. (1) آن گاه امام حسین علیه السلام در اواخر عمر شریف امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف رجعت می فرماید؛ زنده می شود و به دنیا برمی گردد، و هنگامی که همۀ مردم از بازگشت امام حسین علیه السلام آگاه شدند، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف رحلت می کند. امام حسین علیه السلام مراسم دفن ایشان را انجام می دهد و حکومت را عهده دار می شود. (2) آن گاه امام حسین علیه السلام نیز چهل سال زندگی می کند. (3)

در مورد ترتیب رهبری حکومت بعد از امام حسین علیه السلام به صراحت چیزی نقل نشده و معلوم نیست بعد از امام حسین علیه السلام چه کسی حکومت را ادامه می دهد. در روایات به رجعت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و امیرالمؤمنین علیه السلام نیز اشاره شده است؛ یعنی پیامبر بزرگ اسلام صلی الله علیه و آله و سلم نیز به دنیا باز خواهد گشت. (4) همچنین امیرالمؤمنین علیه السلام نیز به دنیا باز خواهند گشت و مدت بسیار طولانی حکومت خواهد کرد. (5)

سرنوشت دنیا

سرنوشت دنیا پس از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف چه خواهد شد؟

حضرت پس از قیام و تشکیل حکومت، مدت طولانی حکومت می کند. امام حسین علیه السلام در اواخر عمر شریف امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف رجعت می فرماید؛ به دنیا بازمی گردد


1- بحارالانوار، ج52، ص291، ح35. البته در مورد حکومت ایشان روایات مختلفی وجود دارد که بعضی به کمتر از این مدت و بعضی به بیش تر از این مدت دلالت می کنند، اما روایت هفتاد سال قوی تر به نظر می رسد.
2- بحارالانوار، ج53، ص93، ح103.
3- بحارالانوار، ج53، ص63، ح54.
4- بحارالانوار، ج53، ص46، ح19.
5- بحارالانوار، ج53، ص42، ح12.

ص:481

و مدتی کنار امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می ماند تا بر همه روشن شود که ایشان امام حسین علیه السلام است. وقتی همه این مطلب را فهمیدند، امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به مرگ طبیعی رحلت می کند و امام حسین علیه السلام پس از دفن ایشان، حکومت را به مدت طولانی اداره می نماید. (1) پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم، امیرالمؤمنین علیه السلام (2) و به احتمال قوی تمام ائمه علیهم السلام (3) به دنیا برمی گردند و هرکدام سالیان طولانی حکومت می کنند و به این شکل زمین بعد از ظهور، حیات نو از سر می گیرد و زندگی انسان بامعنا ادامه می یابد. با توجه به روایات باب رجعت، معلوم می شود زندگی اصلی انسان بعد از ظهور شروع می شود و مردم زمین مدت بسیاری امنیت، آرامش، برقراری اسلام و عدالت را خواهند دید. بندگان صالح خداوند نیز سالیان بسیاری بر روی زمین به عبادت و اطاعت خداوند خواهند پرداخت و بعد از گذشت سالیان بسیار، با رحلت آخرین حجت خدا که احتمالاً امیرالمؤمنین علی علیه السلام خواهد بود، (4) اوضاع جهان دگرگون می شود و علایم قیامت رخ می نماید.

آخرین امام

آخرین امامی که قبل از پایان دنیا به شهادت می رسد، کیست؟

بنا به روایتی، امام علی علیه السلام آخرین امامی خواهد بود که قبل از قیامت در دنیا زندگی می کند. (5)


1- کافی، ج8، ص206، ح250.
2- مختصر بصائر الدرجات، ص24.
3- مختصر بصائر الدرجات، ص28.
4- تفسیر عیاشی، ج2، ص326، ح24.
5- تفسیر عیاشی، ج2، ص326، ح24؛ بحارالانوار، ج53، ص146، باب30، ح5، از عیاشی.

ص:482

ص:483

رجعت

اشاره

معنای رجعت چیست؟

رجعت در لغت به معنای بازگشت است و در اصطلاح کلام و حدیث، به بازگشت گروهی از مؤمنان خالص و کافران شرور پس از مرگ به این جهان، قبل از قیامت، رجعت نامیده می شود. (1)

در حقیقت رجعت جلوۀ کوچکی از رستاخیز نهایی و قیامت است. تفاوت رجعت با قیامت در این است که در رجعت گروهی از مردم زنده می گردند و در قیامت همۀ مردم بدون استثنا محشور می شوند.

علامه طباطبایی می فرماید:

روایاتی که رجعت را اثبات می کنند، اگرچه با هم اختلافی دارند، اما همۀ آن ها در این معنا متحدند که سیر و حرکت نظام عالم به سمتی است که تمام آیات الهی به منتهای ظهور خود برسند و دیگر معصیت خدای سبحان انجام نشود، بلکه به طور خالص و بدون دخالت هوای نفس و وسوسۀ شیطان عبادت شود، عده ای از دوستان و دشمنان خدای تعالی که مرده اند به دنیا برگردند و حق و باطل کاملاً از هم جدا و شناخته شوند.


1- نک: بحارالانوار، ج35، ص138.

ص:484

این مطلب می رساند که رجعت یکی از مراتب روز قیامت است، هرچند از نظر بروز و ظهور حقایق در مرحلۀ پایین تری است؛ زیرا در ایام رجعت امکان فساد و فتنه انگیزی هست _ اما در قیامت شرارت و فساد هم وجود ندارد _ از همین رو، دوران ظهور حضرت مهدی علیه السلام نیز شاید یکی از مراتب قیامت باشد؛ زیرا در آن روز نیز حقْ ظهوری آشکار دارد، هرچند که در این جهت روز ظهور باز در مرتبه ای پایین تر از رجعت قرار دارد. از قول امامان معصوم علیهم السلام نیز وارد شده است که: «ایام الله سه روز است: روز ظهور، روز رجعت و روز قیامت». (1)

و همین نکته، یعنی یکی بودن حقیقت این سه روز و اختلافشان در مراتب و درجات، باعث شده است که امامان معصوم علیهم السلام بعضی از آیات را گاه به قیامت، گاهی به ظهور و گاهی به ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف تفسیر فرمایند. (2)

فلسفه و فوائد رجعت چه می باشند؟

برخی از فلسفه ها و فوائد رجعت عبارت ا ند از:

1. پاداش و کیفردهی:

یکی از فلسفه هایی که برای رجعت در روایات شمرده و اندیشمندان شیعی نیز به آن تصریح کرده اند، این است که گروهی از شیعیان که پیش از قیام امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از دنیا رفته اند به دنیا بازمی گردند تا به پاداش یاری و همراهی و درک ظهور و حکومت آن حضرت برسند. نیز برخی از دشمنان امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف


1- بحارالانوار، ج7، ص61 و ج53، ص63.
2- تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ترجمه: آیت الله مصباح یزدی، ج2، ص146 و نک: ظهور نور، علی سعادت پرور، ص205 - 206. روایات متعددی ذیل آیۀ 210 سورۀ بقره آمده است، در برخی به روز قیامت تفسیر شده، و در روایت دیگر به ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف (تفسیر عیاشی از امام باقر علیه السلام) و در روایت دیگر به رجعت تفسیر شده است.

ص:485

زنده می شوند تا به سزای برخی از اعمال زشت خود برسند و از آنان انتقام گرفته شود. (1)

2. خشنودی و ناراحتی از حکومت حق (تکریم مؤمنان):

در برخی روایات آمده است که بازگشت مؤمنان خالص به این دنیا، به خاطر شادی و لذت بردن از تحقق دولت حق است و بازگشت کافران شرور، برای ناراحتی و تألّم از برپایی حکومت الهی و عادلانه است. (2) از کلمات سید مرتضی این فلسفه به دست می آید. (3)

3. ایجاد امید:

بی تردید، همان گونه که انتظار فرج عبادتی بس بزرگ است که نقش مهمی در پویایی و تحرک جامعه ایفا می کند، اعتقاد به رجعت و بازگشت به دنیا در زمان دولت کریمه نیز می تواند نقش برجسته ای در نشاط دینی و امید به ظهور در حکومت جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف داشته باشد؛ چراکه انسان با دیدن افرادی که تمام عمر خود را در انتظار ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف سپری کرده اند و آن گاه بدون درک ظهور از دنیا می روند، دچار سرخوردگی شده و حتی در مقام انتظار نیز دچار یأس خواهد شد. اما اگر بداند در هنگام ظهور، در صورت دارا بودن شرایط، امکان بازگشت او به دنیا و حضور در محضر آخرین امام وجود دارد، در امیدواری نقش بسیاری خواهد داشت.


1- دربارۀ روایات: نک: بحارالانوار، ج53، ص44، 74 و... ؛ مجمع البیان، طبرسی، ج7، ص235؛ و دربارۀ بیان اندیشمندان: نک: اوائل المقالات، شیخ مفید، ج44، ص77؛ جوابات المسائل الرازیة، سیدمرتضی، ج1، ص125؛ الایقاظ من الهجعة بالبرهان علی الرجعة، شیخ حر عاملی، ص29؛ عقائد الامامیة، محمدرضا مظفر، ترجمه: مسجدجامعی، ص294.
2- نک: بحارالانوار، ج53، ص62.
3- نک: رسائل الشریف المرتضی، ج1، ص125.

ص:486

4. رسیدن به کمال و مرتبۀ بالای ایمان:

از آن جا که رجعت کنندگان باید به مرتبۀ بالای ایمان دست یابند، شخصی که می خواهد ظهور را درک کند و از یاوران امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف گردد، نهایت تلاش خود را به کار می بنند تا به درجۀ بالای ایمانی دست یابد و از رجعت کنندگان شود. آیت الله شاه آبادی می گوید: «بازگشت مجدد مؤمنان خالص به دنیا به منظور تکمیل حلقۀ تکاملی است که ناتمام مانده است»؛ (1) چراکه کمال نهایی در سایۀ تربیت مستقیم معصوم و حکومت اسلامی امکان پذیر است.

اهمیت رجعت به چه اندازه است؟

رجعت از اعتقادات مهم شیعه و از ضروریات تشیع به شمار می آید. (2)

این عقیده در زمان پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم تا کنون مدّنظر علمای دین بوده و ده ها کتاب در این زمینه به نگارش درآمده است. فضل بن شاذان که هم زمان با

امام جواد و امام هادی علیهما السلام بوده، کتابی در اثبات رجعت نوشته است. حتی برخی از اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مانند ابوالطفیل کتانی و اصبغ بن نباته اعتقاد به رجعت داشتند. (3)

انکار رجعت جایز نیست. در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده است:

از ما نیست کسی که ایمان به بازگشت ما ندارد. (4)

در روایت دیگری از امام رضا علیه السلام می خوانیم:


1- نک: رشحات البحر، باب رجعت؛ المیزان، علامه طباطبایی، ج15، ص559.
2- نک: حق الیقین، علامه مجلسی، مقصد نهم؛ الایقاظ من الهجعة، شیخ حر عاملی، ص67؛ حق الیقین، سید عبدالله شبّر، ص337.
3- نک: رجعت از نظر شیعه، نجم الدین طبسی، ص27 - 28.
4- من لایحضره الفقیه، ج3، ص458.

ص:487

کسی که به چند چیز اقرار داشته باشد، او مؤمن حقیقی و از شیعیان ما اهل بیت است: اقرار به یگانگی خدا، رجعت، معراج، سؤال قبر، قیامت، شفاعت، حساب و... . (1)

برخی از دانشمندان شیعی اعتقاد به رجعت را واجب دانسته اند. (2)

ویژگی های رجعت

1. اختصاصی بودن:

از آیات و روایات استفاده می شود که رجعت تنها به مؤمنان حقیقی و کافران حقیقی شرور اختصاص دارد. چنان که در قرآن خبر از محشور شدن گروهی از مردم می دهد (3) و در روایتی امام صادق علیه السلام تصریح می کند رجعت عمومی نیست، و مختص افرادی است که در نهایت ایمان و کفر هستند. (4)

2. اختیاری بودن برای مؤمنان:

رجعت برای مؤمنان اختیاری است. در حدیثی از امام صادق علیه السلام این گونه آمده است:

هنگامی که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف قیام می کند، مأموران الهی در قبر به مؤمنان می گویند: مولایت ظهور کرده است، اگر می خواهی به او بپیوندی، آزاد هستی، و اگر بخواهی در نعمت های الهی متنعم بمانی، آزاد هستی. (5)

از روایت بالا به دست می آید که هنگام ظهور به مؤمنان خالص پیشنهاد رجعت می شود، ولی به نظر می رسد مؤمنی یافت نشود که در برابر این پیشنهاد،


1- بحارالانوار، ج53، ص121.
2- نک: رسالة العقائد الجعفریة، شیخ طوسی، ص250.
3- سورۀ نمل، آیۀ83.
4- بحارالانوار، ج53، ص39.
5- بحارالانوار، ج53، ص91.

ص:488

جواب منفی دهد.

اما در مورد کافران، رجعت اختیاری نیست و آنان برای رسیدن به برخی از ناسپاسی ها و ظلم هایی که روا داشته اند، زنده می گردند.

3. حتمی بودن:

رجعت همانند ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و قیامت حتمی است؛ چراکه در قرآن از فرا رسیدن روزی خبر می دهد که گروهی از مردم [در دنیا] محشور می شوند. (1) در روایتی امام صادق علیه السلام هنگام خبر دادن از رجعت، از عبارت «به خدا سوگند روزها و شب ها به پایان نمی رسد تا این که خدا مردگان را زنده می کند و...» استفاده می کند؛ این عبارت به وقوع حتمی رجعت اشاره دارد.

تواتر روایات (حدود 600 حدیث) دربارۀ رجعت، ضروری بودن اندیشۀ

رجعت نزد شیعه و قرار دادن رجعت در کنار معاد (2) بر هر وقوع حتمی رجعت دلالت دارند.

4. عمومی بودن میان امت ها:

رجعت مختص امت اسلامی نیست؛ آیات و روایات متعددی از قرآن (3) بر رجعت گروهی از مردم در امت های پیشین دلالت دارند، حتی اهل سنت هم رجعت در امت های پیشین را پذیرفته اند.

رجعت از این جهت نیز عمومیت دارد که فقط زنده شوندگان در آخرالزمان از مردگان امت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نیستند، بلکه از امت های دیگر مثل امت موسی، اصحاب کهف، برخی پیامبران نیز پس از امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف رجعت می کنند.


1- سورۀ نمل، آیۀ83.
2- بحارالانوار، ج53، ص121.
3- نک: بحث آیات دال بر رجعت.

ص:489

5. شخص نبودن زمان رجعت:

زمان رجعت همانند زمان ظهور امام مهدی علیه السلام و قیامت دقیقاً معلوم نیست؛ در حدیثی وقتی مردم از زمان رجعت پرسیدند، خدا به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم وحی کرد بگو من نمی دانم؛ آن چه وعده داده شده نزدیک است یا مدت دار. (1)

البته به طور اجمال می توان گفت رجعت هم زمان با ظهور و همچنین پس از آن (در دو مرحله) صورت می گیرد.

مخالفان رجعت چند دسته اند؟

مخالفان رجعت چند گروه اند:

_ برخی این آموزه را غیرعقلانی می شمارند و آن را محال می دانند؛ (2)

_ عده ای آن را خلاف آموزه های دین _ قرآن و روایات _ می دانند؛

_ بعضی رجعت را ساختۀ شیعه می دانند؛

_ دسته ای دیگر آن را عقیده ای وارداتی از زرتشت، یهود، نصارا و... می دانند. (3)

اما چنانچه در ادامه مورد بحث قرار می گیرد، این برداشت ها برآمده از فهم غلط و یا درک سطحی از این آموزه است و ما به دلایل عقلی و نقلی آن را اثبات می کنیم و مشخص می شود که نه غیرعقلانی و نه مخالف آموزه های دینی است، و نه ساختگی و نه وارداتی از ادیان دیگر است.

علل انکار آموزۀ رجعت از ناحیۀ اهل سنت

سبب های انکار آموزۀ رجعت از طرف اهل سنت چند امر است:


1- بحارالانوار، ج53، ص53.
2- نک: المیزان، ج2، ص106. آلوسی امکان ذاتی رجعت را می پذیرد، ولی امکان وقوعی آن را قبول نمی کند. نک: روح المعانی، ج2، ص27.
3- نک: بازگشت به دنیا در پایان تاریخ، خدامراد سلیمیان، ص13 – 22.

ص:490

1. عدم درک حقیقت رجعت:

انکارکنندگان رجعت، عمدتاً کسانی هستند که حقیقت این مسئله را درک نکرده اند (1) و میان تعریف شیعه از آموزۀ رجعت با تعریف غلات تفاوت نگذاشته اند و یا آن را نوعی تناسخ دانسته اند.

2. تقلید از گذشتگان:

علمای اهل سنت بدون آن که به متون شیعه مراجعه کنند و مراد از رجعت را دریابند، حرف گذشتگان خود را تکرار کرده اند؛ افرادی مانند سفیان بن عینیه (198ق) که رجعت را براساس اندیشۀ غلات تعریف کرده و یا طبری (310ق) و ابن اثیر (606ق) که آن را از عقاید یهود و اعراب جاهلی شمرده اند. همین برداشت در صحاح نیز راه یافت. مسلم می نویسد:

گروهی از رافضه می گویند علی بن ابی طالب در ابرها پنهان است و با فرزندانش خارج نمی شود تا این که از آسمان ندا می آید با فلانی خارج شو. (2)

3. تعصب:

نویسندگان صحاح اهل سنت ازجمله مسلم، جابر را به دلیل اعتقاد به رجعت غیرثقه و کذّاب شمرده و هزاران حدیث نقل شده به وسیلۀ او را رد کرده اند. (3)

عجیب آن است که نخستین فردی که رجعت را پس از درگذشت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم مطرح کرد، عمر بن خطاب بود.

ابن هشام می نویسد:

وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم درگذشت، عمر بن خطاب برخاست و گفت: «گروهی از


1- نک: تفسیر المیزان، علامه طباطبایی.
2- صحیح مسلم، ج1، ص16.
3- صحیح مسلم، ج1، ص15؛ تهذیب التهذیب، ج2، ص42؛ بحارالانوار، ج53، ص139.

ص:491

منافقان گمان می کنند که پیامبر مرده است، نه خیر، او نمرده است،

او به سوی خدا رفته، دو مرتبه بازمی گردد، به خدا سوگند او بار دیگر برمی گردد و دست و پای کسانی را که می گویند او مرده است _ و دیگر برنمی گردد _ قطع می کند». (1)

چه دلیل عقلی بر امکان رجعت می توان اقامه کرد؟

آفرینش الهی دو گونه است:

1. آفرینش موجودات بدون هیچ سابقۀ وجودی، یعنی خلق آنان از نیستی؛ مانند آفرینش حضرت آدم؛

2. اجزا و عناصر پراکندۀ یک موجود را گرد هم درمی آورد و حیات دوباره به آن می دهد.

هنگامی که آفرینش به صورت نخست از نظر عقلی ممکن باشد، حیات بخشیدن به صورت دوم قابل قبول تر است.

آیاتی از قرآن که می گوید خدا قدرت دارد همان طور که شما را نخستین بار آفرید، برای بار دوم زنده کند؛ (2) اشاره به همین استدلال دارد که نه زنده کردن مردگان محال است و نه خداوند ناتوان از انجام چنین کاری است.

اضافه بر بیان بالا می توان گفت: بهترین دلیل بر امکان یک چیز، وقوع آن است. گزارشات قرآن و روایات بر وقوع رجعت در امت های پیشین، به روشنی رجعت را اثبات می کند.

به عبارت دیگر، می توان گفت رجعت نوعی معاد است _ اما معاد محدود _ از این رو ادلۀ عقلی که معاد را اثبات می کند، می تواند رجعت را نیز اثبات نماید.


1- عمر بعد از وفات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم گفت: «به خدا قسم رسول خدا رجعت می کند، همان گونه که موسی علیه السلام رجعت کرد» (سیره ابن هشام، ج3، ص305، نک: درّالمنثور، سیوطی، ج2، ص81).
2- سورۀ یس، آیۀ78 و 79؛ سورۀ قیامت، آیۀ40؛ سورۀ احقاف، آیۀ33 و... .

ص:492

چه آیاتی از قرآن رجعت را ثابت می کند؟

بیش از هفتاد آیه بر رجعت دلالت دارند؛ به سه دسته از آنان اشاره می شود:

دستۀ اول: توانایی خدا بر زنده کردن مردگان:

«قَالَ مَن یُحْیِی الْعِظَامَ وَ هِیَ رَمِیمٌ قُلْ یُحْیِیهَا الَّذِی أَنشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِکُلِّ خَلْقٍ عَلِیمٌ»؛ (1)

گفت: چه کسی زنده می کند استخوان ها را، در حالی که پوسیده است؟ بگو: زنده می کند آن ها را، کسی که بار اول آن ها را آفریده است. او به تمام مخلوقات داناست.

«أَلَیْسَ ذلِکَ بِقَادِرٍ عَلَی أَن یُحْیِیَ الْمَوْتَی»؛ (2)

آیا پروردگار توانایی زنده کردن مردگان را ندارد.

این دو آیۀ شریفه در پاسخ کسانی که زنده کردن مردگان را انکار می نمایند می فرماید: خدا بر زنده کردن مردگان توانایی دارد. رجعت هم نوعی زنده کردن مردگان است؛ به این بیان که اگر تمام مردگان زنده گردند، قیامت نامیده می شود و اگر برخی از آنان زنده شوند، رجعت نام دارد.

دستۀ دوم: وقوع رجعت در امت های پیشین:

1. زنده شدن هزاران نفر:

«أَلَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ خَرَجُوا مِن دِیَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللهُ مُوتُوْا ثُمَّ أَحْیَاهُمْ...»؛ (3)

آیا از [حال] کسانی که از ترس مرگ از دیار خود بیرون رفتند و هزاران تن


1- سورۀ یس، آیۀ78 و 79.
2- سورۀ قیامة، آیۀ40.
3- سورۀ بقره، آیۀ243.

ص:493

بودند، خبر نیافتی؟ خدا به آنان گفت: بمیرید [همه مردند] آن گاه آنان را زنده کرد... .

گروهی هزارنفری (1) برای فرار از مرگ از شهر خود بیرون رفتند؛ چون در شهر بیماری طاعون فراگیرشده بود. به شهر ویرانه ای رسیدند، در آن ساکن شدند، حق تعالی فرمان داد همه بمیرند، همه مردند.. . سالیانی که از این ماجرا گذشت، روزی حزقیل نبی از آن جا می گذشت، از خدا درخواست نمود تا آنان را زنده کند، خدا آنان را زنده کرد (2) و طبق روایتی از امام باقر علیه السلام زندگی جدیدی از سر گرفتند و سالیانی زنده ماندند و در پایان به مرگ طبیعی درگذشتند. (3)

2. زنده شدن هفتاد نفر از یاران حضرت موسی علیه السلام:

«وَ إِذْ قُلْتُمْ یَا مُوسَی لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتَّی نَرَی اللهَ جَهْرةً فَأَخَذَتْکُمُ الصَّاعِقَةُ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ، ثُمَّ بَعَثْنَاکُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ»؛ (4)

و چون گفتید: «ای موسی، تا خدا را آشکارا نبینیم، هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد». پس در حالی که می نگریستند، صاعقه شما را فراگرفت، سپس شما را پس از مرگتان برانگیختیم؛ باشد که شکرگزاری کنید.

در روایتی از امام رضا علیه السلام می خوانیم:

تعدادی از قوم موسی _ که براساس برخی روایت ها هفتاد نفر بودند _ به او


1- از سه هزار نفر تا هفتاد هزار نفر شمرده شده اند.
2- نک: تفاسیر شیعه: مجمع البیان، طبرسی، ج1، ص605؛ ترجمۀ تفسیر المیزان، سیدمحمدباقر موسوی همدانی، ج2، ص426؛ تفسیر موضوعی قرآن، عبدالله جوادی آملی، ج4، ص122؛ تفاسیر اهل سنت: تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیره، ج1، ص661؛ تفسیر طبری، ج2، ص368؛ غرائب القرآن، نیشابوری، ج2، ص390 و... .
3- بحارالانوار، ج53، ص118؛ کافی، ج8، ص198.
4- سورۀ بقره، آیۀ55 و 56.

ص:494

گفتند تا خدا را نبینیم ایمان نمی آوریم، خدا صاعقه ای فرستاد و همه مردند؛ موسی عرض کرد: خدایا اگر قوم، مرا متهم کنند که تو چون به دروغ ادعای پیامبری کردی، آنان را به کشتن دادی، چه بگویم؟ خدا آنان را زنده کرد و همراه موسی به میان قومش فرستاد. (1)

تمامی مفسران شیعه و بسیاری از مفسران اهل سنت این آیه را به رجعت تفسیر کرده اند. (2)

3. زنده شدن حضرت عزیز پس از صد سال:

«أَوْ کَالَّذِی مَرَّ عَلَی قَرْیَةٍ وَ هِیَ خَاوِیةٌ عَلَی عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّی یُحْیِیْ هذِهِ اللهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللهُ مِاْئةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ کَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ یَوْماً أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ قَالَ بَل لَبِثْتَ مِاْئَةَ عَامٍ فَانْظُرْ إِلَی طَعَامَکَ وَ شَرَابِکَ لَمْ یَتَسَنَّهْ وَ انْظُرْ إِلَی حِمَارِکَ وَ لِنَجْعَلَکَ آیَةً لِلنَّاسِ وَ انْظُرْ إِلَی الْعِظَامِ کَیْفَ نُنْشِزُهَا ثُمَّ نَکْسُوهَا لَحْماً فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللهَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ»؛ (3)

یا چون آن کسی که به شهری که بام هایش فرو ریخته بود عبور کرد [و با خود] گفت چگونه خدا این مردگان را زنده می کند؟ پس خدا او را صد سال میراند. آن گاه، او را برانگیخت و گفت چقدر درنگ کردی؟ گفت: یک روز یا پاره ای از روز، گفت: بلکه صد سال درنگ کردی، به خوراک و نوشیدنی خود بنگر تغییری نکرده است، و به چارپای خود نگاه کن [که چگونه متلاشی شده است. این ماجرا] نشانه ای [از قدرت خدا] برای مردم است. به استخوان ها بنگر چگونه آن ها را به هم پیوند می دهیم و گوشت بر آن می پوشانیم. پس


1- عیون اخبار الرضا علیه السلام، شیخ صدوق، ج1، ص200.
2- تفاسیر شیعه: تبیان، شیخ طوسی، ج1، ص254؛ تفسیر قمی، ج1، ص46؛ تفسیر نمونه، ج1، ص259؛ تفاسیر اهل سنت: الجامع لاحکام القرآن، قرطبی، ج1، ص403؛ مدارک التنزیل، نسخی، ج1، ص53 – 54؛ غرائب القرآن، نیشابوری، ج1، ص290 و... .
3- سورۀ بقره، آیۀ259.

ص:495

هنگامی که [چگونگی زنده شدن مردگان] برای او آشکار شد، گفت: [اکنون] می دانم خدا بر هر چیزی تواناست.

داستان از این قرار است که پیامبری به نام عزیز یا ارمیا، روزی از کنار ده کدۀ خرابه ای می گذشت که اهل آن نابود شده بودند. زیر سایۀ درختی برای استراحت توقف کرد و چارپایش را زیر سایۀ درخت بست، مقداری میوه (انجیر و خرما) چید. در این هنگام، برایش این پرسش پیش آمد که خدا اینان را چگونه زنده می گرداند؟ خدا او را صد سال میراند و دگرباره زنده ساخت، عبارت «اماته»، از مادۀ موت به معنای مرگ است. از این رو تفسیر آیه به نوعی خواب عمیق (1) و مقایسه کردن با خواب اصحاب کهف نادرست است؛ زیرا در مورد اصحاب کهف عبارت اماته و احیاء نیامده است.

بسیاری از مفسران این آیه را به معنای زنده کردن مردگان گرفته اند. (2)

برخی از آیات دیگر هم مانند زنده شدن مردگان توسط حضرت عیسی علیه السلام، (3) و زنده شدن کشتۀ بنی اسرائیل (4) بر رجعت دلالت دارند که برای اختصار بیان نمی کنیم. (5)

دستۀ سوم: رجعت در امت اسلامی:

«وَ یَوْمَ نَحْشُرُ مِن کُلِّ أُمَّةٍ فَوْجاً مِّمَّن یُکَذِّبُ بِآیَاتِنَا فَهُمْ یُوزَعُونَ»؛ (6)


1- تفسیر المنار، رشیدرضا، ذیل آیه.
2- تفاسیر شیعه: تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج2، ص554؛ تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، ج2، ص220؛ تفسیر موضوعی قرآن کریم، عبدالله جوادی آملی، ج4، ص123.
3- سورۀ بقره، آیۀ72 و 73.
4- سورۀ بقره، آیۀ72 و 73.
5- نک: رجعت از نظر شیعه، نجم الدین طبسی، ص37 - 42؛ بازگشت به دنیا در پایان تاریخ، خدامراد سلیمیان، ص66 – 108.
6- سورۀ نمل، آیۀ83.

ص:496

روزی [فرا خواهد رسید] که از هر امتی، گروهی را از کسانی که آیات ما را تکذیب می کردند، محشور می کنیم و آن ها را نگه می داریم تا به یکدیگر ملحق شوند.

حشر در آیه از نظر عقلی از سه صورت خارج نیست: حشر پیش از قیامت، حشر در قیامت، و حشر پس از قیامت. صورت دوم باطل است؛ زیرا در قیامت، (طبق آیۀ «وَیَوْمَ نُسَیِّرُ الْجِبَالَ وَتَرَی الْأَرْضَ بَارِزَةً وَحَشَرْنَاهُمْ فَلَمْ نُغَادِرْ مِنْهُمْ أَحَداً»؛ (1) «... آنان را محشور می کنیم و احدی را نمی گذاریم») خداوند تمام مردم را محشور می کند. اما آیۀ مورد استدلال در رجعت عبارت «مِن کُلِّ أُمَّةٍ فَوْجاً» دارد «من» در اصطلاح علم ادبیات به معنای تبعیض است؛ یعنی برخی از مردم محشور می گردند، نه همه.

صورت سوم نیز باطل است؛ زیرا پس از قیامت دیگر حشری نیست و همه قبلاً محشور شده اند.

فقط صورت اول می ماند که همان حشر برخی از مردم (رجعت) است.

بسیاری از مفسران، برای اثبات رجعت، به این آیه استدلال کرده اند (2) و روایات اهل بیت علیهم السلام نیز به این مطلب تصریح می کند.

مفسران براساس برخی روایات به آیات دیگری برای اثبات رجعت در امت اسلامی و آخرالزمان استدلال کرده اند و ما به خاطر رعایت اختصار از بیان آن ها صرف نظر می کنیم. (3)

آیات دستۀ دوم به ضمیمۀ روایاتی که تصریح دارد هر اتفاقی که بر بنی اسرائیل


1- سورۀ کهف، آیۀ 47.
2- تبیان، شیخ طوسی، ج8، ص120؛ مجمع البیان، طبرسی، ج7، ص366؛ تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج15، ص507.
3- نک: رجعت از نگاه شیعه، نجم الدین طبسی، ص42 – 52؛ بازگشت به دنیا در پایان تاریخ، خدامراد سلیمیان، ص109 - 142.

ص:497

رخ داد، برای شما هم اتفاق می افتد، (1) اثبات می کند رجعت همان طور که برای امت های پیشین بوده، برای امت اسلامی هم اتفاق خواهد افتاد.

چه تعداد از روایات بر رجعت دلالت دارند؟

بیش از 600 حدیث پیرامون رجعت در متون اسلامی روایت شده است. (2)

شیخ حرّ عاملی می نویسد:

احادیث رجعت متواتر هستند و هرگز قابل تأویل نیستند. (3)

علامه مجلسی می گوید:

اگر احادیث رجعت متواتر نباشند، در هیچ موردی نمی توان ادعا تواتر کرد. (4)

بیش از 30 محدث در بیش تر از 50 کتاب روایات رجعت را نقل کرده اند. (5)

روایات رجعت در مهم ترین کتاب های شیعه یافت می شوند. (6)

در دعاها و زیارت نیز اشارات زیادی به آموزۀ رجعت شده است.

دعاهایی مانند: دعای عهد، دعای عید غدیر، دعای سوم شعبان و...

و زیارت هایی مانند: زیارت جامعۀ کبیره، اربعین، زیارت امام حسین علیه السلام در روز


1- روایات به این مضمون در مهم ترین کتاب های اهل سنت: صحیح بخاری، ج4، ص246، کتاب الاعتصام؛ صحیح مسلم، کتاب العلم؛ مسند احمد، ج2، ص327؛ المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج1، ص218. کتاب های شیعه: من لایحضره الفقیه، ج1، ص203؛ کمال الدین، ج2، ص529؛ عیون اخبار الرضا علیه السلام، ص200.
2- نک: الایقاظ من الهجعة، شیخ حر عاملی؛ اندیشه های کلامی شیخ مفید، ص355؛ مجمع البیان، طبرسی، ج7، ص235؛ علامه طباطبایی در المیزان، ج2، ص107 می نویسد: «بیش از 500 حدیث در زمینۀ رجعت وارد شده است».
3- الایقاظ من الهجعة، شیخ حر عاملی؛ اندیشه های کلامی شیخ مفید، ص31.
4- بحارالانوار، ج53، ص123.
5- راهنمای حقیقت، جعفر سبحانی، ص92؛ بحارالانوار، ج53، ص122.
6- ازجمله: کافی، ج8، ص246؛ تهذیب الاحکام، ج4، ص96.

ص:498

عرفه، آل یاسین و... . (1)

تعدادی از روایات رجعت در ادامه نقل می شود.

رجعت چند مرحله دارد؟

رجعت دو مرحله دارد: مرحلۀ اول، رجعت هنگام ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است.

در این زمان، تعدادی از افرادی که دارای ایمان کامل هستند، زنده می شوند و به این دنیا بازمی گردند تا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را یاری کنند و شوکت و عظمت حکومت جهانی ایشان را ببینند و متنعم گردند. نیز عده ای از بدترین کافران و منافقان، زنده می شوند تا عذاب گردند و به مقداری از سزای کارهای ناشایست خود برسند. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و امامان علیهم السلام نیز در زمان امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف رجعت می کنند و به او یاری می رسانند.

مرحلۀ دوم: رجعت پس از دورۀ حکومت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است. در این نوع رجعت، امامان همراه اصحاب خاص و دشمنان سرسختشان به دنیا بازمی گردند و دولت کریمه و عادلانۀ امامان شروع می گردد. (2) اگر مردم در هزاران سال غالباً حکم رانی حاکمان ستمگر را دیده اند، هنگام رجعت امامان، طعم خوش حکومت اسلامی را به رهبری ائمۀ اطهار علیهم السلام درک می کنند. آری، دنیا اگر مدت زمانی به رهبری نااهلان مدیریت شد، اما پایان تاریخ به نام رهبران شایسته ثبت شده و این سنت الهی است که در نهایت رهبران و حاکمان روی زمین، برگزیدگان الهی اند.


1- نک: مفاتیح الجنان.
2- بر رجعت امامان پس از امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف روایات متعددی اشاره دارند. روایات بسیاری هم که برخی از آنها موثق هستند، بر حکومت برخی امامان مانند امام حسین علیه السلام دلالت دارند. نک: الغیبة، شیخ طوسی، ص478؛ مختصر بصائر الدرجات، ص18 و 28 و... .

ص:499

چگونه برانگیخته می شوند؟

کیفیت زنده شدن مردگان بر ما معلوم نیست و تبیین امور غیرعادی برای ما امکان ندارد. اما امام صادق علیه السلام در روایتی می فرمایند:

وقتی زمان ظهور نزدیک شود، در ماه جمادی دوم و ده روز از ماه رجب، بارانی می بارد که مردم نظیر آن را ندیده اند و خداوند به سبب آن باران، گوشت و بدن مؤمنان را می پروراند و انگار می بینم که خاک های موی سرشان را پاک می کنند. (1)

البته اصل زنده شدن مردگان توسط حضرت عیسی علیه السلام به تصریح قرآن انجام شده و چیز محال و غیرممکنی نیست، اما کیفیت آن برای ما مجهول است.

ویژگی رجعت کنندگان چیست؟

مهم ترین ویژگی رجعت کنندگان مؤمن عبارت است از:

1. ایمان خالص: بنابر آ ن چه در روایات بسیاری آمده، مهم ترین ویژگی رجعت کنندگان ایمان محض است. در روایتی می خوانیم: رجعتْ عمومی نیست و تنها افرادی برمی گردند که مؤمن خالص یا مشرک خالص باشند.

مؤمن خالص کسی است که تنها خداوند را در نظر دارد و هرگز از ایمان خود دست برنمی دارد و تا آخرین نفس در راه خداوند تلاش می نماید.

2. ولایت پذیری آگاهانه: سلمان از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم پرسید آیا [رجعت] امامان را درک می کنم؟ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:

تو آن ها را درک می کنی و هرکس مثل تو باشد و هرکس با این شناخت، ولایت آن ها را بپذیرد. (2)


1- الغیبة، شیخ طوسی، ص90، ح94.
2- دلائل الامامة، ابن جریر طبری، ص237؛ بحارالانوار، ج25، ص6.

ص:500

براساس روایت بالا، شناخت امامان به عنوان تنها الگوی کامل فردی و اجتماعی و اطاعت از آن ها در تمامی ابعاد زندگی شرط لازم برای رجعت کردن در دولت کریمۀ آنان است.

3. ستم کشی و جهاد در راه دین: در تعدادی از روایات، یکی از ویژگی های رجعت کنندگان، آزار دیدن در راه حق می باشد. (1) کسانی که در راه دین و اهل بیت علیهم السلام جهاد کردند و مظلومانه به شهادت رسیدند، می توانند به دنیا بازگردند تا تعدادی از پاداش تلاش خود را ببینند و از ستمگران انتقام گیرند.

در روایتی از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آمده:

تمام کسانی که از ما هستند و در راه اهل بیت علیهم السلام ظلم دیده اند، در دوران ظهور حضور خواهند یافت. (2)

در روایت دیگر امام صادق علیه السلام می فرماید:

خداوند گروهی را زنده می گرداند که غلاف شمشیرشان بر گردن آن هاست. (3)

رجعت کنندگان چند دسته اند؟

می توان گفت به طور کلی چهار دسته از مردم رجعت می کنند:

1. پیامبران:

تمام پیامبران از آدم تا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به دنیا بازمی گردند. امام صادق علیه السلام می فرماید:

خداوند هیچ پیامبری را از حضرت آدم تا خاتم مبعوث نکرد، مگر این که به دنیا بازمی گردند. (4)


1- نک: بحارالانوار، ج53، ص42 و 92.
2- دلائل الامامة، ابن جریر طبری، ص237.
3- بحارالانوار، ج53، ص92.
4- تفسیر قمی، ج1، ص106.

ص:501

دین را یاری کنند و با دشمنان بجنگند. (1)

بر رجعت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم روایات معتبری دلالت دارند. (2)

از میان پیامبران رجعت کننده، به برخی از آنان اشاره می شود: اسماعیل بن حزقیل که همراه امام حسین علیه السلام رجعت می کند. (3) حضرت عیسی علیه السلام هم از رجعت کنندگان است. (4) یکی دیگر از پیامبران رجعت کننده، حضرت خضر است؛ البته از آنجا که حضرت عیسی و خضر علیهما السلام وفات نکرده اند، شاید نام این بازگشت را نتوان رجعت اصطلاحی گذاشت. روایات متعددی رجعت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را بیان می کنند. (5) نام حضرت ادریس و الیاس نیز در میان رجعت کنندگان می باشد. (6)

2. امامان:

در تعدادی از روایات تصریح شده است که تمام امامان رجعت می کنند. (7) امام سجاد علیه السلام فرمود:

پیامبرتان و امیرمؤمنان علی علیه السلام و ائمه به سوی شما بازمی گردند. (8)

ولی طبق برخی روایات، رجعت امامان به ترتیب نیست؛ زیرا در بعضی

از روایات تصریح شده است که اولین رجعت برای امام حسین علیه السلام (9)

اتفاق می افتد.


1- مختصر بصائر الدرجات، ص26.
2- تفسیر قمی، ج2، ص147؛ مختصر بصائر الدرجات، ص24.
3- تفسیر برهان، ج3، ص16.
4- صحیح بخاری، ج2، ص256؛ صحیح مسلم، ج4، ص227.
5- تفسیر قمی، ج1، ص147؛ بحارالانوار، ج53، ص39.
6- کافی، ج1، ص242 - 247.
7- بحارالانوار، ج35، ص65.
8- تفسیر قمی، ج2، ص147؛ بحارالانوار، ج53، ص15.
9- مختصر بصائر الدرجات، ص24 و 48 و... .

ص:502

در روایات فراوانی وارد شده است که حضرت علی علیه السلام چندین بار رجعت می کند. (1)

3. مؤمنان خالص:

برخی روایات با عنوان کلی مؤمنان خالص، رجعت کنندگان را معرفی می کنند. امام صادق علیه السلام می فرماید:

رجعت عمومی نیست و فقط مؤمنان خالص و مشرکان خالص به دنیا بازمی گردند. (2)

در تعدادی از روایات تعبیر به ولایت مداران و شیعیان شده است. شیعیان راستین امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بازمی گردند و امام را یاری می کنند. (3)

در بعضی روایات معصومان به افراد خاصی بشارت رجعت داده اند، مانند سلمان فارسی، مقداد بن اسود، جابر بن عبدالله انصاری، ابودجانه انصاری، مالک اشتر، مفضّل بن عمر، حمران بن اعین، داود رقّی و مؤمن طاق.

در میان رجعت کنندگان، یاران پیامبران پیشین به چشم می خورد. امام صادق علیه السلام می فرماید:

15نفر از قوم موسی، 7تن از اصحاب کهف، یوشع وصی حضرت موسی، مؤمن آل فرعون و... . (4)

4. کافران خالص:

در روایات تصریح شده است که کافران خالص به این دنیا بازمی گردند (5) تا به


1- کافی، ج1، ص197؛ بحارالانوار، ج53، ص46.
2- تفسیر قمی، ج2، ص131.
3- نک: کافی، ج3، ص131 و 536.
4- تفسیر عیاشی، ج2، ص247.
5- تفسیر قمی، ج2، ص131.

ص:503

سزای ابدی اعمال خود برسند و از آنان انتقام گرفته شود.

اولین رجعت کننده از امامان کیست؟

در روایات متعددی امام حسین علیه السلام به عنوان اولین رجعت کننده از بین امامان معرفی شده است. (1)

اولین رجعت امام حسین علیه السلام هم زمان با قیام امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می باشد (2) و سپس از دنیا می رود و دومین رجعت او در اواخر عمر امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می باشد. (3)

برنامه های امام حسین علیه السلام در رجعت چیست؟

برخی از مهم ترین برنامه های امام حسین علیه السلام عبارت اند از:

1. انتقام از دشمنان:

در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده است:

امام حسین علیه السلام و یزید با یارانشان می آیند و امام علیه السلام آنان را می کشد. (4)

البته انتقام گیری در زمان قیام امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است؛ از این رو در دعای ندبه می خوانیم:

کجاست کسی (امام زمان) که به خون خواهی امام حسین علیه السلام برمی خیزد.

پس انتقا م گیری به هر دو امام نسبت داده شده است.

2. کمک به امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف:

امام حسین علیه السلام به امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف برای جهانی سازی اسلام یاری می رساند. در روایتی امام حسین علیه السلام می فرماید:


1- مختصر بصائر الدرجات، ص24 و 48؛ الخرائج و الجرائح، ج2، ص848؛ تفسیر عیاشی، ج2، ص282.
2- مختصر بصائر الدرجات، ص24 و 48.
3- نک: کافی، ج8، ص206؛ مختصر بصائر الدرجات، ص48؛ بحارالانوار، ج53، ص103.
4- تفسیر عیاشی، ج2، ص282.

ص:504

حضرت امیر شمشیر پیامبر را به من می دهد و مرا به شرق و غرب عالم می فرستد. (1)

3. به خاک سپاری امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف:

براساس روایات، مراسم غسل و دفن هر امام فقط توسط امام دیگر انجام می شود. (2) رجعت دوم امام حسین علیه السلام در اواخر عمر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است. همچنین حاکم بعد از امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، امام حسین علیه السلام است. طبق روایات، امام حسین علیه السلام امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را غسل، کفن، حنوط و دفن می نماید. (3)

4. تشکیل حکومت جهانی:

مهم ترین برنامۀ امام حسین علیه السلام تشکیل حکومت پس از امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف

است. مدت حکومت آن حضرت طبق روایت موثق، 309 سال است. (4) چندین روایت نقل شده است که امام حسین علیه السلام آن قدر حکومت می کند که به

واسطۀ پیری ابروهایش روی چشمانش قرار می گیرد. (5) برخی از این روایات

موثق هستند. (6)

ظهور و رجعت امام حسین علیه السلام

چه ارتباطی بین ظهور و رجعت امام حسین علیه السلام وجود دارد؟

بین امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و جد بزرگوارش امام حسین علیه السلام ارتباط و پیوندهای


1- الخرائج و الجرائح، ج2، ص848.
2- الخرائج و الجرائح، ج1، ص246.
3- مختصر بصائر الدرجات، ص48.
4- الغیبة، شیخ طوسی، ص478. البته روایتی است که مدت حکومت ایشان را پنجاه هزار سال می شمارد (الزام الناصب، ج2، ص146)، ولی روایت ضعیف و غیرمنطقی است.
5- الغیبة، شیخ طوسی، ص478؛ مختصر بصائر الدرجات، ص18 و 28.
6- برای مطالعۀ بیش تر نک: عصر شکوهمند رجعت، محمدرضا اکبری، ص175 به بعد.

ص:505

بسیاری وجود دارد. نویسندۀ کتاب عاشورا و انتظار (1) 26 گونه ارتباط بین امام حسین علیه السلام و امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف فرزند گرامی اش، ذکر کرده که یکی از آن ها مسئلۀ رجعت است.

ایشان با توجه به این پیوندها، هجده تحلیل ارائه می کند. برای روشن شدن پاسخ سؤال، به چند نمونه از تحلیل های این کتاب اشاره می شود:

1. عاشورا؛ پشتوانۀ فرهنگی انتظار:

فرهنگ عاشورا، زمینۀ فرهنگ انتظار را می سازد. انتظار، ادامۀ عاشورا و چشم

به راه حسین دیگری است. رجعت امام حسین علیه السلام هم یعنی ظهور پشتوانۀ نهضت مهدوی.

2. اشتراک اهداف:

هدف امام حسین علیه السلام نجات انسان ها از گمراهی و نادانی بود. امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف هم انسان ها را از گمراهی و نادانی نجات می دهد. لذا یکی از حکمت های رجعت امام حسین علیه السلام همین مسئله است. امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف زمینه را برای تبلور اهداف قیام عاشورا و هدف نهضت حسینی مهیا می نماید و رجعت امام حسین علیه السلام حرکت در راستای هدف کربلاست.

3. الهام پذیری هر دو فرهنگ:

فرهنگ حسینی (قیام و شهادت) و فرهنگ مهدوی (انتظار) در روز ظهور و با رجعت امام حسین علیه السلام به هم می پیوندند. بذری که امام حسین علیه السلام در کربلا کاشت و دیگر امامان آن را بارور کردند و امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در دوران غیبت به حراست آن همت گماشت، روز ظهور شکوفا می شود و رجعت امام حسین علیه السلام یعنی برافراشتن شکوه ثمرات درخت بارور و تنومند اسلام.


1- مسعود پورسیدآقایی.

ص:504

رجعت امام علی علیه السلام چگونه است؟

براساس روایات، حضرت علی علیه السلام چندین مرتبه رجعت دارد. (1) اولین رجعت

آن حضرت هنگام ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است. (2) در روایتی از امام باقر علیه السلام یکی

از رجعت های آن حضرت در زمان حاکمیت امام حسین علیه السلام می باشد. (3)

آخرین رجعت امام علی علیه السلام پس از امام حسین علیه السلام (4) است و پس از آن قیامت می شود.

برنامه های امام علی علیه السلام در رجعت چه می باشد؟

1. انتقام از دشمنان:

امام علی علیه السلام در انتقام گرفتن از دشمنان اهل بیت علیهم السلام به امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و امام حسین علیه السلام یاری می رساند. (5) در روایات فراوانی وارد شده است که امام علی علیه السلام پس از رجعت، دشمنانش را علامت گذاری و داغ می نهد و بدین طریق آنان را از مؤمنان جدا می سازد. (6)

2. یاری به امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف:

امام علی علیه السلام رجعت های متعددی دارد. در این رجعت ها به یاری اسلام و امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و امام حسین علیه السلام می پردازد.


1- مختصر بصائر الدرجات، ص33. در قرآن از رجعت امام علی علیه السلام به دابة الارض تعبیر شده است (سورۀ نمل، آیه82)؛ تفسیر قمی، ج2، ص120؛ مناقب آل ابی طالب، ابن شهر آشوب، ج2، ص297؛ کمال الدین، ص528، سند روایات هم معتبر می باشند.
2- الخرائج و الجرائج، ج2، ص848.
3- الغیبة، شیخ طوسی، ص478.
4- الغیبة، شیخ طوسی، ص478.
5- نک: مختصر بصائر الدرجات، ص29 و 33.
6- نک: تفسیر قمی، ج3، ص130 و 381؛ مختصر بصائر الدرجات، ص208.

ص:507

3. تشکیل حکومت جهانی:

روایات متعددی بر حاکمیت امام علی علیه السلام بر جهان اشاره دارند؛ (1) در برخی از روایات آمده: بر مشرق و مغرب عالم حکومت می کند (2) و یا دولت او دولت دولت ها می باشد. (3)

آیا بانوان رجعت می کنند؟

در روایات برای امام 313 یار خالص عنوان شده است که در میان آنان 50 زن می باشند. در روایتی 13 بانو نام برده شده که به دنیا باز می گردند. امام صادق علیه السلام می فرماید:

همراه قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف سیزده زن رجعت می کنند.

روای پرسید: «آنان چه مسئولیتی دارند؟» امام فرمود:

مجروحان را مداوا و از بیماران مراقبت می کنند، همان کاری که زنان همراه پیامبر می کردند.

روای پرسید: «نام آنان چیست؟» امام فرمود:

1. قنواء دختر رشید؛ 2. ام ایمن (پرستار پیامبر)؛ 3. حبابه والبیه؛ 4. سمیه مادر عمار یاسر؛ 5. زبیده؛ 6. صبانه آرایش گر زمان فرعون؛ 7. ام سعید حنفیه؛ 8. ام خالد احمیه؛ 9. ام خالد جهنیه. (4)

نام بقیۀ بانوان در حدیث نیامده است و از حالات سه نفر آخر در روایات

و تاریخ چیزی در دست نیست، اما شش بانوی دیگر از بانوان نیک و گران قدر


1- کافی، ج1، ص198، ح3؛ مختصر بصائر الدرجات، ص33، 29 و 220.
2- مختصر بصائر الدرجات، ص33.
3- کافی، ج1، ص198.
4- دلائل الامامة، ابن جریر طبری، ص484.

ص:508

می باشند. (1)

آیا رجعت نوعی تناسخ نیست؟

احمد امین (2) عبداله بدوی (3) و صفری (4) رجعت را به معنای تناسخ گرفته اند،

در حالی که رجعت نوعی معاد جسمانی است؛ یعنی بازگشت روح با همان ویژگی ها به بدن اول؛ اما تناسخ به معنای این است که انسان بعد از مرگ، بار دیگر به همین زندگی بازمی گردد؛ منتها روح او در جسم دیگر (و نطفۀ دیگر) حلول کرده و زندگی مجددی را در همین دنیا آغاز می کند و این مسئله ممکن است بارها تکرار شود.

پس تفاوت رجعت با تناسخ در این است که تناسخ، انتقال روح از جسمی به جسم دیگر و جدا شدن از جسم اول است، اما رجعت، بازگشت روح به همان جسم اول است.

تناسخ باطل است و به انکار معاد برمی گردد؛ زیرا معتقدان به تناسخ می گویند عالم دیگری به نام آخرت وجود ندارد و روح در همین دنیا به بدن های گوناگون تعلق می گیرد و پاداش خود را از این طریق می گیرد.

در روایات نیز کسانی که اعتقاد به تناسخ دارند کافر شمرده شده اند.

امام رضا علیه السلام می فرماید:

کسی که به تناسخ اعتقاد داشته باشد نسبت به خداوند بزرگ کفر ورزیده و


1- نک: «شرح حال و ویژگی های بانوان رجعت کننده در حکومت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف» جواد جعفری، مجلۀ مشرق موعود، ش2، ص23 – 41.
2- فجر الاسلام، ص277.
3- الخوارج والشیعة، ص150.
4- الوافی بالوفیات، ج4، ص287.

ص:509

بهشت و جهنم را تکذیب کرده است. (1)

قرآن و رجعت

آیا آیات 99 و 100 سورۀ مؤمنون با مسئلۀ رجعت منافات ندارد؟

بین این دو مسئله هیچ گونه اختلافی نیست؛ زیرا خداوند متعال در سورۀ مؤمنون در برابر خواست کافران برای برگشتن به دنیا و انجام اعمال نیک می فرماید: « کلّا»؛ «هرگز برنخواهید گشت!» البته حکمت رجعت کافران، عذاب آن هاست؛ یعنی آن ها به دنیا بازمی گردند تا این که با چشم خود، دولت عدالت و حق و جزای کفر و کارشکنی های خود را ببینند، اگرچه جزای واقعی و کامل را در قیامت خواهند چشید.

بنابراین «رجعت» از مسائلی است که براساس آیات و روایات، حتماً در دولت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و پس از آن صورت می پذیرد. با وجود این، آیۀ شریفه، بازگشت کافران را برای انجام اعمال نیکی که ترک کرده اند نفی می کند؛ یعنی اگر کسی در زمان حیاتش فرصت ها را از دست بدهد، دیگر برای درک فرصت ها و انجام اعمال، به دنیا بازنمی گردد. در نتیجه، هیچ منافاتی بین آیات مذکور با مسئلۀ رجعت وجود ندارد؛ زیرا این آیات، برگشتن به دنیا در زمان رجعت را برای دیدن قسمتی از کیفر اعمال نفی نمی کند.


1- عیون اخبار الرضا علیه السلام، شیخ صدوق، ج2، ص202.

ص:510

ص:511

ایران

کشور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف

آیا ایران کشور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است؟

امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف متعلق به همۀ انسان ها و امام هستی و پیشوای جهانیان است. شرق و غرب عالم به امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف تعلق دارد. منظور از کشور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف خواندن ایران، عنایت ویژۀ امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به این منطقه است؛ زیرا تنها قسمتی که شیعیان در آن آب و خاک دارند حکومت می کنند و طبق احکام الهی و اهل بیت علیهم السلام عمل می کنند، ایران است.

از سوی دیگر، تنها کشوری که انگیزۀ زمینه سازی ظهور دارد، ایران است. در هیچ جای دنیا کشوری نیست که حکومت آن شیعه باشد و یا ادعای زمینه سازی داشته باشد. لذا امام خمینی رحمة الله می فرماید:

این کشور صاحب الزمان است و باید کشوری باشد که تا ظهور موعود به استقلال خودش ادامه بدهد و قدرت خودش را در خدمت آن بزرگوار قرار بدهد. (1)


1- صحیفۀ نور، ج14، ص195. در این رابطه در فصل نامۀ انتظار، ش1، ص20، سخنان امام رحمة الله گردآوری شده است.

ص:512

گفتنی است که شبیه این تعبیر نیز در جریان تشرف مرحوم آیت الله العظمی نائینی از وجود شریف امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نقل شده است که ایشان دربارۀ حفظ ایران در جنگ جهانی اول فرموده اند:

این جا شیعه خانۀ ماست! می شکند، خم می شود، خطر هست، ولی ما نمی گذاریم سقوط کند، ما نگهش می داریم. (1)

بنابراین اگر گفته می شود که ایران کشور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است، مقصود این است که ایشان نسبت به این مرز و بوم عنایت خاصی دارد و مردم آن نیز بیش از دیگران به آن حضرت اعتقاد و محبت دارند و در مسیر تحقق اهداف و آرمان های او بیش تر می کوشند.

دربارۀ این تعبیر که: «مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از مادری غربی و پدری شرقی است، پس شرق و غرب عالم متعلق به مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است»، باید گفت: دین اسلام که توسط پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آورده شد، برای تمام جهانیان تا ابد است. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هم پیامبر شرق و هم غرب عالم بود، با این که پدر و مادری شرقی داشت. امام علی علیه السلام هم که از پدر و مادر شرقی به دنیا آمده بود، بر شرق و غرب عالم امامت می کرد و همچنین دیگر ائمه علیهم السلام. پس دلیل تعلق امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به شرق و غرب عالم، تولد ایشان از مادر غربی و پدری شرقی نیست.

رضایت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف

آیا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف از اوضاع فعلی ایران، اعم از رعایت عدالت، قانون و مسئولان مملکت راضی هستند؟ و آیا به ادامۀ آن رضایت دارند؟


1- عنایات حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به علما و طلاب، ص315. نمونه های مشابه دیگری نیز در کتاب میر مهر، ص25 نقل شده است که عنایات امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف به ایران را ثابت می کند.

ص:513

از آن جا که انقلاب اسلامی و تشکیل نظام اسلامی، زیر نظر فقیه جامع الشرایط است، امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز قطعاً از شکل گیری چنین نظامی راضی هستند، ولی رضایت امام عجل الله تعالی فرجه الشریف از همۀ قوانین و مقررات و همۀ مسئولان، امری است که نمی توان قاطعانه دربارۀ آن قضاوت کرد. امام عجل الله تعالی فرجه الشریف از قوانین و مقرراتی که براساس مبانی اسلام در هر زمان و شرایطی وضع می شوند، رضایت دارند. از طرفی، ادعا نمی شود که تمام قوانین، مقررات و آیین نامه ها صددرصد اسلامی اند، ولی از آن جا که زیر نظر اسلام شناسان (فقها) تصویب می شوند، به رضایت امام می توان پی برد. دربارۀ مسئولان هم باید گفت که آن ها نیز مانند سایر انسان ها دچار خطا و لغزش می شوند، چنان که گاهی فرمانداران حکومت علوی نیز خطا می کردند. لذا می توان به رضایت کلی امام عجل الله تعالی فرجه الشریف از خدمت گزاران اسلام پی برد، گرچه این رضایت عمومیت ندارد.

زمینه سازی ظهور

کشور ایران تا قبل از ظهور، چگونه باید باشد؟

برای آن که از وضع کشور در هنگام ظهور آگاه باشیم، باید شرایط ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را بدانیم. برای ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دو شرط اساسی لازم است:

1. پذیرش عمومی: یعنی مردم باید به حدی از دانایی برسند که هرچه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دستور داد، بدانند آن دستور کاملاً درست است و باید مو به مو آن را اجرا کنند؛ نباید از مسئولیت شانه خالی کنند و اجرای عدالت را فقط در مورد دیگران دوست داشته باشند و وقتی اجرای عدالت به ضرر خود آنان شد، از آن فرار کنند و تن به عدالت ندهند؛ باید به حدی برسند که بفهمند دین، معنویت و ارزش های انسانی است که انسان را به سعادت می رساند، نه پیشرفت علم و

ص:514

صنعت، و تنها امام است که نیازهای واقعی انسان را می داند و می تواند مردم را خوشبخت کند؛ فقط منتظر او باشند و از قدرت های مادی چشم بپوشند.

2. یاران فداکار: علاوه بر قبول مردم که شرط پیروزی و به ثمر رسیدن یک قیام است، یاران فداکار و سخت کوش نیز باید در انجام برنامه های امام، شبانه روز تلاش کنند و از هیچ اقدامی برای پیشرفت دستورهای امام کوتاهی نکنند. در خدمت به اسلام و مردم سر از پا نشناسند و کار کردن برای دیگران را با تمام جان و دل قبول کنند و به فکر مقام و رفاه خود نباشند.

در روایات به وجود یاران ایرانی توجه زیادی شده و آمده است که بسیاری از شهرهای ایران محل یاران امام است که در زمان ظهور به یاری امام خواهند پرداخت. (1) مخصوصاً در روایات، شهر مقدس قم، پایگاه یاران امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف (2) معرفی شده است.

با توجه به این دو شرط، باید گفت: کشور ما برای ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف باید به گونه ای باشد که همۀ مردم یا اکثر آن ها واقعاً منتظر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف باشند؛ انتظار واقعی، تنها با گفتار و دعا ایجاد نمی شود؛ منتظر واقعی را از عمل او می توان شناخت، که البته دعا نیز جزئی از عمل است. منتظر واقعی اولاً سعی می کند به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف معرفت پیدا کند و ثانیاً در طریق طاعت و بندگی خدا قرار گیرد. تحقق این امر به موارد زیر است: بداند او چگونه امامی است و چه انتظاری دارد. برای این کار کتاب بخواند، در مجالس سخن رانی و... شرکت کند، سعی کند برای سلامتی امام همیشه دعا کند، برای او صدقه بدهد و اعمال مستحبی انجام دهد، پای بند مسائل دینی و واجبات و محرامات باشد، آن ها را به دقت بیاموزد و


1- ملاحم، سید بن طاوس، ص146 (به نقل از: چشم اندازی به حکومت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، ص98).
2- بحارالانوار، ج57، ص216، ح38.

ص:515

عمل نماید، واقعاً عدالت خواه باشد، و راضی نباشد حق کسی ضایع شود، هرچند به ضرر خود او باشد. مطیع نایب امام زمان (ولی فقیه) باشد و در زمان غیبت امام، دستورهای او را مانند دستورهای خود امام بداند، از گناه، زشتی و ظلم کاملاً بپرهیزد، و در کمک به مردم و جلب رضایت آنان بکوشد، و وظایف دینی و اخلاقی خود را به طور کامل عمل نماید.

هرقدر تعداد چنین افرادی در ایران و جهان زیاد شود، می توان گفت به ظهور نزدیک تر می شویم و زمینۀ آمدن امام زمان فراهم تر می شود.

البته باید توجه داشت که در کنار کوشش های افراد صالح، عده ای افراد فاسد نیز گناه و تباهی را به حد اعلای آن می رسانند و سعی می کنند در جامعه هرچه بیش تر گناه و بی عدالتی را ترویج دهند؛ اما با تلاش منتظران، وجود چنین افرادی مانع ظهور نمی شود؛ اینها گرد و غباری هستند که با آمدن باران رحمت الهی از صحنۀ اجتماع زدوده می شوند، به شرط این که منتظران واقعی با امر به معروف و نهی از منکر بستر را برای ظهور حضرت فراهم آورند تا با اصلاح امور و اصلاح افراد جامعه شرایط ظهور تحقق یابد.

کشور عزیز ما ایران در زمینه سازی ظهور حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف چه نقشی داشته است؟

کشور ایران برای زمینه سازی ظهور مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نقش خوبی ایفا می کند؛ برای مثال، می توان گفت که انقلاب اسلامی، زمینۀ آشنایی ملل دیگر را با اسلام، به ویژه تشیع، بیش تر از گذشته فراهم کرده است، پس باید از فرصت پیش آمده استفاده کرد و فرهنگ شیعه را با ابزارهای مختلف به سراسر دنیا معرفی کرد. باید از تمام امکانات برای معرفی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به ملل جهان بهره گرفت و برای تربیت نیروهای مخلص برای ایشان در داخل و خارج کشور تلاش کرد. در ضمن باید توجه داشت که ایران تنها کشور شیعه است و منتظران واقعی حضرت هم باید در درجۀ اول از میان شیعیان و پیروان اهل بیت علیهم السلام باشند.

ص:516

مردی از قم

روایتی که می فرماید: مردی از قم مردم را به سوی خدا دعوت می کند، نسبت به چه کسی می باشد؟

در روایتی امام موسی بن جعفر علیه السلام می فرماید:

شخصی از اهل قم مردم را به حق می خواند و در اطراف او کسانی جمع می شوند که چونان قطعه های آهن مقاوم اند. از جنگ خسته نمی شوند و نمی ترسند و هیچ باد سرکش تندی آن ها را تکان نمی دهد و به خدا توکل می کنند و عاقبت از آنِ متقین است. (1)

باید توجه داشت که تعیین فرد خاصی برای این روایت، احتیاج به دلایل محکمی دارد و به سادگی نمی توان روایات را بر افراد و مصادیق خاص تطبیق کرد. اما به هر حال ممکن است انقلاب اسلامی و حضرت امام خمینی رحمة الله مورد روایت باشد. البته برخی، مصداق این روایت را امام خمینی رحمة الله می دانند و در این باره مطالبی نقل کرده اند. (2)

دورۀ ظهور

حضور ایرانیان در دورۀ ظهور چگونه است؟

از روایات فهمیده می شود که تعدادی از سپاهیان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ایرانی هستند و از آنان با تعبیرهای طرفداران سلمان فارسی، اهل ری، اهل مشرق زمین، اهل خراسان، گنج های طالقان، یاران درفش های سیاه، قمی ها، سرخ رویان، اهل فارس و... یاد شده است.


1- الملاحم و الفتن، ص38؛ بحارالانوار، ج57، ص216.
2- نک: آینده و آینده سازان، محمد دشتی، ص70.

ص:517

امام باقر علیه السلام در این باره می فرماید:

نیروهایی با پرچم های سیاه که از خراسان قیام کرده اند در کوفه فرود می آیند و هنگامی که حضرت مهدی در شهر مکه ظهور می کند با آن حضرت بیعت می کنند. (1)

و نیز فرمودند:

یاران حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف 313 نفرند و از فرزندان عجم اند. (2)

رهبر ایران

آیا در زمان ظهور، حضرت آیت الله خامنه ای رهبر ایران است؟

این که رهبر ایران در زمان ظهور چه کسی خواهد بود، ما نمی دانیم، و این که انقلاب ما به رهبری آیت الله خامنه ای(مدظله) به انقلاب جهانی حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف متصل می شود یا خیر مشخص نیست، ولی امیدواریم که این اتصال تحقق یابد!

امام در ایران

کشور عزیزمان ایران چندمین کشوری است که امام زمان در آن ظهور می کند؟

همان طور که می دانید امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در شهر مکه و در کنار کعبه ظهور می کنند و بعد به شهرهایی مانند مدینه، کوفه و... می روند. در بین روایاتی که عصر ظهور را ترسیم کرده اند، هیچ روایتی دربارۀ تشریف فرمایی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به کشور ایران وارد نشده است. لذا نمی توان گفت که امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف چه وقت به ایران تشریف می آورند.


1- الفتن، ابن حماد، ص85.
2- الغیبة، نعمانی، ص315.

ص:518

ص:519

معنای روایات

فساد قبل از ظهور

در روایات آمده، زمانی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می آید که همه جا را فساد گرفته باشد، پس برای این که امام زودتر بیاید باید فساد کنیم؟

باید بین علامت ظهور و شرایط آن تفاوت قائل شد. علامت ظهور، یعنی چیزی که نشانۀ ظهور است و اتفاق افتادن آن نشان می دهد ظهور نزدیک شده است؛ اما علت ظهور نیست و باعث نمی شود که ظهور اتفاق بیفتد و فقط هردو در یک زمان اتفاق می افتند، اما شرط ظهور، یعنی آن چه زمینه ساز ظهور است و اگر آن شرط باشد ظهور می شود و اگر نباشد ظهور اتفاق نمی افتد.

حال که این تفاوت معلوم شد، باید دانست روایتی که هنگام ظهور را فراگیر شدن جهان از ستم و فساد برمی شمرد، علامت ظهور را بیان می کند، نه شرط آن را؛ پر شدن زمین از فساد، از شرایط ظهور نیست که ظهور وابسته به آن باشد، بلکه فساد علامت ظهور است؛ یعنی در زمان ظهور وضع دنیا چنین خواهد بود و در چنین وضعی امام ظهور خواهد کرد.

افزون بر این، مگر هم اکنون زمین پر از ظلم و فساد نیست؟ مگر در تمام

ص:520

کشورهای عربی که مدعی اسلام هستند، مشروب فروشی ها و مراکز فساد، رسماً فعالیت نمی کنند؟ مگر امریکا به نام حقوق بشر و مبارزه با تروریسم، کشورها را به آتش نمی کشد؟ مگر کشوری هست که از ظلم و فساد ننالد؟ بنابراین در پر بودن دنیا از فساد شکی نیست و اگر این امر علت ظهور بود، حتماً تا حال ظهور پدید آمده بود.

اما شرط ظهور، وجود یاران واقعی و آمادگی اکثریت مردم برای قبول عدالت

و حقیقت است، یعنی عدالت را هرچند به ضررشان باشد بپذیرند و آن را

فقط برای سود خود نخواهند. اگر می خواهیم امام زودتر ظهور کند، باید برای پرورش انسان های صالح و باتقوا کمک کنیم و جامعه را آمادۀ پذیرش حکم خدا کنیم. این کار با ترک گناه، فساد و ظلم امکان دارد، نه با ترویج فساد و ظلم

و بی عدالتی.

پس نه تنها افراد نیکوکار مانع ظهور نیستند، بلکه زمینه ساز ظهور نیز به شمار می آیند و اگر تعداد آن ها زیاد شود، امید به ظهور بیش تر خواهد شد.

قیام قبل از ظهور

در روایت آمده است که هر پرچمی قبل از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بلند شود صاحب آن طاغوت است و هر بیعتی قبل از ظهور ایشان کفر و نفاق است. این روایات چگونه با انقلاب اسلامی ایران سازگاری دارد؟

ابتدا باید بدانید که این بحث به طور مفصل در کتاب های دادگستر جهان نوشتۀ آیت الله امینی و سیمای آفتاب نوشتۀ دکتر حبیب الله طاهری آمده است و تک تک روایات بررسی و مورد بحث قرار گرفته است. برای دیدن تمام مطالب می توانید به این دو کتاب مراجعه نمایید.

ص:521

اما به طور خلاصه می توان گفت منظور از این روایات، قیام هایی است که بنام حضرت و با ادعای مهدویت صورت می گیرد. بنابر قرائن موجود در این روایات، آنان کسانی اند که مردم را به سوی خود می خوانند و داعیۀ مهدویت و نجات بخشی دارند، نه کسانی که خود را مهدی نمی نامند و ادعای منجی گری موعود ندارند و خود را زمینه ساز ظهور و در خدمت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می دانند. انقلاب اسلامی نیز ادعای مهدویت ندارد، بلکه امام راحل بارها فرمودند ما با این حرکت می خواهیم زمینۀ رشد و تعالی مردم فراهم آید، ظهور نزدیک تر شود و انقلاب را به دست صاحب اصلی آن بسپاریم.

بنابراین روایات این نوع قیام ها را دربر نمی گیرد، بلکه برعکس روایاتی هست که بنابر آن ها، افرادی قبل از حضرت برمی خیزند، مبارزه می کنند و زمینۀ ظهور حضرت را فراهم می سازند.

اگر کسی این معنا را برای این روایات نپذیرد و بگوید هر نوع قیام و حکومتی قبل از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف حرام است، می گوییم اگر انقلاب و حکومتی نباشد، بسیاری از دستورهای اجتماعی دین که اجرای آن ها به حکومت احتیاج دارد، تعطیل می شود. تا حال هزار و دویست سال از غیبت می گذرد و معلوم هم نیست چند سال دیگر ادامه یابد؛ آیا خداوند قرآن و احکام را که این همه بر اجرای آن ها برای تمام مسلمان ها تأکید نموده، باید سال های بسیار طولانی تعطیل کند تا فقط در زمان ظهور انجام شود؟ آیا می توان بر فرض صحت تمام روایات نهی از قیام و حکومت که البته معتبر نیستند، به دلیل چند روایت، قسمت بسیار عظیم اسلام را که صدها آیه و هزاران روایت دارد، تعطیل کرد. بر فرض تعارض نیز ما این روایات نهی از حکومت را کنار می گذاریم و به پیام اصلی دین که اجرای قوانین اسلام است و هزاران دلیل دارد، عمل می کنیم.

ص:522

البته در پایان باز تکرار می کنیم که این نوع روایات با تشکیل حکومت اسلامی مخالفت ندارد، بلکه مخالف قیام و تشکیل حکومت به نام امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است که انقلاب ما نیز چنین ادعایی ندارد.

ولایت فقیه

امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می فرماید: «در زمان غیبت ما به راویان حدیث ما یعنی فقها رجوع کنید». آیا منظور از ولایت فقیه، ولایت فقه است یا ولایت شخص فقیه؟ لطفاً توضیح دهید!

فقیه کسی است که دانش فقه را در عالی ترین درجۀ آن داراست و برای به کارگیری و استنباط احکام از آن توان کافی دارد. چنین کسی در زمان غیبت، از طریق ادلۀ عقلی و نقلی (روایات) نایب عام امام معصوم علیه السلام شمرده می شود و بر مردم ولایت دارد و آنان باید در احکام دینی و دیگر برنامه های اجتماعی، سیاسی و... از وی اطاعت کنند.

بنابراین مقصود از ولایت فقیه یعنی ولایت مجتهد جامع شرایط بر مردم. مقصود از جامع شرایط این است که فقیه علاوه بر دانش فقه، باید تقوا و خداترسی بالایی داشته باشد و از دنیا و مظاهر آن بپرهیزد.

با توجه به آن چه توضیح داده شد، حکومت فقیه، حکومت شخص نیست، بلکه حکومت تفکر براساس احکام اسلام است. فقیه به دلیل عمل به فقه

و اجرای مقررات دینی، بر مردم حکم می راند؛ به گونه ای که حتی او نیز باید

طبق احکامی عمل نماید که در حق مردم بیان می کند؛ اگر کوچک ترین خطایی در این بخش از او سر بزند، از مقام ولایت عزل می شود و دیگر صلاحیتی برای آن نخواهد داشت.

برای اطلاع بیش تر دربارۀ ولایت فقیه، به کتاب هایی، از جمله ولایت فقیه اثر

ص:523

آیت الله جوادی آملی مراجعه کنید!

دعای عهد

چنان که در روایات آمده، هرکس دعای عهد امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را چهل صباح بخواند، در زمان ظهور حضرت زنده خواهد شد. این زنده شدن چه کیفیتی دارد و آیا منظور همان رجعت است، یا قبل از رجعت این موضوع محقق خواهد شد؟

به فرمودۀ امام صادق علیه السلام هرکس چهل صبح این دعا را بخواند، از یاوران حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف قرار می گیرد و اگر پیش از ظهور آن حضرت بمیرد، خداوند او را از قبر بیرون می آورد تا در خدمت آن حضرت باشد و حق تعالی به هر کلمۀ آن هزار حسنه به او کرامت فرماید و هزار گناه از او محو کند؛ (1)این همان رجعت است؛ زیرا رجعت با ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف آغاز می شود، ولی به منزلۀ این نیست که فقط دعای عهد بخواند تا به این مقام برسد، بلکه باید دو نکتۀ زیر را نیز در نظر بگیرد:

1. این که اعمال و رفتارهای دیگر نیز درست و مطابق با موازین شرع باشد؛ زیرا انسان باید با حقیقت این دعا انس داشته باشد تا بتواند با خدای خود

عهد ببندد؛

2. ممکن است شخصی که دعای عهد را می خواند، انسان بدی باشد، ولی خداوند متعال به برکت این دعا، او را متحول می گرداند و با خواندن این دعا در چهل روز و عهد قلبی با حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، چنان تحول اساسی در وجود او ایجاد می شود که می تواند به قابلیت اصحاب حضرت برسد.

با توجه به جملۀ «مؤتزراً کفنی، شاهراً سیفی» در دعای عهد، آیا هنگامی که از قبر بیرون می آییم تا امام را یاری کنیم، کفن پوشیده ایم یا لباس؟ و منظور از «شاهراً سیفی» چیست؟


1- بحارالانوار، ج53، ص95، ح111.

ص:524

برای عبارت «مؤتزراً کفنی» احتمالاتی وجود دارد، از جمله این که مراد حقیقی این است که اعمالم، از جمله ثواب خواندن این دعا همراه من باشد، اگرچه ظاهر جمله، کفنی است که میت می پوشد.

احتمال دیگر هم این است که مراد از این قسمت به تعجب درآوردن خلایق، از کفن پوشی صاحب قبر است؛ زیرا صاحب قبر در این صورت، عبرتی برای دیگران می شود و مردم می بینند که مرده ای زنده شده، از قبر بیرون آمده و کفنش در

گردن اوست. (1)

منظور از «شاهراً سیفی»، ادعای شجاعت برای ترویج حق است. (2)

خطبۀ غدیر

معنای این جمله از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم که در خطبۀ غدیر دربارۀ حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف فرمود: «ألا انه الغرّاف من بحر العمیق» چیست؟

«غرّاف» معانی متعددی در لغت دارد که معنای مناسب با این جمله «رود

پر آب» است. (3) پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید: «امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، رودی پر آب از دریایی عمیق است».

امام کاظم علیه السلام در روایتی، بحر عمیق را بر معرفت الهی و شناخت خداوند تطبیق کرده است. (4)

بنابر روایات ذکر شده، منظور از دریای عمیق، علوم الهی و به اصطلاح قرآن،


1- شرح دعای عهد، ملاعلی هرندی، ص133-134.
2- شرح دعای عهد، ملاعلی هرندی، ص134.
3- قاموس، فیروزآبادی. لغت غرف، البته به معنای اخذکننده نیز می تواند باشد؛ یعنی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف وصل به دریای عمیق است و امام از دریای عمیق استفاده و اخذ می نماید.
4- بحارالانوار، ج3، ص296، ح21.

ص:525

«علم الکتاب» (1) است. همان علمی که در سینۀ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بوده و بعد به یک یک ائمه علیهم السلام افاضه گردیده و اکنون حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف وارث آن علم الهی است. با وجود آن علم، دیگر جهلی نیست و همه چیز نزد ایشان معلوم است.

می توانید برای معنای «علم الکتاب» به کتاب المیزان، تفسیر آیۀ 43 سورۀ رعد مراجعه نمایید.

روایات ائمه

معصومان علیهم السلام به خصوص پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و حضرت علی علیه السلام و فاطمه زهرا علیها السلام دربارۀ امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف چه فرموده اند؟

روایاتی از همۀ معصومان و ائمۀ اطهار علیهم السلام دربارۀ ابعاد وجودی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نقل شده که به برخی از آن ها اشاره می شود:

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند:

دنیا باقی است تا وقتی که مردی از دودمان امام حسین علیه السلام قیام کند و زمین را از عدل و داد بگستراند، چنان که از ظلم و جور پر شده است. (2)

امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام خطاب به فرزندش امام حسین علیه السلام فرمودند:

نهمین فرد از فرزندان تو قائم به حق است؛ ظاهرکنندۀ دین و گسترانندۀ عدل و داد. (3)

امام حسن مجتبی علیه السلام در روایتی فرمودند:

او در غیبتش عمری دراز دارد. آن گاه به صورت جوانی کم تر از چهل سال


1- سورۀ رعد، آیۀ43.
2- اثبات الهداة، شیخ حر عاملی، ج3، ص456، باب32، ح88 (به نقل از: الغیبة، شیخ طوسی).
3- اثبات الهداة، شیخ حر عاملی، ج3، ص464، باب32، ح117 (به نقل از: کمال الدین).

ص:526

ظهور خواهد کرد. (1)

امام حسین علیه السلام دربارۀ غیبت می فرمایند:

... نهمین فرزند من است که غیبت خواهد داشت. (2)

در روایتی از امام سجاد علیه السلام آمده است:

یاران قائم سیصد و سیزده نفر هستند، مانند یاران رسول خدا در جنگ بدر. (3)

روایات امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف

چرا بیش تر روایات و احادیث شیعه از امام باقر و امام صادق علیهما السلام است، و از دیگر ائمه، به ویژه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف؛ در کتب روایی کم تر نقل کرده اند، در حالی که امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف عمر طولانی تری از بقیۀ امامان دارد؟ بیش تر اطلاعات دربارۀ امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف، ملاقات ایشان با بزرگان دینی و بعضی از مراجع در زمان غیبت کبراست.

از آن روی که آن حضرت در غیبت به سر می برند، احادیث از ایشان کم تر نقل شده است. حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به مدت پنج سال با پدر بزرگوارشان بودند و غیبت صغرای آن حضرت بعد از شهادت امام عسکری علیه السلام در سال 260 هجری شروع شد. لذا هیچ زمانی برای نقل احادیث بیش تری از ایشان نبوده است. البته احادیثی از آن بزرگوار نقل شده است، ولی به دلیل غیبت آن حضرت، امکان نقل حدیث بیش تری نبوده است. ولی با وجود این، توقیعاتی از آن حضرت، در موقع ضرورت و نیاز صادر شده است که اکنون نیز موجود است و می تواند در دسترس همگان قرار گیرد. به علاوه این که روایات فراوان از امام صادق علیه السلام و امام باقر علیه السلام، به


1- راه مهدی (به نقل از: اثبات الهداة، ج3، ص465).
2- اثبات الهداة، ج3، ص465، ح121 (به نقل از: کمال الدین).
3- اثبات الهداة، ج3، ص491، ح235.

ص:527

دلیل موقعیت های مناسبی است که آن دو بزرگوار داشته اند. آن دو حضرت از آن موقعیت ها استفاده کردند و احکام مختلف دین را بیان نمودند؛ ولی این گونه موقعیت برای امامان قبلی و بعدی، به ویژه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به وجود نیامده است. به همین دلیل، احادیث کم تری از آن بزرگوار داریم.

روز ظهور

در روایاتی از امام صادق و امام باقر علیهما السلام روز ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، 23 ماه مبارک رمضان معرفی شده، و روایاتی روز ظهور حضرت را جمعه برشمرده اند؛ آیا اعلان این زمان ها، نوعی تعیین وقت نیست؟ اگر این گونه باشد، انتظار در دیگر روزهای سال چگونه معنا پیدا می کند؟

در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده است:

آن صیحۀ آسمانی که در ماه مبارک رمضان، پیش از ظهور طنین می افکند، در شب جمعه، شب 23 ماه رمضان خواهد بود. (1)

صیحۀ آسمانی از نشانه های ظهور است که به گفتۀ ایشان در 23 رمضان خواهد بود. حضرت علی علیه السلام نیز می فرماید:

یکی از نشانه های فرج، صیحۀ آسمانی در ماه رمضان است. (2)

در نتیجه، روایات روز ظهور را 23 رمضان یاد نکرده اند.

بعضی از روایات، ظهور آن حضرت را روز جمعه ذکر کرده اند، اما قطعی نیست که تغییر نپذیرد. ضمن این که معلوم نشده است که کدام جمعه، جمعۀ

ظهور است.

انتظار در دیگر روزهای سال چگونه معنا پیدا می کند؟


1- الغیبة، شیخ طوسی، ص274؛ کمال الدین، ج2، ص650؛ بحارالانوار، ج52، ص204.
2- الغیبة، نعمانی، ص133؛ بحارالانوار، ج52، ص229 و 285؛ منتخب الاثر، ص220.

ص:528

انتظار در لغت به معنای چشم داشت، چشم به راه بودن و نوعی امید به آینده داشتن است. انتظار در اسلام به ویژه در مذهب شیعه، ایمان استوار بر امامت و ولایت حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف، امید به ظهور مبارک آن حضرت، آغاز حکومت صالحان و در واقع نوعی آمادگی بیان شده است. می توان گفت که «انتظار فرج» از اصل کلی اسلامی، که اصل حرمت یأس و نومیدی از لطف و رحمت خداوند است مایه می گیرد. بنابر روایات، انتظار فرج، نوعی عبادت، ایمان به غیب، اقرار به یگانگی خدا و رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و پیشوایی امامان معصوم علیهم السلام، تلاش و سازندگی، عامل مقاومت و پایداری و نوعی فریاد و عدم پذیرش سلطه و اعتراض به زمام داران خودسر است.

دیدار

این روایت را که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در بین ماست و روزی ظهور می کند و وجود مبارک آن عزیز را همه می شناسند، توضیح دهید و سندش را بیان کنید!

در این باره در منابع معتبر شیعی نقل شده است که حضرت در میان مردم حضور دارد، ولی مردم ایشان را نمی شناسند. در بعضی از این روایات آمده است که مردم حضرت را می بینند، ولی نمی شناسند؛ مانند روایتی که ابوبصیر از امام صادق علیه السلام نقل می کند که آن حضرت فرمود:

خداوند سنت های پیامبران پیشین را برای حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف جاری می سازد... اما سنت خداوند برای یوسف علیه السلام در خصوص حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف این است که خداوند بین او و مردم حجاب قرار می دهد، به گونه ای که مردم او را می بینند، ولی نمی شناسند. (1)


1- کمال الدین، ج2، ص29 (دربارۀ حج نیز آمده است که مردم امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را در مراسم حج می بینند، ولی نمی شناسند).

ص:529

همچنین سدیر صیرفی در روایت دیگری از امام صادق علیه السلام نقل می کند که آن حضرت دربارۀ سنت یوسف علیه السلام برای حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف فرمود:

چگونه این مردم بعید می دانند که خداوند برای حجتش آن چه را جاری کند که برای یوسف علیه السلام جاری نمود؛ در این که حضرت در بازار مردم حرکت می کند و بر فرش های آنان قدم می گذارد و آنان وی را نشناسند. (1)

این روایات در منابع اصیل و قدیمی شیعی مانند: کافی، کمال الدین، الغیبة نعمانی و الغیبة طوسی نقل شده و اسناد آن در این کتاب ها درج گردیده است.

نام بردن از امام

آیا این روایت از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است: «هرکه در جمعی از مردم نام مرا ببرد، لعنت خدا بر او باد»؟

این روایت، متن توقیعی(نامه ای از امام) است. نایب دوم امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف فرموده است:

خرج توقیع بخط أعرفه من سمانی فی مجمع من الناس باسمی فعلیه لعنة الله؛ (2)

توقیعی به خطی که آن را می شناسم صادر شد: هرکس در میان جمعی از مردم مرا به اسمم نام ببرد، لعنت خدا بر او باد.

البته در متن روایت «الناس» آمده و معمولاً ائمه علیهم السلام این کلمه را برای عامه (اهل سنت) و کسانی که امامت آن ها را قبول نداشته اند، به کار می برده اند. لذا منظور ترک تقیه و ذکر نام ائمه علیهم السلام در محافل اهل تسنن است که باعث تحریک و


1- دلائل الامامة، محمد بن جریر طبری، ص532.
2- کمال الدین، ج2، ص483.

ص:530

تشنج می شود و نیز در متن روایت «باسمی» آمده، یعنی حق تصریح به نام را ندارید؛ زیرا در غیبت صغرا باعث جست وجو از امام و اذیت شیعیان می شده است. پس منظور از مردم، شیعیان و جلسات و محافل مرسوم امروزی نیست. علاوه بر این، بردن نام مخصوص امام منظور است، نه یاد امام بودن؛ زیرا روایات دیگری داریم که ائمه علیهم السلام به شیعیان توصیه می فرمایند که جمع شوند و مجالس یاد ائمه علیهم السلام تشکیل دهند و بدانند که ملائکه در چنین مجالسی شرکت می جویند و برای آنان دعا می کنند.

خورشید پشت ابر

چرا در روایات، امام غایب به خورشید پنهان در پس ابر تشبیه شده است؟

تشبیه حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به خورشید پشت ابر، به حدیثی برمی گردد که از خود حضرت نقل شده و می فرمایند:

چگونگی استفاده از من در غیبت، مانند استفاده از خورشید است هنگامی که ابرها آن را می پوشانند. (1)

علامه مجلسی در وجوه تشابه حضرت با خورشید پشت ابر چنین گفته اند:

1. هرچند ابرها جلو خورشید را می گیرند، اما خورشید نور روشنی بخش خود را از جهانیان دریغ نمی کند و هم از پس ابر بر زمین می تابد. امام عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز هرچند در پس پردۀ غیبت قرار دارد، اما نور ولایت آن حضرت بر همۀ عالمیان پرتو می افکند، چه این که اگر نور آن امام نباشد، بنابر روایات، زمین و اهل آن از بین می روند؛ زیرا او امان اهل زمین است.

2. هرکس با این همه آثار و معجزات و آیات و روایات، باز هم منکر وجود


1- بحارالانوار، ج52، ص92.

ص:531

مبارکش شود، مانند کسی است که منکر وجود خورشید می گردد؛ هنگامی که در پشت ابرها از دیدگان پنهان است، گرچه آثار وجودش به جهانیان می رسد.

3. همچنان که مردم انتظار بیرون آمدن خورشید از پشت ابرهای تیره را می کشند تا بیش تر از آن بهره مند گردند، در زمان غیبت نیز شیعیان و محبان حضرت، همواره انتظار وجود مبارکش را دارند و هرگز ناامید نمی شوند. (1)


1- بحارالانوار، ج52، ص93.

ص:532

ص:533

آسیب شناسی

1. مراد از «آسیب شناسی مباحث مهدویت» چیست؟

هر اندیشۀ ناب و درستی که رهبر اندیشه ها و نجات بخش توده هاست، هدف دشمنی مخالفان و معاندان قرار می گیرد و ممکن است در طی زمان با انحرافات و خرافه هایی همراه شود که چهرۀ واقعی و درخشان آن اندیشۀ ناب و زلال را بپوشاند. فرهنگ انتظار و مهدویت که اندیشه ای اسلامی و قرآنی است نیز در طول زمان گرفتار آسیب هایی شده است و دشمن تلاش کرده است که از راه تحریف و تخریب به این اعتقاد دینی که راه نجات و سعادت بشر است ضربه بزند. بدیهی است پیروان این اندیشه و اعتقاد دینی باید آسیب ها را بشناسند تا به دام آن ها گرفتار نشوند. نمونه هایی از این آسیب ها عبارت اند از:

1. مدعیان دروغین مهدویت و نیابت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف؛

2. مدعیان دروغین ملاقات و ارتباط با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف؛

3. برداشت های غلط از مفهوم انتظار و حکومت در زمان غیبت؛

4.تعیین وقت برای ظهور و عجله کردن نسبت به ظهور و... .

بنابراین مقصود از آسیب شناسی مباحث مهدویت این است که کج روی ها و کج اندیشی هایی که تا به حال در این حوزۀ فکری و اعتقادی صورت گرفته است

ص:534

مورد بازشناسی قرار گیرد و فهم درست و منطبق بر آیات و روایات در این حوزۀ فکری و اعتقادی تبیین گردد.

برخی از نمونه های دشمنی با جریان مهدویت را بیان کنید؟

براساس آموزه های قرآن و سنت و به ویژه توقیعات حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، شیعیان در زمان غیبت کبرا باید از نایبان عام امام که قفها و مراجع تقلید هستند پیروی کنند و تعالیم و دستورات دینی را از آن ها بگیرند و تاریخ شیعه گواه است که این علما و فقهای بیدار و زمان شناس بوده اند که چون دژ مستحکمی مرزهای اعتقادی شیعه را در مقابل هجوم فرهنگی دشمن حفظ کرده اند و به همین دلیل از دیرزمان، دشمنان با این نهاد الهی و مبارک پیوسته دشمنی کرده و در دهه ها و سال های اخیر مبارزۀ سرسختانه ای کرده اند و راه های زیادی را آزموده اند؛ ازجمله با طرح دروغین ارتباط با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و نیابت خاص نسبت به حضرت، تلاش کرده اند که توجه مردم را از عالمان و فقیهان شیعه برگردانده و به جانب افرادی شیاد و حیله گر بگردانند تا رفته رفته دستورات دین و آموزه های آن دست خوش تحریف شده و اعتقاد به امامت و ولایت تضعیف گردد. در سال های اخیر بعضی از افراد که مرید این مدعیان ارتباط با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف شده اند، از علما و مراجع فاصله گرفته اند و دنیا و بالاتر، دین خود را بازیچۀ این شیادان قرار داده اند؛ زیرا این گونه القا شده است که این مدعیان ارتباط با امام، دستورات دینی را مستقیماً از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دریافت می کنند و در این صورت، این دستورات کاملاً مطابق با حقیقت و واقعیت است و در چنین شرایطی دیگر نیازی به رسالۀ عملیۀ مراجع تقلید نیست؛ زیرا که آن ها دستورات دینی را از قرآن و سنت برداش می کنند و ممکن است مطابق با حکم واقعی خدا باشد و یا نباشد! آری، این از القاءات شیاطین امروزی است که مؤمنین باید بسیار مراقب باشند که به دام چنین

ص:535

شیادانی گرفتار نشوند و حق مسلّم آن است که همۀ ما شیعیان به توصیۀ امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و سایر ائمه علیهم السلام در زمان غیبت مأمور به اطاعت از مراجع تقلید هستیم و فتوا و نظر آن ها بر همۀ ما حجت است.

بعضی می گویند شرط ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، فراوانی ظلم و جور است بنابراین نباید با ظلم و جور برخورد کرد! آیا این نظریه صحیح است؟

باید دقت داشته باشیم که هر برداشتی از آیات و روایات صحیح نیست، بلکه باید مطابق با اصول و قواعد قرآنی و حدیثی باشد. درست است که در روایات فراوان آمده است که «امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف زمین را پر از عدالت می کند، همان گونه که از ظلم و ستم پر شده باشد» ولی معنای این روایات سکوت کردن ما در برابر ظلم و ستم به بهانۀ فراهم کردن زمینۀ ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نیست؛ زیرا در آیات و روایات، اصلی داریم به نام «امر به معروف و نهی از منکر» که این اصل مهم دینی برای همۀ زمان ها و مکان هاست و بنابراین دورۀ غیبت را هم شامل است.

امام خمینی رحمة الله فرمودند:

الآن عالم پر از ظلم است، اگر ما بتوانیم جلوی ظلم را بگیریم تکلیفمان است. ضرورت اسلام و قرآن [است] ... باید چنین کنیم. اما چون نمی توانیم باید او بیاید، اما باید فراهم کنیم کار را... . (1)

بنابراین هدف بزرگ امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، اجرای عدالت در همۀ زمین و برطرف کردن همۀ ظلم ها و بی عدالتی است و عقل و منطق و شرع می گوید که پیروان حضرت باید در مسیر هدف او حرکت کنند و در حد توان خود از رفع ظلم از محیط خود بکوشند، نه این که به ظلم و ستم دامن بزنند یا در مقابل آن سکوت کنند!!


1- صحیفه امام، ج2، ص16 و 17.

ص:536

انجمن حجتیه چه کسانی هستند و عقایدشان دارای چه اشکالاتی است؟ توضیح دهید.

در زمان رژیم شاه، بهائیت _ که یک دین خرافی و جعلی است _ فرصتی یافت تا فعالیتی فراگیر و وسیع داشته باشد که علما و مؤمنین را نگران کرد. یکی از چهره هایی که در مقابل این دین ساختگی، به مقابلۀ جدّی پرداخت، مرحوم شیخ محمود تولایی معروف به «حلبی» بود. ایشان در سال 1335 انجمن خیریۀ حجتیه را تشکیل داد تا اقدامی تشکیلاتی علیه بهائیت انجام دهد و در این راه افراد بسیاری حتی از چهره های برجستۀ دینی و سیاسی با او همکاری کردند.

گرچه اصل اقدام مرحوم حلبی بجا و مطلوب بود، اما بعضی از افکار و عقاید پذیرفته شده در انجمن، عقایدی در جهت مخالفت با حرکت عظیم اسلامی و انقلابی به رهبری امام خمینی رحمة الله بود؛ مثل این که انجمن هرگونه دخالت در امور سیاسی را رد کرده و آن را زیبندۀ پیشوایان دینی نمی دانست و بالاتر این که معتقد بود هر پرچمی که قبل از قیام امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بلند شود در گمراهی بوده و به شکست خواهد انجامید و باید منتظر بود تا خود امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بیاید و حکومت تشکیل دهد. انجمنی ها با این تفکرات بیش ترین وظیفۀ مسلمانان را در عصر غیبت، انتظار و دعا کردن برای ظهور می دانستند و مبارزه را هدر دادن نیروها می دانستند.

ولی روشن است که این افکار مخالف قرآن و روایات اهل بیت علیهم السلام است؛ زیرا:

اولاً، در فرهنگ دینی ما دیانت از سیاست جدا نیست و یک مسلمان نمی تواند نسبت به امور سیاسی بی تفاوت باشد. چنان که امام خمینی رحمة الله که خود از فقهای بزرگ اسلامی بودند، در متن امور سیاسی بوده و به هیچ وجه انزوای از سیاست را جایز نمی دانستند؛

ثانیاً، مقصود از روایاتی که نهی از قیام قبل از ظهور کرده است، پرچمی است

ص:537

که به نام امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و با ادعای مهدویت برپا گردد؛ نه هر پرچمی که برای برچیدن ظلم و برقراری عدالت برپا شود؛

ثالثاً، وظیفۀ مسلمین عمل به تکلیف است و گاهی تکلیف، مبارزه با طاغوت است، البته به آن مقداری که امکان مبارزه باشد؛

رابعاً، انجمن حجتیه با پیام مرحوم حلبی _ مؤسس آن _ اعلام تعطیلی و انحلال کرد، گرچه در سال های اخیر به صورت غیررسمی، فعالیت هایی داشته است.

ص:538

ص:539

معرفی کتاب های مهدوی

اشاره

محمدرضا فؤادیان

سیر مطالعاتی

عمومی

1. طلوع خورشید، مهدی یوسفیان، قم، مرکز تخصصی مهدویت، چاپ اول، 1384، پالتویی، 56صفحه.

این کتاب دارای مباحث مختصر و مفیدی دربارۀ مشخصات و ویژگی های امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و دوران غیبت صغراست. نویسنده در این دو گفتار مباحثی چون: نام و کنیه، القاب، شمایل و خصوصیات، نسب، میلاد، جریان تولد، اثبات ولادت، محل زندگی، معرفی امام به شیعان، فعالیت های حضرت و شهادت پدر امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را با بهره گیری از آیات و روایات و منابع تاریخی با قلمی شیوا و روان بیان نموده است.

2. به یاد آخرین خلیفه و حجت پروردگار، حسین وحید خراسانی، قم، مدرسه الامام الباقر العلوم علیه السلام، چاپ چهارم، پالتویی، 93صفحه.

ص:540

این اثر که برگرفته از مقدمۀ کتاب اصول دین خود مؤلف است، دربر دارندۀ مطالبی مانند: ضرورت وجود امام معصوم علیه السلام و برخی از ادلۀ عقلی و نقلی در این خصوص، بعضی از آیات تفسیرشده به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، تواتر روایات مهدویت، خصوصیات امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، طول عمر، معجزات حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و راه بهره مندی از امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در این عصر می باشد.

3. ناپیدا ولی با ما، واحد تحقیقات جمکران، قم، مسجد مقدس جمکران، چاپ اول، 1377، پالتویی، 70 صفحه.

این کتاب پژوهشی دربارۀ شخصیت، غیبت و آثار ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است. نویسنده با استناد به آیات و روایات، به اختصار مباحثی مانند: غیبت صغرا، نایبان خاص، غیبت کبرا، حکمت غیبت، طول عمر و صفات منتظران را مطرح می کند. در پایان، نمونه هایی از آثار ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز با توجه به روایات بیان شده است.

4. امامت، غیبت، ظهور، مسجد مقدس جمکران، قم، چاپ اول، 1417ق، رقعی، 136صفحه.

این پژوهش دربارۀ احوال و فضایل امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و مسائل مربوط به غیبت و ظهور اوست. این اثر، آیات و روایات را بهترین راه شناخت امام دانسته و با استناد به آن ها امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را هم پای قرآن و مصداق تعداد زیادی از آیات معرفی کرده است. در پایان، مباحث مختصر و سودمندی دربارۀ غیبت، علل و انواع آن و وظایف منتظران بیان شده است.

5. پیدای پنهان (نگاهی کوتاه به حیات، سیرت و آثار حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف)، سیدمسعود

ص:541

پورسیدآقایی، قم، حضور، پالتویی، 72صفحه.

این کتاب شامل مباحث مختصری از زندگانی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، شرح نام و نسب، ولادت، غیبت، سیرۀ امام، توقیعات، دعا و نمازهاست. جلوۀ بارز این نوشتار، سیرۀ امام عجل الله تعالی فرجه الشریف در امور مختلفی مانند سیرۀ تربیتی، اخلاقی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، قضایی و مدیریتی است.

6. آن سوی شب (نگاهی گذرا به زندگانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف)، سعید آل رسول، تهران، نرگس، نیک معارف، چاپ اول، 1378، رقعی، 80صفحه.

این کتاب به بیان گوشه هایی از زندگانی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می پردازد. نویسنده به شیوۀ تاریخی _ گزارشی و با بهره گیری از روایات معصومین علیهم السلام، نمونه هایی از وقایع مربوط به زندگی آن حضرت و آمادگی برای یاری ایشان ( وظایف منتظران حقیقی امام) را برمی شمارد. در بخش پایانی آن، به نمونه هایی از فرمایشات امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف اشاره شده است.

7. گامی در جهت شناخت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و نواب اربعه، حمیدرضا کفاش، تهران، عابد، چاپ دوم، 1379، رقعی، 47صفحه.

این کتاب به معرفی شخصیت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و نایبان خاص او پرداخته است. نویسنده ضمن معرفی اجمالی زندگی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، به تبیین جایگاه و شخصیت او در قرآن و روایات شیعه و اهل سنت می پردازد و در خصوص فلسفۀ غیبت صغرا و کبرا، طول عمر و انتظار، مطالب کوتاهی بیان می کند. وی علت غیبت امام را مصلحت الهی می داند و با یادآوری غیبت افرادی چون اصحاب کهف، حضرت خضر علیه السلام و حضرت عیسی علیه السلام، طولانی شدن عمر وی را امری طبیعی برمی شمارد. انتظار، وظیفۀ منتظران و شرح زندگی نایبان چهارگانه، از دیگر

ص:542

مطالب این کتاب است.

8. آیین انتظار، خلاصه مکیال المکارم، واحد پژوهش انتشارات مسجد مقدس جمکران، قم، چاپ اول، 1383، رقعی، 240 صفحه.

این اثر خلاصۀ کتاب شریف مکیال المکارم است که در هشت بخش مطالب ارزش مندی دربارۀ علت و فایده های دعا برای حضرت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و وظایف ما نسبت به آن بزرگوار می باشد. با توجه به این که اصل کتاب تقریباً استدلالی است، سعی شده در این اثر از استدلال ها و دعای ذکر شده حذف و مطالب مهم به همان صورت اصلی تقدیم شود.

9. گام به گام با معارف مهدویت (از مهدی شناسی تا مهدی یاوری)، تهیه و تنظیم بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود، شعبۀ آبادان و خرمشهر.

این اثر با بیان بیش از بیست موضوع مهدوی ویژۀ دانش آموزان راهنمایی

و دبیرستان، کوشیده است به تبیین مباحث مختلف و موضوعات متنوع فرهنگ مهدویت به صورت مختصر و با حجمی اندک، ضروریات این فرهنگ را

انتقال دهد.

از نکات برجسته می توان به ویژگی های ظاهری و مراحل زندگانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، فضیلت انتظار، مقام منتظران و وظایف آنان، حکومت حضرت و آسیب های اندیشۀ مهدویت اشاره کرد.

10. بهار دل ها (مباحثی پیرامون وجود مقدس امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف)، عنایت مهدوی، قم، انتشارات معارف، چاپ اول، 1382، پالتویی، 96صفحه.

این کتاب در هفت فصل، با مباحثی کوتاه و در عین حال علمی، برخی مباحث مهم را به جوانان و دانشجویان ارائه نموده است که عبارت اند از: ولادت،

ص:543

طول عمر، تشرف یافتگان، نقش امام در هستی، وظایف شیعیان، داستان و اشعار و دل نوشته های مهدوی.

11. شمیم (گزیده ای از مباحث مهدویت)، نویسندگان، قم مرکز تخصصی مهدویت، چاپ اول، رقعی، 93صفحه.

جمعی از نویسندگان مرکز تخصصی مهدویت قم، برای کاربردی کردن و استفادۀ عموم از مباحث مهدویت، مطالبی را با عنوان های ضرورت طرح مباحث مهدویت، امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در یک نگاه، مهدی یاوران، وظایف منتظران، آسیب های مهدویت و پرسش و پاسخ، این اثر را نگاشته اند. معرفی سایت های مهدوی و کتاب های مفید و چند طرح برای اجرای مسابقات ویژۀ کودکان و نوجوانان، از دیگر مطالب این کتاب است.

12. جهان گشای عادل، سیدجمال الدین دین پرور، تهران، مؤسسه الامام المهدی، بنیاد بعثت، چاپ ششم، 1361، رقعی، 102صفحه.

نویسنده در این کتاب، پس از شرح زندگی حضرت نرجس خاتون و ولادت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف؛ به وضعیت آن دوران و چگونگی غیبت و نواب اربعه پرداخته است. آن گاه متن و شرح بیست حدیث از امامان علیهم السلام دربارۀ موضوعاتی چون: حتمی بودن دولت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، نامعلوم بودن ظهور، برنامۀ حکومت امام، ارتباط شرق و غرب و زنده شدن زمین با اجرای عدالت را آورده است. بررسی طول عمر و وظایف منتظران از موضوعات پایانی این کتاب است.

13. مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف یارانی این گونه دارد، سیدمصطفی مهری، قم، علامه بحرانی، چاپ اول، 1380، رقعی، 152صفحه.

ص:544

این اثر با استناد به روایات، به بیان مطالبی دربارۀ ولادت، غیبت، انتظار، ظهور و حکومت مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف پرداخته است. نویسنده نخست گزارشی از ولادت امام و چگونگی غیبت، ارائه داده و بعد بشارت های قرآن و روایات را ذکر کرده است. در ادامه برای انتظار ظهور امام، ثمرات و آثاری شمرده است، و صفات و ویژگی یاران امام را ذکر کرده است. وی ضمن برشمردن نشانه های ظهور، چگونگی پیروزی امام با استفاده از سلاح ترس، یاری فرشتگان و نیروی طبیعت را بررسی کرده است.

14. زندگانی حضرت امام زمان حجت بن الحسن عجل الله تعالی فرجه الشریف، گزیده ای از منتهی الآمال محدث قمی، رضا استادی، قم، برگزیده، چاپ اول، 1380، رقعی، 96صفحه.

این کتاب، تاریخ زندگانی حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف، مسائل قبل و بعد از غیبت، نقش نایبان خاص در دوران غیبت صغرا و وظایف منتظران را بیان کرده است. نویسنده، بخش زندگانی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از کتاب منتهی الآمال را پس از بازنگری و حذف برخی مطالب، در هفت فصل تنظیم کرده است.

15. سپیدۀ امید (کاوشی در مهدویت)، سیدحسین اسحاقی، مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما، قم، بوستان کتاب، چاپ اول، 1380، رقعی، 190صفحه.

این کتاب تحقیقی دربارۀ زندگی، غیبت و انتظار امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است که

با بهره گیری از آیات و روایات و منابع تاریخی انجام گرفته است. نویسنده، اندیشۀ مهدویت در دیگر ادیان، امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در قرآن و حکومت امام عجل الله تعالی فرجه الشریف را مورد بررسی قرار داده است. سیرۀ امام، خصوصیات یاران، پرسش و پاسخ دربارۀ غیبت، ظهور و برخی حکایات تشرف یافتگان، از دیگر مباحث این اثر است.

ص:545

16. او می آید (داستان زندگی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف)، رضا شیرازی، تهران، پیام آزادی، چاپ سوم، 1374، رقعی، 143صفحه.

نویسنده با هدف آشنا کردن نسل جوان با زندگی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و مسائل مربوط به آن، این مجموعه را تدوین کرده است. ابتدا دروان قبل از تولد امام و سختی های زمان تولد و مسائل بعد از آن را بیان کرده، سپس زمان غیبت صغرا و کبرا، انتظار، علایم ظهور و سرانجام ظهور را مورد بررسی قرار داده است.

17. سیرۀ عملی اهل بیت علیهم السلام: حضرت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، سیدکاظم ارفع، تهران، فیض کاشانی، چاپ هشتم، 1376، رقعی، 72صفحه.

این کتاب مطالبی را دربارۀ امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، نایبان آن حضرت، علایم ظهور و وظایف منتظران، ارائه کرده است. نویسنده با بهره گیری از منابع اسلامی، ابتدا ولادت، شمایل و سیرۀ عملی ایشان را شرح داده و وظایف منتظران را معرفی کرده است. سپس به معرفی چهار نایب خاص پرداخته و با استفاده از روایات، پنجاه و نه نشانۀ ظهور و برخی حوادث روز ظهور را بیان نموده و در پایان، زندگی در دولت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و موقعیت شیعه را در آن دوران را تبیین کرده است.

18. شناخت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف، محمدجواد مولوی نیا، قم، امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف، چاپ اول، 1380، رقعی، 232صفحه.

این کتاب به مباحث مهدویت در منابع اهل سنت پرداخته است و سپس فواید و آثار وجودی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در دوران غیبت را برشمرده است. نویسنده با استناد به آیات و روایات، در مورد غیبت صغرا و کبرا، نواب اربعه، وظایف منتظران، نشانه های ظهور و موقعیت دانشمندان و زمام داران در آخرالزمان، مطالب سودمندی را بیان کرده است.

ص:546

19. او خواهد آمد، علی اکبر مهدی پور، قم، رسالت، چاپ دهم، 1379، رقعی، 174صفحه.

این کتاب در خصوص تولد امام عجل الله تعالی فرجه الشریف، نقش امام در جهان هستی و بشارت های ادیان به منجی، مباحثی را مطرح کرده است. نویسنده با اشاره به داستان نرجس خاتون، شاهدان تولد و اعتراف جمعی از اهل سنت را بازگو کرده است. از مطالب برجستۀ این اثر، بهره گیری از آیات و روایات، برای بیان نقش امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در جهان هستی است.

20. سیمای امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، سیدمحمدرضا طباطبایی نسب، تهران، دبیرخانۀ دایمی اجلاس دوسالانۀ بررسی ابعاد وجود حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، چاپ اول، 1377، رقعی، 101صفحه.

این کتاب، پژوهشی دربارۀ اثبات مهدویت، حیات ظاهری، غیبت و ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است. نویسنده برای اثبات اصل مهدویت، به شمه ای از زندگانی امام، نظرات اهل تسنن و شیعیان دربارۀ امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و کتاب هایی که پیش از تولد امام تألیف شده، اشاره کرده است. غیبت، علل و فواید آن، نواب، وظایف منتظران، مدعیان مهدویت، انتظار فرج و ثمرات آن، علایم ظهور، ظهور، حکومت و صفات یاران، از دیگر مباحث این کتاب است.

21. معارف مهدوی، گردآوری مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزۀ علمیۀ قم، قم، سازمان تبلیغات، چاپ اول، 1385، وزیری، 300 صفحه.

این کتاب به سفارش دبیرخانۀ دائمی اجلاس حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از سوی محققان مرکز مطالعات حوزۀ علمیۀ قم براساس بررسی و طبقه بندی قریب به دو هزار سؤال تدوین شده و علاوه بر اشاره به سؤالات، مطالب مفیدی مبتنی بر

ص:547

مستندات در چهارده فصل ارائه شده است و تقریباً حاوی تمام موضوعات مهدوی است.

22. قصۀ انتظار، امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از تولد تا رجعت، علی نظری منفرد، انتشارات جلوۀ کمال، چاپ اول، 1387، وزیری، 477صفحه.

مؤلف از چهره های برجسته در زمینۀ خطابه و وعظ است، لذا در این اثرش

در چهارده فصل مطالب متنوع و جامعی در عرصۀ مهدویت، خصوصاً

ضرورت وجود حجت، روایات مهدوی، اعتقاد اقوام به مصلح، وضعیت

سیاسی اجتماعی عصر غیبت صغرا، انتظار، حکومت و رجعت ارائه نموده

است.

23. اندیشۀ انتظار (شناخت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و چگونگی حکومت جهانی صالحان)، احمد زمانی، قم، بوستان کتاب، چاپ اول، وزیری، 528 صفحه.

این اثر در دوازده فصل دربارۀ حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بدون برجسته کردن جنبه های احساسی و عاطفی مطالبی بسیار ارزش مند ذکر نموده است.

از ویژگی های برجستۀ این کتاب می توان به بررسی محتواهای توقیعات و تطبیق آن بر مسائل روز و عنایات خاص امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و تبیین رابطۀ امت با امام

و وظایف منتظران و حاکمیت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و امتیازهای حکومت جهانی او اشاره نمود.

24. چهارده گفتار پیرامون ارتباط معنوی با حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، حسین گنجی، قم، مسجد جمکران، 1383، وزیری، 224صفحه.

آن چه در این سلسله گفتارها آمده است، دارای دو بخش است: نخست مطالبی پیرامون روش های انس و ارتباط روحی و فکری با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است.

ص:548

بخش دوم این مباحث دربارۀ ویژگی ها و صفات یاوران مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است.

یکی از ویژگی های ممتاز این اثر، نقل قول ها و حکایت های بسیار خواندنی و شنیدنی است.

25. دادگستر جهان، ابراهیم امینی، قم، شفق، 1383، چاپ اول، ویرایش سوم، وزیری، 328 صفحه.

این کتاب که برگزیدۀ اولین دورۀ کتاب سال ولایت است، مطالب بسیار جامع و متنوعی در قالب پرسش و پاسخ و مناظره تقدیم منتظران نموده است. به همین جهت تاکنون چندین نوبت تجدید چاپ شده که با وجود چاپ های مکرر، با ویرایشی کاملاً جدید و جذاب مورد توجه بسیاری از علاقه مندان واقع شده است. از امتیازات بدیع این اثر می توان توجه به مسائل مخاطب، خصوصاً قشر جوان و تحصیل کرده اشاره کرد که مسائل زیبایی دربارۀ طول عمر، غیبت، علت، فواید آن، وظایف منتظران و مسلمانان و انقلاب و چگونگی پیروزی حضرت و... بیان شده است.

26. دیار محبت (نگاهی نو به مباحث مهدویت)، اصغر صادقی، تهران، آفاق،1386، رقعی، 240صفحه.

این اثر دربردارندۀ سی مقالۀ مختصر با سبک و سیاق خاص است که بر حول مباحث مهدویت شکل گرفته است. برخی از عناوین این مقالات عبارت اند از: نامۀ عمل، اخصه های منتظر، عهد و امانت، نشانه ای آسمانی، نعمت، به شوق دیدار، احیاگر عهد دیرین، چشمۀ حیات، امید و آرزو، خادم و مخدوم، او تنهاست و سوگند به عصر. نثر زیبا و ادبی این اثر، خواننده را تشویق و ترغیب به خواندن می کند و بیان جذاب و شیوای کتاب در دل غوغایی و

ص:549

تمنایی دارد.

27. دوازده گفتار دربارۀ دوازدهمین حجت خدا، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، حسین اوسطی، تهران، مشعر، چاپ اول، 1386، وزیری، 296صفحه.

با خواندن آن چه در این گفتارها آمده است، شما می توانید دلایل عقلی و نقلی بر اثبات وجود حضرت اقامه نمایید. ضمن آن که دو گفتار آن دربارۀ اثبات وجود حضرت از طریق معجزات و کرامات و ملاقات کنندگان حضرت است. در ادامه مباحثی در رابطه با توسل به امام، غیبت، طول عمر، انتظار، وظایف منتظران،حوادث قبل از ظهور و ویژگی های حکومت آمده است و گفتار پایانی مربوط به پاسخ به سؤالاتی است که احیاناً هر مخاطب مهدوی به دنبال آن است.

28. مصلح کل (اصلاح گری از نظریه تا تحقق عینی)، سید نذیر الحسنی، ترجمه: سیدشاهپور حسینی، تهران، موعود، 1385، وزیری، 336صفحه.

این اثر پژوهشی مناسب در رابطه با بررسی سیر تحول نظریه و اصلاح گری

در میان ملل و نحل است و در فصل اول، این عقیده در ادیان مسیحیت و یهودیت برررسی شده و نگاهی گذرا به اندیشه و اعتقادات و فلسفه های گذشته صورت گرفته است؛ در فصل دوم نظر قرآن در این رابطه بیان شده و در فصل بعدی شرح و توضیحی به مصداق واقعی این نظریه و هویت شخصی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است.

در فصول بعدی به تاریخچۀ عصر غیبت و علل غیبت و نقش نواب

اربعه پرداخته شده و از فصل هشتم تا فصل دوازدهم به نقش شاعران در بسط

و گسترش فرهنگ مهدوی، نشانه های ظهور، برخی از مناطق مهم عصر ظهور

ص:550

و حکومت امام و در خاتمه هفت شبهه از شبهات مهدویت طرح و نقد

شده است.

29. هزار و یک نکته پیرامون امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، محمد رحمتی شهرضا، قم، انتشارات جمکران، چاپ دوم، 1387، وزیری، 576صفحه.

این اثر در هفت فصل، مطالب بسیاری را تقدیم منتظران نموده است. در

فصل اول، مطالبی در رابطه با تولد، نام، القاب، نظر اهل سنت و حوادث آغاز امامت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف آمده است؛ در فصل دوم، مباحثی پیرامون آیندۀ جهان

از دیدگاه تاریخ، علم و عقل و امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در روایات ذکر نموده است؛

در فصل سوم، نکاتی دربارۀ غیبت صغرا و کبرا و تشرفات بیان داشته است؛

در فصل چهارم پیرامون فضیلت انتظار و منتظران واقعی مطالبی آورده است؛

در فصل پنجم آخرالزمان و علایم ظهور را ترسیم نموده است؛ در فصل ششم،

وقایع ظهور و اصحاب و یاران امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را یادآور شده؛ و در آخرین فصل به سیره و کلام امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف پرداخته و مطالبی ارزشمند به رشتۀ تحریر و تألیف درآورده است.

30. شناخت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف، محمدجواد مولوی نیا، قم، انتشارات امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف، چاپ دوم، 1382، رقعی، 232صفحه.

این کتاب حاوی اکثر موضوعات مهدوی به صورت مختصر و مفید است؛ از تولد و غیبت و نواب اربعه شروع شده و بحث هایی مانند مدعیان دروغین، انتظار، حقوق حضرت، علایم ظهور و دست آوردهای حکومت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را در خود جای داده است. از ویژگی های خوب این نوشتار می توان به بحث امامت و پیشوایی در مکتب شیعه و وظایف شیعیان در این زمان اشاره کرد.

ص:551

31. ظهور نور: ترجمۀ کتاب الشموس المضیئه، علی سعادت پرور، ترجمه: سیدمحمدجواد وزیری، تهران، سنا، چاپ سوم، 1377، وزیری، 296صفحه.

این نوشتار، گزارشی از تاریخ زندگانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و مسئلۀ رجعت است. مؤلف ابتدا با ارائۀ سیمای کلی از حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به ذکر خصوصیات، شمایل، حالات و علم امام در کودکی، روایات امامت آن حضرت، علت مخفی بودن ولادت، علت انکار منکرین، فضیلت انتظار و برخی مسائل دیگر از

هنگام ولادت تا غیبت صغرا می پردازد. سپس به بررسی روایات مربوط به غیبت صغرا و کبرا و مسائلی همچون: نواب اربعه، علت غیبت، اوضاع و وظایف

شیعه، حکم تقیه، زندگی و نحوۀ دیدار امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در غیبت کبرا می پردازد. نشانه های ظهور، حوادث ایام حکومت و رجعت، از دیگر مباحث این

کتاب است.

تخصصی

1. نگاهی تحلیلی به زندگانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، نویسندگان، دبیرخانۀ دایمی اجلاس دوسالانۀ بررسی ابعاد وجودی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، چاپ دوم، 1379، رقعی، 176صفحه.

هدف این کتاب، بررسی زندگانی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و تحلیل شخصیت وی به منظور شناساندن ابعاد وجودی آن حضرت است. تدوین این کتاب با توجه به اهمیت و ضرورت طرح مباحث مهدویت (که یکی از مهم ترین و جدی ترین بحث های کلامی در حوزۀ تفکر اسلامی است)، برای جلوگیری از هرگونه کج فهمی در آن یا تفسیر ناصحیح از مقولۀ انتظار فرج صورت گرفته است. علاوه بر اسامی بیش از یکصد تن از علمای اهل سنت که اصل ولادت آن حضرت را قبول

ص:552

دارند، به این عناوین پرداخته است: بشارت قرآن و کتب مقدس آسمانی به دولت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، آثار اخلاقی انتظار، ویژگی های حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف، حکمت و دلایل غیبت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف.

2. رهایی بخش، مسعود شریعت پناهی، تهران، آفاق، چاپ سوم، 1378، رقعی، 92صفحه.

این اثر، به تبیین ضرورت رهبری صالح در جامعه و نقش امام غایب و انتظار در جامعۀ انسانی پرداخته است. نویسنده با انگیزۀ پرفروغ کردن نور امید و آشنایی منتظران با مسئولیت مهم خود، مطالبی را در خصوص ضرورت رهبری الهی در میان بشر و فوائد وجود حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ارائه کرده است. وی در ذیل عناوینی چون: ضرورت اجتماعی رهبر، مصلح پنهان، حماسۀ امید و انتظار، وجود امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در پردۀ غیبت را وسیله ای الهی برای رساندن انسان و جامعۀ بشری به کمال و سعادت کامل تحلیل کرده است.

3. مهدی تجسم امید و نجات، عزیزالله حیدری، قم، مسجد مقدس جمکران، رقعی، 290صفحه.

این اثر تلاشی در جهت اثبات مهدویت و طرح مباحث غیبت، انتظار و ظهور حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف است. نویسنده با طرح دیدگاه و آرای دانشمندان دیگر مذاهب و کتاب های آسمانی دربارۀ ظهور منجی بشریت، برخی عقاید متفکرین معاصر جهان غرب را دربارۀ بن بست بشریت در عصر حاضر، مطرح ساخته است. سپس آرا و نظرات اهل سنت دربارۀ مهدویت را آورده است. زندگی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، نایبان چهارگانه و برخی توقیعات امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف، از دیگر مطالب این کتاب است. در لابه لای کتاب، مسائلی مانند فایدۀ غیبت، انتظار، طول عمر و

ص:553

چگونگی قیام نیز مطرح شده است.

4. راه مهدی، سیدرضا صدر، قم، بوستان کتاب، چاپ اول، وزیری، 272صفحه.

این کتاب، پژوهشی در زندگانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است که به شیوۀ گزارشی نگارش یافته است. کتاب در شش فصل سامان دهی شده و نویسنده با بهره گیری از آیات و روایات و مطالب تاریخی، سیمای امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را از ولادت تا غیبت کبرا بیان کرده است. مهم ترین مطالب این اثر عبارت اند از: راه قرآن، راه محمد صلی الله علیه و آله و سلم و علی علیه السلام، نقش امید در فرد و اجتماع، موانع رسیدن بشر به امید اجتماعی، مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف امید انسان ها، عدل عالم گیر مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، حکومت الهی در جهان، شرایط برپاکنندۀ عدل جهانی، مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف دادور، دادگر و دادگستر، مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نوعی است یا شخصی، ویژگی های مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، طول عمر، غیبت، انتظار، بشارات و اشارات قرآن و معصومین علیهم السلام به ظهور مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، داستان نرجس خاتون، معجزات حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در کودکی، نواب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و برخی تشرفات غیبت صغرا و کبرا.

5. پژوهۀ مهدوی، علی اکبر مهدی پور، قم، رسالت، چاپ اول، 1388، وزیری، 296صفحه.

این پژوهش کتاب کنگرۀ مهدویت استان خوزستان می باشد که مطالب

مهمی را دربر دارد. امام شناسی، بررسی واژۀ مهدویت، موعودباوری در

ادیان آسمانی و دین زرتشت، ازجمله مباحث این اثر است. از نکات ارزشمند

و منحصر به فرد این پژوهش، مطالبی دربارۀ اعتقاد به امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف براساس مذاهب اربعه (حنفیان، مالکیان، شافعیان، حنبلیان) و اسماعیلیه و

زیدیه است.

ص:554

6. پیشوایان هدایت، ج14، (خاتم اوصیاء بقیةالله حضرت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف)، گروهی، ترجمه: کاظم حاتم طبری، قم، مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام، چاپ اول، 1385، وزیری، 339صفحه.

مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام در راستای ترویج فرهنگ اهل بیت، یک دورۀ کامل زندگانی چهارده معصوم را با عنوان اعلام الهدایة به زبان عربی نشر و پخش نمود. با توجه به اهمیت این مجموعه، با همّت و تلاش به فارسی نیز برگردانده شد. جلد چهاردهم که مربوط به مباحث مهدویت است به مطالعۀ زندگانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در پنج قسمت و شانزده بخش می پردازد. از قسمت های ویژۀ این اثر می توان به این چند نمونه اشاره کرد: 1. راه حل اختلاف میان بشارت ها و تعیین منجی های جهانی؛ 2. اقدامات امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در غیبت کبرا؛ 3. زبان رمز در روایات علایم ظهور؛ 4. سیرۀ امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در هنگام ظهور.

7. امید و انتظار (حکومت الهی مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در روی زمین)، علامه محمدتقی جعفری، تهران، مؤسسۀ تدوین و نشر آثار علامه جعفری، 1388، چاپ اول، رقعی، 112صفحه.

این اثر گزیده ای است از افکار پویای علامه محمدتقی جعفری که از مجموعه آثار او تهیه و تنظیم شده است و به مباحثی مانند قطعی بودن ظهور، انتظار بشر، امید و انتظار، تحقق ایدۀ دوست جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، مدت حکومت و نگاهی به دیدگاه جلال الدین محمد مولوی دربارۀ حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می پردازد.

8. قیام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف منتظر ماست، سیدحسن فیروزآبادی، تهران، دانشگاه عالی دفاع ملی، 1388، وزیری، 427صفحه.

این اثر مجموعه ای از مقالات هفت گانه است که عبارت اند از: 1. راه بردهای

ص:555

دولت زمینه ساز در توسعۀ پایدار طلوع و رغبت مهدوی عجل الله تعالی فرجه الشریف؛ 2.آینده نگاری راه بردی در دکترین مهدویت؛ 3. انتظار امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، مبلغ پرور و مجاهدساز؛

4. راه برد انتظار و تکلیف مسلمانان در زمینه سازی ظهور؛ 5. نقش مبلغان ادیان در راه برد منجی باوری ادیان؛ 6. اصالت روحانیت در مکتب امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف؛

7. قدرت در مبارزۀ انقلابی نجات بخش.

9. دولت موعود (گفتارهایی پیرامون حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف)، محمدعلی انصاری، مشهد، بیان هدایت نور، چاپ دوم، وزیری، 160صفحه.

کتاب حاضر برگرفته از مباحث تفسیری مؤلف است که پیرامون ابعاد مختلف شخصیت حکومت حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف طی سال های 1378 تا 1382 در جوار بارگاه ملکوتی امام رضا علیه السلام در شهر مقدس مشهد ایراد گردیده است. محور گفتارها عبارت اند از: دولت موعود، پرتوی از کمال مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، ابعاد جهانی مهدویت، اصالت مهدویت، انتظار و وظایف منتظران، پیوند توحید ومهدویت و اسرار غیبت.

10. گونه شناسی اندیشۀ منجی موعود در ادیان، گروهی، قم، دانشگاه ادیان و مذهب، 1388، وزیری، 502صفحه.

این مجموعه، موضوع اندیشۀ منجی موعود را در مهم ترین ادیان تاریخی و زندۀ جهان (زردشتی، هندو، بودا، کنفوسیوس، دائو، یهودیت، مسیحیت و اسلام) بررسی نموده است. در آغاز مقاله ای با عنوان مقدمه دربارۀ کلیات موعودباوری آمده و در ادامه برای هر دین، یک مقاله اختصاص یافته است، اما به دلیل اشتراک زیرساخت های دینی و فرهنگی آیین های کنفوسیوس و دائو، این دو دین در یک مقاله بررسی شده است و به جهت گستردگی و اهمیت اسلام، شش مقاله

ص:556

دربارۀ اندیشۀ منجی موعود اسلام آمده است. تمام این مقالات سه محور را دنبال کرده است: 1. اندیشۀ منجی موعود در متون مقدس، اصلی و کلاسیک (منابع دینی)؛ 2. بازتاب اندیشۀ منجی موعود در تاریخ تحولات آن دین؛ 3. بازتاب و جایگاه اندیشۀ منجی موعود در دین ورزی و حیات دینی پیروان.

11. فرجام شناسی حیات انسان (ریشه و پیشینه و اساس دینی مهدویت)، دکتر غلامحسین تاجری نسب، تهران، منیر، دوجلدی، 1378.

این اثر بخشی از پایان نامۀ مؤلف در دورۀ دکتری الهیات و معارف اسلامی است که مجموعۀ ارزش مندی از کاوش ها، سنجش ها و پژوهش ها دربارۀ مهدویت از دیدگاه فریقین در شش باب است. روح اساسی این کتاب، پاسخ به برخی از شبهات اساسی مانند خرافه و اقتباس است. مؤلف با تعریف و تبیین واژۀ مهدویت، به نقد سخنان مستشرقان و منکران می پردازد و حقیقت این اندیشه را از قرآن و روایات متواتر دنبال می کند.

12. آخرین امید، داوود الهامی، قم، مکتب اسلام،1372، وزیری، 448صفحه.

این کتاب قسمتی از مقالاتی است که مؤلف به طور متفرقه در مناسبت ها و فرصت های مختلف پیرامون مهدویت در نشریات به رشتۀ تحریر درآورده است که عبارت اند از: امید، شناخت، ولادت، غیبت، سفارت، انتظار، علایم، حکومت. از نکات برجستۀ این اثر می توان به نمایندگان نواب اربعه و جبهۀ مخالف آنان یعنی مدعیان دروغین اشاره نمود. ضمن آن که بحث طول عمر نیز از مباحث جدی این نوشتار است.

13. زندگانی خاتم الأوصیاء، امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، باقر شریف قرشی، ترجمه: ابوالفضل اسلامی، قم، نشر فقاهت، چاپ چهارم،1381، وزیری، 344صفحه.

ص:557

این اثر دربر گیرندۀ مطالبی چون: ولادت، صفات و سیرۀ امام، میراث درخشان امام، غیبت و نواب اربعه، مدعیان دروغین مهدویت، مؤمنین و منکرین مهدویت و علایم ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است. از مطالب سودمند این اثر می توان به مسائلی چون طول عمر، بشارت دهندگان، کتاب های تألیف شده، دجال و حوادث دوران ظهور اشاره کرد.

14. امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، موجود موعود، آیت الله جوادی آملی، قم، اسراء، 1387، وزیری، 320صفحه.

این اثر مجموعه مباحثی از گفتارها و نوشتارهایی است که مؤلف ایراد و انشاء نموده اند و در سه بخش کلی امام شناسی، انتظار و از ظهور تا مدینۀ فاضله، تقدیم شما منتظران شده است. نکات برجسته و ناب این کتاب عبارت اند از: معرفت، امامت خاص، مهدویت شخصی و دولت کریمه.

15. با جاری انتظار، سیدمسعود پورسیدآقایی، قم، مؤسسۀ آینده روشن، چاپ اول،1387، رقعی،252صفحه.

این اثر مجموعه سرمقاله های مؤلف در فصل نامۀ انتظار است، که دربر گیرندۀ دوازده مقاله می باشد و عبارت اند از: مهدویت، ضرورت ها، ظرفیت ها، رویکردها؛ 2. مبانی اعتقادی مهدویت؛ 3. بازکاوی حقوق امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف؛ 4. ظهور صغرا و بایستگی ها؛ 5. مردم، نهادها و بزرگ داشت دهۀ مهدویت؛ 6. تولد دوبارۀ یک ملت؛ 7. پیام امید به منتظران؛ 8. بیعتی تا همیشه؛ 9. عدالت مهدوی؛

10. انفجار نور، زمینه ساز ظهور؛ 11. دولت زمینه ساز؛ 12. دکترین مهدویت.

16. در انتظار خورشید (مجموعه مقالات)، گروهی، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی،

ص:558

چاپ اول، 1385، رقعی، 306صفحه.

این اثر برگزیدۀ مجموعه مقالاتی است که در همایش در انتظار خورشید ارائه گردیده است و آثار آن عبارت است از: 1. بشارت های حکومت موعود جهانی در ادیان؛2. جهانی شدن و حکومت جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف؛3. حکومت جهانی مهدوی و ویژگی های آن در کتاب و سنت؛ 4. حکومت جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از دیدگاه قرآن و روایات؛ 5. بررسی مسئلۀ دیدار در غیبت کبرا؛

6. وضعیت سیاسی جهان قبل و بعد از ظهور.

17. جستارهایی در مهدویت، رحیم کارگر، قم، مرکز تخصصی مهدویت، چاپ اول، 1386، رقعی، 250صفحه.

این اثر مجموعه مقالات مؤلف در فصل نامۀ انتظار است، که شامل چهار بخش می باشد: 1. فلسفۀ نظری تاریخ و آموزۀ دکترین مهدویت؛ 2. مهدویت و ستیزش نهایی حق و باطل؛ 3. جهانی شدن و حکومت جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف؛

4. انقلاب و انتظار (پیوند مهدویت و انقلاب اسلامی ایران).

18. مجموعه مقالات کنگرۀ علمی--- پژوهشی مهدویت، گروهی، تهران، کهن پرداز، چاپ اول، 1388، وزیری، 300صفحه.

این اثر مجموعۀ دوازده مقاله در کنگرۀ مهدویت استان خوزستان است که عناوین آن عبارت است از: مهدویت و جهانی شدن، آسیب شناسی معارف مهدویت، بررسی روایات نهی از قیام در عصر غیبت، برکات وجودی امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف، دجال و رابطۀ آن با ظهور، آموزش عمومی مهدویت، مهدویت در چشم انداز تاریخی حق و باطل، هویت شهروندی و آرمان شهر دینی، بازشناسی هویت ایرانی_ اسلامی در پرتو مهدویت، یاری امامت و نصرت خداوند، رسالت

ص:559

زمینه سازی ظهور در انقلاب اسلامی ایران، و سرانجام و نتایج امامت.

19. تا ظهور (پژوهشی جامع پیرامون آموزه و مباحث مهدویت)، نجم الدین طبسی، قم، مرکز تخصصی مهدویت، دوجلدی، چاپ اول، 1388، وزیری، 624صفحه.

این اثر مجموعه ای از دروس استاد در مرکز تخصصی مهدویت در جمع دانش پژوهان این مرکز بوده که بعداً به صورت مقالات حدیث شناسی در فصل نامۀ انتظار به زیور طبع آراسته گردید و اکنون تمام آن بحث ها در دو جلد تقدیم شما منتظران شده است. بحث هایی همچون: راز غیبت، قتل های آغازین ظهور، حکم نام بردن امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در دوران غیبت، سفارت و ملاقات، قرقیسا، دجال، یمانی، جزیرۀ خضرا، زیارت ناحیۀ مقدسه، مادر امام، ملاقات سعد اشعری با امام و... جزو همین مطالب است.

20. با گام های سبز انتظار، مهدی هادوی تهرانی، قم، خانۀ خرد، چاپ اول، 1387، رقعی، 250صفحه.

این کتاب که برگرفته از سایت «اسلام کوئست» (جست وجوی اسلام) است، در حقیقت پاسخ به سؤالاتی است که مؤسسۀ مؤلف آن ها را پاسخ داده است. این مجموعه پاسخ بیش از چهل سؤال است که بعد از ویرایش و اصلاح در دو بخش و ملحقات عرضه شده است. در بخش اول، مسائل پیرامون قبل از ظهور و در بخش دوم، مطالبی برای بعد از ظهور آمده و در ملحقات کتاب به انجمن حجتیه و بهائیت اشاراتی صورت گرفته است.

21. حجت موجه (پاره ای از مهم ترین اختلاف نظرهای شیعه و اهل سنت در مهدویت)، مصطفی اسفندیاری، تهران، بصیرت، چاپ اول، 1386، رقعی، 408صفحه.

ص:560

این کتاب در پنج فصل، مطالب بسیار سودمندی ارائه نموده است. فصل نخست به بررسی مفاهیم و اصطلاحات پرداخته شده و با ارائۀ شواهدی تأکید دارد که مهدویت پایان بخش تمام تاریکی ها و جهالت هاست که مشترک تمام بشریت است؛ فصل دوم به تبیین دلایل اصالت این باور اختصاص یافته و ریشه های عمیق این مسئله به اثبات رسیده است؛ در فصل بعدی مهم ترین اختلافات مسلمانان دربارۀ مهدویت اشاره شده و برتری اندیشۀ شیعه نمودار گشته است؛ در فصل چهارم بشارت های نبوی و روایاتی که به صورت ضعیف و غیرمعتبر در منابع روایی اهل سنت وجود دارد، آمده؛ و در آخرین فصل پاسخ های مناسبی به منکران مهدویت مانند ابن خلدون مشاهده می نمایید.

22. بررسی تطبیقی مهدویت در روایات شیعه و اهل سنت، دکتر مهدی اکبرنژاد، قم، بوستان کتاب، چاپ اول، 1386، وزیری، 360صفحه.

این کتاب که پایان نامۀ دکتری مؤلف است، دارای یک مقدمه و چهار فصل است که به موضوع جایگاه مهدویت در میان مسلمانان و نگاه دانشمندان اسلامی به این موضوع است. در فصل نخست نگاهی کلی به احادیث افکنده

و سیر تاریخی تدوین این حدیث ها در مجامع معتبر اهل سنت و شیعه

مورد ارزیابی قرار گرفته است؛ در فصل دوم به احادیث و موارد مشترک از جنبه های مختلف مهدویت پرداخته شده است؛ در فصل بعدی بررسی دیدگاه های گوناگون فریقین که در چهار مورد خلاصه شده (تولد، نام پدر، امامان دوازده گانه و نسب) پی گرفته شده؛ و در آخرین فصل به نقدهای منتقدان احادیث مهدوی می رسید که دیدگاه معروف ترین ناقدان، مورد تحلیل و دقت نظر قرار گرفته است.

ص:561

23. نزول مسیح و ظهور موعود، میرتقی حسینی گرگانی، قم، مرکز فقهی ائمۀ اطهار، 1387، وزیری، 400صفحه.

این اثر در موضوع ارتباط بین قیام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و نزول حضرت عیسی علیه السلام است که در سه بخش تنظیم گردیده است. بخش نخست دربارۀ مبادی و پیش نیازهای این موضوع مانند باورداشت مهدویت است؛ در بخش دیگر شباهت بیان شده، و بخش پایانی رابطۀ نزول و ظهور را پی می گیرد که اساس کتاب می باشد و سعی شده تمام زوایای این موضوع را روشن و واضح سازد. از نکات تحقیق شدۀ این موضوع، می توان این مباحث را یادآور شد: بسترسازی فرود عیسی علیه السلام، نزول مسیح علیه السلام و تقویت جبهۀ مهدوی، پایان یهودیت از سوی مسیح علیه السلام و مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف.

24. حضرت بقیة الله عجل الله تعالی فرجه الشریف، محمد شجاعی، قم، انتشارات وثوق، چاپ اول، 1384، رقعی، 255صفحه.

مطالب این کتاب گفتارهای آقای شجاعی است که براساس آیات و روایات دربارۀ مهدویت در نُه جلسه در سال 1361 مطرح شده است. این اثر حاصل

تنظیم آقای محمدرضا کاشفی است که در شش فصل تقدیم شما منتظران گردیده است. این فصول عبارت اند از: مهدی شناسی، غیبت کبرا، امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از منظر اهل سنت، عصر ظهور، رجعت و عرض اخلاص، اطاعت و عشق. در پایان، کتاب نامه و فهرست آیات و روایات و تفصیل مطالب نیز منعکس گردیده است.

25. مهدویت و مسائل جدید کلامی، رحیم لطیفی، تهران، یاران آفتاب، 1387، وزیری، 190صفحه.

ص:562

این پژوهش حاصل سلسله درس هایی است که در جمع دانش پژوهان دورۀ تربیت مربی مهدویت در بنیاد فرهنگی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف تهران ارائه شده است و دربر گیرندۀ مهدویت و خاتمیت در هفت درس می باشد که در مجموع مطالب زیر در آن گنجانده شده است: فلسفۀ خاتمیت و اندیشۀ مهدویت، دلایل اثبات خاتمیت، خاتمیت در چشم انداز خرد، راز و فلسفۀ آن و منکران خاتمیت.

26. دکترین مهدویت، سیدرضی موسوی گیلانی، قم، مرکز تخصصی مهدویت، چاپ اول، 1384، رقعی، 160صفحه.

این کتاب دربر دارندۀ شش مقاله است که در زمان های متفاوت در مجلات تخصصی مهدویت چاپ شده و بیان گر یک تفکر و ایدۀ مشترک است. مؤلف کوشیده است تا مسئلۀ مهدویت را در حوزۀ تئوری پردازی مسلمانان قرار داده و این اصل اعتقادی به صورت بنیادین و کلان در زندگی ها مطرح و سبب زدودن مهجوریت از مهدویت شود. عناوین این مقالات عبارت اند از: نگرش مذاهب اسلامی به مهدویت، نیاز به مصلح جهانی، مصلح جهانی از دیدگاه جامعه شناسان و فیلسوفان، دکترین مهدویت کارکرد آن از منظر انسان شناسی و جامعه شناسی، جهانی شدن و دکترین مهدویت و راه کارهای توسعۀ فرهنگ مهدوی.

27. نگرش هایی نو به آموزۀ مهدویت، دکتر بهرام اخوان کاظمی، قم، آینده روشن، چاپ اول، 1386، وزیری، 224صفحه.

در فصل نخست این اثر، مفهوم و جایگاه و کارایی آموزۀ مهدویت و نوع تعامل آن با پاره ای از مفاهیم به ظاهر هم پیوند تشریح می گردد؛ فصل دوم دربردارندۀ استدلالات دولت مهدوی با توجه به کرامت های انسانی و حقوق بشردوستانه

ص:563

است؛ در فصل سوم، عدالت و امنیت حکومت مهدوی بررسی شده است؛ فصل چهارم شامل مباحث تطبیقی جهانی سازی غربی و جهانی سازی مهدوی است؛ در فصل پنجم، ابتدا اهمیت محیط زیست و سپس این مسئله در حکومت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بررسی شده؛ و در آخرین فصل، ضمن نقد مبانی لیبرال _ دموکراسی، بیست شاخص برتری دین سالاری مهدوی بر نظام های بشری، خصوصاً لیبرال_ دموکراسی بیان شده است.

28. خط امامان (پژوهشی در موعود ادیان)، محمد امامی کاشانی، مشهد، آستان قدس رضوی، وزیری، 418صفحه.

این اثر که تا کنون دو جلد آن به زیور طبع آراسته شده است، درصدد طرح مباحث جامعی دربارۀ مهدویت است که شامل سه بخش کلی می باشد. بخش اول دربارۀ تفسیر و تحلیل و استدلال های فلسفی و شبه فلسفی پیرامون حجت است؛ بخش دوم دربارۀ احادیث و آموزه های روایی است؛ و بخش سوم در شرح حال روات و شرایط مختلف راویان از نظر اعتبارات است.

29. سیاست و مهدویت، دکتر غلامرضا بهروزلک، قم، مؤسسۀ آینده روشن، چاپ اول، 1384، رقعی، 201صفحه.

این مجموعه، مقالاتی است که بیش تر در نشریات علمی کشور قبلاً پراکنده چاپ شده بود و اکنون در این نوشتار متحد و منسجم گردیده است. این مقالات عبارت اند از: 1. درآمدی بر مسئله شناسی سیاسی مهدویت؛ 2. فرهنگ مهدوی؛ 3. مهدویت و بازآفرینی هویت اسلامی؛ 4. مهدویت و زندگی سیاسی معاصر اسلامی؛ 5. الگوی توسعۀ سیاسی در پرتو عدالت مهدوی؛ 6. مهدویت و جهانی شدن؛ 7. جهانی شدن و چشم انداز فرج؛ 8. جهانی شدن، بحران معنا و

ص:564

منجی گرایی.

30. آیندۀ جهان (دولت و سیاست در اندیشۀ مهدویت)، رحیم کارگر، قم، مرکز تخصصی مهدویت، چاپ اول، 1383، وزیری، 392صفحه.

این پژوهش دربارۀ دولت و سیاست و دیدگاه های متفاوت در این باره و نیز ماهیت، ساختار و کارکرد و پیامدهای دولت مهدوی است که در سه بخش، مطالب سودمندی ارائه نموده که عبارت است از: بخش اول دربارۀ کلیات و مباحث نظری دربارۀ آینده و آینده پژوهی و نظریه های آیندۀ تاریخ است؛ بخش دوم دربارۀ فرضیه های دولت مهدی در اندیشۀ شیعه، مانند فرضیۀ انتقام، دولت اقتدارگرا، دولت اخلاقی است؛ و بخش پایانی دربارۀ ساختارها و بروندادهای حکومت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است که در فصولی مانند ساختار نهادها، کارویژه ها و عملکردها و پیامدها آمده است.

31. گفتمان مهدویت، سخنرانی های گفتمان سوم، نویسندگان، قم، مؤسسه فرهنگی انتظار نور (بوستان کتاب)، رقعی، 296 صفحه.

این اثر، مجموعه سخنرانی های سومین گفتمان مهدویت است. در

این گفتمان متفکران و دانشمندان حوزه و دانشگاه به تبیین ابعاد گوناگون مسئلۀ مهدویت پرداخته اند و شبهات و پرسش ها را به صورت منطقی و استدلالی

پاسخ داده اند. آثار و فواید وجودی امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف، بررسی ابعاد تربیتی انتظار، بررسی شبهات مهدویت، آثار تربیتی و روان شناختی انتظار، انتظار و مهدویت

از دیدگاه جامعه شناختی، از عناوین این سخنرانی هاست. در ابتدای این اثر،

پیام آیت الله صافی و در پایان، خلاصه ای از سخنرانی های گفتمان اول و دوم

آمده است.

ص:565

کتاب های سنین مختلف

کتاب کودکان

1. انتظار، به کوشش گروه تحقیقات اسلامی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، تهران، کانون پرورش فکری، جیبی، 34 صفحه.

2. مجموعۀ انتظار، مهدی وحیدی صدر، مشهد، عروج اندیشه (از این مجموعه تاکنون 5 جلد منتشر شده است).

3. مجموعۀ بچه های امام زمان، نویسندگان، مشهد، تک سوار حجاز (از این مجموعه تاکنون 18 جلد منتشر شده است).

4. مهربان تر از مادر، حسن محمودی، قم، مسجد مقدس جمکران، رقعی، 80 صفحه.

5. انتظار، علیرضا باوندیان، مشهد، آستان قدس رضوی، خشتی.

6. مجموعۀ کتاب های مؤسسۀ فرهنگی انتظار نور، نویسندگان، قم، بوستان کتاب (از این مجموعه تاکنون 5 جلد منتشر شده است).

7. سر راهش گل بکاریم، مجتبی آموزگار، تهران، زیتون، چاپ اول، 1381، خشتی، 12 صفحه.

8. قصۀ امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، ز. ابراهیمی، قم، ذاکرالمهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، چاپ اول، 1382، خشتی، 12 صفحه.

9. جشن نیمۀ شعبون، ابراهیم احمدیان، پردیسان، چاپ اول، 1382، خشتی، 12 صفحه.

10. استقبال، محمدتقی اختیاری، تهران، سیمای فرهنگ، چاپ اول، 1377، رقعی، 16صفحه.

ص:566

این مؤلف چهار جلد دیگر نیز دربارۀ مهدویت با عناوین، تنهایی و سفر، ماه شب بارانی، مثل قیامت، دربارۀ امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ویژۀ کودکان نگاشته است که تا کنون بارها به زینت طبع آراسته شده علاقه مندان از انتشارات مدرسه آن ها را تهیه فرمایند.

11. حسنی می ره به شهر قم، مسجد جمکران، مهرانگیز اشرف پور، قم، زائر، چاپ اول، 1383، خشتی، 16صفحه.

12. صبح امید، امیرافشار موحد و عباس صابریان، تهران، مهام، چاپ اول، 1380، رحلی، 12صفحه.

13. امام مهربان، عباس صابریان و محمدحامد مشکاتی، تهران، مهر آوران، چاپ اول، 1380، رحلی، 17صفحه.

14. بوی گل نرگس، طیبه براز، تهران، گلستان قرآن، چاپ اول، 1384، وزیری، 14صفحه.

15. پیک میلاد، گروهی، تهران، مهرآوران، چاپ اول، وزیری، 18صفحه.

16. امید آخر کیه؟، م.حسن و منصور متقی، قم، یاران قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف، چاپ اول، 1381، خشتی، 12صفحه.

17. سلام! امام خوب ما، محسن خمسه ای و عباس صابریان، تهران، مهام، چاپ اول، 1380، رحلی، 12صفحه.

18. مهدی موعود کیه؟، طاهره سادات خوشدل، قم، ظهور، چاپ اول، 1381، خشتی، 12صفحه.

19. او کیست؟، مریم ذاکرنژاد و محمدکاظم مزینانی، تهران، زیبا، چاپ اول، 1380، رقعی، 24صفحه.

20. بعد از آن صدای آسمانی، مصطفی رحمان دوست، قم، بوستان کتاب، چاپ اول، 1381.

ص:567

21. آخرین امید، مهدی رحیمی، تهران، بنیاد بعثت، چاپ چهارم، 1379، رقعی، 24صفحه.

22. خروس غمگین قصۀ ما، مهدی رحیمی، تهران، بنیاد بعثت، چاپ چهارم، 1376، خشتی، 32صفحه.

23. من یار مهربانم من صاحب الزمانم، سمانه رضایی، مشهد، تک سوار حجاز، چاپ اول، 1383، خشتی، 12صفحه.

24. فصل ها چشم به راه، عبدالحسین فخاری، تهران، زیتون، چاپ هشتم، 1379، خشتی، 24صفحه.

25. فصل سبز بهار، اصفهان، مهر قائم، چاپ اول، 1379، رقعی.

26. یک بهار، هزار شکوفه، رضا فیروز، تهران، رایحه، چاپ اول، 1380، رحلی، 8صفحه.

27. وقتی بابا بیاید، فیروزه فیروزمنش، تهران، رایحه، چاپ اول، 1380، رحلی، 8صفحه.

28. مثل خورشید پشت ابر، قاسم کریمی، تهران، مهام، چاپ اول، 1381، رحلی، 10صفحه.

29. یک گلابی برای تو، یک گلابی برای من، فریبا کلهر، تهران، نباء، چاپ سوم، 1380، خشتی، 24صفحه.

30. داستان زندگی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، امیرمهدی مرادحاصل، تهران، پیام نور، چاپ چهارم، 1380، رقعی، 22صفحه.

31. مردی که خواهد آمد، امیرمهدی مرادحاصل، مؤسسۀ منادی تربیت، چاپ دوم، 1381، رقعی، 31صفحه.

32. میلاد آفتاب، زهره مسجدجامعی، تهران، سیمای فرهنگ، چاپ اول، 1378.

ص:568

33. مهر مهربان، امیرحسین معتمدتبار، تهران، برگ نفیس، چاپ اول، 1378، وزیری، 24صفحه.

34. شمیم بهاران، محمدهادی نهاوندیان، تهران، آفاق، چاپ اول، 1377، خشتی، 31صفحه.

35. دل پرواز تنگ است، حمید هنرجو، تهران، مهام، چاپ اول، 1380، خشتی، 12صفحه.

نشریۀ کودکان

1. ملیکا، قم، مؤسسۀ آینده روشن.

2. یلدا، اصفهان، بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف.

کتاب نوجوانان

1. زندگی و قیام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف،سیدجمال الدین حجازی، تهران، نصر، وزیری، 91صفحه.

2. منتظر تا صبح فردا، فاطمه صالح مدرسه ای، تهران، مرکز فرهنگی شهید مدرس، رقعی، 142 صفحه.

3. امید آخرین، عبدالامیر فولادزاده، تهران، اعلمی، جیبی، 96 صفحه.

4. تمنای ظهور، احمد قندی، تهران، دیار، رقعی، 152صفحه.

5. خورشید پنهان، قم، ادارۀ کل فرهنگ و ارشاد اسلامی، رقعی،40 صفحه.

6. خورشید تابناک، پیرامون شناخت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، جواد عقیلی پور، تهران، عابد، رقعی، 48صفحه.

7. به احترام آفتاب، 40 شعر دربارۀ امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف برای نوجوانان، سیدعلی کاشفی خوانساری، تهران، موعود، رقعی، 62صفحه.

ص:569

8. صبح امید: نگاهی به مبحث مهدویت و انتظار، جواد محدثی، قم، بوستان کتاب، خشتی، 88صفحه.

9. دلم برایت تنگ می شود، ویژۀ امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، بنیاد فرهنگی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف، قم، کوثر ادب، چاپ اول، 1387، رقعی، 80صفحه.

10. او شبی مخفیانه به دنیا آمد، سعید روح افزا، تهران، نباء، چاپ دوم، 1383، رقعی، 32صفحه.

11. روز آرزوها، حسین فتاحی، قم، بوستان کتاب، چاپ اول، 1382، وزیری، 63صفحه.

12. گل نرگس، کاظم فیض الهی، قم، نشر روح، چاپ اول، 1387، رقعی، 48صفحه.

13. وقتی ماه کامل شد، ماجد محمدی، تهران، ابصار، چاپ اول، 1382، رقعی، 63صفحه.

14. او - هر جا که هست - مرا دوست دارد، مرتضی محیطی، قم، مسجد جمکران، چاپ اول، 1386، رقعی، 48صفحه.

15. آفتاب دوازدهم، مجید ملامحمدی، مشهد، عروج اندیشه، چاپ دوم، 1380، وزیری، 42صفحه.

16. زخمی از صفین، مجید ملامحمدی، مشهد، عروج اندیشه، چاپ دوم، 1380، وزیری، 47صفحه.

نشریات نوجوانان

1. انتظار نوجوان، قم، مؤسسۀ آینده روشن.

2. موعود جوان، تهران، مؤسسۀ موعود.

ص:570

کتاب جوانان

1. پیشوای دوازدهم، حضرت امام حجت بن الحسن المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، هیئت تحریریۀ مؤسسۀ در راه حق، قم، رقعی، 95 صفحه.

2. جهانگشای عادل، تاریخچۀ گزیده ای از روایات مربوط به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، سیدجمال الدین دین پرور،تهران، بنیاد نهج البلاغه، رقعی، 85صفحه.

3. پیدای پنهان (نگاهی کوتاه به حیات، سیرت و آثار حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف)، سیدمسعود پورسیدآقایی، قم، حضور، پالتویی، 72صفحه.

4. نگین آفرینش، نویسندگان، مرکز تخصصی مهدویت، قم.

5. جوان و یاری موعود، مسعود دریس، قم، انتشارات سبط النبی، چاپ اول، 1387، رقعی، 30صفحه.

6. جوانان و یاوران مهدی، محمدباقر پورامینی، تهران، بنیاد فرهنگی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، چاپ چهارم، 1379، پالتویی، 48صفحه.

7. حدیث جوانی، یاران امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، اسماعیل حاجیان، تهران، مهام، چاپ اول، 1383، رقعی، 64صفحه.

8. قرآن، مهدی و جوانان، محمدرضا نصوری، قم، مرکز تخصصی مهدویت، چاپ اول، 1385، رقعی، 120صفحه.

نشریات جوانان

1. موعود، تهران، مؤسسۀ موعود.

2. امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، مرکز تخصصی مهدویت، قم.

3. ساعت صفر، قم، مؤسسۀ آینده روشن.

ص:571

کتاب های موضوعی

ضرورت طرح معارف مهدوی

1. ضرورت طرح مباحث مهدویت، روح الله شاکری، قم، مرکز تخصصی مهدویت، پالتویی، 33صفحه.

2. فلسفۀ امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، مهدی ابریشم چی، تهران، رقعی، 44صفحه.

3. نگین آفرینش، نویسندگان، قم، مرکز تخصصی مهدویت، ص 13-20.

ادلۀ عقلی اثبات وجود امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف

1. پژوهشی عقلی دربارۀ حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، روح الله شاکری، قم، مرکز تخصصی مهدویت، پالتویی، 52 صفحه.

2. موعودشناسی و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، قم، مسجد مقدس جمکران، ص 265-285.

3. گفتمان مهدویت، مقالۀ «بررسی ادلۀ اثبات وجود امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف»، علی ربانی گلپایگانی، قم، بوستان کتاب، ص75-89.

4. فصل نامۀ انتظار، مقالۀ «قاعدۀ لطف و وجوب امامت»، علی ربانی گلپایگانی، مرکز تخصصی مهدویت، ش5، ص111-132.

5. مسألۀ مهدویت از منظر عقلی و عاطفی، دکتر محمد منصورنژاد، تهران، جوان پویا، چاپ اول، 1384، رقعی، 181صفحه.

6. وجود امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در پرتو عقل، علی اصغر رضوانی، قم، مسجد جمکران، چاپ اول، 1385، رقعی، 85صفحه.

7. دلایل عقلی و نقلی امامت و مهدویت، رحیم لطیفی، قم، مرکز تخصصی مهدویت، چاپ اول، 1387، رقعی، 256صفحه.

ص:572

8. بقیة الله فروغ حیات بخش هستی، یدالله دادجو، قم، دارالفکر، چاپ اول، 1387، رقعی، 112صفحه.

نیاز به امام و اضطرار به حجت

1. تو می آیی، علی صفایی حائری، قم، انتشارات لیلة القدر، رقعی، 94صفحه.

2. دیباچه ای بر شناخت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف، مریم مدرس غروی، تهران، مهرآوران، رقعی، 64صفحه.

3. فصل نامۀ انتظار، مقالۀ «رویکرد عقلی بر ضرورت وجود امام عجل الله تعالی فرجه الشریف»، رحیم لطیفی، ش6، ص63-85.

4. نیاز جهان به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، محمد مولوی، قم، مسجد جمکران، چاپ اول، 1385، رقعی، 106صفحه.

5. ضرورت وجود امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، دکتر ناصر فروهی، قم، دبیرخانه اجلاس حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، چاپ اول، 1385، پالتویی، 30صفحه.

6. پیشوایی آسمانی، علامه سیدمحمد حسین شهرستانی، قم، بهار قلوب، چاپ اول، 1380، پالتویی، 68صفحه.

7. آیا وجود امام لازم است، سید جمال الدین استرآبادی، مجمع تحقیقات و تبلیغات اسلامی، این اثر در پژوهشکدۀ مهدویت موجود است.

مهدویت در قرآن

1. کتاب شناسی قرآن و انتظار، دبیرخانۀ دوازدهمین نمایشگاه بین المللی قرآن کریم، تهران، فرهنگ مکتوب، رقعی، 144 صفحه (این اثر، کتاب ها، پایان نامه ها و سایت های این موضوع را معرفی کرده است).

2. سیمای حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در قرآن، سیدهاشم بحرانی، ترجمه: سیدمهدی

ص:573

حائری قزوینی، وزیری، 474صفحه.

3. سیمای مهدویت در قرآن، محمدجواد مولوی نیا، قم، مؤسسۀ انتشاراتی امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف، رقعی، 200صفحه.

4. امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در قرآن، مهدی یوسفیان، قم، مرکز تخصصی مهدویت، پالتویی، 112صفحه.

5. معجم احادیث الامام المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، ج5، علی کورانی و دیگران، قم، مؤسسه المعارف اسلامیه، وزیری، 551 صفحه.

6. الامام المهدی فی القرآن و السنة، سعید ابومعاش، مشهد، آستان قدس رضوی، وزیری، 603صفحه.

7. سیمای حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در قرآن در پرتو روایات، سیدجواد رضوی، بوشهر، موعود اسلام، 1382، وزیری، 240صفحه.

8. قرآن و آخرین حجت اشتراکات قرآن و حجت زمان، آیة الله حاج شیخ رضا توحیدی، قم، سیمای آفتاب، چاپ اول، 1384، وزیری، 824صفحه.

9. پرتوی از سیمای مهدویت در قرآن و حدیث، خیرالله مردانی، قم، راه قرآن، چاپ اول، 1385، وزیری، 456صفحه.

10. موعود قرآن، آیت الله سیدصادق حسینی شیرازی، ترجمه و نشر مؤسسۀ امام مهدی، چاپ اول، 1360، رقعی، 155صفحه.

11. مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در نگاه وحی و اولیاء خدا، سیدمرتضی حسینی اصفهانی، قم، فرهنگ قرآن، چاپ اول، 1384، رقعی، 256صفحه.

12. آیات الکریم فی ما نزل فی بقیة الله فی الارضیین (بقیة الله در آیات قرآنی)، مهندس علی اصغر اکبری، تهران، احمدی، چاپ اول، 1387، وزیری، 682صفحه.

13. راز غیبت، دکتر نادر فضلی، تهران، منیر، چاپ اول، 1383، رقعی،

ص:574

296صفحه.

14. امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و نمادهای قرآنی، حسن دهشیری و رحمت جعفری، قم، روح، چاپ اول، 1384، رقعی، 144صفحه.

15. قرآن و ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، علی اصغر رضوانی، قم، جمکران، چاپ اول، 1385، رقعی، 72صفحه.

مهدویت در روایات شیعه و سنی

1. امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در احادیث شیعه و سنی، نویسندگان، قم، مرکز تخصصی مهدویت، پالتویی، 105 صفحه.

2. در انتظار ققنوس، سیدهاشم ثامر العمیدی، ترجمه: مهدی علیزاده، قم، مؤسسۀ آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمة الله، وزیری، 359 صفحه.

3. منتخب الاثر، لطف الله صافی گلپایگانی، قم، حضرت معصومه، 3 جلد وزیری، ج1: 328صفحه، ج2: 568صفحه؛ ج3: 482 صفحه.

4. المهدی الموعود المنتظر عند علماء اهل السنة و الامامیة، شیخ نجم الدین جعفر بن محمد العسکری، تهران، بنیاد بعثت، چاپ اول، 1360، رقعی، 366صفحه.

5. برهان ثاقب در اثبات وجود امام غایب، علی ایزدی، قم، سرور، چاپ اول، 1384، وزیری، 384صفحه.

6. انتظار در مذاهب اربعه، مهدی اکبرنژاد و سعید آذرشین فام، قم، انتظار نور، چاپ اول، 1385، رقعی، 176صفحه.

7. نقد احادیث مهدویت از دیدگاه اهل سنت، محمدیعقوب بشوی، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، چاپ اول، 1384، رقعی، 136صفحه.

8. حجت موجه (پاره ای از مهم ترین اختلاف نظرهای شیعه و اهل سنت در مهدویت)،

ص:575

مصطفی اسفندیاری، تهران، بصیرت، چاپ اول، 1386، رقعی، 408صفحه.

9. مهدویت و خلافت در مکتب خلفا، علامه سیدمرتضی عسکری، تهران، بنیاد بین المللی غدیر، چاپ اول، 1383، رقعی، 136صفحه.

10. مصلح جهانی و مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف از دیدگاه اهل سنت، سیدهادی خسروشاهی، تهران، اطلاعات، چاپ سوم، 1382، رقعی، 324صفحه.

11. اتفاق در مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف، سید علی اکبر قرشی، قم، جامعه مدرسین، چاپ پنجم، 1379، رقعی، 104صفحه.

12. مهدی آل محمد در کتب اهل سنت، هادی عامری، قم، پیام حجت، چاپ اول، 1386، وزیری، 400صفحه.

13. طبقات راویان احادیث مهدویت از طریق اهل سنت، عبدالکریم عبداللهی، مشهد، آستان قدس، چاپ اول، 1385، وزیری، 644صفحه.

14. الامام المهدی فی الاحادیث المشترکة بین السنة و الشیعة، محمدامیر الناصری، تهران، مجمع تقریب، چاپ اول، 1384، وزیری، 357صفحه.

منابع روایی شیعه

1. الغیبة، ابن ابی زینب محمد بن ابراهیم بن جعفر کاتب نعمانی، ترجمه: محمدجواد غفاری، تهران، صدوق، وزیری، 465صفحه.

2. الغیبة، ابی جعفر محمد بن الحسن، شیخ طوسی، قم، مؤسسة المعارف الاسلامیة، وزیری، 570 صفحه (این کتاب با عنوان خورشید در نهان در دو جلد

توسط عباس جلالی ترجمه، و مؤسسۀ تعاون امام خمینی رحمة الله تهران آن را چاپ

کرده است).

3. کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق، ترجمه: منصور پهلوان، قم، دارالحدیث، 2 جلد وزیری، ج1: 611 صفحه؛ ج2: 611 صفحه.

ص:576

4. بحارالانوار، الجامعه لدرر أخبار الأئمة الأطهار، محمدباقر مجلسی، ج51، 52 و 53، (این جلدها با عنوان مهدی موعود، با ترجمه علی دوانی، و چاپ انتشارات الاسلامیه تهران منتشر شده است).

مهدویت در نهج البلاغه

1. منجی موعود از منظر نهج البلاغه، حسین ایرانی، قم، جمکران، چاپ اول، 1384، رقعی، 102صفحه.

2. علی علیه السلام و پایان تاریخ، سیدمجید فلسفیان، قم، جمکران، چاپ دوم، 1379، رقعی، 312صفحه.

3. مهدی منتظر عجل الله تعالی فرجه الشریف در نهج البلاغه، مهدی فقیه ایمانی، اصفهان، عمادزاده، چاپ دوم، 1375، رقعی، 128صفحه.

4. امام علی علیه السلام و امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، پژوهش موعود، تهران، موعود، چاپ اول، 1383، پالتویی، 95صفحه.

مهدویت و ادعیه

1. صحیفه مهدیه، سیدمرتضی مجتهدی سیستانی، با ترجمه فارسی، قم، حاذق، وزیری، 748صفحه.

2. صحیفه المهدی، جواد قیومی اصفهانی، قم، جامعه مدرسین، وزیری، 389صفحه.

3. صحیفه المهدی، عیسی اهری، قم، رسالت، وزیری، 288صفحه.

4. مکیال المکارم، سیدمحمدتقی موسوی اصفهانی، ترجمه: سیدمهدی حائری قزوینی، قم، نگین، ج2، ص181- 568.

5. روح بهار (امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در آیینه دعا)، منیره زارعان، قم، بوستان کتاب، چاپ

ص:577

اول، 1381، رقعی، 182صفحه.

6. دعا و مناجات از زبان امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، سیدهادی میراشرفی، قم، پیام حجت، چاپ اول، 1383، رقعی، 168صفحه.

7. دعاهای صادره از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در عصر غیبت صغرا، محمدتقی اکبرنژاد، قم، جمکران، چاپ اول، 1388، رقعی، 248صفحه.

8. جنات المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، علی محمد مبشر، قم، شمیم گل نرگس، چاپ اول، 1387، وزیری، 654صفحه.

9. فوز اکبر در توسلات به امام منتظر عجل الله تعالی فرجه الشریف، آیت الله میرزا محمدباقر فقیه ایمانی، قم، عطر عترت، چاپ پنجم، 1382، وزیری، 239صفحه.

10. ربیع الانام فی ادعیه خیر الامام، عبدالحسین الطالعی، تهران، میقات، چاپ اول، 1377، رقعی، 443صفحه.

11. مناجات منتظران، دکتر سیدمحمد بنی هاشمی، تهران، منیر، چاپ اول، 1386، دو جلد، وزیری، 512صفحه.

12. جلوۀ محبوب (سیری در دعاها و زیارت های بقیة الله الاعظم الامام المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف)، اسماعیل حاجیان، تهران، امیرکبیر، چاپ اول، 1383، وزیری، 261صفحه.

منجی در ادیان

1. ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان، سیداسدالله هاشمی شهیدی، قم، مسجد مقدس جمکران، وزیری، 452صفحه.

2. فصل نامۀ هفت آسمان، مقالۀ «گونه شناسی منجی موعود در ادیان»، علی موحدیان عطار، ش12 و 13، ص107-129.

3. ادیان و مهدویت یا آرا و عقاید دربارۀ مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، محمد بهشتی، تهران، بهمن، رقعی، 208صفحه.

ص:578

4. منجی در ادیان، روح الله شاکری زواردهی، قم، مرکز تخصصی مهدویت، چاپ اول، 1388، رقعی، 264صفحه.

5. مهدی نوید امید، محمد انصاری، قم، دلیل ما، چاپ اول، 1387، رقعی، 148صفحه.

6. مهدویت در فرق اسلامی و ادیان پیش از اسلام، سیدمحمد حسینی، مشهد، مکتبه امام رضا علیه السلام، چاپ اول، 1388، وزیری، 156صفحه.

7. انتظار مسیحا در آئین یهود، جولیوس کرینستون، ترجمه: حسین توفیقی، قم، مطالعات ادیان، چاپ اول، 1377، رقعی، 192صفحه.

8. سوشیانت منجی ایرانویج، سیدحسن آصف آگاه، قم، آینده روشن، چاپ اول، 1386، وزیری، 318صفحه.

9. بشارت به منجی موعود، علی سرایی، تهران، موعود، چاپ اول، 1385، رقعی، 104صفحه.

10. مهدویت در اسلام و دین زرتشت، علی رضا ابراهیم، تهران، باز، چاپ اول، 1381، رقعی، 144صفحه.

11. پایان جهان و ظهور موعود در ادیان باستان، داریوش احمدی، تهران، جوانه توس، چاپ اول، 1386، رقعی، 208صفحه.

12. گونه شناسی اندیشۀ منجی موعود در ادیان، گروهی، قم، دانشگاه ادیان و مذاهب، چاپ اول، 1388، وزیری، 502صفحه.

مهدی شناسی (ویژگی های حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف)

الف) مادر امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف

1. بانوی نور، مریم بصیری، قم، بوستان کتاب، چاپ اول، 1377، رقعی،

ص:579

86صفحه.

2. نرگس همدم خورشید، محمدباقر پورامینی، قم، نورالسجاد، چاپ اول، 1378، رقعی، 108صفحه.

3. فصل نامۀ انتظار، مقاله «حدیث شناسی مهدویت»، نجم الدین طبسی، ش2، ص260 - 275.

4. غریبۀ آشنا، احمد پهلوانیان، قم، بوستان کتاب، چاپ دوم، 1383، رقعی، 48صفحه.

5. زیباترین داستان جهانی مادر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، سید محمدباقر موسوی، قم، کوثر، چاپ اول، 1384، رقعی، 256صفحه.

ب) ولادت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف

1. گزارش میلاد (بازنویسی منتهی الآمال)، عبدالحسین طالعی، تهران، نباء، چاپ اول، 1382، رقعی، 64صفحه.

2. حدیث قبل از میلاد، سیدمجتبی بحرینی، تهران، منیر، چاپ اول، 1381، رقعی، 108صفحه.

3. حدیث شب میلاد، سیدمجتبی بحرینی، تهران، منیر، چاپ اول، 1381، رقعی، 120صفحه.

4. حدیث بعد از میلاد، سیدمجتبی بحرینی، تهران، منیر، چاپ اول، 1381، رقعی، 134صفحه.

5. موعود قائم ولادت، محمدرسول دریایی، چاپ اول، 1375، تهران، رقعی، 100صفحه.

6. تولد حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، علی اصغر رضوانی، قم، جمکران، چاپ اول، 1385، رقعی، 100صفحه.

ص:580

7. گزارش لحظه به لحظه از ولادت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، محمدرضا انصاری، قم، دلیل ما، چاپ اول، 1385، رقعی، 40صفحه.

8. گزارش لحظه به لحظه از میلاد نور، علی اکبر مهدی پور، قم، رسالت، چاپ اول، 1383، رقعی، 88صفحه.

ج) امامت کودکی

1. موعودشناسی و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، قم، مسجد مقدس جمکران، ص231 -250.

د) خصوصیات ظاهری

1. فصل نامۀ انتظار، مقالۀ «جمال یار»، جواد جعفری، ش5، ص151-194.

ه) پنهان زیستی

1. تلاش گر پنهان، محمدرضا فؤادیان، قم، سبط النبی صلی الله علیه و آله و سلم، رقعی، 158صفحه.

و) اسماء و القاب

1. نام محبوب (بررسی در نام و القاب امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف)، سیدحسین حسینی، تهران، آفاق، رقعی، 159 صفحه.

2. الشهاب الثاقب در اسماء و القاب امام الغائب، علی سلیمانی بروجردی، قم، هم میهن، وزیری، 360صفحه.

3. نجم الثاقب، میرزا حسین نوری، قم، مسجد مقدس جمکران، ص115- 138.

4. نورالانوار (شرح اسامی و القاب حضرت صاحب الامر عجل الله تعالی فرجه الشریف)، محمدمهدی باقری، قم، خورشید مکه، چاپ اول، 1383، رقعی، 131صفحه.

5. ترسیم آفتاب (بررسی القاب حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف)، رسول عربان، قم، دارالهدی،

ص:581

چاپ اول، 1385، رقعی، 308صفحه.

6. اوصاف المهدی (در بیان اسامی، القاب، اوصاف و کنیه های امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف)، احمد سعیدی، قم، جمکران، چاپ اول، 1386، رقعی، 228صفحه.

ز) طول عمر

1. زندۀ روزگاران (جستاری در دیر زیستی امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف)، حسین فریدونی، تهران، آفاق، رقعی، 166 صفحه.

2. راز طول عمر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف از دیدگاه علم و ادیان، علی اکبر مهدی پور، قم، طاووس بهشت، رقعی، 109صفحه.

3. امکان طول عمر تا بی نهایت، برگرفته از قرآن و حدیث، محمد مظاهری، قم، ارغوان دانش، رقعی، 216صفحه.

4. فصل نامۀ انتظار، مقالۀ «امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و طول عمر»، حسین زینلی، ش6، ص247-250.

ح) توقیعات

1. نشانی از امام غایب عجل الله تعالی فرجه الشریف، بازنگری و تحلیل توقیعات، محمدمهدی رکنی یزدی، مشهد، آستانه قدس رضوی، رقعی، 125صفحه.

2. فصل نامۀ انتظار، مقالۀ «نقش و جایگاه توقیعات در عصر غیبت صغرا»، محمدرضا جباری، ش3، ص140- 165.

3. شرح چهل حدیث از حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، علی اصغر رضوانی، قم، مرکز مطالعات حوزه، چاپ اول، 1382، رقعی، 110صفحه.

4. نامه های امام زمان (توقیعات)، شیرین کارخانه ای، قم، منارس، چاپ اول، 1385، رقعی، 192صفحه.

ص:582

5. مجموعه فرمایشات حضرت بقیةالله عجل الله تعالی فرجه الشریف، محمد خادمی شیرازی، قم، رسالت، چاپ دوم، 1377، وزیری، 320صفحه.

6. گوهری ناب در کلام امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، محمد رحمتی شهرضا و حسین احمدی قمی، قم، جمکران، چاپ اول، 1385، رقعی، 432صفحه.

7. فرهنگ سخنان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، محمد دشتی، قم، امیرالمؤمنین، چاپ اول، 1384، وزیری، 400صفحه.

8. نامه ها و فرمایشات امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف در عصر غیبت صغرا، محمدتقی اکبرنژاد، قم، جمکران، چاپ اول، 1387، وزیری، 515صفحه.

9. المختار من کلمات الامام المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، شیخ محمد غروی، چاپ دوم، جامعه مدرسین قم، 3 جلد، وزیری.

10. کلمة الامام المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، سیدحسن شیرازی، قم، رشید، چاپ سوم، 1384، وزیری، 68صفحه.

ط) غیبت صغرا

1. تاریخ عصر غیبت، نگاهی تحلیلی به عصر غیبت امام دوازدهم، سیدمسعود پورسیدآقایی و دیگران، قم، حضور، وزیری، 459 صفحه.

2. پژوهشی در زندگی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و نگرشی به غیبت صغرا، سیدمحمد صدر، ترجمه: محمد امامی شیرازی، قم، جهان آرا.

3. تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، جاسم حسین، ترجمه: سیدمحمدتقی آیت اللهی، تهران، امیرکبیر، وزیری، 256صفحه.

4. اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شیعه در غیبت صغرا، حسن حسین زاده شانه چی، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، چاپ اول، 1386، رقعی، 384صفحه.

ص:583

5. غیبت صغری، علی اصغر رضوانی، قم، جمکران، چاپ اول، 1385، رقعی، 72صفحه.

6. موعود قائم، آستانه غیبت صغرا، محمدرسول دریایی، تهران، مسجد حضرت حجت، چاپ اول، 1376، رقعی، 148صفحه.

7. الحیرة فی عصر الغیبة الصغری، سیدیاسین موسوی، کربلا، حرم مقدس، چاپ اول، 1386، وزیری، 268صفحه.

8. سوار سبزپوش آرزوها، کمال السید، ترجمه: حسین سیدی، قم، نسیم اندیشه، چاپ اول، 1381، رقعی، 320صفحه.

ی) غیبت کبرا

1. تاریخ غیبت کبرا، سیدمحمد صدر، ترجمه: سیدحسن افتخارزاده، تهران، نیک معارف، وزیری، 688صفحه.

2. غیبت کبرا، علی اصغر رضوانی، قم، جمکران، چاپ اول، 1385، رقعی، 115صفحه.

3. الحیرة فی عصر الغیبة الکبری، سیدیاسین موسوی، کربلا، حرم مقدس، چاپ اول، 1386، وزیری، 303صفحه.

ک) سیرۀ امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف

1. دولت مهدی، سیرت مهدی، مصطفی دلشاد تهرانی، تهران، دریا، رقعی، 68صفحه.

2. پیدای پنهان (نگاهی کوتاه به حیات، سیرت و آثار حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف)، سیدمسعود پورسیدآقایی، قم، حضور، پالتویی، 72 صفحه.

ص:584

غیبت و علل آن

1. چشم به راه مهدی، مقالۀ «فلسفه غیبت در منابع کلام شیعی»، غلامرضا جلالی نائینی، ص403-439.

2. فصل نامۀ انتظار، مقالۀ «فلسفۀ غیبت از منظر روایات»، محمدهادی غروی، ترجمه: بهروز محمدی، ش7، ص165-184.

3. فصل نامۀ انتظار، مقالۀ «دلایل غیبت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از دیدگاه روایات»، نجم الدین طبسی، ش4، ص229-260.

4. امامت و غیبت از دیدگاه علم کلام (ترجمه المقنع)، ترجمه: سیدمرتضی علم الهدی، قم، جمکران، چاپ سوم، 1382، رقعی، 127صفحه.

5. غیبت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف یا پنهانی خورشید عدالت، محمد خادمی شیرازی، قم، رسالت، چاپ اول، 1377، وزیری،200صفحه.

6. امامت و غیبت، علی اصغر رضوانی، قم، جمکران، چاپ اول، 1385، رقعی، 77صفحه.

7. فلسفۀ غیبت، سیدمرتضی حسینی اصفهانی، قم، فرهنگ قرآن، چاپ اول، 1386، رقعی، 232صفحه.

8. حکایت غیبت، صادق داوری، قم، سلسله، چاپ اول، 1383، رقعی، 56صفحه.

9. مطلع الفجر، سیدجواد معلم، مشهد، تکسوار حجاز، چاپ دوم، 1381، وزیری، 212صفحه.

10. راز پنهانی و رمز پیدایی، سیدمحمد بنی هاشمی، تهران، نیک معارف، چاپ اول، 1384، وزیری، 392صفحه.

11. حدیث حکمت غیبت، سیدمجتبی بحرینی، مشهد، یوسف فاطمه علیها السلام، چاپ

ص:585

اول، 1388، رقعی، 96صفحه.

12. ده پرسش پیرامون غیبت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف (ترجمۀ المسائل العشره فی الغیبۀ، شیخ مفید)، ترجمه: علیرضا بهاردوست و محمدحسین شمسایی، تهران، مرتضوی، چاپ اول، 1385، رقعی، 137صفحه.

فواید امام غایب

1. نور مهدی، مقالۀ «نقش امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در جهان هستی»، علی اکبر مهدی پور، ص197-205.

2. فصل نامۀ انتظار، مقالۀ «غیبتی در حضور»، نیکو دیالمه، ش6، ص251-262.

3. رموز خورشید، محمدحسن گنجی فرد، تهران، چاپ اول، 1378، رقعی، 60صفحه.

4. جلو ه های پنهانی امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف، حسین علی پور، قم، جمکران، چاپ اول، 1380، رقعی، 142صفحه.

انتظار

1. نگاهی دوباره به انتظار، مجید حیدری نیک، تهران، بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود، رقعی، 104صفحه.

2. انتظار پویا، آصفی، قم، مرکز تخصصی مهدویت.

3. انتظار عامل مقاومت و حرکت، صافی گلپایگانی، قم، اندیشه، رقعی، 73صفحه.

4. تبیین فرهنگ انتظار، حمید پورعیسی، رشت، دهسرا، چاپ اول، رقعی، 64صفحه.

5. استراتژی انتظار، اسماعیل شفیعی سروستانی، تهران، موعود، چاپ سوم، 1380، 3 جلد، رقعی.

ص:586

6. انتظار از دیدگاه اهل بیت علیهم السلام، سکینه طاووسی، قم، جمکران، چاپ اول، 1386، رقعی، 197صفحه.

7. انتظار، منتظر و تکالیف منتظران، موعود، تهران، چاپ اول، 1386، پالتویی، 96صفحه.

8. انتظار فرج، امید در اسلام، سیدمرتضی حسینی اصفهانی، قم، فرهنگ قرآن، چاپ اول، 1385، رقعی، 180صفحه.

9. انتظار در اندیشه ها، گروهی، تهران، بنیاد فرهنگی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، چاپ سوم، 1385، رقعی، 80صفحه.

10. انتظار چیست؟منتظر کسیت؟، قم، جمکران، چاپ اول، 1385، رقعی، 65صفحه.

11. کتاب انتظار، نسرین میانجی و مجتبی گودرزی، قم، انتظار نور، چاپ اول، 1385، رقعی، 128صفحه.

12. تشیع و انتظار، محمدتقی خلجی، قم، میثم تمار، چاپ پنجم، 1381، رقعی، 174صفحه.

13. نقش اجتماعی انتظار، حسن عبدی پور، قم، بوستان کتاب، چاپ اول، 1386، رقعی، 137صفحه.

وظایف منتظران

1. راه کارهای عملی یاد حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، حسن محمودی، قم، جمکران، چاپ اول، 1388، رقعی، 119صفحه.

2. یاد مهدی، آرام دل، آیت الله میرزامحمدباقر فقیه ایمانی، قم، عطر عترت، چاپ اول، 1387، وزیری، 248صفحه.

ص:587

3. آماده باش یاران امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، مهدی عاصمی، قم، طوبای محبت، چاپ اول، 1383، رقعی، 268صفحه.

4. سلوک منتظران، دکتر اسماعیل منصوری لاریجانی، قم، خادم الرضا، چاپ اول، 1387، پالتویی، 108صفحه.

5. بازگشت به سوی امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف، علی تقی پور، قم، حاذق، چاپ اول، 1385، رقعی، 176صفحه.

6. آشتی با امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف، دکتر علی هراتیان، تهران، آفاق، چاپ اول، 1386، وزیری، 141صفحه.

7. آشتی با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، محمد شجاعی، تهران، محیی، چاپ نهم، 1387، رقعی، 344صفحه.

8. وظایف ما در عصر غیبت، علی اصغر رضوانی، قم، جمکران، چاپ اول، 1386، رقعی، 96صفحه.

9. وظایف منتظران از منظر قرآن، عباس رضایی، قم، ظفر، چاپ اول، 1384، رقعی، 245صفحه.

10. ره توشۀ منتظران، بازنویسی منتهی الآمال، عبدالحسین طالعی، چاپ اول، 1382، رقعی، 60صفحه.

11. انتظارات امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، سیدمهدی شمس الدین، تهران، توسعۀ فرهنگ قرآنی، چاپ دوم، 1380، رقعی، 79صفحه.

12. آفتاب ولایت، آیت الله مصباح یزدی، قم، مؤسسه امام خمینی رحمة الله، چاپ سوم، 1387، وزیری، 240صفحه.

13. وظایف شیعیان در زمان امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، سیدرضی سیدنژاد، قم، تهذیب، چاپ اول، 1385، رقعی، 318صفحه.

ص:588

14. وظایف شیعیان در زمان غیبت، علی رضاپور، قم، یاران مهدی، چاپ اول، 1382، رقعی، 160صفحه.

15. در دوران غیبت چه کنیم؟، موسوی اصفهانی عربی، این اثر عنوان آن است: وظیفة الانام فی زمن غیبته الامام علیه السلام، رقعی، 103صفحه.

16. وظایف موعودیان، سیدمحمود بحرالعلوم، اصفهان، مرکز تخصصی حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف، چاپ اول، 1384، رقعی، 174صفحه.

17. سلوک منتظران، سیدمحمد بنی هاشمی، تهران، منیر، چاپ دوم، 1383، رقعی، 244صفحه.

وضعیت شیعه در عصر غیبت

1. تاریخ تشیع از پیدایش تا پایان غیبت صغرا، علی محرمی، مؤسسۀ آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمة الله، وزیری، 280صفحه.

2. تاریخ عصر غیبت، سیدمسعود پورسیدآقایی و دیگران، قم، حضور، وزیری، 459صفحه.

3. اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شیعه در غیبت صغرا، حسن حسین زاده شانه چی، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، چاپ اول، 1386، رقعی، 384صفحه.

نواب اربعه

1. سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه، محمدرضا جباری، قم، مؤسسۀ امام خمینی رحمة الله، چاپ اول، 1382، وزیری، 764صفحه.

2. زندگانی نواب خاص امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، علی غفارزاده، قم، نبوغ، چاپ چهارم، 1382، وزیری، 335صفحه.

ص:589

3. محمد بن عثمان دومین سفیر آفتاب، محمدحسن امانی، قم، سازمان تبیلغات، چاپ اول، 1376، رقعی، 126صفحه.

4. راویان نور، ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی سفیر سوم، عبدالرحیم اباذری، قم، سازمان تبلیغات، چاپ اول، 1376، رقعی، 126صفحه.

5. راویان نور، عثمان بن سعید عمری سفیر آفتاب، محمدباقر پورامینی، قم، دارالحدیث، چاپ اول، 1375، رقعی، 96صفحه.

6. حدیث آخرین سفیر و مدعیان دروغین، سیدمجتبی بحرینی، تهران، منیر، چاپ اول، 1384، رقعی، 104صفحه.

7. حدیث سفیران؛ سومین سفیر، سیدمجتبی بحرینی، تهران، منیر، چاپ اول، 1384، رقعی، 108صفحه.

8. حدیث دو سفیر، سیدمجتبی بحرینی، تهران، منیر، چاپ اول، 1384، رقعی، 110صفحه.

9. سفیران امام، عباس راسخی نجفی، قم، محب، چاپ دوم، 1375، رقعی، 240صفحه.

10. نواب اربعه، سفرای امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، علی دوانی، قم، اجلاس دوسالانه، چاپ اول، 1385، وزیری، 138صفحه.

معرفت امام

1. شناخت امام یا راه رهایی از مرگ جاهلی، مهدی فقه ایمانی، قم، کوثر، چاپ اول، 1370، وزیری، 548صفحه.

2. معرفت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف، سیدمحمد بنی هاشمی، تهران، نیک معارف، چاپ اول، 1383، وزیری، 432صفحه.

ص:590

3. دیباچه ای بر شناخت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف، مریم مدرس غروی، تهران، مهرآوران، چاپ اول، 1378، رقعی، 64صفحه.

4. شناخت مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف، ستاد جشن های میلاد، تهران، منیر، چاپ اول، 1387، رقعی، 96صفحه.

5. ملکوت زمان، مهدی قاسمی منفرد، تهران، فرهنگ مکتوب، چاپ اول، 1387، رقعی، 174صفحه.

6. شناخت و معرفت به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، فروزان الوندی، قم، رواق دانش، چاپ اول، 1385، رقعی، 112صفحه.

7. شمیم آشنایی (گزیده کتاب معرفت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف)، سید محمدهادی صدرالحفاظی، قم، مولود کعبه، چاپ اول، 1385، رقعی، 223صفحه.

یاری موعود

1. چگونه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را یاری کنیم، سیدمهدی حائری، قم، جمکران، چاپ اول، 1385، رقعی، 100صفحه.

2. زندگی مهدوی، محمدرضا فؤادیان، قم، سبط النبی، چاپ دوم، 1387، رقعی، 96صفحه.

3. چگونه می توانیم سرباز امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف شویم، سید بهاءالدین نجفی، شیراز، ستاره طلایی، چاپ اول، 1387، رقعی، 80صفحه.

4. شیوه های یاری قائم آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم، آیت الله میرزا محمدباقر فقیه ایمانی، عطر عترت، قم، چاپ اول، 1381، وزیری، 192صفحه.

مهدویت در عرفان

1. موعود عرفان، حسن علی پور وحید، قم، مؤسسۀ امام خمینی رحمة الله، چاپ اول،

ص:591

1385، رقعی، 408صفحه.

2. مهدویت و ختم ولایت در عرفان اسلامی، محمد نصیری، قم، اجلاس دوسالانه، چاپ اول، 1386، پالتویی، 87صفحه.

3. آموزۀ مهدویت در عرفان اسلامی، محمدامین صادقی ارزگانی، تهران، علمی و فرهنگی، چاپ اول، 1386، وزیری، 170صفحه.

4. مهدی خاتم الاولیاء و الاوصیاء، داوود الهامی، قم، مکتب اسلام، چاپ اول، 1377، رقعی، 128صفحه.

5. نهج الولایة (بررسی مستند در شناخت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف)، حسن زاده آملی، قم، قیام، چاپ اول، 1379، رقعی، 124صفحه.

6. حقیقت انتظار و ظهور، صمدی آملی، تهران، نجم الدین، چاپ اول، 1380، رقعی، 14صفحه.

پاسخ به شبهات

1. پاسخ به شبهات احمد الکاتب، سید سامی بدری، ترجمه: ناصر ربیعی، قم، انوارالهدی، چاپ اول، 1380، وزیری، 541صفحه.

2. متاهات فی مدینة الضباب، گروهی، قم، مؤسسۀ ام القری، چاپ اول، 1385، وزیری، 2 جلد.

3. در انتظار ققنوس، سیدثامر هاشم العمیدی، ترجمه: مهدی علیزاده، قم، مؤسسۀ امام خمینی رحمة الله، چاپ دوم، 1384، وزیری، 359صفحه.

4. خاتمیت، امامت و مهدویت، احمد حسینی شریفی، قم، صهبای یقین، چاپ اول، 1384، رقعی، 168صفحه.

ص:592

فرهنگ مهدویت

1. موعودنامه (فرهنگ الفبایی مهدویت)، مجتبی تونه ای، قم، مشهور، چاپ اول، 1383، وزیری، 800صفحه.

2. فرهنگ نامۀ مهدویت، خدامراد سلیمیان، قم، مرکز تخصصی مهدویت، چاپ دوم، 1387، رقعی، 510صفحه.

3. فرهنگ موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف، حسین کریمشاهی بیدگلی، قم، ناصر، چاپ اول، 1377، وزیری، 278صفحه.

4. موجز دائرة المعارف الغیبة، مرکز الدراسات التخصصیة فی الامام المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، قم، چاپ اول، 1385، وزیری، 206صفحه.

مهر و محبت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف

1. مهر محبوب، سیدحسین حسینی، تهران، آفاق، وزیری، 336صفحه.

2. مهر بیکران، نگاهی به رأفت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، محمدحسن شاه آبادی، قم، مسجد مقدس جمکران، رقعی، 134صفحه.

3. میر مهر، سیدمسعود پورسیدآقایی، قم، حضور، وزیری، 480صفحه.

4. شمیم رحمت، آیت الله شیرازی، قم، سلسله، چاپ اول، 1385، جیبی، 65صفحه.

5. فصل نامۀ انتظار، مقالۀ «چند حدیث شبهه ناک پیرامون خورشید عالم تاب»، علی اکبر مهدی پور، ش14.

اماکن منسوب به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف

1. فصل نامۀ انتظار، مقاله «اماکن زیارتی منتسب به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در ایران و جهان»، ش5، علی اکبر مهدی پور، ص333-354؛ ش6، ص328-354؛ ش7،

ص:593

ص341-376.

2. مسجد جمکران، میعادگاه دیدار، محمدجواد بستانی راد، قم، فرهنگ مشرق زمین، رقعی، 104صفحه.

3. میعادگاه عاشقان (مسجد سهله)، سیدعباس موسوی مطلق، قم، مهر خوبان، رقعی، 160صفحه.

4. شهر به شهر، کو به کو، سعید مقدس، تهران، مکیال، رقعی، 72صفحه.

5. میعادگاه عاشقان، مسجد سهله، اعمال، فضائل تشرفات، سیدعباس موسوی مطلق، مهر خوبان، چاپ اول، 1383، رقعی، 153صفحه.

6. اماکن مقدسه مرتبط با حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، علی اصغر رضوانی، قم، جمکران، چاپ اول، 1385، رقعی، 48صفحه.

درس نامۀ مهدویت

1. نگین آفرینش، گروهی، قم، مرکز تخصصی مهدویت، چاپ دهم، 1387، وزیری، 256صفحه.

2. درس نامۀ مهدویت، خدامراد سلیمیان، قم، مرکز تخصصی مهدویت، چاپ دوم، 1387، وزیری، 2 جلد.

3. تنها راه (چهارده گفتار پیرامون شناخت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف)، گروهی، شیراز، بنیاد فرهنگی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، چاپ دوم، 1386، وزیری، 266صفحه.

4. سلوک مهدوی، محمدباقر حیدری کاشانی، قم، سبط النبی، چاپ دوم، 1388، وزیری، 280صفحه.

5. تنها بر فراز، یحیی صالح نیا، قم، بقیة العترة، چاپ اول، 1388، وزیری، 288صفحه.

ص:594

6. سلسله درس های مهدویت، سیدمحمد بنی هاشمی، چاپ اول، 1388، 8 جلد، رقعی.

7. خاتم الاوصیاء، محمدمهدی مؤمن، قم، معارف اسلامی، چاپ اول، 1382، 3 جلد، رقعی.

ملاقات با حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف

1. مجلۀ موعود، مقالۀ «تشرفات بین نفی و اثبات»، هادی دانش ور، ش1، ص18-23؛ ش3، ص44-50 و ش5.

2. روزنه ای به خورشید، ترجمۀ سیدحسن افتخارزاده، تهران، نیک معارف.

3. تشرف یافتگان، پژوهشکدۀ تزکیۀ اخلاقی امام علی علیه السلام، قم، کریمه، رقعی، 304صفحه.

4. عنایات حضرت مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف به علما و مراجع تقلید، علی کریمی جهرمی، قم، مؤسسۀ نشر و تبلیغ.

5. سودای روی دوست، مرتضی آقاتهرانی، قم، مؤسسۀ امام خمینی رحمة الله، چاپ دوم، 1386، وزیری، 192صفحه.

6. دارالسلام، شیخ محمود عراقی، قم، جمکران، چاپ اول، 1383، وزیری، 856صفحه.

7. انتظار خورشید، مقالۀ «بررسی مسئلۀ دیدار با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در عصر غیبت کبرا»، قنبرعلی صمدی، ص77، (این مقاله در فصل نامه مشرق موعود نیز به چاپ رسیده است).

فرقه های انحرافی مهدویت

1. تاریخ جامع بهائیت، بهرام افراسیابی، تهران، مهرفام، وزیری، 720صفحه.

ص:595

2. بابی گری و بهایی گری، محمد محمدی اشتهاردی، قم، کتاب آشنا، رقعی، 207صفحه.

3. تحلیلی بر تاریخ و عقاید فرقۀ شیخیه، احمد خدایی، قم، امیر العلم، وزیری، 303 صفحه.

4. بهائیان، سیدمحمدباقر نجفی، قم، نشر مشعر، وزیری، 824صفحه.

5. انشعاب در بهائیت، اسماعیل رائین، تهران، مؤسسۀ تحقیقاتی راین، وزیری، 375صفحه.

6. چرا از بهائیت برگشتم؟ (خاطرات مسیح الله رحمانی)، به اهتمام علی امیر مستوفیان، تهران، راه نیکان، چاپ اول، 1386، رقعی، 184صفحه.

7. پای سخنان پدر، محمدجعفر امامی، قم، اسوه، چاپ اول، 1383، وزیری، 303صفحه.

8. فتنۀ باب، اعتضاد السلطنة با توضیحات عبدالحسین نوائی، تهران، علم، چاپ اول، 1383، وزیری، 318صفحه.

9. ماجرای باب و بهاء، مصطفی حسینی طباطبایی، تهران، روزنه، چاپ اول، 1379، وزیری، 241صفحه.

10. پیچک انحراف، جواد اسحاقیان، قم، مرکز تخصصی مهدویت، چاپ اول، 1388، رقعی، 240صفحه.

شرایط و علایم ظهور

1. فصل نامۀ انتظار، مقالۀ «مقدمات ظهور»، سیدمجتبی فلاح، ش7، ص229-270.

2. چشم به راه مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، مقالۀ «بررسی نشانه های ظهور»، ص241-313.

ص:596

3. سفیانی از ظهور تا افول، نصرت الله آیتی، قم، ثانی عشر (مؤسسۀ آینده روشن)، رقعی، 102صفحه.

4. نوائب الدهور فی علایم الظهور، سیدحسن میرجهانی، تهران، کتابخانۀ صدر، 4جلد.

5. نشانه های ظهور او، شیخ محمد خادمی شیرازی، قم، جمکران، چاپ هشتم، 1383، وزیری، 220صفحه.

6. نشانه های یار و چکامۀ انتظار، مهدی علی زاده، قم، جمکران، چاپ دوم، 1382، رقعی، 160صفحه.

7. تحلیل تاریخی نشانه های ظهور، مصطفی صادقی، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ، چاپ اول، 1385، رقعی، 264صفحه.

8. لزوم تفکیک علایم حتمی ظهور، علی اکبر مهدی پور، قم، اجلاس دوسالانه، چاپ اول، 1385، پالتویی، 68صفحه.

9. علایم ظهور، علی اصغر رضوانی، قم، جمکران، چاپ اول، 1385، رقعی، 88صفحه.

10. زمینه سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از دیدگاه روایات، اسدالله شهیدی، قم، پرهیزگار، چاپ اول، 1380، وزیری، 560صفحه.

حکومت جهانی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف

1. تاریخ پس از ظهور، سیدمحمد صدر، ترجمه: حسن سجادی پور، تهران، موعود، وزیری، 574صفحه.

2. حکومت جهانی مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، ناصر مکارم شیرازی، قم، هدف، رقعی، 352صفحه.

ص:597

3. چشم اندازی به حکومت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، نجم الدین طبسی، قم، بوستان کتاب، وزیری، 224صفحه.

4. حکومت جهانی امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف، محمدتقی فلسفی، تهران، بنیاد فرهنگی مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف، رقعی، 95صفحه.

5. جهان آینده در اندیشۀ اسلامی، علیرضا عظیمی فر، قم، مهر امیرالمؤمنین، چاپ اول، 1387، رقعی، 160صفحه.

6. دولت کریمه، پژوهش موعود، تهران، موعود، چاپ اول، 1387، پالتویی، 155صفحه.

7. در اندیشۀ حکومت برتر، علی اصغر کیانی، قم، آئین احمد، چاپ اول، 1387، رقعی، 136صفحه.

8. حکومت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و آخرالزمان از دیدگاه معصومین علیهم السلام، سیدمحمدرضا غیاثی کرمانی، قم، نورگستر، چاپ اول، 1382، پالتویی، 134صفحه.

9. نیک شهر قدسی، سیدمحمدعارف حسینی، قم، مرکز پژوهش های صدا و سیما، چاپ اول، 1382، رقعی، 185صفحه.

10. تمدن در عصر ظهور مهدی، عباس مدرس، ترجمه: لطیف راشدی، قم، حضور، چاپ اول، 1382، رقعی، 112صفحه.

11. حکومت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در عصر ظهور، علی اصغر رضوانی، قم، جمکران، چاپ اول، 1385، رقعی، 64صفحه.

12. مهدی، ده انقلاب در یک انقلاب، حسن رحیم پور ازغدی، سروش، تهران، چاپ چهارم، 1383، رقعی، 108صفحه.

13. به سوی حکومت جهانی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، علی اکبر حصاری، قم، بوستان کتاب، چاپ اول، 1382، رقعی، 111صفحه.

ص:598

14. اسلام و آیندۀ جهان، مصطفی محقق راد، قم، جامعۀ مدرسین، چاپ اول، 1382، رقعی، 228صفحه.

15. دولت کریمۀ امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، سیدمرتضی مجتهدی سیستانی، قم، الماس، چاپ دوم، 1385، وزیری، 204صفحه.

16. ویژگی های حکومت جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، سید عبداللطیف سجادی، قم، چهارده معصوم، چاپ اول، 1383، وزیری، 292صفحه.

17. عصر زندگی، محمد حکیمی، قم، بوستان کتاب، چاپ پنجم، 1381، وزیری، 312صفحه.

18. سیمای جهان در عصر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، محمد امینی گلستانی، قم، جمکران، چاپ اول، 1385، 2 جلد، وزیری، 1300صفحه.

یاران

1. جوانان، یاوران مهدی، محمدباقر پورامینی، تهران، بنیاد فرهنگی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، پالتویی، 48صفحه.

2. فصل نامۀ انتظار، مقالۀ «مهدی یاوران»، نصرت الله آیتی، ش3، ص73-93.

3. اصحاب امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف، سیدمحمد موسوی، قم، انتشارات اعجاز، چاپ اول، 1385، رقعی، 160صفحه.

4. پیمان منتظران، احمد سعیدی، قم، جمکران، چاپ اول، 1388، رقعی، 126صفحه.

زنان و حکومت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف

1. زنان در حکومت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، محمدجواد طبسی، تهران، بنیاد فرهنگی مهدی موعود.

ص:599

2. فصل نامۀ مشرق موعود، مقالۀ «شرح حال و ویژگی های زنان رجعت کننده»، جواد جعفری، قم، مؤسسۀ آینده روشن.

3. زن منتظر و منتظرپروری، مریم معین الاسلام و علی غلامی، قم، چاپ اول، 1388، رقعی، 240صفحه.

4. زن و یاری موعود، گروهی، قم، سبط النبی، چاپ اول، 1387، رقعی، 143صفحه.

5. زنان و امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، گروهی، قم، انتظار نو، چاپ اول، 1385، پالتویی، 96صفحه.

6. امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و بانوان، مریم ولایت، تهران، موعود، چاپ اول، 1384، پالتویی، 50صفحه.

7. تکامل عقول زنان در عصر ظهور، مهین پاک روان، چاپ اول، 1384، پالتویی، 63صفحه.

8. فصل نامۀ انتظار، ویژۀ زن و مهدویت، قم، مرکز تخصصی مهدویت، ش22.

مهدویت و جهانی شدن

1. مهدی، ده انقلاب در یک انقلاب، حسن رحیم پور ازغذی، تهران، سروش، 81 - 108.

2. سیاست و مهدویت، غلامرضا بهروزلک، قم، حکمت رویش (مؤسسۀ آینده روشن)، ص117-193.

3. فصل نامۀ انتظار، مقالۀ «جهانی شدن و حکومت جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف»، رحیم کارگر، ش6، ص141-192.

4. فصل نامۀ انتظار، مقالۀ «جهانی شدن و مقایسۀ آن با حکومت واحد جهانی

ص:600

حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف»، حبیب الله طاهری، ش7، ص185-208.

5. موعودشناسی و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، قم، مسجد مقدس جمکران، ص41-47.

6. حکومت جهانی واحد، سیداحمد رهنمایی، قم، مؤسسۀ امام خمینی رحمة الله، چاپ اول، 1387، رقعی، 152صفحه.

7. مهدویت و جهانی شدن، سید عبدالامام بنی سعید، اهواز، ترآوا، چاپ اول، 1387، رقعی، 82صفحه.

8. مهدویت و جهانی سازی، علی اصغر رضوانی، قم، جمکران، چاپ اول، 1385، رقعی، 40صفحه.

9. پایان جهان مدرنیته با... ، سیدجلال حسینی، قم، زمزم هدایت، چاپ اول، 1387، رقعی، 232صفحه.

10. جهانی سازی مهدوی و جهانی سازی غربی، محمد حکیمی، قم، دلیل ما، چاپ اول، 1385، رقعی، 136صفحه.

11. فرهنگ مهدوی و جهانی شدن، زینب متقی زاده، قم، مرکز تخصصی مهدویت، چاپ اول، 1388، رقعی، 240صفحه.

مهدویت ستیزی

1. مهدی ستیزان، محمدصابر جعفری، قم، مرکز تخصصی مهدویت، پالتویی، 46صفحه.

2. دشمنان مهدویت چرا و چگونه، محمدمهدی حامدی، شیراز، بنیاد فرهنگی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، چاپ دوم، 1387، رقعی، 198صفحه.

3. تهاجم یا تفاوت فرهنگی، حسن بلخاری، تهران، حُسن افرا، رقعی، 161صفحه.

ص:601

مهدویت و غرب

1. پایان تاریخ: سقوط غرب و آغاز عصر سوم، مسعود رضوی، تهران، شفیعی، رقعی، 288صفحه.

2. آرمگدون، محمود النجیری، مترجمین: قبس زعفرانی و رضا عباس پور، تهران، موعود، رقعی، 154صفحه.

3. پیش گویی ها و آخرالزمان، نویسندگان، تهران، موعود، 1385، 2 جلد، رقعی.

4. هالیوود و فرجام جهان، سید ابوالحسن علوی طباطبایی، تهران، هلال، چاپ اول، 1386، رقعی، 164صفحه.

5. مهدویت از دیدگاه دین پژوهان غربی، سیدرضی موسوی گیلانی، قم، مرکز تخصصی مهدویت، چاپ اول، 1385، وزیری، 224صفحه.

مستشرقین و مهدویت

1. مهدویت از دیدگاه دین پژوهان غربی، سیدرضی موسوی گیلانی، قم، مرکز تخصصی مهدویت، چاپ اول، 1385، وزیری، 224صفحه.

2. ذهنیت مستشرقین، عبدالحسین فخاری، تهران، آفاق، چاپ سوم، 1378، رقعی، 110صفحه.

3. مقالۀ «مستشرقین و مهدویت»، فصل نامۀ انتظار، محمود متوسل، ش12.

آسیب شناسی مهدویت

1. اندیشۀ مهدویت و آسیب ها، محمدصابر جعفری، قم، مرکز تخصصی مهدویت، پالتویی، 89صفحه.

2. فصل نامۀ انتظار، مقالۀ «آسیب شناسی تربیتی مهدویت»، خسرو باقری، ش1، ص226-240؛ ش2، ص276-295.

ص:602

3. فصل نامۀ انتظار، مقالۀ «چشم اندازی به برخی از آسیب های تربیتی مهدویت»، مریم معین الاسلام، ش11 و 12، ص217-248.

4. آسیب شناسی مهدویت، نادر حاتمی خواجه، قم، اجلاس دوسالانه، چاپ اول، 1385، پالتویی، 34صفحه.

غربت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف

1. آفتاب در غربت، سیدمحمد بنی هاشمی، تهران، وزارت ارشاد، چاپ اول، 1382، وزیری، 430صفحه.

2. جلوه های غربت، اصغر صادقی، تهران، بناء، چاپ اول، 1384، رقعی، 264صفحه.

3. 12قرن غربت، دکتر علی هراتیان، قم، حاذق، چاپ اول، 85، رقعی، 88صفحه.

4. غربت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف، علی تقی پور، قم، حاذق، چاپ اول، 1384، رقعی، 56صفحه.

5. حکایت غربت، سیدحسین موسوی، تهران، ره آوران، چاپ اول، 1385، رقعی، 192صفحه.

نقش ایرانیان در عصر ظهور

1. سقوط اسرائیل، ترجمه: محمدباقر ذوالقدر، قم، بوستان کتاب، چاپ پنجم، 1387، رقعی، 382صفحه.

2. غنچه های قیام (ایرانیان، زمینه سازان نهضت جهانی مصلح موعود)، حسین ایرانی، قم، مرکز تخصصی مهدویت، چاپ اول، 1388، رقعی، 103صفحه.

3. امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و ایرانیان، محسن همتی، تهران، نذیر، چاپ اول، 1380، رقعی، 88صفحه.

ص:603

تربیت نسل منتظر

1. خانوادۀ مهدوی، مهدی نیلی پور، اصفهان، مرغ سلیمان، چاپ اول، 1388، رقعی، 160صفحه.

2. شهاب قبس (راه های پرورش فرزندان بر محبت اهل بیت علیهم السلام و امام رضا علیه السلام)، مهدی نیلی پور، اصفهان، سلسبیل، چاپ اول، 1385، رقعی، 70صفحه.

3. تربیت نسل منتظر، علی اصغر کیانی، قم، خاکریز، چاپ اول، 1388، رقعی، 176صفحه.

عاشورا و انتظار

1. نینوا و انتظار، تأملی نو، گروهی، چاپ اول، 1383، قم، مرکز تخصصی مهدویت، رقعی، 320صفحه.

2. عاشورا و انتظار، سیدمسعود پورسیدآقایی، چاپ چهارم، 1385، قم، حضور، رقعی، 72صفحه.

3. نینوا، معبر انتظار، صادق سهرابی، تهران، مهر محبوب، چاپ دوم، 1385، رقعی، 32صفحه.

4. بررسی مقایسه ای بین حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و امام حسین علیه السلام، آیت الله کریمی جهرمی، تبریز، مسجد انگجی، چاپ اول، 1381، رقعی، 64صفحه.

5. با حسین علیه السلام تا مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، سیدمجتبی حسینی، تهران، نیستان، چاپ سوم، 1382، رقعی، 58صفحه.

6. از حسین علیه السلام تا مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، محمدرضا فؤادیان، قم، مرکز تخصصی مهدویت، 1387، چاپ پنجم، پالتویی، 108صفحه.

7. از ظهر تا ظهور، حسین ایرانی، قم، نور السجاد، چاپ اول، 1381، پالتویی،

ص:604

64صفحه.

8. عاشورا مکتب انتظار، دکتر علی هراتیان، قم، حاذق، چاپ اول، 1385، جیبی، 48صفحه.

9. عنایات امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به آثار امام حسین علیه السلام، محمدرضا باقی اصفهانی، قم، چاپ اول، 1380، وزیری، 150صفحه.

10. فراق مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، رثای حسین علیه السلام، ناصر شهیدی، قم، روح، چاپ اول، 1382، رقعی، 280صفحه.

11. امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و قهرمانان کربلا، محمدرضا فؤادیان، قم، سبط النبی، چاپ اول، 1388، رقعی، 258صفحه.

غدیر و مهدویت

1. یاد امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف در عید غدیر، محمدرضا رحیمیان، قم، وثوق، چاپ اول، 1385، جیبی، 64صفحه.

2. غدیر روز بیعت با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، آیت الله میرزا محمدباقر فقیه ایمانی، چاپ اول، 1386، رقعی، 64صفحه.

3. موعود غدیر (سیمای حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در خطبۀ غدیریۀ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم)، اصغر صادقی، تهران، مهرآوران، چاپ دوم، 1379، رقعی، 56صفحه (انتشارات آفاق در سال1383، در 88 صفحۀ رقعی دوباره چاپ نموده است).

4. پیمان غدیر بیعت با مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، سیدمحمد بنی هاشمی، تهران، منیر، چاپ دوم، 1385، رقعی، 160صفحه.

کتاب شناسی مهدویت

1. امام مهدی در آینۀ قلم (کارنامۀ منابع پیرامون امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و مهدویت)، قم، پایگاه

ص:605

اطلاع رسانی سراسری اسلامی (پارسا)، با مشارکت بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف و انتشارات مسجد مقدس جمکران، دو کتاب به قطع رحلی در 1380صفحه در سال 1388 چاپ نموده اند که تمام مقالات، پایان نامه ها و کتاب های مهدویت موجود را فهرست بندی و معرفی نموده اند. این اثر همراه با لوح فشرده (CD) تقدیم شما منتظران گردیده است. لذا به راحتی می توانید از راه های مختلف، منابع مطالعاتی و تحقیقاتی خود را بیابید. این اثر نسخۀ تکمیل شدۀ مرجع مهدویت و کامل ترین کتاب در این عرصه می باشد.

2. مرجع مهدویت (فهرست و چکیدۀ منابع پیرامون مهدویت به کتاب ها، مقاله ها و پایان نامه ها)، قم، بنیاد فرهنگی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و پایگاه اطلاع رسانی سراسری پارسا، چاپ اول، 1382، رحلی، 664 صفحه، در دو بخش به شما کمک می کند تا منابع تحقیقاتی خود را در عرصۀ مهدویت پیدا کنید.

با توجه به فهرست های متنوع آخر کتاب، یافتن منابع سریع و آسان می باشد. این اثر همراه با لوح فشرده است و شما از طریق رایانه می توانید به جست وجوی منبع مورد نیاز باشید.

3. دائرة المعارف موعود آخرالزمان (مأخذشناسی جامع مهدویت)، اسماعیل شفیعی سروستانی، موعود تهران، چاپ اول، 1384، رحلی، 7 جلد، این اثر آثار مهدوی را به صورت حروف الفبا نمایه زده و عناوین آثار را معرفی نموده است.

4. کتاب نامۀ حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، علی اکبر مهدی پور، قم، الهادی، 2 جلد، این اثر به معرفی بیش از دو هزار کتاب مستقل به زبان های مختلف به صورت الفبا دربارۀ مهدویت می باشد. نام کتاب، زبان، تعداد مجلدات، نام مؤلف، تاریخ فوت، نوبت و تاریخ چاپ، محل و اسم ناشر و سایر ویژگی های کتاب در این اثر مورد دقت و بررسی قرار گرفته است. ضمناً مؤلف در ابتدا آثاری که عهده دار

ص:606

کتاب شناسی دربارۀ این موضوع قبل از تألیف این اثر بوده را معرفی می نماید.

5. برترین های فرهنگ مهدویت در مطبوعات، ستاد احیاء و گسترش فرهنگ مهدویت، قم، بوستان کتاب، چاپ اول، 1382، وزیری، 479صفحه، به آثار برگزیده در مطبوعات پرداخته و آن ها را معرفی نموده است.

6. آیینۀ موعود (معرفی و بررسی پانصد کتاب دربارۀ امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف)، علی دژآنام، قم، نشر معارف، چاپ اول، 1382، رقعی، 319صفحه، ابتدا چهارده کتاب را به تفصیل معرفی نموده، سپس چشم اندازی به پنجاه اثر داشته و در خاتمه فهرست وار کتب مهدویت را نگاشته است.

ص:607

پایگاه ها و مراکز فعال مهدویت در اینترنت

اشاره

جواد جعفری

1. سایت های فارسی

مؤسسۀ آینده روشن (پژوهشکده مهدویت): www.intizar.ir

مؤسسۀ فرهنگی موعود: www.mouood.org

مؤسسۀ فرهنگی انتظار نور: www.monjee.com

بنیاد فرهنگی مهدی موعود (مرکز تخصصی مهدویت):www.imamMahdi-s.com

دبیرخانۀ دائمی اجلاس حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف: www.ejlas mahdi.com

مسجد مقدس جمکران: www.jamkaran .info

شبکۀ اطلاع رسانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف _ چندزبانه: www.hazratmahdi.com

شبکۀ جهانی اطلاع رسانی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف _ چندزبانه: www.imam mahdi.com

مرکز اطلاع رسانی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف: www.emam mahdi.com

مرکز مجازی مهدویت (به سوی ظهور شبکه دو سیما): www.zohoortv.com

شبکۀ امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف: www.montazar.net

یا قائم آل محمد عجل الله تعالی فرجه الشریف: www.qaaem.com

ص:608

یوسف زهرا علیها السلام: www.yoosof.com

مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزۀ علمیه (اندیشۀ قم):

Andisheqom.com/page.php? pg = www.mahdi

شبکۀ اباصالح عجل الله تعالی فرجه الشریف: ghadeer.org/ site/abasaleh/index.htm www.

لینک به سایت های مهدویت: www.nilofare-abi-2.blogspot.com

پایگاه اطلاع رسانی سراسری اسلامی (پارسا):www.Islamic databank.com

بانک اطلاعات مقالات اسلامی: seraj.ir www.

2. سایت های عربی

الموعود : عجل الله تعالی فرجه الشریفwww.almawood.net

شبکۀ الامام القائم عجل الله تعالی فرجه الشریف: www.alqaem.net

شبکۀ محبی وانصار الامام المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف: www.al-mahdi.org

ریحانه:raihana.8k.com www..www

3. سایت های انگلیسی

المنتظر: almuntazar.com www.

طلیعة المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف: taliyah.org www.

یا مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف: www.yamahdi.com

مصلح: www.moslih.org

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109